بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*ظلم یا [[جور]] و [[بیداد]] از افعال نکوهیده و نقطه مقابل [[عدل]] ([[عدالت]]) است. بر مبنای تعریفی که [[امام علی]] {{ع}} از واژه [[عدل]] ارائه میدهد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۹</ref>، ظلم به معنای قرار دادن شیء در غیر [[جایگاه]] خود معنا مییابد و آنگاه که [[آدمی]] از مصدر [[حق]] خارج شود، بهسمت [[باطل]] گراییده و فعل ظالمانه اتفاق افتاده است. شخص [[ظلمکننده]] را [[ظالم]] یا [[ستمگر]] گویند. در تعبیر [[قرآن]]، واژه "ظلوم" بهمعنای بسیار [[ظلمکننده]] نیز دیده میشود<ref>{{متن قرآن|وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ }}؛ سوره ابراهیم، آیه ۳۴ و {{متن قرآن| إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا }}؛ سوره احزاب، آیه ۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *ظلم یا [[جور]] و [[بیداد]] از افعال نکوهیده و نقطه مقابل [[عدل]] ([[عدالت]]) است. بر مبنای تعریفی که [[امام علی]] {{ع}} از واژه [[عدل]] ارائه میدهد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۹</ref>، ظلم به معنای قرار دادن شیء در غیر [[جایگاه]] خود معنا مییابد و آنگاه که [[آدمی]] از مصدر [[حق]] خارج شود، بهسمت [[باطل]] گراییده و فعل ظالمانه اتفاق افتاده است. شخص [[ظلمکننده]] را [[ظالم]] یا [[ستمگر]] گویند. در تعبیر [[قرآن]]، واژه "ظلوم" بهمعنای بسیار [[ظلمکننده]] نیز دیده میشود<ref>{{متن قرآن|وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ }}؛ سوره ابراهیم، آیه ۳۴ و {{متن قرآن| إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا }}؛ سوره احزاب، آیه ۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۲۹.</ref>. | ||
*[[قرآن کریم]] به [[رذیلت]] ظلم توجه داشته و این معنا را در مفاهیمی چند مطرح کرده و [[ظالمان]] و [[ستمگران]] را مورد [[نکوهش]] قرار داده است. میدان معنایی ظلم در [[قرآن کریم]] عبارت است از: | *[[قرآن کریم]] به [[رذیلت]] ظلم توجه داشته و این معنا را در مفاهیمی چند مطرح کرده و [[ظالمان]] و [[ستمگران]] را مورد [[نکوهش]] قرار داده است. میدان معنایی ظلم در [[قرآن کریم]] عبارت است از: | ||
#'''[[ستم]] کردن:''' راه [[نکوهش]] تنها بر کسانی است که به [[مردم]] [[ستم]] میکنند و در [روی] [[زمین]] به ناحق سر برمیدارند. آنان عذابی دردناک [در پیش] خواهند داشت<ref>{{متن قرآن| إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُوْلَئِكَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ }}؛ سوره شوری، آیه ۴۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | #'''[[ستم]] کردن:''' راه [[نکوهش]] تنها بر کسانی است که به [[مردم]] [[ستم]] میکنند و در [روی] [[زمین]] به ناحق سر برمیدارند. آنان عذابی دردناک [در پیش] خواهند داشت<ref>{{متن قرآن| إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُوْلَئِكَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ }}؛ سوره شوری، آیه ۴۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | ||
#'''[[تجاوز]] از [[حدود الهی]] و بر اساس [[فرمان خدا]] [[حکم]] نکردن:''' و [[اهل انجیل]] باید به آنچه [[خدا]] در آن نازل کرده [[داوری]] کنند و کسانی که به آنچه [[خدا]] نازل کرده [[حکم]] نکنند، آنان خود، نافرماناند<ref>{{متن قرآن| وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ }}؛سوره مائده، آیه ۴۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | #'''[[تجاوز]] از [[حدود الهی]] و بر اساس [[فرمان خدا]] [[حکم]] نکردن:''' و [[اهل انجیل]] باید به آنچه [[خدا]] در آن نازل کرده [[داوری]] کنند و کسانی که به آنچه [[خدا]] نازل کرده [[حکم]] نکنند، آنان خود، نافرماناند<ref>{{متن قرآن| وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ }}؛سوره مائده، آیه ۴۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | ||
#'''[[انحراف]] از [[عدل]] و [[دادگری]]:''' در [[حقیقت]]، [[خدا]] به [[دادگری]] و [[نیکوکاری]] و [[بخشش]] به [[خویشاوندان]] [[فرمان]] میدهد و از کار زشت و ناپسند و [[ستم]] بازمیدارد. به شما [[اندرز]] میدهد، باشد که [[پند]] گیرید<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ }}؛ سوره نحل، آیه ۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | #'''[[انحراف]] از [[عدل]] و [[دادگری]]:''' در [[حقیقت]]، [[خدا]] به [[دادگری]] و [[نیکوکاری]] و [[بخشش]] به [[خویشاوندان]] [[فرمان]] میدهد و از کار زشت و ناپسند و [[ستم]] بازمیدارد. به شما [[اندرز]] میدهد، باشد که [[پند]] گیرید<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ }}؛ سوره نحل، آیه ۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | ||
#'''[[شرک]] ورزیدن نسبت به [[خداوند]]:''' و [یاد کن] هنگامی را که [[لقمان]] به پسر خویش (در حالی که وی او را [[اندرز]] میداد) گفت: "ای پسرک من، به [[خدا]] [[شرک]] میاور که به [[راستی]] [[شرک]]، ستمی بزرگ است"<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ }}؛ سوره لقمان، آیه ۱۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | #'''[[شرک]] ورزیدن نسبت به [[خداوند]]:''' و [یاد کن] هنگامی را که [[لقمان]] به پسر خویش (در حالی که وی او را [[اندرز]] میداد) گفت: "ای پسرک من، به [[خدا]] [[شرک]] میاور که به [[راستی]] [[شرک]]، ستمی بزرگ است"<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ }}؛ سوره لقمان، آیه ۱۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | ||
*همچنین در فرازهایی چند [[ظالمان]] را [[نکوهش]] کرده و آنها را به [[عذاب الهی]] [[وعده]] داده است: کسانی که [[ستم]] کردهاند بهزودی خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت<ref>{{متن قرآن| إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ }}؛ سوره | *همچنین در فرازهایی چند [[ظالمان]] را [[نکوهش]] کرده و آنها را به [[عذاب الهی]] [[وعده]] داده است: کسانی که [[ستم]] کردهاند بهزودی خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت<ref>{{متن قرآن| إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ }}؛ سوره شعراء،آیه ۲۲۷</ref>؛ {{متن قرآن|وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ}}؛<ref> سوره ابراهیم، آیه۴۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | ||
*ظلم و [[ظالم]] در [[روایات]] و [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} نیز مطرح شده و مورد [[نکوهش]] قرار گرفته است. [[امام علی]] {{ع}} در [[نکوهش]] و دوری گزینی خود از [[ستم]] بر دیگران میفرماید: به خد [[سوگند]]، اگر در خارستان همه شب سر بر بالین خار نهم و از [[رنج]] و درد بیدار مانم و دست و پا در زنجیر کشیده شوم، خوشتر از آنم که فردیا [[قیامت]] [[خدا]] و رسولش را شرمسارانه بینم که برخی از [[بندگان]] را مورد [[ستم]] قرار داده و چیزی از [[مال]] [[دنیا]] را از آنان [[غصب]] کرده باشم. چگونه دست ظلم به روی کسی دراز کنم به خاطر تنی که بهسرعت به [[خاک]] نابودی بازگردد و ماندنش در [[گور]] به درازا کشد<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيْءٍ مِنَ الْحُطَامِ؛ وَ كَيْفَ أَظْلِمُ أَحَداً لِنَفْسٍ يُسْرِعُ إِلَى الْبِلَى قُفُولُهَا وَ يَطُولُ فِي الثَّرَى حُلُولُهَا؟}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | |||
*ظلم و [[ظالم]] در [[روایات]] و [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} نیز مطرح شده و مورد [[نکوهش]] قرار گرفته است. [[امام علی]] {{ع}} در [[نکوهش]] و دوری گزینی خود از [[ستم]] بر دیگران میفرماید: به خد [[سوگند]]، اگر در خارستان همه شب سر بر بالین خار نهم و از [[رنج]] و درد بیدار مانم و دست و پا در زنجیر کشیده شوم، خوشتر از آنم که فردیا [[قیامت]] [[خدا]] و رسولش را شرمسارانه بینم که برخی از [[بندگان]] را مورد [[ستم]] قرار داده و چیزی از [[مال]] [[دنیا]] را از آنان [[غصب]] کرده باشم. چگونه دست ظلم به روی کسی دراز کنم به خاطر تنی که بهسرعت به [[خاک]] نابودی بازگردد و ماندنش در [[گور]] به درازا کشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *در منظر [[امام]]، ظلم از طرف کسی که بر دیگران تسلط دارد، ناپسندیدهتر است. از اینرو بدترین [[فرمانروایان]] را [[فرمانروایی]] میداند که به [[ملت]] خویش [[ستم]] کند<ref>غررالحکم، ۱ / ۴۴۵</ref>. [[ستم]] قاضیان را [[نکوهش]] میکند و آن را بُرندهترین رشته اجتماع بیان میدارد<ref>غررالحکم، ۱ / ۱۸۳</ref>. از [[پادشاه]] [[ستمگر]] نیز با عنوان یاریگر [[دشمن]] خویش یاد میکند<ref>غررالحکم، 2 / ۶۱۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | ||
*در منظر [[امام]]، ظلم از طرف کسی که بر دیگران تسلط دارد، ناپسندیدهتر است. از اینرو بدترین [[فرمانروایان]] را [[فرمانروایی]] میداند که به [[ملت]] خویش [[ستم]] کند<ref>غررالحکم، ۱ / ۴۴۵</ref>. [[ستم]] قاضیان را [[نکوهش]] میکند و آن را بُرندهترین رشته اجتماع بیان میدارد<ref>غررالحکم، ۱ / ۱۸۳</ref>. از [[پادشاه]] [[ستمگر]] نیز با عنوان یاریگر [[دشمن]] خویش یاد میکند<ref>غررالحکم، 2 / ۶۱۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | |||
==اقسام ظلم== | ==اقسام ظلم== | ||
*[[امام علی]] {{ع}} در [[تبیین]] میدان معنایی ظلم، آن را بر سه گونه میداند: بدان ظلم بر سه گونه است: ستمی که بخشوده نشود؛ و ستمی که به این زودی رهایش نکنند؛ و سه دیگر، ستمی که آن را ببخشایند و دیگر به حساب نیاورند. اما ظلمی که بخشوده نشود، [[شرک]] به [[خداوند]] است که فرمود: "[[خداوند]] هرگز [[شرک]] به آستانش را نبخشد." و اما ظلمی که آمرزیده شود [[ستم]] [[بنده]] به خویش در پارهای از لغزشهاست. و اما ظلمی که به این زودیها رهایش نکنند، ظلم [[بندگان]] به یکدیگر است؛ و "قصاص" در مورد سوم شدید است و از قبیل زخم تیغ و ضرب تازیانه نیست، بلکه اینها در برابر آن بسیار کم و کوچک است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *[[امام علی]] {{ع}} در [[تبیین]] میدان معنایی ظلم، آن را بر سه گونه میداند: بدان ظلم بر سه گونه است: ستمی که بخشوده نشود؛ و ستمی که به این زودی رهایش نکنند؛ و سه دیگر، ستمی که آن را ببخشایند و دیگر به حساب نیاورند. اما ظلمی که بخشوده نشود، [[شرک]] به [[خداوند]] است که فرمود: "[[خداوند]] هرگز [[شرک]] به آستانش را نبخشد." و اما ظلمی که آمرزیده شود [[ستم]] [[بنده]] به خویش در پارهای از لغزشهاست. و اما ظلمی که به این زودیها رهایش نکنند، ظلم [[بندگان]] به یکدیگر است؛ و "[[قصاص]]" در مورد سوم شدید است و از قبیل زخم تیغ و ضرب تازیانه نیست، بلکه اینها در برابر آن بسیار کم و کوچک است<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ»، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي يُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ، فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً، الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِيدٌ، لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِاْلمُدَى وَ لَا ضَرْباً بِالسِّيَاطِ وَ لَكِنَّهُ مَا يُسْتَصْغَرُ ذَلِكَ مَعَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰- ۵۳۱.</ref>. | ||
*[[امام]] {{ع}} از [[شرک]] به [[خداوند]]، بهعنوان گناهی نابخشودنی و بزرگترین [[ظلم به خویشتن]] یاد کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *[[امام]] {{ع}} از [[شرک]] به [[خداوند]]، بهعنوان گناهی نابخشودنی و بزرگترین [[ظلم به خویشتن]] یاد کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۰- ۵۳۱.</ref>. | ||
== | ==پیشگیری و درمان پدیده ظلم== | ||
*[[امام]] {{ع}} راههایی را فراروی [[انسانها]] قرار میدهد که با تقویت و بهکارگیری آنها، [[انسانها]] از [[ستمگری]] بازمیاستند. از جمله: تقویت [[ایمان به خدا]] و [[روز رستاخیز]]<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۴۷۵، ۶۶۲ و ۸۵۲</ref>؛ به یاد آوردن [[قدرت]] [[خداوند]] در برابر قدرتنماییهای [[انسانها]] در عرصههای مختلف اجتماع و یادکرد [[قدرت]] لایزال [[الهی]] در [[کیفر]] و مجازات خطاکاران<ref>غررالحکم، ۱ / ۳۱۹</ref>؛ توجه به [[پاداش]] [[رفتار عادلانه]] نزد [[پروردگار]] و اینکه [[پاداش]] [[عدالت]] چندان بزرگ است که بهانهای برای ظلم و [[تباهی]] باقی نمیگذارد<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۵۱</ref>؛ [[شناخت حق]] و [[یاری]] و عمل به آن، چنانکه فرمود: خدای [[رحمت]] کند کسی را که [[حق]] را بشناسد و آن را [[یاری]] کند یا ظلم و تجاوزی را ببیند و با آن بستیزد و همواره [[اهل حق]] را [[یاور]] و طرفدار باشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *[[امام]] {{ع}} راههایی را فراروی [[انسانها]] قرار میدهد که با تقویت و بهکارگیری آنها، [[انسانها]] از [[ستمگری]] بازمیاستند. از جمله: تقویت [[ایمان به خدا]] و [[روز رستاخیز]]<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۴۷۵، ۶۶۲ و ۸۵۲</ref>؛ به یاد آوردن [[قدرت]] [[خداوند]] در برابر قدرتنماییهای [[انسانها]] در عرصههای مختلف اجتماع و یادکرد [[قدرت]] لایزال [[الهی]] در [[کیفر]] و مجازات خطاکاران<ref>غررالحکم، ۱ / ۳۱۹</ref>؛ توجه به [[پاداش]] [[رفتار عادلانه]] نزد [[پروردگار]] و اینکه [[پاداش]] [[عدالت]] چندان بزرگ است که بهانهای برای ظلم و [[تباهی]] باقی نمیگذارد<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۵۱</ref>؛ [[شناخت حق]] و [[یاری]] و عمل به آن، چنانکه فرمود: خدای [[رحمت]] کند کسی را که [[حق]] را بشناسد و آن را [[یاری]] کند یا ظلم و تجاوزی را ببیند و با آن بستیزد و همواره [[اهل حق]] را [[یاور]] و طرفدار باشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۱.</ref>. | ||
*از نگاه آن [[حضرت]]، [[انسان]] باید همواره خود را ملاک و معیار سنجش قرار دهد: فرزندم، در [[روابط اجتماعی]] و [[حقوقی]] متقابل، "خویشتن خویش" را معیار سنجش قرار ده و با دیگران چنان باش که [[انتظار]] داری با تو باشند. پس آنچه را برای دیگران میپسندی برای دیگران بپسند و آنچه را برای خود ناپسند میبینی برای آنان نیز مپسند و همان گونه که ظلم را به خود روا نمیداری، هرگز دست [[ستم]] [بر دیگری] مگشا<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *از نگاه آن [[حضرت]]، [[انسان]] باید همواره خود را ملاک و معیار سنجش قرار دهد: فرزندم، در [[روابط اجتماعی]] و [[حقوقی]] متقابل، "خویشتن خویش" را معیار سنجش قرار ده و با دیگران چنان باش که [[انتظار]] داری با تو باشند. پس آنچه را برای دیگران میپسندی برای دیگران بپسند و آنچه را برای خود ناپسند میبینی برای آنان نیز مپسند و همان گونه که ظلم را به خود روا نمیداری، هرگز دست [[ستم]] [بر دیگری] مگشا<ref>{{متن حدیث|یا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ؛ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِك وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا، وَ لَا تَظْلِمْ كَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۱.</ref>. | ||
==عوامل [[عملکرد ظالمانه]]== | ==عوامل [[عملکرد ظالمانه]]== | ||
*[[امام]] {{ع}} به [[تبیین]] و آسیبشناسی گرایش [[انسانها]] به این [[رذیلت اخلاقی]] پرداختهاند. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: [[منافع]] مادی که [[انسانها]] را بر [[یاری]] [[باطل]] و ظلم به [[اهل حق]] ترغیب میکند<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۴</ref>؛ [[نافرمانی]] [[خدا]] و [[سستی]] در آن<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۵ و ۶۶۲</ref>؛ [[طغیان]] [[آدمی]]، گذشتن از حد و میل به [[تجاوز]] به [[حقوق]] دیگران<ref>غررالحکم، ۲ / ۷۴۲</ref>؛ [[فراموشی]] [[مرگ]] و [[معاد]]<ref>غررالحکم، ۲ / ۸۵۲</ref>؛ [[قدرت]] و نیروی [[نظامی]]<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۶۰</ref>؛ [[فراموشی]] [[تعالیم]] [[دین]] و [[دنیاطلبی]]<ref>نک: نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref>. [[امام علی]] {{ع}} هنگام تبعید [[ابوذر]] به ربذه به او چنین فرمود: ای [[ابوذر]]، بهراستی تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به همو [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو به خاطر دینت از آنان بیمناکی. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آن را به سینه میزنند و میترسند که از دستشان بگیری، بدیشان وابگذار و خود به سوی [[خدا]] رو بگذار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *[[امام]] {{ع}} به [[تبیین]] و آسیبشناسی گرایش [[انسانها]] به این [[رذیلت اخلاقی]] پرداختهاند. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: [[منافع]] مادی که [[انسانها]] را بر [[یاری]] [[باطل]] و ظلم به [[اهل حق]] ترغیب میکند<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۴</ref>؛ [[نافرمانی]] [[خدا]] و [[سستی]] در آن<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۵ و ۶۶۲</ref>؛ [[طغیان]] [[آدمی]]، گذشتن از حد و میل به [[تجاوز]] به [[حقوق]] دیگران<ref>غررالحکم، ۲ / ۷۴۲</ref>؛ [[فراموشی]] [[مرگ]] و [[معاد]]<ref>غررالحکم، ۲ / ۸۵۲</ref>؛ [[قدرت]] و نیروی [[نظامی]]<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۶۰</ref>؛ [[فراموشی]] [[تعالیم]] [[دین]] و [[دنیاطلبی]]<ref>نک: نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref>. [[امام علی]] {{ع}} هنگام تبعید [[ابوذر]] به ربذه به او چنین فرمود: ای [[ابوذر]]، بهراستی تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به همو [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو به خاطر دینت از آنان بیمناکی. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آن را به سینه میزنند و میترسند که از دستشان بگیری، بدیشان وابگذار و خود به سوی [[خدا]] رو بگذار<ref>{{متن حدیث|يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ، فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۱- ۵۳۲.</ref>. | ||
==سرانجام ظلم== | ==سرانجام ظلم== | ||
*[[امام]] {{ع}} برای [[آگاهی]] [[مردم]] و دور کردن آنها از انجام [[رذیلت]] ظلم به برخی از آثار ظلم در [[زندگی]] و [[عاقبت]] آن اشاره کردهاند. از جمله: یادکرد روزگار [[سختی]] که بر [[ظالم]] فرو خواهد آمد<ref>غررالحکم، ۱ / ۱۴۷</ref>؛ کیفرداد [[خداوند]] بر [[ستمگران]]<ref>غررالحکم، ۱ / ۳۱۹</ref>؛ ظلم بهمثابه [[نافرمانی]] [[خداوند]]، [[گناه]] فرد است و [[ظالم]] [[مستحق]] [[کیفر]] خواهد شد<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۵</ref>؛ [[تباهی]] [[آخرت]]<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۵</ref>؛ ظلم بهمثابه [[دشمنی با خداوند]] که باعث استحقاق [[کیفر الهی]] میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۶و ۶۶۲</ref>؛ [[بدبختی]] در [[آخرت]]<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۶</ref>؛ [[ستم]] عامل [[تباهی]] و سرافکندگی فرد میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۷ و ۶۲۰</ref>؛ [[ستم]] عامل [[رنج]] و گرفتاری و از بین برنده [[نعمت]] و [[آسایش]] فرد خواهد شد<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۷</ref>؛ [[ظالم]]، خود نیز [[اسیر]] [[ستم]] میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۶۱۳</ref>؛ کار [[ستمگر]] آشفته میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۶۱۵</ref>. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} در آخرین وصیتهای حیات خود و در بستر [[شهادت]]، ضمن سفارشهایی خطاب به فرزندانش میفرماید: شما را به [[تقوای الهی]] [[وصیت]] کنم و آنکه ... [[دشمن]] [[ظالم]] و [[یار]] [[مظلوم]] باشید<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | *[[امام]] {{ع}} برای [[آگاهی]] [[مردم]] و دور کردن آنها از انجام [[رذیلت]] ظلم به برخی از آثار ظلم در [[زندگی]] و [[عاقبت]] آن اشاره کردهاند. از جمله: یادکرد روزگار [[سختی]] که بر [[ظالم]] فرو خواهد آمد<ref>غررالحکم، ۱ / ۱۴۷</ref>؛ کیفرداد [[خداوند]] بر [[ستمگران]]<ref>غررالحکم، ۱ / ۳۱۹</ref>؛ ظلم بهمثابه [[نافرمانی]] [[خداوند]]، [[گناه]] فرد است و [[ظالم]] [[مستحق]] [[کیفر]] خواهد شد<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۵</ref>؛ [[تباهی]] [[آخرت]]<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۵</ref>؛ ظلم بهمثابه [[دشمنی با خداوند]] که باعث استحقاق [[کیفر الهی]] میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۶و ۶۶۲</ref>؛ [[بدبختی]] در [[آخرت]]<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۶</ref>؛ [[ستم]] عامل [[تباهی]] و سرافکندگی فرد میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۷ و ۶۲۰</ref>؛ [[ستم]] عامل [[رنج]] و گرفتاری و از بین برنده [[نعمت]] و [[آسایش]] فرد خواهد شد<ref>غررالحکم، ۲ / ۴۷۷</ref>؛ [[ظالم]]، خود نیز [[اسیر]] [[ستم]] میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۶۱۳</ref>؛ کار [[ستمگر]] آشفته میشود<ref>غررالحکم، ۲ / ۶۱۵</ref>. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} در آخرین وصیتهای حیات خود و در بستر [[شهادت]]، ضمن سفارشهایی خطاب به فرزندانش میفرماید: شما را به [[تقوای الهی]] [[وصیت]] کنم و آنکه ... [[دشمن]] [[ظالم]] و [[یار]] [[مظلوم]] باشید<ref>{{متن حدیث|وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۳۲.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||