تعقل: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==تعقل در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱== | ==تعقل در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱== | ||
*منظور از | *منظور از تعقل فعل [[عقلی]] است. [[عقل]] در لغت [[عرب]] به معنای بستن، گرفتن، حفظ کردن و حبس و معنای مشترک آن آمده است.<ref>به معنای حَدَثی، اسم ذات واسم معنا، هرچند در روایات بیشتر به معنای قوه نگهدارنده انسان آمده است. العقل عِقال مِن الجهل. (بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۱۱۷.)</ref> و دیه عاقله را به این خاطر عاقله میگویند، که نگهدارنده خطاهای بعدی و حرکات [[انتقام]] جویانه است. [[قوه عاقله]]، [[قوه]] تمییز دهنده از [[زشتی]] است. [[وسیله]] [[پیشگیری]] از افتادن در [[خطا]]، [[فهم]] و فهمیدن آن که از انجام هرکاری و هر سخنی باز میایستد. به [[علم]] نیز [[عقل]] گفته شده، چون [[نادانی]] را متوقف میکند. کلمه [[عقل]] به شکل اسم مصدری نیامده، بلکه به صورت فعلی استعمال شده است. به عنوان نمونه کلمه: یعقلون ۲۲ بار در ۱۵ [[سوره]] [[نقل]] شده که اکثر آنها در [[مذمت]] کسانی است که از این نیرو استفاده نمیبرند و این خود نکتهای دارد، مبنی بر این که [[قرآن]] بهکارگیری این [[قوه]] را در [[امور فطری]] و کسبی [[تشویق]] میکند و نمیخواهد [[عقل]] را به عنوان یک فعالیت مجرد و صِرف، مورد توجه قرار دهد. این مشتقات مانند: یعقل، عقلوه، یعقلون، و تعقلون، به فاعلیت [[عقل]] در نظر و [[تدبیر]] و تمییز میان اضداد، مثل تشخیص [[حق و باطل]]، صحیح و غیرصحیح، [[خیر و شر]]، جائز و مستحیل، [[مصلحت]] و [[مفسده]]، [[راهنمایی]] میکند. همگی توجه [[وحی]] و [[پیامبر]] را به مسئله [[عقل]] و جهتگیری عملی و [[معرفتی]] را در نگاه به [[جهان هستی]]، [[استدلال]][[ شاهد]] بر [[غائب]] و [[آگاهی]] از [[نظام]] اسباب - [[سنن]] هستی شناسانه - نشان میدهد و حتی از موانعی که ممکن است برای [[عقل]] ایجاد شود و [[مانع]] [[آزادی]] و [[فهم]] درست [[عقل]] گردد، و یا به جای [[تحقیق]] و [[کاوش]]، موجب [[تقلید]] بیجا شود، بر حذر میدارد. اهمیت این مدخل برای تعیین [[جایگاه]] آموزههای [[نبوی]] است. اگر [[پیامبر]] مخاطب خود را به [[خردورزی]] [[دعوت]] میکند، به این معناست که [[عقل]] اهمیت ویژهای در [[دین]] دارد و [[دینی]] که [[عقل]] در آن مرتبتی ندارد، [[دین حق]] نیست. | ||
#{{متن قرآن|أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref> | #{{متن قرآن|أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
#{{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند؛ به راستی که ما آیات را برایتان روشن بیان داشتیم باشد که خرد ورزید» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> | #{{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند؛ به راستی که ما آیات را برایتان روشن بیان داشتیم باشد که خرد ورزید» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> | ||
*نکات: در [[آیات]] فوق این محورها درمورد [[دعوت]] به [[خردورزی]] و | *نکات: در [[آیات]] فوق این محورها درمورد [[دعوت]] به [[خردورزی]] و تعقل و [[نکوهش]] [[بیخردی]] مطرح گردیده است | ||
#[[مردم]] عامی از [[یهود]] وقتی بامؤمنین، روبرو میشدند، بشارتهای [[تورات]] را در باره [[پیامبر]] و [[ایمان]] به این [[بشارتها]] را مطرح میکردند و هنگامی که با بعضی ازعلمای [[یهود]] روبرو میشدندآنها را [[سرزنش]] میکردند که چرا این مسائل را مطرح و به آن [[اقرار]] میکنید که دستاویز [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] قرار گیرد و پیش [[خداوند]] به آن [[احتجاج]] کنند: {{متن قرآن|وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ}}<ref>«و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۷۶.</ref>. چرا شماعقلتان را به کار نمیورزید و [[خردورزی]] نمیکنید: {{متن قرآن|أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref>. [[علامه طباطبائی]] در ذیل این [[آیه]] مینویسد: «دو جریمه و [[جهالت]] [[یهودیان]]، که در [[آیه]] مورد بحث بدان اشاره شده، یکی [[نفاق]] ایشان است، که در ظاهر اظهار [[ایمان]] میکنند، تا خود را از اذیت و [[طعن]] و [[قتل]] حفظ کنند. دوم: میخواستند [[حقیقت]] و منویات درونی خود را از [[خدا]] بپوشانند، و [[خیال]] کردند اگر [[پردهپوشی]] کنند، میتوانند امر را بر [[خدا]] مشتبه سازند، با اینکه [[خدا]] بهاشکار و [[نهان]] ایشان [[آگاه]] است، هم چنان که در این [[آیه]] از سخنان محرمانه ایشان خبر داد. بنابراین، بهطوری که از لحن [[کلام]] بر میآید، جریان از این قرار بوده: که عوام ایشان از [[سادهلوحی]]، وقتی به [[مسلمانان]] میرسیدهاند، اظهار مسرت میکردند، و پارهای از بشارتهای [[تورات]] را به ایشان میگفتند، و یا اطلاعاتی در [[اختیار]] میگذاشتند، که [[مسلمانان]] از آنها برای [[تصدیق]] [[نبوت]] پیامبرشان، استفاده میکردند، و رؤسایشان از اینکار [[نهی]] میکردند، و میگفتند: این خود فتحی است که [[خدا]] برای [[مسلمانان]] قرار داده، و ما نباید آن را برای ایشان فاش سازیم، چون با همین [[بشارتها]] که در کتب ما است، نزد [[پروردگار]] خود علیه ما [[احتجاج]] خواهند کرد. با این نکته اخیر، گویی خواستهاند بگویند: اگر ما این [[بشارتها]] را در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار ندهیم، (العیاذ بالله)، خود [[خدا]] اطلاع ندارد، که [[موسی]]{{ع}} ما را به [[پیروی]] [[پیامبر اسلام]] سفارش کرده، و چون اطلاع ندارد، ما را با آن [[مؤاخذه]] نمیکند، و معلوم است که لازمه این حرف این است که [[خدای تعالی]] تنها آنچه [[آشکار]] است بداند، و از نهانیهای [[جهان]] خبر نداشته باشد، و به [[باطن]] امور [[علمی]] نداشته باشد، و این نهایت درجه [[جهل]] است. لذا [[خدای سبحان]] با جمله: {{متن قرآن|أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ}}<ref>«آیا نمیدانند که خداوند از آنچه پنهان و آنچه آشکار میدارند آگاه است؟» سوره بقره، آیه ۷۷.</ref>:»: ([[المیزان]]، ج ۱، ص: ۳۲۳). | #[[مردم]] عامی از [[یهود]] وقتی بامؤمنین، روبرو میشدند، بشارتهای [[تورات]] را در باره [[پیامبر]] و [[ایمان]] به این [[بشارتها]] را مطرح میکردند و هنگامی که با بعضی ازعلمای [[یهود]] روبرو میشدندآنها را [[سرزنش]] میکردند که چرا این مسائل را مطرح و به آن [[اقرار]] میکنید که دستاویز [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] قرار گیرد و پیش [[خداوند]] به آن [[احتجاج]] کنند: {{متن قرآن|وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ}}<ref>«و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۷۶.</ref>. چرا شماعقلتان را به کار نمیورزید و [[خردورزی]] نمیکنید: {{متن قرآن|أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref>. [[علامه طباطبائی]] در ذیل این [[آیه]] مینویسد: «دو جریمه و [[جهالت]] [[یهودیان]]، که در [[آیه]] مورد بحث بدان اشاره شده، یکی [[نفاق]] ایشان است، که در ظاهر اظهار [[ایمان]] میکنند، تا خود را از اذیت و [[طعن]] و [[قتل]] حفظ کنند. دوم: میخواستند [[حقیقت]] و منویات درونی خود را از [[خدا]] بپوشانند، و [[خیال]] کردند اگر [[پردهپوشی]] کنند، میتوانند امر را بر [[خدا]] مشتبه سازند، با اینکه [[خدا]] بهاشکار و [[نهان]] ایشان [[آگاه]] است، هم چنان که در این [[آیه]] از سخنان محرمانه ایشان خبر داد. بنابراین، بهطوری که از لحن [[کلام]] بر میآید، جریان از این قرار بوده: که عوام ایشان از [[سادهلوحی]]، وقتی به [[مسلمانان]] میرسیدهاند، اظهار مسرت میکردند، و پارهای از بشارتهای [[تورات]] را به ایشان میگفتند، و یا اطلاعاتی در [[اختیار]] میگذاشتند، که [[مسلمانان]] از آنها برای [[تصدیق]] [[نبوت]] پیامبرشان، استفاده میکردند، و رؤسایشان از اینکار [[نهی]] میکردند، و میگفتند: این خود فتحی است که [[خدا]] برای [[مسلمانان]] قرار داده، و ما نباید آن را برای ایشان فاش سازیم، چون با همین [[بشارتها]] که در کتب ما است، نزد [[پروردگار]] خود علیه ما [[احتجاج]] خواهند کرد. با این نکته اخیر، گویی خواستهاند بگویند: اگر ما این [[بشارتها]] را در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار ندهیم، (العیاذ بالله)، خود [[خدا]] اطلاع ندارد، که [[موسی]]{{ع}} ما را به [[پیروی]] [[پیامبر اسلام]] سفارش کرده، و چون اطلاع ندارد، ما را با آن [[مؤاخذه]] نمیکند، و معلوم است که لازمه این حرف این است که [[خدای تعالی]] تنها آنچه [[آشکار]] است بداند، و از نهانیهای [[جهان]] خبر نداشته باشد، و به [[باطن]] امور [[علمی]] نداشته باشد، و این نهایت درجه [[جهل]] است. لذا [[خدای سبحان]] با جمله: {{متن قرآن|أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ}}<ref>«آیا نمیدانند که خداوند از آنچه پنهان و آنچه آشکار میدارند آگاه است؟» سوره بقره، آیه ۷۷.</ref>:»: ([[المیزان]]، ج ۱، ص: ۳۲۳). | ||
#[[خداوند]] به [[پیامبر]] میفرماید: به [[اهل کتاب]] بگو چرا با [[تعصب]] و بدون | #[[خداوند]] به [[پیامبر]] میفرماید: به [[اهل کتاب]] بگو چرا با [[تعصب]] و بدون تعقل و با نسبت دادن [[ابراهیم]] به خود بر علیه [[پیامبر]] و [[اسلام]] [[احتجاج]] میکنید: {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ}}<ref>«ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا میکنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.</ref> درحالی که [[تورات]] و [[انجیل]] همانند [[قرآن]]، در زمانهای بعد از [[ابراهیم]] نازل شده است و چرا شما به [[عقل]] و [[خرد]] خود [[رجوع]] نمیکنید: {{متن قرآن|أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref> | ||
#[[پیامبر]] مامور به [[ابلاغ]] وصیتهای پنجگانه [[خداوند]] به [[مردم]] {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> | #[[پیامبر]] مامور به [[ابلاغ]] وصیتهای پنجگانه [[خداوند]] به [[مردم]] {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> | ||
##[[توحید]] و هیچ چیز را شریک [[خدا]] قرار ندادن: {{متن قرآن|أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> | ##[[توحید]] و هیچ چیز را شریک [[خدا]] قرار ندادن: {{متن قرآن|أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
##[[فرزند]] کشی به [[دلیل]] [[تنگدستی]] [[ممنوع]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و نزدیک نشدن به [[فحشا]] [[آشکار]] و [[پنهان]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و کشتن انسانهای بیگناه [[ممنوع]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و [[انسان]] اگر دور از [[تعصب]] و [[هواهای نفسانی]] به [[عقل]] وخرد خود [[رجوع]] کند باجان [[دل]] پذیرای این [[وصیت]] هاست که مشترک میان همه [[ادیان]] است: {{متن قرآن|ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> | ##[[فرزند]] کشی به [[دلیل]] [[تنگدستی]] [[ممنوع]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و نزدیک نشدن به [[فحشا]] [[آشکار]] و [[پنهان]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و کشتن انسانهای بیگناه [[ممنوع]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و [[انسان]] اگر دور از [[تعصب]] و [[هواهای نفسانی]] به [[عقل]] وخرد خود [[رجوع]] کند باجان [[دل]] پذیرای این [[وصیت]] هاست که مشترک میان همه [[ادیان]] است: {{متن قرآن|ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> | ||
##در مقابل [[مخالفان]] [[دعوت]] که به [[پیامبر]] میگفتند اگر در باره [[قرآن]] راست میگوئی [[قرآن]] دیگری مشابه بیاور و یا همین [[قرآن]] ر ا تبدیل به سخنان دیگر کن: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمیبرند میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافر» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید: به آنها بگو اگر به [[عقل]] خود [[رجوع]] کنید در مییابید که سالها در میان شما [[زندگی]] کردم و [[قرآنی]] برای شما نیاوردم چون من در این باره اختیاری ندارم و [[مشیت الهی]] بر [[نزول]] این [[قرآن]] قرار گرفته است: {{متن قرآن|قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۶.</ref> | ##در مقابل [[مخالفان]] [[دعوت]] که به [[پیامبر]] میگفتند اگر در باره [[قرآن]] راست میگوئی [[قرآن]] دیگری مشابه بیاور و یا همین [[قرآن]] ر ا تبدیل به سخنان دیگر کن: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمیبرند میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافر» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید: به آنها بگو اگر به [[عقل]] خود [[رجوع]] کنید در مییابید که سالها در میان شما [[زندگی]] کردم و [[قرآنی]] برای شما نیاوردم چون من در این باره اختیاری ندارم و [[مشیت الهی]] بر [[نزول]] این [[قرآن]] قرار گرفته است: {{متن قرآن|قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۶.</ref> | ||
##[[نزول قرآن]] به زبان [[عربی]] زبان [[پیامبر]] و [[مردم]] [[جزیرة العرب]] که در (۱۱) [[آیه]] [[قرآن]] مطرح گردیده است برای این است که شما به قرائت وخواندن آن اکتفا نکنید؛ بلکه در باره [[آیات]] آن | ##[[نزول قرآن]] به زبان [[عربی]] زبان [[پیامبر]] و [[مردم]] [[جزیرة العرب]] که در (۱۱) [[آیه]] [[قرآن]] مطرح گردیده است برای این است که شما به قرائت وخواندن آن اکتفا نکنید؛ بلکه در باره [[آیات]] آن تعقل کنید و با [[خردورزی]] آن را راهنمای عمل خود قرار دهید {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«ما آن را قرآنی عربی فرو فرستادهایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.</ref>... {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید» سوره زخرف، آیه ۳.</ref> | ||
##[[خداوند]] به [[پیامبر]] میفرماید: ما قبل از تو پیامبرانی فرستادیم و [[امت]] تو باید با مطالعه[[ تاریخ]] [[اقوام]] پیشن و [[عاقبت]] کار آنان [[عقل]] خود را به کار بیاندازند و [[تقوی]] پیشه کنند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۳۰۴-۳۰۸.</ref>. | ##[[خداوند]] به [[پیامبر]] میفرماید: ما قبل از تو پیامبرانی فرستادیم و [[امت]] تو باید با مطالعه[[ تاریخ]] [[اقوام]] پیشن و [[عاقبت]] کار آنان [[عقل]] خود را به کار بیاندازند و [[تقوی]] پیشه کنند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۳۰۴-۳۰۸.</ref>. | ||
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۵
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تعقل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
جایگاه عقل
- اصلیترین وجه تمایز انسان از سایر موجودات، قوه عقل است که بهکارگیری آن را "خردورزی" یا "تعقل" گویند که موجب هر گونه دانستن، شناخت و معرفت است. از این رو، معنای مقابل آن، جهل و نادانی است. قرآن کریم در فرازهایی چند بر مسئلۀ عقل و تعقل تأکید کرده است[۱].[۲]
- ارزش تعقل و تدبر در اسلام چنان است که عقل را "پیامبر باطنی" در کنار پیامبران ظاهری خوانده و راه شکوفایی و تکامل مادی و معنوی پیروان خویش را در پیروی از عقل میداند. قرآن میفرماید: ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ﴾[۳]. این پافشاری بر خردگرایی چنین بر زبان پیامبر (ص) آمده است: «من از نداری و تنگدستی بر امت خویش نمیترسم، از این میترسم که کژاندیشی و بیتدبیری کنند»[۴]. امام علی (ع) نیز انسانیت انسان را با عقلش میسنجد و فقدان عقل را با فقدان زندگی برابر میداند از این رو به فرزند خویش میفرماید: «بزرگترین بینیازی عقل است و بزرگترین فقر و ناداری، نادانی»[۵].[۶]
- از میان مذاهب اسلامی، تشیع بیشتر بر خردورزی اهتمام دارد و دانشمندان شیعه برآناند که هر مسلمانی باید با تعقل و تدبر اصول دین را بپذیرد نه با تقلید؛ و عقل در کنار قرآن، سنت و اجماع، یکی از منابع استنباط احکام دینی است[۷].
عقل رسول باطنی
- عقل، رسول باطنی و همان نور و نیروی درونی است که خداپرستان، خدا را به واسطۀ آن میپرستند و میشناسند و لذا عقل، حجت میان خدا و بندگان است. از اینرو رجوع به عقل در مسائل گوناگون و بهکارگیری و استنتاج از آن امری اساسی و بنیادین است و مکتب اسلام آدمی را از ترک عقل و گوش ندادن به ندای درونی آن به شدت برحذر میدارد[۸].
- فعالسازی عقل نیازمند رسول ظاهری (الهی) است تا آدمی بر اساس آموزههای آنها با تعقل فطری خویش آشنا شود و مسیر اندیشۀ خود را مطابق با حقیقت هستی برگزیند. امام علی (ع) نیز نقش پیامبران را زدودن غفلت از عقل آدمیان برمیشمرد: «پس پیامبران را به میانشان فرستاد. پیامبران از پی یکدیگر آمدند تا از مردم بخواهند آن عهد را که خلقتشان بر آن سرشته شده، به جای آورند و نعمت او را که از یاد بردهاند، یاد آورند و از آنان حجت گیرند که رسالت حق به آنان رسیده است و خردهاشان را که در پرده غفلت مستور گشته، برانگیزند»[۹]. تعبیر امام از فعالسازی خردی که در پردۀ غفلت پنهان شده، استخراج گنجینههای پنهان است. از چنین عقلی تعبیر به "عقل دفائنی" میشود[۱۰].
عوامل رشد تعقل
- در آموزههای اسلامی از عواملی یاد شده است که خرد را میپرورانند و به خردورزی انسان جهت میبخشند. از آن جمله است: دل سپردن به کلام الهی و تن دادن به فرمانهای آسمانی؛ دانشجویی و تجربهآموزی؛ همنشینی با خردمندان؛ سیر در آفاق و نظر کردن در سرنوشت گذشتگان؛ سیر در انفس و اندیشیدن دربارۀ خود[۱۱].
موانع تعقل
- از آیات قرآنی و روایات شیعی بر میآید که گاه موانعی پیش راه خردورزی قد بلند میکنند و انسان را از این نعمت بس بزرگ، بینصیب میسازند. مهمترین آنها عبارتند از: خواهشهای نفسانی؛ عادات و سنتهای نادرست؛ خودپسندی و بینیاز پنداشتن خویش از عقل؛ همنشینی با نادانان و رویگردانی از خردمندان[۱۲].
فواید تعقل
- همچنین خردورزی و بهکارگیری عقل در زندگی آدمی فوایدی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود: عدالت؛ دینداری؛ ادبورزی؛ حقورزی؛ حقگرایی؛ عمل صالح؛ رفق و مدارا؛ بخشش و گذشت؛ تدبیر در امور؛ راستی و صداقت؛ فهم و درک مواضع و مسائل؛ دوری از دنیا؛ آخرتگرایی؛ پاکدامنی؛ تجربهاندوزی و عبرتپذیری[۱۳].
تعقل در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱
- منظور از تعقل فعل عقلی است. عقل در لغت عرب به معنای بستن، گرفتن، حفظ کردن و حبس و معنای مشترک آن آمده است.[۱۴] و دیه عاقله را به این خاطر عاقله میگویند، که نگهدارنده خطاهای بعدی و حرکات انتقام جویانه است. قوه عاقله، قوه تمییز دهنده از زشتی است. وسیله پیشگیری از افتادن در خطا، فهم و فهمیدن آن که از انجام هرکاری و هر سخنی باز میایستد. به علم نیز عقل گفته شده، چون نادانی را متوقف میکند. کلمه عقل به شکل اسم مصدری نیامده، بلکه به صورت فعلی استعمال شده است. به عنوان نمونه کلمه: یعقلون ۲۲ بار در ۱۵ سوره نقل شده که اکثر آنها در مذمت کسانی است که از این نیرو استفاده نمیبرند و این خود نکتهای دارد، مبنی بر این که قرآن بهکارگیری این قوه را در امور فطری و کسبی تشویق میکند و نمیخواهد عقل را به عنوان یک فعالیت مجرد و صِرف، مورد توجه قرار دهد. این مشتقات مانند: یعقل، عقلوه، یعقلون، و تعقلون، به فاعلیت عقل در نظر و تدبیر و تمییز میان اضداد، مثل تشخیص حق و باطل، صحیح و غیرصحیح، خیر و شر، جائز و مستحیل، مصلحت و مفسده، راهنمایی میکند. همگی توجه وحی و پیامبر را به مسئله عقل و جهتگیری عملی و معرفتی را در نگاه به جهان هستی، استدلالشاهد بر غائب و آگاهی از نظام اسباب - سنن هستی شناسانه - نشان میدهد و حتی از موانعی که ممکن است برای عقل ایجاد شود و مانع آزادی و فهم درست عقل گردد، و یا به جای تحقیق و کاوش، موجب تقلید بیجا شود، بر حذر میدارد. اهمیت این مدخل برای تعیین جایگاه آموزههای نبوی است. اگر پیامبر مخاطب خود را به خردورزی دعوت میکند، به این معناست که عقل اهمیت ویژهای در دین دارد و دینی که عقل در آن مرتبتی ندارد، دین حق نیست.
- ﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۵]
- {متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}[۱۶]
- ﴿وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۷]
- ﴿كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۱۸]
- ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۹]
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۲۰]
- ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۱]
- ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۲۲]
- ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۳]
- ﴿قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۴]
- ﴿يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۵]
- ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۲۶]
- ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۷]
- ﴿لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۸]
- ﴿أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۲۹]
- ﴿وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۳۰]
- ﴿لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۳۱]
- ﴿قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۳۲]
- ﴿وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۳۳]
- ﴿وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ﴾[۳۴]
- ﴿وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۳۵]
- ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۳۶]
- ﴿إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۳۷]
- ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۳۸]
- مردم عامی از یهود وقتی بامؤمنین، روبرو میشدند، بشارتهای تورات را در باره پیامبر و ایمان به این بشارتها را مطرح میکردند و هنگامی که با بعضی ازعلمای یهود روبرو میشدندآنها را سرزنش میکردند که چرا این مسائل را مطرح و به آن اقرار میکنید که دستاویز پیامبر و مسلمانان قرار گیرد و پیش خداوند به آن احتجاج کنند: ﴿وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ﴾[۳۹]. چرا شماعقلتان را به کار نمیورزید و خردورزی نمیکنید: ﴿أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۴۰]. علامه طباطبائی در ذیل این آیه مینویسد: «دو جریمه و جهالت یهودیان، که در آیه مورد بحث بدان اشاره شده، یکی نفاق ایشان است، که در ظاهر اظهار ایمان میکنند، تا خود را از اذیت و طعن و قتل حفظ کنند. دوم: میخواستند حقیقت و منویات درونی خود را از خدا بپوشانند، و خیال کردند اگر پردهپوشی کنند، میتوانند امر را بر خدا مشتبه سازند، با اینکه خدا بهاشکار و نهان ایشان آگاه است، هم چنان که در این آیه از سخنان محرمانه ایشان خبر داد. بنابراین، بهطوری که از لحن کلام بر میآید، جریان از این قرار بوده: که عوام ایشان از سادهلوحی، وقتی به مسلمانان میرسیدهاند، اظهار مسرت میکردند، و پارهای از بشارتهای تورات را به ایشان میگفتند، و یا اطلاعاتی در اختیار میگذاشتند، که مسلمانان از آنها برای تصدیق نبوت پیامبرشان، استفاده میکردند، و رؤسایشان از اینکار نهی میکردند، و میگفتند: این خود فتحی است که خدا برای مسلمانان قرار داده، و ما نباید آن را برای ایشان فاش سازیم، چون با همین بشارتها که در کتب ما است، نزد پروردگار خود علیه ما احتجاج خواهند کرد. با این نکته اخیر، گویی خواستهاند بگویند: اگر ما این بشارتها را در اختیار مسلمانان قرار ندهیم، (العیاذ بالله)، خود خدا اطلاع ندارد، که موسی(ع) ما را به پیروی پیامبر اسلام سفارش کرده، و چون اطلاع ندارد، ما را با آن مؤاخذه نمیکند، و معلوم است که لازمه این حرف این است که خدای تعالی تنها آنچه آشکار است بداند، و از نهانیهای جهان خبر نداشته باشد، و به باطن امور علمی نداشته باشد، و این نهایت درجه جهل است. لذا خدای سبحان با جمله: ﴿أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ﴾[۴۱]:»: (المیزان، ج ۱، ص: ۳۲۳).
- خداوند به پیامبر میفرماید: به اهل کتاب بگو چرا با تعصب و بدون تعقل و با نسبت دادن ابراهیم به خود بر علیه پیامبر و اسلام احتجاج میکنید: ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ﴾[۴۲] درحالی که تورات و انجیل همانند قرآن، در زمانهای بعد از ابراهیم نازل شده است و چرا شما به عقل و خرد خود رجوع نمیکنید: ﴿أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۴۳]
- پیامبر مامور به ابلاغ وصیتهای پنجگانه خداوند به مردم ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ﴾[۴۴]
- توحید و هیچ چیز را شریک خدا قرار ندادن: ﴿أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا﴾[۴۵]
- نیکی به پدر و مادر ﴿وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا﴾[۴۶]
- فرزند کشی به دلیل تنگدستی ممنوع: ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ﴾[۴۷] و نزدیک نشدن به فحشا آشکار و پنهان: ﴿وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ﴾[۴۸] و کشتن انسانهای بیگناه ممنوع: ﴿وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ﴾[۴۹] و انسان اگر دور از تعصب و هواهای نفسانی به عقل وخرد خود رجوع کند باجان دل پذیرای این وصیت هاست که مشترک میان همه ادیان است: ﴿ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۵۰]
- در مقابل مخالفان دعوت که به پیامبر میگفتند اگر در باره قرآن راست میگوئی قرآن دیگری مشابه بیاور و یا همین قرآن ر ا تبدیل به سخنان دیگر کن: ﴿قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ﴾[۵۱] خداوند به پیامبر میگوید: به آنها بگو اگر به عقل خود رجوع کنید در مییابید که سالها در میان شما زندگی کردم و قرآنی برای شما نیاوردم چون من در این باره اختیاری ندارم و مشیت الهی بر نزول این قرآن قرار گرفته است: ﴿قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۵۲]
- نزول قرآن به زبان عربی زبان پیامبر و مردم جزیرة العرب که در (۱۱) آیه قرآن مطرح گردیده است برای این است که شما به قرائت وخواندن آن اکتفا نکنید؛ بلکه در باره آیات آن تعقل کنید و با خردورزی آن را راهنمای عمل خود قرار دهید ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۵۳]... ﴿إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۵۴]
- خداوند به پیامبر میفرماید: ما قبل از تو پیامبرانی فرستادیم و امت تو باید با مطالعهتاریخ اقوام پیشن و عاقبت کار آنان عقل خود را به کار بیاندازند و تقوی پیشه کنند: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۵۵][۵۶].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- غفلت (ضد تعقل)
منابع
پانویس
- ↑ ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾«در آفرينش آسمانها و زمين، و در آمد و شد شب و روز، و در كشتيهايى كه در دريا مىروند و مايه سود مردمند، و در بارانى كه خدا از آسمان فرو مىفرستد تا زمين مرده را بدان زنده سازد و جنبندگان را در آن پراكنده كند، و در حركت بادها، و ابرهاى مسخّر ميان زمين و آسمان براى خردمندانى كه در مىيابند نشانه هاست.» سوره بقره، آیه ۱۶۴. و....
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۴؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۶۷.
- ↑ «پس به بندگان من مژده بده! آنان همان کسانیاند که خداوند راهشان نموده است؛ زیرا آنان صاحبان خردند» سوره زمر، آیه ۱۷ و ۱۸
- ↑ «مَا أَخَافُ عَلَی أُمَّتِی الْفَقْرَ وَ لَکِنْ أَخَافُ عَلَیْهِمْ سُوءَ التَّدْبِیر»؛ عوالی اللئالی،ج ۴، ص۳۹.
- ↑ «إِنَّ أَغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ وَ أَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْق»؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۶۷؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۴-۲۳۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۶۷.
- ↑ «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۶۷- ۵۶۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۶۸.
- ↑ به معنای حَدَثی، اسم ذات واسم معنا، هرچند در روایات بیشتر به معنای قوه نگهدارنده انسان آمده است. العقل عِقال مِن الجهل. (بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۱۱۷.)
- ↑ «آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.
- ↑ «باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳.
- ↑ «و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۷۶.
- ↑ «خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن میدارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲.
- ↑ «ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا میکنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.
- ↑ «ای مؤمنان! کسانی از غیر خودتان را محرم راز مگیرید که از هیچ تباهی در حقّ شما کوتاهی نمیکنند و دوست میدارند شما در سختی به سر برید؛ کینه از گفتارشان هویداست و آنچه دلهایشان پنهان میدارند، بزرگتر است، بیگمان ما آیات (خود) را برای شما روشن گفتهایم» سوره آل عمران، آیه ۱۱۸.
- ↑ «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بیگمان برای کسانی که پرهیزگاری میورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمیاندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را میگیرند و میگویند: به زودی (توبه میکنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را میگیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
- ↑ «بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۶.
- ↑ «ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمیخواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره هود، آیه ۵۱.
- ↑ «ما آن را قرآنی عربی فرو فرستادهایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.
- ↑ «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
- ↑ «بیگمان کتابی برای شما فرستادهایم که یادکرد شما در آن است، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۱۰.
- ↑ «ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۷.
- ↑ «و اوست که زنده میگرداند و میمیراند و پیاپی آمدن شب و روز با اوست؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۰.
- ↑ «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتا» سوره نور، آیه ۶۱.
- ↑ «(موسی) گفت: پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آنهاست اگر خرد بورزید» سوره شعراء، آیه ۲۸.
- ↑ «و هر چه به شما داده شده است کالای زندگانی این جهان و آرایه آن است و آنچه نزد خداوند است بهتر و پایاتر است، آیا خرد نمیورزید؟» سوره قصص، آیه ۶۰.
- ↑ «و به راستی گروهی فراوان از شما را بیراه کرد پس آیا خرد نمیورزیدید؟» سوره یس، آیه ۶۲.
- ↑ «و (نیز) شباهنگام؛ پس آیا نمیاندیشید؟» سوره صافات، آیه ۱۳۸.
- ↑ «اوست که شما را از خاک سپس از نطفه و آنگاه از خونی بسته آفرید، سرانجام شما را به گونه نوزادی برآورد سپس (توان میدهد) تا به رشد کاملتان برسید، پس از آن تا پیر گردید- و جان برخی از شما پیشتر (از پیری) گرفته میشود- و تا به زمانی معیّن برسید و باشد که شما» سوره غافر، آیه ۶۷.
- ↑ «به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید» سوره زخرف، آیه ۳.
- ↑ «بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند؛ به راستی که ما آیات را برایتان روشن بیان داشتیم باشد که خرد ورزید» سوره حدید، آیه ۱۷.
- ↑ «و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۷۶.
- ↑ «آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.
- ↑ «آیا نمیدانند که خداوند از آنچه پنهان و آنچه آشکار میدارند آگاه است؟» سوره بقره، آیه ۷۷.
- ↑ «ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا میکنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.
- ↑ «آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردا» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمیبرند میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافر» سوره یونس، آیه ۱۵.
- ↑ «بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۶.
- ↑ «ما آن را قرآنی عربی فرو فرستادهایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.
- ↑ «به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید» سوره زخرف، آیه ۳.
- ↑ «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۳۰۴-۳۰۸.