استغفار در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:استغفار در قرآن]]
[[رده:استغفار در قرآن]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۱۶

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل استغفار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

معنا و مفهوم استغفار در‌شان پیامبر

  • ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ[۲]فرمان به استغفار برای خود و مؤمنین
  • ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۳] استغفار برای کارهای خود همراه با تسبیح.
  • در مرحله نخست فهم استغفار وابسته به این حقیقت است که نگرش پیامبر را در موقعیتی قرار داد که به رفتار و اعمال خود در برابر محبوب و حضرت حق چگونه می‌ببیند. اینکه در چشم دوست مخصوصا وقتی که در دوستی به حد شیفتگی رسیده باشد جز حسن و کمال نمی‌بیند، تا آنجا که تمامی َهم خود را صرف در خدمت به دوست نموده، و کوچک‌ترین غفلت از محبوب را گناه می‌شمارد، چون به نظر او ارزش خدماتش به دوست به مقدار توجه و مجذوبیتی است که نسبت به او دارد و چنین معتقد است که یک لحظه غفلت از دوست و قطع توجه به او، مساوی است با ابطال طهارت قلب، حتی چنین کسی اشتغال به ضروریات زندگی از قبیل، خوردن و آشامیدن و امثال آن را گناه می‌داند، زیرا فکر می‌کند که گر چه این کارها ضروری است و آدمی ناگزیر از اشتغال به آن است، لیکن یک یک آنها از جهت اینکه کاری است اختیاری و مشغول شدن به آن، اشتغال اختیاری به غیر محبوب و اعراض اختیاری از اوست، از این جهت گناه و مایه انفعال و شرمندگی است، لذا می‌بینیم کسانی که از فرط عشق و یا از بزرگی مصیبتی که به آنها روی آورده، باین حد از خود بی‌خبر می‌شوند از اشتغال به خوردن و نوشیدن و امثال آن استنکاف می‌ورزند. کلام معروفی را هم که نسبت به رسول خدا (ص) می‌دهند که فرمود: «لَیغانُ عَلی قَلْبی وَ إنی لاَسْتَغْفِرُ اللهَ فی کل یوْم سَبْعینَ مَرة»[۴] گاه دلم را کدورتی می‌پوشاند و من به راستی هر روز هفتاد بار از خداوند درخواست آمرزش می‌کنم.».، باید به امثال این معانی حمل کرد و هم چنین آیه شریفه: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۵] که فرمان به استغفار می‌کند[۶] در مرحله بعد ممکن است که گفته شود استغفار او در گناهانی نیست که اخلالی به عصمت در تلقی وحی می‌رساند و شخصیت او را آسیب می‌رساند.
  • ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا[۷]
  • ﴿وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۸]
  • بخشایش و طلب آمرزش: ﴿َ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ[۹]
  • ﴿فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۰]
  • ﴿إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا[۱۱]،﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ[۱۲]
  • نکته:
  1. جمله: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ[۱۳] به آن جناب دستور استغفار می‌دهد، البته استغفار از عملی که نسبت به ساحت قدس آن جناب گناه باشد، هر چند که گناه به معنای معروف یعنی مخالفت امر مولوی نباشد.
  2. مبانی مشروعیت سخن گفتن و درخواست و استغفار محمد امر خداوند است، که در آیاتی آمده، و پیامبر مأمور به طلب بخشایش گردیده است در حالات مختلف برای خویش و مردم و این حالات مانند: صبر، بیعت، پیروزی و باز به هنگام پیروزی باید استغفار وجود داشته باشد، تا غرور پیروزی خود فراموشی نیاورد که آفتِ هر پیروزی است. و از سویی همراه با تسبیح - حرکت در جهت حقیقت مطلق - هم باید استغفار وجود داشته باشد[۱۴].

پیامبر موظف به طلب بخشایش و استغفار

  • ﴿وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۵]
  • ﴿وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ[۱۶]
  • ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۱۷]
  • ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا[۱۸]
  • ﴿يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۹]
  • نکته: در این آیات پیامبر موظف و مأمور به استغفار گردیده است و حتی در آیه آخر این مسئله مطرح می‌شود که استغفار پیامبر و مؤمنین تنها در دنیا نیست، بلکه در روز قیامت هم ادامه دارد[۲۰].

استغفار محمد(ص) برای زنان بیعت کننده

  • ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۱]
  • ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ[۲۲]
  • نکته: مسئله قابل توجه در این آیات که یک آیه اختصاص به استغفار برای زنان دارد، با توجه به بیعت و مشارکت آنان در سرنوشت اجتماعی خویش که اختصاص یک آیه برای استغفار پیامبر به زنان اهمیت آنان را می‌رساند که در جامعه جاهلی آنزمان هویت و حقوق آنها تضیع شده بود و در آیه ۱۹ سوره محمد (۴۷) هم زن و مرد مشترک ذکر شده‌اند و به پیامبر دستور داده شده که هم برای خودش استغفار کند و هم برای مردان و زنان مؤمن[۲۳].

بی‌اثر بودن استغفار پیامبر برای منافقان

  • ﴿اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ[۲۴]
  • ﴿سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۲۵]
  • نکته: منافقین چون خواهان باز گشت نیستند، و در حقیقت توبه نمی‌کنند؛ بلکه به دنبال تظاهر به همراهی و نفوذ و کسب مشروعیت با درخواست استغفار از پیامبرند. خداوند در این آیات بی‌اثر بودن استغفار پیامبر را برای آنان مطرح می‌کند که آنها نتوانند از استغفار پیامبر برای خود موقعیتی بجویند و راه نفوذ و انحراف جامعه اسلامی را پیدا کنند و در حقیقت از استغفار پیامبر استفاده ابزاری نکنند[۲۶].

استغفارپیامبر برای منافقین درصورت توبه آنان

  • ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ[۲۷]
  • ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا[۲۸]
  • نکته: در این آیات دعوت از منافقین برای اینکه پیامبر در صورت بازگشت و توبه آنان برای آنها استغفار کند مطرح گردیده است و اثر بخش بودن استغفار پیامبر در صورت توبه آنان، ولی منافقین ظرفیت پذیرش این مسئله را ندارند و به جهت خوی استکباری خود به دعوت پیامبر پشت می‌کنند و استغفار مشروط را نمی‌پذیرند. آنان به دنبال اهداف خود هستند و در فکر استفاده ابزاری از دین و حتی استغفار پیامبر و خداوند را که از طرف خدا مشروط به پذیرفتن فرامین او است، هم نمی‌پذیرند و گرنه خدا راه باز گشت به رحمت عام خودش را از طریق اثر بخش بودن استغفار، باز می‌گذارد[۲۹].

اثربخش بودن استغفار محمد

  • ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا[۳۰]
  • ﴿ِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۳۱]
  • در این آیات اثر بخش بودن استغفار پیامبر برای آمرزش گناهکاران از سوی خدا مطرح شده و این که منافقان هم در صورت توبه و استغفار خود آنان و پذیرش حاکمیت پیامبر مورد استغفار پیامبر آمرزش خدا قرار می‌گیرند[۳۲].

ممنوعیت استغفار پیامبر برای مشرکان

  • ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ[۳۳]
  • ﴿سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا[۳۴]
  • نکته: در این دو آیه چند مسئله مطرح است:
  1. ممنوعیت استغفار پیامبر برای مشرکین مطرح گردیده است.
  2. کسانی که از جهاد و شرکت درآن تخلف کردند، چون دچار تزلزل در موقعیت اجتماعی شدند با توجیه‌های به ظاهر قبول از پیامبر خواستند برای آنها استغفار کند و در حقیقت آن چه به عذر مطرح کردند درست نبود و خداوند می‌فرماید: اینها با زبانهایشان چیزی را می‌گویند که در دلهایشان نیست. فکر می‌کردند در این جنگ کار پیامبر و هوادارانش تمام شده و حال که چنین نشد، آمده‌اند با استفاده از طلب بخشایش پیامبر جایگاه اجتماعی خویش را بیابند و خداوند اینجا آسیب‌شناسی فردی و اجتماعی را انجام می‌دهد و به مردم اعلام می‌کند[۳۵].

مأموریت پیامبر برای دعوت مشرکین به توحید و استغفار

  • ﴿أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ * وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى[۳۶]
  • ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ[۳۷]
  • ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ[۳۸] دراین سه آیه خداوند پیامبر را مأمور فرموده که مشرکین را به توحید و استغفار دعوت کند[۳۹].

آمرزش خداوند برای پیامبر

  • ﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا[۴۰]. در این بخش بخشش از گناه نسبت به شخص پیامبر است[۴۱].

استغفار - آمرزش خواهی - پیامبر

  • ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا[۴۲]
  • ﴿وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۳]
  • ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۴۴]
  • ﴿ُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ[۴۵]
  • ﴿ٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۶]
  • ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا[۴۷]
  • نکته: عناوین مطرح شده در باره استغفار و به ترتیب آیات فوق:
  1. پیامبر موظف به طلب بخشایش و استغفار.
  2. استغفار محمد(ص) برای زنان بیعت کننده.
  3. منافقان و استغفار پیامبر
  4. اثربخش بودن استغفار محمد(ص).
  5. استغفار و صبر.
  6. پیروزی و استغفار.
  7. توحید و استغفار.
  8. مشرکان و استغفار پیامبر.
  9. تسبیح و استغفار[۴۸].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  2. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  3. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  4. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۳۲۰، «کتاب الصلاة»، «ابواب الذکر»، «باب ۲۲»، حدیث ۲; ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۳۲
  5. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  6. المیزان، ج ۶، ص۵۲۵.
  7. «آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بی‌گمان بسیار توبه‌پذیر است» سوره نصر، آیه ۳.
  8. «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
  9. «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دو» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  10. «جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.
  11. «بی‌گمان ما به تو پیروزی آشکاری دادیم» سوره فتح، آیه ۱.
  12. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  13. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  14. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  15. «و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۶.
  16. «و بگو: پروردگارا! بیامرز و ببخشای و تو بهترین بخشایندگانی» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۸.
  17. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  18. «آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بی‌گمان بسیار توبه‌پذیر است» سوره نصر، آیه ۳.
  19. «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان» سوره تحریم، آیه ۸.
  20. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  21. «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
  22. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  23. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  24. «چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچ‌گاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شده‌اند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۸۰.
  25. «برای آنان برابر است چه برایشان آمرزش بخواهی چه نخواهی هرگز خداوند آنان را نمی‌آمرزد؛ بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره منافقون، آیه ۶.
  26. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  27. «و چون به آنان بگویند که بیایید تا فرستاده خداوند برای شما آمرزش بخواهد، سر برمی‌گردانند و آنان را می‌بینی که خودداری می‌ورزند و گردنفرازند» سوره منافقون، آیه ۵.
  28. «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
  29. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  30. «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
  31. «جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.
  32. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  33. «پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.
  34. «جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین به زودی به تو خواهند گفت که دارایی‌ها و خانواده‌های ما، ما را مشغول داشت (و همراه شما نیامدیم) پس برای ما (از خداوند) آمرزش بخواه! به زبان، چیزی را می‌گویند که در دل ندارند؛ بگو: اگر خداوند بر آن باشد که زیانی یا سودی» سوره فتح، آیه ۱۱.
  35. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  36. «که جز خداوند را نپرستید بی‌گمان من از سوی او شما را بیم‌دهنده و نویدبخشم* و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهره‌ای نیکو بهره‌مند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم» سوره هود، آیه ۲و۳.
  37. «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
  38. «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
  39. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  40. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  41. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.
  42. «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
  43. «جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.
  44. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  45. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  46. «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
  47. «آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بی‌گمان بسیار توبه‌پذیر است» سوره نصر، آیه ۳.
  48. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۷-۱۰۲.