جز
جایگزینی متن - 'جامعۀ بشری' به 'جامعۀ بشری'
جز (جایگزینی متن - '({{ع}})' به '{{ع}}') |
جز (جایگزینی متن - 'جامعۀ بشری' به 'جامعۀ بشری') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*البته [[ترس]] یاد شده هرگز [[خوف]] مذموم نیست که از [[ضعف نفس]] برمیخیزد، بلکه هراسی [[عقلی]] است که امری بس [[پسندیده]] و در برخی موارد لازم و ضروری است. [[ترس]] برخاسته از بستر خود [[دوستی]] که سبب [[گریز]] از خطر کردن به روز حادثه در مسیر [[حفظ دین]] و [[مکتب]] میگردد، [[ضعف]] [[نفسانی]] و صفتی [[ناپسند]] در برابر [[شجاعت]] است؛ اما خوفی که سبب [[حفظ جان]] [[آدمی]] و هدر نشدن و بیاثر نمردن گردد، ممدوح و عاقلانه، بلکه [[واجب]] است، زیرا مهم آن است که نثار [[خون]] نتیجه دهد و به ثمر بنشیند<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴.</ref>. | *البته [[ترس]] یاد شده هرگز [[خوف]] مذموم نیست که از [[ضعف نفس]] برمیخیزد، بلکه هراسی [[عقلی]] است که امری بس [[پسندیده]] و در برخی موارد لازم و ضروری است. [[ترس]] برخاسته از بستر خود [[دوستی]] که سبب [[گریز]] از خطر کردن به روز حادثه در مسیر [[حفظ دین]] و [[مکتب]] میگردد، [[ضعف]] [[نفسانی]] و صفتی [[ناپسند]] در برابر [[شجاعت]] است؛ اما خوفی که سبب [[حفظ جان]] [[آدمی]] و هدر نشدن و بیاثر نمردن گردد، ممدوح و عاقلانه، بلکه [[واجب]] است، زیرا مهم آن است که نثار [[خون]] نتیجه دهد و به ثمر بنشیند<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴.</ref>. | ||
===تحقق [[آمادگی جهانی]] برای [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}=== | ===تحقق [[آمادگی جهانی]] برای [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}=== | ||
*یکی از علتهای مهم [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} و طولانی شدن [[پنهانزیستی]] آن [[حضرت]]، آماده ساختن جامعۀ | *یکی از علتهای مهم [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} و طولانی شدن [[پنهانزیستی]] آن [[حضرت]]، آماده ساختن [[جامعۀ بشری]]، برای رسیدن به مقصد نهایی و [[الهی]] خود است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ – ۷۶؛ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ – ۱۸۰؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۸۹ -۹۴</ref>. [[آمادگی]] [[جهان]] عبارت است از: بالا رفتن سطح [[آگاهی]] [[مردم]] و [[درک]] [[نیاز]] به [[پیشوایی]] [[عادل]] و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینههای مناسب برای تشکیل یک [[حکومت جهانی]]، به ستوه آمدن [[مردم]] از [[ظلم]] و [[بیدادگری]] و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای [[عدالت]]، [[معنویت]] و [[امنیت]] جهانی<ref>ر.ک. کارگر، حکیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. در توضیح مطلب فوق باید گفت برنامۀ [[قیام]] و [[انقلاب حضرت مهدی]]{{ع}} همانند همه [[پیامبران الهی]]، از راه بهرهگیری از وسائل و اسباب طبیعی انجام میگیرد و هیچگاه [[اعجاز]] اساس آن را تشکیل نمیدهد. [[معجزات]] جنبۀ استثنایی دارند و در روند [[برنامههای اصلاحی]] [[رهبر]] آسمانی، جز در موارد استثنایی، دخالت نخواهد داشت. به همین [[دلیل]]، همه [[انبیا]] از [[سلاح]] روز، [[تربیت]] افراد لایق، مشورتهای لازم، طرح نقشههای مؤثر، تاکتیکهای نظامی حساب شده و خلاصه فراهم ساختن هر گونه امکان مادی و [[معنوی]] برای پیشبرد هدفشان استفاده میکردند. بنابراین، اجرای طرح [[حکومت حق]] و [[عدالت]] در سطح جهانی نیز باید استفاده از وسایل مادی و [[معنوی]] لازم، تحقق پذیرد. البته باید دانست حداقل چند نوع [[آمادگی]] لازم است تا آن [[حضرت]] [[ظهور]] کند و طرح [[حکومت حق]] و [[عدل]] را ارائه نماید وگرنه بدون چنین آمادگیها [[امام]] مثمر ثمر نخواهد بود؛ یعنی همانند اجداد طاهرش {{ع}} موفق به اجرای طرحهای خود نخواهد شد، و آن آمادگیها عبارتند از: [[آمادگی روانی]]؛ [[آمادگی]] [[فرهنگی]] و صنعتی؛ [[آمادگی]] از حیث یک نیروی ضربتی انقلابی و... <ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۲۰ – ۱۲۲؛حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ – ۱۸۰؛ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ – ۱۹؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۳۲؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ – ۳۹۱؛ جلالی، غلام رضا، فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی، چشم به راه مهدی، ص ۴۰۷ -۴۱۱؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۴-۲۱؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۰۳.</ref>. | ||
===رهایی از [[بیعت]] با [[طاغوت]]=== | ===رهایی از [[بیعت]] با [[طاغوت]]=== | ||
*یکی از عواملی که در [[روایات]] بسیار به آن اشاره شده، عدم [[بیعت]] [[امام مهدی]]{{ع}} با خلفای [[جور]] و طاغوتهاست. آن [[حضرت]] به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به [[بیعت]] با [[طاغوت]] نشود، به [[فرمان خدا]] از چشم [[مردم]] مخفی شد. چراکه [[بیعت]] نوعی [[عقد]] و [[قرارداد]] دو سویه بین [[حاکم]] و فرمانبرداران است که از یک سو [[خلیفه]] را [[متعهد]] به ادارۀ [[جامعه]] میکند و از طرف دیگر بیعتکنندگان [[متعهد]] میشوند ضمن شنیدن و [[اطاعت]] از [[خلیفه]]، از او [[حمایت]] کنند. در نتیجه آن [[حضرت]] زمانی که [[ظهور]] میکند، [[بیعت]] هیچکس و هیچ [[حکومت]] [[غاصب]] و [[ستمگری]] را ـ حتی به عنوان [[تقیه]] ـ بر گردن ندارد<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | *یکی از عواملی که در [[روایات]] بسیار به آن اشاره شده، عدم [[بیعت]] [[امام مهدی]]{{ع}} با خلفای [[جور]] و طاغوتهاست. آن [[حضرت]] به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به [[بیعت]] با [[طاغوت]] نشود، به [[فرمان خدا]] از چشم [[مردم]] مخفی شد. چراکه [[بیعت]] نوعی [[عقد]] و [[قرارداد]] دو سویه بین [[حاکم]] و فرمانبرداران است که از یک سو [[خلیفه]] را [[متعهد]] به ادارۀ [[جامعه]] میکند و از طرف دیگر بیعتکنندگان [[متعهد]] میشوند ضمن شنیدن و [[اطاعت]] از [[خلیفه]]، از او [[حمایت]] کنند. در نتیجه آن [[حضرت]] زمانی که [[ظهور]] میکند، [[بیعت]] هیچکس و هیچ [[حکومت]] [[غاصب]] و [[ستمگری]] را ـ حتی به عنوان [[تقیه]] ـ بر گردن ندارد<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
*[[بهترین]] راه تنبّه [[انسان]] آن است که [[نعمت]] از او گرفته شود و چه نعمتی عظیمتر و با برکتتر از وجود [[پیامبر]] و [[معصومین]]{{ع}} که در طول ۲۷۳ سال از آغاز [[بعثت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} تا [[شهادت امام حسن عسکری]]{{ع}} این [[نعمت]] در بین [[مردم]] بود ولی [[مردم]] [[ناسپاسی]] کردند و [[خداوند]] این [[نعمت]] را از [[بشریت]] گرفت؛ اگر [[مردم]] آن زمان قدرشناس بودند و [[ارزش]] [[نعمت]] را [[درک]] میکردند، امروز ما در [[فراق]] و هجران بسر نمیبردیم. حال که چنین شده است، باید شب و روز به دنبال این [[نعمت]] بزرگ [[الهی]] باشیم، تا [[خداوند]] این هدیه را بار دیگر به ما برگرداند و از [[نعمت]] وجودش، در ایام [[ظهور]] بهرهمند شویم. [[مروان]] انباری گوید: [[حضرت]] [[ابوجعفر]]{{ع}} فرمود: «اگر [[خداوند]] حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنها جدا میسازد»<ref>"إِنَّ اللَّهَ إِذَا کَرِهَ لَنَا جِوَارَ قَوْمٍ نَزَعَنَا مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِهِم"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>.<ref>ر.ک. موسوی نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.</ref> | *[[بهترین]] راه تنبّه [[انسان]] آن است که [[نعمت]] از او گرفته شود و چه نعمتی عظیمتر و با برکتتر از وجود [[پیامبر]] و [[معصومین]]{{ع}} که در طول ۲۷۳ سال از آغاز [[بعثت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} تا [[شهادت امام حسن عسکری]]{{ع}} این [[نعمت]] در بین [[مردم]] بود ولی [[مردم]] [[ناسپاسی]] کردند و [[خداوند]] این [[نعمت]] را از [[بشریت]] گرفت؛ اگر [[مردم]] آن زمان قدرشناس بودند و [[ارزش]] [[نعمت]] را [[درک]] میکردند، امروز ما در [[فراق]] و هجران بسر نمیبردیم. حال که چنین شده است، باید شب و روز به دنبال این [[نعمت]] بزرگ [[الهی]] باشیم، تا [[خداوند]] این هدیه را بار دیگر به ما برگرداند و از [[نعمت]] وجودش، در ایام [[ظهور]] بهرهمند شویم. [[مروان]] انباری گوید: [[حضرت]] [[ابوجعفر]]{{ع}} فرمود: «اگر [[خداوند]] حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنها جدا میسازد»<ref>"إِنَّ اللَّهَ إِذَا کَرِهَ لَنَا جِوَارَ قَوْمٍ نَزَعَنَا مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِهِم"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>.<ref>ر.ک. موسوی نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.</ref> | ||
===[[تأدیب]] [[انسانها]]=== | ===[[تأدیب]] [[انسانها]]=== | ||
*[[ادب]] کردن [[انسانها]] به ویژه [[مسلمانها]] یکی دیگر از فلسفههای [[غیبت]] است؛ چراکه بیشتر آنها در زمان حیات و حضور [[امامان]] پیشین، آنگونه که [[شایسته]] بود از ایشان استفاده و [[حمایت]] نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای ناشایست خود باعث [[محروم]] شدن جامعۀ بشری از [[فیض]] آنها شدند. [[امام باقر]]{{ع}} نیز در اینباره میفرماید: «شما مردمی هستید که با [[دل]]، ما را [[دوست]] میدارید؛ ولی عمل شما با این [[محبت]]، ناسازگار است. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[اختلاف]] [[اصحاب]] پدید نمیآید و به همین [[دلیل]] [[صاحب شما]] از دست شما گرفته میشود»<ref>{{متن حدیث|وَ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِکُمْ وَ یُخَالِفُ ذَلِکَ فِعْلُکُمْ وَ اللَّهِ مَا یَسْتَوِی اخْتِلَافُ أَصْحَابِکَ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَی صَاحِبِکُم}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۸-۵۶.</ref> | *[[ادب]] کردن [[انسانها]] به ویژه [[مسلمانها]] یکی دیگر از فلسفههای [[غیبت]] است؛ چراکه بیشتر آنها در زمان حیات و حضور [[امامان]] پیشین، آنگونه که [[شایسته]] بود از ایشان استفاده و [[حمایت]] نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای ناشایست خود باعث [[محروم]] شدن [[جامعۀ بشری]] از [[فیض]] آنها شدند. [[امام باقر]]{{ع}} نیز در اینباره میفرماید: «شما مردمی هستید که با [[دل]]، ما را [[دوست]] میدارید؛ ولی عمل شما با این [[محبت]]، ناسازگار است. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[اختلاف]] [[اصحاب]] پدید نمیآید و به همین [[دلیل]] [[صاحب شما]] از دست شما گرفته میشود»<ref>{{متن حدیث|وَ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِکُمْ وَ یُخَالِفُ ذَلِکَ فِعْلُکُمْ وَ اللَّهِ مَا یَسْتَوِی اخْتِلَافُ أَصْحَابِکَ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَی صَاحِبِکُم}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۸-۵۶.</ref> | ||
*[[بهترین]] راه [[تأدیب]] این افراد گرفتن [[نعمت]] از آنهاست که موجب میشود بیدار شوند و با تغییر راه و روش خود، آن [[نعمت]] از دست رفته را از [[خداوند]] درخواست کنند و چه نعمتی عظیمتر و بابرکتتر از وجود [[پیامبر]] و [[معصومین]] {{ع}} بود که در طول ۲۷۳ سال از آغاز [[بعثت]] [[نبی اکرم]] {{صل}} تا [[شهادت امام عسکری]] {{ع}} بین [[مردم]] بودند، ولی [[مردم]] [[قدر]] ایشان را ندانستند و [[خداوند]] این [[نعمت]] را از آنان گرفت. حکومتهای [[ستمگر]] با آنها جنگیدند، آنها را به زندان انداختند، توهین کردند و یکی پس از دیگری به [[شهادت]] رساندند. اگر [[مردم]] آن روز، قدرشناس این [[نعمتها]] بودند، امروز ما در هجران [[امام]] عزیزمان نمیسوختیم. حال که چنین شده است، باید شب و روز به دنبال این [[نعمت]] بزرگ [[الهی]] باشیم، تا [[خداوند]] این هدیه را بار دیگر به ما برگرداند و از [[نعمت]] وجودش، در ایام [[ظهور]] بهرهمند شویم. [[مروان]] انباری گوید: [[حضرت]] [[ابوجعفر]] {{ع}} فرمود: «اگر [[خداوند]] حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنها جدا میسازد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ إِذَا کَرِهَ لَنَا جِوَارَ قَوْمٍ نَزَعَنَا مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِهِمْ}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>. | *[[بهترین]] راه [[تأدیب]] این افراد گرفتن [[نعمت]] از آنهاست که موجب میشود بیدار شوند و با تغییر راه و روش خود، آن [[نعمت]] از دست رفته را از [[خداوند]] درخواست کنند و چه نعمتی عظیمتر و بابرکتتر از وجود [[پیامبر]] و [[معصومین]] {{ع}} بود که در طول ۲۷۳ سال از آغاز [[بعثت]] [[نبی اکرم]] {{صل}} تا [[شهادت امام عسکری]] {{ع}} بین [[مردم]] بودند، ولی [[مردم]] [[قدر]] ایشان را ندانستند و [[خداوند]] این [[نعمت]] را از آنان گرفت. حکومتهای [[ستمگر]] با آنها جنگیدند، آنها را به زندان انداختند، توهین کردند و یکی پس از دیگری به [[شهادت]] رساندند. اگر [[مردم]] آن روز، قدرشناس این [[نعمتها]] بودند، امروز ما در هجران [[امام]] عزیزمان نمیسوختیم. حال که چنین شده است، باید شب و روز به دنبال این [[نعمت]] بزرگ [[الهی]] باشیم، تا [[خداوند]] این هدیه را بار دیگر به ما برگرداند و از [[نعمت]] وجودش، در ایام [[ظهور]] بهرهمند شویم. [[مروان]] انباری گوید: [[حضرت]] [[ابوجعفر]] {{ع}} فرمود: «اگر [[خداوند]] حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنها جدا میسازد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ إِذَا کَرِهَ لَنَا جِوَارَ قَوْمٍ نَزَعَنَا مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِهِمْ}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>. | ||
*بنابراین، وقتی [[امّت]]، [[قدر]] [[پیامبر]] و [[امام]] را نشاسند و [[وظایف]] خود را در برابر او انجام ندهند، بلکه [[اوامر]] او را [[نافرمانی]] کنند، رواست که [[خداوند]]، پیشوای ایشان را از آنها جدا کند، تا به خود آیند و در [[روزگار غیبت]] او، [[ارزش]] و [[برکت]] وجود او را دریابند. در این صورت، [[غیبت امام]] به [[مصلحت]] [[امام]] است؛ گرچه آنها ندانند و [[درک]] نکنند. بدینسان [[غیبت]] آخرین [[حجت خداوند]] نماد [[خشم خداوند]] بر زمینیان است که با چراغهای [[هدایت]] به گونهای ناشایست برخورد کردند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۸-۵۶؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ ـ ۱۰۱.</ref>. | *بنابراین، وقتی [[امّت]]، [[قدر]] [[پیامبر]] و [[امام]] را نشاسند و [[وظایف]] خود را در برابر او انجام ندهند، بلکه [[اوامر]] او را [[نافرمانی]] کنند، رواست که [[خداوند]]، پیشوای ایشان را از آنها جدا کند، تا به خود آیند و در [[روزگار غیبت]] او، [[ارزش]] و [[برکت]] وجود او را دریابند. در این صورت، [[غیبت امام]] به [[مصلحت]] [[امام]] است؛ گرچه آنها ندانند و [[درک]] نکنند. بدینسان [[غیبت]] آخرین [[حجت خداوند]] نماد [[خشم خداوند]] بر زمینیان است که با چراغهای [[هدایت]] به گونهای ناشایست برخورد کردند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۸-۵۶؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ ـ ۱۰۱.</ref>. |