حکمت: تفاوت میان نسخهها
(تغییرمسیر به حکمت معصوم) |
(تغییرمسیر به حکمت معصوم حذف شد) برچسب: تغییرمسیر حذف شد |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خرد}} | |||
{{امامت}} | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخلهای وابسته به این بحث:</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[انصار در قرآن]] | [[انصار در حدیث]] | [[انصار در کلام اسلامی]] | [[انصار در فلسفه اسلامی]] | [[انصار در عرفان اسلامی]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[انصار (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | |||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | |||
==مقدمه== | |||
*انصار، [[لقب]] [[مسلمانان]] [[مدینه]] است که پیش از [[هجرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[مدینه]]، با ایشان [[پیمان]] بستند و پس از [[هجرت]] به [[یاری]] و [[حمایت]] از [[پیامبر]] برخاستند. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] دو بار از آنان یاد میکند<ref>توبه / ۱۰۰ و ۱۱۷</ref>. | |||
*[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] در پنج مورد از آنان سخن بهمیان آورده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} هنگامی که آهنگ مهاجرت به یثرب کرد و زمینه را برای پذیرش و [[تبلیغ]] [[دین اسلام]] در آن سامان مناسب دید، با استقبال گرم و [[حمایت]] [[مردم]] یثرب روبهرو شد. از این پس یثرب، [[مدینه]] النبی نام گرفت و [[مسلمانان]] به دو گروه [[مهاجرین]] (کسانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] مهاجرت کرده بودند) و انصار (که پذیرای [[پیامبر]] و مهاجرین شده بودند) تقسیم شدند. [[پیامبر اکرم]] وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر [[جایگاه]] [[برتر]] آنها برمیشمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از اینرو [[بنیهاشم]] و انصار را در یک گروه همپیمان قرار داد، که این دلیلی بر [[جایگاه]] انصار نزد [[پیامبر]] است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] انصار را میستاید: به [[خدا]] [[سوگند]]، ایشان [[اسلام]] را با توانگری، دستهای [[بخشنده]] و زبانهای گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همانگونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۷</ref>. | |||
*پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقشآفرین شدند. آنها پس از کشوقوسهای فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایهمند فرمود: انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آنهاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۶</ref>. [[امام]] {{ع}} در عینحال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار میدهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آنها را در امر [[خلافت]] گوشزد میکند. | |||
*انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]] {{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آنگاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] میکند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه [[اقبال]] عمومی [[حکومت]] خویش برمیشمارد و میفرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی همرأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>نهج البلاغه، نامه ۶</ref>. و آنگاه که میخواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، میفرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنانکه در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸</ref> | |||
<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]؛ ج۱، ص 150- 151.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | |||
== جستارهای وابسته == | |||
==منابع== | |||
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]؛ | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس2}} | |||
[[رده:امام علی]] | |||
[[رده:انصار]] | |||
[[رده:مدخل نهج البلاغه]] |
نسخهٔ ۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۴
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انصار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- انصار، لقب مسلمانان مدینه است که پیش از هجرت پیامبر اکرم (ص) به مدینه، با ایشان پیمان بستند و پس از هجرت به یاری و حمایت از پیامبر برخاستند. خداوند متعال در قرآن کریم دو بار از آنان یاد میکند[۱].
- امام علی (ع) در نهج البلاغه در پنج مورد از آنان سخن بهمیان آورده است. پیامبر اکرم (ص) هنگامی که آهنگ مهاجرت به یثرب کرد و زمینه را برای پذیرش و تبلیغ دین اسلام در آن سامان مناسب دید، با استقبال گرم و حمایت مردم یثرب روبهرو شد. از این پس یثرب، مدینه النبی نام گرفت و مسلمانان به دو گروه مهاجرین (کسانی که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند) و انصار (که پذیرای پیامبر و مهاجرین شده بودند) تقسیم شدند. پیامبر اکرم وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر جایگاه برتر آنها برمیشمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از اینرو بنیهاشم و انصار را در یک گروه همپیمان قرار داد، که این دلیلی بر جایگاه انصار نزد پیامبر است. امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه انصار را میستاید: به خدا سوگند، ایشان اسلام را با توانگری، دستهای بخشنده و زبانهای گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همانگونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند[۲].
- پس از ارتحال پیامبر اکرم، مهاجرین و انصار به صورت دو تشکل سیاسی و فکری در ماجرای سقیفه نقشآفرین شدند. آنها پس از کشوقوسهای فراوان با ابوبکر بیعت کردند. امام علی (ع) وقتی این خبر را شنید، گلایهمند فرمود: انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی خلافت نشیند. حضرت فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که پیامبر اکرم نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آنهاست. فرمود: اگر امامت و رهبری حقّ آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت[۳]. امام (ع) در عینحال که جایگاه خاص انصار را مورد نظر قرار میدهد، اما با استناد به سخن پیامبر اکرم، عدم شایستگی آنها را در امر خلافت گوشزد میکند.
- انصار در دوران حکومت امام علی (ع) از حامیان ایشان بودند و در حوادث سیاسی و نظامی آن دوران نقش داشتند. امام (ع) در احتجاج با معاویه، آنگاه که از نحوه بیعت و مشروعیت خلافت خویش دفاع میکند، رأی مهاجرین و انصار را حجت و مایه اقبال عمومی حکومت خویش برمیشمارد و میفرماید: شورا از آنِ مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردی همرأی شدند و او را امام خواندند، کارشان برای خشنودی خدا بوده است[۴]. و آنگاه که میخواهد نداشتن پیشینه نیکویی معاویه و خاندان او را برشمرد، میفرماید: شما، نه از مهاجران بودید و نه از انصار و نه از آنانکه در مدینه جای داشتند و بر ایمان استوار بودند[۵]
[۶].