ربوبیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۷: خط ۱۷:
*خلاصه اینکه لفظ [[رب]] در معانی متعددی به کار رفته است که در تمام این معانی، مشترک [[معنوی]] است و جامع آنها کلمه {{عربی|" من بيده امر التدبير و الادارة و التصرف‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} است‏یاً کلمه {{عربی|" من فوض اليه امر الشي‏ء المربي من حيث الاصلاح والتدبير والتربية‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.
*خلاصه اینکه لفظ [[رب]] در معانی متعددی به کار رفته است که در تمام این معانی، مشترک [[معنوی]] است و جامع آنها کلمه {{عربی|" من بيده امر التدبير و الادارة و التصرف‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} است‏یاً کلمه {{عربی|" من فوض اليه امر الشي‏ء المربي من حيث الاصلاح والتدبير والتربية‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.
*بنابراین، [[رب]] یعنی کسی که امر [[تدبیر امور]] و اداره آن و [[تصرف]] در امور، به دست اوست. یکی از محققان در این باره می‌‏نویسد: "معنی [[حقیقی]] و اصیل لفظ [[رب]] {{عربی|" من بيده امر التدبير والادارة والتصرف‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} است که یک مفهوم کلی است و معانی دیگر؛ مانند [[تربیت]]، [[اصلاح]]، [[حاکمیت]]، [[مالکیت]] و صاحبیت، همگی مصادیق این مفهوم کلی هستند" <ref>سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه؛ الاله و الرب و العباده، مؤسسه امام صادق{{ع}}، چاپ اول، قم، ۱۴۱۷، س‏۱۷.</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>
*بنابراین، [[رب]] یعنی کسی که امر [[تدبیر امور]] و اداره آن و [[تصرف]] در امور، به دست اوست. یکی از محققان در این باره می‌‏نویسد: "معنی [[حقیقی]] و اصیل لفظ [[رب]] {{عربی|" من بيده امر التدبير والادارة والتصرف‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} است که یک مفهوم کلی است و معانی دیگر؛ مانند [[تربیت]]، [[اصلاح]]، [[حاکمیت]]، [[مالکیت]] و صاحبیت، همگی مصادیق این مفهوم کلی هستند" <ref>سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه؛ الاله و الرب و العباده، مؤسسه امام صادق{{ع}}، چاپ اول، قم، ۱۴۱۷، س‏۱۷.</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>
==[[وجوب]] [[ربوبیت]] ذاتی [[خداوند]]==
*"ربّ" در لغت به معنای [[اصلاح]] کردن امری و [[قیام]] بر [[مصالح]] آن است که دائماً همراه و ملازم با مربوب خود است و لذا به "مربّی" و [[مصلح]] یک امر، ربّ او گفته می‌شود<ref>معجم المقاییس اللغه (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ه.ق) ج۲، ص۳۸۱.</ref>.
*"ربّ" در لغت به معنای [[اصلاح]] کردن امری و [[قیام]] بر [[مصالح]] آن است که دائماً همراه و ملازم با مربوب خود است و لذا به "مربّی" و [[مصلح]] یک امر، ربّ او گفته می‌شود<ref>معجم المقاییس اللغه (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ه.ق) ج۲، ص۳۸۱.</ref>.
*با توجه به همین نکات است که دو واژه ربّ و مربّی، گرچه از دو ریشه‌اند، ولی از جهت معنا به هم نزدیک هستند؛ امّا تفاوت میان آنها در سه حیطه است:
*با توجه به همین نکات است که دو واژه ربّ و مربّی، گرچه از دو ریشه‌اند، ولی از جهت معنا به هم نزدیک هستند؛ امّا تفاوت میان آنها در سه حیطه است:
خط ۲۳: خط ۲۵:
#ربّ، آن [[مالکی]] است که مملوک خود را به سوی کمال لایقش دائماً [[هدایت]] می‌کند و مخلوق همیشه تحت پوشش [[رحمت]] واسعه [[خالق]] خود قرار دارد<ref>مفردات الفاظ القرآن (ط. دارالقلم- الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ه.ق) ص۳۳۶.</ref>.
#ربّ، آن [[مالکی]] است که مملوک خود را به سوی کمال لایقش دائماً [[هدایت]] می‌کند و مخلوق همیشه تحت پوشش [[رحمت]] واسعه [[خالق]] خود قرار دارد<ref>مفردات الفاظ القرآن (ط. دارالقلم- الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ه.ق) ص۳۳۶.</ref>.
*بنابراین، [[مقام]] ربوبیّت [[الهی]]، همه موجودات را به مقدار استعداد و ظرفیّتی که دارند، به سوی کمال لایقشان [[هدایت]] می‌کند:{{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۸۱.</ref>.
*بنابراین، [[مقام]] ربوبیّت [[الهی]]، همه موجودات را به مقدار استعداد و ظرفیّتی که دارند، به سوی کمال لایقشان [[هدایت]] می‌کند:{{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۸۱.</ref>.
==لوازم [[ربوبیت]] علی‌الاطلاق [[خداوند]]==
*[[ربوبیت]] ذاتی [[خداوند]] در [[مقام]] فعل، همه ابعاد هستی مخلوقات را تحت پوشش [[تربیت]] خود قرار می‌دهد<ref>صفات ذات آن دسته از اوصاف الهی است که مستقیماً از ذات باری تعالی بر می‌خیزد. و چون خداوند کمال مطلق است و صفات ذات با ذات متحد است، علامت این اوصاف آن است که مقابل ندارد؛ مانند علم، قدرت، حیات، بهاء، جمال و... {{عربی|الصفات الذاتيه هي ما یوصف الله بها ولا يوصف بضدّها نحو القدره والعزه والعظمه وغيرها}}. برخلاف اوصاف فعلی که از توجه به مخلوقات، که از افعال الهی هستند، بر می‌خیزد و در نتیجه، مقابل آنها نیز وصف باری قرار می‌گیرند: {{عربی|الصفات الفعليه هي ما يجوز أن يوصف الله بضدّه کالرضا والرحمة والسخط والغضب و نحوها}}. (کتاب التعریفات (ط. ناصر خسرو، ۱۴۱۲ ه.ق.)، ج۱، ص۵۸.) بنابراین، رابطه بین ربوبیّت ذاتی و فعلی خداوند آن است که خداوند ازلاً و ابداً رب است و از این رو مخلوقات را به تناسب استعداد آنان تربیت می‌کند و لذا انقطاع و عدم انقطاع و شدّت و ضعف ربوبیّت او در مقام فعل، به استعداد مخلوقات باز می‌گردد.</ref>، و ضمن آنکه به آنان همه ابزار [[رشد]] و کمال را تا رسیدن به عالی‌ترین حدّ کمال لایق خودشان [[عنایت]] می‌کند، در مسیر [[رسیدن به کمال]] نهایی نیز آنان را از [[هدایت]] خود [[محروم]] نمی‌نماید. چنان‌که در [[زندگی]] [[تکوینی]] نباتات و حیوانات، ربوبیّت [[الهی]] آنها را در طریق لانه‌سازی، تهیّه [[غذا]]، تولید مثل، محافظت از خود در برابر [[دشمنان]] و... [[هدایت]] می‌کند؛ مثلاً درباره [[زنبور عسل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین! سپس از (گل) همه میوه‌ها بخور و راه‌های هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگ‌های گوناگون برمی‌آید که در آن برای مردم درمانی است، بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره نحل، آیه ۶۸-۶۹.</ref>. و یا درباره [[انسان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«اوست که شما را از خاک سپس از نطفه و آنگاه از خونی بسته آفرید، سرانجام شما را به گونه نوزادی برآورد سپس (توان می‌دهد) تا به رشد کاملتان برسید، پس از آن تا پیر گردید- و جان برخی از شما پیش‌تر (از پیری) گرفته می‌شود- و تا به زمانی معیّن برسید و باشد که شما» سوره غافر، آیه ۶۷.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۸۲.</ref>.
==ربوبیّت [[خداوند]] در ابعاد مادّی و [[معنوی]] [[انسان]]==
*در میان موجودات، [[انسان]] از دو بُعد [[جسم]] و [[روح]] تشکیل شده که هر یک نیازها و غایات کمالی خاصّ خود را دارد. [[جسم]] [[انسان]]، مثل سایر حیوانات، از مرحله نطفه تحت [[تربیت]] [[پروردگار]] و [[لطف]] ربوبیّت او قرارگرفته و مراحل مختلف کمالی را [[طی]] می‌کند، تا [[بدن]] کامل می‌شود و [[زندگی]] خود را تا [[بزرگ‌سالی]] و سپس [[پیری]] ادامه می‌دهد. بُعد [[روحانی]] [[انسان]] نیز باید در عالم [[دنیا]] تکمیل شود و به سوی [[کمال انسانی]] خویش [[هدایت]] گردد. [[هدایت]] نوع اوّل، [[هدایت تکوینی]] و دومی [[هدایت تشریعی]] نامیده شده است. هر دوی این هدایت‌ها، تحت اسم ربوبیّت [[پروردگار]]، [[انسان]] را به کمال لایق مادّی و [[معنوی]] خویش رهنمون می‌شوند<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۸۳.</ref>.


==[[توحید در ربوبیت‏]] ==
==[[توحید در ربوبیت‏]] ==

نسخهٔ ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۰

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ربوبیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بررسی واژه رب در لغت

  1. معجم مقاییس اللغه: "الراء و الباء يدلُّ على أُصولٍ. فالأول إصلاح الشى‏ءِ والقيامُ عليه. فالرّبُّ: المالكُ، والخالقُ. والصَّاحب. والرّبُّ: المُصْلِح للشّى‏ء. والرّبُّ: المُصْلِح للشّى‏ء. واللَّه جلّ ثناؤُه الرَّبُّ؛ لأنه مصلحُ أحوالِ خَلْقه‏".
  2. المعجم الوسیط: " رب القوم: راسهم وساسهم، الرب اسم الله تعالى والمالك والسيد والمربي والقيم والمنعم والمدبر والمصلح‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱]
  3. المصباح المنیر: " الرب: يطلق على مالك الشيء... و قد استعمل به معناي السيد‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  4. لسان العرب: " الرب هو الله عزوجل، هو رب كل شي‏ء؛ اي مالكه ولا يقال الرب في غير الله الا بالاضافة. الرب يطلق في اللغة على المالك والسيد والمدبر والمربي والمنعم والقيم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  • خلاصه اینکه لفظ رب در معانی متعددی به کار رفته است که در تمام این معانی، مشترک معنوی است و جامع آنها کلمه " من بيده امر التدبير و الادارة و التصرف‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" است‏یاً کلمه " من فوض اليه امر الشي‏ء المربي من حيث الاصلاح والتدبير والتربية‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏".
  • بنابراین، رب یعنی کسی که امر تدبیر امور و اداره آن و تصرف در امور، به دست اوست. یکی از محققان در این باره می‌‏نویسد: "معنی حقیقی و اصیل لفظ رب " من بيده امر التدبير والادارة والتصرف‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" است که یک مفهوم کلی است و معانی دیگر؛ مانند تربیت، اصلاح، حاکمیت، مالکیت و صاحبیت، همگی مصادیق این مفهوم کلی هستند" [۲][۳]

وجوب ربوبیت ذاتی خداوند

  • "ربّ" در لغت به معنای اصلاح کردن امری و قیام بر مصالح آن است که دائماً همراه و ملازم با مربوب خود است و لذا به "مربّی" و مصلح یک امر، ربّ او گفته می‌شود[۴].
  • با توجه به همین نکات است که دو واژه ربّ و مربّی، گرچه از دو ریشه‌اند، ولی از جهت معنا به هم نزدیک هستند؛ امّا تفاوت میان آنها در سه حیطه است:
  1. در تربیت، قید مالکیّت برای مربّی وجود ندارد؛
  2. درآن دوام و پی‌جویی نیست؛ در حالی که در معنای ربّ، مالکیّت و سیادت و سروری مربّی نسبت به مورد تربیت وجود دارد؛
  3. ربّ، آن مالکی است که مملوک خود را به سوی کمال لایقش دائماً هدایت می‌کند و مخلوق همیشه تحت پوشش رحمت واسعه خالق خود قرار دارد[۵].
  • بنابراین، مقام ربوبیّت الهی، همه موجودات را به مقدار استعداد و ظرفیّتی که دارند، به سوی کمال لایقشان هدایت می‌کند:﴿قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى[۶][۷].

لوازم ربوبیت علی‌الاطلاق خداوند

  • ربوبیت ذاتی خداوند در مقام فعل، همه ابعاد هستی مخلوقات را تحت پوشش تربیت خود قرار می‌دهد[۸]، و ضمن آنکه به آنان همه ابزار رشد و کمال را تا رسیدن به عالی‌ترین حدّ کمال لایق خودشان عنایت می‌کند، در مسیر رسیدن به کمال نهایی نیز آنان را از هدایت خود محروم نمی‌نماید. چنان‌که در زندگی تکوینی نباتات و حیوانات، ربوبیّت الهی آنها را در طریق لانه‌سازی، تهیّه غذا، تولید مثل، محافظت از خود در برابر دشمنان و... هدایت می‌کند؛ مثلاً درباره زنبور عسل می‌فرماید: ﴿وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۹]. و یا درباره انسان می‌فرماید: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۱۰][۱۱].

ربوبیّت خداوند در ابعاد مادّی و معنوی انسان

توحید در ربوبیت‏

  • با توجه به معنای لغوی واژه رب، توحید در ربوبیت‏ یعنی "اعتقاد به اینکه تنها خدای متعال است که می‌‏تواند استقلالا و بدون نیاز به هیچگونه اذن و اجازه‏‌ای، در تمام شؤون مخلوقات و کل جهان تصرف کرده، آنها را تدبیر و اداره کند" [۱۳]
  • طبق این تعریف، انسان بعد از آفرینش، تدبیرش به خود او تفویض نشده بلکه با تدبیر الهی زیست می‌‏کند. البته این بدان معنا نیست که هیچ عاملی در طول فاعلیت‏ خدا، از چیز دیگر تأثیر نپذیرد بلکه خداوند چیزهای دیگر را واسطه سبب قرار می‏دهد و از راه آنها تأثیراتی در عالم تحقق پیدا می‏کند که تأثیرات حقیقی است.

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
  2. سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه؛ الاله و الرب و العباده، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، قم، ۱۴۱۷، س‏۱۷.
  3. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
  4. معجم المقاییس اللغه (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ه.ق) ج۲، ص۳۸۱.
  5. مفردات الفاظ القرآن (ط. دارالقلم- الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ه.ق) ص۳۳۶.
  6. «گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.
  7. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۱۸۱.
  8. صفات ذات آن دسته از اوصاف الهی است که مستقیماً از ذات باری تعالی بر می‌خیزد. و چون خداوند کمال مطلق است و صفات ذات با ذات متحد است، علامت این اوصاف آن است که مقابل ندارد؛ مانند علم، قدرت، حیات، بهاء، جمال و... الصفات الذاتيه هي ما یوصف الله بها ولا يوصف بضدّها نحو القدره والعزه والعظمه وغيرها. برخلاف اوصاف فعلی که از توجه به مخلوقات، که از افعال الهی هستند، بر می‌خیزد و در نتیجه، مقابل آنها نیز وصف باری قرار می‌گیرند: الصفات الفعليه هي ما يجوز أن يوصف الله بضدّه کالرضا والرحمة والسخط والغضب و نحوها. (کتاب التعریفات (ط. ناصر خسرو، ۱۴۱۲ ه.ق.)، ج۱، ص۵۸.) بنابراین، رابطه بین ربوبیّت ذاتی و فعلی خداوند آن است که خداوند ازلاً و ابداً رب است و از این رو مخلوقات را به تناسب استعداد آنان تربیت می‌کند و لذا انقطاع و عدم انقطاع و شدّت و ضعف ربوبیّت او در مقام فعل، به استعداد مخلوقات باز می‌گردد.
  9. «و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین! سپس از (گل) همه میوه‌ها بخور و راه‌های هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگ‌های گوناگون برمی‌آید که در آن برای مردم درمانی است، بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره نحل، آیه ۶۸-۶۹.
  10. «اوست که شما را از خاک سپس از نطفه و آنگاه از خونی بسته آفرید، سرانجام شما را به گونه نوزادی برآورد سپس (توان می‌دهد) تا به رشد کاملتان برسید، پس از آن تا پیر گردید- و جان برخی از شما پیش‌تر (از پیری) گرفته می‌شود- و تا به زمانی معیّن برسید و باشد که شما» سوره غافر، آیه ۶۷.
  11. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۱۸۲.
  12. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۱۸۳.
  13. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (۳ - ۱)، انتشارات مؤسسه در راه حق، ص‏۲۳.