قاعده لطف در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ذکر' به 'ذکر'
جز (جایگزینی متن - 'ذکر' به 'ذکر')
خط ۵۶: خط ۵۶:
*عبارت {{عربی|وجوده لطف، و تصرفه لطف آخر}} به جدا بودن دو مقوله وجود [[مبارک]] [[امام]] در میان [[مردم]] و بسط ید حضرتش در اداره [[جامعه]] اشاره دارد. بنابر [[برهان لطف]]، این دو جهت هر دو ثابت می‌شود؛ به این ترتیب که [[وجود امام]] در میان [[امّت]] برای تعالی و [[بالندگی]] آنها عقلاً [[واجب]] است و لذا همیشه می‌باید [[مقام عصمت]] در میان [[مردم]] حضور داشته باشد. حال اگر [[مردم]] [[یاری]] کردند و [[امام]] در [[مسند]] [[حکومت]] قرار گرفت، [[لطف]] دیگری نیز شامل حال [[مردم]] شده و [[نظام]] سالمی در [[جامعه]] به وجود می‌آید و با بسط [[قسط و عدل]]، زمینه برای [[رشد]] [[مردم]] فراهم می‌گردد.
*عبارت {{عربی|وجوده لطف، و تصرفه لطف آخر}} به جدا بودن دو مقوله وجود [[مبارک]] [[امام]] در میان [[مردم]] و بسط ید حضرتش در اداره [[جامعه]] اشاره دارد. بنابر [[برهان لطف]]، این دو جهت هر دو ثابت می‌شود؛ به این ترتیب که [[وجود امام]] در میان [[امّت]] برای تعالی و [[بالندگی]] آنها عقلاً [[واجب]] است و لذا همیشه می‌باید [[مقام عصمت]] در میان [[مردم]] حضور داشته باشد. حال اگر [[مردم]] [[یاری]] کردند و [[امام]] در [[مسند]] [[حکومت]] قرار گرفت، [[لطف]] دیگری نیز شامل حال [[مردم]] شده و [[نظام]] سالمی در [[جامعه]] به وجود می‌آید و با بسط [[قسط و عدل]]، زمینه برای [[رشد]] [[مردم]] فراهم می‌گردد.
*بیان پایانی [[محقق طوسی]] که می‌فرماید: {{عربی|و غيبته منا}} دفع دخل به شبهه‌ای است که [[متکلمین]] عامّه وارد می‌کردند؛ بدین بیان که اگر [[امامت]] بنا بر [[قاعده لطف]] [[ثابت]] می‌شود، پس چرا در [[زمان غیبت]] این قاعده جاری نیست؟ ایشان پاسخ می‌دهد که [[قاعده لطف]] در قلمرویی جاری است که [[نقص]] فاعلی بر [[خداوند]] وارد شود؛ ولی هنگامی که [[امّت]] با سوء استفاده از [[اختیار]] خود و [[ارتکاب گناهان]]، [[اسباب غیبت]] [[امام]] را فراهم نمود و [[مانع]] جریان [[قاعده لطف]] از جانب [[پروردگار]] شد، نقصی به [[حکمت]] باری وارد نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و خداوند بر آن نبود که بدیشان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم می‌کردند» سوره عنکبوت، آیه ۴۰.</ref>.
*بیان پایانی [[محقق طوسی]] که می‌فرماید: {{عربی|و غيبته منا}} دفع دخل به شبهه‌ای است که [[متکلمین]] عامّه وارد می‌کردند؛ بدین بیان که اگر [[امامت]] بنا بر [[قاعده لطف]] [[ثابت]] می‌شود، پس چرا در [[زمان غیبت]] این قاعده جاری نیست؟ ایشان پاسخ می‌دهد که [[قاعده لطف]] در قلمرویی جاری است که [[نقص]] فاعلی بر [[خداوند]] وارد شود؛ ولی هنگامی که [[امّت]] با سوء استفاده از [[اختیار]] خود و [[ارتکاب گناهان]]، [[اسباب غیبت]] [[امام]] را فراهم نمود و [[مانع]] جریان [[قاعده لطف]] از جانب [[پروردگار]] شد، نقصی به [[حکمت]] باری وارد نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و خداوند بر آن نبود که بدیشان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم می‌کردند» سوره عنکبوت، آیه ۴۰.</ref>.
*چنان‌که در [[قرآن]]، اوصاف گوناگونی از جمله [[رزّاق]]، شافی، معلّم، [[هادی]]، [[غافر]]، [[خالق]] و... برای [[خداوند]] [[ذکر]] گردیده است؛ طبعاً عدم [[ظهور]] این اوصاف در [[دنیا]]، به [[نقص]] فاعلی [[خداوند]] باز نمی‌گردد، بلکه منوط به فراهم شدن استعدادهای قابلی است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۶۵-۱۶۶.</ref>.
*چنان‌که در [[قرآن]]، اوصاف گوناگونی از جمله [[رزّاق]]، شافی، معلّم، [[هادی]]، [[غافر]]، [[خالق]] و... برای [[خداوند]] ذکر گردیده است؛ طبعاً عدم [[ظهور]] این اوصاف در [[دنیا]]، به [[نقص]] فاعلی [[خداوند]] باز نمی‌گردد، بلکه منوط به فراهم شدن استعدادهای قابلی است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۶۵-۱۶۶.</ref>.
===بیان [[علامه حلی]]===
===بیان [[علامه حلی]]===
*بیان‌های گوناگون [[علامه حلی]] در کتاب‌های مختلفی که درباره [[امامت]] تحریر نموده، همگی در یک سیاق است.
*بیان‌های گوناگون [[علامه حلی]] در کتاب‌های مختلفی که درباره [[امامت]] تحریر نموده، همگی در یک سیاق است.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش