فصاحت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[سیدرضی]]، گردآورنده [[نهج البلاغه]]، [[علت]] تدوین [[نهج البلاغه]] را بیان جملاتی نغز از [[کلام]] [[علی]] {{ع}} و بیان لطایف و زیباییهای لفظی و ادبی، | *[[سیدرضی]]، گردآورنده [[نهج البلاغه]]، [[علت]] تدوین [[نهج البلاغه]] را بیان جملاتی نغز از [[کلام]] [[علی]] {{ع}} و بیان لطایف و زیباییهای لفظی و ادبی، فصاحت و [[بلاغت]]، در کنار زیباییهای معنوی و محتوایی [[کلام امام]] بیان میکند: زیرا [[سخنان امام]]، شگفتیهای [[بلاغت]] و دُردانههای فصاحت و گوهرهای [[ادب]] تازی و کلمات پرمغز روشنگر [[دین]] و دنیاست و این مجموعه نفیس در هیچ [[کلامی]] و کتابی یافت نشود، چون [[کلام امام علی]] {{ع}} سرچشمه فصاحت و [[بلاغت]] است؛ و از آن بزرگوار گنج [[فرهنگ]] و [[ادب]] و قانونهای آن پدید آید و هر سخنوری بر شیوه و روش آن [[حضرت]] ره پوید و هر واعظ شیرینسخن و رساگویی از او کمک گیرد... [[کلام]] آن [[حضرت]] سخنی است که [[نور]] نشانه خدایی دارد و از آن رنگ و بوی سخن [[نبوی]] تراود...<ref>نهج البلاغة پارسی، مقدمه</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 615- 616.</ref>. | ||
==معنا و مفهوم | ==معنا و مفهوم فصاحت== | ||
* | *فصاحت در فن [[ادب]] بهمعنای روشنی در کلمه و [[کلام]]، روشنگویی یا گشادهزبانی در [[متکلم]] است. [[کلام]] [[فصیح]] [[کلامی]] است که آن آشنا به گوش و خوشایند و مطابق با [[دستور]] زبان باشد. [[امام]] {{ع}} که به اعتراف [[دانشمندان]] [[ادبیات عرب]]، فصیحترین سخنوران است، با توجه به نیاز مخاطب، نوع گفتار خویش را [[انتخاب]] کرده و شیوه سخن را [[برگزیده]] است. آنجا که نیاز به گزیدهگویی است با کمترین الفاظ بالاترین معانی را به [[خدمت]] گرفته، چنانکه در بیانی فرمود: "تخففوا تلحقوا"<ref>سبکبار شوید تا برسید</ref>. [[سیدرضی]]، که خود را مشاهیر ادبای [[عرب]] است، در [[عظمت]] این [[کلام]] مینویسد: این [[کلام]] بعد از [[کلام]] [[خدا]] و [[کلام]] [[رسول الله]] {{صل}} با [[کلام]] هر کس که سنجیده شود، افزون آید و بر او پیشی گیرد. عبارت "سبکبار شوید تا برسید" عبارتی است با کلمات اندک و معانی بسیار؛ [[کلامی]] ژرف و سرشار از [[حکمت]]؛ و گاه بهمقضای حال سخن را به درازا کشانده و در هر دو حال، مقتضای [[کلام]] بر این بوده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 616.</ref>. | ||
==بهرهگیری [[امام علی]] {{ع}} از [[فنون]] | ==بهرهگیری [[امام علی]] {{ع}} از [[فنون]] فصاحت و [[بلاغت]]== | ||
*مطالعه [[نهج البلاغه]] نشان از آن دارد که [[امام علی]] {{ع}} در [[کلام]] خویش به گونهای دقیق و آگاهانه موضوع | *مطالعه [[نهج البلاغه]] نشان از آن دارد که [[امام علی]] {{ع}} در [[کلام]] خویش به گونهای دقیق و آگاهانه موضوع فصاحت و [[بلاغت]] را در نظر داشته و سخن به مقتضای حال شنونده بیان فرموده است. [[نثر]] [[نهج البلاغه]] آمیزهای از [[نثر]] ساده و مُرسَل و [[نثر]] آهنگین و مُسجع است.[[امام]] {{ع}} بهمقتضای حال آنجا که نیاز به سخن طولانی است، با بهکارگیری جملاتی نغز سخن را به درازا کشانده و نوع [[کلام]] را بهگونهای [[انتخاب]] کرده که شنونده [[اسیر]] خستگی عبارات نشود و [[کلام]] در جانش بنشیند. نگاهی به [[نامههای نهج البلاغه]]، خود، گواهی بر این موضوع است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 616.</ref>. | ||
*کاربرد بجا و نیکوی [[آیات قرآن]]، [[تمثیل]]، بهرهگیری مناسب از اشعار خود و دیگران و همچنین استفاده مطلوب از [[فنون]] ادبی و ظرایف بلاغی، عناصری است که [[کلام]] را در اوج فصاحت و بلاغت قرار میدهد. [[امام]]، خود، درباره فن سخنوری خویش فرمود: ما [[امیران]] سخنیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخههایش بر سر ما سایه افکنده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 617.</ref>. | *کاربرد بجا و نیکوی [[آیات قرآن]]، [[تمثیل]]، بهرهگیری مناسب از اشعار خود و دیگران و همچنین استفاده مطلوب از [[فنون]] ادبی و ظرایف بلاغی، عناصری است که [[کلام]] را در اوج فصاحت و بلاغت قرار میدهد. [[امام]]، خود، درباره فن سخنوری خویش فرمود: ما [[امیران]] سخنیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخههایش بر سر ما سایه افکنده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 617.</ref>. | ||
نسخهٔ ۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۸
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل فصاحت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- سیدرضی، گردآورنده نهج البلاغه، علت تدوین نهج البلاغه را بیان جملاتی نغز از کلام علی (ع) و بیان لطایف و زیباییهای لفظی و ادبی، فصاحت و بلاغت، در کنار زیباییهای معنوی و محتوایی کلام امام بیان میکند: زیرا سخنان امام، شگفتیهای بلاغت و دُردانههای فصاحت و گوهرهای ادب تازی و کلمات پرمغز روشنگر دین و دنیاست و این مجموعه نفیس در هیچ کلامی و کتابی یافت نشود، چون کلام امام علی (ع) سرچشمه فصاحت و بلاغت است؛ و از آن بزرگوار گنج فرهنگ و ادب و قانونهای آن پدید آید و هر سخنوری بر شیوه و روش آن حضرت ره پوید و هر واعظ شیرینسخن و رساگویی از او کمک گیرد... کلام آن حضرت سخنی است که نور نشانه خدایی دارد و از آن رنگ و بوی سخن نبوی تراود...[۱][۲].
معنا و مفهوم فصاحت
- فصاحت در فن ادب بهمعنای روشنی در کلمه و کلام، روشنگویی یا گشادهزبانی در متکلم است. کلام فصیح کلامی است که آن آشنا به گوش و خوشایند و مطابق با دستور زبان باشد. امام (ع) که به اعتراف دانشمندان ادبیات عرب، فصیحترین سخنوران است، با توجه به نیاز مخاطب، نوع گفتار خویش را انتخاب کرده و شیوه سخن را برگزیده است. آنجا که نیاز به گزیدهگویی است با کمترین الفاظ بالاترین معانی را به خدمت گرفته، چنانکه در بیانی فرمود: "تخففوا تلحقوا"[۳]. سیدرضی، که خود را مشاهیر ادبای عرب است، در عظمت این کلام مینویسد: این کلام بعد از کلام خدا و کلام رسول الله (ص) با کلام هر کس که سنجیده شود، افزون آید و بر او پیشی گیرد. عبارت "سبکبار شوید تا برسید" عبارتی است با کلمات اندک و معانی بسیار؛ کلامی ژرف و سرشار از حکمت؛ و گاه بهمقضای حال سخن را به درازا کشانده و در هر دو حال، مقتضای کلام بر این بوده است[۴].
بهرهگیری امام علی (ع) از فنون فصاحت و بلاغت
- مطالعه نهج البلاغه نشان از آن دارد که امام علی (ع) در کلام خویش به گونهای دقیق و آگاهانه موضوع فصاحت و بلاغت را در نظر داشته و سخن به مقتضای حال شنونده بیان فرموده است. نثر نهج البلاغه آمیزهای از نثر ساده و مُرسَل و نثر آهنگین و مُسجع است.امام (ع) بهمقتضای حال آنجا که نیاز به سخن طولانی است، با بهکارگیری جملاتی نغز سخن را به درازا کشانده و نوع کلام را بهگونهای انتخاب کرده که شنونده اسیر خستگی عبارات نشود و کلام در جانش بنشیند. نگاهی به نامههای نهج البلاغه، خود، گواهی بر این موضوع است[۵].
- کاربرد بجا و نیکوی آیات قرآن، تمثیل، بهرهگیری مناسب از اشعار خود و دیگران و همچنین استفاده مطلوب از فنون ادبی و ظرایف بلاغی، عناصری است که کلام را در اوج فصاحت و بلاغت قرار میدهد. امام، خود، درباره فن سخنوری خویش فرمود: ما امیران سخنیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخههایش بر سر ما سایه افکنده است[۶][۷].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغة پارسی، مقدمه
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 615- 616.
- ↑ سبکبار شوید تا برسید
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 616.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 616.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 617.