فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'کنده' به 'کنده') |
|||
خط ۳۵۰: | خط ۳۵۰: | ||
:::::#«'''عامل حرکت:''' [[انتظار]] عامل حرکت است به همانگونه که در گذشته بوده است. ریشه تمام شرکات و نهضتهای [[اسلامی]] از زمان [[پیامبر]] و جنبشهای [[تشیع]] در طول [[تاریخ]] [[انتظار]] بوده است. اصولاً [[فلسفه]] تلاش و حرکتشان بر [[فلسفه انتظار]] بنیانگذاری شده بود. آنان را [[عقیده]] این بود که [[حق]] و [[باطل]] دائماً با هم در مبارزهاند ولی [[پیروزی]] نهائی و مطلق از آن [[حق]] است. [[بشر]] در سایه تلاش و [[امید]] میتواند به تشکیل [[جامعه جهانی]] [[اسلام]] و امیدوارکننده آن دست پیدا کند. به شرطی که [[مبارزه]] با [[ستمگران]] و غاصبان [[حقوق بشر]] را فراموش نکند و در راه رسیدن به [[هدف]] از تلاش باز نایستد. [[انتظار]]، منبع [[الهام]] و شوقدهی برای حرکت [[انجام وظیفه]] بود، و امروز هم همان دید و [[فلسفه]] میتواند حرکت ایجاد نماید. حرکتهائی که در گوشه و کنار [[جهان]] برای رهایی از زیر بار [[استعمار]] و [[استثمار]] پدید آمده و یا در [[شرف]] [[تکوین]] است خود جلوهای از این [[انتظار]] است. به عبارت دیگر تودههای [[مستضعف]] مدید [[جهان]] دریافتهاند که این وضع به همین گونه [[باقی]] نمیماند. ناچار با ایجاد زمینه تحول و تغییر دگرگونی کلی در اوضاع [[جهان]] پدید خواهد آمد. | :::::#«'''عامل حرکت:''' [[انتظار]] عامل حرکت است به همانگونه که در گذشته بوده است. ریشه تمام شرکات و نهضتهای [[اسلامی]] از زمان [[پیامبر]] و جنبشهای [[تشیع]] در طول [[تاریخ]] [[انتظار]] بوده است. اصولاً [[فلسفه]] تلاش و حرکتشان بر [[فلسفه انتظار]] بنیانگذاری شده بود. آنان را [[عقیده]] این بود که [[حق]] و [[باطل]] دائماً با هم در مبارزهاند ولی [[پیروزی]] نهائی و مطلق از آن [[حق]] است. [[بشر]] در سایه تلاش و [[امید]] میتواند به تشکیل [[جامعه جهانی]] [[اسلام]] و امیدوارکننده آن دست پیدا کند. به شرطی که [[مبارزه]] با [[ستمگران]] و غاصبان [[حقوق بشر]] را فراموش نکند و در راه رسیدن به [[هدف]] از تلاش باز نایستد. [[انتظار]]، منبع [[الهام]] و شوقدهی برای حرکت [[انجام وظیفه]] بود، و امروز هم همان دید و [[فلسفه]] میتواند حرکت ایجاد نماید. حرکتهائی که در گوشه و کنار [[جهان]] برای رهایی از زیر بار [[استعمار]] و [[استثمار]] پدید آمده و یا در [[شرف]] [[تکوین]] است خود جلوهای از این [[انتظار]] است. به عبارت دیگر تودههای [[مستضعف]] مدید [[جهان]] دریافتهاند که این وضع به همین گونه [[باقی]] نمیماند. ناچار با ایجاد زمینه تحول و تغییر دگرگونی کلی در اوضاع [[جهان]] پدید خواهد آمد. | ||
:::::#'''عامل پیشروی:''' [[منتظر]] به پیش میرود و قطع دارد که این پیشروی اگر چه به [[مرگ]] و فنای او پایان یابد [[جان]] و مالش به هدر رفته نیست. با [[روح]] خوشبینی به [[آینده]] و تقویت آن افکار در جهت [[عالی]] رشد میکند و [[انسانها]] میتوانند خود را از چنگال اهریمنهای موجود [[جهان]] [[نجات]] بخشند. اصولاً دید [[انتظار]] در [[اسلام]] دید [[مبارزه]] با یاس و پیشروی است، طرز [[فکر]] این است که زمینه برای رشد و ترقی مجدد فراهم است، پیروزیهای درخشان [[حق]] بر [[باطل]] در پیش است. روزهای سخت و پر از دردی که میگذرانیم [[خوشی]] و [[سعادت]] [[آینده]] را در پیش دارد. هدفهای [[عالی]] [[توحیدی]] قابل وصولند. پس نباید [[ستم]] و [[بیعدالتی]] پذیرفت و نابرابریها را قبول کرد. در [[انتظار]] [[اسلامی]] عامل [[پیشرفت]]، وجود دارد نه ارتجاع، [[پیشرفت]] به سوی [[نور]]، [[حکومت عدل]] و [[حق]] جهانی و عمومی، [[نجات]] از تسلط، [[صلح]] واقعی، بدینسان ساکت ماندن، در جا زدن، بیتفاوت نسبت به جریانات زمان بودن مطرود است. | :::::#'''عامل پیشروی:''' [[منتظر]] به پیش میرود و قطع دارد که این پیشروی اگر چه به [[مرگ]] و فنای او پایان یابد [[جان]] و مالش به هدر رفته نیست. با [[روح]] خوشبینی به [[آینده]] و تقویت آن افکار در جهت [[عالی]] رشد میکند و [[انسانها]] میتوانند خود را از چنگال اهریمنهای موجود [[جهان]] [[نجات]] بخشند. اصولاً دید [[انتظار]] در [[اسلام]] دید [[مبارزه]] با یاس و پیشروی است، طرز [[فکر]] این است که زمینه برای رشد و ترقی مجدد فراهم است، پیروزیهای درخشان [[حق]] بر [[باطل]] در پیش است. روزهای سخت و پر از دردی که میگذرانیم [[خوشی]] و [[سعادت]] [[آینده]] را در پیش دارد. هدفهای [[عالی]] [[توحیدی]] قابل وصولند. پس نباید [[ستم]] و [[بیعدالتی]] پذیرفت و نابرابریها را قبول کرد. در [[انتظار]] [[اسلامی]] عامل [[پیشرفت]]، وجود دارد نه ارتجاع، [[پیشرفت]] به سوی [[نور]]، [[حکومت عدل]] و [[حق]] جهانی و عمومی، [[نجات]] از تسلط، [[صلح]] واقعی، بدینسان ساکت ماندن، در جا زدن، بیتفاوت نسبت به جریانات زمان بودن مطرود است. | ||
:::::#'''[[عامل مقاومت]]:''' [[انتظار]] در طول [[تاریخ]] حیات [[تشیع]] به [[مردم]] [[دل]] و جرات داد تا در برابر شکنجههای خصم خود را نبازند، [[مقاومت]] و [[ایستادگی]] خود را از دست ندهند، بدین نظر ما در [[تاریخ]] [[شاهد]] دست و پا بریدنها، زبان و بینی بریدنها بودیم ولی هرگز ندیدهایم که [[مؤمنان راستین]] و پاکباز در برابر این همه ارعابا و شکنجهها خود را ببازند و یا دست از [[هدف]] خود بردارند. [[انتظار]] مشوق [[مردم]] به [[استقامت]]، [[پایداری]] و [[مقاومت]]، [[جهاد]] و [[دفاع]] و مایه امیدی برای [[مستضعفان]] بوده است. این [[وعده]] [[اسلامی]] به [[پیروزی]] [[حق]] بوده است که [[مسلمانان]] را در برابر حوادث مقاوم میساخت. [[مردم]] را در برابر سختگیریها، تطمیعها، و تهدیدهای [[معاویه]]، [[ابن زیاد]]، [[حجاج]] بن [[یوسف]]، [[منصور]] و دیگران نگه میداشت. حجر بن عدیها را میبینیم که با دست و پای بسته به زنجیر در برابر [[گور]] | :::::#'''[[عامل مقاومت]]:''' [[انتظار]] در طول [[تاریخ]] حیات [[تشیع]] به [[مردم]] [[دل]] و جرات داد تا در برابر شکنجههای خصم خود را نبازند، [[مقاومت]] و [[ایستادگی]] خود را از دست ندهند، بدین نظر ما در [[تاریخ]] [[شاهد]] دست و پا بریدنها، زبان و بینی بریدنها بودیم ولی هرگز ندیدهایم که [[مؤمنان راستین]] و پاکباز در برابر این همه ارعابا و شکنجهها خود را ببازند و یا دست از [[هدف]] خود بردارند. [[انتظار]] مشوق [[مردم]] به [[استقامت]]، [[پایداری]] و [[مقاومت]]، [[جهاد]] و [[دفاع]] و مایه امیدی برای [[مستضعفان]] بوده است. این [[وعده]] [[اسلامی]] به [[پیروزی]] [[حق]] بوده است که [[مسلمانان]] را در برابر حوادث مقاوم میساخت. [[مردم]] را در برابر سختگیریها، تطمیعها، و تهدیدهای [[معاویه]]، [[ابن زیاد]]، [[حجاج]] بن [[یوسف]]، [[منصور]] و دیگران نگه میداشت. حجر بن عدیها را میبینیم که با دست و پای بسته به زنجیر در برابر [[گور]] کنده خویش زانو میزند و در برابر برق [[شمشیر]] خود را نمیبازد. یا [[میثم تمار]] را میبینیم که بر بالای دار میرود و با دست و پا بریده زبان را از کار نمیاندازد. و بالاخره افرادی چون عبداله عفیف، آن کور [[بینا]] [[دل]] را میبینیم که به انواع شکنجهها میسازد و از [[هدف]] خود [[تبری]] نمیجوید. آری، [[انتظار]] یعنی [[امید]] به آیندهای روشن، نه تنها آنها را، بلکه همه [[انسانها]] را دلگرمی میداد صفوف [[حق]] را در برابر ناحق فشردهتر میساخت. حقطلبان، [[مصلحان]]، [[مؤمنان]] به ادامه حیات [[حق]] و [[عدل]] را در برابر [[فسادها]] مقاوم مینمود و سرانجام از انسانهای مرکب از گوشت و پوست و استخوان فولادهایی آبدیده فراهم میکرد. | ||
:::::#'''عامل بقای [[جامعه]]:''' نه تنها از دید [[اسلام]]، بلکه در طرحی کلی و عمومی و در سطحی جهانی این [[امید]] و این [[انتظار]] است که عامل بقای [[نسل]] و حیات [[جامعه]] است. اگر آن نبود، نه مادری به [[تربیت]] فرزندش [[همت]] میگماشت، نه پدری به تلاش معاش برای [[فرزندان]] میپرداخت و نه [[مجاهد]] و سربازی خود را در کام [[مرگ]] میانداخت. [[انتظار]] به [[انسانها]] دید وسیعی میبخشد و آن اینکه اگر امروز [[مرگ]] است و ناکامی است، اگر امروز [[محرومیت]] و [[رنج]] و [[شکنجه]] است فردائی پدید خواهد آمد که در آن [[تاریکی]]، نابسامانی، [[ظلم و ستم]] نباشد. اگر امروز، او [[جان]] میبازد و [[خون]] میدهد، این دو فانیشدنی و تباهیپذیر نیستند. سرانجام این آبیاریهای از [[خون]] نهال حیات [[جامعه]] را برومند میکند، رشدش میدهد، تا به [[شادابی]] و سبزی و گل برسد و میوه دهد. آن سربازی که در معرکه وارد میشود و در طریق [[مرگ]] گام برمیدارد، آن سخنور با جراتی که به روشنگری [[جامعه]] میپردازد و بالاخره آن انسانی که رنجهای درراه [[هدف]] را متحمل میشود و دست از تلاش باز نمیدارد، و یا ارعابها، و تهدیدها و تطمیعها او را نمیلرزاند، [[منتظر]] و [[امیدوار]] است، [[امید]] دارد به این امر که اهدافش روزی [[جامعه]] عمل بپوشند و فردای [[جامعه]] روشن و دور از هرگونه خلل گردد. | :::::#'''عامل بقای [[جامعه]]:''' نه تنها از دید [[اسلام]]، بلکه در طرحی کلی و عمومی و در سطحی جهانی این [[امید]] و این [[انتظار]] است که عامل بقای [[نسل]] و حیات [[جامعه]] است. اگر آن نبود، نه مادری به [[تربیت]] فرزندش [[همت]] میگماشت، نه پدری به تلاش معاش برای [[فرزندان]] میپرداخت و نه [[مجاهد]] و سربازی خود را در کام [[مرگ]] میانداخت. [[انتظار]] به [[انسانها]] دید وسیعی میبخشد و آن اینکه اگر امروز [[مرگ]] است و ناکامی است، اگر امروز [[محرومیت]] و [[رنج]] و [[شکنجه]] است فردائی پدید خواهد آمد که در آن [[تاریکی]]، نابسامانی، [[ظلم و ستم]] نباشد. اگر امروز، او [[جان]] میبازد و [[خون]] میدهد، این دو فانیشدنی و تباهیپذیر نیستند. سرانجام این آبیاریهای از [[خون]] نهال حیات [[جامعه]] را برومند میکند، رشدش میدهد، تا به [[شادابی]] و سبزی و گل برسد و میوه دهد. آن سربازی که در معرکه وارد میشود و در طریق [[مرگ]] گام برمیدارد، آن سخنور با جراتی که به روشنگری [[جامعه]] میپردازد و بالاخره آن انسانی که رنجهای درراه [[هدف]] را متحمل میشود و دست از تلاش باز نمیدارد، و یا ارعابها، و تهدیدها و تطمیعها او را نمیلرزاند، [[منتظر]] و [[امیدوار]] است، [[امید]] دارد به این امر که اهدافش روزی [[جامعه]] عمل بپوشند و فردای [[جامعه]] روشن و دور از هرگونه خلل گردد. | ||
:::::#'''[[عامل رشد]] و [[اصلاح]]:''' و بالاخره [[انتظار]] عامل [[اصلاح]] و در نتیجه رشد [[جامعه]] است. آن کس که دیدش دید خوشبینی نسبت به [[آینده]] است و میداند سرانجام [[جهان]] [[خوشبختی]] و سعادتمندی است میکوشد هر چه سریعتر آن نقطه دور را نزدیک سازد و خود و فرزندانش از آن [[بهره]] گیرند. بر این اساس امر بمعروفها، [[نهی]] از منکرها، [[دعوت]] به خیرها، خیرخواهیها [[نیکو]] توجیه میشوند. مخصوصاً در جنبه [[دینی]] این امر رشد میکند بدان نظر که برای آن پاداشی هم در نظر گرفته شده و [[انسان]] مذهبی انجام این امور را بعنوان یک [[وظیفه]] میداند. به هنگامی که این جنبهها در جامعهای توسعه یابد خود به خود موجبات [[اصلاح جامعه]] و حداقل زمینه بازداری [[جامعه]] از سقوط و [[انحراف]] و لغزشها پدید میآید و [[جامعه]] به سوی [[اصلاح]] سوق پیدا خواهد کرد. [[انتظار]] از این دید [[عامل رشد]] است و [[انبیاء]] کوشیدهاند از این راه [[اقدام]] کنند. ما در مسأله [[دعوت]] [[انبیاء]] و اقدامات [[مصلحان]] این جنبهها را به عیان میبینیم آنچنان که در [[اسلام]] اساس تبلیغهای اصلاحی [[جامعه]] بر این مبنا قراردارد. همه جا سخن از [[پیروزی]] [[حق]] و [[عدل]] و [[شکست]] [[لشکر]] [[شیطان]] است و همه جا [[تشویق]] به [[سازندگی]] [[جامعه]] و [[نجات]] دادن [[مردم]] از [[تباهیها]] و [[فسادها]] است»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص41-46.</ref>. | :::::#'''[[عامل رشد]] و [[اصلاح]]:''' و بالاخره [[انتظار]] عامل [[اصلاح]] و در نتیجه رشد [[جامعه]] است. آن کس که دیدش دید خوشبینی نسبت به [[آینده]] است و میداند سرانجام [[جهان]] [[خوشبختی]] و سعادتمندی است میکوشد هر چه سریعتر آن نقطه دور را نزدیک سازد و خود و فرزندانش از آن [[بهره]] گیرند. بر این اساس امر بمعروفها، [[نهی]] از منکرها، [[دعوت]] به خیرها، خیرخواهیها [[نیکو]] توجیه میشوند. مخصوصاً در جنبه [[دینی]] این امر رشد میکند بدان نظر که برای آن پاداشی هم در نظر گرفته شده و [[انسان]] مذهبی انجام این امور را بعنوان یک [[وظیفه]] میداند. به هنگامی که این جنبهها در جامعهای توسعه یابد خود به خود موجبات [[اصلاح جامعه]] و حداقل زمینه بازداری [[جامعه]] از سقوط و [[انحراف]] و لغزشها پدید میآید و [[جامعه]] به سوی [[اصلاح]] سوق پیدا خواهد کرد. [[انتظار]] از این دید [[عامل رشد]] است و [[انبیاء]] کوشیدهاند از این راه [[اقدام]] کنند. ما در مسأله [[دعوت]] [[انبیاء]] و اقدامات [[مصلحان]] این جنبهها را به عیان میبینیم آنچنان که در [[اسلام]] اساس تبلیغهای اصلاحی [[جامعه]] بر این مبنا قراردارد. همه جا سخن از [[پیروزی]] [[حق]] و [[عدل]] و [[شکست]] [[لشکر]] [[شیطان]] است و همه جا [[تشویق]] به [[سازندگی]] [[جامعه]] و [[نجات]] دادن [[مردم]] از [[تباهیها]] و [[فسادها]] است»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص41-46.</ref>. | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۰۸: | ||
::::::خانم '''[[محترم شکریان]]'''، در مقاله ''«[[ مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::خانم '''[[محترم شکریان]]'''، در مقاله ''«[[ مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«استاد [[شهید مطهری]] در بخشی از تألیفات گرانمایه خویش، ویژگیهای [[انتظار]] بزرگ را به صورت مبسوط مطرح کرده است<ref>ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref>: | ::::::«استاد [[شهید مطهری]] در بخشی از تألیفات گرانمایه خویش، ویژگیهای [[انتظار]] بزرگ را به صورت مبسوط مطرح کرده است<ref>ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref>: | ||
:::::#'''خوشبینی به آینده [[بشر]]:''' درباره آینده [[بشر]] دیدگاهها مختلف است. بعضی معتقدند که شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] لازمه لاینفک حیات بشری است. بنابراین، زندگی بیارزش است و عاقلانهترین کار خاتمه دادن به حیات و زندگی است. بعضی دیگر حیات [[بشر]] را ابتر میدانند و معتقدند که [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرتآور تکنیک و [[ذخیره]] کردن وحشتناک وسایل [[کشتار]] جمعی، به مرحلهای رسیده که به اصطلاح با گوری که با دست خود | :::::#'''خوشبینی به آینده [[بشر]]:''' درباره آینده [[بشر]] دیدگاهها مختلف است. بعضی معتقدند که شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] لازمه لاینفک حیات بشری است. بنابراین، زندگی بیارزش است و عاقلانهترین کار خاتمه دادن به حیات و زندگی است. بعضی دیگر حیات [[بشر]] را ابتر میدانند و معتقدند که [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرتآور تکنیک و [[ذخیره]] کردن وحشتناک وسایل [[کشتار]] جمعی، به مرحلهای رسیده که به اصطلاح با گوری که با دست خود کنده یک گام بیشتر فاصله ندارد. طبق این دیدگاه، [[بشر]] در نیمه راه [[عمر]] خود، بلکه در آغاز رسیدن به [[بلوغ]] [[فرهنگی]]، به احتمال زیاد نابود خواهد شد. اگر به قراین و شواهد ظاهری بسنده کنیم، این احتمال را نمیتوان نفی کرد. [[استاد مطهری]] در مقابل این دو نظر، نظریه سومی را مطرح میکند و میفرماید: "ریشه [[فسادها]] و [[تباهیها]]، [[نقص]] روحی و معنوی [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی خود را طی میکند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر [[عقل]] او [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و معنوی پیش میرود. نه شر و [[فساد]]، لازمه لاینفک طبیعت [[بشر]] است و نه [[جبر]] [[تمدن]] فاجعه خودکشی دستهجمعی را پیش خواهد آورد. آیندهای بس روشن و سعادتبخش و انسانی که در آن شر و [[فساد]] از بیخ و بن برکنده خواهد شد.... این نظریه، الهامی است که [[دین]] میکند و نوید [[مقدس]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] در [[اسلام]] در زمینه این [[الهام]] است."<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref> [[ابن بابویه]] به چند واسطه از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>و فراوان کرد بر شما نعمتهای خود را آشکارا و [[نهان]]؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.</ref>؛ آورده است: "[[نعمت]] ظاهر، [[امام]] ظاهر است و [[نعمت]] [[باطن]]، [[امام غایب]]. از دیدگاه [[مردم]]، شخص او [[غایب]] میشود ولی از دلهای [[مؤمنین]] یاد او [[غایب]] نیست و... [[خدا]] هر دشواری را برای او آسان مینماید و هر [[سختی]] را برایش رام میسازد و گنجهای [[زمین]] را برایش [[آشکار]] میگرداند. هر دوری را برای او نزدیک مینماید و هر سرکش ستیزهگر را نابود میکند و با دستهای او هر [[شیطان]] طاغی را هلاک میکند..."<ref>الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.</ref>. [[استاد مطهری]]، در بیان حتمی بودن [[قضای الهی]] مبنی بر [[ظهور]] [[حضرت]]، به این [[حدیث شریف]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، استناد میکند: "اگر از [[عمر]] [[دنیا]]، بیشتر از یک روز باقی نمانده باشد [[خدا]] آن روز را طولانی میکند تا [[مهدی]] از اولاد من [[ظهور]] کند"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.</ref>. | ||
:::::#'''[[پیروزی]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]]:''' بیشک، [[ظهور]] [[مهدی موعود]]، پیدایشگر وعدهای است که [[خدا]] از قدیمترین زمانها در [[کتابهای آسمانی]] به [[صالحان]] داده است که [[زمین]] از آن آنان است و پایان کار تنها به متقیان تعلق دارد. [[استاد مطهری]] در این بار به این دو [[آیه شریفه]] از [[قرآن کریم]] استناد فرموده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.</ref>. | :::::#'''[[پیروزی]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]]:''' بیشک، [[ظهور]] [[مهدی موعود]]، پیدایشگر وعدهای است که [[خدا]] از قدیمترین زمانها در [[کتابهای آسمانی]] به [[صالحان]] داده است که [[زمین]] از آن آنان است و پایان کار تنها به متقیان تعلق دارد. [[استاد مطهری]] در این بار به این دو [[آیه شریفه]] از [[قرآن کریم]] استناد فرموده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.</ref>. | ||
:::::#'''تشکیل [[حکومت واحد جهانی]]:''' در هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} برای این که از [[نعمت]] [[وجود امام]]، بیشترین استفاده شود، زمینه لازم فراهم میشود و موانع [[ظهور]] و فعلیت یافتن [[شؤون]] و ابعاد [[امامت]] که در عصر سایر [[امامان]] {{عم}}، و [[عصر غیبت]] خود آن [[حضرت]] وجود داشته است برداشته میشود. اسمای حسنای الهی مثل "الولی"، "العادل"، "الحاکم"، "السلطان"، "المنتقم"، "القاهر" و "الظاهر" بهطور بیسابقهای متجلی خواهد شد. به عبارت دیگر آن [[حضرت]] مظهر این اسما و [[کارگزار]] و عامل [[خدای متعال]] میباشد و [[مقام]] خلیفة اللهی او در این ابعاد، [[ظهور]] عملی و فعلی خواهد یافت. از جمله اموری که تجلی را در [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} روشن میسازد این است که [[هدف]] توحیدی [[اسلام]] مثل [[وحدت]] [[حکومت]] و [[نظام]]، [[وحدت]] قانون، [[وحدت]] [[دین]] و [[وحدت]] [[جامعه]]، به وسیله آن [[حضرت]] محقق میشود. همانگونه که در حدیثها وارد شده است، [[خدا]] خاور و باختر [[جهان]] را به وسیله آن [[حضرت]] و به دست آن بزرگوار [[فتح]] مینماید. چنانکه در [[روایت]] معروف [[جابر]] است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "این است آن کسی که [[خدا]] به دست او، مشرقها و مغربهای [[زمین]] را میگشاید"<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۱۰۱.</ref>. آن استاد تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] براساس [[توحید]] را، یکی از ویژگیهای [[انتظار]] بزرگ برمیشمارد<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref>. روز [[فتح]] که از [[ایام الله]] بزرگ است و در [[قرآن مجید]] آمده است<ref>سوره نصر: ۱۱/ ۱.</ref> در برخی از تفسیرها، روز [[ظهور]] و [[فتح]] آن [[حضرت]] است<ref>العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین.</ref>. چنانکه در حدیثها است، قریهای نمیماند مگر آنکه در آن، ندای {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ "}} بلند است و [[اسلام]] عالمگیر میشود و همه [[حکومتها]] و حاکمیتها که به اسم نژاد و وطن ساخته شده ملغی میگردد. مرزهایی که با آن، زورمندان، [[دنیا]] را تقسیم کرده و افراد [[بشر]] را از هم جدا و بیگانه ساختهاند از میان برداشته میشود. در آن عصر، [[برکات]] و آثار [[عقیده]] و [[ایمان]] به [[خدا]] [[آشکار]] میشود و برحسب [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ}}<ref>چنانچه [[مردم]] شهرها، همه [[ایمان]] آورده و [[پرهیزکار]] میشدند همانا ما برکتهای [[آسمان]] و [[زمین]] را برای آنها میگشودیم؛ سوره اعراف: ۷/ ۹۶.</ref>، درهای [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] بر روی [[مردم]] و انسانهای [[مؤمن]] گشوده میشود و به جای نظامهای مشرکانه، [[جنگ]]، [[نزاع]] و کینهتوزی، [[نظام]] الهی [[اسلام]] و [[دوستی]]، [[برادری]]، [[صفا]] و [[صلح]] واقعی و عمومی برقرار میشود. کتاب "المحجة فیما نزل فی القائم [[الحجة]]" از عیاشی به [[سند]] خود از [[ابن بکیر]] [[روایت]] کرده است که: از [[ابی الحسن]] ([[امام کاظم]] {{ع}}) سؤال کردم از این قول [[خدای تعالی]]: {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا}}<ref>و برای او تسلیم است هرچه در آسمانها و زمین است، خواه و ناخواه؛ سوره آل عمران: ۳/ ۸۳</ref>. آن [[حضرت]] به این مضمون فرمود: "این [[آیه]] در [[شأن]] [[حضرت قائم]] نازل شده است که وقتی ظاهر شود، [[اسلام]] را بر طوایف [[کفر]] که در شرق و غرب عالم هستند عرضه نماید. هرکسی [[اسلام]] آورد، امر میکند او را به [[نماز]] و [[زکات]] و آنچه [[مسلمان]] به آن امر میشود و هرکس [[اسلام]] نیاورد گردن او را میزند تا باقی نماند. آنگاه در مشرقها و مغربها کسی باقی نمیماند مگر موحد..."<ref>صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۴۷۱.</ref>. | :::::#'''تشکیل [[حکومت واحد جهانی]]:''' در هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} برای این که از [[نعمت]] [[وجود امام]]، بیشترین استفاده شود، زمینه لازم فراهم میشود و موانع [[ظهور]] و فعلیت یافتن [[شؤون]] و ابعاد [[امامت]] که در عصر سایر [[امامان]] {{عم}}، و [[عصر غیبت]] خود آن [[حضرت]] وجود داشته است برداشته میشود. اسمای حسنای الهی مثل "الولی"، "العادل"، "الحاکم"، "السلطان"، "المنتقم"، "القاهر" و "الظاهر" بهطور بیسابقهای متجلی خواهد شد. به عبارت دیگر آن [[حضرت]] مظهر این اسما و [[کارگزار]] و عامل [[خدای متعال]] میباشد و [[مقام]] خلیفة اللهی او در این ابعاد، [[ظهور]] عملی و فعلی خواهد یافت. از جمله اموری که تجلی را در [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} روشن میسازد این است که [[هدف]] توحیدی [[اسلام]] مثل [[وحدت]] [[حکومت]] و [[نظام]]، [[وحدت]] قانون، [[وحدت]] [[دین]] و [[وحدت]] [[جامعه]]، به وسیله آن [[حضرت]] محقق میشود. همانگونه که در حدیثها وارد شده است، [[خدا]] خاور و باختر [[جهان]] را به وسیله آن [[حضرت]] و به دست آن بزرگوار [[فتح]] مینماید. چنانکه در [[روایت]] معروف [[جابر]] است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "این است آن کسی که [[خدا]] به دست او، مشرقها و مغربهای [[زمین]] را میگشاید"<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۱۰۱.</ref>. آن استاد تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] براساس [[توحید]] را، یکی از ویژگیهای [[انتظار]] بزرگ برمیشمارد<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref>. روز [[فتح]] که از [[ایام الله]] بزرگ است و در [[قرآن مجید]] آمده است<ref>سوره نصر: ۱۱/ ۱.</ref> در برخی از تفسیرها، روز [[ظهور]] و [[فتح]] آن [[حضرت]] است<ref>العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین.</ref>. چنانکه در حدیثها است، قریهای نمیماند مگر آنکه در آن، ندای {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ "}} بلند است و [[اسلام]] عالمگیر میشود و همه [[حکومتها]] و حاکمیتها که به اسم نژاد و وطن ساخته شده ملغی میگردد. مرزهایی که با آن، زورمندان، [[دنیا]] را تقسیم کرده و افراد [[بشر]] را از هم جدا و بیگانه ساختهاند از میان برداشته میشود. در آن عصر، [[برکات]] و آثار [[عقیده]] و [[ایمان]] به [[خدا]] [[آشکار]] میشود و برحسب [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ}}<ref>چنانچه [[مردم]] شهرها، همه [[ایمان]] آورده و [[پرهیزکار]] میشدند همانا ما برکتهای [[آسمان]] و [[زمین]] را برای آنها میگشودیم؛ سوره اعراف: ۷/ ۹۶.</ref>، درهای [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] بر روی [[مردم]] و انسانهای [[مؤمن]] گشوده میشود و به جای نظامهای مشرکانه، [[جنگ]]، [[نزاع]] و کینهتوزی، [[نظام]] الهی [[اسلام]] و [[دوستی]]، [[برادری]]، [[صفا]] و [[صلح]] واقعی و عمومی برقرار میشود. کتاب "المحجة فیما نزل فی القائم [[الحجة]]" از عیاشی به [[سند]] خود از [[ابن بکیر]] [[روایت]] کرده است که: از [[ابی الحسن]] ([[امام کاظم]] {{ع}}) سؤال کردم از این قول [[خدای تعالی]]: {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا}}<ref>و برای او تسلیم است هرچه در آسمانها و زمین است، خواه و ناخواه؛ سوره آل عمران: ۳/ ۸۳</ref>. آن [[حضرت]] به این مضمون فرمود: "این [[آیه]] در [[شأن]] [[حضرت قائم]] نازل شده است که وقتی ظاهر شود، [[اسلام]] را بر طوایف [[کفر]] که در شرق و غرب عالم هستند عرضه نماید. هرکسی [[اسلام]] آورد، امر میکند او را به [[نماز]] و [[زکات]] و آنچه [[مسلمان]] به آن امر میشود و هرکس [[اسلام]] نیاورد گردن او را میزند تا باقی نماند. آنگاه در مشرقها و مغربها کسی باقی نمیماند مگر موحد..."<ref>صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۴۷۱.</ref>. |
نسخهٔ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۰
فواید و آثار انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / کارکردها، ویژگیها و آثار انتظار |
مدخل اصلی | آثار انتظار |
فواید و آثار انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- انتظار فرج چه فوایدی دارد؟
- چه آثاری بر انتظار مترتب است که این چنین مورد تأکید قرار گرفته است؟
- انتظار چه ویژگیهای خاصی دارد؟
- کارکردهای انتظار در روزگار معاصر چیستند؟
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟
پاسخ جامع اجمالی
مقدمه
در اصطلاح مهدویت، انتظار به معنای امید داشتن و چشم به راه بودن برای ظهور امام زمان (ع) درآخرالزمان برای اقامه حق و عدل و تشکیل حکومت واحد جهانی است. کسانی که انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی را میکشند در واقع انتظار یک انقلاب، دگرگونی و تحوّلی را دارند که وسیع ترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول تاریخ بشر است[۱]. انقلابی که علاوه بر عمومی و همگانی بودن، تمام شؤون و جوانب زندگی انسانها را شامل میشود[۲]. انتظار یک مصلح جهانی به معنای آمادهباش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همۀ جهان است. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بزرگ، نیرومند و شکستناپذیر، پاک، بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است و خودسازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیقترین برنامههای اخلاقی، فکری و اجتماعی است، این است معنای انتظار واقعی[۳] و چنین انتظاری دارای آثار و فواید فراوانی خواهد بود، چراکه با انتظار فرج، انسان میتواند خود را آمادۀ فرج سازد و از یأس و ناامیدی به دور باشد و در این مسیر است که از خدا ناامید و مأیوس نمیگردد، چراکه محبوبترین اعمال نزد خدا انتظار فرج و کسب آمادگی برای فرج و حکومت حضرت مهدی(ع) است[۴].
آثار و فواید انتظار
برای انتظار، فواید و آثاری ذکر شده است:
آثار فکری و اعتقادی انتظار (آثار علمی و معرفتی)
فکر، زیربنای اعمال و رفتار انسان است و باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند. رسالت انبیاء و اولیاء تربیت انسان و رها ساختن او از جهل و عرضۀ حقایق امور است. در جریان انتظار انسان با قرار گرفتن تحت تربیت حضرت ولی عصر (ع)، طهارت فکری و عقلی او رشد میکند[۵]. آنچه قیام و انقلاب جهانی امام زمان را از دیگر انقلابها متمایز و ممتاز میسازد، دگرگونیهای اعتقادی و باور انسانهاست، که در پرتو تلاشهای او و یارانش پدید خواهد آمد[۶].
- دینشناسی: شناخت مفاهیم دینی و کسب آگاهیهای تخصصی به منظور دفاع از دین و پاسخگویی منطقی و صحیح به شبهات در عصر غیبت اهمیت و حساسیت بیشتری دارد؛ زیرا به تعبیر امام الموحدین علی (ع): «این پرچم را جز افراد هوشمند، پایدار و آگاه از مواضع حق به دوش نمیکشد»[۷] از این رو آمادگی در حوزۀ معرفت، تلاش و کوشش در اسلامشناسی است[۸].
- شناخت و اطاعت از امام زمان(ع): تبلور حقیقی شناخت خداوند و امام زمان (ع) و باور به آنان، در فرمانبرداری خالص و فراگیر از آن، باید در رفتار دیده شود[۹]. در روایتی امام سجاد (ع) فرمودند: «مردم زمان غیبت بر همه زمانها برتری دارند، زیرا که خداوند به ایشان به اندازهای عقل و فهم و شناخت داده است که غیبت آن حضرت نزد ایشان به منزله مشاهده و عیان است»[۱۰].[۱۱]
- حفظ و نگهبانی از مرزهای اعتقادی: یکی از آثار انتظار، حفظ دین و نگهبانی مرزهای عقیدتی است، چه بسا حفظ و گسترش اعتقاد دینی و شناخت آن در روزگار متصل به ظهور، مفیدتر بلکه لازمتر است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «برادران من مردمیآند که در آخرالزمان میآیند... هر یک از آنان اعتقاد و دین خویش را به هر سختی نگاه میدارند، چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست میکنند یا آتش پردوام چوب داغ را در دست نگاه میدارند»[۱۲].[۱۳]
- رشد عقلانی اهل زمان غیبت امام عصر(ع): امام سجاد(ع) فرمودند: «ای أبوخالد به درستی أهل زمان غیبت او که امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اویند از مردم همۀ زمانها بهترند؛ زیرا خداوند تبارک و تعالی آن چنان عقلها و فهمها و شناختی به آنها عنایت کرده که غیبت نزد آنان هم چون دیدن باشد..».[۱۴].[۱۵]
- عشق به اجراکنندۀ عدالت: اگر پیش از ظهور و در دوران انتظار، عشق به عدالت و مجری عدالت در مردمان و اجتماعات پدید آمد در این صورت خودشان را به آنچه دوست دارند نزدیکتر کرده و اندیشه و عمل خود را در آن جهت هدایت خواهند کرد[۱۶].
- وسعت فکر و اندیشه: عقیده به ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) فکر و اندیشۀ آدمی را وسعت میبخشد و انسان را خدامحور و حقطلب به بار میآورد تا به دورترین نقاط جهان نگریسته و خیر و رفاه مردم تمام مناطق گیتی را خواسته و عالم را مملکت خدا بداند[۱۷].
آثار روحی و روانی انتظار (آثار معنوی و عرفانی)
- برای درک زمان ظهور حضرت مهدی(ع)، اساسیترین ویژگی در بخش رفتار، ایجاد آمادگی روحی و روانی در خود است[۱۸]. آمادگی در حوزۀ محبت، پالایش روح و تصفیۀ باطن و تطهیر درون و نیز انس منطقی با ادعیه و اذکاری است که از ناحیۀ معصومان(ع) رسیده[۱۹] است. کسانی که صاحب آمادگی روحی و روانی بالایی نشوند، هرگز نمیتوانند یار و یاور خوبی برای امام مهدی(ع) باشند؛ چرا که آنان با کمترین فشاری که به آنها وارد شود، عرصه را خالی میکنند[۲۰].
- برخی از آثار روحی و روانی انتظار عبارتند از:
- عشق به خداوند: آیات متعددی در قرآن و روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) در شأن گروهی از شیعیان علوی نازل شده که در آخرالزمان پدیدار خواهند شد، مانند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۲۱]. این آیۀ نورانی در بردارندۀ بشارتی شورانگیز به پیامبر(ص) و مؤمنان راستین است که خداوند مؤمنانی را بر خواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که محبوب خداوند و محب اویند خداوند دوستدار ایشان و ایشان نیز دوستدار خداوند هستند[۲۲].
- دینمحوری و تلاش ارزشی مداوم: یکی از ثمرات انتظار، استمرار حرکتهای اصولی و ارزشمندی است که انسان براساس دینمحوری انتخاب نموده است. انسان منتظر چون حرکت تاریخ را به سمت استقرار دیانت و اجرای قوانین انسانی و اسلامی میبیند، از مسیر صحیح خارج نگشته و در انجام وظایف و مسئولیتهای دینی و اصولی کوتاهی نخواهد نمود[۲۳].
- ایجاد روحیۀ امید در دلها: ماهیت زندگی با انتظار پیوستگی ناگسستنی دارد[۲۴]. انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیدهای با نام "امید به آینده" تجلی مییابد[۲۵]. یکی از آثار انتظار، امید به آیندهای روشن است که سهم بزرگی در حرکتها، کوششها و تلاشهای فردی و اجتماعی دارد، آیندهای که به مراتب عالیتر زیباتر و بهتر از امروز باشد[۲۶].
- ایجاد وحدت و همگرایی: انتظار افزون بر آثار فردی دارای آثار اجتماعی نیز است که از مهم ترین آنها میتوان به وحدت و همدلی بین منتظران اشاره کرد[۲۷]. در جامعۀ شیعی، انتظار ظهور مردی از سلالۀ پاک رسول گرامی اسلام(ع) باعث شده است همۀ پیروان این آرمان مقدس از همدلی بسیار خوبی برخوردار باشند[۲۸].
- مقاومت در برابر مستکبرین: وعدههای قرآن و پیامبر(ص) و انتظار مشوق مردم، مسلمانان، حقطلبان، عدالتطلبان، مصلحان و مؤمنان به استقامت، جهاد و پیکار و دفاع و حمایت و حفاظت از مرزها و سنگرها بوده و در طول تاریخ حیات تشیع به مردم دل و جرات داد[۲۹] تا در برابر حوادث، سختگیریها، فسادها، بیعدالتیها و تطمیعها[۳۰]، روحیۀ خود را نباخته و مقاومت خود را از دست نداده بلکه هر لحظه مقاومت و پایداری خود را افزایش دهند.
- تقویت مثبتاندیشی: یکی از ابتلائات بشری از نظر روحی روانی، تاریکبینی و بدبینی نسبت به خود، دیگران و تاریخ است. بر همین اساس باید به دنبال راهحلهایی بود که ضمن پرهیز از سراباندیشی و آرزوگرایی و تخیلگرایی به یک خوشبینی واقعی معقول دست پیدا نمود و این حاصل نمیشود مگر با اندیشه و اعتقاد به منجی و مهدویت و تقویت فرهنگ انتظار[۳۱].
آثار اخلاقی و تربیتی انتظار
- جامعۀ منتظر، جامعهای اسلامی است و بزرگترین وجه تمایز جامعۀ اسلامی از دیگر جامعهها، اخلاق نورانی اسلام است. انسان منتظر دارای اخلاقی اسلامی است و جامعۀ منتظر مظهر اخلاق اسلامی است[۳۲].
- برخی از آثار اخلاقی انتظار عبارتند از:
- فعالیت در مسیر خدا و اجر مضاعف: یکی از دستاوردهای فضیلت اخلاقی انتظار، فعال شدن روح در مسیر خدا و غنیسازی معنوی لحظههای شب و روز و اجر مضاعف و چندین برابری شدن است. امام باقر(ع) فرمودند: «بدانید که منتظرِ این امر (ظهور قائم) پاداشی همانند شخص روزهدار شب زندهدار دارد»[۳۳].
- پاداش شهادت به منتظران: امام صادق(ع) فرمودند: «کسی که منتظر أمر ما (فرج و ظهور) باشد مانند کسی است که در راه خدا به خون خویش بغلطد»[۳۴]. امام علی(ع) فرمودند: «آنکه منتظر فرج ما است، هم چون کسی است که در راه خدا در خون خود تپیده باشد»[۳۵].[۳۶]
- صبر: یکی از ثمرات مهم انتظار، تقویت ضریب بردباری و تحملپذیری انسان نسبت به ناگواریها و مشکلات در مسیر عبور از طریق حق و حقیقت است. امام صادق(ع) فرمودند: «از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی»[۳۷].[۳۸]
- ذکر: دوران انتظار، دوران هجوم فتنهها و مشکلات و گرفتاریهاست؛ لذا همانطور که مشکلات و مصایب و حوادث در میان هست، همانطور فتنهها و جلوهها و وسوسهها و زینتها هم در میان هست و ناچار هرکدام از این فتنهها و جلوهها و وسوسهها و زینتها دل را میلرزاند و غفلت را میپروراند. آنچه باعث امن و رضایت و آرامش قلبی و قدرت روحی شیعۀ منتظر میشود و آنچه که از غفلتها و فتنهها و جلوهها و زینتها و وسوسهها نجات میدهد، همین ذکر است[۳۹].
- خودسازی: یکی از آثاری که در هر شیعۀ منتظر پدیدار میگردد، اصلاح و پیراستن خود از خصائص ناپسند و آراستن خود به اخلاق نیکوست؛ این، نتیجۀ طبیعی انتظار واقعی است[۴۰]. امام صادق(ع) به ابوبصیر میفرماید: «هرکس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند»[۴۱].[۴۲]
- غرق نشدن در فساد محیط: وقتی در جوامع، فساد شیوع یافت، انسان منتظر خود را پاک نگه میدارد؛ زیرا به اصلاح جهان امید دارد. تنها در این صورت است که منتظر، دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و حتی برای اصلاح دیگران برنخواهد داشت[۴۳].
- خود یاریهای اجتماعی: منتظران راستین وظیفه دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر اصلاح خویش در اصلاح دیگران نیز بکوشند[۴۴]. در میدان مبارزه، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هرنقطۀ ضعفی را در هرکجا میبیند، اصلاح کند؛ زیرا برنامۀ عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست[۴۵].
آثار سیاسی انتظار
- انسانها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند و حاکمی را میطلبند که بتواند ارزشهای انسانی را در جهان حاکم سازد، ظلم، اختناق، استکبار و استبعاد را نفی کند[۴۶]. بدون شک با توجه به جهانی بودن حکومت حضرت مهدی(ع)، نیازمند بازشناسی و بازنمایی آثار و ابعاد سیاسی حکومت جهانی آن حضرت به جهانیان هستیم و مشتاقان برپایی حکومت عدل جهانی باید در دو محور زمینههای سیاسی این اتفاق بزرگ را فراهم نمایند: آشنا شدن با روشهای سیاسی حضرت مهدی(ع) و آشنا کردن دیگران با این اندیشۀ بلند سیاسی[۴۷].
آثار اقتصادی انتظار
- از جملۀ وظایف منتظران حراست از فرهنگ دینی و اسلامی و مرزبانی اندیشۀ اسلامی و زنده نگه داشتن آن است. بدون تردید، تبلیغ این فرهنگ پویا بدون پشتوانۀ مالی و اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف صنعت، کشاورزی و غیره این آرزو و خواست را تحقق بخشند[۴۸].
آثار نظامی و انتظامی انتظار
- از مهمترین وظایف دوران غیبت به عنوان زمینهسازی، آمادگی پیوسته و راستین از جهت توانمندی نظامی و جسمانی است. در اینباره روایات فراوانی وجود دارد مانند اینکه امام باقر(ع) ذیل آیۀ شریفۀ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۴۹] فرمودند: «بر انجام واجبات شکیبایی کنید و برابر دشمنان، یک دیگر را یاری نمایید و برای یاری پیشوای منتظَر، همواره آمادگی خود را حفظ کنید»[۵۰].[۵۱]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۲. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین مهدویفرد؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین حیدرینیک؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین حیدری؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین سهرابی؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین مهاجرنیا؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین صالحنیا؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین نیلیپور؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین صفائی حائری؛ |
---|
|
۱۶. آقای قنبری؛ |
---|
|
۱۷. دکتر نصرآبادی (هیئت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی)؛ |
---|
|
۱۸. آقای رضوانی؛ |
---|
|
۱۹. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛ |
---|
|
۲۰. آقای حکیمی؛ |
---|
|
۲۱. آقای عبدیپور؛ |
---|
|
۲۲. آقای موسوی؛ |
---|
نیکویی انتظار فرج از آن جهت است که خداوند خود را از منتظران خوانده و اینکه با همه منتظران همراه است. لذا، چه نیکوست انتظاری که انسان خود را همراه خداوند متعال احساس کند»[۲۱۶]. |
۲۳. آقای شرفی جم؛ |
---|
|
۲۴. آقای حسینجانی؛ |
---|
|
۲۵. خانم شکریان؛ |
---|
|
۲۶. خانم هاشمی؛ |
---|
|
۲۷. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
پرسشهای مصداقی
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روحی و روانی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اخلاقی و تربیتی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روانشناختی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ ـ ۲۱۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ ـ ۱۰۴؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ ـ ۲۱۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ ـ ۱۰۴؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ٢، ص ٢٣۵ـ٣٢۶.
- ↑ ر.ک: صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ «وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.
- ↑ ر.ک. خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ «یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ ابن بابویه، محمدبن ابراهیم، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ ر.ک. صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۰ـ ۱۱۸.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی...لَأَحَدهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۰ـ ۱۱۸.
- ↑ «یَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ، الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ، أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ، لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّیْفِ، أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً، وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع): انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.
- ↑ ر.ک: نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷ـ ۸۹.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۳۰.
- ↑ ر.ک: مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۸ـ ۱۳۵؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۳۲۷ـ ۳۲۹.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ـ ۲۱۲.
- ↑ ر.ک: خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص۵۴ ـ ۶۱؛ پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ـ ۲۱۲.
- ↑ «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ ر.ک: هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۶ـ۴۹.
- ↑ ر.ک: نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷ـ ۸۹.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳ـ۸۵.
- ↑ ر.ک: موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶؛ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۸۳ـ ۱۸۸.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۶۹ـ۱۷۲.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶ـ۸۴؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۳ـ ۲۱۵؛ پرسمان مهدویت، ص ۱۶۹ـ۱۷۲.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶ـ۸۴؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۳ـ ۲۱۵.
- ↑ ر.ک: نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۲۵ـ۱۳۰.
- ↑ ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۴۱ـ۴۶.
- ↑ ر.ک: نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷ـ ۸۹.
- ↑ ر.ک: شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۸۴ـ۸۸.
- ↑ «...وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ..»؛ أمالی الطوسی، ص ۲۳۲، ح۴۱۰.
- ↑ «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ تحف العقول، ص ۱۱۵.
- ↑ «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدّین، ص ۶۴۵.
- ↑ ر.ک: موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ «مِنْ دِینِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۲.
- ↑ ر.ک: مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۸ـ ۱۳۵؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷ـ ۳۲۹.
- ↑ ر.ک: حائری، علی صفایی، تو میآیی، ص ۲۶ ـ ۳۲؛ سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، ص؟؟؟؛ حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۸۷ـ۹۷.
- ↑ ر.ک: حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۸۷ـ۹۷؛ رضوانی، علی اصغر، وظایف ما در عصر غیبت، ص ۶۵ ـ۶۹.
- ↑ «...مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ..»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، وظایف ما در عصر غیبت، ص ۶۵ ـ۶۹؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۸ـ ۱۳۵؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷ـ ۳۲۹.
- ↑ ر.ک. نویسندگان آفتاب مهر، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.
- ↑ ر.ک: نویسندگان آفتاب مهر، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.
- ↑ ر.ک: هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۶ـ۴۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ ـ۱۰۴؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ ـ ۲۱۸؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱ـ۸۶.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، ص۸۴ ـ۷۹.
- ↑ ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ ـ ۱۹.
- ↑ «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
- ↑ «اصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَکُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص۱۹۹.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ـ ۲۱۲.
- ↑ " هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)"
- ↑ همانند شمشیر زنی در راه خدا.
- ↑ همانند کسی است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد
- ↑ همانند کسی است که زیر پرچم قائم بوده باشد
- ↑ همانند کسی است که پیش روی پیامبر(ص) جهاد کند
- ↑ همانند کسی است که با پیامبر شهید شود
- ↑ بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ -۱۰۴.
- ↑ الخصال، ص۶۱۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۴۳۷.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۴۲۴.
- ↑ مهج الدعوات، ص۳۳۲.
- ↑ "لَيُعِدَّنَ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً "؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۲۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۱.
- ↑ سوره سبأ، آیه ۴۷.
- ↑ "إِذَا قَامَ قَائِمُنَا، وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم" (الکافی، ج۱، ص ۲۵)؛ " قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ جُزْءاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ جُزْءَانِ لَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمَ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً" (منتخب الانوار، ص ۲۰۱؛ ر.ک: بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶).
- ↑ المحاسن، ج۱، ص۳۵۷؛ بحار الانوار، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.
- ↑ الکافی، ج۱، ص ۱۸۱.
- ↑ کامل الزیارات، ص۱۷۷.
- ↑ سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۸۳-۱۸۸.
- ↑ غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص ۲۰۰.
- ↑ آیت اللّه صافى، انتظار عامل مقاومت، ص ۱۱۲- ۹۵.
- ↑ نهج الفصاحة، ص ۱۸۵، کلمه ۹۳۶.
- ↑ «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.
- ↑ انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
- ↑ خورشید مغرب، محمد رضا حکیمى، نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۷، چاپ ۲۳، ص ۲۷۳.
- ↑ غیبت نعمانى، ص ۲۰۷، ح ۱۶، ناشر انوار الهدى.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷-۳۲۹.
- ↑ برای آگاهی بیشتر به برخی از این آثار ر.ک به: مکارم شیرازی، انقلاب جهانی مهدی، مبحث انتظار.
- ↑ همانا زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش بخواهد به ارث میدهد و عاقبت از آن متقین است؛ اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ بگو منتظر باشید که ما هم منتظریم؛ انعام، آیه ۱۵۸.
- ↑ منتظر باشید که ما هم با شما منتظریم؛ توبه، آیه ۵۲.
- ↑ منتظر باشید که من هم با شما منتظرم؛ اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ اگر باقی نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال، آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیهاش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند همچنان که از جور و ظلم پر شده باشد.
- ↑ مائده، آیه ۴۱.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ - ۲۱۸.
- ↑ تفسیر موضوعی پیام قرآن، آیة اللّه مکارم شیرازی، ج ۹، ص ۴۴۷.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۲۵۹، به نقل از: مرجعیت و روحانیت، ص ۱۶۰.
- ↑ " لَيْسَ يَغِيبُ عَنَّا مُؤْمِنٌ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا فِي غَيْرِهَا "؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۴۰.
- ↑ " إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ (ع) أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۶۹-۱۷۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۳-۲۱۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
- ↑ «"... إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"»؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
- ↑ «"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ..."»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.
- ↑ خورشید مغرب، ص ۲۷۲.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
- ↑ نهج الفصاحه، ص ۱۸۹، کلمه ۹۳۶.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ قصص / ۵، نور / ۵۵، توبه / ۳۳.
- ↑ بحار الانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۲۳.
- ↑ یوسف مدن، سیکولوجیة الانتظار، ص ۱۹۲.
- ↑ یوسف مدن، سیکولوجیة الانتظار، ص ۱۹۵.
- ↑ «"إِنَّ اللَّهَ نَزَعَ الْخَوْفَ مِنْ قُلُوبِ شِيعَتِنَا وَ أَسْكَنَهُ قُلُوبَ أَعْدَائِنَا فَوَاحِدُهُمْ أَمْضَى مِنْ سِنَانٍ وَ أَجْرَى مِنْ لَيْثٍ يَطْعَنُ عَدُوَّهُ بِرُمْحِهِ وَ يَضْرِبُهُ بِسَيْفِهِ وَ يَدُوسُهُ بِقَدَمِهِ"»؛ بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ مقام معظم رهبری، فصلنامه انتظار، شماره ۲، ص ۵۹، نقل از روزنامه رسالت، ۱۶ / ۱۰ / ۷۸.
- ↑ میزان الحکمه، (بیروت، منشورات الدار الاسلامیه، ۱۹۸۵ م)، ج ۱، ص ۲۸۲.
- ↑ میزان الحکمه، (بیروت، منشورات الدار الاسلامیه، ۱۹۸۵ م)، ج ۱، ص ۲۸۱.
- ↑ «"عَنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقَالَ مَعَاشِرَ الْمُؤْمِنِينَ أَبْشِرُوا بِالْفَرَجِ فَإِنَّ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلَفُ وَ قَضَاؤُهُ لَا يُرَدُّ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ فَإِنَّ فَتْحَ اللَّهِ قَرِيبٌ"»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۶۷.
- ↑ «"لَتُمْلَأَنَّ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ جَوْراً حَتَّى لَا يَقُولَ أَحَدٌ اللَّهَ إِلَّا مُسْتَخْفِياً، ثُمَّ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ صَالِحِينَ يَمْلَئُونَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"»؛ کامل سلیمان، یومالخلاص، ص ۴۹۴.
- ↑ کامل سلیمان، یومالخلاص، ص ۴۲۱.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۲۳۶.
- ↑ کامل سلیمان، یومالخلاص، پیشین، ص ۴۹۵.
- ↑ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص118-135.
- ↑ از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی (بحارالأنوار، ج ۵، ص ۱۲۲).
- ↑ «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در داراییها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آنگاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آ» سوره حدید، آیه ۲۰.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۸.
- ↑ کافی، ج ۲، ص ۱۶۳، ح ۱ و ص ۱۶۴، ح ۵.
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۳۴.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۱۵۸.
- ↑ «أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ...» (مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت ابوالفضل).
- ↑ حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۸۷-۹۷.
- ↑ « إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹.
- ↑ از علی(ع)، میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۵۹.
- ↑ میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۶۷.
- ↑ پر میکند زمین را از قسط و عدل همانطور که از ظلم و جور پر شده بود؛ منتخب الاثر، ص ۲۴۹.
- ↑ «حقّ آمد و باطل از میان رفت» سوره اسراء، آیه ۸۱.
- ↑ «بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
- ↑ حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص91-98.
- ↑ دکتر علی قایمی برای انتظار به مفهوم نخست، پنج فایده بر شمرده است که عبارتند از: ۱. عامل حرکت؛ ۲. عامل پیشروی؛ ۳. عامل مقاومت؛ ۴. عامل بقای جامعه؛ ۵. عامل رشد و اصلاح. برای تفصیل بیشتر، ر.ک: نگاهی به مسأله انتظار، ص ۴۱ - ۴۵.
- ↑ برای نمونه ر.ک: نهایة الحکمة، ص ۱۸۰ - ۱۸۶
- ↑ ﴿أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ﴾ «آیا پنداشتهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و شما به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.
- ↑ برای تفصیل بیشتر ر.ک: الامثل، ج ۶، ص ۲۹ - ۳۰؛ فخر رازی، تفسیر، ج ۱۸، ص ۱۹۹.
- ↑ ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾ «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.
- ↑ ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ «شیطان شما را از تنگدستی میهراساند و به کار زشت وا میدارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید میدهد؛ و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.
- ↑ ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾ «آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.
- ↑ عبدالله بن عمار که ناظر رخدادهای روز عاشورا بود، چنین گفته است: فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ مَكْثُوراً قَطُّ، قُتِلَ وَلَدُهُ وَ اهل بَيْتِهِ وَ صَحْبَهُ، أَرْبَطَ جَأْشاً مِنْهُ وَ لاَ امضي جِنَاناً وَ لاَ اجْرَأْ مُقَدَّماً... (البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۲۰۴؛ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۸۱). هلال بن نافع نیز میگوید: كُنْتُ وَاقِفاً نَحْوَ الحُسَيْنِ و هُوَ يَجُودُ بِنَفْسِهِ، وَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَتِيلاً مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَجْهاً وَ لاَ أنور وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْبَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِهِ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۷؛ حیاة الامام الحسین، ص۷.
- ↑ نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص 104-114.
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۴
- ↑ بحار ج ۵۲ ص ۱۴۳ ح ۶۰
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۵ و ۲۷
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۸
- ↑ «بگو راه من این است که دعوت به سوی خدا میکنم، براساس بصیرت، من و پیروان من، چنین هستند» آیه ۱۰۸ سوره یوسف
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۴
- ↑ صحیفه سجادیه
- ↑ کمال الدین ج ۱ ص ۵۸۸
- ↑ سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، ص؟.
- ↑ مهاجرنیا، محسن، گفتمانهای انتظار، ص 104-114.
- ↑ صالحنیا، یحیی؛ تنها بر فراز، ص ۹۰.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ «خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.
- ↑ «قَالَ الصَّادِقُ(ع): الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) يَذُبُّ عَنْهُ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۲۹ / ۲۴.
- ↑ «قَالَ الصَّادِقُ(ع): مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ، لَا، بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۴۶ / ۶۹.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۲۲ / ۴.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ»الغیبة للطوسی: ۴۵۹ / ۴۷۱.
- ↑ «مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۲۲ / ۱.
- ↑ بحارالانوار ج ۵۳، ص ۹۵ رُوی عن الصادق(ع).
- ↑ «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع): الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»منتخب الاثر، ج ۳ / ص ۲۱۲.
- ↑ «قَالَ الصَّادِقُ(ع): مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ... ثُمَّ قَالَ: لَا بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»؛ منتخب الاثر، ج ۳ / ۲۱۳.
- ↑ «...وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ... »؛ أمالی الطوسی: ۲۳۲ / ۴۱۰.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): سَيَأْتِي قَوْمٌ مِنْ بَعْدِكُمْ، الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! نَحْنُ كُنَّا مَعَكَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَيْنٍ وَ نَزَلَ فِينَا الْقُرْآنُ! فَقَالَ: إِنَّكُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۳۰ / ۲۶.
- ↑ «أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا يَرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِي زُمْرَتِنَا»الکافی: ۸ / ۳۷ / ۷.
- ↑ «قَالَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ(ع): يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ، الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ، أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ، لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ، أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً، وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع): انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص320.
- ↑ نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص 77-89.
- ↑ الاختصاص، شیخ مفید، ص ۹. طبع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- ↑ «و هر که خواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد» سوره مزمل، آیه ۱۹.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت امین الله.
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ﴾ «اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.
- ↑ «به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.
- ↑ «زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار میدهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.
- ↑ صفایی حایری؛ علی، تو میآیی، ص 26 -32.
- ↑ کشف المحجه، ص ۱۹۲.
- ↑ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص 88-89.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
- ↑ شهید دستغیب، ولایت، ص ۹۴.
- ↑ سید مرتضی مجتهدی، ، اسرار موفقیت، ج ۲، ص ۲۰۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۴.
- ↑ روزنامه قدس، ت ۷۹/۶/۱۷.
- ↑ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۲۵-۱۳۰.
- ↑ «مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ»؛ بحارالانوار ج ۵۱، ص ۱۲۲.
- ↑ «طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ... أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ»: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...﴾؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۳.
- ↑ «...مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ...»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
- ↑ «طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، المحاس للبرقی، ص ۲۶۲.
- ↑ رضوانی؛ علی اصغر، وظایف ما در عصر غیبت، ص 65 -69.
- ↑ الغیبه، طوسی، ص۲۸۵، ح۲۴۵؛ احتجاج، ج۲، ص۲۷۸؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، ح۹.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳-۸۵.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۹۵، ۹۶.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص41-46.
- ↑ حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۳۰.
- ↑ عبدیپور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص 6-8.
- ↑ شیخ صدوق، خصال، ج ٢، ص ۶١۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢٣.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ج ٢، ص ۵٢٢؛ شبر، حق الیقین، ص ٢٩٠.
- ↑ حر عاملی، اثباة الهداة، ج ۵، ص ١٣٩.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، ج ٢، ص ۶۴۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج ۶٧، ص ١٩١.
- ↑ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ٢، ص ٢٣۵-٣٢۶.
- ↑ ر.ک. همان؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ٢، ص ١۴۶.
- ↑ همان، ص ۶۴۵.
- ↑ «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
- ↑ «پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ۱۲۹.
- ↑ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ٢٩، ص ١٣٠.
- ↑ عربان، رسول، ترسیم آفتاب، ص ٢٢۴.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج ١٠، ص ۶٢۵.
- ↑ شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۲۳.
- ↑ حسینجانی، ابوالقاسم، احساس انتظار، ص ۱۸.
- ↑ ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ و فراوان کرد بر شما نعمتهای خود را آشکارا و نهان؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.
- ↑ الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.
- ↑ سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.
- ↑ سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۱۰۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ سوره نصر: ۱۱/ ۱.
- ↑ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین.
- ↑ چنانچه مردم شهرها، همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما برکتهای آسمان و زمین را برای آنها میگشودیم؛ سوره اعراف: ۷/ ۹۶.
- ↑ و برای او تسلیم است هرچه در آسمانها و زمین است، خواه و ناخواه؛ سوره آل عمران: ۳/ ۸۳
- ↑ صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۴۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۶.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ۵، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۴۸).
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الام الثانیعشر، ص ۳۰۸، فصل ۲، باب ۴۳، ح ۲.
- ↑ " حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا"
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۰.
- ↑ الطبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۰۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
- ↑ شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص.
- ↑ «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص 46-49.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۹ - ۱۱۰.