بیعت با پیامبر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ماه' به 'ماه') |
جز (جایگزینی متن - '22px '''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱'''' به 'سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، 22px '''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم'''') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم | * [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۱ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۰
مقدمه
- منظور آن دسته از پیمانهایی است که پیامبر در طول رسالت خود از مؤمنان، مشرکان و یا در غزوات و فتوحات به مناسبتهای مختلف از مردان و زنان گرفت. بیعتکننده دست به دست بیعت شونده میداد و با زبان حال یا قال اعلام اطاعت و وفاداری مینمود. قرائن نشان میدهد که بیعت از ابداعات مسلمین نیست؛ بلکه سنتی بوده که قبل از اسلام در میان عرب رواج داشته و به همین دلیل در آغاز اسلام که طایفه اوس و خزرج در موقع حج از مدینه به مکه آمدند و با پیامبر اسلام در عقبه بیعت کردند. موضوع بیعت برای آنها امری شناخته شده و برخورد با یک امر آشنا بود. همچنین پیامبر اسلام بیعت زنان را میپذیرفت، اما نه از طریق دست دادن؛ بلکه چنانچه در تاریخ آمده، دستور میداد ظرف بزرگی از آب حاضر کنند و دست خود را در یک طرف ظرف فرو میبرد و زنان بیعت کننده در طرف دیگر ظرف. این بیعتها که مشهورترین آنهاست، به شرح زیر است.
بیعت عقبه اولی
مراد از عقبه یعنی منطقهای که در منی واقع شده بوده و پیامبر در دو مرتبه در آنجا با افراد پیمان گرفته است. در این بیعت اول - یا بیعت عقبه اول، بیعتی است که در سال دوازدهم بعثت بین دوازده تن از مردم یثرب (شش تن از قبیله اوس و شش تن از قبیله خزرج و رسول اکرم صلی الله علیه و اله در موسم حج در محل عقبه منی صورت گرفت و از آنجا که به روش بیعت نساء (بیعتی بدون تعهد درباره جنگ) انجام شد، به «بیعت النساء» نیز معروف شده است. این گروه که مسلمان شدند بیعت کردند به اینکه هیچکس را شریک خداوند قرار ندهند. دزدی و زنا نکنند. فرزندانشان را نکشند. به هیچ کس بهتان و افترایی نزنند و در هیچکار خوبی سرکشی نکنند.
- ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱]
نکته: بنابراین اگر در قرآن سخن از بیعت شده در اشاره به این بیعتها با پیامبر چه در ذی حجه ۱۲، پیش از هجرت مطابق با مه ۶۲۱ م - ب - و پس از اعمال حج انجام گرفته بوده و نخستین بیعتی است که توسط مؤمنان مدینه در عقبه منی بوده است. و دومین بیعت در تاریخ ذی حجه ۱۳ ب - ژوئن ۶۲۲ م - یعنی یکسال بعد بوده و از آن به عنوان دومین بیعت یا عقبه ثانیه و یا بیعت حرب یاد میشود و چون در ایام تشریق، یعنی در ۳ روز پس از قربانی بوده و در همین ایام مقدمه اذن جهاد بوده در شرایطی که سختگیری مجدد قریش آغاز شده بود[۲] در عقبه دوم در زمره هفتاد تن از انصار در بیعت با پیامبر(ص) شرکت داشتهاند. اهمیت بیعت دوم - یا بیعت عقبه دوم (ثانی) به این دلیل بوده که بیعتی در آستانه هجرت و زمینهساز آن بوده است که در سال سیزدهم بعثت در ایام تشریق از ماه ذیحجه تقریبا سه ماه پیش از هجرت بین ۷۰ (یا ۷۲ یا ۷۳) تن از اهالی یثرب (از قبایل اوس و خزرج) انجام گرفته و رسول اکرم در محل عقبه منی و پس از اعمال حج که عدهای از مردم مدینه به حج آمده، صورت داده است و چون عهد نمودند از پیامبر اسلام همچون زن و فرزند خود دفاع کنند و با دشمنان آن حضرت جنگ نمایند به «بیعت حرب» نیز معروف شد.
به نقل از بخاری و مسلم از عبادة بن ثابت نقل کردهاند که گفت: با پیامبر(ص) بیعت کردیم که در سختی و راحتی، شادی و غم و در مصایب مطیع و فرمانبردار او باشیم و پیامبر از ما پیمان گرفت که در امر حکومت با اهل آن نزاع نکنیم، مگر آنکه کفر آشکاری از ایشان ببینیم و از جانب خداوند بر آن دلیلی داشته باشیم و همچنین پیمان گرفت در هر شرایطی جز حق نگوییم و در راه خدا از سرزنش سرزنشکنندگان ترس به خود راه ندهیم[۳] آن حضرت مصعب بن عمیر را قبل از هجرت و پس از بیعت عقبه به مدینه فرستاد «و به او دستور داد که به آنها قرآن یاد بدهد و اسلام بیاموزد و تعلیم دین کند. اصحاب عقبه اصحابیاند که با رسول اکرم(ص) قبل از هجرت، بیعت کردند و تعهد حفظ جان آن حضرت را نمودند. باز در کتابهای سیره روایت میکنند پیامبر(ص) پیش از هجرت و هنگامی که در مکه بود، همراه جمعی از مردم مدینه، که در ماجرای بیعت عقبه با او بیعت کرده بودند، دو نماینده بزرگوار خود را برای آموزش اسلام و ترویج آن به مدینه روانه ساخت. این دو مصعب بن عمیر و عبد الله بن ام مکتوم بودند. دو نماینده مذکور وسیله تسهیل ورود ایشان به شهر شدند و در این دو وظیفه بیشترین توفیق را در آشنایی و آگاهی به اسلام نقش داشتند و در مدینه انقلابی فکری و حرکتی مهیاساز ایجاد کردند.
بیعت رضوان
مراد از بیعت حدیبیه - یا بیعت رضوان یا بیعت شجره یا بیعت مرگ، بیعتی است که در سال ششم هجری مسلمانانی که با رسول خدا صلی الله علیه و اله عازم سفر عمره بودند در منطقه حدیبیه (در فاصلهای کمتر از یک منزلی مکه) در زیر درخت (شجره) برای دفاع از آن حضرت انجام دادند و وعده بهشت داده شده. و یکی از مسلمین میگفت بیعت بر مرگ کنید (در این منطقه صلح حدیبیه با کفار قریش منعقد شد). پیغمبر در سال ششم هجرت به قصد زیارت خانه خدا با هفتاد شتر برای قربانی خارج شد. کفار قریش با هم پیمان بستند که از ورود پیامبر ممانعت نمایند، پیغمبر اسلام از بیراهه وارد حدیبیه شد و مسلمانان را برای مقابله با کفار، از طریق بیعت مجدد هم آهنگ و مصمم فرمود لذا به منادی دستور داد مردم را جهت بیعت دعوت کنند، مردم هم زیر درخت سمره با پیامبر بیعت نمودند و سرانجام کار طرفین در آن سال به صلح پایان یافت.
- ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا﴾[۴]
نکته: این بیعت در روز یکشنبه اول ذی قعده سال ۶ هجری مطابق ۱۳ مارس ۶۲۸ م)، پس از غزوه حدیبیه، انجام گرفته و از آن به عنوان بیعت رضوان یا بیعت شجره یاد میشود، زیرا بر طبق این آیه رضایت خداوند را از کسانی که با پیامبر بیعت کرده اعلام میدارد[۵] ذکر این درخت در آیه به این جهت بوده که در زیر آن بیعت خداپسندانه حدیبیه اتفاق صورت گرفت. و چون در آیه مبارکه فتح خداوند فرموده است: ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ﴾[۶]. هر آینه خدای از مؤمنان خشنود شد آنگاه که با تو در زیر آن درخت - در حدیبیه - بیعت کردند.) آن را «شجرة الرضوان» (درخت خشنودی) نام نهادند.
البته خداوند در قرآن خشنودی خود را در باره اصحاب بیعت رضوان را مشروط اعلان کرد: ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ﴾[۷] زیرا همواره رضایت خدا را در زندگی داشته باشند، صلاحیت نجات و ورود به بهشت دارند. از دیدگاه مفسران شیعی رضایت خدا از اصحاب بیعة الرضوان مقید به وقت بیعت است، چون اولاً، کلمه «اذ» در آیه مسببه است به معنای: لأنهم بایعوا تحت الشجرة، و مقید به وفای به این بیعت خاص است و از آن نمیتوان امتداد رضایت را برای همیشه استفاده کرد، و ادامه آیه نشان میدهد. این رضایت به دلیل بیعت بوده است. ثانیاً: از طرف دیگر میبینیم خداوند سبحان در آیه مذکور مبایعین را به صفاتی توصیف کرده که ما تمام آنها را در بعضی از بیعت کنندگان نمییابیم، لذا باید رضا و خشنودی خداوند از کسانی باشد که جمیع اوصاف را در بردارند زیرا فرمود: ﴿فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا﴾[۸] لذا معنای آیه اینست که، خداوند از صدق و اخلاص مؤمنان، هنگام بیعت با پیامبر آگاهی دارد. پس جمله: ﴿فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ﴾[۹] مترتب است بر ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ﴾[۱۰] چرا که عمل در صورتی مورد رضایت خداوند قرار میگیرد که همراه با صدق نیت و اخلاص باشد نه اینکه صرف ظاهر و شکل عمل برای مقبولیت آن کافی باشد. ثالثاً: در این بیعت منافقانی بودهاند که با پیامبر اکرم(ص) بیعت کردهاند. در حالی که قطعا مستثنی هستند. ثالثا، این آیه در مقام مطلبی دائمی نیست. بلکه میگوید ﴿فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا﴾[۱۱] که متعاقب آن برای مسلمانان، با هجرت به مدینه، گشایشی روی داد، نازل شده است.
بیعت با زنان
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۲]
نکته: در هنگام فتح مکه وقتی پیامبر، که بر روی صفا بود، از بیعت مردان فارغ گشت، زنان نیز آمدند تا با او بیعت نمایند. پس این آیه نازل گشت. (مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۱۳). از این بیعت به بیعت نساء تعبیر شده که در سال نهم هجری اتفاق افتاده و در آن پیامبر از زنان خواست که شرک به خدا نورزند و سرقت، زنا، قتل اولاد، افتراء و بهتان نداشته باشند. جالب این که در قرآن از بیعت کردن زنان توسط پیامبر بهطور واضح مطرح نموده است.
تداوم و تأکید بر بیعت با پیامبر
- ﴿وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۱۳]
- ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا﴾[۱۴]، ﴿إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ﴾[۱۵]
- ﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾[۱۶]
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۱۷]
نکته: در این دو آیه اخیر این مسئله بیان میشود که اگر عهد و پیمانی بستید و با استفاده از سوگندها، همچون طناب محکم و استوار ساخته اید، دیگر نمیتوانید با نقض عهد و پیمان شکنی و قطع رشته اتصال و پیوند، آن را چون پنبه رشته کنید، و از سوگندهای خود برای فریب دیگران استفاده میکنید. بنابراین، عمل آنان بیشباهت با کار پیرزنی که خود را به سختی اندازد و رشتهها را تبدیل به نخ کند و دو باره آن را رشته سازد، نیست. لذا مؤمنین باید با خدا و رسول او خدعه نسازند و به عهد و پیمانی که بستهاند وفادار باشند، نه این که با شکستن پیمان خود، به خدا و رسول او خیانت کنند. چرا که پیمان شکنی در اسلام مذموم و خیانت، عملی ناپسند است و امر خداوند به وفا نمودن به عهد است. و آیه چند فراز دارد، یکی: ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ﴾[۱۸] و فراز دوم: ﴿وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا﴾[۱۹] است: چرا که خدا را بر خود ناظر و گواه گرفتهاید و خدا به هر چه میکنید آگاه است. فراز سوم مربوط به آیه بعدی است که با تشبیه میگوید: ﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا﴾[۲۰] و در مثل مانند زنی که رشته خود را پس از تابیدن محکم وا تابید نباشید که عهد و قسمهای استوار و محکم خود را برای فریب یکدیگر و فساد کاری به کار برید. ﴿تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾[۲۱] تا آن که قومی بر قوم دیگر تفوق یابید؛ زیرا خدا شما بندگان را به عهد و قسمها میآزماید و در روز قیامت همه تقلبها و اختلافات شما را آشکار خواهد ساخت.
نکات دیگر
- تأکید بر مسئله بیعت، که پیمان میان مردم و پیامبر است، که نوعی قانون اساسی برای اداره جامعه است که مردم با رضایت خود با پیامبر پیمان میبندند و پیامبر هم متعهد به رعایت حقوق آنها میگردد ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا﴾[۲۲]... ﴿وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا﴾[۲۳].۱
- بیعت با پیامبر بیعت با خدا ذکر شده است ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ﴾[۲۴].
- بیعت مطلق نیست و براساس پیمان معهود دائره و حدود آن مشخص میشود. بیعت در صلح برای جهاد کافی نیست و پیامبر هم در صلح از مردم بیعت گرفت و هم در جنگ و آیه ۱۸ سوره فتح: ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ﴾[۲۵] گواه براین مطلب است.
- بیعت براساس قانون مندی و توجه به دستهای از اصول قانونی است که باید مبنای زیست اجتماعی قرار گیرد و آیه ۱۲ سوره ممتحنه بر این مطلب گواه است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۶] و جالب است که این آیه ناظر به بیعت زنان است که در جامعه جاهلی آن زمان از هیچ جایگاه و حقی برخوردار نبودند. و در این آیه هم مهاجرند و هم براساس یک سری قوانین که زیر ساختهای جامعه اسلامی را تشکیل میدهد با پیامبر بیعت میکنند و برحقوق آنها تأکید و پیامبر موظف به استغفار برای آنان میشود.[۲۷].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۰.
- ↑ رامیار، تاریخ قرآن، ص: ۷۰۱
- ↑ «بایعنا رسول الله علی السمع و الطاعة فی العسر و الیسر و المنشط و المکره و علی أثرة علینا و علی ألا ننازع الأمر أهله إلا أن نری کفرا بواحا عندکم من الله تعالی فیه برهان و علی أن نقول الحق أینما کنا لا نخاف فی الله لومة لائم». صحیح البخاری کتاب الاحکام، باب ۴۳، صحیح مسلم کتاب الامارة، ح ۴۱ (۱۷۰۹)
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ رامیار، تاریخ قرآن، ص: ۷۱۰
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
- ↑ «و نعمت خداوند را به یاد آورید و (نیز) پیمانی را که استوار با شما بسته است هنگامی که گفتید: شنیدیم و گردن نهادیم؛ و از خداوند پروا کنید بیگمان خداوند به اندیشهها داناست» سوره مائده، آیه ۷.
- ↑ «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.
- ↑ «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.
- ↑ «و چون آن زن مباشید که پشمهای رشته خود را پس از استوار بافتن پارهپاره وا میرشت؛ که سوگندتان را (دستاویز) نیرنگی میان خود گردانید (به این بهانه) که گروهی از گروهی دیگر افزونتر است؛ جز این نیست که خداوند شما را بدان میآزماید و به یقین در روز رستخیز آ» سوره نحل، آیه ۹۲.
- ↑ «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.
- ↑ «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.
- ↑ «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.
- ↑ «و چون آن زن مباشید که پشمهای رشته خود را پس از استوار بافتن پارهپاره وا میرشت؛ که سوگندتان را (دستاویز) نیرنگی میان خود گردانید (به این بهانه) که گروهی از گروهی دیگر افزونتر است؛ جز این نیست که خداوند شما را بدان میآزماید و به یقین در روز رستخیز آ» سوره نحل، آیه ۹۲.
- ↑ «و چون آن زن مباشید که پشمهای رشته خود را پس از استوار بافتن پارهپاره وا میرشت؛ که سوگندتان را (دستاویز) نیرنگی میان خود گردانید (به این بهانه) که گروهی از گروهی دیگر افزونتر است؛ جز این نیست که خداوند شما را بدان میآزماید و به یقین در روز رستخیز آ» سوره نحل، آیه ۹۲.
- ↑ «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.
- ↑ «و نعمت خداوند را به یاد آورید و (نیز) پیمانی را که استوار با شما بسته است هنگامی که گفتید: شنیدیم و گردن نهادیم؛ و از خداوند پروا کنید بیگمان خداوند به اندیشهها داناست» سوره مائده، آیه ۷.
- ↑ «بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۰.
- ↑ «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
- ↑ «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۲۳۹-۲۴۵.