عمار بن یاسر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
'''عمار بن یاسر:''' از [[اصحاب]] [[پیامبر]] و از [[مهاجران]] نخستین و شیفتۀ [[پیامبر]] و [[امام علی|علی]]{{عم}} بود. [[پدر]] و مادرش یاسر و سمیّه از [[شهیدان]] [[اسلام]] پیش از [[هجرت]] بودند. وی در عصر [[عثمان]] از منتقدان سرسخت بود. عمار یاسر در [[جنگ صفین]] در سال ۳۷ هجری در سنّ ۹۴  سالگی به [[شهادت]] رسید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۴.</ref>.
'''عمار بن یاسر:''' از [[اصحاب]] [[پیامبر]] و از [[مهاجران]] نخستین و شیفتۀ [[پیامبر]] و [[امام علی|علی]]{{عم}} بود. [[پدر]] و مادرش یاسر و سمیّه از [[شهیدان]] [[اسلام]] پیش از [[هجرت]] بودند. وی در عصر [[عثمان]] از منتقدان سرسخت بود. عمار یاسر در [[جنگ صفین]] در سال ۳۷ هجری در سنّ ۹۴  سالگی به [[شهادت]] رسید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۴.</ref>.


==مقدمه==
==[[عمار بن یاسر]]==
*یکی از [[مسلمانان]] برجسته و [[فداکار]] در زمان [[پیامبر اسلام]] و جزو پیشتازانِ [[گرایش به دین]] [[خدا]] در [[مکه]]. وقتی [[عمار]] و پدرش [[یاسر]] و مادرش سُمیه [[مسلمان]] شدند، از سوی [[مشرکان]] به شدت مورد [[شکنجه]] قرار گرفتند. [[یاسر]] و [[سمیه]] زیر [[شکنجه]] به [[شهادت]] رسیدند. [[عمار یاسر]] همواره به [[دین خدا]] و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل‌بیت]] [[وفادار]] ماند. جزو کسانی بود که به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد، سپس به [[مدینه]] [[مهاجرت]] نمود و پیوسته در [[خدمت]] [[پیامبر خدا]] [[فداکاری]] می‌‌کرد.  
*[[عمار بن یاسر]] مذحجی، ملقب به [[ابوالیقظان]] از صحابۀ بزرگ [[رسول خدا]]{{صل}} و از [[یاران]] با‎وفای [[امام علی]]{{ع}} و از جمله معدود [[تشییع]] کنندگان پیکر [[حضرت فاطمه]] [[زهرا]]{{س}} بود که بر پیکر ایشان [[نماز]] گزاردند<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸.</ref>. تقریباً ۴۴ سال قبل از [[بعثت]] در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد<ref>ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۲.</ref> و در [[نوجوانی]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} [[شبانی]] می‎‌کرد. از او با عنوان [[مولی]] ابو‎‎‎‎‎حذیفه<ref>طبق قانون بردگی، چون مادرعمار، کنیز ابوحذیفه، بزرگ قبیلۀ بنی‎مخزوم بود او نیز بردۀ ابوحذیفه شد؛ ولی ابوحذیفه که شخص بلند‎نظری بود، وی را آزاد کرد از این رو عمّار را با عنوان مولی ابو‎‎‎‎حذیفه (غلام آزاد شده ابوحذیفه) یاد می‌‎کنند.</ref> نیز یاد می‌‎کنند<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۴، ص۶۹۱.</ref>، پدرش [[یاسر]] و مادرش [[سمیه]] بود<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۷۴.</ref>.
*[[ایمان]] [[عمار]] بسیار و [[قوی]] بود. هرگز از [[حق]] جدا نشد. پس از [[رحلت پیامبر]] نیز از طرفداران سرسخت [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود. [[پیامبر]] می‌‌فرمود: [[ایمان]]، سر تا پای [[عمار]] را فراگرفته است. [[عمار]] در دوران [[عثمان]] هم به خاطر صراحت و حقگویی‌هایش مورد [[آزار]] قرار گرفت. وقتی [[حضرت علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، از [[یاران]] [[فداکار]] او شد. [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره او فرموده بود که "[[عمار]] را گروه متجاوز به [[قتل]] می‌‌رسانند". و چنان نیز شد. وی در [[جنگ صفین]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]] با [[سپاه]] متجاوز [[معاویه]] می‌‌جنگید که به [[شهادت]] رسید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۶۰.</ref>.
==[[شکنجه]] [[عمار]] و خانواده‎‌اش به دست [[کافران]]==
 
*[[عمار]] بعد از [[بعثت پیامبر]]{{صل}} [[مسلمان]] شد و [[پدر]]، [[مادر]] و برادرش را نیز به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۲، ۱۸۷؛ بلاذری، احمد بن یحیی، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۵۸.</ref>. او همراه [[پدر]] و مادرش در [[مکه]] به [[دستور]] بزرگان قبیلۀ بنی مخزوم با انواع شکنجه‌های سخت از جمله با خوابانده شدن در ریگ‌های داغ [[عذاب]] می‎‎شدند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۱۱۳۶.</ref>.<ref>ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۳.</ref> تا اینکه [[یاسر]] و [[سمیه]] توسط [[مشرکان]] به [[شهادت]] رسیدند و نخستین مرد و زنی بودند که در راه [[دین اسلام]] به [[شهادت]] رسیدند؛ اما [[عمار]] شکنجه‎‌ها را [[تحمّل]] می‎‌کرد تا اینکه [[تقیّه]] کرده و [[اسلام]] خود را مخفی نمود؛ ولی قلبش سرشار از [[ایمان]] بود<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۵۹ـ ۱۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۸۸ـ ۱۸۹.</ref> و تمام [[مفسران]] [[اجماع]] دارند آیۀ {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref> دربارۀ [[عمار]] نازل شده است<ref>ابن ابی الحدید، الاستیعاب، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۷۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۳۶.</ref>. 
==عمار بن یاسر در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]==
==[[ایمان]] [[عمار]]==
*ابو یقظان، عمار بن یاسر بن عامر مَذحِجی که مادرش (سُمیه) نخستین [[شهید]] [[راه خدا]] بود، از پیشتازان در [[ایمان]] و [[هجرت]] و از [[استوار]] گامانِ راست قامتی است که در آغازین روزهای جلوه [[اسلام]]، همراه [[پدر]] و مادرش شکنجه‌های [[مشرکان]] را با همه [[توان]]، تاب آورد و در طریق [[حق]]، لحظه‌ای تردید بر جانش ننشست. او از [[پاک]] سرشتانی است که [[پیامبر خدا]] به [[حق]] مداری، [[پاک]] طینتی و آکندگی جانش از [[ایمان]]، [[گواهی]] داد و تأکید کرد که [[آتش دوزخ]]، هرگز به این [[جان]] منور، نزدیک نخواهد شد. او از معدود کسانی است که پس از [[پیامبر خدا]]، "[[حق]] [[خلافت]]" و "[[خلافت]] [[حق]]" را پاس داشت و هرگز از [[صراط مستقیم]]، کناره نگرفت. با [[علی]]{{ع}} بر پیکر [[پاک]] [[فاطمه]]{{س}} [[نماز]] خواند و همچنان همگام [[علی]]{{ع}} [[باقی]] ماند. او به روزگار [[عمر]]، مدتی [[فرماندار کوفه]] شد و در [[فتح]] برخی از سرزمین‌ها، [[فرماندهی]] رزمندگان را به عهده داشت.
*[[عمار]] از معدود کسانی است که [[خدا]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}}، دربارۀ [[درجه]] عالی و مرتبۀ رفیع ایمانش [[شهادت]] داده‎‌اند. از جمله: [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: «از سر تا قدم [[عمار]]، مَملو از [[ایمان]] است و [[ایمان]] با گوشت و [[خون]] او آمیخته است»<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۱۱۳۷؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۳ـ۱۰۴.</ref>؛<ref>ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۳.</ref> [[امام علی]]{{ع}} نیز در فرازی از [[نهج البلاغه]] در رثای [[یاران]] [[وفادار]] خویش از جمله [[عمار بن یاسر]] چنین فرمودند: «[[راستی]] برادرانمان که در [[نبرد صفین]] خونشان ریخته شد و شربت [[شهادت]] نوشیدند، هرگز ضرر ندیدند؛ زیرا امروز نیستند که شوکران غصه را سر کشند و شرنگ [[اندوه]] را به کامشان ریزند. به [[خدا]] [[سوگند]] به [[دیدار]] [[حق]] شتافتند و پاداششان را دریافت کردند و از ظلم‌آباد و غمستانی که در آن بودند در [[خانه]] [[امن]] و [[شادی]] جایشان دادند. آه کجایند برادرانم که در خط [[خدا]] حرکت کردند و تا آخرین لحظه [[حیات]]، مسیر [[حق]] را وانگذاشتند کجاست [[عمار]]؟ کجاست [[ابن تیهان]]؟ کجاست [[ذوالشهادتین]]؟...»<ref>{{متن حدیث|مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِینَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّینَ أَلَّا یَکُونُوا الْیَوْمَ أَحْیَاءً یُسِیغُونَ الْغُصَصَ وَ یَشْرَبُونَ الرَّنْقَ، قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ. أَیْنَ إِخْوَانِیَ الَّذِینَ رَکِبُوا الطَّرِیقَ وَ مَضَوْا عَلَی الْحَقِّ؟ أَیْنَ عَمَّارٌ وَ أَیْنَ ابْنُ التَّیِّهَانِ وَ أَیْنَ ذُو الشَّهَادَتَیْنِ...}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۲.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸.</ref>
*به هنگام [[حاکمیت]] [[عثمان]]، در صف [[مخالفان]] جدی او قرار گرفت و بارها از [[رفتار]] وی [[انتقاد]] کرد تا بدان‌جا که [[خلیفه]] آهنگ [[تبعید]] او (به [[رَبَذه]]) را ساز کرد؛ اما [[مخالفت]] [[علی]]{{ع}} وی را از دست یازیدن به این [[هدف]]، باز داشت. او را به خاطر صراحتش در گفتارها، به [[دستور]] [[عثمان]]، کتک زدند. [[عثمان]]، خود نیز او را مضروب ساخت و آن بزرگوار تا آخر [[عمر]] از آثار آن ضربه‌ها [[رنج]] می‌برد.
==[[هجرت]] [[عمار]] به [[مدینه]]==
*شرکت سختکوشانه او در [[جنگ جمل]] و [[تصدی]] [[فرماندهی]] سواره [[نظام]] [[لشکر]] [[علی]]{{ع}} جلوه بسیار داشت.
*[[عمار]] بعد از [[مسلمان]] شدن همواره در [[خدمت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده و برای پیشبرد [[اسلام]] تلاش می‌‎کرد. او در زمان [[هجرت پیامبر]]{{صل}} از [[مکه]] بیرون آمد و به سوی [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد. او آنچنان به [[پیامبر]]{{صل}} نزدیک بود که می‌‎گوید: «من همسال و دوشادوش [[رسول خدا]]{{صل}} بودم. هیچ کس مثل من به آن [[حضرت]] نزدیک نبود»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۳۶ـ۱۱۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۸۹ـ۱۹۰.</ref>. خود [[حضرت]] نیز فرمودند: «همانا [[عمار]]، پوست بین دو چشمان و بینی من است»<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۷؛ این ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۲.</ref>؛ یعنی پیوند و اختصاص [[عمار]] به من بسیار زیاد است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۳، ص۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۴.</ref> 
*در صِفین نیز [[مسئولیت]] پیاده [[نظام]] [[کوفه]] و نیز [[قاریان]] را به عهده داشت. او بارها با [[عمروعاص]] و دیگر [[مخالفان امام]]{{ع}} سخن گفت و با منطقی [[استوار]] و استدلال‌هایی [[متین]]، [[حق]] را نمایاند. این چهره درخشان و [[صحابی]] بزرگوار، در [[جنگ]] صِفین، شهد [[شهادت]] نوشید و بدین‌سان، [[پیشگویی]] شگفت [[پیامبر خدا]] که فرموده بود: "تو را گروه متجاوز می‌کشند"<ref>تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۱۸۷ ش ۷۱۶۵.</ref>، به واقعیتْ پیوست. [[عمار]]، در هنگام [[شهادت]]، ۹۳ سال داشت<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۵۰.</ref>.
==خدمات [[عمار]]==
 
*برخی از خدمات [[عمار]] در زمان [[رسول اکرم]]{{صل}} و بعد از ایشان عبارت‌اند از: کمک در ساختن [[مسجد قبا]]؛ [[شرکت]] در [[جنگ‌های صدر اسلام]]؛ [[دفاع]] از حقّانیت [[علی]]{{ع}}؛ [[اعتراض]] به [[ماجرای سقیفه]]؛ فرمان‎‌روایی در [[کوفه]]؛ تلاش برای تحقق [[رهبری حضرت علی]]{{ع}} و تلاش‎‌های گوناگون در [[جنگ صفین]]<ref>ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص ۱۰۴ـ ۱۰۸.</ref>.
==[[عمار یاسر]]==  
==[[شهادت]] [[عمار]]==
[[عمار]] از [[نخستین مسلمانان]] است. در [[نوجوانی]] همراه [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[شبانی]] می‌کرد. او همراه [[پدر]] و مادرش در [[مکه]] [[مسلمان]] شده و [[آزار]] بسیاری دیدند [[پدر]] و مادرش در زیر [[شکنجه]] [[مشرکان]] [[مکه]] [[جان]] سپردند، ولی او [[جان]] سالم به در برد و به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در روزهای نخستین ورود به [[مدینه]]، [[اقدام]] به ساخت [[مسجدالنبی]] کرد. یکی از شرکت‌کنندگان در ساخت [[مسجد]]، [[عمار]] بود که بیش از اندازه تلاش می‌کرد. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در حضور جمعیت فرمود: [[قاتلان]] [[عمار]] گروهی [[سرکش]] و [[اهل باطل]] هستند. از آن روز وجود [[عمار]] به منزلۀ مقیاسی برای روزی که میان [[مسلمانان]] [[اختلاف]] شود معرفی شد. حدوداً پس از ۳۷ سال [[عمار]] در [[جنگ صفین]] در کنار [[علی]]{{ع}} رویاروی [[معاویه]] ایستاد و به [[شهادت]] رسید. [[شهادت]] او غوغایی در [[سپاه معاویه]] ایجاد کرد و همه [[حدیث]] [[پیامبر]]{{صل}} را به خاطر آوردند. [[معاویه]] [[دست]] به تحریفی [[معنوی]] زد و گفت: [[قاتل]] [[عمار]] [[اهل باطل]] است و [[قاتل]] او [[امام علی|علی]]{{ع}} است که او را به میدان [[جنگ]] آورده نه [[سپاه]] ما. [[عبدالله]] پسر [[عمرو عاص]] گفت: اگر چنین است، پس [[قاتل]] [[حمزه]] [[سیدالشهدا]] هم [[پیامبر خدا]] است، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} او را به [[جنگ]] آورد. اما [[شامیان]] نادان‌تر از این بودند که [[فریب]] مغالطه‌های [[معاویه]] را نخورند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حکمت‌ها و اندرزها (کتاب)|حکمت‌ها و اندرزها]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۰۱؛ ج ۱۷، ص ۱۰۳؛ یادداشت‌ها، ج ۷، ص ۴۲؛ ج ۹، ص ۱۰۸.</ref> [[عمار]] از نخستین کسانی بود که نسبت به انحراف‌های [[مالی]] [[عثمان]] [[انتقاد]] کرد.
*سرانجام [[عمار]] در [[جنگ صفین]] در صفر سال ۳۷ [[هجری]] در سن ۹۳ سالگی<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲۰، ص۳۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۴۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۷۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۰۰.</ref> و یا به قولی ۹۴ سالگی<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۹۶؛ بلاذری، احمد بن یحیی، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۷۰.</ref> با نیزه و ضربۀ [[دشمن]] به [[شهادت]] رسید. [[علی ]]{{ع}} او را بدون [[غسل]] و [[کفن]] [[دفن]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۴۱؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۶.</ref>. [[مرقد]] آن مرد بزرگ در شمال [[سوریه]] در منطقه "[[رقه]]" است<ref>ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۷ـ ۱۰۸.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۶

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عمار بن یاسر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

عمار بن یاسر: از اصحاب پیامبر و از مهاجران نخستین و شیفتۀ پیامبر و علی(ع) بود. پدر و مادرش یاسر و سمیّه از شهیدان اسلام پیش از هجرت بودند. وی در عصر عثمان از منتقدان سرسخت بود. عمار یاسر در جنگ صفین در سال ۳۷ هجری در سنّ ۹۴ سالگی به شهادت رسید[۱].

عمار بن یاسر

شکنجه عمار و خانواده‎‌اش به دست کافران

ایمان عمار

هجرت عمار به مدینه

خدمات عمار

شهادت عمار

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۷۴.
  2. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸.
  3. ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۲.
  4. طبق قانون بردگی، چون مادرعمار، کنیز ابوحذیفه، بزرگ قبیلۀ بنی‎مخزوم بود او نیز بردۀ ابوحذیفه شد؛ ولی ابوحذیفه که شخص بلند‎نظری بود، وی را آزاد کرد از این رو عمّار را با عنوان مولی ابو‎‎‎‎حذیفه (غلام آزاد شده ابوحذیفه) یاد می‌‎کنند.
  5. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۴، ص۶۹۱.
  6. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۷۴.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۲، ۱۸۷؛ بلاذری، احمد بن یحیی، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۵۸.
  8. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۱۱۳۶.
  9. ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۳.
  10. بلاذری، احمد بن یحیی، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۵۹ـ ۱۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۸۸ـ ۱۸۹.
  11. «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است» سوره نحل، آیه ۱۰۶.
  12. ابن ابی الحدید، الاستیعاب، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۷۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۳۶.
  13. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۱۱۳۷؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۳ـ۱۰۴.
  14. ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۳.
  15. «مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِینَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّینَ أَلَّا یَکُونُوا الْیَوْمَ أَحْیَاءً یُسِیغُونَ الْغُصَصَ وَ یَشْرَبُونَ الرَّنْقَ، قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ. أَیْنَ إِخْوَانِیَ الَّذِینَ رَکِبُوا الطَّرِیقَ وَ مَضَوْا عَلَی الْحَقِّ؟ أَیْنَ عَمَّارٌ وَ أَیْنَ ابْنُ التَّیِّهَانِ وَ أَیْنَ ذُو الشَّهَادَتَیْنِ...»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۲.
  16. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸.
  17. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۳۶ـ۱۱۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۸۹ـ۱۹۰.
  18. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۷؛ این ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۲.
  19. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۳، ص۱۷.
  20. ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۴.
  21. ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص ۱۰۴ـ ۱۰۸.
  22. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲۰، ص۳۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۴۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۷۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۰۰.
  23. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۹۶؛ بلاذری، احمد بن یحیی، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۷۰.
  24. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۴۱؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۶.
  25. ر.ک: موسوی بردکشکی، سید جواد، عمار، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۰۷ـ ۱۰۸.