سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
* [[سنت]] از ماده [[سنن]] بوده که در برخی متون لغوی به‌معنای روش آمده است<ref>[[اسماعیل بن حماد جوهری|جوهری، اسماعیل بن حماد]]؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۸؛ [[حسین بن محمد راغب اصفهانی|راغب اصفهانی، حسین بن محمد]]، المفردات، ص۴۲۹.</ref>. به گفته [[ابن فارس]] در تمام موارد استعمال این ماده، دو عنصر اصلی وجود دارد: نخست، جریان و دوام عمل، و دیگری، انجام آسان و بدون [[مشقت]] آن<ref>[[احمد بن فارس بن زکریا]]، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۰.</ref>. [[سنت]] نیز در لغت به معنای [[سیره]] آمده است<ref>[[اسماعیل بن حماد جوهری|جوهری، اسماعیل بن حماد]]؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۹؛ [[احمد بن فارس بن زکریا]]، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۱.</ref>.
* سنت از ماده [[سنن]] بوده که در برخی متون لغوی به‌معنای روش آمده است<ref>[[اسماعیل بن حماد جوهری|جوهری، اسماعیل بن حماد]]؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۸؛ [[حسین بن محمد راغب اصفهانی|راغب اصفهانی، حسین بن محمد]]، المفردات، ص۴۲۹.</ref>. به گفته [[ابن فارس]] در تمام موارد استعمال این ماده، دو عنصر اصلی وجود دارد: نخست، جریان و دوام عمل، و دیگری، انجام آسان و بدون [[مشقت]] آن<ref>[[احمد بن فارس بن زکریا]]، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۰.</ref>. سنت نیز در لغت به معنای [[سیره]] آمده است<ref>[[اسماعیل بن حماد جوهری|جوهری، اسماعیل بن حماد]]؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۹؛ [[احمد بن فارس بن زکریا]]، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۱.</ref>.
*طبیعی است این کلمه را می‌توان به هر فرد و گروهی اضافه کرد؛ مانند [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[سنت امامان]]{{عم}}، [[سنت]] [[صحابه]]، [[سنت]] [[تابعان]]، [[سنت]] [[فقیهان]]، [[سنت]] [[حاکمان]]، [[سنت]] [[خلفا]] و....
*طبیعی است این کلمه را می‌توان به هر فرد و گروهی اضافه کرد؛ مانند [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[سنت امامان]]{{عم}}، سنت [[صحابه]]، سنت [[تابعان]]، سنت [[فقیهان]]، سنت [[حاکمان]]، سنت [[خلفا]] و....
* [[سنت]] در اصطلاح، گاه تنها به گفتار و [[رفتار]] - اعم از فعل و تقریر - [[نبی]] اطلاق می‌شود<ref>[[محمد رضا مظفر|مظفر، محمد رضا]]، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.</ref>. [[اهل سنت]]، اغلب وقتی مفهوم [[سنت]] را به‌کار می‌برند، مقصودشان، [[سنت نبوی]] است<ref>برای نمونه، ر.ک: [[ابوحامد محمد بن محمد‌ بن محمد غزالی|غزالی، ابوحامد محمد بن محمد‌ بن محمد]]، المستصفى فی علم الاصول، ص۸؛ [[محمد بن عمر فخر رازی|فخر رازی، محمد بن عمر]]، المحصول فی علم اصول الفقه، ج۱، ص۱۰۴؛ [[علی بن محمد آمدی|آمدی، علی بن محمد]]، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۱، ص۱۵۸؛ [[شمس‌الدین سرخسی|سرخسی، شمس‌الدین]]، المبسوط، ج۱، ص۱۶۱.</ref> هرچند برخی از ایشان، قول [[صحابی]] را نیز وارد در محدوده [[سنت]] می‌دانند<ref>[[محمد‌ بن محمد حاکم نیشابوری|حاکم نیشابوری، محمد‌ بن محمد]]، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۵۸؛ [[ابراهیم بن موسی شاطبی|شاطبی، ابراهیم بن موسی]]، الموافقات، ج۴، ص۲۹۰.</ref>.
* سنت در اصطلاح، گاه تنها به گفتار و [[رفتار]] - اعم از فعل و تقریر - [[نبی]] اطلاق می‌شود<ref>[[محمد رضا مظفر|مظفر، محمد رضا]]، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.</ref>. [[اهل سنت]]، اغلب وقتی مفهوم سنت را به‌کار می‌برند، مقصودشان، [[سنت نبوی]] است<ref>برای نمونه، ر.ک: [[ابوحامد محمد بن محمد‌ بن محمد غزالی|غزالی، ابوحامد محمد بن محمد‌ بن محمد]]، المستصفى فی علم الاصول، ص۸؛ [[محمد بن عمر فخر رازی|فخر رازی، محمد بن عمر]]، المحصول فی علم اصول الفقه، ج۱، ص۱۰۴؛ [[علی بن محمد آمدی|آمدی، علی بن محمد]]، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۱، ص۱۵۸؛ [[شمس‌الدین سرخسی|سرخسی، شمس‌الدین]]، المبسوط، ج۱، ص۱۶۱.</ref> هرچند برخی از ایشان، قول [[صحابی]] را نیز وارد در محدوده سنت می‌دانند<ref>[[محمد‌ بن محمد حاکم نیشابوری|حاکم نیشابوری، محمد‌ بن محمد]]، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۵۸؛ [[ابراهیم بن موسی شاطبی|شاطبی، ابراهیم بن موسی]]، الموافقات، ج۴، ص۲۹۰.</ref>.
*اما در دیدگاه [[امامیه]]، از آنجا که گفتار، [[رفتار]] و تقریر [[امام]] نیز همچون [[پیامبر]]، [[معصومانه]] است<ref>[[محمد رضا مظفر|مظفر، محمد رضا]]، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.</ref>، در تعریف ایشان، [[سنت]] به‌معنای گفتار، [[رفتار]] و تقریر [[معصوم]]{{ع}} - اعم از [[نبی]] و [[امام]] - است<ref>برای نمونه، ر.ک: [[ابوالقاسم قمی|قمی، ابوالقاسم]]، قوانین الاصول، ص۴۰۱؛ [[محمد تقی رازی نجفی|رازی نجفی، محمد تقی]]، هدایة المسترشدین، ص۳۹۷؛ [[مرتضی انصاری|انصاری، مرتضی]]، فرائد الاصول، ج۱، ص۲۳۸؛ آخوند [[محمد کاظم خراسانی|خراسانی، محمد کاظم]]، کفایة الاصول، ص۸؛ [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، ماوراء الفقه، ج۱۰، ص۱۳۰؛ [[سید ابوالقاسم موسوی خویی|موسوی خویی، سید ابوالقاسم]]، اجود التقریرات، ج۲، ص۱۲۳؛ [[محمد اسحاق فیاض|فیاض، محمد اسحاق]]، محاضرات فی اصول الفقه، ج۱، ص۳۵؛ [[مشکینی، علی|علی مشکینی]]، اصطلاحات الاصول، ص۱۴۱.</ref><ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>
*اما در دیدگاه [[امامیه]]، از آنجا که گفتار، [[رفتار]] و تقریر [[امام]] نیز همچون [[پیامبر]]، [[معصومانه]] است<ref>[[محمد رضا مظفر|مظفر، محمد رضا]]، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.</ref>، در تعریف ایشان، سنت به‌معنای گفتار، [[رفتار]] و تقریر [[معصوم]]{{ع}} - اعم از [[نبی]] و [[امام]] - است<ref>برای نمونه، ر.ک: [[ابوالقاسم قمی|قمی، ابوالقاسم]]، قوانین الاصول، ص۴۰۱؛ [[محمد تقی رازی نجفی|رازی نجفی، محمد تقی]]، هدایة المسترشدین، ص۳۹۷؛ [[مرتضی انصاری|انصاری، مرتضی]]، فرائد الاصول، ج۱، ص۲۳۸؛ آخوند [[محمد کاظم خراسانی|خراسانی، محمد کاظم]]، کفایة الاصول، ص۸؛ [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، ماوراء الفقه، ج۱۰، ص۱۳۰؛ [[سید ابوالقاسم موسوی خویی|موسوی خویی، سید ابوالقاسم]]، اجود التقریرات، ج۲، ص۱۲۳؛ [[محمد اسحاق فیاض|فیاض، محمد اسحاق]]، محاضرات فی اصول الفقه، ج۱، ص۳۵؛ [[مشکینی، علی|علی مشکینی]]، اصطلاحات الاصول، ص۱۴۱.</ref><ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>


==[[سنت]] به معنای خلاف [[بدعت]]==
==سنت به معنای خلاف [[بدعت]]==
* از مسائل مورد بحث میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و نسبت ناروای [[بدعت]] به برخی کارهای [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} از سوی [[وهابیان]]، موضوع '''[[بدعت]]''' و '''[[سنت]]''' است.
* از مسائل مورد بحث میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و نسبت ناروای [[بدعت]] به برخی کارهای [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} از سوی [[وهابیان]]، موضوع '''[[بدعت]]''' و '''سنت''' است.
* [[سنّت]] به معنای روش و [[سیره]] است. در اصطلاح [[فقهی]]، [[سنت]] عبارت است از قول، فعل و تقریر [[پیامبر]] یا [[امام]]. از آنجا که [[پیامبر]] و [[ائمه]] معصوم‌اند، [[سخن]] و رفتارشان برای [[مردم]] [[حجت]] است و [[سنت]] به شمار می‌رود و عمل به آن جایز است. البته [[سنت]] به مضای [[مستحب]] هم به کار می‌رود که خارج از این بحث است. [[بدعت]] به معنای [[نوآوری]] و [[احداث]] یک پدیدۀ بی‌سابقه است. در اصطلاح، هرکار و حرف و مرامی که در [[دین]] [[اسلام]] سابقه ندارد و انجام آن برخلاف [[شریعت]] و [[سنّت]] [[نبوی]] است، [[بدعت]] شمرده می‌شود. ازاین‌رو [[بدعت]] در مقابل [[شریعت]] و [[سنت]] است، یعنی چیزهای نوظهوری که ریشه در [[دین]] و [[شرع]] ندارد، چه به‌صورت افزودن در [[دین]] یا کاستن از آن بدون [[مستند شرعی]].
* [[سنّت]] به معنای روش و [[سیره]] است. در اصطلاح [[فقهی]]، سنت عبارت است از قول، فعل و تقریر [[پیامبر]] یا [[امام]]. از آنجا که [[پیامبر]] و [[ائمه]] معصوم‌اند، سخن و رفتارشان برای [[مردم]] [[حجت]] است و سنت به شمار می‌رود و عمل به آن جایز است. البته سنت به مضای [[مستحب]] هم به کار می‌رود که خارج از این بحث است. [[بدعت]] به معنای [[نوآوری]] و [[احداث]] یک پدیدۀ بی‌سابقه است. در اصطلاح، هرکار و حرف و مرامی که در [[دین]] [[اسلام]] سابقه ندارد و انجام آن برخلاف [[شریعت]] و [[سنّت]] [[نبوی]] است، [[بدعت]] شمرده می‌شود. ازاین‌رو [[بدعت]] در مقابل [[شریعت]] و سنت است، یعنی چیزهای نوظهوری که ریشه در [[دین]] و [[شرع]] ندارد، چه به‌صورت افزودن در [[دین]] یا کاستن از آن بدون [[مستند شرعی]].
* [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "هر [[بدعت]] [[گمراهی]] است و هر [[گمراهی]] در [[آتش]] است"<ref>{{متن حدیث|كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي اَلنَّارِ}}؛ اصول کافی، ج ۱ ص ۵۷ ح ۱۲(ص ۷۴ باب البدع... ملاحظه شود)</ref>، [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} نیز [[تقابل]] [[سنت]] و [[بدعت]] را چنین فرموده است: "هیچ‌کس نیست که بدعتی می‌گذارد، مگر آنکه با آن [[بدعت]]، سنّتی را ترک می‌کند"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحَدٌ اِبْتَدَعَ بِدْعَةً إِلاَّ تَرَكَ بِهَا سُنَّةً}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۸، نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵(صبحی صالح، با اندکی تفاوت در عبارت)</ref> تا اینجای مسأله، اتفاقی است و [[بدعت]] در میان همۀ [[فرق اسلامی]] نکوهیده است و [[بدعت‌گذار]] [[ملعون]] است و [[عالمان دین]] در مقابل بدعتگذار باید [[علم]] خود را [[آشکار]] کنند، و گرنه ملعونند و [[امام حسین]]{{ع}} به آن جهت [[قیام]] کرد که سنّت‌ها مرده و [[بدعت‌ها]] زنده شده بود. مهم آن است که کدام کار [[سنّت]] است و کدام کار [[بدعت]]؟ و آیا می‌توان هرکاری را به [[راحتی]] [[بدعت]] نامید و انجام‌دهنده را طرد کرد یا [[تفکیر]] و تفسیق نمود؟ وهابیون که خودشان [[ترک سنت]] می‌کنند و [[افکار]] [[بدعت‌آلود]] را منتشر می‌سازند، [[شیعه]] را به [[بدعت]] نسبت می‌دهند.  
* [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "هر [[بدعت]] [[گمراهی]] است و هر [[گمراهی]] در [[آتش]] است"<ref>{{متن حدیث|كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي اَلنَّارِ}}؛ اصول کافی، ج ۱ ص ۵۷ ح ۱۲(ص ۷۴ باب البدع... ملاحظه شود)</ref>، [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} نیز [[تقابل]] سنت و [[بدعت]] را چنین فرموده است: "هیچ‌کس نیست که بدعتی می‌گذارد، مگر آنکه با آن [[بدعت]]، سنّتی را ترک می‌کند"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحَدٌ اِبْتَدَعَ بِدْعَةً إِلاَّ تَرَكَ بِهَا سُنَّةً}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۸، نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵(صبحی صالح، با اندکی تفاوت در عبارت)</ref> تا اینجای مسأله، اتفاقی است و [[بدعت]] در میان همۀ [[فرق اسلامی]] نکوهیده است و [[بدعت‌گذار]] [[ملعون]] است و [[عالمان دین]] در مقابل بدعتگذار باید [[علم]] خود را [[آشکار]] کنند، و گرنه ملعونند و [[امام حسین]]{{ع}} به آن جهت [[قیام]] کرد که سنّت‌ها مرده و [[بدعت‌ها]] زنده شده بود. مهم آن است که کدام کار [[سنّت]] است و کدام کار [[بدعت]]؟ و آیا می‌توان هرکاری را به [[راحتی]] [[بدعت]] نامید و انجام‌دهنده را طرد کرد یا [[تفکیر]] و تفسیق نمود؟ وهابیون که خودشان [[ترک سنت]] می‌کنند و [[افکار]] [[بدعت‌آلود]] را منتشر می‌سازند، [[شیعه]] را به [[بدعت]] نسبت می‌دهند.  
*کارهایی همچون: [[زیارت]]، [[توسل]]، [[تبرک]]، [[سجده بر تربت اولیاء]]، [[جشن]] گرفتن برای میلاد [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}}، برگزاری [[مراسم سوگواری]] و [[نوحه‌خوانی]]، ساختن [[قبّه]] و [[حرم]] بر [[قبور]] [[امامان]] و [[اولیا]]، [[تبرک]] جستن به [[کعبه]] و [[ضریح]] [[معصومین]] و [[مقام ابراهیم]]، بوسیدن [[حرم‌ها]] و [[ضریح‌ها]] و... بسیاری از این قبیل [[کارها]] را [[بدعت]] می‌پندارند و به [[شیعیان]] نسبت [[شرک]] می‌دهند، در حالی که در بسیاری از منابع خود [[اهل سنت]]، [[روایات]] فراوان و نیز [[عمل]] [[پیامبر]] و [[اصحاب]] [[نقل]] شده که [[زیارت]] و [[توسّل]] و [[تبرک]] می‌جستند و [[جشن]] می‌گرفتند و این سنّت‌ها ریشۀ [[قرآنی]]، [[حدیثی]] و سیره‌ای دارد و [[عالمان]] و محققان در این زمینه کتاب‌های بسیار نوشته‌اند و [[مشروعیت]] و [[سنّت]] بودن آنها را بر اساس منابع قطعی و فراوان [[اثبات]] کرده‌اند<ref>از جمله ر. ک: «کشف الارتیاب»، علامه سیّد محسن امین، «سیرتنا و سنّتنا» و «الغدیر»، علامۀ امینی، «البدعة و آثارها الموبقه» جعفر سبحانی: «السنّة و البدعه» عبد اللّه محفوظ محمّد حدّاد، «البدعة» جعفر الباقری، «حقیقة التوسّل و الوسیلة علی ضوء الکتاب و السنه» موسی محمّد علی، «التبرک» علی الأحمدی، «التوسّل، او الأستغاثة بالأرواح المقدسه» جعفر سبحانی، «التبرک، انواعه و احکامه» ناصر بن عبد الرحمن الجدیع، «البدعة؛ تحدیدها و موقف الاسلام منها» عزت علی عطیه، «الزیاره» محمّد الحسّون، «السجود علی التربة الحسینیّه» سیّد محمّد مهدی موسوی الخرسان، «الإستشفاء بالتربة الحسینیّه» محمّد الکلباسی الاصفهانی، «زیارت» و «تبرک و توسّل» ترجمه جواد محدثی، «زیارت»، مرتضی جوادی آملی، «دائرة المعارف تشیّع» ج ۳ ص۱۴۵ واژۀ بدعت، «البدعة، مفهومها و حدودها» مرکز الرساله.</ref>.
*کارهایی همچون: [[زیارت]]، [[توسل]]، [[تبرک]]، [[سجده بر تربت اولیاء]]، [[جشن]] گرفتن برای میلاد [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}}، برگزاری [[مراسم سوگواری]] و [[نوحه‌خوانی]]، ساختن [[قبّه]] و [[حرم]] بر [[قبور]] [[امامان]] و [[اولیا]]، [[تبرک]] جستن به [[کعبه]] و [[ضریح]] [[معصومین]] و [[مقام ابراهیم]]، بوسیدن [[حرم‌ها]] و [[ضریح‌ها]] و... بسیاری از این قبیل [[کارها]] را [[بدعت]] می‌پندارند و به [[شیعیان]] نسبت [[شرک]] می‌دهند، در حالی که در بسیاری از منابع خود [[اهل سنت]]، [[روایات]] فراوان و نیز عمل [[پیامبر]] و [[اصحاب]] [[نقل]] شده که [[زیارت]] و [[توسّل]] و [[تبرک]] می‌جستند و [[جشن]] می‌گرفتند و این سنّت‌ها ریشۀ [[قرآنی]]، [[حدیثی]] و سیره‌ای دارد و [[عالمان]] و محققان در این زمینه کتاب‌های بسیار نوشته‌اند و [[مشروعیت]] و [[سنّت]] بودن آنها را بر اساس منابع قطعی و فراوان [[اثبات]] کرده‌اند<ref>از جمله ر. ک: «کشف الارتیاب»، علامه سیّد محسن امین، «سیرتنا و سنّتنا» و «الغدیر»، علامۀ امینی، «البدعة و آثارها الموبقه» جعفر سبحانی: «السنّة و البدعه» عبد اللّه محفوظ محمّد حدّاد، «البدعة» جعفر الباقری، «حقیقة التوسّل و الوسیلة علی ضوء الکتاب و السنه» موسی محمّد علی، «التبرک» علی الأحمدی، «التوسّل، او الأستغاثة بالأرواح المقدسه» جعفر سبحانی، «التبرک، انواعه و احکامه» ناصر بن عبد الرحمن الجدیع، «البدعة؛ تحدیدها و موقف الاسلام منها» عزت علی عطیه، «الزیاره» محمّد الحسّون، «السجود علی التربة الحسینیّه» سیّد محمّد مهدی موسوی الخرسان، «الإستشفاء بالتربة الحسینیّه» محمّد الکلباسی الاصفهانی، «زیارت» و «تبرک و توسّل» ترجمه جواد محدثی، «زیارت»، مرتضی جوادی آملی، «دائرة المعارف تشیّع» ج ۳ ص۱۴۵ واژۀ بدعت، «البدعة، مفهومها و حدودها» مرکز الرساله.</ref>.
*از سوی دیگر، بزرگترین [[بدعت‌ها]] را [[پیشوایان]] [[اهل سنت]] بنیان نهاده‌اند. در مورد کارهای [[خلیفۀ دوم]]، بدعت‌هایی همچون: [[تحریم]] [[متعه]] و تمتّع در [[حج]]، سه طلاقه‌کردن [[زن]] در یک جلسه، به [[جماعت]] [[خواندن]] نمازهای مستحبی در شبهای [[رمضان]] (تراویح)، هشتاد ضربه شلاق برای شراب‌خوار، گفتن {{عربی|اَلصَّلاَةُ خَيْرٌ مِنَ اَلنَّوْمِ}} در [[اذان]] [[صبح ]](تثویب) و... یاد کردنی است. [[بدعت‌های معاویه]] نیز نباید مخفی بماند<ref>الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۱</ref>. اگر ملاک [[سنّت]]، عمل به [[سنن]] [[دینی]] و فرموده‌های [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}}ست و اگر [[بدعت]]، ترک [[سنّت]] و واردکردن غیر [[دین]] به [[دین]] است، معادله عوض می‌شود و متّهمین به [[بدعت]] از سوی وهابیون، عاملان به [[سنّت]] می‌شوند و مدعیان سنّت‌گرایی، [[مبتدعان]] سنّت‌گریز. با این حساب، آیا [[شیعه]] بیش از دیگر [[فرقه‌ها]] به [[سنت نبوی]] پایبند نیست؟ [[تشیّع]] [[علوی]]، سنّی‌ترین [[نهضت]] و فرقۀ [[اسلامی]] است، سنّی‌ترین یعنی [[وفادارترین]] [[فرقه‌ها]] نسبت به [[سنّت]] [[پیغمبر]]...<ref>تشیّع علوی و تشیّع صفوی (مجموعه آثار «۹») ص ۲۱۶</ref>.
*از سوی دیگر، بزرگترین [[بدعت‌ها]] را [[پیشوایان]] [[اهل سنت]] بنیان نهاده‌اند. در مورد کارهای [[خلیفۀ دوم]]، بدعت‌هایی همچون: [[تحریم]] [[متعه]] و تمتّع در [[حج]]، سه طلاقه‌کردن [[زن]] در یک جلسه، به [[جماعت]] [[خواندن]] نمازهای مستحبی در شبهای [[رمضان]] (تراویح)، هشتاد ضربه شلاق برای شراب‌خوار، گفتن {{عربی|اَلصَّلاَةُ خَيْرٌ مِنَ اَلنَّوْمِ}} در [[اذان]] [[صبح]](تثویب) و... یاد کردنی است. [[بدعت‌های معاویه]] نیز نباید مخفی بماند<ref>الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۱</ref>. اگر ملاک [[سنّت]]، عمل به [[سنن]] [[دینی]] و فرموده‌های [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}}ست و اگر [[بدعت]]، ترک [[سنّت]] و واردکردن غیر [[دین]] به [[دین]] است، معادله عوض می‌شود و متّهمین به [[بدعت]] از سوی وهابیون، عاملان به [[سنّت]] می‌شوند و مدعیان سنّت‌گرایی، [[مبتدعان]] سنّت‌گریز. با این حساب، آیا [[شیعه]] بیش از دیگر [[فرقه‌ها]] به [[سنت نبوی]] پایبند نیست؟ [[تشیّع]] [[علوی]]، سنّی‌ترین [[نهضت]] و فرقۀ [[اسلامی]] است، سنّی‌ترین یعنی [[وفادارترین]] [[فرقه‌ها]] نسبت به [[سنّت]] [[پیغمبر]]...<ref>تشیّع علوی و تشیّع صفوی (مجموعه آثار «۹») ص ۲۱۶</ref>.
*شگفتا که [[شیعه]] به عنوان بدعت‌ستیزترین جناح [[اسلام]] [[ناب]]، که عاشورایی با انگیزۀ [[مبارزه]] با [[بدعت]] دارد، به [[بدعت]] متّهم گردد!<ref>در این زمینه ر. ک: «الشیعة هم اهل السنة» تیجانی و ترجمه‌اش: «اهل سنّت واقعی</ref>. <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>
*شگفتا که [[شیعه]] به عنوان بدعت‌ستیزترین جناح [[اسلام]] [[ناب]]، که عاشورایی با انگیزۀ [[مبارزه]] با [[بدعت]] دارد، به [[بدعت]] متّهم گردد!<ref>در این زمینه ر. ک: «الشیعة هم اهل السنة» تیجانی و ترجمه‌اش: «اهل سنّت واقعی</ref>. <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>


==[[سنت]] به معنای [[قانون الهی]]==
==سنت به معنای [[قانون الهی]]==
* [[سنّت]] معنای دیگری نیز دارد، [[قوانین]] تخلف‌ناپذیر [[الهی]] در [[آفرینش]] و [[سرنوشت]] [[مردم]] و [[امّت‌ها]] که در [[آیات قرآن]] مکرّر یاد شده است.<ref>مانند آیه‌های: آل عمران ۱۳۷، نساء ۲۶، غافر ۸۵، احزاب ۳۸ و ۶۲، انفال ۳۸، فتح ۲۳ و... در این زمینۀ این سنت از جمله ر. ک: «جامعه و تاریخ» شهید مطهری، «سنّت» شکوری</ref>. <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>
* [[سنّت]] معنای دیگری نیز دارد، [[قوانین]] تخلف‌ناپذیر [[الهی]] در [[آفرینش]] و [[سرنوشت]] [[مردم]] و [[امّت‌ها]] که در [[آیات قرآن]] مکرّر یاد شده است.<ref>مانند آیه‌های: آل عمران ۱۳۷، نساء ۲۶، غافر ۸۵، احزاب ۳۸ و ۶۲، انفال ۳۸، فتح ۲۳ و... در این زمینۀ این سنت از جمله ر. ک: «جامعه و تاریخ» شهید مطهری، «سنّت» شکوری</ref>. <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>


==[[سنت]] به معنای [[عرف]] [[اجتماعی]]==
==سنت به معنای [[عرف]] [[اجتماعی]]==
*معنای دیگر [[سنّت]] [[اعمال]] و [[رفتار]] پایه‌گذاری شده توسّط [[مردم]] است که دیگران به آن عمل می‌کنند، یا [[سنّت]] [[زشت]]، یا [[سنّت]] [[نیکو]]، که از سنّت‌های بد به عنوان [[بدعت]] هم یاد می‌شود. به فرمودۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}}: "ستمگرترین [[مردم]] کسی است که سنّت‌های ظالمانه را پایه‌گذاری کند و سنّت‌های [[عدل]] را محو کند"<ref>{{عربی|أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ}}؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>
*معنای دیگر [[سنّت]] [[اعمال]] و [[رفتار]] پایه‌گذاری شده توسّط [[مردم]] است که دیگران به آن عمل می‌کنند، یا [[سنّت]] [[زشت]]، یا [[سنّت]] [[نیکو]]، که از سنّت‌های بد به عنوان [[بدعت]] هم یاد می‌شود. به فرمودۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}}: "ستمگرترین [[مردم]] کسی است که سنّت‌های ظالمانه را پایه‌گذاری کند و سنّت‌های [[عدل]] را محو کند"<ref>{{عربی|أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ}}؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>


==رابطه [[سنن]] [[الهی]] با یکدیگر در [[تکوین]] و [[تشریع]]==
==رابطه [[سنن]] ### [[313]]### با یکدیگر در [[تکوین]] و [[تشریع]]==
*'''مطلب اوّل:''' [[خداوند]] در [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]]، سخن از [[سنن]] و [[قوانین]] خود در عالم [[تکوین]] نموده. این [[آیات]] در [[حقیقت]] بیانگر [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]] هستند؛ چنان‌که در [[سوره]] [[مبارکه]] [[یس]]، هنگامی که سخن از گردش [[خورشید]] در مدار خود است، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«و خورشید به قرارگاهی که او راست روان است؛ این اندازه‌گیری (خداوند) پیروزمند داناست» سوره یس، آیه ۳۸.</ref>.
*'''مطلب اوّل:''' [[خداوند]] در [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]]، [[سخن]] از [[سنن]] و [[قوانین]] خود در عالم [[تکوین]] نموده. این [[آیات]] در [[حقیقت]] بیانگر [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]] هستند؛ چنان‌که در [[سوره]] [[مبارکه]] [[یس]]، هنگامی که سخن از گردش [[خورشید]] در مدار خود است، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«و خورشید به قرارگاهی که او راست روان است؛ این اندازه‌گیری (خداوند) پیروزمند داناست» سوره یس، آیه ۳۸.</ref>.
*سپس حرکت ماه به دور [[زمین]] و ملاک قرار گرفتن آن برای سال و ماه قمری را [[آیه]] و [[سنّت الهی]] دیگری برمی‌شمارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref>«و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۳۹-۴۰.</ref>
*سپس حرکت ماه به دور [[زمین]] و ملاک قرار گرفتن آن برای سال و ماه قمری را [[آیه]] و [[سنّت الهی]] دیگری برمی‌شمارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref>«و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۳۹-۴۰.</ref>
*نظر به اینکه همه سنّت‌های [[تکوینی]] [[خداوند]]، تحت [[ولایت الهی]]، در [[جهان مادّی]] جاری است و [[ولایت الهی]] نیز از طریق [[ولایت]] [[اولیاء]] [[خداوند]]{{عم}} در پهنه [[گیتی]] [[اجرا]] می‌شود، بنابراین، [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} [[حاکم]] بر ### [[313]]### [[الهی]] در [[نظام تکوین]] و [[آفرینش]] است.
*نظر به اینکه همه سنّت‌های [[تکوینی]] [[خداوند]]، تحت [[ولایت الهی]]، در [[جهان مادّی]] جاری است و [[ولایت الهی]] نیز از طریق [[ولایت]] [[اولیاء]] [[خداوند]]{{عم}} در پهنه [[گیتی]] [[اجرا]] می‌شود، بنابراین، [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} [[حاکم]] بر ### [[313]]### [[الهی]] در [[نظام تکوین]] و [[آفرینش]] است.

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۵

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سنت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

سنت به معنای خلاف بدعت

سنت به معنای قانون الهی

سنت به معنای عرف اجتماعی

رابطه سنن ### 313### با یکدیگر در تکوین و تشریع

  1. نورانیّت در دنیا و آخرت: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ[۲۶].
  2. بهره‌مندی از پاداش‌های عظیمی که قابل بیان در قالب عبارات نیست: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا وَإِذًا لَآتَيْنَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا[۲۷].
  3. هدایت به صراط مستقیم و بهره‌مندی از هدایت ایصالی اولیاء الهی(ع): ﴿وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا[۲۸].
  4. استقرار در کنار انبیاء الهی و صدیقین و شهداء و صالحین(ع) در آخرت: ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا[۲۹][۳۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۷.
  2. جوهری، اسماعیل بن حماد؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۸؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۴۲۹.
  3. احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۰.
  4. جوهری، اسماعیل بن حماد؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۹؛ احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۱.
  5. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.
  6. برای نمونه، ر.ک: غزالی، ابوحامد محمد بن محمد‌ بن محمد، المستصفى فی علم الاصول، ص۸؛ فخر رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه، ج۱، ص۱۰۴؛ آمدی، علی بن محمد، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۱، ص۱۵۸؛ سرخسی، شمس‌الدین، المبسوط، ج۱، ص۱۶۱.
  7. حاکم نیشابوری، محمد‌ بن محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۵۸؛ شاطبی، ابراهیم بن موسی، الموافقات، ج۴، ص۲۹۰.
  8. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.
  9. برای نمونه، ر.ک: قمی، ابوالقاسم، قوانین الاصول، ص۴۰۱؛ رازی نجفی، محمد تقی، هدایة المسترشدین، ص۳۹۷؛ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج۱، ص۲۳۸؛ آخوند خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص۸؛ صدر، سید محمد، ماوراء الفقه، ج۱۰، ص۱۳۰؛ موسوی خویی، سید ابوالقاسم، اجود التقریرات، ج۲، ص۱۲۳؛ فیاض، محمد اسحاق، محاضرات فی اصول الفقه، ج۱، ص۳۵؛ علی مشکینی، اصطلاحات الاصول، ص۱۴۱.
  10. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  11. «كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي اَلنَّارِ»؛ اصول کافی، ج ۱ ص ۵۷ ح ۱۲(ص ۷۴ باب البدع... ملاحظه شود)
  12. «مَا أَحَدٌ اِبْتَدَعَ بِدْعَةً إِلاَّ تَرَكَ بِهَا سُنَّةً»؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۸، نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵(صبحی صالح، با اندکی تفاوت در عبارت)
  13. از جمله ر. ک: «کشف الارتیاب»، علامه سیّد محسن امین، «سیرتنا و سنّتنا» و «الغدیر»، علامۀ امینی، «البدعة و آثارها الموبقه» جعفر سبحانی: «السنّة و البدعه» عبد اللّه محفوظ محمّد حدّاد، «البدعة» جعفر الباقری، «حقیقة التوسّل و الوسیلة علی ضوء الکتاب و السنه» موسی محمّد علی، «التبرک» علی الأحمدی، «التوسّل، او الأستغاثة بالأرواح المقدسه» جعفر سبحانی، «التبرک، انواعه و احکامه» ناصر بن عبد الرحمن الجدیع، «البدعة؛ تحدیدها و موقف الاسلام منها» عزت علی عطیه، «الزیاره» محمّد الحسّون، «السجود علی التربة الحسینیّه» سیّد محمّد مهدی موسوی الخرسان، «الإستشفاء بالتربة الحسینیّه» محمّد الکلباسی الاصفهانی، «زیارت» و «تبرک و توسّل» ترجمه جواد محدثی، «زیارت»، مرتضی جوادی آملی، «دائرة المعارف تشیّع» ج ۳ ص۱۴۵ واژۀ بدعت، «البدعة، مفهومها و حدودها» مرکز الرساله.
  14. الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۱
  15. تشیّع علوی و تشیّع صفوی (مجموعه آثار «۹») ص ۲۱۶
  16. در این زمینه ر. ک: «الشیعة هم اهل السنة» تیجانی و ترجمه‌اش: «اهل سنّت واقعی
  17. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۱۷.
  18. مانند آیه‌های: آل عمران ۱۳۷، نساء ۲۶، غافر ۸۵، احزاب ۳۸ و ۶۲، انفال ۳۸، فتح ۲۳ و... در این زمینۀ این سنت از جمله ر. ک: «جامعه و تاریخ» شهید مطهری، «سنّت» شکوری
  19. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۱۷.
  20. أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷
  21. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۱۷.
  22. «و خورشید به قرارگاهی که او راست روان است؛ این اندازه‌گیری (خداوند) پیروزمند داناست» سوره یس، آیه ۳۸.
  23. «و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۳۹-۴۰.
  24. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  25. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  26. «و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده‌اند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان» سوره حدید، آیه ۱۹.
  27. «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود و در آن صورت، ما به آنان از نزد خود پاداشی سترگ می‌دادیم» سوره نساء، آیه ۶۵-۶۷.
  28. «و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم» سوره نساء، آیه ۶۸.
  29. «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند این بخشش از سوی خداوند است و خداوند به دانایی بسنده است» سوره نساء، آیه ۶۹-۷۰.
  30. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۴۶۸-۴۷۱.