جز
جایگزینی متن - 'بویژه' به 'بهویژه'
جز (جایگزینی متن - 'بویژه' به 'بهویژه') |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*البته غیر از این موارد که مربوط به [[یورشهای معاویه]] بوده، موارد دیگری از اعزام نیرو وجود داشته است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 265.</ref>. | *البته غیر از این موارد که مربوط به [[یورشهای معاویه]] بوده، موارد دیگری از اعزام نیرو وجود داشته است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 265.</ref>. | ||
==نگاهی کلی به [[جنگهای امام]]== | ==نگاهی کلی به [[جنگهای امام]]== | ||
[[امام علی]]{{ع}} با [[هجوم]] شگفت [[مردم]] و [[اقبال]] [[عظیم]] تودهها و [[اصرار]] فراوان [[مسلمانان]]، زمام [[خلافت]] را به دست گرفت و در یکی از آغازین سخنرانیهای شکوهمند و پرشورش، [[سیاست]] [[آینده]] خویش را به صراحت [[تبیین]] کرد و نشان داد که امتیازهای بیبنیاد را برنخواهد تابید و در [[جامعه]]، دگرگونی بنیادینی به وجود خواهد آورد و برتریجوییها و امتیازهای بیاساس را از همه سوی [[جامعه]]، خواهد زدود؛ چرا که این همه در نگاه او از ویژگیهای [[تفکر]] [[جاهلی]] است که چونان [[پیش از بعثت]]، به سوی [[مردمان]] بازگشته است. روشن است که کسان بسیاری، این دیگرسانی را بر نمیتابیدند و از دست هِشْتن موقعیتها و امتیازها را [[تحمل]] نمیکردند و از جمله، کسانی که در هنگامه [[شورش بر عثمان]]، آب را [[گِل]] آلود کرده بودند تا ماهی [[منصب]] و [[قدرت]] بگیرند، اکنون آرام نمینشستند و کسانی که بدون هیچ امتیازی سالها بر گُرده [[مردمان]] سوار بودند و بدون توجه به [[حکومت]] مرکزی، هر آنچه روا میدانستند، انجام میدادند، این [[سیاست]] توفانزا را [[تحمل]] نمیکردند. بدینسان، هنوز روزهایی از [[حکومت]] [[علی]]{{ع}} نگذشته بود که رویاروییها آغاز شد و بهانههای بیاساس، چهره نمود و در تداوم خود، تمام [[حکومت]] چهار سال و اندی او را با [[نبرد]] و [[خون]] بیالود. این رویاروییها با توجه به بنیاد جریانها و چگونگی شکلگیری ساختارها و شخصیتِ به وجود آورندگان، | [[امام علی]]{{ع}} با [[هجوم]] شگفت [[مردم]] و [[اقبال]] [[عظیم]] تودهها و [[اصرار]] فراوان [[مسلمانان]]، زمام [[خلافت]] را به دست گرفت و در یکی از آغازین سخنرانیهای شکوهمند و پرشورش، [[سیاست]] [[آینده]] خویش را به صراحت [[تبیین]] کرد و نشان داد که امتیازهای بیبنیاد را برنخواهد تابید و در [[جامعه]]، دگرگونی بنیادینی به وجود خواهد آورد و برتریجوییها و امتیازهای بیاساس را از همه سوی [[جامعه]]، خواهد زدود؛ چرا که این همه در نگاه او از ویژگیهای [[تفکر]] [[جاهلی]] است که چونان [[پیش از بعثت]]، به سوی [[مردمان]] بازگشته است. روشن است که کسان بسیاری، این دیگرسانی را بر نمیتابیدند و از دست هِشْتن موقعیتها و امتیازها را [[تحمل]] نمیکردند و از جمله، کسانی که در هنگامه [[شورش بر عثمان]]، آب را [[گِل]] آلود کرده بودند تا ماهی [[منصب]] و [[قدرت]] بگیرند، اکنون آرام نمینشستند و کسانی که بدون هیچ امتیازی سالها بر گُرده [[مردمان]] سوار بودند و بدون توجه به [[حکومت]] مرکزی، هر آنچه روا میدانستند، انجام میدادند، این [[سیاست]] توفانزا را [[تحمل]] نمیکردند. بدینسان، هنوز روزهایی از [[حکومت]] [[علی]]{{ع}} نگذشته بود که رویاروییها آغاز شد و بهانههای بیاساس، چهره نمود و در تداوم خود، تمام [[حکومت]] چهار سال و اندی او را با [[نبرد]] و [[خون]] بیالود. این رویاروییها با توجه به بنیاد جریانها و چگونگی شکلگیری ساختارها و شخصیتِ به وجود آورندگان، بهویژه جَملیان و نَهروانیان، بسی دشوار بود. [[علی]]{{ع}} خود، بارها از این دشواریها پرده برگرفته است: {{عربی|لَو لَم أک فیکم ما قوتِلَ أصحابُ الجَمَلِ وأصحابُ النهرَوانِ}}<ref>خصائص أمیر المؤمنین، نَسایی، ص ۱۴۹، ح ۱۸۴.</ref>. اگر من در میان شما نبودم، جملیان و نهروانیان کشته نمیشدند. و فرمود: {{متن حدیث|إنی فَقَأتُ عَینَ الفِتنَةِ، ولَم یکن لِیجتَرِئَ عَلَیها أحَدٌ غَیری بَعدَ أن ماجَ غَیهَبُها وَاشتَد کلَبُها}}<ref>نهج البلاغة، خطبه ۹۳.</ref>. به [[راستی]] که من چشم [[فتنه]] را درآوردم و کسی جز من بر این کار جرئت نمیکرد، [بهویژه] پس از آنکه تاریکیاش فراگیر شد و هاریاش شدت یافت. چه کسی توان آن را داشت که در پسِ عنوانهای [[فریبنده]] "[[صحابی]]" و "[[سابقون]]" و چهرههای [[عابد]] نما و پیشانیهای پینه بسته از [[سجده]]، انبوه بر هم هشته اندیشههای [[فاسد]] و [[جهل]] متراکم و [[شرک]] پیچیده را بنگرد و [[فرمان]] قلع و قمع دهد؟ [[راستی]] را، کار [[علی]]{{ع}} بس دشوار بود و [[پیامبر خدا]] که در آینه زمان این همه را میدید، بارها به این [[حقیقت]] اشاره کرده بود که: {{متن حدیث|"... تُقاتِلُ عَلَی التأویلِ کما قاتَلتُ عَلَی التنزیلِ}}<ref>کفایة الأثر، ص ۷۵- ۷۶.</ref>. تو بر اساس [[تأویل]] میجنگی، چنان که من بر اساس تنزیل جنگیدم. و فرموده بود: {{متن حدیث|إن عِلی بنَ أبی طالِبٍ أخی و وَصِیی، یقاتِلُ بَعدی عَلی تَأویلِ القُرآنِ کما قاتَلتُ عَلی تَنزیلِهِ}}<ref>«به راستی که علی بن ابی طالب، برادر و جانشین من است. پس از من برای تأویل قرآن میجنگد، چنان که من برای تنزیل آن جنگیدم». الإرشاد، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. و فراتر از این، چگونگی جنگافروزان را نیز نشان داده و با اشاره به [[امام علی]]{{ع}} فرموده بود: {{متن حدیث|هذا وَاللهِ قاتِلُ القاسِطینَ وَالناکثینَ، والمارِقینَ}}<ref>«به خدا سوگند، این (علی بن ابی طالب{{ع}})، نبرد کننده با قاسطین (طغیانگران)، ناکثین (بیعت شکنان) و مارقین (منحرفان از دین) است». تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۱۶۳، ح ۱۲۰۳.</ref>. و بر این اساس، برخی از [[صحابیان]]، پیش از آنکه [[علی]]{{ع}} به [[خلافت]] برسد، از این [[حقیقت]]، سخن گفته بودند<ref>همانند ابو ایوب و ابو سعید خُدْری.</ref>. | ||
[[پیامبر خدا]] که [[رسالت]] [[ابلاغ]] [[دین]] را داشت، [[مسئولیت]] برنمودن چگونگیهای [[آینده]] این [[امت]] را نیز به عهده داشت؛ چرا که [[دین]] او جاودانه بود و آیینش زمانشمول و [[جهانشمول]]. بدینسان، این رویاروییها را [[پیشبینی]] کرد و با [[وصف]] چگونگی [[فتنه]] افروزان- چنان که آمد-، بر موضع آنان خط بطلان کشید و آنان را جمعی [[فتنهانگیز]] و گروهی [[ستمپیشه]] و "[[باغی]]" معرفی کرد: {{متن حدیث|یا عَلِی! سَتُقاتِلُک الفِئَةُ الباغِیةُ، وأنتَ عَلَی الحَق، فَمَن لَم ینصُرک فَلَیسَ مِنی}}<ref>«ای علی! به زودی گروه طغیانگر با تو میجنگند و تو بر حقی، و آنکه تو را یاری نکند، از من نیست». تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۴۷۳، ح ۹۰۴۴.</ref>. و از سوی دیگر، افزون بر ارج گزاریها بر [[شخصیت علی]]{{ع}} و تأکید بر این که او هماره با [[حق]] است و [[حق]] با اوست<ref>تاریخ بغداد، ج ۱۴، ص ۳۲۱.</ref>، [[حقانیت]] او در [[نبردها]] و [[استوار]] گامی او در [[جنگها]] را نیز به همگان نشان داد و فرمود: {{متن حدیث|أنتَ... تُقاتِلُ عَلی سُنتی}}<ref>«تو... بر سنت من میجنگی». مسند أبی یعلی، ج ۱، ص ۲۷۱، ح ۵۲۴.</ref>. وفرمود: {{متن حدیث|حَربُ عَلِی حَربُ اللهِ}}<ref>«نبرد علی، نبرد خداست» الخصال، ص ۴۹۶، ح ۵.</ref>. و یا: {{متن حدیث|حَربُک حَربی}}<ref>«جنگ تو، جنگ من است». المناقب، کوفی، ج ۱، ص ۳۵۱، ح ۲۷۸.</ref>. و یا: {{متن حدیث|حَربُک حَربی وسِلمُک سِلمی}}<ref>«جنگ تو جنگ من، و آشتی تو آشتی من است». الأمالی، طوسی، ص ۳۶۴، ح ۷۶۳.</ref>. و... و با این همه، [[پیامبر]]{{صل}} موضع [[الهی]] [[علی]]{{ع}} را شناسانْد تا در [[آینده]]، صف [[حق]] و [[باطل]]، به روشنی از هم جدا شود و آنچه اکنون پس از این نگاه کوتاه میآید، گزینشی از انبوه نقلها و اسناد است در جهت روشن ساختن آنچه آوردیم: | [[پیامبر خدا]] که [[رسالت]] [[ابلاغ]] [[دین]] را داشت، [[مسئولیت]] برنمودن چگونگیهای [[آینده]] این [[امت]] را نیز به عهده داشت؛ چرا که [[دین]] او جاودانه بود و آیینش زمانشمول و [[جهانشمول]]. بدینسان، این رویاروییها را [[پیشبینی]] کرد و با [[وصف]] چگونگی [[فتنه]] افروزان- چنان که آمد-، بر موضع آنان خط بطلان کشید و آنان را جمعی [[فتنهانگیز]] و گروهی [[ستمپیشه]] و "[[باغی]]" معرفی کرد: {{متن حدیث|یا عَلِی! سَتُقاتِلُک الفِئَةُ الباغِیةُ، وأنتَ عَلَی الحَق، فَمَن لَم ینصُرک فَلَیسَ مِنی}}<ref>«ای علی! به زودی گروه طغیانگر با تو میجنگند و تو بر حقی، و آنکه تو را یاری نکند، از من نیست». تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۴۷۳، ح ۹۰۴۴.</ref>. و از سوی دیگر، افزون بر ارج گزاریها بر [[شخصیت علی]]{{ع}} و تأکید بر این که او هماره با [[حق]] است و [[حق]] با اوست<ref>تاریخ بغداد، ج ۱۴، ص ۳۲۱.</ref>، [[حقانیت]] او در [[نبردها]] و [[استوار]] گامی او در [[جنگها]] را نیز به همگان نشان داد و فرمود: {{متن حدیث|أنتَ... تُقاتِلُ عَلی سُنتی}}<ref>«تو... بر سنت من میجنگی». مسند أبی یعلی، ج ۱، ص ۲۷۱، ح ۵۲۴.</ref>. وفرمود: {{متن حدیث|حَربُ عَلِی حَربُ اللهِ}}<ref>«نبرد علی، نبرد خداست» الخصال، ص ۴۹۶، ح ۵.</ref>. و یا: {{متن حدیث|حَربُک حَربی}}<ref>«جنگ تو، جنگ من است». المناقب، کوفی، ج ۱، ص ۳۵۱، ح ۲۷۸.</ref>. و یا: {{متن حدیث|حَربُک حَربی وسِلمُک سِلمی}}<ref>«جنگ تو جنگ من، و آشتی تو آشتی من است». الأمالی، طوسی، ص ۳۶۴، ح ۷۶۳.</ref>. و... و با این همه، [[پیامبر]]{{صل}} موضع [[الهی]] [[علی]]{{ع}} را شناسانْد تا در [[آینده]]، صف [[حق]] و [[باطل]]، به روشنی از هم جدا شود و آنچه اکنون پس از این نگاه کوتاه میآید، گزینشی از انبوه نقلها و اسناد است در جهت روشن ساختن آنچه آوردیم: | ||
*'''[[پرهیز]] دادن [[پیامبر]]{{صل}} از [[نبرد]] با [[علی]]{{ع}}''': [[پیامبر خدا]]{{صل}}: ای [[علی]]! [[جنگ]] با تو، [[جنگ]] با من است، و [[آشتی]] با تو [[آشتی]] با من، و [[جنگ]] با من، [[جنگ]] با خداست. آن کس که با تو [[آشتی]] کند، با من [[آشتی]] کرده است، و آن کس که با من آشتی کند، با [[خداوند]] عز و جل [[آشتی]] کرده است<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}: یا عَلِی، حَربُک حَربی، وسِلمُک سِلمی، وحَربی حَربُ اللهِ، ومَن سالَمَک فَقَد سالَمَنی، ومَن سالَمَنی فَقَد سالَمَ اللهَ عَز وجَل}} (الأمالی، صدوق، ص ۶۵۶، ح ۸۹۱).</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}}- خطاب به [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}}-: من در جنگم با آنکه با شما بجنگد و آشتیام با آنکه با شما [[آشتی]] باشد<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}- لِعَلِی وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ{{عم}}-: أنَا حَربٌ لِمَن حاربَتُم، وسِلمٌ لِمَن سالَمتُم}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۹۹، ح ۳۸۷۰).</ref>. | *'''[[پرهیز]] دادن [[پیامبر]]{{صل}} از [[نبرد]] با [[علی]]{{ع}}''': [[پیامبر خدا]]{{صل}}: ای [[علی]]! [[جنگ]] با تو، [[جنگ]] با من است، و [[آشتی]] با تو [[آشتی]] با من، و [[جنگ]] با من، [[جنگ]] با خداست. آن کس که با تو [[آشتی]] کند، با من [[آشتی]] کرده است، و آن کس که با من آشتی کند، با [[خداوند]] عز و جل [[آشتی]] کرده است<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}: یا عَلِی، حَربُک حَربی، وسِلمُک سِلمی، وحَربی حَربُ اللهِ، ومَن سالَمَک فَقَد سالَمَنی، ومَن سالَمَنی فَقَد سالَمَ اللهَ عَز وجَل}} (الأمالی، صدوق، ص ۶۵۶، ح ۸۹۱).</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}}- خطاب به [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}}-: من در جنگم با آنکه با شما بجنگد و آشتیام با آنکه با شما [[آشتی]] باشد<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}- لِعَلِی وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ{{عم}}-: أنَا حَربٌ لِمَن حاربَتُم، وسِلمٌ لِمَن سالَمتُم}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۹۹، ح ۳۸۷۰).</ref>. |