بحث:حکومت جهانی امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==نویسنده: بهمنی== | |||
==مقدمه== | |||
* [[تشکیل حکومت جهانی]] از مهمترین اهداف [[قیام جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} است. | |||
*یکی از ویژگیهای [[دولت مهدوی]] {{ع}}، جهانی بودن آن است. | |||
*[[حکومت مهدی]]{{ع}}، شرق و غرب عالم را فرامیگیرد و آبادیای در [[زمین]] نمیماند، مگر اینکه گلبانگ محمدی از آن برمیخیزد و سراسر [[گیتی]] از عدل و داد آکنده میشود. در آن دوران به دست آن حضرت، [[آرمان]] والای تشکیل [[جامعه]] بزرگ بشری و [[خانواده]] انسانی تحقّق میپذیرد و آرزوی دیرینه همه [[پیامبران]]، [[امامان]]، [[مصلحان]] و انساندوستان برآورده میشود. | |||
*[[امام رضا]]{{ع}} از پدرانش از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "[[خداوند]] سبحانه و تعالی در شب [[معراج]] در بخشی از بیانی طولانی فرمود: و به درستی [[زمین]] را به وسیله واپسین آنان [[ائمه]]{{عم}} از دشمنانم [[پاک]] خواهم ساخت و تمام گستره [[زمین]] را در [[فرمانروایی]] او قرار خواهم داد ...."<ref> {{عربی|" وَ لَأُطَهِّرَنَ الْأَرْضَ بِآخِرِهِمْ مِنْ أَعْدَائِي وَ لَأُمَلِّكَنَّهُ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا "}}، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲، ح ۲۲؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵، ح ۱. همچنین ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۳۲، ح ۹۱</ref> | |||
*در دوران [[رهبری]] [[امام مهدی]]{{ع}}، با ایجاد [[مدیریت]] و [[حاکمیت]] یگانه برای همه اجتماعات، نژادها و منطقهها، یکی از عوامل اصلی تضاد و [[جنگ]] و [[ستم]] از بین میرود<ref> محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۶۲</ref>. | |||
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "[[پیشوایان]] پس از من [[دوازده]] نفرند؛ نخستین آنان تو هستی ای [[امام علی|علی]] و واپسین آنان [[امام مهدی|قائم]] است؛ همو که [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر دستانش مشارق و مغارب [[زمین]] را [[فتح]] خواهد کرد"<ref> {{عربی|" الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَنْتَ يَا عَلِيُ، وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِي يَفْتَحُ اللَّهُ- تَعَالَى ذِكْرُهُ- عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا"}}، شیخ صدوق، الامالی، ص ۹۷، ح ۹؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۰۲؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۹۸</ref>. | |||
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز در این باره فرمود: " سپس خدای عز و جل او را ظاهر سازد و مشرقها و مغربهای [[زمین]] را به دست او بگشاید و ...."<ref>{{عربی|" ثُمَ يُظْهِرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ فَيَفْتَحُ اللَّهُ عَلَى يَدِهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا "}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۱۵، ح ۳۱</ref> | |||
*این [[امید]] به آمدن [[مصلح جهانی]]، ریشه در افکار و [[عقاید]] تمام [[اقوام]] و ملل دارد و کم و بیش به گونههای متفاوت همه جا وجود دارد؛ اما در [[تفکر]] [[شیعی]] به طور روشن و شفاف مطرح است. در این [[تفکر]]، [[امام]] [[منتظر]] و [[منجی]] نهایی، زنده است و روزی به [[فرمان خداوند]] سبحانه و تعالی [[ظهور]] کرده و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد. بر اساس دیدگاه "تشکیل [[حکومت جهانی]]"، با [[ظهور]] [[امام]] [[غایب]]{{ع}}، [[اسلام]]، یگانه [[دین حق]] و کامل و دارای [[شریعت]] جامع، مقبول همگان خواهد شد. در آن زمان [[ستمگران]] و [[جباران]] از مسند [[قدرت]] به زیر کشیده میشوند. پس از آن [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] با [[زعامت]] و [[رهبری]] [[امام]] [[معصوم]] و [[عادل]] برپا شده و [[عدالت]] بر بنیاد [[دیانت]] و [[اخلاق]] در مقیاسی جهانی [[اجرا]] میگردد. | |||
*در برخی [[آیات]] [[قرآن]]، به این [[حاکمیت]] اشاره شده است و [[آیات]] مربوط به [[جهانی بودن اسلام]] نیز مؤید این معنا است. جهانی بودن [[دین اسلام]] و عدم اختصاص آن به [[قوم]] یا منطقه خاصّی، از ضروریات این [[آیین]] الهی است و حتی کسانی که [[ایمان]] به آن ندارند، میدانند که [[دعوت]] [[اسلام]]، همگانی بوده و به منطقه جغرافیایی خاصّی محدود نبوده است. | |||
*از جمله آیههایی که به [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[تفسیر]] شده، [[آیه]] ارسال است. در این [[آیه]] میخوانیم: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ }}<ref> او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد، تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.</ref>. [[آیه]] یادشده، با همین الفاظ در "سوره صف"، آمده و با تفاوت مختصری در "سوره [[فتح]]"، تکرار شده است و از رویدادی مهم خبر میدهد. این اهمیت، موجب تکرار آن شده است و از [[جهانی شدن اسلام]] و فراگیری این [[آیین]] بر روی [[زمین]] خبر میدهد. | |||
*شکی نیست در حال حاضر، این موضوع تحقق نیافته است؛ ولی این وعده حتمی [[خدا]] به تدریج در حال تحقق است. طبق [[روایات]]، [[تکامل]] این برنامه، هنگامی خواهد بود که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] کند و برنامه [[جهانی شدن اسلام]] را تحقق بخشد. [[شیخ صدوق]]، از [[امام صادق]]{{ع}}، در [[تفسیر]] این [[آیه]] [[نقل]] میکند: به [[خدا]] سوگند! هنوز [[تأویل]] این [[آیه]] نازل نشده و نخواهد شد، تا آنکه [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} [[خروج]] کند. وقتی او [[ظهور]] کرد، دیگر هیچ [[کافر]] به [[خدا]] و منکر امامی نمیماند؛ مگر اینکه از [[خروج]] آن حضرت ناراحت میشود. حتی اگر کافری در [[دل]] سنگی [[پنهان]] شود، آن سنگ میگوید: ای [[مؤمن]]! در [[دل]] من کافری [[پنهان]] شده است، مرا بشکن و او را بیرون بیاور و به قتل برسان<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۷۰</ref>. | |||
*در [[تفسیر قمی]] آمده است: این [[آیه]] درباره [[امام مهدی|قائم آل محمد]]{{صل}} نازل شده و اینکه درباره آن حضرت نازل شده، بدین معنا است که [[خروج]] او [[تأویل]] این [[آیه]] است. از [[روایت]] [[شیخ صدوق]] هم این برداشت استفاده میشد. | |||
*افزون بر این، شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به سران کشورها مانند قیصر [[روم]] و [[پادشاه]] [[ایران]] و [[فرمانروایان]] [[مصر]] و حبشه و [[شامات]] و نیز به رؤسای قبایل گوناگون [[عرب]] و ... [[نامه]] نوشت همگان را به پذیرفتن این [[دین]] [[مقدس]] [[دعوت]] کرد و از پیامدهای وخیم [[کفر]] و رویگردانی از [[اسلام]]، بر حذر داشت. | |||
*اگر [[دین اسلام]] جهانی نبود، چنین [[دعوت]] عمومی انجام نمیگرفت و دیگر [[اقوام]] و امتها هم برای عدم پذیرش، عذری میداشتند<ref> محمد تقی مصباح، آموزش عقاید، ج ۲، ص ۱۱۶</ref>. | |||
*مبانی و مقدماتی که ناگزیر به [[آرمان]] [[حکومت واحد جهانی]] [[شیعی]] میانجامد، از این قرار است: | |||
#'''[[اعتقاد]] به [[برتری]] [[اسلام]] و جهانی بودن آن:''' به [[اجماع]] تمام [[مسلمانان]]، [[اسلام]] دینی است که در واپسین حلقه از سلسله طولانی [[نبوت]] ظاهر شده و از هرجهت کاملترین و جامعترین دینها است و تا [[روز قیامت]] نیز [[بشریت]] را از هر جهت [[کفایت]] میکند. [[دین اسلام]]، روزی تمام انسانها را پیرو و [[مطیع]] خود خواهد کرد و بدین ترتیب [[جهان]] در تسخیر آموزههای بلند و آسمانی [[اسلام]] در خواهد آمد. از آیاتی چون: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ }}<ref> در حقیقت، دین نزد خداوند سبحانه و تعالی همان اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ }}<ref> و هرکه جز اسلام، دینی دیگر جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ }}<ref> امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم؛ سوره مائده، آیه:۳.</ref>، {{متن قرآن| مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ }}<ref> محمد، پدر هیچیک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ سوره احزاب ، آیه: ۴۰.</ref>، {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء ، آیه: ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ }}<ref> او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.</ref> به دست میآید که [[مسلمانان]]، به [[حقانیت]]، [[جامعیت]]، [[خاتمیت]]، [[جهان]] شمولی و سرانجام جهانگستری و [[پیروزی]] و [[غلبه]] نهایی آن دست خواهند یافت. | |||
#'''[[اعتقاد]] به مهدویت:''' چیرگی [[اسلام]] بر تمام [[ادیان]] و مکاتب و [[استیلا]] بر [[جباران]] و فرمانروایان غیر الهی و تأسیس [[حکومت جهانی]]، لازمه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]] و [[ظهور منجی]] [[دادگستر]] است. از نگاه [[شیعیان]]، [[تاریخ اسلام]] پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با حذف [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] او{{عم}}، در حوزه [[سیاست]] و [[حکومت]] به [[انحراف]] گرایید و پیامدهای منفی متعددی نیز در پی داشت که یکی از آنها محرومیت [[جامعه]] از [[رهبری]] معنوی و آسمانی است؛ چرا که [[امام علی]]{{ع}} و پس از او بقیه [[امامان]] [[دوازدهگانه]]، [[پیشوایان]] دینی- [[سیاسی]] بر [[حق]] و دارای [[حق]] [[خلافت]] و [[امامت]] انحصاریاند. دیگران- هر کس باشد- غاصب [[حق]] معصوماند و لذا [[جائر]] و [[باطل]] میباشند. این [[انحراف]] تاکنون ادامه پیدا کرده است. از آنجا که [[شیعیان]] دوازده امامی در عصر [[امامان]]، هرگز به [[قدرت]] و تأسیس [[دولت]] دست نیافتند، منتظرند که واپسین بازمانده از [[امامان]]{{عم}} که از سال ۳۲۹ ق [[غیبت کبرا]] برای او آغاز شده است، [[ظهور]] کند و [[تاریخ اسلام]] و در نهایت [[تاریخ]] [[انسان]] را به مسیر طبیعی و الهیاش بازگرداند. در آن عصر، [[اسلام]]، عزیز، مسلّط و همگانی میشود و [[مسلمانان]]، قدرتمند و بر [[جهان]] چیره میگردند. طبق این [[تفسیر]]، تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] اجتناب ناپذیر خواهد بود. | |||
==ویژگیها و اختیارات [[مهدی]] منتظر== | |||
*در [[منابع روایی]] اسلامی "به ویژه [[شیعی]]"، از ویژگیها، اختیارات و عملکردهایی یاد شده است که آنها جز با تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] محقق نخواهند شد؛ از جمله گفته شده است: [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[ستم]] و [[جور]] را برای همیشه برمیاندازد و [[عدالت]] و [[دین حق]] را در سطح [[جهان]] برای همیشه مستقر میکند. در برخی [[روایات]]، از اختیارات [[قدرت]] و امکانات مطلق و جهانی [[امام]] [[غایب]] یاد شده است که نتیجه آن، چیرگی بر [[جهان]] و [[تشکیل حکومت]] مقتدر جهانی است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] ما، با درانداختن [[بیم]] و هراس در [[دل]] [[ستمگران]] [[یاری]] میشود، با پشتیبانی و [[حمایت]] از سوی [[خداوند]] سبحانه و تعالی تأیید میگردد. [[زمین]] برایش خاضع و [[تسلیم]] میشود، گنجها برایش [[آشکار]] و نمایان میشود. [[حکومت]] او شرق و غرب عالم را فرا میگیرد. [[خداوند]] سبحانه و تعالی به وسیله او دینش را بر همه دینها چیرگی میبخشد؛ هرچند [[مشرکان]] را ناخوشایند باشد. در [[عصر ظهور]] در [[زمین]] خرابی و ویرانیای نمیماند، مگر آنکه آباد میشود. [[عیسی بن مریم]]{{ع}} فرود آید و پشت سر او [[نماز]] گزارد<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۱، ح ۱۶</ref>. | |||
*بر این اساس، [[حکومت جهانی]] واحد از دیرباز به عنوان یکی از باورهای مسلّم [[شیعی]] و یکی از نیازهای [[بشر]] مطرح بوده است. اکنون نیز [[شیعیان]] امامی در [[انتظار]] روزی به سر میبرند که چنین حکومتی، با [[ظهور منجی]] [[غایب]] تشکیل شود و [[تاریخ]] [[بشر]] در مسیر [[حق]] قرار گیرد و [[بشریت]] از [[برکات]] واقعی و همهجانبه آن بهرهمند شوند. | |||
*با اینکه آرمانهایی چون عدل جهانی و [[حکومت جهانی]] سابقهای دیرینه دارد؛ اما در قرن اخیر به دلیلهای خاصّ [[سیاسی]]، فرهنگی و اجتماعی- به ویژه گسترش ارتباطات- [[آرمان]] [[جهانی شدن]] تشدید و تقویت شده و عملیتر به نظر میرسد. در جنبشهای اسلامی معاصر نیز بار دیگر [[آرمان]] دیرین جهانی و چیره شدن [[اسلام]] با [[قدرت]] تمام مطرح شده و مفاهیمی چون [[دین جهانی]]، [[عدل]] جهانی، [[حکومت جهانی]] یا بین الملل اسلامی و ... گسترش یافته است. | |||
*آرمانهای یاد شده در میان [[شیعیان]] در سطح گستردهتر مطرح و تقویت شده و اکنون در دوران پس از [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] و تشکیل [[جمهوری اسلامی]] در [[ایران]]، از آن آرمانها- از جمله [[حکومت]] واحد جهانی- [[تبلیغ]] میشود. | |||
*برخی از ویژگیهای [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}: | |||
#این [[حکومت]] دارای [[رهبری]] است که [[مشروعیت]] خود را از [[پروردگار]] متعال گرفته و از هرگونه [[خطا]] و [[عصیان]] به دور است. افزون بر این، کسانی که او را در اجرای [[حکومت جهانی]] [[یاری]] خواهند کرد، انسانهایی هستند [[برگزیده]] و دارای صفات [[اخلاقی]] ویژه که این خود بر عظمت این [[حکومت]] میافزاید. | |||
#در [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} قانونگذار [[خداوند]] سبحانه و تعالی است، از اینرو تمام نیازهای مادی و معنوی انسانها مورد توجه واقع شده و از هرگونه [[خطا]] دور خواهد بود. | |||
#محور تمام [[قوانین]] در [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[امور دینی]] و [[اخلاقی]] است؛ در حالی که تمام نیازهای مادی و معنوی [[بشر]] در تمام [[قوانین]] مورد توجه واقع شده است. | |||
#[[دانش]]، در [[دولت]] مهدوی در کل [[جامعه بشری]] گسترش مییابد و هرگز در انحصار عدهای خاص نخواهد بود؛ از اینرو همگان از دانشی بس ارجمند برخوردار خواهند بود. البته از این [[دانش]] نیز در راه رشد و تعالی [[جامعه بشری]] استفاده خواهد شد، نه در راه [[ستم]] و تعدی به دیگران. | |||
#[[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بر عالیترین اندیشههای عاقلانه مبتنی است؛ چرا که در آن [[دولت]] مبارک است که [[عقول]] بشری به [[کاملترین]] وجه امکان رشد خواهد کرد. | |||
#[[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} مبتنی بر بهرهمندی عاقلانه، عالمانه و عابدانه از همه منابع موجود و ظرفیتهای ممکن در کره [[زمین]] است و این بدان معنا است که [[مردم]] در عین بهرهمندی از تمام مواهب الهی هرگز گرد [[اتراف]] و [[اسراف]] نمیگردند. افزون بر آن، با وجود [[فراوانی نعمت]]، حالت استغنایی در [[روح]] انسانها بوجود میآید که باعث میشود با وجود در [[اختیار]] داشتن موهبتهای فراوان هرگز دست به طغیان و [[عصیان]] نزنند. | |||
*در [[جامعه مهدوی]]، به سبب وجود تمام شرایط ممکن، راه رشد و تعالی به سوی [[پروردگار]] بر همگان باز خواهد بود و در عین [[اختیار]] داشتن، همگان بر دینی توحیدی و باوری الهی خواهند بود. | |||
*از دستاوردهای مهم برپایی [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}: | |||
#'''امنیت:''' [[امنیت]] مصدر جعلی از ریشه "ا م ن"، و با مشتقاتی مانند: [[ایمان]]، ایمنی و استیمان، به کار برده میشود. [[امنیت]] در لغت فارسی به ایمن شدن، در [[امان]] بودن و بیبیمی<ref> محمد معین، فرهنگ فارسی، ص ۱۲۲</ref>، [[اطمینان]] خاطر یافتن و برطرف شدن [[ترس]] و [[بیم]]<ref> محمد بندریگی، فرهنگ بندر ریگی، ص ۳۲۳</ref>، معنا شده است. و در زبان عربی به معانی پرشماری آمده است. برخی امن و [[امنیت]] را در اصل به معنای [[آرامش]] [[نفس]] و از بین رفتن [[ترس]] دانسته<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۵</ref>، برخی با ذکر مثال {{عربی|" أمن زید الأسد أمنا"}} معنای [[امنیت]] را [[آرامش]] و زوال [[ترس]] یاد نموده است. آنگاه این واژه را هم از نظر وزن و هم از نظر معنا همانند " سلم" دانسته است<ref> فیومی، المصباح المنیر، ص ۲۴</ref>. و برخی دیگر امن را به ضد [[ترس]] و [[خوف]] معنا کرده، و مأمن را موضع بدون [[ترس]] دانسته است<ref> خلیل بن احمد، العین، ج ۸، ص ۳۷۷</ref>. آنچه از مجموع دیدگاه اهل لغت به دست میآید، اینکه [[امنیت]] به معنای [[آرامش]]، نترسیدن، [[وحشت]] نداشتن و اضطراب نداشتن است. با توجه به معانی لغوی، میتوان گفت "امن" شامل دو جهت ایجابی و سلبی میشود. ایجاب در آنجا که [[سخن]] از [[اطمینان]]، [[آرامش]] فکری و روحی است، و سلب در آنجا که نبود [[ترس]]، دلهره و نگرانی مقصود است. [[امنیت]] از امور اساسی است که در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی [[انسان]] به گونهای قابل توجه، مورد نیاز است. و آموزههای [[قرآن]] - بدان جهت که پاسخگوی نیازهای واقعی انسانهاست- بدین مهم نیز توجه شایستهای نموده است. پیوند تنگاتنگ و محکم این واژه با کلمههای [[اسلام]]، [[ایمان]] و [[مؤمن]] گویای اهمیت فوق العاده [[امنیت]] است. روایتهای بسیاری از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} وارد شده که خود و [[اهل بیت]] را مایه [[امان]] ساکنان [[زمین]] به شمار آوردهاند<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۰۵</ref>. بدین ترتیب، حضور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}- چه به صورت [[پنهان]] و چه به صورت [[آشکار]] و در زمان قیام- مایه بارش [[فیض]] و نعمتهای الهی به سوی [[مردم]] است. طبیعی است در دوره [[حکومت مهدوی]]، این جریان به کمال خود خواهد رسید و همه موانع موجود بر سر اتصال [[فیض]] میان [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[مردم]] از طریق [[امام]]، برطرف خواهد شد<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۴</ref>. | |||
#'''[[آبادانی]] جهان:''' از مهمترین ویژگیهای [[جهان]] [[در آستانه ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، پر شدن [[زمین]] از [[ظلم]] و [[بیداد]] است. مهمترین پیآمد این ستمگریها، خرابههایی است که برای انسانهای فرودست و [[ستم]] کشیده به جای خواهد ماند؛ اگرچه اندکشماری [[انسان]] [[ستمگر]]، از دنیایی به ظاهرآباد برخوردار خواهند بود. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} با برپایی نظامی جهانی بر پایههای [[عدل و قسط]]، همه ویرانههای [[جهان]] را آباد خواهد ساخت. و دست [[ستم]] [[ستمگران]] را از زندگی [[مستضعفان]] برای همیشه کوتاه خواهد کرد. [[امام باقر]]{{ع}}، در این باره فرمود: "روی [[زمین]]، خرابهای باقی نمیماند، جز اینکه آباد میشود"<ref> {{عربی|" فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا عُمِر"}}، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۴؛ نیز: ر</ref> ک: ابن منادی، الملاحم و الفتن، ص ۹۹</ref>. و [[خداوند]] سبحانه و تعالی در [[قرآن]] وعده فرموده است چنانچه مردمان [[ایمان]] بیاورند و پروا پیشه کنند، درهای برکتهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر ایشان گشوده خواهد شد و [[جامعه عصر ظهور]]، بیگمان توحیدیترین [[جامعه]] در [[تاریخ]] انسانهاست و این [[وعده خداوند]] تحقق خواهد یافت. روشن است که این [[آبادانی]] نه فقط در جنبههای مادی که در جنبههای معنوی زندگی فردی و اجتماعی انسانها، در پرتو آن [[حکومت عدل جهانی]] رخ خواهد نمود. این [[آبادانی]] در کنار دیگر ویژگیها، زندگی را در آن دوران به گونهای فراهم خواهد کرد که مردمان آرزومند زنده شدن درگذشتگان خویش میشوند<ref> عماد الدین طبری، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص ۲۵۰</ref>. | |||
==مدت [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}== | |||
*گویی بنابراین بوده است که مدت دقیق [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}- مانند برخی موضوعات دیگر مربوط به آن حضرت- به روشنی بیان نشود. روایاتی که از [[معصومان]]{{عم}}- اعم از [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]- در دست است، دیدگاههای متفاوتی را در اینباره، [[نقل]] کردهاند. اگرچه با یک بررسی عمیق میتوان نظرهای پرشماری ارائه کرد<ref> البته برخی از این دیدگاهها، مستند روایی محکمی ندارد</ref>. اما به طور عمده [[روایات]] به چهار دیدگاه کلّی قابل تقسیم است: | |||
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را هفت سال و [[حدود]] هفت سال، ذکر کردهاند: این دیدگاه، به ویژه در [[روایات]] [[اهل سنت]]<ref> مسند احمد، ج ۳، ص ۲۸</ref> بسیار به چشم میخورد و در برخی از [[منابع روایی]] [[شیعی]] نیز با [[سند]] [[راویان]] [[اهل سنت]] مورد اشاره قرار گرفته است. [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار]] از [[ابو سعید خدری]] [[نقل]] کرده که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: [[امام مهدی|مهدی]]- با پیشانی بلند و بینی کشیده- از من است. [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] سرشار میسازد آن گونه که از [[بیداد]] و [[ستم]] آکنده شده باشد. هفت سال [[حکومت]] میکند<ref>{{عربی|" الْمَهْدِيُ مِنِّي أَجْلَى الْجَبْهَةِ أَقْنَى الْأَنْفِ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَمْلِكُ سَبْعَ سِنِينَ"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۹۰</ref>. آنگاه پس از اشاره به [[حسن]] بودن [[روایت]] مینویسد: این [[روایت]] را [[حافظ أبو داود سجستانی]] در صحیح خود و غیر او از [[راویان]] بزرگ [[حدیث]] همچون طبرانی و دیگران [[نقل]] کردهاند. جالب توجه اینکه تمام روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را هفت سال ذکر کردهاند به [[روایت]] [[ابو سعید خدری]] برمیگردد. البته در برخی [[روایات]] بین هفت و هشت و نه سال [[تردید]] شده است<ref> ابن ابی شیبة، المصنف، ج ۱۵، ح ۱۹۴۸۴</ref>. این نامعین بودن به دو گونه است: الف. به دلایلی در [[کلام]] [[معصوم]]{{ع}} به صورت نامعین ذکر شده است. ب. در [[کلام]] [[معصوم]]{{ع}} معین شده و [[تردید]] از [[راوی]] است. برخی از اینکه مدت [[حکومت]] در [[روایات]] یاد شده هفت سال ذکر شده به شگفت آمده، دنبال توجیه آن برآمدهاند. به ویژه که در برخی [[روایات]] نیز سخنی بس تعجببرانگیز دیدهاند. و آن اینکه [[شیخ طوسی]] روایتی [[نقل]] کرده از [[فضل]] از [[عبد اللّه بن القاسم الحضرمی]] از [[عبد الکریم بن عمرو الخثعمی]] که گفت: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: چه مدت [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} [[حکومت]] خواهد کرد؟ فرمود: هفت سال. که به سالهای شما هفتاد سال میشود<ref>{{عربی|" كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ قَالَ سَبْعَ سِنِينَ يَكُونُ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۷۴</ref>. البته سخنان فراوانی در توجیه این [[روایت]] - که اساس روایاتی از این قبیل است- به میان آوردند که برخی شگفتآورتر از خود [[روایت]] است. افزون بر آنکه در [[سند]] [[روایت]] [[عبد اللّه بن القاسم الحضرمی]]<ref> نجاشی، رجال، ص ۲۲۶؛ نیز ر. ک: علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص ۳۷۰، سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۳۰۴؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۴۱؛ علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص ۲۴۱؛ ابن غضایری، رجال، ج ۴، ص ۴۷</ref> و [[عبد الکریم بن عمرو الخثعمی]]<ref>[[شیخ طوسی]]، رجال الطوسی، ص ۳۳۹؛ سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۷۱</ref>، به شدت تضعیف شدهاند؛ هیچ عقلی چنین تحولی را نمیپذیرد. چرا که [[نظام]] امروزین [[آفرینش]]، [[نظام]] احسن است و لزومی ندارد به گونهای که میگویند تغییر داده شود. | |||
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را [[نوزده سال]] گفتهاند: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[حکومت]] [[قائم]]، [[نوزده سال و چند ماه]] خواهد بود<ref> نعمانی، الغیبة، ص ۳۳۱</ref>. | |||
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را [[چهل]] سال دانستهاند<ref> ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۵۸</ref>. | |||
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را [[سیصد و نه سال]] ذکر کردهاند<ref> ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۴۱</ref>. | |||
*برخی این تفاوت را اشاره به مراحل و دورانهای [[حکومت]] آن حضرت میدانند<ref> ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴</ref>؛ ولی به هرحال، [[داوری]] نهایی درباره مدت [[حکومت]] آن حضرت- به [[دلیل]] نبود [[اخبار]] و منابع کافی- امکانپذیر نیست. اما با این حال میتوان چنین نتیجه گرفت: قطع نظر از [[روایات اسلامی]]، مسلم است که این همه آوازهها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست؛ بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که [[ارزش]] این همه [[تحمل]] زحمت و کوشش را داشته باشد<ref> ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴</ref>. | |||
*البته این مدت - هر [[قدر]] باشد- در مقایسه با کل [[تاریخ]]، بسیار ناچیز است. اینجا پرسش جدیدی رخ مینماید که آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل [[تاریخ]]، دردها و رنجهای انسانها را در طول [[تاریخ]] جبران میکند؟ در پاسخ میتوان گفت: [[فلسفه]] [[امام مهدی]]{{ع}} همانند [[فلسفه بعثت]] [[انبیا]] و [[رسولان الهی]] است. منظور از برانگیخته شدن [[رسولان الهی]]، [[ابلاغ]] دستورهای [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[نصب]] مشعل فروزان [[هدایت]] بر سر راه کاروان [[بشریت]] است. طولانی یا کوتاه بودن مدت [[ابلاغ]] [[رسالت]]، به اصل آن آسیب نمیرساند. دوران [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بیست و سه سال بود؛ ولی واپسین [[پیام]] الهی را [[ابلاغ]] کرد و این مشعل [[هدایت]] را برافروخت. از سوی دیگر، میتوان به مدت [[نبوت]] [[حضرت نوح]]{{ع}} اشاره کرد که بر خلاف مدت طولانی آن، به [[دلیل]] عدم تحقق شرایط مساعد، نتیجه قابل توجهی به بار نیاورد. | |||
*دوران [[امامت]] و [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز چنین است. مقصود اصلی [[ابلاغ]] [[رسالت الهی]] و تحقق بخشیدن به [[حکومت جهانی]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[حاکمیت]] [[مستضعفان]] است؛ هر چند در مقایسه با کل [[تاریخ]]، سالیانی محدود باشد. افزون بر آن، [[شیعه]] با [[اعتقاد]] به [[رجعت]]، [[بهترین]] پاسخ را به محدود بودن مدّت [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} داده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۷۲ - ۱۸۴.</ref>. | |||
==حکومت جهانی در موعودنامه== | |||
*"[[دولت کریمه]]" از بارزترین ویژگی [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. [[آرمان]] تشکیل حکومتی عدلپرور و فضیلتگستر و تحقّق جامعهای حقمحور، اندیشمندان بسیاری را بر آن داشته که به طرّاحی مدل آن شهر طلایی و ایدهآل بپردازند و [[جامعه بشری]] را بدان [[بشارت]] دهند یا برای نیل به آن [[تشویق]] کنند. افلاطون نقشه "اتوپیا" را تهیه کرد. فارابی تابلوی "[[مدینه فاضله]]" را ترسیم کرد. توماس کامپا نلّا، ماکت "شهر [[آفتاب]]" یا "[[کشور]] خورشیدی" را طراحی کرد. تاموس مور "[[بهشت]] زمینی" را نوید داد. و کارل مارکس "[[جامعه]] بیطبقه" را وعدهگاه آخرین منزل [[تاریخ]] دانست. | |||
*باری همه [[انسانها]] که [[فطرت]] تکاملجو و کمالطلبشان، انان را از وضع نامطلوب کنونی [[حاکم]] بر [[جوامع بشری]] گریزان ساخته، به نیکشهری میاندیشند که بستر مناسبی را برای شکوفایی گرایشهای عمیق فطری [[آدمی]] و رشد [[فضایل]] ناب انسانی فراهم سازد. اینجاست که [[مکتب]] [[اسلام]] که دستورالعملِ جامعِ حیات [[طیبه]] بوده، موهبت "[[امید]]" را در سه مرحله به خیر الامم ([[امت]] [[رسول الله]] {{صل}}) ارزانی داشته است: | |||
#[[لزوم]] [[امید]] داشتن به مدد و [[رحمت]] الهی {{متن قرآن|وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ}}<ref>سوره یوسف، ۸۷.</ref>، | |||
#وعده [[وراثت]] و [[امامت]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>سوره قصص، ۵.</ref>، | |||
#تأمین ضمانت اجرایی وعده فوق با [[ظهور منجی]] آخر الزّمان، [[مهدی موعود]] {{ع}} و تشکیل آرمانشهر آسمانی "[[دولت کریمه]]" به دست حضرتش {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>سوره هود، ۸۶.</ref>. | |||
*آری پس از تحقق [[وعده الهی]] و [[ظهور]] [[حکومت عدل]] [[مهدی]] {{ع}}، آرمانشهر حقیقی و "[[دولت کریمه]]" شکل میگیرد و تمام افراد از مزایای [[حقوق]] و [[عدالت اجتماعی]] برخوردار میشوند و در پرتو آن [[دولت]]، [[توحید]] و [[ایمان]] در سراسر [[زمین]] [[حکومت]] میکند. در [[دعای افتتاح]] هم میخوانیم: {{عربی|"اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ..."}}<ref>مفاتیح الجنان، [[دعای افتتاح]].</ref>؛ خدایا، ما با یک دنیا اشتیاق، دولت کریمه را از تو میخواهیم<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۵.</ref>. | |||
==حکومت امام مهدی در فرهنگنامه آخرالزمان== | |||
*[[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}}، [[پس از ظهور]] خواهد بود، که بعد از اتمام [[جنگها]] و پایان یافتن [[سلطنت]] [[جور]] و از بین رفتن [[مشرکین]] و [[کفار]] شروع میشود. [[حکومت]] [[حضرت]] ابتدای [[شکوفایی]] [[جهان]] و آغاز پیدایش یک [[مدینه فاضله]] [[حقیقی]] در [[دنیا]] میباشد. بدون [[شک]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} سالهایی را [[پس از ظهور]] و [[قیام]] بر روی [[زمین]] [[حکومت]] خواهند نمود [[ظهور]] [[منجی آخرالزمان]] و [[حکومت]] او بر روی [[زمین]] در میان همه [[امتها]] امری قطعی است. در [[روایات شیعه]] مدت این [[حکومت]] بسیار مختلف آمده است. مدت [[سلطنت]] [[حضرت]] را از دو سال تا سیصد و بیست و دو سال ذکر نمودهاند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، صص ۱۸۸ ـ ۱۸۵، صص ۴۸۴ ـ ۴۸۱.</ref>. در بعضی [[احادیث]] بیان شده که سالهای [[حکومت]] [[حضرت]] بسیار طولانی است و هر سال از [[حکومت]] [[حضرت]] برابر ده سال امروزی است<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۸۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] مدت [[حکومت]] [[حضرت]] را بسته به [[اراده]] و خواست [[خداوند]] میداند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۸۴ و بحار الانوار: ج ۵۳، ص ۳۴.</ref>. | |||
*[[امام رضا]]{{ع}} فرمود: نشانه [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} این است که در سن [[پیری]] [[ظهور]] خواهد کرد، اما در چهره [[جوانی]] [[چهل]] ساله [[آشکار]] خواهد شد. [[حضرت]] با گذشتن شب و روز پیر نمیشود و همین گونه خواهد بود تا [[زندگی]] [[حضرت]] به پایان برسد<ref>نجم الثاقب، ص ۱۵۴.</ref>. در [[روایات]] از [[حکومت]] [[حضرت]] با [[اسامی]] مختلفی یاد شده است و یکی از بشارتهای [[آخرالزمان]] برقراری آن [[حکومت]] [[عدالت]] گستر است. "[[دولت حق]]" "[[دولت کریمه]]" از القابی است که برای [[حکومت]] آن جناب فرمودهاند. در [[دعای افتتاح]] میگوییم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ}}؛ خداوندا ما مشتاقانه به درگاهت التماس میکنیم که [[دولت کریمه]] را برقرار فرمایی. | |||
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: اگر از روز و شب این [[دنیا]]، جز یک روز و شب باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن را تا جایی طولانی خواهد کرد که مردی از [[اهل بیت]] من، یعنی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند و به [[حکومت]] برسد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۰.</ref>. مردی [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} رسید و از [[برادران]] و [[فرزندان]] خود به آن [[حضرت]] شکایت کرد. [[امام]]{{ع}} فرمود: بدانید! [[حق]] دولتی برقرار خواهد کرد و [[باطل]] نیز دولتی خواهد داشت، این دو [[حکومت]] هر کدام در [[حکومت]] دیگری [[خوار]] هستند و کمترین جفایی که در [[دولت]] [[باطل]] به [[مؤمنین]] میرسد، نااهلی [[فرزندان]] و جفای [[برادران]] است و کسی که در زمان برقراری [[حکومت]] [[باطل]] (و از سوی [[باطل]]) به [[آسایش]] رسیده باشد، پیش از [[مرگ]] از او بازستانده خواهد شد و این یا با مریضی است و یا نقصی در [[مال]] و یا [[اولاد]] او، [[خداوند]] این گونه میکند تا [[مؤمن]] برای شرکت در [[دولت حق]] [[خالص]] شود و [[بهره]] او از [[دولت حق]] فزون باشد، پس [[بشارت]] [[باد]] تو را. در روایتی دیگر [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: برای [[اهل حق]] (یعنی [[ائمه]]{{عم}}) دولتی مقرر شده است که [[خداوند]] به یکی از ما [[اهل بیت]] (یعنی [[حضرت مهدی]]{{ع}}) خواهد داد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۴.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، در [[دولت]] و [[حکومت]] [[باطل]] را از بین میبرد (و [[دولت حق]] برگزار خواهد شد)<ref>روضه کافی: ص ۲۸۷.</ref>. | |||
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در [[جنگ جمل]] [[حضرت علی]]{{ع}} روشی را در پیش گرفت که برای [[شیعیان]] آن [[حضرت]] [[نعمت]] بزرگی تلقی میشد، نعمتی که از تمام [[دنیا]] بزرگتر است، زیرا او از [[اصحاب جمل]] کسی را به [[اسارت]] نگرفت، چون اگر از آنها [[اسیر]] میگرفت، آنان نیز از [[شیعیان]] [[حضرت]] افرادی را به [[اسارت]] میگرفتند. سپس [[حضرت]] فرمود: اما [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[حکومت]] خود مانند روش [[حضرت علی]]{{ع}} در حکومتش [[رفتار]] نمیکند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[بزرگواری]] و امتنان با [[دشمنان]] [[رفتار]] میکرد زیرا میدانست چندی بعد آنان به [[حکومت]] میرسند (و تلافی میکنند) اما [[حضرت قائم]]{{ع}} مانند [[حضرت علی]]{{ع}} درحکومت خود [[رفتار]] نخواهد کرد زیرا میداند که پس از خود [[حکومت]] باطلی به [[قدرت]] نخواهد رسید و در [[حدیث]] دیگری فرمود: [[حضرت مهدی]]{{ع}} با [[شمشیر]] [[قیام]] میکند و [[دشمنان]] خود را از دم [[شمشیر]] میگذراند و آنان را به [[اسارت]] میگیرد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۵.</ref>. یکی از ویژگیهای مهم [[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}} این است که پس از ایشان [[حکومتی]] نخواهد بود؛ او آخرین کسی است که در [[دنیا]] دولتی را تأسیس مینماید. آری [[ائمه]]{{عم}} در رجعتهای مکرری که دارند در آن دوران به تخت [[سلطنت]] خواهند نشست و حکمفرمایی خواهند نمود و آن [[حکومت]] حقه [[محمد]] و [[آل محمد]]{{صل}} است. در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ}}<ref>«و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> به این مطلب اشاره شده است. البته در این [[سنت الهی]]، حکمتی نهفته است؛ زیرا با توجه به این که پس از تشکیل [[دولت حقه امام زمان]]{{ع}} در [[زمان ظهور]]، ممکن است برخی ادعا کنند که، اگر [[ولایت]] امور به آنها سپرده میشد، آنان نیز مانند [[حضرت مهدی]]{{ع}} میتوانستند [[عدالت]] را صددرصد برقرار سازند، بدین جهت [[خداوند]] پیش از [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، هر گروهی که میپندارند میتوانند عدلگستر جهانی باشد را به [[حکومت]] میرساند و مدتی زمام امور را به دست او میدهد تا برای خودش و دیگران ثابت شود آن کسی که میتواند با تکیه بر [[علم الهی]] [[عدالت]] محض را گسترش دهد و [[ظلم]] را از بنیان ریشه کن کند فقط [[حجت]] [[معصوم]] [[الهی]] است؛ زیرا برپایی [[حکومتی]] که هیچ گونه ظلمی در آن واقع نشود، [[نیاز]] به [[دانش الهی]] و [[علم غیب]] دارد و قدرتهای فوق بشری و [[خارقالعاده]] در [[زمان ظهور]] [[حضرت]] پدید خواهد آمد که [[عدالت]] را با تمام زوایای آن در گوشه گوشه عالم بسط خواهد داد. حتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، چون نمیخواست که به [[علم غیب]] عمل نماید و سعی در [[حکومت]] با روشی ظاهری و عادی داشت، بنابراین مجبور بود که بسیاری از ناملایمات را چشم پوشی کنند و [[تحمل]] نماید و در نهایت به دست یکی از [[خوارج]] به [[شهادت]] رسید، در حالی که میدانست او کیست و چه در نظر دارد. اما در [[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}}، بدون اقامه [[شاهد]] و با استفاده از [[علوم]] [[الهی]] هیچ گونه فرصتی برای جولان [[باطل]] داده نمیشود و [[باطل]] پیش از آنکه [[اقدام]] به فعالیتی کند، از بین میرود<ref>ر.ک: جدید، قضاوت، عدل.</ref>. | |||
*[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[دولت]] و [[حکومت]] ما [[اهل بیت]] در پایان همه [[دولتها]] قرار دارد و آخرین [[حکومت]] تشکیل شده در [[جهان]] خواهد بود. هر گروهی که بخواهد به [[حکومت]] برسد، پیش از ما به این [[منصب]] خواهند رسید، تا پس از [[حاکم]] شدن [[اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و روش [[حکومت]] آنان نگویند: اگر ما هم به [[پادشاهی]] میرسیدیم، همین گونه [[رفتار]] میکردیم. بنابراین [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده: {{متن قرآن|وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ}}<ref>«و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref><ref>غیبت طوسی: ص ۲۸۳ و ارشاد مفید: ص ۳۶۵ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۶.</ref>. در [[روایات]] از [[سیره]] و روش [[حکومت]] [[حضرت]] فراوان یاد شده است؛ در برخی میفرماید که دقیقاً مانند روش [[رسول خدا]]{{صل}} عمل مینماید و در برخی نیز میفرمایند که روشی [[جدید]] را اتخاذ میکند. این [[اختلاف]] از دو سو خواهد بود و تعارضی بین این دو دسته از [[احادیث]] نیست، زیرا در احادیثی که روش [[حضرت]] را روشی [[جدید]] و غیر از روش [[ائمه]] پیش از ایشان میداند، از آن دریچه به [[حکومت]] [[حضرت]] مینگرد که تقیّهها برداشته شده و [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[مأمور]] به رعایت امور ظاهری نیست بلکه به [[علم الهی]] خود عمل مینماید و بر اساس حقایق امور تصمیمگیری مینماید، و [[حضرت]] به [[قدرت الهی]] هر باطلی را از گردن کشی ساقط میکند و دیگر مجالی برای [[باطل]] نخواهد بود، چون زمان [[امتحان]] و [[فرصتها]] به پایان رسیده است و [[حق]] و [[باطل]] [[آزمایش]] خود را دادهاند و [[باطل]] محکوم به فنا خواهد بود. بنابراین اگر در روایاتی ما از [[مخالفت]] روش [[رفتاری]] [[حضرت]] با [[سیره رسول خدا]] میبینیم، از سنتی [[جدید]] سخن نمیگوید، بلکه شرایط عمل به [[سنتهای الهی]] تغییر مییابد و بر این اساس سنتهایی که پیش از این مشکلی در مسیر اجرای آن وجود داشته، اکنون بدون هیچ مانعی به [[اجرا]] درمیآید. | |||
*[[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} سؤال نمود: آیا زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] نماید، همانند [[رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] میکند؟ [[امام محمد باقر]]{{ع}} پاسخ داد: ای [[زراره]] هرگز! هرگز به روش [[رسول خدا]]{{صل}} عمل نخواهد کرد! [[زراره]] پرسید: جانم به قربان شما! چرا چنین میکند؟ [[حضرت]] فرمود: زیرا [[رسول خدا]]{{صل}} میان کسانی که به او [[ایمان]] میآوردند با [[بزرگواری]] و امتنان [[رفتار]] مینمود و میان [[مردم]] پیوند [[دوستی]] برقرار میکرد (و سعی میکرد با مهر و [[محبت]] و [[نرمش]] اختلافها را از بین ببرد). اما [[حضرت قائم]]{{ع}} در [[حکومت]] خود با [[شمشیر]] حکمفرمایی خواهد نمود؛ زیرا در دستوری که از جانب [[خداوند]] برای او آمده است، بدین گونه [[رفتار]] [[مأموریت]] یافته است. او از هیچ کس توبهای را نمیپذیرد (زیرا پس از [[اتمام حجت]] و پایان یافتن دوران [[آزمایش]] و فرارسیدن زمان مجازات توبهای قبول نخواهد شد) پس [[بدا]] به حال کسانی که با او به [[مخالفت]] برخیزند و با او [[دشمنی]] نمایند<ref>غیبت نعمانی: ص ۲۳۱ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۳۷۹.</ref>. | |||
*[[امام باقر]]{{ع}} در توصیف روش [[حاکمیت]] [[حضرت قائم]]{{ع}} در [[زمان ظهور]] فرمود: [[حضرت مهدی]]{{ع}} همانند [[رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] نخواهد کرد، و روشی را به کار میگیرد که [[رسول خدا]] برای جهانی کردن [[اسلام]] به کار گرفت. [[رسول خدا]]{{صل}} هر [[رفتاری]] را که در [[جاهلیت]] [[مردم]] انجام میدادند [[باطل]] اعلام کرد و در میان [[مردم]] به [[عدالت]] [[رفتار]] نمود. [[حضرت مهدی]]{{ع}} نیز همانند [[رسول خدا]]{{صل}} وقتی [[ظهور]] نماید. هر باطلی که در زمان [[صلح]] و پیش از [[قیام]] خود مقرر گشته است نابود میکند و [[عدالت]] را در میان [[مردم]] به [[اجرا]] میگذارد<ref>تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴.</ref>. | |||
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[مهدی]]{{ع}} مردی از [[فرزندان]] من است. او به [[سنت]] و روش من [[رفتار]] خواهد کرد و [[مردم]] را به [[شریعت]] من [[دعوت]] نموده و به سوی [[کتاب خدا]] [[راهنمایی]] میدهد<ref>بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۸۲.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۲۲۱.</ref>. | |||
==مقدمه== | |||
شاید دلپذیرترین مژدهای که [[حضرت خاتم الانبیاء]] [[محمد مصطفی]]{{صل}} در [[شب معراج]] از [[خداوند سبحان]] دریافت کرد، [[بشارت]] تحقق «تمدّن [[توحیدی]] [[مهدوی]]» و گسترش آن در سراسر [[جهان]] بوده است؛ [[پروردگار]] [[متعال]] در آن [[شب]] به [[حبیب]] خود چنین فرمود: [[زمین]] را به [[وسیله]] آخرین [[معصوم]]، از لوث دشمنانم [[پاک]] خواهم کرد و مشارق و مغارب [[زمین]] را تحت [[حکومت]] وی در خواهم آورد و بادها را مسخرش میکنم و ابرهای سخت را رامش میسازم و با [[جنود]] خود وی را [[نصرت]] خواهم کرد و با [[ملائکه]] خود به او مدد میرسانم تا [[پیام]] و [[فرمان]] مرا [[آشکار]] سازد و همه [[مردمان]] را بر گرد [[پرچم]] [[یکتاپرستی]] جمع آورد. آنگاه [[حکومت]] وی را استمرار خواهم بخشید و چرخه روزگار را میان اولیای خود به حرکت درخواهم آورد تا [[قیامت]] فرا رسد.<REF>علل الشرایع، ص ۶، ب ۷، ح ۱.</REF> | شاید دلپذیرترین مژدهای که [[حضرت خاتم الانبیاء]] [[محمد مصطفی]]{{صل}} در [[شب معراج]] از [[خداوند سبحان]] دریافت کرد، [[بشارت]] تحقق «تمدّن [[توحیدی]] [[مهدوی]]» و گسترش آن در سراسر [[جهان]] بوده است؛ [[پروردگار]] [[متعال]] در آن [[شب]] به [[حبیب]] خود چنین فرمود: [[زمین]] را به [[وسیله]] آخرین [[معصوم]]، از لوث دشمنانم [[پاک]] خواهم کرد و مشارق و مغارب [[زمین]] را تحت [[حکومت]] وی در خواهم آورد و بادها را مسخرش میکنم و ابرهای سخت را رامش میسازم و با [[جنود]] خود وی را [[نصرت]] خواهم کرد و با [[ملائکه]] خود به او مدد میرسانم تا [[پیام]] و [[فرمان]] مرا [[آشکار]] سازد و همه [[مردمان]] را بر گرد [[پرچم]] [[یکتاپرستی]] جمع آورد. آنگاه [[حکومت]] وی را استمرار خواهم بخشید و چرخه روزگار را میان اولیای خود به حرکت درخواهم آورد تا [[قیامت]] فرا رسد.<REF>علل الشرایع، ص ۶، ب ۷، ح ۱.</REF> | ||
نسخهٔ ۲۳ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۵
نویسنده: بهمنی
مقدمه
- تشکیل حکومت جهانی از مهمترین اهداف قیام جهانی حضرت مهدی(ع) است.
- یکی از ویژگیهای دولت مهدوی (ع)، جهانی بودن آن است.
- حکومت مهدی(ع)، شرق و غرب عالم را فرامیگیرد و آبادیای در زمین نمیماند، مگر اینکه گلبانگ محمدی از آن برمیخیزد و سراسر گیتی از عدل و داد آکنده میشود. در آن دوران به دست آن حضرت، آرمان والای تشکیل جامعه بزرگ بشری و خانواده انسانی تحقّق میپذیرد و آرزوی دیرینه همه پیامبران، امامان، مصلحان و انساندوستان برآورده میشود.
- امام رضا(ع) از پدرانش از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است: "خداوند سبحانه و تعالی در شب معراج در بخشی از بیانی طولانی فرمود: و به درستی زمین را به وسیله واپسین آنان ائمه(ع) از دشمنانم پاک خواهم ساخت و تمام گستره زمین را در فرمانروایی او قرار خواهم داد ...."[۱]
- در دوران رهبری امام مهدی(ع)، با ایجاد مدیریت و حاکمیت یگانه برای همه اجتماعات، نژادها و منطقهها، یکی از عوامل اصلی تضاد و جنگ و ستم از بین میرود[۲].
- پیامبر اکرم(ص) فرمود: "پیشوایان پس از من دوازده نفرند؛ نخستین آنان تو هستی ای علی و واپسین آنان قائم است؛ همو که خداوند سبحانه و تعالی بر دستانش مشارق و مغارب زمین را فتح خواهد کرد"[۳].
- امام صادق(ع) نیز در این باره فرمود: " سپس خدای عز و جل او را ظاهر سازد و مشرقها و مغربهای زمین را به دست او بگشاید و ...."[۴]
- این امید به آمدن مصلح جهانی، ریشه در افکار و عقاید تمام اقوام و ملل دارد و کم و بیش به گونههای متفاوت همه جا وجود دارد؛ اما در تفکر شیعی به طور روشن و شفاف مطرح است. در این تفکر، امام منتظر و منجی نهایی، زنده است و روزی به فرمان خداوند سبحانه و تعالی ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. بر اساس دیدگاه "تشکیل حکومت جهانی"، با ظهور امام غایب(ع)، اسلام، یگانه دین حق و کامل و دارای شریعت جامع، مقبول همگان خواهد شد. در آن زمان ستمگران و جباران از مسند قدرت به زیر کشیده میشوند. پس از آن حکومت جهانی اسلام با زعامت و رهبری امام معصوم و عادل برپا شده و عدالت بر بنیاد دیانت و اخلاق در مقیاسی جهانی اجرا میگردد.
- در برخی آیات قرآن، به این حاکمیت اشاره شده است و آیات مربوط به جهانی بودن اسلام نیز مؤید این معنا است. جهانی بودن دین اسلام و عدم اختصاص آن به قوم یا منطقه خاصّی، از ضروریات این آیین الهی است و حتی کسانی که ایمان به آن ندارند، میدانند که دعوت اسلام، همگانی بوده و به منطقه جغرافیایی خاصّی محدود نبوده است.
- از جمله آیههایی که به حکومت حضرت مهدی(ع) تفسیر شده، آیه ارسال است. در این آیه میخوانیم: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴾[۵]. آیه یادشده، با همین الفاظ در "سوره صف"، آمده و با تفاوت مختصری در "سوره فتح"، تکرار شده است و از رویدادی مهم خبر میدهد. این اهمیت، موجب تکرار آن شده است و از جهانی شدن اسلام و فراگیری این آیین بر روی زمین خبر میدهد.
- شکی نیست در حال حاضر، این موضوع تحقق نیافته است؛ ولی این وعده حتمی خدا به تدریج در حال تحقق است. طبق روایات، تکامل این برنامه، هنگامی خواهد بود که حضرت مهدی(ع) ظهور کند و برنامه جهانی شدن اسلام را تحقق بخشد. شیخ صدوق، از امام صادق(ع)، در تفسیر این آیه نقل میکند: به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد، تا آنکه قائم(ع) خروج کند. وقتی او ظهور کرد، دیگر هیچ کافر به خدا و منکر امامی نمیماند؛ مگر اینکه از خروج آن حضرت ناراحت میشود. حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ میگوید: ای مؤمن! در دل من کافری پنهان شده است، مرا بشکن و او را بیرون بیاور و به قتل برسان[۶].
- در تفسیر قمی آمده است: این آیه درباره قائم آل محمد(ص) نازل شده و اینکه درباره آن حضرت نازل شده، بدین معنا است که خروج او تأویل این آیه است. از روایت شیخ صدوق هم این برداشت استفاده میشد.
- افزون بر این، شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که پیامبر اکرم(ص) به سران کشورها مانند قیصر روم و پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و حبشه و شامات و نیز به رؤسای قبایل گوناگون عرب و ... نامه نوشت همگان را به پذیرفتن این دین مقدس دعوت کرد و از پیامدهای وخیم کفر و رویگردانی از اسلام، بر حذر داشت.
- اگر دین اسلام جهانی نبود، چنین دعوت عمومی انجام نمیگرفت و دیگر اقوام و امتها هم برای عدم پذیرش، عذری میداشتند[۷].
- مبانی و مقدماتی که ناگزیر به آرمان حکومت واحد جهانی شیعی میانجامد، از این قرار است:
- اعتقاد به برتری اسلام و جهانی بودن آن: به اجماع تمام مسلمانان، اسلام دینی است که در واپسین حلقه از سلسله طولانی نبوت ظاهر شده و از هرجهت کاملترین و جامعترین دینها است و تا روز قیامت نیز بشریت را از هر جهت کفایت میکند. دین اسلام، روزی تمام انسانها را پیرو و مطیع خود خواهد کرد و بدین ترتیب جهان در تسخیر آموزههای بلند و آسمانی اسلام در خواهد آمد. از آیاتی چون: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ ﴾[۸]، ﴿وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ ﴾[۹]، ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ﴾[۱۰]، ﴿ مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ﴾[۱۱]، ﴿ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۲]، ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ﴾[۱۳] به دست میآید که مسلمانان، به حقانیت، جامعیت، خاتمیت، جهان شمولی و سرانجام جهانگستری و پیروزی و غلبه نهایی آن دست خواهند یافت.
- اعتقاد به مهدویت: چیرگی اسلام بر تمام ادیان و مکاتب و استیلا بر جباران و فرمانروایان غیر الهی و تأسیس حکومت جهانی، لازمه اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی دادگستر است. از نگاه شیعیان، تاریخ اسلام پس از پیامبر اکرم(ص) با حذف امام علی بن ابی طالب(ع) و فرزندان معصوم او(ع)، در حوزه سیاست و حکومت به انحراف گرایید و پیامدهای منفی متعددی نیز در پی داشت که یکی از آنها محرومیت جامعه از رهبری معنوی و آسمانی است؛ چرا که امام علی(ع) و پس از او بقیه امامان دوازدهگانه، پیشوایان دینی- سیاسی بر حق و دارای حق خلافت و امامت انحصاریاند. دیگران- هر کس باشد- غاصب حق معصوماند و لذا جائر و باطل میباشند. این انحراف تاکنون ادامه پیدا کرده است. از آنجا که شیعیان دوازده امامی در عصر امامان، هرگز به قدرت و تأسیس دولت دست نیافتند، منتظرند که واپسین بازمانده از امامان(ع) که از سال ۳۲۹ ق غیبت کبرا برای او آغاز شده است، ظهور کند و تاریخ اسلام و در نهایت تاریخ انسان را به مسیر طبیعی و الهیاش بازگرداند. در آن عصر، اسلام، عزیز، مسلّط و همگانی میشود و مسلمانان، قدرتمند و بر جهان چیره میگردند. طبق این تفسیر، تشکیل حکومت واحد جهانی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
ویژگیها و اختیارات مهدی منتظر
- در منابع روایی اسلامی "به ویژه شیعی"، از ویژگیها، اختیارات و عملکردهایی یاد شده است که آنها جز با تشکیل حکومت واحد جهانی محقق نخواهند شد؛ از جمله گفته شده است: حضرت مهدی(ع) ستم و جور را برای همیشه برمیاندازد و عدالت و دین حق را در سطح جهان برای همیشه مستقر میکند. در برخی روایات، از اختیارات قدرت و امکانات مطلق و جهانی امام غایب یاد شده است که نتیجه آن، چیرگی بر جهان و تشکیل حکومت مقتدر جهانی است. امام باقر(ع) فرمود: "قائم ما، با درانداختن بیم و هراس در دل ستمگران یاری میشود، با پشتیبانی و حمایت از سوی خداوند سبحانه و تعالی تأیید میگردد. زمین برایش خاضع و تسلیم میشود، گنجها برایش آشکار و نمایان میشود. حکومت او شرق و غرب عالم را فرا میگیرد. خداوند سبحانه و تعالی به وسیله او دینش را بر همه دینها چیرگی میبخشد؛ هرچند مشرکان را ناخوشایند باشد. در عصر ظهور در زمین خرابی و ویرانیای نمیماند، مگر آنکه آباد میشود. عیسی بن مریم(ع) فرود آید و پشت سر او نماز گزارد[۱۴].
- بر این اساس، حکومت جهانی واحد از دیرباز به عنوان یکی از باورهای مسلّم شیعی و یکی از نیازهای بشر مطرح بوده است. اکنون نیز شیعیان امامی در انتظار روزی به سر میبرند که چنین حکومتی، با ظهور منجی غایب تشکیل شود و تاریخ بشر در مسیر حق قرار گیرد و بشریت از برکات واقعی و همهجانبه آن بهرهمند شوند.
- با اینکه آرمانهایی چون عدل جهانی و حکومت جهانی سابقهای دیرینه دارد؛ اما در قرن اخیر به دلیلهای خاصّ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی- به ویژه گسترش ارتباطات- آرمان جهانی شدن تشدید و تقویت شده و عملیتر به نظر میرسد. در جنبشهای اسلامی معاصر نیز بار دیگر آرمان دیرین جهانی و چیره شدن اسلام با قدرت تمام مطرح شده و مفاهیمی چون دین جهانی، عدل جهانی، حکومت جهانی یا بین الملل اسلامی و ... گسترش یافته است.
- آرمانهای یاد شده در میان شیعیان در سطح گستردهتر مطرح و تقویت شده و اکنون در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، از آن آرمانها- از جمله حکومت واحد جهانی- تبلیغ میشود.
- برخی از ویژگیهای حکومت جهانی حضرت مهدی(ع):
- این حکومت دارای رهبری است که مشروعیت خود را از پروردگار متعال گرفته و از هرگونه خطا و عصیان به دور است. افزون بر این، کسانی که او را در اجرای حکومت جهانی یاری خواهند کرد، انسانهایی هستند برگزیده و دارای صفات اخلاقی ویژه که این خود بر عظمت این حکومت میافزاید.
- در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) قانونگذار خداوند سبحانه و تعالی است، از اینرو تمام نیازهای مادی و معنوی انسانها مورد توجه واقع شده و از هرگونه خطا دور خواهد بود.
- محور تمام قوانین در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) امور دینی و اخلاقی است؛ در حالی که تمام نیازهای مادی و معنوی بشر در تمام قوانین مورد توجه واقع شده است.
- دانش، در دولت مهدوی در کل جامعه بشری گسترش مییابد و هرگز در انحصار عدهای خاص نخواهد بود؛ از اینرو همگان از دانشی بس ارجمند برخوردار خواهند بود. البته از این دانش نیز در راه رشد و تعالی جامعه بشری استفاده خواهد شد، نه در راه ستم و تعدی به دیگران.
- حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) بر عالیترین اندیشههای عاقلانه مبتنی است؛ چرا که در آن دولت مبارک است که عقول بشری به کاملترین وجه امکان رشد خواهد کرد.
- حکومت جهانی مهدی(ع) مبتنی بر بهرهمندی عاقلانه، عالمانه و عابدانه از همه منابع موجود و ظرفیتهای ممکن در کره زمین است و این بدان معنا است که مردم در عین بهرهمندی از تمام مواهب الهی هرگز گرد اتراف و اسراف نمیگردند. افزون بر آن، با وجود فراوانی نعمت، حالت استغنایی در روح انسانها بوجود میآید که باعث میشود با وجود در اختیار داشتن موهبتهای فراوان هرگز دست به طغیان و عصیان نزنند.
- در جامعه مهدوی، به سبب وجود تمام شرایط ممکن، راه رشد و تعالی به سوی پروردگار بر همگان باز خواهد بود و در عین اختیار داشتن، همگان بر دینی توحیدی و باوری الهی خواهند بود.
- از دستاوردهای مهم برپایی حکومت جهانی مهدی(ع):
- امنیت: امنیت مصدر جعلی از ریشه "ا م ن"، و با مشتقاتی مانند: ایمان، ایمنی و استیمان، به کار برده میشود. امنیت در لغت فارسی به ایمن شدن، در امان بودن و بیبیمی[۱۵]، اطمینان خاطر یافتن و برطرف شدن ترس و بیم[۱۶]، معنا شده است. و در زبان عربی به معانی پرشماری آمده است. برخی امن و امنیت را در اصل به معنای آرامش نفس و از بین رفتن ترس دانسته[۱۷]، برخی با ذکر مثال " أمن زید الأسد أمنا" معنای امنیت را آرامش و زوال ترس یاد نموده است. آنگاه این واژه را هم از نظر وزن و هم از نظر معنا همانند " سلم" دانسته است[۱۸]. و برخی دیگر امن را به ضد ترس و خوف معنا کرده، و مأمن را موضع بدون ترس دانسته است[۱۹]. آنچه از مجموع دیدگاه اهل لغت به دست میآید، اینکه امنیت به معنای آرامش، نترسیدن، وحشت نداشتن و اضطراب نداشتن است. با توجه به معانی لغوی، میتوان گفت "امن" شامل دو جهت ایجابی و سلبی میشود. ایجاب در آنجا که سخن از اطمینان، آرامش فکری و روحی است، و سلب در آنجا که نبود ترس، دلهره و نگرانی مقصود است. امنیت از امور اساسی است که در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان به گونهای قابل توجه، مورد نیاز است. و آموزههای قرآن - بدان جهت که پاسخگوی نیازهای واقعی انسانهاست- بدین مهم نیز توجه شایستهای نموده است. پیوند تنگاتنگ و محکم این واژه با کلمههای اسلام، ایمان و مؤمن گویای اهمیت فوق العاده امنیت است. روایتهای بسیاری از پیامبر(ص) و امامان(ع) وارد شده که خود و اهل بیت را مایه امان ساکنان زمین به شمار آوردهاند[۲۰]. بدین ترتیب، حضور امام عصر(ع)- چه به صورت پنهان و چه به صورت آشکار و در زمان قیام- مایه بارش فیض و نعمتهای الهی به سوی مردم است. طبیعی است در دوره حکومت مهدوی، این جریان به کمال خود خواهد رسید و همه موانع موجود بر سر اتصال فیض میان خداوند سبحانه و تعالی و مردم از طریق امام، برطرف خواهد شد[۲۱].
- آبادانی جهان: از مهمترین ویژگیهای جهان در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع)، پر شدن زمین از ظلم و بیداد است. مهمترین پیآمد این ستمگریها، خرابههایی است که برای انسانهای فرودست و ستم کشیده به جای خواهد ماند؛ اگرچه اندکشماری انسان ستمگر، از دنیایی به ظاهرآباد برخوردار خواهند بود. حضرت مهدی(ع) با برپایی نظامی جهانی بر پایههای عدل و قسط، همه ویرانههای جهان را آباد خواهد ساخت. و دست ستم ستمگران را از زندگی مستضعفان برای همیشه کوتاه خواهد کرد. امام باقر(ع)، در این باره فرمود: "روی زمین، خرابهای باقی نمیماند، جز اینکه آباد میشود"[۲۲] ک: ابن منادی، الملاحم و الفتن، ص ۹۹</ref>. و خداوند سبحانه و تعالی در قرآن وعده فرموده است چنانچه مردمان ایمان بیاورند و پروا پیشه کنند، درهای برکتهای آسمان و زمین بر ایشان گشوده خواهد شد و جامعه عصر ظهور، بیگمان توحیدیترین جامعه در تاریخ انسانهاست و این وعده خداوند تحقق خواهد یافت. روشن است که این آبادانی نه فقط در جنبههای مادی که در جنبههای معنوی زندگی فردی و اجتماعی انسانها، در پرتو آن حکومت عدل جهانی رخ خواهد نمود. این آبادانی در کنار دیگر ویژگیها، زندگی را در آن دوران به گونهای فراهم خواهد کرد که مردمان آرزومند زنده شدن درگذشتگان خویش میشوند[۲۳].
مدت حکومت حضرت مهدی(ع)
- گویی بنابراین بوده است که مدت دقیق حکومت حضرت مهدی(ع)- مانند برخی موضوعات دیگر مربوط به آن حضرت- به روشنی بیان نشود. روایاتی که از معصومان(ع)- اعم از روایات شیعه و اهل سنت- در دست است، دیدگاههای متفاوتی را در اینباره، نقل کردهاند. اگرچه با یک بررسی عمیق میتوان نظرهای پرشماری ارائه کرد[۲۴]. اما به طور عمده روایات به چهار دیدگاه کلّی قابل تقسیم است:
- روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال و حدود هفت سال، ذکر کردهاند: این دیدگاه، به ویژه در روایات اهل سنت[۲۵] بسیار به چشم میخورد و در برخی از منابع روایی شیعی نیز با سند راویان اهل سنت مورد اشاره قرار گرفته است. علامه مجلسی در بحار الانوار از ابو سعید خدری نقل کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمود: مهدی- با پیشانی بلند و بینی کشیده- از من است. زمین را از قسط و عدل سرشار میسازد آن گونه که از بیداد و ستم آکنده شده باشد. هفت سال حکومت میکند[۲۶]. آنگاه پس از اشاره به حسن بودن روایت مینویسد: این روایت را حافظ أبو داود سجستانی در صحیح خود و غیر او از راویان بزرگ حدیث همچون طبرانی و دیگران نقل کردهاند. جالب توجه اینکه تمام روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال ذکر کردهاند به روایت ابو سعید خدری برمیگردد. البته در برخی روایات بین هفت و هشت و نه سال تردید شده است[۲۷]. این نامعین بودن به دو گونه است: الف. به دلایلی در کلام معصوم(ع) به صورت نامعین ذکر شده است. ب. در کلام معصوم(ع) معین شده و تردید از راوی است. برخی از اینکه مدت حکومت در روایات یاد شده هفت سال ذکر شده به شگفت آمده، دنبال توجیه آن برآمدهاند. به ویژه که در برخی روایات نیز سخنی بس تعجببرانگیز دیدهاند. و آن اینکه شیخ طوسی روایتی نقل کرده از فضل از عبد اللّه بن القاسم الحضرمی از عبد الکریم بن عمرو الخثعمی که گفت: به امام صادق(ع) عرض کردم: چه مدت قائم(ع) حکومت خواهد کرد؟ فرمود: هفت سال. که به سالهای شما هفتاد سال میشود[۲۸]. البته سخنان فراوانی در توجیه این روایت - که اساس روایاتی از این قبیل است- به میان آوردند که برخی شگفتآورتر از خود روایت است. افزون بر آنکه در سند روایت عبد اللّه بن القاسم الحضرمی[۲۹] و عبد الکریم بن عمرو الخثعمی[۳۰]، به شدت تضعیف شدهاند؛ هیچ عقلی چنین تحولی را نمیپذیرد. چرا که نظام امروزین آفرینش، نظام احسن است و لزومی ندارد به گونهای که میگویند تغییر داده شود.
- روایاتی که مدت حکومت حضرت را نوزده سال گفتهاند: امام صادق(ع) فرمود: حکومت قائم، نوزده سال و چند ماه خواهد بود[۳۱].
- روایاتی که مدت حکومت حضرت را چهل سال دانستهاند[۳۲].
- روایاتی که مدت حکومت حضرت را سیصد و نه سال ذکر کردهاند[۳۳].
- برخی این تفاوت را اشاره به مراحل و دورانهای حکومت آن حضرت میدانند[۳۴]؛ ولی به هرحال، داوری نهایی درباره مدت حکومت آن حضرت- به دلیل نبود اخبار و منابع کافی- امکانپذیر نیست. اما با این حال میتوان چنین نتیجه گرفت: قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این همه آوازهها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست؛ بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و کوشش را داشته باشد[۳۵].
- البته این مدت - هر قدر باشد- در مقایسه با کل تاریخ، بسیار ناچیز است. اینجا پرسش جدیدی رخ مینماید که آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل تاریخ، دردها و رنجهای انسانها را در طول تاریخ جبران میکند؟ در پاسخ میتوان گفت: فلسفه امام مهدی(ع) همانند فلسفه بعثت انبیا و رسولان الهی است. منظور از برانگیخته شدن رسولان الهی، ابلاغ دستورهای خداوند سبحانه و تعالی و نصب مشعل فروزان هدایت بر سر راه کاروان بشریت است. طولانی یا کوتاه بودن مدت ابلاغ رسالت، به اصل آن آسیب نمیرساند. دوران پیامبر اسلام(ص) بیست و سه سال بود؛ ولی واپسین پیام الهی را ابلاغ کرد و این مشعل هدایت را برافروخت. از سوی دیگر، میتوان به مدت نبوت حضرت نوح(ع) اشاره کرد که بر خلاف مدت طولانی آن، به دلیل عدم تحقق شرایط مساعد، نتیجه قابل توجهی به بار نیاورد.
- دوران امامت و حکومت حضرت مهدی(ع) نیز چنین است. مقصود اصلی ابلاغ رسالت الهی و تحقق بخشیدن به حکومت جهانی خداوند سبحانه و تعالی و حاکمیت مستضعفان است؛ هر چند در مقایسه با کل تاریخ، سالیانی محدود باشد. افزون بر آن، شیعه با اعتقاد به رجعت، بهترین پاسخ را به محدود بودن مدّت حکومت مهدی(ع) داده است[۳۶].
حکومت جهانی در موعودنامه
- "دولت کریمه" از بارزترین ویژگی حکومت حضرت مهدی (ع) است. آرمان تشکیل حکومتی عدلپرور و فضیلتگستر و تحقّق جامعهای حقمحور، اندیشمندان بسیاری را بر آن داشته که به طرّاحی مدل آن شهر طلایی و ایدهآل بپردازند و جامعه بشری را بدان بشارت دهند یا برای نیل به آن تشویق کنند. افلاطون نقشه "اتوپیا" را تهیه کرد. فارابی تابلوی "مدینه فاضله" را ترسیم کرد. توماس کامپا نلّا، ماکت "شهر آفتاب" یا "کشور خورشیدی" را طراحی کرد. تاموس مور "بهشت زمینی" را نوید داد. و کارل مارکس "جامعه بیطبقه" را وعدهگاه آخرین منزل تاریخ دانست.
- باری همه انسانها که فطرت تکاملجو و کمالطلبشان، انان را از وضع نامطلوب کنونی حاکم بر جوامع بشری گریزان ساخته، به نیکشهری میاندیشند که بستر مناسبی را برای شکوفایی گرایشهای عمیق فطری آدمی و رشد فضایل ناب انسانی فراهم سازد. اینجاست که مکتب اسلام که دستورالعملِ جامعِ حیات طیبه بوده، موهبت "امید" را در سه مرحله به خیر الامم (امت رسول الله (ص)) ارزانی داشته است:
- لزوم امید داشتن به مدد و رحمت الهی ﴿وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ﴾[۳۷]،
- وعده وراثت و امامت صالحان و مستضعفان ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۳۸]،
- تأمین ضمانت اجرایی وعده فوق با ظهور منجی آخر الزّمان، مهدی موعود (ع) و تشکیل آرمانشهر آسمانی "دولت کریمه" به دست حضرتش ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾[۳۹].
- آری پس از تحقق وعده الهی و ظهور حکومت عدل مهدی (ع)، آرمانشهر حقیقی و "دولت کریمه" شکل میگیرد و تمام افراد از مزایای حقوق و عدالت اجتماعی برخوردار میشوند و در پرتو آن دولت، توحید و ایمان در سراسر زمین حکومت میکند. در دعای افتتاح هم میخوانیم: "اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ..."[۴۰]؛ خدایا، ما با یک دنیا اشتیاق، دولت کریمه را از تو میخواهیم[۴۱].
حکومت امام مهدی در فرهنگنامه آخرالزمان
- حکومت حضرت مهدی(ع)، پس از ظهور خواهد بود، که بعد از اتمام جنگها و پایان یافتن سلطنت جور و از بین رفتن مشرکین و کفار شروع میشود. حکومت حضرت ابتدای شکوفایی جهان و آغاز پیدایش یک مدینه فاضله حقیقی در دنیا میباشد. بدون شک حضرت مهدی(ع) سالهایی را پس از ظهور و قیام بر روی زمین حکومت خواهند نمود ظهور منجی آخرالزمان و حکومت او بر روی زمین در میان همه امتها امری قطعی است. در روایات شیعه مدت این حکومت بسیار مختلف آمده است. مدت سلطنت حضرت را از دو سال تا سیصد و بیست و دو سال ذکر نمودهاند[۴۲]. در بعضی احادیث بیان شده که سالهای حکومت حضرت بسیار طولانی است و هر سال از حکومت حضرت برابر ده سال امروزی است[۴۳]. امام صادق(ع) در حدیثی مدت حکومت حضرت را بسته به اراده و خواست خداوند میداند[۴۴].
- امام رضا(ع) فرمود: نشانه قیام حضرت قائم(ع) این است که در سن پیری ظهور خواهد کرد، اما در چهره جوانی چهل ساله آشکار خواهد شد. حضرت با گذشتن شب و روز پیر نمیشود و همین گونه خواهد بود تا زندگی حضرت به پایان برسد[۴۵]. در روایات از حکومت حضرت با اسامی مختلفی یاد شده است و یکی از بشارتهای آخرالزمان برقراری آن حکومت عدالت گستر است. "دولت حق" "دولت کریمه" از القابی است که برای حکومت آن جناب فرمودهاند. در دعای افتتاح میگوییم: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ»؛ خداوندا ما مشتاقانه به درگاهت التماس میکنیم که دولت کریمه را برقرار فرمایی.
- رسول خدا(ص) فرمود: اگر از روز و شب این دنیا، جز یک روز و شب باقی نمانده باشد، خداوند آن را تا جایی طولانی خواهد کرد که مردی از اهل بیت من، یعنی حضرت مهدی(ع) قیام کند و به حکومت برسد[۴۶]. مردی خدمت امام صادق(ع) رسید و از برادران و فرزندان خود به آن حضرت شکایت کرد. امام(ع) فرمود: بدانید! حق دولتی برقرار خواهد کرد و باطل نیز دولتی خواهد داشت، این دو حکومت هر کدام در حکومت دیگری خوار هستند و کمترین جفایی که در دولت باطل به مؤمنین میرسد، نااهلی فرزندان و جفای برادران است و کسی که در زمان برقراری حکومت باطل (و از سوی باطل) به آسایش رسیده باشد، پیش از مرگ از او بازستانده خواهد شد و این یا با مریضی است و یا نقصی در مال و یا اولاد او، خداوند این گونه میکند تا مؤمن برای شرکت در دولت حق خالص شود و بهره او از دولت حق فزون باشد، پس بشارت باد تو را. در روایتی دیگر امام باقر(ع) فرمود: برای اهل حق (یعنی ائمه(ع)) دولتی مقرر شده است که خداوند به یکی از ما اهل بیت (یعنی حضرت مهدی(ع)) خواهد داد[۴۷]. امام باقر(ع) فرمود: قیام حضرت مهدی(ع)، در دولت و حکومت باطل را از بین میبرد (و دولت حق برگزار خواهد شد)[۴۸].
- امام صادق(ع) فرمود: در جنگ جمل حضرت علی(ع) روشی را در پیش گرفت که برای شیعیان آن حضرت نعمت بزرگی تلقی میشد، نعمتی که از تمام دنیا بزرگتر است، زیرا او از اصحاب جمل کسی را به اسارت نگرفت، چون اگر از آنها اسیر میگرفت، آنان نیز از شیعیان حضرت افرادی را به اسارت میگرفتند. سپس حضرت فرمود: اما حضرت مهدی(ع) در حکومت خود مانند روش حضرت علی(ع) در حکومتش رفتار نمیکند. امیرالمؤمنین(ع) با بزرگواری و امتنان با دشمنان رفتار میکرد زیرا میدانست چندی بعد آنان به حکومت میرسند (و تلافی میکنند) اما حضرت قائم(ع) مانند حضرت علی(ع) درحکومت خود رفتار نخواهد کرد زیرا میداند که پس از خود حکومت باطلی به قدرت نخواهد رسید و در حدیث دیگری فرمود: حضرت مهدی(ع) با شمشیر قیام میکند و دشمنان خود را از دم شمشیر میگذراند و آنان را به اسارت میگیرد[۴۹]. یکی از ویژگیهای مهم حکومت حضرت مهدی(ع) این است که پس از ایشان حکومتی نخواهد بود؛ او آخرین کسی است که در دنیا دولتی را تأسیس مینماید. آری ائمه(ع) در رجعتهای مکرری که دارند در آن دوران به تخت سلطنت خواهند نشست و حکمفرمایی خواهند نمود و آن حکومت حقه محمد و آل محمد(ص) است. در تفسیر آیه شریفه ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾[۵۰] به این مطلب اشاره شده است. البته در این سنت الهی، حکمتی نهفته است؛ زیرا با توجه به این که پس از تشکیل دولت حقه امام زمان(ع) در زمان ظهور، ممکن است برخی ادعا کنند که، اگر ولایت امور به آنها سپرده میشد، آنان نیز مانند حضرت مهدی(ع) میتوانستند عدالت را صددرصد برقرار سازند، بدین جهت خداوند پیش از قیام حضرت مهدی(ع)، هر گروهی که میپندارند میتوانند عدلگستر جهانی باشد را به حکومت میرساند و مدتی زمام امور را به دست او میدهد تا برای خودش و دیگران ثابت شود آن کسی که میتواند با تکیه بر علم الهی عدالت محض را گسترش دهد و ظلم را از بنیان ریشه کن کند فقط حجت معصوم الهی است؛ زیرا برپایی حکومتی که هیچ گونه ظلمی در آن واقع نشود، نیاز به دانش الهی و علم غیب دارد و قدرتهای فوق بشری و خارقالعاده در زمان ظهور حضرت پدید خواهد آمد که عدالت را با تمام زوایای آن در گوشه گوشه عالم بسط خواهد داد. حتی امیرالمؤمنین(ع)، چون نمیخواست که به علم غیب عمل نماید و سعی در حکومت با روشی ظاهری و عادی داشت، بنابراین مجبور بود که بسیاری از ناملایمات را چشم پوشی کنند و تحمل نماید و در نهایت به دست یکی از خوارج به شهادت رسید، در حالی که میدانست او کیست و چه در نظر دارد. اما در حکومت حضرت مهدی(ع)، بدون اقامه شاهد و با استفاده از علوم الهی هیچ گونه فرصتی برای جولان باطل داده نمیشود و باطل پیش از آنکه اقدام به فعالیتی کند، از بین میرود[۵۱].
- امام باقر(ع) فرمود: دولت و حکومت ما اهل بیت در پایان همه دولتها قرار دارد و آخرین حکومت تشکیل شده در جهان خواهد بود. هر گروهی که بخواهد به حکومت برسد، پیش از ما به این منصب خواهند رسید، تا پس از حاکم شدن اهل بیت رسول خدا(ص) و روش حکومت آنان نگویند: اگر ما هم به پادشاهی میرسیدیم، همین گونه رفتار میکردیم. بنابراین خداوند در قرآن فرموده: ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾[۵۲][۵۳]. در روایات از سیره و روش حکومت حضرت فراوان یاد شده است؛ در برخی میفرماید که دقیقاً مانند روش رسول خدا(ص) عمل مینماید و در برخی نیز میفرمایند که روشی جدید را اتخاذ میکند. این اختلاف از دو سو خواهد بود و تعارضی بین این دو دسته از احادیث نیست، زیرا در احادیثی که روش حضرت را روشی جدید و غیر از روش ائمه پیش از ایشان میداند، از آن دریچه به حکومت حضرت مینگرد که تقیّهها برداشته شده و حضرت مهدی(ع) مأمور به رعایت امور ظاهری نیست بلکه به علم الهی خود عمل مینماید و بر اساس حقایق امور تصمیمگیری مینماید، و حضرت به قدرت الهی هر باطلی را از گردن کشی ساقط میکند و دیگر مجالی برای باطل نخواهد بود، چون زمان امتحان و فرصتها به پایان رسیده است و حق و باطل آزمایش خود را دادهاند و باطل محکوم به فنا خواهد بود. بنابراین اگر در روایاتی ما از مخالفت روش رفتاری حضرت با سیره رسول خدا میبینیم، از سنتی جدید سخن نمیگوید، بلکه شرایط عمل به سنتهای الهی تغییر مییابد و بر این اساس سنتهایی که پیش از این مشکلی در مسیر اجرای آن وجود داشته، اکنون بدون هیچ مانعی به اجرا درمیآید.
- زراره از امام باقر(ع) سؤال نمود: آیا زمانی که حضرت مهدی(ع) ظهور نماید، همانند رسول خدا(ص) رفتار میکند؟ امام محمد باقر(ع) پاسخ داد: ای زراره هرگز! هرگز به روش رسول خدا(ص) عمل نخواهد کرد! زراره پرسید: جانم به قربان شما! چرا چنین میکند؟ حضرت فرمود: زیرا رسول خدا(ص) میان کسانی که به او ایمان میآوردند با بزرگواری و امتنان رفتار مینمود و میان مردم پیوند دوستی برقرار میکرد (و سعی میکرد با مهر و محبت و نرمش اختلافها را از بین ببرد). اما حضرت قائم(ع) در حکومت خود با شمشیر حکمفرمایی خواهد نمود؛ زیرا در دستوری که از جانب خداوند برای او آمده است، بدین گونه رفتار مأموریت یافته است. او از هیچ کس توبهای را نمیپذیرد (زیرا پس از اتمام حجت و پایان یافتن دوران آزمایش و فرارسیدن زمان مجازات توبهای قبول نخواهد شد) پس بدا به حال کسانی که با او به مخالفت برخیزند و با او دشمنی نمایند[۵۴].
- امام باقر(ع) در توصیف روش حاکمیت حضرت قائم(ع) در زمان ظهور فرمود: حضرت مهدی(ع) همانند رسول خدا(ص) رفتار نخواهد کرد، و روشی را به کار میگیرد که رسول خدا برای جهانی کردن اسلام به کار گرفت. رسول خدا(ص) هر رفتاری را که در جاهلیت مردم انجام میدادند باطل اعلام کرد و در میان مردم به عدالت رفتار نمود. حضرت مهدی(ع) نیز همانند رسول خدا(ص) وقتی ظهور نماید. هر باطلی که در زمان صلح و پیش از قیام خود مقرر گشته است نابود میکند و عدالت را در میان مردم به اجرا میگذارد[۵۵].
- رسول خدا(ص) فرمود: مهدی(ع) مردی از فرزندان من است. او به سنت و روش من رفتار خواهد کرد و مردم را به شریعت من دعوت نموده و به سوی کتاب خدا راهنمایی میدهد[۵۶][۵۷].
مقدمه
شاید دلپذیرترین مژدهای که حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص) در شب معراج از خداوند سبحان دریافت کرد، بشارت تحقق «تمدّن توحیدی مهدوی» و گسترش آن در سراسر جهان بوده است؛ پروردگار متعال در آن شب به حبیب خود چنین فرمود: زمین را به وسیله آخرین معصوم، از لوث دشمنانم پاک خواهم کرد و مشارق و مغارب زمین را تحت حکومت وی در خواهم آورد و بادها را مسخرش میکنم و ابرهای سخت را رامش میسازم و با جنود خود وی را نصرت خواهم کرد و با ملائکه خود به او مدد میرسانم تا پیام و فرمان مرا آشکار سازد و همه مردمان را بر گرد پرچم یکتاپرستی جمع آورد. آنگاه حکومت وی را استمرار خواهم بخشید و چرخه روزگار را میان اولیای خود به حرکت درخواهم آورد تا قیامت فرا رسد.[۵۸]
اهداف حکومت
اهداف حکومت امام دوازدهم در دو محور رشد معنوی و اجرای عدالت قابل طرح است:
در طول زندگی انسان، به دور از حکومت حجّت الهی، معنویت و ارزشهای معنوی چه جایگاهی داشته است؟ بشریت گم گشته و راه گم کرده، پیوسته در مسیر انحطاط معنوی گم برداشته و با پیروی از تمایلات نفسانی و وسوسههای شیطانی یک یک زیباییها و خوبیهای حیات خود را به فراموشی سپرده است. پاکی و پاکدامنی، صداقت و درستکاری، تعاون و همکاری، گذشت و ایثار، احسان و نیکوکاری، جای خود را به هواپرستی و شهوترانی، دروغ و دغل بازی، خودمحوری و موقعیتجویی، خیانت و جنایت و زیاده خواهی و افزونطلبی داده است. حکومت آخرین ذخیره الهی در راستای زنده ساختن این بخش از وجود انسان، گام بر میدارد و برای جان بخشیدن به این پیکره افسرده تلاش میکند؛ تا طعم شیرین حیات واقعی و زندگی حقیقی را به انسان بچشاند و به همگان یادآوری کند که از ابتدا مقرر شده بود که آنان در چنان حیاتی تنفس کنند. قرآن میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾[۵۹] از این رو در زمان حاکمیت ولیّ پروردگار، این بخش از وجود آدمی، سر و سامان میگیرد و ارزشهای انسانی در همه ابعاد زندگی، رونق و طراوات مییابد. صفا و صمیمیت، ایثار و وفا، راستی و درستی و همه آنچه به عنوان «خوبی» از آن یاد میشود، همه جا را فرا میگیرد.
بزرگترین زخم پیکر جامعه بشری در طول تمام قرون و اعصار گذشته، ظلم و ستم موجود در اجتماعات انسانی بوده است. بشریت همواره از رسیدن به حقوق خود در عرصههای مختلف محروم مانده است و هیچگاه مواهب مادی و معنوی، عادلانه در بین بنی آدم تقسیم نشده است. همیشه در کنار شکمهای انباشته از غذا، گروهی گرسنه ماندهاند و پیوسته در نزدیکی کاخها و ویلاها، عدهای در حاشیه خیابانها و پیادهروها خوابیدهاند. قدرتهای زر و زور، مردم ضعیف و بیچاره را به بردگی کشیدهاند. همیشه و همه جا حقوق ضعیفان و بینوایان، پایمان هواها و تمایلات زورمندان شده است و انسان همیشه در آرزوی دست یافتن به عدالت و مساوات، روزشماری کرده و رسیدن دوران شکوفایی عدالت را به انتظار نشسته است.
نهایت این انتظار، دورانِ حکومت امام مهدی(ع) است. او به عنوان بزرگترین پیشوای دادگر در پی اجرای عدالت در گستره عالم و در همه زمینههای حیات خواهد بود. این حقیقت شیرین در بسیاری از روایات که مژده آمدن او را داده، بیان شده است. امام حسین(ع) فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ اَلدُّنْيَا إِلاَّ يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اَللَّهُ ذَلِكَ اَلْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً كذلك سمعت رسول الله يقول».[۶۰] امام مهدی(ع) عدالت را سرلوحه اهداف انقلاب خویش قرار میدهد؛ زیرا عدالت، زمینهساز حیات حقیقی در همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی است و زمین و اهل آن بدون عدالت، مردگان بیروحی هستند که زنده پنداشته میشوند.
امام کاظم(ع) در تفسیر آیه ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾[۶۱] فرمود: مقصود، این نیست که زمین را با باران زنده میکند؛ بلکه خداوند، مردانی را برمیانگیزد که عدالت را زنده میکنند؛ پس به سبب جان گرفتن عدل [در جامعه]، زمین زنده میشود.[۶۲] تعبیر «زنده شدن زمین» اشاره به آن است که عدالت مهدوی، عدالتی است فراگیر و همه جایی، نه در بخشی از محیطها و برای بعضی از افراد.
برنامه حکومت
با استفاده از روایات فراوانی که درباره دوران حکومت امام مهدی(ع) موجود است، سه محور عمده برنامههای آن حکومت عبارتند از:
در حکومت جهانی امام مهدی(ع) تمام فعالیتهای فرهنگی، در راستای رشد و تعالی علمی و عملی مردم خواهد بود و با جهل و نادانی در همه زمینهها مقابله خواهد شد. مهمترین محورهای جهاد فرهنگی در حکومت حقّ عبارتند از:
- احیای کتاب و سنّت: پس از آنکه در همه اعصار، قرآن غریب و تنها مانده و در حاشیه زندگی به فراموشی سپرده شده بود، در زمان حکومت آخرین حجّت الهی، تعالیم حیات بخش قرآن به تمام عرصه زندگی بشر وارد میشود. همچنین سنّت که همان گفتار و رفتار پیشوایان دینی است در همه جا به عنوان بهترین الگوی حیات انسانی مطرح میگردد و عملکرد همگان با معیار خدشه ناپذیر قرآن و عترت ارزیابی میشود. امیرالمؤمنین(ع) در بیانی رسا حکومت قرآنی امام مهدی(ع) را چنین توصیف کرده است: در روزگاری که هوای نفس حکومت میکند [[[امام مهدی]] ظهور میکند و] هدایت و رستگاری را جایگزین هوای نفس میسازد و در عصری که نظر شخصی بر قرآن مقدم شده است، افکار را متوجه قرآن میکند و آن را حاکم بر جامعه میسازد.[۶۳] نیز در بیانی دیگر، آن حضرت دوران ظهور قرآن و حضور آن را در زندگی بشر چنین بشارت داده است.[۶۴] یاددادن و یادگرفتن قرآن، نقطه شروعی برای ترویج فرهنگ قرآنی و حاکمیت قرآن و احکام آن در همه حوزههای فردی و اجتماعی است.
- گسترش معرفت و اخلاق: قرآن کریم و تعالیم اهل بیت(ع) بر رشد اخلاقی و معنوی بشر بیشترین تأکید را انجام داده است؛ زیرا مهمترین عامل رشد و تعالی انسان به سوی هدف بلند خلقت، اخلاق نیکو است. پیامبر(ص) هدف از پیامبری خود را تکمیل مکارم اخلاق میشمرد[۶۵] و قرآن نیز آن بزرگوار را بهترین الگی رفتاری برای همه مردم معرفی میکند؛[۶۶] ولی با کمال تأسف، به دلیل دوری بشر از راهنماییهای قرآن و اهلبیت(ع)، انحطاط اخلاقی در همه زمینهها در جوامع بشری و به ویژه جامعه مسلمین آشکار گردیده و همین انحراف از ارزشهای اخلاقی از عوامل مهم ویرانی حیات فردی و اجتماعی انسانها شده است. حکومت امام مهدی(ع) که حکومت خدا و ارزشهای الهی بر جهان است، ترویج اخلاق را در رأس برنامههای خود قرار خواهد داد. امام باقر(ع) فرمود: «اِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یَدَهُ عَلی رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ اَکْمَلَ بِهِ اَخْلاقَهُمْ».[۶۷] از این تعبیر کنایهآمیز و زیبا استفاده میشود که در پرتو حکومت مهدی(ع) که حکومت اخلاق و معنویت است، بستر مناسب برای کمال عقلی و اخلاقی بشر فراهم خواهد شد؛ زیرا همانگونه که اخلاق زشت و پست از نقصان عقل و خِرد آدمی است، کمال عقل موجب بروز و ظهور اخلاق نیکو در انسان خواهد بود. از سوی دیگر، محیط آکنده از هدایتهای قرآن و سنتهای الهی، آدمی را به سوی خوبیها سوق میدهد؛ بنابراین از درون و برون همه کششها به سوی فضیلتها و زیباییهاست و اینگونه است که ارزشهای الهی و انسانی همه جایی و عالمگیر میشود.
- نهضت علمی: یکی از برنامههای فرهنگی حکومت امام مهدی(ع) که خود منبع علوم و سرآمد همه عالمان زمان خویش است[۶۸]، نهضت علمی و رشد دانش بشری به طور چشمگیر و بیسابقه است. پیامبر اسلام(ص) پس از بشارت دادن به مهدی(ع) دربارۀ این بخش از اقدام او فرموده است: «تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا، وَ عَدْلاً بَعْدَ جَوْرِهَا وَ عِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا».[۶۹] این جنبش علمی و فکری، برای همه اقشار و طبقات جامعه است و در این شکوفایی، فرقی بین مرد و زن نیست؛ بلکه زنان نیز به رتبههای بلند علمی و دینشناسی میرسند. امام باقر(ع) فرمود: «تُؤْتَوْنَ اَلْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ اَلْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ».[۷۰]
- مبارزه با بدعتها: بدعت در مقابل «سنّت» و به معنای داخل کردن اندیشهها و آرای شخصی در دین و دینداری است. امیرالمؤمنین امام علی(ع) در معرفی بدعت کذاران فرمود: بدعت گذاران، کسانی هستند که با فرمان خدا و کتاب او و پیامبرش مخالفت میورزند و براساس رای و هواهای نفسانی خود عمل میکنند، هر چند شمار آنها بسیار باشد.[۷۱]
بنابراین بدعت به معنای مخالفت با خدا و پیامبر او و حاکم کردن هواهای نفسانی و عمل کردن براساس تمایلات شخصی است و این، جز آن است که با الهام از کتاب و سنّت و براساس معیارهای الهی تحقیق و تحلیلی نو ارائه شود. بدعت، امری است که سنّت و شیوه خدا و پیامبر را نابود میکند و هیچ آفتی برای دین، چنین شکننده و نابود کننده نیست. امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمود: «مَا هَدَمَ اَلدِّينَ مِثْلُ اَلْبِدَعِ».[۷۲] به همین دلیل است که سنتمداران، وظیفه دارند در مقابل بدعت گذاران قیام کنند و پرده از تزویر و نیرنگ آنها بردارند و راه نادرست آنها را برای مردمان آشکار و بدینگونه از گمراهی مردم جلوگیری کنند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «إِذَا ظَهَرَتِ اَلْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ اَلْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ».[۷۳] با تأسف باید گفت که پس از پیامبر و راه روشن او، بدعتهای زیادی در دین گذاشته شد، و انحرافها و کجیهای فراوانی در مسیر دینداری پدید آمد. چهره دین، واژگونه شد و رخسار تابناک آیین به حجابهای هواها و سلیقههای شخصی پوشانده شد. امامان معصوم(ع) و به دنبال ایشان عالمان دین کوشیدند؛ ولی همچنان راه بدعت گذاری و سنّت سوزی باز ماند و در دوران غیبت بیشتر شد. بیشک در رأس برنامههای اصلاحی امام مهدی(ع) مبارزه با بدعتها و گمراهیهاست، تا زمینههای هدایت و رشد و تعالی بشر فراهم شود. امام باقر(ع) در ضمن سخنی بلند در توصیف زمان ظهور آن حضرت فرمود: «و لايترك بدعة إلا أزلها و لا سنتة إلا أقامها».[۷۴]
از شاخصههای یک جامعه سالم، اقتصاد سالم است. اگر از منابع ثروت در جامعه به درستی استفاده شود و امکانات تولید و توزیع در اختیار عدهای خاص نباشد، بلکه حکومت به همه قشرها توجه کرده و برای همه امکانِ بهرهگیری از سرمایهها را فراهم کند، جامعهای ساخته میشود که امکانرشد معنوی نیز در آن بیشتر است. در قرآن کریم و روایات معصومان(ع) نیز به جنبه اقتصادی و بهینهسازی وضع معیشتی مردم توجه شده است؛ بنابراین در حکومت قرآنی حضرت مهدی(ع) برای اقتصاد جهان، برنامه جامعی تدوین شده است که براساس آن اولاً امر تولید، سامان مییابد و از منابع طبیعی و مواهب خدایی بهرترین بهرهبرداری میشود و ثانیاً ثروت به دست آمده به شکل عادلانه بین همه طبقات توزیع میشود.
- بهرهوری از منابع طبیعی: یکی از مشکلات بخش اقتصاد، استفاده نکردن صحیح و بجا از مواهب الهی است. اکنون نه از تمام ظرفیت خاک استفاده میشود و نه از آب به درستی در راه احیای زمین بهره برداری میگردد. در زمان امام مهدی(ع) و به برکت حکومت حقّ او آسمان، سخاوتمندانه میبارد و زمین بیدریغ بار میدهد. امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمود: «لَو قـَد قـامَ قائِمنا لاَنزَلت السَّماءِ قَطُرها، وَ اَخرجَت الاَرضُ نَباتَها».[۷۵] در زمان حاکمیت آخرین حجّت حقّ، همه زمین و امکانات آن در اختیار امام خوبان قرار میگیرد، تا سرمایهای کلان برای پیریزی اقتصادی سالم فراهم شود. امام باقر(ع) فرمود: «تُطوي لَهُ الأرضُ، وَ تَظهَرُ لَهُ الکُنُوزُ».[۷۶]
- توزیع عادلانه ثروت: از مهمترین عوامل اقتصاد بیمار در جوامع بشری، انباشته شدن ثروت در نزد گروهی خاصّ است. همیشه اینگونه بوده است که افراد یا جمعیتهایی که برای خود –به هر دلیل- امتیازی قائل بودهاند. امام مهدی(ع) با اینان مقابله خواهد کرد و ثروت همگانی را در اختیار همگان خواهد گذاشت و عدالت علوی را به همه نشان خواهد داد. امام باقر(ع) فرمود: «إِذَا قَامَ قَائِمُ أَهْلِ اَلْبَيْتِ قَسَّمَ بِالسَّوِيَّةِ وَ عَدَلَ فِي اَلرَّعِيَّةِ».[۷۷] در زمان آن حضرت، اصل مساوات، و برابری به اجرا در میآید و همگان از حقوق انسانی و الهی خود بهرهمند میشوند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «يَقْسِمُ اَلْمَالَ صِحَاحاً فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ مَا صِحَاحاً قَالَ اَلسَّوِيَّةُ بَيْنَ اَلنَّاسِ».[۷۸] و ره آورد این مساوات در سطح جامعه، آن است که فقر و تهیدستی ریشه کن گردیده، فاصلههای طبقاتی برچیده میشود. امام باقر(ع) فرمود: «يُسَوِّي بَيْنَ اَلنَّاسِ حَتَّى لاَ تَرَى مُحْتَاجاً إِلَى اَلزَّكَاةِ».[۷۹]
- عمران و آبادانی: در حکومتهای بشری، بخشهایی از محیط زندگی آباد میشود که به گونهای در ارتباط با حاکمان و اطرافیان و همفکران ایشان یا طبقه اشراف و بزرگان و صاحب نفوذها باشد و بقیه طبقات فراموش میشوند؛ ولی در حکومت امام مهدی(ع) که امر تولید و توزیع ساماندهی میشود، نعمت و آبادانی به همه جا میرسد. امام باقر(ع) در توصیف روزگار ظهور فرمود: «فلا يبقي في الأرض خراب إلاخراب عمر».[۸۰]
یکی از ابعاد اصلاح ساختار جامعه بشری، پرداختن به برنامههای اجتماعی است. در حکومت دادگستر بزرگ عالم، برای سامان بخشی اجتماع، برنامههایی بر اساس تعالیم قرآن و سنّت اهل بیت در نظر گرفته شده است که به سبب اجرای آنها محیط زندگی، زمینهای آماده برای رشد و تعالی افراد خواهد بود. در جهانی که تحت حاکمیت الهی است، خوبیها ترویج میشود و از بدیها نهی میگردد و با بدکاران برخورد قانونی میشود. نیز حقوق اجتماعی افراد به مساوات پرداخت میشود و عدالت اجتماعی به معنای واقعی آن پیاده میگردد.
- احیا و گسترش امر به معروف و نهی از منکر: در حکومت جهانی امام مهدی(ع) فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد؛ همان واجبی که قرآن کریم بر آن تأکید ورزیده و آن را از ویژگیهای امت اسلامی به عنوان برگزیده امتها شمرده است.[۸۱] و واگذشتن آن، عامل اساسی در هلاکت و نابودی خوبیها و رشد و گسترش بدیها در اجتماعات بوده است. از بهترین و والاترین مراتب امر به معروف و نهی از منکر آن است که رئیس حکومت و کارگزاران آن، امر کننده به خوبیها و بازدارنده از زشتیها باشند. امام باقر(ع) فرمود: «اَلْمَهْدِيِّ وَ أَصْحَابِهِ... يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ».[۸۲]
- مبارزه با فساد و رذائل اخلاقی: در حکومت مهدوی نهی از منکر که یکی از شاخصههای الهی است، تنها به زبان نخواهد بود؛ بلکه در عمل با منکرات و زشتیها مقابله خواهد شد، تا جایی برای فساد و رذائل اخلاقی در جامعه نماند و محیط زندگی از زشتیها پاک شود. در دعای ندبه که آهنگ فراق و نوای جدایی از یار غایب است چنین میخوانیم: «أَيْنَ طَامِسُ آثَارِ اَلزَّيْغِ وَ اَلْأَهْوَاءِ أَيْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ اَلْكَذِبِ وَ اَلاِفْتِرَاءِ»[۸۳] کجاست نابود کنندۀ آثار گمراهی و هوا و هوس؟ کجاست ریشهکن کنندۀ ریسمانهای دروغ و افترا؟
- اجرای حدود الهی: در حکومت امام مهدی(ع) از سویی با شیوههای فرهنگی و تعلیم معارف و تحکیم عقاید و ایمان، فاسقان و بزهکاران را به راه صلاح و راستی برمیگردانند و از سوی دیگر با تأمین نیازهای مشروع و معقول زندگی و اجرای عدالت اجتماعی، راه را بر فساد و تباهی میبندند؛ ولی با کسانی که با وجود همه اینها راه تجاوز به حقوق دیگران و زیرپاگذاشتن احکام الهی را میپیمایند و چارچوب قانون را نمیپذیرند، با اجرای حدود الهی به گونهای شدید برخورد میشود که سدّ راه تبهکاری آنها گردد و نیز از ادامه روند فساد در جامعه توسط دیگران جلوگیری شود. در ضمن بیان خصوصیات امام مهدی(ع)، امام جواد(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده: «يقيم حدود الله».[۸۴]
- عدالت قضایی: در رأس برنامههای حکومتی امام مهدی(ع) در سطح جامعه، اجرای عدالت در همه بخش هاست. اوست که همه عالم را پر از عدالت و دادگری میکند، همانگونه که از ظلم و ستم آکنده باشد. یکی از مهمترین حوزههای اجرای عدالت، بخش قضاوت است و این، همان بخشی است که بیشترین ظلمها و حق کشیها در آن شده است. اموال، به ناحق مصادره گشته، خونها، به ناحق ریخته شده و آبروی بیگناهان به خطرافتاده است. حاکمیت عدل گسترش امام مهدی(ع) پایان همه ظلمها و نهایت همه حق کشیهاست. او که مظهر عدالت پروردگار است، محکمههایی دادگستر ایجاد میکند و قاضیانی صالح و مُجریانی دقیق و خدا ترس میگمارد، تا به هیچ کس در هیچ جای عالم کمترین ستمی نرود. امام رضا(ع) در ضمن روایتی بلند در توصیف امام مهدی(ع) و دوران طلایی ظهورش فرمود: «فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهٰا وَ وَضَعَ مِيزَانَ اَلْعَدْلِ بَيْنَ اَلنَّاسِ فَلاَ يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً».[۸۵] وقتی او قیام کند، زمین به نور پروردگار روشن شود و آن حضرت، ترازوی عدالت در میان خلق نهد؛ پس [چنان عدالت را جاری کند که] هیچ کس بر دیگری ظلم و ستم روا ندارد[۸۶].
پانویس
- ↑ " وَ لَأُطَهِّرَنَ الْأَرْضَ بِآخِرِهِمْ مِنْ أَعْدَائِي وَ لَأُمَلِّكَنَّهُ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا "، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲، ح ۲۲؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵، ح ۱. همچنین ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۳۲، ح ۹۱
- ↑ محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۶۲
- ↑ " الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَنْتَ يَا عَلِيُ، وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِي يَفْتَحُ اللَّهُ- تَعَالَى ذِكْرُهُ- عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا"، شیخ صدوق، الامالی، ص ۹۷، ح ۹؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۰۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۹۸
- ↑ " ثُمَ يُظْهِرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ فَيَفْتَحُ اللَّهُ عَلَى يَدِهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۱۵، ح ۳۱
- ↑ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد، تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۷۰
- ↑ محمد تقی مصباح، آموزش عقاید، ج ۲، ص ۱۱۶
- ↑ در حقیقت، دین نزد خداوند سبحانه و تعالی همان اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹.
- ↑ و هرکه جز اسلام، دینی دیگر جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۵.
- ↑ امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم؛ سوره مائده، آیه:۳.
- ↑ محمد، پدر هیچیک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ سوره احزاب ، آیه: ۴۰.
- ↑ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء ، آیه: ۱۰۵.
- ↑ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۳۱، ح ۱۶
- ↑ محمد معین، فرهنگ فارسی، ص ۱۲۲
- ↑ محمد بندریگی، فرهنگ بندر ریگی، ص ۳۲۳
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۵
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ص ۲۴
- ↑ خلیل بن احمد، العین، ج ۸، ص ۳۷۷
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۰۵
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۴
- ↑ " فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا عُمِر"، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۴؛ نیز: ر
- ↑ عماد الدین طبری، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص ۲۵۰
- ↑ البته برخی از این دیدگاهها، مستند روایی محکمی ندارد
- ↑ مسند احمد، ج ۳، ص ۲۸
- ↑ " الْمَهْدِيُ مِنِّي أَجْلَى الْجَبْهَةِ أَقْنَى الْأَنْفِ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَمْلِكُ سَبْعَ سِنِينَ"، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۹۰
- ↑ ابن ابی شیبة، المصنف، ج ۱۵، ح ۱۹۴۸۴
- ↑ " كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ قَالَ سَبْعَ سِنِينَ يَكُونُ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۷۴
- ↑ نجاشی، رجال، ص ۲۲۶؛ نیز ر. ک: علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص ۳۷۰، سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۳۰۴؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۴۱؛ علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص ۲۴۱؛ ابن غضایری، رجال، ج ۴، ص ۴۷
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۳۹؛ سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۷۱
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۳۳۱
- ↑ ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۵۸
- ↑ ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۴۱
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۷۲ - ۱۸۴.
- ↑ سوره یوسف، ۸۷.
- ↑ سوره قصص، ۵.
- ↑ سوره هود، ۸۶.
- ↑ مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۳۵.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، صص ۱۸۸ ـ ۱۸۵، صص ۴۸۴ ـ ۴۸۱.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۸۷.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۸۴ و بحار الانوار: ج ۵۳، ص ۳۴.
- ↑ نجم الثاقب، ص ۱۵۴.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۰.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۴.
- ↑ روضه کافی: ص ۲۸۷.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ «و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ ر.ک: جدید، قضاوت، عدل.
- ↑ «و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ غیبت طوسی: ص ۲۸۳ و ارشاد مفید: ص ۳۶۵ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۶.
- ↑ غیبت نعمانی: ص ۲۳۱ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۳۷۹.
- ↑ تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴.
- ↑ بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۸۲.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۲۱.
- ↑ علل الشرایع، ص ۶، ب ۷، ح ۱.
- ↑ «ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید» سوره انفال، آیه ۲۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۷، ح ۴؛ اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند، آن روز را طولانی کند تا مردم از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند پس از آنکه از ستم و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر شنیدم.
- ↑ «بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند؛ به راستی که ما آیات را برایتان روشن بیان داشتیم باشد که خرد ورزید» سوره حدید، آیه ۱۷.
- ↑ الکافی، ج ۷، ص ۱۷۴؛ با توجه به روایات دیگر که آیه را به دوران امام مهدی(ع) تفسیر کرده است، مقصود از «مردان» در این روایت حضرت و یاوران او هستند.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۳۳، ح ۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۶۸، ذیل حدیث ۱۷، ص ۳۸۲؛ پیامبر اسلام میفرماید: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ اَلْأَخْلاَقِ».
- ↑ احزاب آیه ۲۱ ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ زمانی که قائم ما قیام کند، دست خود بر سربندگان خواهد نهاد و به وسیلۀ آن، عقلهاۀ، ایشان را جمع خواهد کرد و اخلاق آنها را به کمال خواهد رساند.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۰۵، امیرالمؤمنین امام علی(ع) در توصیف مهدی(ع) میفرماید: «دانش او از همه شم بیشتر است».
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۹، ح ۵.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۳۸، ح ۳۰؛ در زمان امام مهدی(ع) به شما حکمت [و دانش] داده میشود، تا آنجا که زن در درون خانهاش مطابق کتاب خدا و سنّت پیامبر قضاوت میکند.
- ↑ کنزل العمال، ج ۱۶، ص ۱۸۲، ح ۴۴۲۱۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۹۱، ح ۹۸. هیچ چیز مانند بدعتها دین را ویران و تباه نکرده است.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۵۴، ح ۲. هرگاه بدعتها در میان امتم آشکار شوند، بر عالم است که علم و دانش خود را آشکار سازد و هر کس چنین نکند، نفرین خدا بر او باد!
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۸، ص ۱۱، ح ۱۱.
- ↑ خصال، ج ۲، ص ۶۲۵، ح ۱۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶. زمین برای او پیچیده میشود [در لحظهای از نقطهای به نقطه دیگر میرود] و تمام گنجهای آن برای او آشکار میگردد.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۳۶، ح ۲۶. وقتی قائم اهل بیت قیام کند، [[[اموال]] را] به مساوی تقسیم میکند و در میان خلق به عدالت رفتار مینماید.
- ↑ «شما را به مهدی بشارت میدهم که در امّت من برانگیخته خواهد شد... او اموال را به درستی تقسیم میکند. کسی پرسید: «مراد چیست؟» فرمود: «یعنی بین مردم مساوات را اجرا خواهد کرد» بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱.
- ↑ «امام مهدی(ع) میان مردم به مساوات رفتار میکند، به گونهای که کسی پیدا نشود که نیازمند زکات باشد» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، بص ۳۳۲، ح ۱۶. در تمام زمین، هیچ ویرانهای نمیماند، جز اینکه آباد میشود.
- ↑ الکافی، ج ۵، ص ۵۵. در سخنی از امام باقر درباره این واجب آمده: «إِنَّ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ...فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ اَلْفَرَائِضُ» «امر به معروف و نهی از منکر.... واجبی است که به سبب آن همه واجبات اقامه میشود».
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۴۷، ح ۹.
- ↑ مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱، ح ۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۷۱-۲۸۱.