حجت الهی در حدیث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
اینکه باید دید [[حجت الله]] در [[روایات]] [[پیشوایان دین]]، دارای چه مؤلفههای معنایی است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۲۳-۱۲۶.</ref>. | اینکه باید دید [[حجت الله]] در [[روایات]] [[پیشوایان دین]]، دارای چه مؤلفههای معنایی است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۲۳-۱۲۶.</ref>. | ||
==مقدمه== | |||
[[معصومان]] [[حجتهای الهی]] هستند. حجت بودن آنان، یکی از جهاتی است که پیروی از سیره و [[رفتار]] آنان را برای دیگران موجه و لازم میسازد. حجت یعنی چیزی که میتوان به آن برای دیگران [[استدلال]] و [[برهان]] آورد<ref>{{عربی|الحجّة لغة: كلّ شيء يصلح أن يحتجّ به على الغير}} (محمدرضا مظفر، أصول فقه، ج۲، ص۱۲).</ref>. وقتی گفته میشود [[اجماع]] حجت است، یعنی [[دلیل]] بر [[حکم شرعی]] است که میتوان به آن استناد کرد و دلیل بر حکم شرعی دانست که در مباحث [[اصول فقه]] به آن پرداخته شده است. | |||
زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} [[یا علی]] و فاطمه{{عم}} حجت معرفی میشوند؛ یعنی آنان کسانی هستند که دیگران میتوانند به [[راه]] و روش آنان عمل کنند و در بیان علت عمل به آن، نزد خداوند [[احتجاج]] کنند. [[بدیهی]] است سیره و روشی حجت است که برای دیگران قابل پیروی باشد. روایاتی داریم که در آنها معصومان حجت دانسته شدهاند و طبق آنها، دیگران با پیروی از آنان در مسیر صحیح قرار میگیرند. به چند [[روایت]] اشاره میشود: | |||
#پیامبر فرمود: {{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَعْدَاؤُنَا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ أَوْلِيَاؤُنَا أَوْلِيَاءُ اللَّهِ}}<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۱۳۳؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۶، ص۲۲۸؛ عمادالدین ابی جعفر طبری، بشارة المصطفی، ص۲۴.</ref>: من، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]]، [[حسین]]{{عم}} و نه تن از [[فرزندان حسین]]{{عم}}، [[حجتهای خدا]] بر [[خلق]] او هستیم. [[دشمنان]] ما، [[دشمنان خدا]] و [[دوستان]] ما دوستان [[خدا]] هستند. | |||
#[[جابر بن عبدالله]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] میکند که فرمود: “خداوند علی{{ع}} و همسرش و فرزندانش را حجتهای خدا بر خلقش قرار داده است و آنان درهای [[دانش]] در [[امت]] من میباشند. هر کس با [[راهنمایی]] آنان حرکت نماید، به سوی [[راه راست]] میرود”<ref>عبیدالله بن عبد الله حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۷۶: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَ [هُ] حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ -وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي- مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ}}.</ref>. | |||
در این [[روایت]] [[حجت]] به معنای [[امام]] نیست؛ زیرا زهرا{{س}} هم مورد اشاره قرار گرفته است؛ بنابراین میتوان آنها را [[اسوه]] و نمونه برای دیگران دانست تا [[انسانها]] با [[پیروی]] از ایشان به [[راه]] درست دست یابند. در روایتی دیگر که حسکانی از پیامبر{{صل}} نقل کرده، آن [[حضرت]] خود را به [[خورشید]] و علی{{ع}} را به ماه و فاطمه{{س}} را به [[زهره]] و حسن و حسین{{عم}} را به فرقدان (دو [[ستاره]])<ref>فرقدان: دو ستاره نزدیک قطب که به آن راه شناسند (علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه فرقد).</ref> [[انبیا]] و [[پیامبران]] هم به عنوان حجتهای خدا در [[زمین]] معرفی شدهاند<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۷۰.</ref>. [[امام زمان]]{{ع}} در توقیعی [[علما]] و آگاهان به حوادث [[سیاسی]] را حجت خود بر [[بندگان]] و خود را [[حجت خدا]] بر آنان معرفی کرده است<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۴: {{متن حدیث|فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ}}.</ref>. مرحوم [[کلینی]] در کافی پس از کتاب [[توحید]]، کتاب حجت را آورده و در آن از مسائل [[نبوت]]، [[امامت]] و ویژگیهای هر یک از [[رسول]] و امام سخن گفته و به بیان مولد و [[تاریخ]] [[معصومان]] پرداخته است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
# [[پرونده:291506008.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|'''معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان''']] | # [[پرونده:291506008.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|'''معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۸
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خلافت الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
"الحُجة" در لغت، به معنای سبب پیروزی بر خصم[۱]، برهان[۲] و دلیل روشن[۳] برای احتجاج آمده است. به گفته ارباب لغت، جمع این واژه "حُجَج" است و هنگامی که عرب احْتَجَّ بالشيءِ میگوید، مقصود این است که آن شیء را حجت و دلیل خود قرار داده است[۴].
متون روایی شیعه از این واقعیت حکایت میکند که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، همگی از مفهوم حجت الله برای تبیین و توصیف حقیقت مقام امامت استفاده کردهاند. روایات موجود در این باره، چنان فراوان است که بیگمان متواتر معنوی است و محقق را از بررسی سندی انبوه روایات یاد شده بینیاز میسازد[۵]. نگارنده بیش از صد روایت با سندهای مختلف از عصر رسول گرامی اسلام(ص) تا دوران غیبت صغرای امام عصر(ع) یافته است که پیشوایان دینی بارها در آنها از این مفهوم استفاده کرده و صحابه ایشان نیز در گفت و گوهای خود با پیشوایان، این مفهوم را به کار بردهاند. پیامبر گرامی اسلام(ص) در بیانات خود برای مردم، از امیرالمؤمنین(ع) با عنوان حجت الله یاد کردهاند؛ در این باره ابن عباس نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) فرمودند: "ای علی! تو پس از من، پیشوای مسلمانان و امیر مؤمنان و... و حجت خدا بر تمام مخلوقات هستی"[۶]. حضرت رسول(ص) در دیگر بیانات خود، با تأکید بر اینکه ائمه پس از ایشان دوازده نفرند، بر تمام آنها عنوان حجت الله را اطلاق کردهاند. ایشان در این باره فرمودند: "امامان پس از من به تعداد نقبای بنی اسرائیل و حواریون عیسی(ع) هستند... آنها حجتهای خدا در خلق اویند"[۷].
توجه به این نکته ضروری است که قلمرو حجت بودن امام تنها به شیعیان یا مسلمانان یا حتی انسانها محدود نمیشود، بلکه امام کسی است که بر تمام آفریدگان، اعم از انسان و غیر انسان، حجیت دارد؛ چنانکه پیامبر خدا(ص)، خود در روایت دیگری با عبارت «حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى بَرِيَّتِهِ»[۸]، بر این نکته تأکید کردهاند. ایشان در روایت دیگری، آنگاه که در مقام بیان نام امامان پس از خود بودهاند، از حضرت مهدی(ع) با عنوان «حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى بَرِيَّتِهِ»، یاد کردهاند[۹]. گفتنی است که امامان پس از ایشان نیز بر این حقیقت تأکید کردهاند؛ چنانکه امام صادق(ع) در روایتی، با همین تعبیر از امامان شیعه یاد کردهاند[۱۰]. همچنین اما هادی(ع) به هنگام زیارت قبر پدر بزرگوارشان، امام جواد(ع) فرمودند: "خدایا بر محمد بن علی... حجتت بر هر کسی که بر بالای زمینها و زیر خاک است، درود فرست"[۱۱]. همچنین ایشان در زیارت جامعه کبیره نیز با فراز «حُجَجاً عَلَى بَرِيَّتِهِ»[۱۲]، از چیستی مقام امامت سخن به میان آوردهاند. اینکه باید دید حجت الله در روایات پیشوایان دین، دارای چه مؤلفههای معنایی است.[۱۳].
مقدمه
معصومان حجتهای الهی هستند. حجت بودن آنان، یکی از جهاتی است که پیروی از سیره و رفتار آنان را برای دیگران موجه و لازم میسازد. حجت یعنی چیزی که میتوان به آن برای دیگران استدلال و برهان آورد[۱۴]. وقتی گفته میشود اجماع حجت است، یعنی دلیل بر حکم شرعی است که میتوان به آن استناد کرد و دلیل بر حکم شرعی دانست که در مباحث اصول فقه به آن پرداخته شده است. زمانی که پیامبر(ص) یا علی و فاطمه(ع) حجت معرفی میشوند؛ یعنی آنان کسانی هستند که دیگران میتوانند به راه و روش آنان عمل کنند و در بیان علت عمل به آن، نزد خداوند احتجاج کنند. بدیهی است سیره و روشی حجت است که برای دیگران قابل پیروی باشد. روایاتی داریم که در آنها معصومان حجت دانسته شدهاند و طبق آنها، دیگران با پیروی از آنان در مسیر صحیح قرار میگیرند. به چند روایت اشاره میشود:
- پیامبر فرمود: «أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَعْدَاؤُنَا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ أَوْلِيَاؤُنَا أَوْلِيَاءُ اللَّهِ»[۱۵]: من، علی، فاطمه، حسن، حسین(ع) و نه تن از فرزندان حسین(ع)، حجتهای خدا بر خلق او هستیم. دشمنان ما، دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدا هستند.
- جابر بن عبدالله از پیامبر(ص) نقل میکند که فرمود: “خداوند علی(ع) و همسرش و فرزندانش را حجتهای خدا بر خلقش قرار داده است و آنان درهای دانش در امت من میباشند. هر کس با راهنمایی آنان حرکت نماید، به سوی راه راست میرود”[۱۶].
در این روایت حجت به معنای امام نیست؛ زیرا زهرا(س) هم مورد اشاره قرار گرفته است؛ بنابراین میتوان آنها را اسوه و نمونه برای دیگران دانست تا انسانها با پیروی از ایشان به راه درست دست یابند. در روایتی دیگر که حسکانی از پیامبر(ص) نقل کرده، آن حضرت خود را به خورشید و علی(ع) را به ماه و فاطمه(س) را به زهره و حسن و حسین(ع) را به فرقدان (دو ستاره)[۱۷] انبیا و پیامبران هم به عنوان حجتهای خدا در زمین معرفی شدهاند[۱۸]. امام زمان(ع) در توقیعی علما و آگاهان به حوادث سیاسی را حجت خود بر بندگان و خود را حجت خدا بر آنان معرفی کرده است[۱۹]. مرحوم کلینی در کافی پس از کتاب توحید، کتاب حجت را آورده و در آن از مسائل نبوت، امامت و ویژگیهای هر یک از رسول و امام سخن گفته و به بیان مولد و تاریخ معصومان پرداخته است.[۲۰]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۳، ص۱۰؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۲۸؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۱۷.
- ↑ اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاص، ج۱، ص۳۰۴؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ج۱، ص۲۱۸.
- ↑ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۲۸.
- ↑ شایان ذکر است، چنانکه در فصل نخست این نوشتار بیان شد، مباحثی که در این فصل بیان میشود، برگرفته از روایات معتبری است که با توجه به قراین و شواهد، به صدور آنها از معصوم وثوق پیدا کردهایم. البته اگر گاهی تأکید میشود که روایتی خاص، صحیح یا معتبر است، از این باب است که روایت یاد شده حتی به طور مستقل و بدون سنجش آن با دیگر روایات، بکله از طریق اطمینان به وثاقت تمام راویان آن نیز صحیح و معتبر است. این امر به معنای توجه نداشتن به بحث سندی دیگر روایات یا معتبر نبودن روایات دیگری که نگارنده آنها را به کار برده است، نیست.
- ↑ «يَا عَلِيُّ أَنْتَ إِمَامُ الْمُسْلِمِينَ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ... وَ حُجَّةُ اللَّهِ بَعْدِي عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ». شیخ صدوق الامالی، ص۳۰۰.
- ↑ «الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى... هُمْ حُجَجُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ». علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۷۵. برای ملاحظه روایات نبویای که از ائمه اطهار(ع) با عنوان «حجج الله» یاد کردهاند، ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۹؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۵۹؛ شیخ صدوق، من لا یحضر الفقیه، ج۴، ص۱۸۰؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۲۱-۲۲؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۷۵. گفتنی است که قرآن کریم به صراحت تعداد نقبای بنیاسرائیل را دوازده نفر معرفی میکند: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا﴾ [«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم.».. سوره مائده، آیه ۱۲].
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۳۰۶؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۸۷-۱۸۹.
- ↑ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۸۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۱۳.
- ↑ جعفر بن محمد بن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۳۰۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضر الفقیه، ج۲، ص۶۰۱.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضر الفقیه، ص۶۰۹؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۲۳-۱۲۶.
- ↑ الحجّة لغة: كلّ شيء يصلح أن يحتجّ به على الغير (محمدرضا مظفر، أصول فقه، ج۲، ص۱۲).
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ص۱۳۳؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۶، ص۲۲۸؛ عمادالدین ابی جعفر طبری، بشارة المصطفی، ص۲۴.
- ↑ عبیدالله بن عبد الله حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۷۶: «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَ [هُ] حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ -وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي- مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ».
- ↑ فرقدان: دو ستاره نزدیک قطب که به آن راه شناسند (علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه فرقد).
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۷۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۴: «فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ».
- ↑ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.