جز
جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
*ماجرا اینگونه بود که [[قریش]] در [[دارالندوه]] به [[مشورت]] پرداخته، بر آن شدند که در اقدامی دسته جمعی که افراد آن از [[نمایندگان]] [[قبایل]] مختلف [[قریش]] باشد، [[رسول]] خدای{{صل}} را بکشند. [[جبرئیل]] خبر آن را به [[رسول خدا]]{{صل}} رساند و از آن [[حضرت]] خواست تا آن [[شب]] را در محل خوابش نخوابد. [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود که آن [[شب]] را به جای آن [[حضرت]] بخوابد. [[علی]]{{ع}} در بستر [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفت و پارچه سبز رنگی را که [[رسول خدا]]{{صل}} در هنگام [[خواب]] به روی خود میکشید، به سر کشید و [[شمشیر]] را در کنار خود قرار داد<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۴۵.</ref> و خود را برای کشته شدن آماده کرد. این [[آیه]] در [[شأن]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[ایثار]] او نازل شده است: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref><ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۴۷. برخی از منابع [[اهل سنت]] که بخشهایی از این جریان در آنها آمده، عبارتاند از: الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، نیشابوری، ج۲، ص۱۲۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۶۷؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۱۳؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن (تفسیر الثعالبی)، ثعالبی، ج۲، ص۱۲۵.</ref>. آن افراد، شبانه به دور [[خانه رسول خدا]]{{صل}} میگشتند اما [[رسول خدا]]{{صل}} مقداری [[خاک]] بر سر آنان پاشید و با این [[اعجاز]]، بدون آنکه آنها بفهمند از در منزل که عدهای در جلوی آن نشسته بودند خارج شد و به منزل [[ام هانی]]، [[خواهر]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} رفت. وقتی [[مشرکان]] برای اجرای نقشه خود به [[خانه]] وارد شدند ذرهای تردید نداشتند که [[فرد]] خوابیده در بستر، [[رسول خدا]]{{صل}} است و به هم میگفتند: بیدارش کنید تا درد [[شمشیر]] را بهتر [[احساس]] کرده و به چشم خود ببیند که چگونه شمشیرها از هر طرف بر او فرود میآیند. آنگاه که خود را ناکام یافتند، برای یافتن آن [[حضرت]]{{صل}} از [[خانه]] خارج شدند و [[جبرئیل]] خبر [[سلامت]] [[علی]]{{ع}} را برای ایشان آورد و [[پیامبر]] نیز آن را به [[امهانی]] خبر داد. | *ماجرا اینگونه بود که [[قریش]] در [[دارالندوه]] به [[مشورت]] پرداخته، بر آن شدند که در اقدامی دسته جمعی که افراد آن از [[نمایندگان]] [[قبایل]] مختلف [[قریش]] باشد، [[رسول]] خدای{{صل}} را بکشند. [[جبرئیل]] خبر آن را به [[رسول خدا]]{{صل}} رساند و از آن [[حضرت]] خواست تا آن [[شب]] را در محل خوابش نخوابد. [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود که آن [[شب]] را به جای آن [[حضرت]] بخوابد. [[علی]]{{ع}} در بستر [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفت و پارچه سبز رنگی را که [[رسول خدا]]{{صل}} در هنگام [[خواب]] به روی خود میکشید، به سر کشید و [[شمشیر]] را در کنار خود قرار داد<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۴۵.</ref> و خود را برای کشته شدن آماده کرد. این [[آیه]] در [[شأن]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[ایثار]] او نازل شده است: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref><ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۴۷. برخی از منابع [[اهل سنت]] که بخشهایی از این جریان در آنها آمده، عبارتاند از: الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، نیشابوری، ج۲، ص۱۲۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۶۷؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۱۳؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن (تفسیر الثعالبی)، ثعالبی، ج۲، ص۱۲۵.</ref>. آن افراد، شبانه به دور [[خانه رسول خدا]]{{صل}} میگشتند اما [[رسول خدا]]{{صل}} مقداری [[خاک]] بر سر آنان پاشید و با این [[اعجاز]]، بدون آنکه آنها بفهمند از در منزل که عدهای در جلوی آن نشسته بودند خارج شد و به منزل [[ام هانی]]، [[خواهر]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} رفت. وقتی [[مشرکان]] برای اجرای نقشه خود به [[خانه]] وارد شدند ذرهای تردید نداشتند که [[فرد]] خوابیده در بستر، [[رسول خدا]]{{صل}} است و به هم میگفتند: بیدارش کنید تا درد [[شمشیر]] را بهتر [[احساس]] کرده و به چشم خود ببیند که چگونه شمشیرها از هر طرف بر او فرود میآیند. آنگاه که خود را ناکام یافتند، برای یافتن آن [[حضرت]]{{صل}} از [[خانه]] خارج شدند و [[جبرئیل]] خبر [[سلامت]] [[علی]]{{ع}} را برای ایشان آورد و [[پیامبر]] نیز آن را به [[امهانی]] خبر داد. | ||
*صبحگاهان [[رسول خدا]]{{صل}} به سمت کوه ثور رفته و سه روز در آنجا اقامت ماند<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۴۷.</ref>. و در این مدت، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} برای [[رسول خدا]]{{صل}} [[غذا]] میآورد و سه مرکب برای [[هجرت]] ایشان فراهم کرد<ref>فضائل امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن عقده کوفی، ص۱۸۰.</ref>. آن [[حضرت]] به [[امیرمؤمنان]]{{صل}} [[امر]] فرمود تا اماناتی را که [[مشرکان]] نزد ایشان داشتند و در حضور [[مردم]] به صاحبانش بازگرداند <ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۹، ص۸۴. برخی از منابع اهل سنت که این قسمت را نقل کرده ولی به علنی بودن ادای این امانت اشاره نکردهاند، عبارتاند از: الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۲۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۶۷؛ جامع الاحادیث، سیوطی، ج۱۶، ص۴۷۰.</ref> و نیز [[فاطمه]] را به آن [[حضرت]] سپرد و نیز از او خواست تا شترهایی [[نیکو]] برای خود و سه [[فاطمه]] که همراه او در [[مکه]] بودند و کسانی از [[بنی هاشم]] که قصد داشتند همراه او به [[مدینه]] [[هجرت]] نمایند، خریده<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۶۸؛ حلیة الأبرار، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۱۴۷.</ref> و در پی آن [[حضرت]]، به [[مدینه]] [[هجرت]] کنند<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۰-۴۷۱؛ حلیة الأبرار، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۱۵۰؛ ج۱۹، ص۶۴.</ref>. | *صبحگاهان [[رسول خدا]]{{صل}} به سمت کوه ثور رفته و سه روز در آنجا اقامت ماند<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۴۷.</ref>. و در این مدت، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} برای [[رسول خدا]]{{صل}} [[غذا]] میآورد و سه مرکب برای [[هجرت]] ایشان فراهم کرد<ref>فضائل امیرالمؤمنین{{ع}}، ابن عقده کوفی، ص۱۸۰.</ref>. آن [[حضرت]] به [[امیرمؤمنان]]{{صل}} [[امر]] فرمود تا اماناتی را که [[مشرکان]] نزد ایشان داشتند و در حضور [[مردم]] به صاحبانش بازگرداند <ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۹، ص۸۴. برخی از منابع اهل سنت که این قسمت را نقل کرده ولی به علنی بودن ادای این امانت اشاره نکردهاند، عبارتاند از: الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۲۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۶۷؛ جامع الاحادیث، سیوطی، ج۱۶، ص۴۷۰.</ref> و نیز [[فاطمه]] را به آن [[حضرت]] سپرد و نیز از او خواست تا شترهایی [[نیکو]] برای خود و سه [[فاطمه]] که همراه او در [[مکه]] بودند و کسانی از [[بنی هاشم]] که قصد داشتند همراه او به [[مدینه]] [[هجرت]] نمایند، خریده<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۶۸؛ حلیة الأبرار، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۱۴۷.</ref> و در پی آن [[حضرت]]، به [[مدینه]] [[هجرت]] کنند<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۰-۴۷۱؛ حلیة الأبرار، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۱۵۰؛ ج۱۹، ص۶۴.</ref>. | ||
*[[فاطمه]]{{س}} چه روزهای [[سختی]] داشت؛ روزهایی که [[تصمیم]] جدی [[قریش]] را برای کشتن [[پدر]] و [[پناهندگی]] به کوه و [[هجرت]] اجباری ایشان به [[مدینه]] را میدید. به هر حال پس از مدتی [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نامهای از [[رسول خدا]]{{صل}} دریافت کرد که هر چه زودتر [[هجرت]] را آغاز کند. لذا بعد از بازگرداندن [[امانتها]] و تهیه مرکب، طبق [[دستور]] [[رسول خدا]]{{صل}}، پس از مدتی کوتاه به همراه [[فاطمه]]{{س}} که اینک هشت سال داشت و [[مادر]] خود [[فاطمه بنت اسد]] و دختر عمویش [[فاطمه بنت زبیر بن عبدالمطلب]] و ایمن [[فرزند]] [[ام ایمن]]، خادمه [[رسول خدا]]{{صل}} و عدهای از [[مسلمانان]] به سوی [[مدینه]] [[هجرت]] کرد<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۰-۴۷۱؛ حلیة الأبرار، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۱۵۰؛ ج۱۹، ص۶۴.</ref>. هجرتکنندگان [[شب]] را تا [[طلوع فجر]] به [[عبادت]] [[پروردگار]] سپری کردند و پس از اقامه [[جماعت]] به [[امامت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که حدود بیست و چهار سال داشت، به [[راه]] افتادند. آنها منازل بین [[راه]] را یکی پس از دیگری پشت سر مینهادند <ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۱.</ref> تا اینکه مشرکانی که در حال تعقیب آنان بودند [[راه]] را بر ایشان بستند که با [[رشادت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۰.</ref>، نتوانستند | *[[فاطمه]]{{س}} چه روزهای [[سختی]] داشت؛ روزهایی که [[تصمیم]] جدی [[قریش]] را برای کشتن [[پدر]] و [[پناهندگی]] به کوه و [[هجرت]] اجباری ایشان به [[مدینه]] را میدید. به هر حال پس از مدتی [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نامهای از [[رسول خدا]]{{صل}} دریافت کرد که هر چه زودتر [[هجرت]] را آغاز کند. لذا بعد از بازگرداندن [[امانتها]] و تهیه مرکب، طبق [[دستور]] [[رسول خدا]]{{صل}}، پس از مدتی کوتاه به همراه [[فاطمه]]{{س}} که اینک هشت سال داشت و [[مادر]] خود [[فاطمه بنت اسد]] و دختر عمویش [[فاطمه بنت زبیر بن عبدالمطلب]] و ایمن [[فرزند]] [[ام ایمن]]، خادمه [[رسول خدا]]{{صل}} و عدهای از [[مسلمانان]] به سوی [[مدینه]] [[هجرت]] کرد<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۰-۴۷۱؛ حلیة الأبرار، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۱۵۰؛ ج۱۹، ص۶۴.</ref>. هجرتکنندگان [[شب]] را تا [[طلوع فجر]] به [[عبادت]] [[پروردگار]] سپری کردند و پس از اقامه [[جماعت]] به [[امامت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که حدود بیست و چهار سال داشت، به [[راه]] افتادند. آنها منازل بین [[راه]] را یکی پس از دیگری پشت سر مینهادند <ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۱.</ref> تا اینکه مشرکانی که در حال تعقیب آنان بودند [[راه]] را بر ایشان بستند که با [[رشادت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۰.</ref>، نتوانستند مانع [[هجرت]] آنها شوند و بدون نتیجه به [[مکه]] بازگشتند. [[هجرت]] [[فاطمه]]{{س}} به همراه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} ادامه داشت، در حالی که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و هر سه [[فاطمه]] و سایر [[مسلمانان]] همراه، در فراز و فرود مسیر [[هجرت]] و در همه حال به [[ذکر الهی]] مشغول بودند و قبل از رسیدن آنها به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} آیاتی از [[قرآن مجید]] در این باره بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد{{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ * رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ * رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ * رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ * فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ}}<ref> «(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار * پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کردهای و ستمگران را یاوری نخواهد بود * پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران * پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی * آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم بنابراین بیگمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم میپوشم و آنان را به بوستانهایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱-۱۹۵.</ref>. در این [[آیات]]، منظور از مردی که عملش ضایع نخواهد شد، [[علی]]{{ع}} و نیز منظور از زنی که عملش ضایع نمیشود [[فاطمه]]{{س}} است <ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۴۷۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۹، ص۶۶.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۲۵-۲۳۰.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |