ناخشنودی از تقدیر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۲۳: خط ۲۳:
#'''نکته سوّم:''' [[استوار]] ساختن دیوار و رنجی که آن دو بزرگوار بر این کار کشیدند، نه کاری بازیچه بود ونه کاری بیهوده؛ بلکه در آن مصلحتی بزرگ نهفته بود که تنها آن [[بنده]] [[صالح]] از آن باخبر بود: {{متن قرآن|وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«و امّا آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی از آن آن دو و پدرشان مردی شایسته بود، بنابراین پروردگارت از سر بخشایش خویش اراده فرمود که آنان به برومندی خود برسند و گنجشان را بیرون کشند و من آن کارها را از پیش خویش نکردم، این بود معن» سوره کهف، آیه ۸۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۷۶.</ref>.
#'''نکته سوّم:''' [[استوار]] ساختن دیوار و رنجی که آن دو بزرگوار بر این کار کشیدند، نه کاری بازیچه بود ونه کاری بیهوده؛ بلکه در آن مصلحتی بزرگ نهفته بود که تنها آن [[بنده]] [[صالح]] از آن باخبر بود: {{متن قرآن|وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«و امّا آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی از آن آن دو و پدرشان مردی شایسته بود، بنابراین پروردگارت از سر بخشایش خویش اراده فرمود که آنان به برومندی خود برسند و گنجشان را بیرون کشند و من آن کارها را از پیش خویش نکردم، این بود معن» سوره کهف، آیه ۸۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۷۶.</ref>.
#'''نکته چهارم:''' در این حکایت، [[آدمی]] در می‌یابد که می‌باید [[ادب]] را در محضر [[الهی]] رعایت نمود و از بی‌ادبی در [[حضرت]] او - جلَّ و علا! - احتراز کرد؛ چه آن [[بنده]] [[صالح]] که استادی [[حضرت موسی]] را در این ماجرا برعهده داشت، گاه فعلی را به [[حضرت حق]] منسوب می‌نمود، و گاه دیگر به خود او؛ شکستن [[کشتی]] را که در ظاهر عملی [[ناپسند]] می‌نمود به خود منسوب داشت، در مقابل استوارسازی دیوار را که عملی [[پسندیده]] بود به [[حضرت حق]] نسبت داد، به هنگام خبر دادن از چگونگی کُشتن آن نوجوان نیز باز فعل را به خود و [[حضرت حق]] هر دو نسبت داد، تا رعایت [[ادب]] را در این زمینه کرده باشد: {{متن قرآن|فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا}}<ref>«ترسیدیم که آنان را به سرکشی و کفر وادارد» سوره کهف، آیه ۸۰.</ref>؛ چه کُشتن آن نوجوان از جهتی [[پسندیده]] و از جهتی دیگر [[ناپسند]] می‌نمود. این مطلب نشان می‌دهد که در منظر [[اولیاء]] [[خدا]]، تمامی خیرات به دست اوست و جز از او کسی دیگر را در این زمینه اختیاری نیست: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۷۷.</ref>.
#'''نکته چهارم:''' در این حکایت، [[آدمی]] در می‌یابد که می‌باید [[ادب]] را در محضر [[الهی]] رعایت نمود و از بی‌ادبی در [[حضرت]] او - جلَّ و علا! - احتراز کرد؛ چه آن [[بنده]] [[صالح]] که استادی [[حضرت موسی]] را در این ماجرا برعهده داشت، گاه فعلی را به [[حضرت حق]] منسوب می‌نمود، و گاه دیگر به خود او؛ شکستن [[کشتی]] را که در ظاهر عملی [[ناپسند]] می‌نمود به خود منسوب داشت، در مقابل استوارسازی دیوار را که عملی [[پسندیده]] بود به [[حضرت حق]] نسبت داد، به هنگام خبر دادن از چگونگی کُشتن آن نوجوان نیز باز فعل را به خود و [[حضرت حق]] هر دو نسبت داد، تا رعایت [[ادب]] را در این زمینه کرده باشد: {{متن قرآن|فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا}}<ref>«ترسیدیم که آنان را به سرکشی و کفر وادارد» سوره کهف، آیه ۸۰.</ref>؛ چه کُشتن آن نوجوان از جهتی [[پسندیده]] و از جهتی دیگر [[ناپسند]] می‌نمود. این مطلب نشان می‌دهد که در منظر [[اولیاء]] [[خدا]]، تمامی خیرات به دست اوست و جز از او کسی دیگر را در این زمینه اختیاری نیست: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۷۷.</ref>.
*نمونه این [[آیات]] به‌وفور در [[قرآن کریم]] آمده، به‌گونه‌ای که می‌توان به‌راحتی از آن نتیجه گرفت، که بلاهای روزمره اگر نتیجه [[اعمال]] خود [[انسان]] نباشد تنها الطافی است در شمار [[الطاف]] خفی / [[پنهان]] او -جلَّ وعلا! -، که [[مردمان]] را بدان می‌آزماید، و درهای تعالی را بدان وسیله برروی آنان می‌گشاید: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: "انّا للّه و انّا الیه راجعون" (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم) بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۷۷.</ref>.
*نمونه این [[آیات]] به‌وفور در [[قرآن کریم]] آمده، به‌گونه‌ای که می‌توان به‌راحتی از آن نتیجه گرفت، که بلاهای روزمره اگر نتیجه [[اعمال]] خود [[انسان]] نباشد تنها الطافی است در شمار [[الطاف]] خفی / پنهان او -جلَّ وعلا! -، که [[مردمان]] را بدان می‌آزماید، و درهای تعالی را بدان وسیله برروی آنان می‌گشاید: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: "انّا للّه و انّا الیه راجعون" (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم) بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۷۷.</ref>.


==راه‌های تحصیل [[فضیلت]] [[رضایت]] به [[تقدیر الهی]]==
==راه‌های تحصیل [[فضیلت]] [[رضایت]] به [[تقدیر الهی]]==
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش