تکذیب: تفاوت میان نسخهها
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
# [[گمراهی]]: [[خداوند]] تکذیب کنندگان [[آیات الهی]] را [[مجازات]] کرده، آنان را [[گمراه]] میکند یعنی از شنیدن و [[استجابت]] [[کلام]] [[حق]]، [[ناشنوا]] و از گفتن کلام حق و [[شهادت به توحید]] و [[رسالت]]، لال میکند و آنان را در تاریکیهایی قرار میدهد که حقایق را نمیبینند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکیهایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا مینهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست میدارد» سوره انعام، آیه ۳۹.</ref>.<ref>المیزان، ج ۷، ص ۸۳ - ۸۴.</ref> | # [[گمراهی]]: [[خداوند]] تکذیب کنندگان [[آیات الهی]] را [[مجازات]] کرده، آنان را [[گمراه]] میکند یعنی از شنیدن و [[استجابت]] [[کلام]] [[حق]]، [[ناشنوا]] و از گفتن کلام حق و [[شهادت به توحید]] و [[رسالت]]، لال میکند و آنان را در تاریکیهایی قرار میدهد که حقایق را نمیبینند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکیهایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا مینهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست میدارد» سوره انعام، آیه ۳۹.</ref>.<ref>المیزان، ج ۷، ص ۸۳ - ۸۴.</ref> | ||
#طبع [[قلب]]: {{متن قرآن|تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ما از اخبار این شهرها برای تو باز میگوییم و به راستی پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر مینهد» سوره اعراف، آیه ۱۰۱.</ref>.<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۰۴.</ref> طبع قلب به معنای مهر زدن و نهادن علامت [[کفر]] بر قلب [[کافر]] است که [[ملائکه]] هنگام [[مشاهده]] آن علامت در مییابند که وی دیگر [[ایمان]] نمیآورد.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۳۰.</ref> چنین شخصی از [[بهرههای معنوی]] [[محروم]] گشته، تنها بهره وی همانا [[تکذیب]] است.<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۱۱۹.</ref> | #طبع [[قلب]]: {{متن قرآن|تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ما از اخبار این شهرها برای تو باز میگوییم و به راستی پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر مینهد» سوره اعراف، آیه ۱۰۱.</ref>.<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۰۴.</ref> طبع قلب به معنای مهر زدن و نهادن علامت [[کفر]] بر قلب [[کافر]] است که [[ملائکه]] هنگام [[مشاهده]] آن علامت در مییابند که وی دیگر [[ایمان]] نمیآورد.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۳۰.</ref> چنین شخصی از [[بهرههای معنوی]] [[محروم]] گشته، تنها بهره وی همانا [[تکذیب]] است.<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۱۱۹.</ref> | ||
# [[استدراج]] و [[امهال]]: [[خداوند]] درباره مکذبان [[وعده]] داده است که به زودی و ناخودآگاه آنان را دچار استدراج میکند تا [[شقاوت]] آنان تمام شده، در ورطه [[هلاکت]] افتند: {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.</ref> و به آنها مهلت خواهد داد تا بر [[گناهان]] خود بیفزایند،<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.</ref> زیرا [[تدبیر]] وی] سخت | # [[استدراج]] و [[امهال]]: [[خداوند]] درباره مکذبان [[وعده]] داده است که به زودی و ناخودآگاه آنان را دچار استدراج میکند تا [[شقاوت]] آنان تمام شده، در ورطه [[هلاکت]] افتند: {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.</ref> و به آنها مهلت خواهد داد تا بر [[گناهان]] خود بیفزایند،<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.</ref> زیرا [[تدبیر]] وی] سخت [[استوار]] است: {{متن قرآن|وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}<ref>«و به آنان مهلت میدهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.</ref> | ||
افزون بر موارد یاد شده که بیشتر مربوط به عقوبتهای فردیاند، چنان چه [[جامعه]] نیز دچار تکذیب شود به عنوان [[مجازات]] از انواع [[برکات]] و [[خیرات]] [[زیاد]] محروم میشود: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۰۱.</ref> همچنین در صورتی که همه یا اکثر افراد جامعه از مکذبان باشند [[سنّت الهی]] آن است که تکذیب کنندگان با انواع [[بلاها]] به هلاکت برسند: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.</ref>.<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۲.</ref> از این رو [[آیات]] فراوانی با ذکر [[سرنوشت]] اقوامی که [[پیامبران]] خود را تکذیب کردهاند [[مردم]] را به [[عبرتگیری]] از سرنوشت شوم آنها [[دعوت]] میکند، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ}}<ref>«بنابراین از آنان انتقام گرفتیم و برای آنکه آیات ما را دروغ شمردند و از آنها غافل بودند آنان را در دریا غرق کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref> [[سرنوشت]] [[قوم نوح]]، یعنی گرفتن [[انتقام الهی]] از آنها و [[غرق]] ساختن آنان در دریا به سبب [[تکذیب آیات الهی]] و [[غفلت]] از آنها گزارش شده است. در [[روایت]] نیز وارد شده که مکذبان از قوم نوح بر اثر [[تکذیب]] و سایر [[قوم]] وی نیز به سبب [[رضایت]] به تکذیب آنان غرق شدند.<ref>بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۸۳.</ref> براساس [[آیه]] {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«پس او را دروغگو شمردند آنگاه زلزله آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا افتادند» سوره عنکبوت، آیه ۳۷.</ref> [[اصحاب]] [[مدین]] نیز به سبب تکذیب [[شعیب]]{{ع}} [[زلزله]] آنان را فرا گرفت و بامدادان در خانههایشان از پا درآمدند<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>. | افزون بر موارد یاد شده که بیشتر مربوط به عقوبتهای فردیاند، چنان چه [[جامعه]] نیز دچار تکذیب شود به عنوان [[مجازات]] از انواع [[برکات]] و [[خیرات]] [[زیاد]] محروم میشود: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۰۱.</ref> همچنین در صورتی که همه یا اکثر افراد جامعه از مکذبان باشند [[سنّت الهی]] آن است که تکذیب کنندگان با انواع [[بلاها]] به هلاکت برسند: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.</ref>.<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۲.</ref> از این رو [[آیات]] فراوانی با ذکر [[سرنوشت]] اقوامی که [[پیامبران]] خود را تکذیب کردهاند [[مردم]] را به [[عبرتگیری]] از سرنوشت شوم آنها [[دعوت]] میکند، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ}}<ref>«بنابراین از آنان انتقام گرفتیم و برای آنکه آیات ما را دروغ شمردند و از آنها غافل بودند آنان را در دریا غرق کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref> [[سرنوشت]] [[قوم نوح]]، یعنی گرفتن [[انتقام الهی]] از آنها و [[غرق]] ساختن آنان در دریا به سبب [[تکذیب آیات الهی]] و [[غفلت]] از آنها گزارش شده است. در [[روایت]] نیز وارد شده که مکذبان از قوم نوح بر اثر [[تکذیب]] و سایر [[قوم]] وی نیز به سبب [[رضایت]] به تکذیب آنان غرق شدند.<ref>بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۸۳.</ref> براساس [[آیه]] {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«پس او را دروغگو شمردند آنگاه زلزله آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا افتادند» سوره عنکبوت، آیه ۳۷.</ref> [[اصحاب]] [[مدین]] نیز به سبب تکذیب [[شعیب]]{{ع}} [[زلزله]] آنان را فرا گرفت و بامدادان در خانههایشان از پا درآمدند<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>. |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۴
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تکذیب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- تکذیب نسبت دروغ دادن به کسی است.[۱] در این مدخل منظور آیاتی است که مشرکین پیامبر و رسالت او را تکذیب کردهاند و یا پیامبر از سازش با تکذیب کنندگان نهی شده و تمام این موارد در قرآن بازتاب یافته است[۲].
- ﴿قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ﴾[۳]
- ﴿قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ * وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ﴾[۴]
- ﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ * وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ﴾[۵]
- ﴿وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا * إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا﴾[۶]
- ﴿وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى﴾[۷]
- ﴿أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى﴾[۸]
- ﴿حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ * أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ﴾[۹]
- ﴿أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ﴾[۱۰]
- ﴿وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ﴾[۱۱]
- ﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جٰاؤُ بِالْبَینٰاتِ وَ الزبُرِ وَ الْکتٰابِ الْمُنِیرِ ﴾[۱۲]
نکات
در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:
- تکذیب عذاب الهی ازسوی مشرکان عصر پیامبر و تأکید خداوند برحق بودن عذاب برای آنان: ﴿وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ﴾[۱۳]»..
- تکذیب قرآن از سوی مشرکان و قبیله پیامبر ذکر گردیده است: ﴿وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ﴾[۱۴].
- تکذیب کنندگان در فکر سازش با پیامبر و کشاندن پیامبر به پیروی از خودشان، و نهی خداوند از اطاعت مکذبان: ﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۱۵].
- علاقهمندی کافران تکذیبگر، به سازشکاری متقابل با پیامبر و نهی از آن اعلام شده است: ﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ * وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ﴾[۱۶]
- اشراف، ثروتمندان و مترفین صدر اسلام تکذیب کنندگان پیامبر و رسالت او بودند: ﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۱۷]؛ ﴿أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ﴾[۱۸]؛ ﴿﴾[۱۹].
- اهل مکه تکذیب کننده پیامبری محمد برخواسته از میان خودشان: ﴿وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ﴾[۲۰].
- تکذیب پیامبر همانند تکذیب پیامبران پیشین [از طرف یهود] مطرح شده است: ﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ﴾[۲۱][۲۲].
تکذیب در دایره المعارف قرآن کریم
مقدمه
تکذیب مصدر باب تفعیل از ماده "ک ـ ذ ـ ب" به معنای انکار کردن، دروغ پنداشتن چیزی و نسبت دروغ دادن به کسی است.[۲۳]تکذیب در اصطلاح قرآن و روایات، در برابر تصدیق (ایمان)[۲۴] و به معنای انکار حقایقی مانند خداوند، پیامبر، امام و روز قیامت است[۲۵] و به طور کلی مکذِّب کسی است که حق را تکذیب کند.[۲۶]
تکذیب در قرآن
قرآن کریم در بیش از ۲۰۰ آیه (به طور صریح یا غیر صریح) به موضوع تکذیب پرداخته است. در این آیات از تکذیب این امور سخن به میان آمده است:
- آیات الهی: ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۲۷]،
- حق: ﴿فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴾[۲۸]، ﴿وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ﴾[۲۹]،
- انبیا و مرسلین: ﴿أَفَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ﴾[۳۰]؛ ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ﴾[۳۱]،
- بیم دهندگان: ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ﴾[۳۲]،
- قرآن: ﴿قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ﴾[۳۳]؛ ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ﴾[۳۴]؛ ﴿فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۳۵]،
- سخن راست خداوند: ﴿فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ﴾[۳۶]،
- نعمتهای الهی: ﴿فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ﴾[۳۷]،
- لقای الهی: ﴿قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ﴾[۳۸]؛ ﴿وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ﴾[۳۹]،
- لقای آخرت: ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ﴾[۴۰]،
- روز جزا: ﴿كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ﴾[۴۱]؛ ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ﴾[۴۲].[۴۳]،
- قیامت: ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا﴾[۴۴]
- و پاداش نیکوتر: ﴿وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى﴾[۴۵].[۴۶]
ارتباط تکذیب با کفر و ظلم
گرچه تکذیب خودش کفر نیست؛ لیکن بر کفر دلالت میکند،[۴۷] زیرا در تعریف کفر گفته شده که آن جهل به معارف است و گاه همراه با استکبار و تکذیب پیامبران و کتابهای آسمانی است و گاه مانند کفر مستضعفان بدون انکار است.[۴۸] کفر در صورت همراه بودن با تکذیب مستلزم خلود در آتش دوزخ است: ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۴۹] و گرنه در آن احتمال نجات هست، گرچه پس از توقف طولانی یا کوتاه در جهنم باشد.[۵۰]
برخی از واژه "اصحاب" در آیه ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ﴾[۵۱] خلود را نسبت به صورت نخست استفاده کردهاند.[۵۲]
قرآن کریم، کسی را که بر خداوند افترا بسته یا آیات دلالت کننده بر وی را تکذیب کند، ظالم ترین انسانها دانسته است: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ﴾[۵۳] در توضیح آن باید گفت که ظلم عبارت از انحراف و خروج از حد وسط است و تحلیل دقیق عقلی مفید آن است که زشتی هر گناهی به مقدار ظلمی است که در آن وجود دارد و همان گونه که ظلم با اختلاف ویژگیهای ظالم، کوچک یا بزرگ میشود، با توجه به کسی که ظلم بر وی واقع شده یا اراده شده واقع شود نیز کوچک و بزرگ میگردد و هرچه شأن آن شخص عظیمتر باشد، ظلم نیز بزرگتر خواهد بود و از آنجا که چیزی بزرگتر و والاتر از خداوند و آیات وی نیست، کسی که به خدا افترا بسته یا آیات وی را تکذیب کند، ظالم ترین شخص خواهد بود، هرچند در حقیقت به خود ستم کرده است[۵۴].[۵۵]
تکذیب انبیا، شیوه مخالفان
تکذیب و متهم ساختن پیامبران به دروغگویی از شیوههای معمول مخالفان انبیا بوده است. قرآن تکذیب نوح(ع) ﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴾[۵۶]،
- هود(ع) ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ﴾[۵۷]،
- صالح(ع) ﴿أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ﴾[۵۸]،
- موسی(ع) ﴿أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ﴾[۵۹]،
- شعیب(ع) ﴿وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ﴾[۶۰]،
- حضرت محمد(ص) ﴿وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ﴾[۶۱] و همه انبیا ﴿قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ﴾[۶۲]؛ ﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ﴾[۶۳] از سوی اقوام ایشان را نقل کرده و صبر و بردباری آنان در برابر این تکذیبها ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ﴾[۶۴] را یادآور شده است و به رسول گرامی خود که از تکذیب اندوهگین گردیده ﴿قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ﴾[۶۵] دلداری داده و او را به صبر و بردباری فراخوانده است.[۶۶] برخی، اصل نبوت و همه انبیا را انکار کرده و برخی نیز بعضی از انبیا را منکر بودهاند [۶۷] و از آنجا که همه انبیا هدف و شخصیت حقوقی واحدی دارند،[۶۸] انکار بعضی از آنها به منزله انکار تمامی آنان است [۶۹] و از این نظر این دو گروه تفاوتی با یکدیگر ندارند و هر دو گروه مستحق عذاباند.
در برخی روایات تکذیب اهل بیت(ع) همانند تکذیب پیامبران دانسته شده و به تکذیب کنندگان وعده ناخوشایند مجازات و عذاب اخروی داده شده است.[۷۰].[۷۱]
عوامل تکذیب
قرآن کریم ضمن گزارش تکذیب پیامبران و حقایق از سوی اقوام ایشان به عوامل آن نیز اشاره کرده است:
جهل و نادانی
گاهی بی خبری افراد از حکمتها، حقایق، معارف، احکام و اهداف بلند انبیا موجب تکذیب و انکار حقایق از سوی آن هاست: ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ﴾[۷۲].[۷۳] در برخی روایات نیز نادانی و ضعف بصیرت، از عوامل تکذیب به شمار آمده است [۷۴]
هواپرستی و استکبار
برخی کوته فکران، تمایلات و خواستههای خویش را معیار خوب و بد دانسته، هر چیزی را که موافق خواستهها و هوسهای خود نیابند از سرِ استکبار، تکذیب و انکار میکنند: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ﴾[۷۵].
استبعاد
بر اساس آیه ﴿وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا﴾[۷۶] از جمله چیزهایی که سبب انکار پیامبر(ص) دانسته شده بعید شمردن رسالت شخصی از جنس بشر است.
گناهان پیاپی
عاقبت اعمال سوء و ارتکاب گناهان پیاپی، تکذیب آیات الهی است: ﴿ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ﴾[۷۷]، چون کسی که در شهوتها فرو رفته و به گناه دلبسته باشد، هیچ چیزی از جمله معاد و قیامت نمیتواند مانع ازگناه او باشد:﴿وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ﴾[۷۸] ﴿مُعْتَدٍ﴾ به معنای متجاوز است و مراد از آن در اینجا متجاوز از حدود عبودیت است و ﴿أَثِيمٍ﴾ کسی است که گناهان فراوانی داشته باشد.[۷۹]
ثروت اندوزی و دنیاطلبی
دنیا طلبی و فرو رفتن در ورطه مادیات باعث غفلت و غرور و ضعف عقل میشود و انسان میپندارد اگر در دنیا به ثروتی رسید، شایستگی آن را داشته و همواره آن را خواهد داشت.[۸۰] ثروت اندوزی، گاه باعث تردید در فرارسیدن قیامت: ﴿وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا﴾[۸۱] یا حتی تکذیب آن میگردد: ﴿وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى﴾[۸۲]، ﴿وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى﴾[۸۳].[۸۴]
پیامدهای تکذیب
طبق بسیاری از آیات، مکذبان فرجام خوشایندی نداشته و سرانجام، آثار سوء تکذیب دامنگیرشان خواهد شد: ﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا﴾[۸۵].[۸۶] پیامدهای تکذیب در دو بخش قابل پیگیری است:
پیامدهای دنیوی
- گمراهی: خداوند تکذیب کنندگان آیات الهی را مجازات کرده، آنان را گمراه میکند یعنی از شنیدن و استجابت کلام حق، ناشنوا و از گفتن کلام حق و شهادت به توحید و رسالت، لال میکند و آنان را در تاریکیهایی قرار میدهد که حقایق را نمیبینند: ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۸۷].[۸۸]
- طبع قلب: ﴿تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ﴾[۸۹].[۹۰] طبع قلب به معنای مهر زدن و نهادن علامت کفر بر قلب کافر است که ملائکه هنگام مشاهده آن علامت در مییابند که وی دیگر ایمان نمیآورد.[۹۱] چنین شخصی از بهرههای معنوی محروم گشته، تنها بهره وی همانا تکذیب است.[۹۲]
- استدراج و امهال: خداوند درباره مکذبان وعده داده است که به زودی و ناخودآگاه آنان را دچار استدراج میکند تا شقاوت آنان تمام شده، در ورطه هلاکت افتند: ﴿فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۹۳].[۹۴] و به آنها مهلت خواهد داد تا بر گناهان خود بیفزایند،[۹۵] زیرا تدبیر وی] سخت استوار است: ﴿وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ﴾[۹۶]
افزون بر موارد یاد شده که بیشتر مربوط به عقوبتهای فردیاند، چنان چه جامعه نیز دچار تکذیب شود به عنوان مجازات از انواع برکات و خیرات زیاد محروم میشود: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۹۷]؛[۹۸] همچنین در صورتی که همه یا اکثر افراد جامعه از مکذبان باشند سنّت الهی آن است که تکذیب کنندگان با انواع بلاها به هلاکت برسند: ﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۹۹] و نیز ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ﴾[۱۰۰].[۱۰۱] از این رو آیات فراوانی با ذکر سرنوشت اقوامی که پیامبران خود را تکذیب کردهاند مردم را به عبرتگیری از سرنوشت شوم آنها دعوت میکند، چنان که در آیه ﴿فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ﴾[۱۰۲] سرنوشت قوم نوح، یعنی گرفتن انتقام الهی از آنها و غرق ساختن آنان در دریا به سبب تکذیب آیات الهی و غفلت از آنها گزارش شده است. در روایت نیز وارد شده که مکذبان از قوم نوح بر اثر تکذیب و سایر قوم وی نیز به سبب رضایت به تکذیب آنان غرق شدند.[۱۰۳] براساس آیه ﴿فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴾[۱۰۴] اصحاب مدین نیز به سبب تکذیب شعیب(ع) زلزله آنان را فرا گرفت و بامدادان در خانههایشان از پا درآمدند[۱۰۵].
پیامدهای اخروی
افزون بر اینکه در ۱۲ آیه به هلاکت و نابودی مکذبان و نفرین بر آنها با تعبیر ﴿وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ﴾[۱۰۶] در قیامت تصریح شده[۱۰۷]۱۰ آیه در سوره مرسلات[۱۰۸] و دو آیه در سوره طور، ۱۱ و سوره مطفّفین، ۱ در آیات دیگری نیز پیامدهای گوناگون تکذیب آنان بیان شده است:
- حبط عمل: اعمال مکذبان حبط شده و بهره ای از ثواب اعمال خود نخواهند داشت: ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۱۰۹].[۱۱۰]، زیرا اعمال خود را مطابق دستور انجام ندادهاند.[۱۱۱]
- حسرت: از جمله عذابهای بزرگ تکذیب کنندگان در قیامت حسرت آنها بر زیانکاری است، زیرا هم سرمایه خود را از دست داده و هم سودی به دست نیاورده اند: ﴿قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ﴾[۱۱۲]
- چشیدن عذاب: به مکذبان چنین خطاب میشود که همان آتشی را که منکرش بودید بچشید: ﴿وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ﴾[۱۱۳]
- خلود در جهنم: آنان در آتش جهنم دائماً خواهند ماند. ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۱۱۴] شایان ذکر است که بر اساس نظری در آیه ﴿وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ﴾[۱۱۵] میتوان یکی از پیامدهای اخروی تکذیب را حشر مکذبان همراه با ذلت و خواری دانست. برداشت مذکور در صورتی است که آیه مربوط به قیامت بوده، کلمه "مِن" در آن برای تبیین باشد نه تبعیض و نیز واژه "حشر" تنها در جمع و بر وجه اذلال و خوار کردن به کار رود؛[۱۱۶] ولی بر اساس روایات اهل بیت(ع) آیه مربوط به رجعت بوده،[۱۱۷] "مِن" در آن برای تبعیض و بدین معناست که در رجعت، برخی از مکذبان که ستمشان به نهایت رسیده، به دنیا باز میگردند تا از آنان انتقام گرفته شده، بخشی از عذابی را که مستحق آن هستند، بچشند، در حالی که در قیامت همه انسانها بدون استثنا محشور میشوند: ﴿وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا﴾[۱۱۸][۱۱۹].[۱۲۰]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ کذَبَهُ کذِباً و کذاباً، و أَکذَبْتُهُ: وجدته کاذبا، و کذبْتُه: البته نسبت به کذب دادن ممکن است خودش صادق یا کاذب باشد. آنچه در قرآن در تَکذِیبِ آمده خودش صادق است، مثل: ﴿كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا﴾ «و آنان که کافر شدند و نشانههای ما را دروغ شمردند دمساز آتشاند؛ آنان در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۳۹. (مفردات راغب ص ۷۰۴، ماده کذب)
- ↑ البته موارد آن بسیار است که به نمونهای از این آیات اشاره میگردد: ﴿رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ﴾ «(نوح) گفت: پروردگارا! در برابر آنکه مرا دروغگو شمردند یاریم کن!» سوره مؤمنون، آیه ۲۶. ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ﴾ «بلکه، حقّ را چون نزدشان آمد دروغ انگاشتند پس، در کاری پیچ در پیچ افتادند» سوره ق، آیه ۵. ﴿كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا﴾ «پیش از ایشان، قوم نوح (پیامبران را) دروغگو شمردند و بنده ما نوح را دروغزن دانستند و گفتند: دیوانه است و (نوح از تبلیغ آن قوم) بازداشته شد» سوره قمر، آیه ۹. ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ﴾ «قوم ثمود و عاد، آن (هنگامه) درهم کوبنده را دروغ شمردند» سوره حاقه، آیه ۴. ﴿وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ﴾ «و اگر (مشرکان) تو را دروغگو میشمارند، پیش از ایشان، قوم نوح و عاد و ثمود هم (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند» سوره حج، آیه ۴۲. ﴿وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾ «و اگر تو را دروغگو میشمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهانها (ی روشن) و نوشتهها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمردهاند» سوره فاطر، آیه ۲۵. «و قال: ﴿فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ﴾ «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.
- ↑ «بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.
- ↑ «بگو: او تواناست که عذابی آسمانی یا زمینی بر شما برانگیزد یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات را گونه گون میآوریم باشد که آنان دریابند * و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۵.
- ↑ «پس، از دروغانگاران پیروی مکن! * دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۸-۹.
- ↑ «و مرا با این دروغانگاران شاد خوار وا بگذار و به آنان اندکی مهلت بخش * ما نزد خود بندها و دوزخی داریم،» سوره مزمل، آیه ۱۱-۱۲.
- ↑ «ولی دروغ شمرد و روی گرداند» سوره قیامه، آیه ۳۲.
- ↑ «(یا) اگر دروغ انگارد و رو گرداند،» سوره علق، آیه ۱۳.
- ↑ «تا هنگامی که کامروایان ایشان را به عذاب فرو گیریم؛ ناگاه به زاری میافتند * یا آنکه پیامبر خود را نشناختهاند از این روی او را منکرند؟» سوره مؤمنون، آیه ۶۴-۶۹.
- ↑ «(که گناه میورزد) برای آنکه مال و پسرانی دارد،» سوره قلم، آیه ۱۴.
- ↑ «و به یقین پیامبری از خود آنان نزدشان آمد امّا او را دروغگو شمردند بنابراین عذاب، آنان را در حالی که ستمگر بودند فرو گرفت» سوره نحل، آیه ۱۱۳.
- ↑ «پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
- ↑ «و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.
- ↑ «و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.
- ↑ «پس، از دروغانگاران پیروی مکن!» سوره قلم، آیه ۸.
- ↑ «پس، از دروغانگاران پیروی مکن! * دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۸-۹.
- ↑ «پس، از دروغانگاران پیروی مکن!» سوره قلم، آیه ۸.
- ↑ «(که گناه میورزد) برای آنکه مال و پسرانی دارد،» سوره قلم، آیه ۱۴.
- ↑ «و مرا با این دروغانگاران شاد خوار وا بگذار و به آنان اندکی مهلت بخش» سوره مزمل، آیه ۱۱.
- ↑ «و به یقین پیامبری از خود آنان نزدشان آمد امّا او را دروغگو شمردند بنابراین عذاب، آنان را در حالی که ستمگر بودند فرو گرفت» سوره نحل، آیه ۱۱۳.
- ↑ «پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۳۳۳.
- ↑ المصباح، ص ۵۲۸؛ التحقیق، ج ۱۰، ص ۳۶؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص ۵۲، "کذب".
- ↑ مفردات، ص ۴۷۹ - ۴۸۰، ۷۰۴، "صدق، کذب"؛ تحف العقول، ص ۴۰۱؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۵۸.
- ↑ معارف و معاریف ج ۳، ص ۶۵۳.
- ↑ الفروق اللغویه، ص ۲۱۴.
- ↑ «و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکیهایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا مینهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست میدارد» سوره انعام، آیه ۳۹.
- ↑ «بیگمان حق را هنگامی که نزدشان آمد دروغ شمردند، به زودی اخبار آنچه را که ریشخند میکردند به آنان خواهد رسید» سوره انعام، آیه ۵.
- ↑ «و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.
- ↑ «چه بینی اگر سالها برخوردارشان گردانیم؟» سوره شعراء، آیه ۲۰۵.
- ↑ «و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم ؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.
- ↑ «(قوم) ثمود بیم دادن را دروغ شمردند» سوره قمر، آیه ۲۳.
- ↑ «بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.
- ↑ «بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.
- ↑ «بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
- ↑ «پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟» سوره زمر، آیه ۳۲.
- ↑ «پس کدام نعمت پروردگارتان را دروغ میشمارید؟» سوره الرحمن، آیه ۱۳.
- ↑ «کسانی که لقای خداوند را دروغ شمردند بیگمان زیان بردهاند؛ تا آنگاه که رستخیز ناگهان بر آنان در رسد میگویند: ای دریغ از آن کوتاهیها که در دنیا کردهایم! - در حالی که بارهای سنگین (گناهان) خود را بر دوش میکشند- آگاه باشید! بد باری است که بر دوش میکشن» سوره انعام، آیه ۳۱.
- ↑ «و روزی که آنان را گرد میآورد گویی جز ساعتی از روز درنگ نداشتهاند (چنانکه) همدیگر را میشناسند؛ کسانی که لقای خداوند را دروغ شمردند بیگمان زیان بردهاند و راهیاب نبودهاند» سوره یونس، آیه ۴۵.
- ↑ «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه میخورید میخورد و از آنچه میآشامید میآشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.
- ↑ «نه چنین است بلکه شما روز پاداش و کیفر را دروغ میشمارید» سوره انفطار، آیه ۹.
- ↑ «قوم ثمود و عاد، آن (هنگامه) درهم کوبنده را دروغ شمردند» سوره حاقه، آیه ۴.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج ۶، ص ۲۲۳.
- ↑ «بلکه آنان رستخیز را دروغ شمردهاند و ما برای هر کس که رستخیز را دروغ شمارد آتشی فروزان آماده کردهایم» سوره فرقان، آیه ۱۱.
- ↑ «و وعده نیکوترین (بهشت) را دروغ شمرد،» سوره لیل، آیه ۹.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله "تکذیب"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۷۲.
- ↑ المیزان، ج ۵، ص ۲۳۸.
- ↑ «و آنان که کافر شدند و نشانههای ما را دروغ شمردند دمساز آتشاند؛ آنان در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۳۹.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۶، ص ۲۳۴.
- ↑ «و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آوردهاند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان؛ و آن کسان که کافر شدند و آیات ما را دروغ شمردند دوزخیاند» سوره حدید، آیه ۱۹.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۶، ص ۲۳۴.
- ↑ «و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟» سوره انعام، آیه ۲۱.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۴۴.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله "تکذیب"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
- ↑ «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
- ↑ «سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بیگمان ما تو را در نابخردی میبینیم و ما تو را از دروغگویان میدانیم» سوره اعراف، آیه ۶۶.
- ↑ «آیا در میان ما کتاب آسمانی را تنها بر او فرو افکندهاند؟ (خیر)، بلکه او دروغزنی خویشتنخواه است» سوره قمر، آیه ۲۵.
- ↑ «راههای آسمانها، تا به خدای موسی بنگرم و من او را دروغگو میپندارم، و بدینگونه بدی کردار فرعون در چشم او آراسته گشت و از راه بازداشته شد و چارهبینی فرعون جز زیانکاری نداشت» سوره غافر، آیه ۳۷.
- ↑ «و تو جز بشری مانند ما نیستی و بیگمان ما تو را از دروغگویان میدانیم» سوره شعراء، آیه ۱۸۶.
- ↑ «و از اینکه بیمدهندهای از خودشان به سراغشان آمد شگفتی کردند و کافران گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست» سوره ص، آیه ۴.
- ↑ «گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید» سوره یس، آیه ۱۵.
- ↑ «پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
- ↑ «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
- ↑ «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۰۱.
- ↑ المنیر، ج ۶، ص ۱۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۸۹؛ تفسیر موضوعی، ج ۶، ص ۵۵.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۸۱.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۸، ۴۳۵.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله "تکذیب"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
- ↑ «بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.
- ↑ المیزان، ج ۱۰، ص ۶۶ - ۶۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۳ ص ۶۰.
- ↑ «و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم ؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی» سوره بقره، آیه ۸۷.
- ↑ «و مردم را هنگامی که برای آنان رهنمود آمد هیچ چیز از ایمان آوردن باز نداشت مگر همین که گفتند: آیا خداوند بشری را به پیامبری برانگیخته است؟!» سوره اسراء، آیه ۹۴.
- ↑ «سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آن را به ریشخند میگرفتند» سوره روم، آیه ۱۰.
- ↑ «و جز تجاوزگر بزهکار، آن را دروغ نمیشمرد،» سوره مطففین، آیه ۱۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۸۸؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۳.
- ↑ المنیر، ج ۱۵، ص ۲۵۷.
- ↑ «و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت» سوره کهف، آیه ۳۶.
- ↑ «و وعده نیکوترین (بهشت) را دروغ شمرد،» سوره لیل، آیه ۹.
- ↑ «و چون (در دوزخ) فرو افتد داراییش برای او سودی نخواهد داشت،» سوره لیل، آیه ۱۱.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله "تکذیب"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
- ↑ «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمیدهد که (حقّ را) دروغ شمردید پس به زودی (عذاب) گریبانگیر (شما) خواهد شد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۸۵.
- ↑ «و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکیهایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا مینهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست میدارد» سوره انعام، آیه ۳۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۸۳ - ۸۴.
- ↑ «ما از اخبار این شهرها برای تو باز میگوییم و به راستی پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر مینهد» سوره اعراف، آیه ۱۰۱.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۲۰۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۳۰.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۱۱۹.
- ↑ «بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.
- ↑ «و به آنان مهلت میدهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.
- ↑ «و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۲۰۱.
- ↑ «پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
- ↑ «بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.
- ↑ الصافی، ج ۳، ص ۱۰۲.
- ↑ «بنابراین از آنان انتقام گرفتیم و برای آنکه آیات ما را دروغ شمردند و از آنها غافل بودند آنان را در دریا غرق کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۸۳.
- ↑ «پس او را دروغگو شمردند آنگاه زلزله آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا افتادند» سوره عنکبوت، آیه ۳۷.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله "تکذیب"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
- ↑ «در آن روز، وای بر دروغانگاران!» سوره طور، آیه ۱۱.
- ↑ المعجم المفهرس، ص ۶۰۲، "کذب".
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۴۴.
- ↑ «و کردار کسانی که آیات ما و دیدار جهان واپسین را دروغ شمردند تباه شد؛ آیا جز برای آنچه میکردند کیفر میبینند؟» سوره اعراف، آیه ۱۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۲۴۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۳۶.
- ↑ «کسانی که لقای خداوند را دروغ شمردند بیگمان زیان بردهاند؛ تا آنگاه که رستخیز ناگهان بر آنان در رسد میگویند: ای دریغ از آن کوتاهیها که در دنیا کردهایم! - در حالی که بارهای سنگین (گناهان) خود را بر دوش میکشند- آگاه باشید! بد باری است که بر دوش میکشن» سوره انعام، آیه ۳۱.
- ↑ «و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که میخواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده میشوند و به آنان میگویند: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.
- ↑ «و آنان که کافر شدند و نشانههای ما را دروغ شمردند دمساز آتشاند؛ آنان در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۳۹.
- ↑ «و (یاد کن) روزی (را) که از هر امتی دستهای از آنان را که نشانههای ما را دروغ میشمردند گرد میآوریم و آنگاه آنان را به هم میپیوندند» سوره نمل، آیه ۸۳.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۷، ص ۲۵۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۶۷؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰ - ۱۰۱.
- ↑ «و روزی (را یاد کن) که کوهها را به جنبش آوریم و زمین را آشکار بینی و مردم را گرد آوریم و هیچ یک از ایشان را وا نمینهیم» سوره کهف، آیه ۴۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۶۶ - ۳۶۷؛ جوامع الجامع، ج ۲، ص ۱۹۵.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله "تکذیب"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.