|
|
خط ۸: |
خط ۸: |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تکذیب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تکذیب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> |
| | |
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| *تکذیب نسبت [[دروغ]] دادن به کسی است.<ref>کذَبَهُ کذِباً و کذاباً، و أَکذَبْتُهُ: وجدته کاذبا، و کذبْتُه: البته نسبت به [[کذب]] دادن ممکن است خودش صادق یا کاذب باشد. آنچه در [[قرآن]] در تَکذِیبِ آمده خودش صادق است، مثل: {{متن قرآن|كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا}} «و آنان که [[کافر]] شدند و نشانههای ما را [[دروغ]] شمردند دمساز آتشاند؛ آنان در آن جاودانند» [[سوره بقره]]، [[آیه]] ۳۹. (مفردات راغب ص ۷۰۴، ماده [[کذب]])</ref> در این مدخل منظور آیاتی است که [[مشرکین]] [[پیامبر]] و [[رسالت]] او را تکذیب کردهاند و یا [[پیامبر]] از [[سازش]] با تکذیب کنندگان [[نهی]] شده و تمام این موارد در [[قرآن]] بازتاب یافته است<ref>البته موارد آن بسیار است که به نمونهای از این آیات اشاره میگردد: {{متن قرآن|رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ}} «(نوح) گفت: پروردگارا! در برابر آنکه مرا دروغگو شمردند یاریم کن!» سوره مؤمنون، آیه ۲۶. {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ}} «بلکه، حقّ را چون نزدشان آمد دروغ انگاشتند پس، در کاری پیچ در پیچ افتادند» سوره ق، آیه ۵. {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا}} «پیش از ایشان، قوم نوح (پیامبران را) دروغگو شمردند و بنده ما نوح را دروغزن دانستند و گفتند: دیوانه است و (نوح از تبلیغ آن قوم) بازداشته شد» سوره قمر، آیه ۹. {{متن قرآن|كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ}} «قوم ثمود و عاد، آن (هنگامه) درهم کوبنده را دروغ شمردند» سوره حاقه، آیه ۴. {{متن قرآن|وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ}} «و اگر (مشرکان) تو را دروغگو میشمارند، پیش از ایشان، قوم نوح و عاد و ثمود هم (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند» سوره حج، آیه ۴۲. {{متن قرآن|وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ}} «و اگر تو را دروغگو میشمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهانها (ی روشن) و نوشتهها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمردهاند» سوره فاطر، آیه ۲۵. «و قال: {{متن قرآن|فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ}} «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>. | | *تکذیب نسبت [[دروغ]] دادن به کسی است.<ref>کذَبَهُ کذِباً و کذاباً، و أَکذَبْتُهُ: وجدته کاذبا، و کذبْتُه: البته نسبت به [[کذب]] دادن ممکن است خودش صادق یا کاذب باشد. آنچه در [[قرآن]] در تَکذِیبِ آمده خودش صادق است، مثل: {{متن قرآن|كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا}} «و آنان که [[کافر]] شدند و نشانههای ما را [[دروغ]] شمردند دمساز آتشاند؛ آنان در آن جاودانند» [[سوره بقره]]، [[آیه]] ۳۹. (مفردات راغب ص ۷۰۴، ماده [[کذب]])</ref> در این مدخل منظور آیاتی است که [[مشرکین]] [[پیامبر]] و [[رسالت]] او را تکذیب کردهاند و یا [[پیامبر]] از [[سازش]] با تکذیب کنندگان [[نهی]] شده و تمام این موارد در [[قرآن]] بازتاب یافته است<ref>البته موارد آن بسیار است که به نمونهای از این آیات اشاره میگردد: {{متن قرآن|رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ}} «(نوح) گفت: پروردگارا! در برابر آنکه مرا دروغگو شمردند یاریم کن!» سوره مؤمنون، آیه ۲۶. {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ}} «بلکه، حقّ را چون نزدشان آمد دروغ انگاشتند پس، در کاری پیچ در پیچ افتادند» سوره ق، آیه ۵. {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا}} «پیش از ایشان، قوم نوح (پیامبران را) دروغگو شمردند و بنده ما نوح را دروغزن دانستند و گفتند: دیوانه است و (نوح از تبلیغ آن قوم) بازداشته شد» سوره قمر، آیه ۹. {{متن قرآن|كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ}} «قوم ثمود و عاد، آن (هنگامه) درهم کوبنده را دروغ شمردند» سوره حاقه، آیه ۴. {{متن قرآن|وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ}} «و اگر (مشرکان) تو را دروغگو میشمارند، پیش از ایشان، قوم نوح و عاد و ثمود هم (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند» سوره حج، آیه ۴۲. {{متن قرآن|وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ}} «و اگر تو را دروغگو میشمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهانها (ی روشن) و نوشتهها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمردهاند» سوره فاطر، آیه ۲۵. «و قال: {{متن قرآن|فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ}} «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>. |
خط ۲۱: |
خط ۲۲: |
| #{{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جٰاؤُ بِالْبَینٰاتِ وَ الزبُرِ وَ الْکتٰابِ الْمُنِیرِ }}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref> | | #{{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جٰاؤُ بِالْبَینٰاتِ وَ الزبُرِ وَ الْکتٰابِ الْمُنِیرِ }}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref> |
|
| |
|
| ==نکات==
| | '''نکات:''' در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: |
| در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: | |
| #تکذیب [[عذاب الهی]] ازسوی [[مشرکان]] [[عصر پیامبر]] و تأکید [[خداوند]] برحق بودن [[عذاب]] برای آنان: {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ}}<ref>«و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.</ref>».. | | #تکذیب [[عذاب الهی]] ازسوی [[مشرکان]] [[عصر پیامبر]] و تأکید [[خداوند]] برحق بودن [[عذاب]] برای آنان: {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ}}<ref>«و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.</ref>».. |
| #تکذیب [[قرآن]] از سوی [[مشرکان]] و [[قبیله]] [[پیامبر]] [[ ذکر]] گردیده است: {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ}}<ref>«و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.</ref>. | | #تکذیب [[قرآن]] از سوی [[مشرکان]] و [[قبیله]] [[پیامبر]] [[ ذکر]] گردیده است: {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ}}<ref>«و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.</ref>. |
خط ۳۱: |
خط ۳۱: |
| #تکذیب [[پیامبر]] همانند تکذیب [[پیامبران پیشین]] [از طرف [[یهود]]] مطرح شده است: {{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ}}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۳۳۳.</ref>. | | #تکذیب [[پیامبر]] همانند تکذیب [[پیامبران پیشین]] [از طرف [[یهود]]] مطرح شده است: {{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ}}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۳۳۳.</ref>. |
|
| |
|
| ==تکذیب در دایره المعارف قرآن کریم== | | ==لغتشناسی== |
| ==مقدمه==
| |
| [[تکذیب]] مصدر باب تفعیل از ماده "ک ـ ذ ـ ب" به معنای [[انکار]] کردن، [[دروغ]] پنداشتن چیزی و نسبت دروغ دادن به کسی است.<ref>المصباح، ص ۵۲۸؛ التحقیق، ج ۱۰، ص ۳۶؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص ۵۲، "کذب".</ref>تکذیب در اصطلاح [[قرآن]] و [[روایات]]، در برابر [[تصدیق]] ([[ایمان]])<ref>مفردات، ص ۴۷۹ - ۴۸۰، ۷۰۴، "صدق، کذب"؛ تحف العقول، ص ۴۰۱؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۵۸.</ref> و به معنای انکار حقایقی مانند [[خداوند]]، [[پیامبر]]، [[امام]] و [[روز قیامت]] است<ref>معارف و معاریف ج ۳، ص ۶۵۳.</ref> و به طور کلی مکذِّب کسی است که [[حق]] را تکذیب کند.<ref>الفروق اللغویه، ص ۲۱۴.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[تکذیب]] در [[قرآن]]== | | ==[[تکذیب]] در [[قرآن]]== |
| [[قرآن کریم]] در بیش از ۲۰۰ [[آیه]] (به طور صریح یا غیر صریح) به موضوع [[تکذیب]] پرداخته است. در این [[آیات]] از تکذیب این امور سخن به میان آمده است:
| |
| :[[آیات الهی]]: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکیهایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا مینهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست میدارد» سوره انعام، آیه ۳۹.</ref>،
| |
| :[[حق]]: {{متن قرآن|فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«بیگمان حق را هنگامی که نزدشان آمد دروغ شمردند، به زودی اخبار آنچه را که ریشخند میکردند به آنان خواهد رسید» سوره انعام، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ}}<ref>«و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم» سوره انعام، آیه ۶۶.</ref>،
| |
| :[[انبیا]] و [[مرسلین]]: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ}}<ref>«چه بینی اگر سالها برخوردارشان گردانیم؟» سوره شعراء، آیه ۲۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم ؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>،
| |
| :[[بیم دهندگان]]: {{متن قرآن|كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ}}<ref>«(قوم) ثمود بیم دادن را دروغ شمردند» سوره قمر، آیه ۲۳.</ref>،
| |
| :[[قرآن]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>؛ {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref>،
| |
| :سخن راست [[خداوند]]: {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ}}<ref>«پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟» سوره زمر، آیه ۳۲.</ref>،
| |
| :[[نعمتهای الهی]]: {{متن قرآن|فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ}}<ref>«پس کدام نعمت پروردگارتان را دروغ میشمارید؟» سوره الرحمن، آیه ۱۳.</ref>،
| |
| :[[لقای الهی]]: {{متن قرآن|قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ}}<ref>«کسانی که لقای خداوند را دروغ شمردند بیگمان زیان بردهاند؛ تا آنگاه که رستخیز ناگهان بر آنان در رسد میگویند: ای دریغ از آن کوتاهیها که در دنیا کردهایم! - در حالی که بارهای سنگین (گناهان) خود را بر دوش میکشند- آگاه باشید! بد باری است که بر دوش میکشن» سوره انعام، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ}}<ref>«و روزی که آنان را گرد میآورد گویی جز ساعتی از روز درنگ نداشتهاند (چنانکه) همدیگر را میشناسند؛ کسانی که لقای خداوند را دروغ شمردند بیگمان زیان بردهاند و راهیاب نبودهاند» سوره یونس، آیه ۴۵.</ref>،
| |
| :لقای [[آخرت]]: {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ}}<ref>«و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه میخورید میخورد و از آنچه میآشامید میآشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.</ref>،
| |
| :[[روز]] [[جزا]]: {{متن قرآن|كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ}}<ref>«نه چنین است بلکه شما روز پاداش و کیفر را دروغ میشمارید» سوره انفطار، آیه ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ}}<ref>«قوم ثمود و عاد، آن (هنگامه) درهم کوبنده را دروغ شمردند» سوره حاقه، آیه ۴.</ref>.<ref>تفسیر ماوردی، ج ۶، ص ۲۲۳.</ref>،
| |
| :[[قیامت]]: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا}}<ref>«بلکه آنان رستخیز را دروغ شمردهاند و ما برای هر کس که رستخیز را دروغ شمارد آتشی فروزان آماده کردهایم» سوره فرقان، آیه ۱۱.</ref>
| |
| :و [[پاداش]] نیکوتر: {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى}}<ref>«و وعده نیکوترین (بهشت) را دروغ شمرد،» سوره لیل، آیه ۹.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[ارتباط]] تکذیب با [[کفر]] و [[ظلم]]== | | ==[[ارتباط]] تکذیب با [[کفر]] و [[ظلم]]== |
| گرچه تکذیب خودش کفر نیست؛ لیکن بر کفر دلالت میکند،<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۷۲.</ref> زیرا در تعریف کفر گفته شده که آن [[جهل]] به [[معارف]] است و گاه همراه با [[استکبار]] و تکذیب [[پیامبران]] و [[کتابهای آسمانی]] است و گاه مانند کفر [[مستضعفان]] بدون انکار است.<ref> المیزان، ج ۵، ص ۲۳۸.</ref> کفر در صورت همراه بودن با تکذیب مستلزم [[خلود]] در [[آتش دوزخ]] است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و آنان که کافر شدند و نشانههای ما را دروغ شمردند دمساز آتشاند؛ آنان در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۳۹.</ref> و گرنه در آن احتمال [[نجات]] هست، گرچه پس از توقف طولانی یا کوتاه در [[جهنم]] باشد.<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۶، ص ۲۳۴.</ref>
| |
|
| |
| برخی از واژه "[[اصحاب]]" در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آوردهاند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان؛ و آن کسان که کافر شدند و آیات ما را دروغ شمردند دوزخیاند» سوره حدید، آیه ۱۹.</ref> [[خلود]] را نسبت به صورت نخست استفاده کردهاند.<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۶، ص ۲۳۴.</ref>
| |
|
| |
| [[قرآن کریم]]، کسی را که بر [[خداوند]] [[افترا]] بسته یا [[آیات]] دلالت کننده بر وی را [[تکذیب]] کند، [[ظالم]] ترین [[انسانها]] دانسته است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟» سوره انعام، آیه ۲۱.</ref> در توضیح آن باید گفت که [[ظلم]] عبارت از [[انحراف]] و [[خروج]] از [[حد وسط]] است و تحلیل دقیق [[عقلی]] مفید آن است که [[زشتی]] هر گناهی به مقدار ظلمی است که در آن وجود دارد و همان گونه که ظلم با [[اختلاف]] ویژگیهای ظالم، کوچک یا بزرگ میشود، با توجه به کسی که ظلم بر وی واقع شده یا [[اراده]] شده واقع شود نیز کوچک و بزرگ میگردد و هرچه [[شأن]] آن شخص عظیمتر باشد، ظلم نیز بزرگتر خواهد بود و از آنجا که چیزی بزرگتر و والاتر از خداوند و آیات وی نیست، کسی که به [[خدا]] افترا بسته یا آیات وی را تکذیب کند، ظالم ترین شخص خواهد بود، هرچند در [[حقیقت]] به خود [[ستم]] کرده است<ref>المیزان، ج ۷، ص ۴۴.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
| |
|
| |
|
| ==تکذیب [[انبیا]]، [[شیوه]] [[مخالفان]]== | | ==تکذیب [[انبیا]]، [[شیوه]] [[مخالفان]]== |
| تکذیب و متهم ساختن [[پیامبران]] به [[دروغگویی]] از شیوههای معمول مخالفان انبیا بوده است. [[قرآن]] تکذیب [[نوح]]{{ع}} {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref>،
| |
| :هود{{ع}} {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بیگمان ما تو را در نابخردی میبینیم و ما تو را از دروغگویان میدانیم» سوره اعراف، آیه ۶۶.</ref>،
| |
| :[[صالح]]{{ع}} {{متن قرآن|أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ}}<ref>«آیا در میان ما کتاب آسمانی را تنها بر او فرو افکندهاند؟ (خیر)، بلکه او دروغزنی خویشتنخواه است» سوره قمر، آیه ۲۵.</ref>،
| |
| :[[موسی]]{{ع}} {{متن قرآن|أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ}}<ref>«راههای آسمانها، تا به خدای موسی بنگرم و من او را دروغگو میپندارم، و بدینگونه بدی کردار فرعون در چشم او آراسته گشت و از راه بازداشته شد و چارهبینی فرعون جز زیانکاری نداشت» سوره غافر، آیه ۳۷.</ref>،
| |
| :[[شعیب]]{{ع}} {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و تو جز بشری مانند ما نیستی و بیگمان ما تو را از دروغگویان میدانیم» سوره شعراء، آیه ۱۸۶.</ref>،
| |
| :[[حضرت محمد]]{{صل}} {{متن قرآن|وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ}}<ref>«و از اینکه بیمدهندهای از خودشان به سراغشان آمد شگفتی کردند و کافران گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست» سوره ص، آیه ۴.</ref> و همه انبیا {{متن قرآن|قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ}}<ref>«گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید» سوره یس، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ}}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref> از سوی [[اقوام]] ایشان را [[نقل]] کرده و [[صبر]] و [[بردباری]] آنان در برابر این تکذیبها {{متن قرآن|وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.</ref> را یادآور شده است و به [[رسول]] گرامی خود که از [[تکذیب]] [[اندوهگین]] گردیده {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref> [[دلداری]] داده و او را به [[صبر]] و [[بردباری]] فراخوانده است.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۰۱.</ref> برخی، اصل [[نبوت]] و همه [[انبیا]] را [[انکار]] کرده و برخی نیز بعضی از انبیا را منکر بودهاند <ref>المنیر، ج ۶، ص ۱۱.</ref> و از آنجا که همه انبیا [[هدف]] و [[شخصیت حقوقی]] واحدی دارند،<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۸۹؛ تفسیر موضوعی، ج ۶، ص ۵۵.</ref> انکار بعضی از آنها به منزله انکار تمامی آنان است <ref>کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۸۱.</ref> و از این نظر این دو گروه تفاوتی با یکدیگر ندارند و هر دو گروه مستحق عذاباند.
| |
|
| |
| در برخی [[روایات]] تکذیب [[اهل بیت]]{{ع}} همانند تکذیب [[پیامبران]] دانسته شده و به تکذیب کنندگان [[وعده]] ناخوشایند [[مجازات]] و [[عذاب اخروی]] داده شده است.<ref>الکافی، ج ۱، ص ۴۱۸، ۴۳۵.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
| |
|
| |
|
| ==عوامل تکذیب== | | ==عوامل تکذیب== |
| [[قرآن کریم]] ضمن گزارش تکذیب پیامبران و حقایق از سوی [[اقوام]] ایشان به عوامل آن نیز اشاره کرده است:
| |
| ===[[جهل و نادانی]]=== | | ===[[جهل و نادانی]]=== |
| گاهی بی خبری افراد از حکمتها، حقایق، [[معارف]]، [[احکام]] و اهداف بلند انبیا موجب تکذیب و [[انکار حقایق]] از سوی آن هاست: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۶۶ - ۶۷.</ref> در برخی روایات نیز [[نادانی]] و [[ضعف]] [[بصیرت]]، از عوامل تکذیب به شمار آمده است <ref>بحارالانوار، ج ۳ ص ۶۰.</ref>
| |
| ===[[هواپرستی]] و [[استکبار]]=== | | ===[[هواپرستی]] و [[استکبار]]=== |
| برخی کوته فکران، [[تمایلات]] و خواستههای خویش را معیار خوب و بد دانسته، هر چیزی را که موافق [[خواستهها]] و هوسهای خود نیابند از سرِ استکبار، تکذیب و انکار میکنند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم ؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>.
| |
| ===استبعاد=== | | ===استبعاد=== |
| بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و مردم را هنگامی که برای آنان رهنمود آمد هیچ چیز از ایمان آوردن باز نداشت مگر همین که گفتند: آیا خداوند بشری را به پیامبری برانگیخته است؟!» سوره اسراء، آیه ۹۴.</ref> از جمله چیزهایی که سبب انکار [[پیامبر]]{{صل}} دانسته شده بعید شمردن [[رسالت]] شخصی از جنس [[بشر]] است.
| |
| ===[[گناهان]] پیاپی=== | | ===[[گناهان]] پیاپی=== |
| [[عاقبت]] [[اعمال سوء]] و [[ارتکاب گناهان]] پیاپی، [[تکذیب آیات الهی]] است: {{متن قرآن|ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آن را به ریشخند میگرفتند» سوره روم، آیه ۱۰.</ref>، چون کسی که در [[شهوتها]] فرو رفته و به [[گناه]] دلبسته باشد، هیچ چیزی از جمله [[معاد]] و [[قیامت]] نمیتواند مانع ازگناه او باشد:{{متن قرآن|وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ}}<ref>«و جز تجاوزگر بزهکار، آن را دروغ نمیشمرد،» سوره مطففین، آیه ۱۲.</ref> {{متن قرآن|مُعْتَدٍ}} به معنای [[متجاوز]] است و مراد از آن در اینجا متجاوز از حدود [[عبودیت]] است و {{متن قرآن|أَثِيمٍ}} کسی است که گناهان فراوانی داشته باشد.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۸۸؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۳.</ref>
| |
| ===[[ثروت اندوزی]] و [[دنیاطلبی]]=== | | ===[[ثروت اندوزی]] و [[دنیاطلبی]]=== |
| دنیا طلبی و فرو رفتن در ورطه مادیات باعث [[غفلت]] و [[غرور]] و [[ضعف]] [[عقل]] میشود و [[انسان]] میپندارد اگر در [[دنیا]] به ثروتی رسید، [[شایستگی]] آن را داشته و همواره آن را خواهد داشت.<ref> المنیر، ج ۱۵، ص ۲۵۷.</ref> ثروت اندوزی، گاه باعث تردید در فرارسیدن قیامت: {{متن قرآن|وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا}}<ref>«و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت» سوره کهف، آیه ۳۶.</ref> یا حتی [[تکذیب]] آن میگردد: {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى}}<ref>«و وعده نیکوترین (بهشت) را دروغ شمرد،» سوره لیل، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى}}<ref>«و چون (در دوزخ) فرو افتد داراییش برای او سودی نخواهد داشت،» سوره لیل، آیه ۱۱.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
| |
|
| |
|
| ==پیامدهای تکذیب== | | ==پیامدهای تکذیب== |
| طبق بسیاری از [[آیات]]، مکذبان فرجام خوشایندی نداشته و سرانجام، آثار [[سوء]] تکذیب دامنگیرشان خواهد شد: {{متن قرآن|قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا}}<ref>«بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمیدهد که (حقّ را) دروغ شمردید پس به زودی (عذاب) گریبانگیر (شما) خواهد شد» سوره فرقان، آیه ۷۷.</ref>.<ref>[[مجمع البیان]]، ج ۷، ص ۲۸۵.</ref> پیامدهای تکذیب در دو بخش قابل پیگیری است:
| |
| ===پیامدهای [[دنیوی]]=== | | ===پیامدهای [[دنیوی]]=== |
| # [[گمراهی]]: [[خداوند]] تکذیب کنندگان [[آیات الهی]] را [[مجازات]] کرده، آنان را [[گمراه]] میکند یعنی از شنیدن و [[استجابت]] [[کلام]] [[حق]]، [[ناشنوا]] و از گفتن کلام حق و [[شهادت به توحید]] و [[رسالت]]، لال میکند و آنان را در تاریکیهایی قرار میدهد که حقایق را نمیبینند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکیهایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا مینهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست میدارد» سوره انعام، آیه ۳۹.</ref>.<ref>المیزان، ج ۷، ص ۸۳ - ۸۴.</ref>
| | ===پیامدهای [[اخروی]]=== |
| #طبع [[قلب]]: {{متن قرآن|تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ما از اخبار این شهرها برای تو باز میگوییم و به راستی پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر مینهد» سوره اعراف، آیه ۱۰۱.</ref>.<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۰۴.</ref> طبع قلب به معنای مهر زدن و نهادن علامت [[کفر]] بر قلب [[کافر]] است که [[ملائکه]] هنگام [[مشاهده]] آن علامت در مییابند که وی دیگر [[ایمان]] نمیآورد.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۳۰.</ref> چنین شخصی از [[بهرههای معنوی]] [[محروم]] گشته، تنها بهره وی همانا [[تکذیب]] است.<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۱۱۹.</ref>
| |
| # [[استدراج]] و [[امهال]]: [[خداوند]] درباره مکذبان [[وعده]] داده است که به زودی و ناخودآگاه آنان را دچار استدراج میکند تا [[شقاوت]] آنان تمام شده، در ورطه [[هلاکت]] افتند: {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.</ref> و به آنها مهلت خواهد داد تا بر [[گناهان]] خود بیفزایند،<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۶.</ref> زیرا [[تدبیر]] وی] سخت [[استوار]] است: {{متن قرآن|وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}<ref>«و به آنان مهلت میدهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.</ref>
| |
| | |
| افزون بر موارد یاد شده که بیشتر مربوط به عقوبتهای فردیاند، چنان چه [[جامعه]] نیز دچار تکذیب شود به عنوان [[مجازات]] از انواع [[برکات]] و [[خیرات]] [[زیاد]] محروم میشود: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۰۱.</ref> همچنین در صورتی که همه یا اکثر افراد جامعه از مکذبان باشند [[سنّت الهی]] آن است که تکذیب کنندگان با انواع [[بلاها]] به هلاکت برسند: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همینگونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.</ref>.<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۰۲.</ref> از این رو [[آیات]] فراوانی با ذکر [[سرنوشت]] اقوامی که [[پیامبران]] خود را تکذیب کردهاند [[مردم]] را به [[عبرتگیری]] از سرنوشت شوم آنها [[دعوت]] میکند، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ}}<ref>«بنابراین از آنان انتقام گرفتیم و برای آنکه آیات ما را دروغ شمردند و از آنها غافل بودند آنان را در دریا غرق کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref> [[سرنوشت]] [[قوم نوح]]، یعنی گرفتن [[انتقام الهی]] از آنها و [[غرق]] ساختن آنان در دریا به سبب [[تکذیب آیات الهی]] و [[غفلت]] از آنها گزارش شده است. در [[روایت]] نیز وارد شده که مکذبان از قوم نوح بر اثر [[تکذیب]] و سایر [[قوم]] وی نیز به سبب [[رضایت]] به تکذیب آنان غرق شدند.<ref>بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۸۳.</ref> براساس [[آیه]] {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«پس او را دروغگو شمردند آنگاه زلزله آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا افتادند» سوره عنکبوت، آیه ۳۷.</ref> [[اصحاب]] [[مدین]] نیز به سبب تکذیب [[شعیب]]{{ع}} [[زلزله]] آنان را فرا گرفت و بامدادان در خانههایشان از پا درآمدند<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| ===پیامدهای [[اخروی]]===
| |
| افزون بر اینکه در ۱۲ آیه به [[هلاکت]] و نابودی مکذبان و [[نفرین]] بر آنها با تعبیر {{متن قرآن|وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«در آن روز، وای بر دروغانگاران!» سوره طور، آیه ۱۱.</ref> در [[قیامت]] تصریح شده<ref>المعجم المفهرس، ص ۶۰۲، "کذب".</ref>۱۰ آیه در سوره مرسلات<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۴۴.</ref> و دو آیه در سوره طور، ۱۱ و سوره [[مطفّفین]]، ۱ در [[آیات]] دیگری نیز پیامدهای گوناگون تکذیب آنان بیان شده است:
| |
| # [[حبط عمل]]: [[اعمال]] مکذبان حبط شده و بهره ای از [[ثواب]] اعمال خود نخواهند داشت: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و کردار کسانی که آیات ما و دیدار جهان واپسین را دروغ شمردند تباه شد؛ آیا جز برای آنچه میکردند کیفر میبینند؟» سوره اعراف، آیه ۱۴۷.</ref>.<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۴۷.</ref>، زیرا اعمال خود را مطابق [[دستور]] انجام ندادهاند.<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۳۶.</ref>
| |
| # [[حسرت]]: از جمله عذابهای بزرگ تکذیب کنندگان در قیامت حسرت آنها بر [[زیانکاری]] است، زیرا هم [[سرمایه]] خود را از دست داده و هم سودی به دست نیاورده اند: {{متن قرآن|قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ}}<ref>«کسانی که لقای خداوند را دروغ شمردند بیگمان زیان بردهاند؛ تا آنگاه که رستخیز ناگهان بر آنان در رسد میگویند: ای دریغ از آن کوتاهیها که در دنیا کردهایم! - در حالی که بارهای سنگین (گناهان) خود را بر دوش میکشند- آگاه باشید! بد باری است که بر دوش میکشن» سوره انعام، آیه ۳۱.</ref>
| |
| #چشیدن [[عذاب]]: به مکذبان چنین خطاب میشود که همان آتشی را که منکرش بودید بچشید: {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ}}<ref>«و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که میخواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده میشوند و به آنان میگویند: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.</ref>
| |
| # [[خلود در جهنم]]: آنان در [[آتش جهنم]] دائماً خواهند ماند. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و آنان که کافر شدند و نشانههای ما را دروغ شمردند دمساز آتشاند؛ آنان در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۳۹.</ref> شایان ذکر است که بر اساس نظری در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی (را) که از هر امتی دستهای از آنان را که نشانههای ما را دروغ میشمردند گرد میآوریم و آنگاه آنان را به هم میپیوندند» سوره نمل، آیه ۸۳.</ref> میتوان یکی از پیامدهای [[اخروی]] [[تکذیب]] را [[حشر]] مکذبان همراه با [[ذلت]] و [[خواری]] دانست. برداشت مذکور در صورتی است که آیه مربوط به [[قیامت]] بوده، کلمه "مِن" در آن برای [[تبیین]] باشد نه [[تبعیض]] و نیز واژه "حشر" تنها در جمع و بر وجه اذلال و [[خوار]] کردن به کار رود؛<ref>کشف الاسرار، ج ۷، ص ۲۵۸.</ref> ولی بر اساس [[روایات اهل بیت]]{{ع}} آیه مربوط به [[رجعت]] بوده،<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۶۷؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰ - ۱۰۱.</ref> "مِن" در آن برای تبعیض و بدین معناست که در رجعت، برخی از مکذبان که ستمشان به نهایت رسیده، به [[دنیا]] باز میگردند تا از آنان [[انتقام]] گرفته شده، بخشی از عذابی را که مستحق آن هستند، بچشند، در حالی که در قیامت همه [[انسانها]] بدون استثنا [[محشور]] میشوند: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا}}<ref>«و روزی (را یاد کن) که کوهها را به جنبش آوریم و زمین را آشکار بینی و مردم را گرد آوریم و هیچ یک از ایشان را وا نمینهیم» سوره کهف، آیه ۴۷.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۶۶ - ۳۶۷؛ جوامع الجامع، ج ۲، ص ۱۹۵.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تکذیب (مقاله)|مقاله "تکذیب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
| |
| == پرسشهای وابسته == | | == پرسشهای وابسته == |
|
| |
|