ازدواج: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} ==مقدمه== ازدواج یعنی قبول‌کردن یک سلسله تعهدا...» ایجاد کرد)
 
خط ۵: خط ۵:
==مقدمه==
==مقدمه==
ازدواج یعنی قبول‌کردن یک [[سلسله]] تعهدات و [[مسئولیت‌ها]]<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۲.</ref>. ازدواج اولین مرحله [[خروج]] از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن [[شخصیت انسان]] است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۲.</ref>. ازدواج در [[سیستم]] [[اسلامی]] یعنی از [[محدودیت]] به آزادی‌آمدن. ازدواجی که پایه و خاصیت روانی‌اش از محدودیت به [[آزادی]] آمدن است به دنبال خود [[استحکام]] می‌آورد<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.</ref>. ازدواج در سیستم [[فرهنگی]] یعنی آزادی را محدودکردن، از آزادی به محدودیت‌آمدن<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.</ref>.
ازدواج یعنی قبول‌کردن یک [[سلسله]] تعهدات و [[مسئولیت‌ها]]<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۲.</ref>. ازدواج اولین مرحله [[خروج]] از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن [[شخصیت انسان]] است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۲.</ref>. ازدواج در [[سیستم]] [[اسلامی]] یعنی از [[محدودیت]] به آزادی‌آمدن. ازدواجی که پایه و خاصیت روانی‌اش از محدودیت به [[آزادی]] آمدن است به دنبال خود [[استحکام]] می‌آورد<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.</ref>. ازدواج در سیستم [[فرهنگی]] یعنی آزادی را محدودکردن، از آزادی به محدودیت‌آمدن<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.</ref>.
===ازدواج موقّت===
==[[ازدواج موقت]]==
[[ازدواج موقت]] عبارت است از نوعی ازدواج با تعهدهایی، منتها تعهدهای [[آزاد]]، یعنی تعهدها بستگی دارد به شرایطی که طرفین با توافق با یکدیگر [می‌پذیرند]: مثلاً [[تکلیف]] بقیه را روشن می‌کنند. [[اسلام]] این اجازه را داده است، برای اینکه در آنجا که ازدواج دائم میسور نیست، دیگر در عزوبت و تجرد بسر نبرند که عزوبت و تجرد، خودش خود به خود مفاسدی دارد<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۷۲.</ref>.
ازدواج موقت عبارت است از نوعی ازدواج با تعهدهایی، منتها تعهدهای [[آزاد]]، یعنی تعهدها بستگی دارد به شرایطی که طرفین با توافق با یکدیگر [می‌پذیرند]: مثلاً [[تکلیف]] بقیه را روشن می‌کنند. [[اسلام]] این اجازه را داده است، برای اینکه در آنجا که ازدواج دائم میسور نیست، دیگر در عزوبت و تجرد بسر نبرند که عزوبت و تجرد، خودش خود به خود مفاسدی دارد<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۷۲.</ref>.
===ازدواج نیابی===
==ازدواج نیابی==
برای اینکه [[خانواده]] محفوظ بماند و اصل [[مالکیت]] خاندان‌هائی که [[حق]] مالکیت داشته‌اند [[متزلزل]] نشود و ثروتی که از آنها باقی می‌ماند به‌دست آنها نیفتد، اگرکسی می‌میرد و فرزند پسری از او باقی نمی‌ماند و به اصطلاح اجاقش [[کور]] می‌ماند “ازدواج نیابی” بعد از فوتش انجام می‌داد. قاعده و [[قانون]] این بود که لزوماً [[زن]] او را به نزدیک‌ترین خویشاوندانش ولی به نام متوفی، شوهر دهند و اگر زن ندارد دخترش و یا یکی از [[زنان]] نزدیکش را به نام او به نزدیک‌ترین خویشاوندانش و اگر نبود زن بیگانه‌ای را با [[مال]] او جهیزیه داده و به [[نیابت]] از او به یکی از [[خویشاوندان]] نزدیکش شوهر دهند<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۹۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۳.</ref>
برای اینکه [[خانواده]] محفوظ بماند و اصل [[مالکیت]] خاندان‌هائی که [[حق]] مالکیت داشته‌اند [[متزلزل]] نشود و ثروتی که از آنها باقی می‌ماند به‌دست آنها نیفتد، اگرکسی می‌میرد و فرزند پسری از او باقی نمی‌ماند و به اصطلاح اجاقش [[کور]] می‌ماند “ازدواج نیابی” بعد از فوتش انجام می‌داد. قاعده و [[قانون]] این بود که لزوماً [[زن]] او را به نزدیک‌ترین خویشاوندانش ولی به نام متوفی، شوهر دهند و اگر زن ندارد دخترش و یا یکی از [[زنان]] نزدیکش را به نام او به نزدیک‌ترین خویشاوندانش و اگر نبود زن بیگانه‌ای را با [[مال]] او جهیزیه داده و به [[نیابت]] از او به یکی از [[خویشاوندان]] نزدیکش شوهر دهند<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۹۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۳.</ref>



نسخهٔ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.


مقدمه

ازدواج یعنی قبول‌کردن یک سلسله تعهدات و مسئولیت‌ها[۱]. ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است[۲]. ازدواج در سیستم اسلامی یعنی از محدودیت به آزادی‌آمدن. ازدواجی که پایه و خاصیت روانی‌اش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام می‌آورد[۳]. ازدواج در سیستم فرهنگی یعنی آزادی را محدودکردن، از آزادی به محدودیت‌آمدن[۴].

ازدواج موقت

ازدواج موقت عبارت است از نوعی ازدواج با تعهدهایی، منتها تعهدهای آزاد، یعنی تعهدها بستگی دارد به شرایطی که طرفین با توافق با یکدیگر [می‌پذیرند]: مثلاً تکلیف بقیه را روشن می‌کنند. اسلام این اجازه را داده است، برای اینکه در آنجا که ازدواج دائم میسور نیست، دیگر در عزوبت و تجرد بسر نبرند که عزوبت و تجرد، خودش خود به خود مفاسدی دارد[۵].

ازدواج نیابی

برای اینکه خانواده محفوظ بماند و اصل مالکیت خاندان‌هائی که حق مالکیت داشته‌اند متزلزل نشود و ثروتی که از آنها باقی می‌ماند به‌دست آنها نیفتد، اگرکسی می‌میرد و فرزند پسری از او باقی نمی‌ماند و به اصطلاح اجاقش کور می‌ماند “ازدواج نیابی” بعد از فوتش انجام می‌داد. قاعده و قانون این بود که لزوماً زن او را به نزدیک‌ترین خویشاوندانش ولی به نام متوفی، شوهر دهند و اگر زن ندارد دخترش و یا یکی از زنان نزدیکش را به نام او به نزدیک‌ترین خویشاوندانش و اگر نبود زن بیگانه‌ای را با مال او جهیزیه داده و به نیابت از او به یکی از خویشاوندان نزدیکش شوهر دهند[۶].[۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر

پانویس

  1. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۲.
  2. تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۲.
  3. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.
  4. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.
  5. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۷۲.
  6. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۹۱.
  7. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۸۳.