جنگ نهروان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'تحقیق' به 'تحقیق')
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
*گروهی که [[فریب]] خوردند، [[تصمیم]] گرفتند با [[معاویه]] نجنگند و با [[امام علی|علی]]{{ع}} که خواستار ادامۀ [[نبرد]] تا [[شکست]] جبهۀ [[دشمن]] بود [[مخالفت]] کنند. [[امام علی|علی]]{{ع}} زیر فشار آن گروه، تن به [[حکمیّت]] داد. ولی داوران [[حکمیت]] از سویی [[ساده‌لوحی]] و از سویی [[خیانت]] کردند و روشن شد که [[حکمیت]] به سود [[حق]] نبوده است. همان افراد که [[امام]] را وادار به [[پذیرش]] کرده بودند، علیه [[حکمیّت]] [[شورش]] کردند و [[پذیرش]] آن را [[کفر]] دانستند و [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[تکفیر]] کردند و خواستند که به [[کفر]] خویش [[اقرار]] کند و [[توبه]] نماید که [[امام]] نپذیرفت. پس از بازگشت [[سپاهیان]] و [[امام]] به [[کوفه]]، [[خوارج]] که [[دوازده]] هزار نفر می‌شدند وارد [[کوفه]] نشدند و در "[[حروراء]]" ماندند. آنان از [[امام]] [[انتقاد]] و [[بدگویی]] می‌کردند. گفتگوها به جایی نرسید و [[خوارج]] [[دست]] از حرف‌ها و انتقادها و جوسازی‌های خود برنمی‌داشتند. [[امام]] که از [[اصلاح]] آنان [[ناامید]] شد رهایشان گذاشت. امّا آنان فتنه‌گری را به اوج رساندند، [[عبدالله بن خبّاب]] و همسرش و چند [[زن]] دیگر را کشتند. [[حضرت]] کسی را نزد آنان فرستاد تا [[تحقیق]] کند، فرستادۀ [[امام]] را هم کشتند. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} با [[یاران]] خویش نزد آنان رفتند. [[امام]] با [[درایت]] و [[متانت]] و فرستادن پیک و تلاش برای [[هدایت]] آنان و [[پیشگیری]] از [[جنگ]]، همۀ راه‌ها را پیمود و با آنان سخن‌ها گفت، امّا آنان بازهم [[قتل]] و [[شرارت]] کردند و کسانی را به [[اسارت]] گرفتند. پس از همۀ [[اتمام حجّت‌ها]] [[امام]] [[تصمیم]] به [[جنگیدن]] با ایشان گرفت. شمار [[نهروانیان]] را مختلف [[نقل]] کرده‌اند. به [[نقل]] "[[مناقب]]"، ۱۲ هزار نفر بودند که درپی [[مواعظ]] و صحبت‌ها ۸ هزار نفرشان [[امان]] خواستند و برگشتند و ۴ هزار نفر باقی ماندند.<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳ ص ۱۸۹، کشف الغمّه ج ۱ ص ۳۶۷</ref>  آغازگر حمله و [[تیراندازی]] [[خوارج]] بودند. [[یاران]] [[امام]] بر آنان تاختند و نبردی خونین و سخت درگرفت. [[امام]] به [[یاران]] خویش فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] از شما ده نفر کشته نمی‌شوند و از آنان نیز ده نفر زنده نمی‌مانند و چنان نیز شد که [[امام]] فرموده بود: {{عربی|"فو اللّه لا یقتل منکم عشرة و لا یسلم منهم عشرة"}} و پس از [[جنگ]] معلوم گشت که از [[یاران]] [[امام]] نه نفر [[شهید]] شدند و از جمع چهارهزار نفری [[خوارج]] هشت نفر گریختند.<ref> شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲ ص ۲۷۳</ref> به [[نقل]] تواریخ، آن نه‌نفری که [[جان]] سالم به در بردند، به شهرهای مختلف گریختند و در [[یمن]] و جاهای دیگر اندیشۀ [[خارجیگری]] را رواج دادند. [[عبدالرحمان بن ملجم]] یکی از همین [[خوارج]] فراری بود که سرانجام [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را به [[شهادت]] رساند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۸۹.</ref>.
*گروهی که [[فریب]] خوردند، [[تصمیم]] گرفتند با [[معاویه]] نجنگند و با [[امام علی|علی]]{{ع}} که خواستار ادامۀ [[نبرد]] تا [[شکست]] جبهۀ [[دشمن]] بود [[مخالفت]] کنند. [[امام علی|علی]]{{ع}} زیر فشار آن گروه، تن به [[حکمیّت]] داد. ولی داوران [[حکمیت]] از سویی [[ساده‌لوحی]] و از سویی [[خیانت]] کردند و روشن شد که [[حکمیت]] به سود [[حق]] نبوده است. همان افراد که [[امام]] را وادار به [[پذیرش]] کرده بودند، علیه [[حکمیّت]] [[شورش]] کردند و [[پذیرش]] آن را [[کفر]] دانستند و [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[تکفیر]] کردند و خواستند که به [[کفر]] خویش [[اقرار]] کند و [[توبه]] نماید که [[امام]] نپذیرفت. پس از بازگشت [[سپاهیان]] و [[امام]] به [[کوفه]]، [[خوارج]] که [[دوازده]] هزار نفر می‌شدند وارد [[کوفه]] نشدند و در "[[حروراء]]" ماندند. آنان از [[امام]] [[انتقاد]] و [[بدگویی]] می‌کردند. گفتگوها به جایی نرسید و [[خوارج]] [[دست]] از حرف‌ها و انتقادها و جوسازی‌های خود برنمی‌داشتند. [[امام]] که از [[اصلاح]] آنان [[ناامید]] شد رهایشان گذاشت. امّا آنان فتنه‌گری را به اوج رساندند، [[عبدالله بن خبّاب]] و همسرش و چند [[زن]] دیگر را کشتند. [[حضرت]] کسی را نزد آنان فرستاد تا تحقیق کند، فرستادۀ [[امام]] را هم کشتند. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} با [[یاران]] خویش نزد آنان رفتند. [[امام]] با [[درایت]] و [[متانت]] و فرستادن پیک و تلاش برای [[هدایت]] آنان و [[پیشگیری]] از [[جنگ]]، همۀ راه‌ها را پیمود و با آنان سخن‌ها گفت، امّا آنان بازهم [[قتل]] و [[شرارت]] کردند و کسانی را به [[اسارت]] گرفتند. پس از همۀ [[اتمام حجّت‌ها]] [[امام]] [[تصمیم]] به [[جنگیدن]] با ایشان گرفت. شمار [[نهروانیان]] را مختلف [[نقل]] کرده‌اند. به [[نقل]] "[[مناقب]]"، ۱۲ هزار نفر بودند که درپی [[مواعظ]] و صحبت‌ها ۸ هزار نفرشان [[امان]] خواستند و برگشتند و ۴ هزار نفر باقی ماندند.<ref>مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳ ص ۱۸۹، کشف الغمّه ج ۱ ص ۳۶۷</ref>  آغازگر حمله و [[تیراندازی]] [[خوارج]] بودند. [[یاران]] [[امام]] بر آنان تاختند و نبردی خونین و سخت درگرفت. [[امام]] به [[یاران]] خویش فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] از شما ده نفر کشته نمی‌شوند و از آنان نیز ده نفر زنده نمی‌مانند و چنان نیز شد که [[امام]] فرموده بود: {{عربی|"فو اللّه لا یقتل منکم عشرة و لا یسلم منهم عشرة"}} و پس از [[جنگ]] معلوم گشت که از [[یاران]] [[امام]] نه نفر [[شهید]] شدند و از جمع چهارهزار نفری [[خوارج]] هشت نفر گریختند.<ref> شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲ ص ۲۷۳</ref> به [[نقل]] تواریخ، آن نه‌نفری که [[جان]] سالم به در بردند، به شهرهای مختلف گریختند و در [[یمن]] و جاهای دیگر اندیشۀ [[خارجیگری]] را رواج دادند. [[عبدالرحمان بن ملجم]] یکی از همین [[خوارج]] فراری بود که سرانجام [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را به [[شهادت]] رساند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۸۹.</ref>.


==جنگ نهروان در فرهنگ‌نامه [[دینی]]==
==جنگ نهروان در فرهنگ‌نامه [[دینی]]==

نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جنگ نهروان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

جنگ نهروان به پیدایش خوارج، به جنگ صفین و مسألۀ قرآن بر نیزه‌کردن سپاه معاویه و فریب خوردن برخی از سربازان امام علی(ع) و پیش‌آمدن حکمیّت و فیصله یافتن جنگ برمی‌گردد[۱].

مقدمه

جنگ نهروان در فرهنگ‌نامه دینی

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۸۹.
  2. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳ ص ۱۸۹، کشف الغمّه ج ۱ ص ۳۶۷
  3. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲ ص ۲۷۳
  4. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۸۹.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۷۸.