/* گفتار اول: آیه استخلاف{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین...
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} ==مقدمه== امامت امیرالمؤمنین، علی{{ع}} بر پ...» ایجاد کرد) |
(/* گفتار اول: آیه استخلاف{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین...) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[امامت امیرالمؤمنین]]، [[علی]]{{ع}} بر پایه [[نصوص]] بسیاری از [[کتاب و سنت]] [[استوار]] است؛ مانند آیاتی چون: [[آیه ولایت]] ([[مائده]] / ۵۵)، [[آیه اکمال دین]] (مائده / ۳)، [[آیه تبلیغ]] (مائده / ۶۷)، [[آیه مباهله]] ([[آل عمران]] / ۶۱)، [[آیه اولی الامر]] ([[نساء]] / ۵۹) و روایاتی مانند: [[حدیث غدیر]]، [[حدیث منزلت]]، [[حدیث الدار]]، [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث]] [[نور]]، حدیث مشابهت با [[پیامبران]]، [[حدیث مدینة العلم]] و [[آیات]] و [[روایات]] بسیار دیگری که در کتابهای [[کلام]] و [[عقاید شیعه]] بیان شده است. در این میان، عدهای از [[اهل حدیث]] و گروهی به نام “بکریه<ref>پیروان بکر بن اخت عبدالواحد، که معاصر واصل بن عطای معتزلی بود و آرای کلامی شاذی داشت، ذهبی، او را بکر بن زید باهلی نامیده و از ابنحبان نقل کرده که دربارهاش گفته است: {{عربی|دجال یضع الحدیث}}؛ “دجال جعلکننده حدیث بود” (میزان الاعتدال، ج۱، ص۳۴۵). همچنین ر.ک: مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۴۲؛ الفَرق بین الفِرَق، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref>“ آیات و روایاتی را بهعنوان نصوص [[خلافت ابوبکر]] مطرح کردهاند و شماری از [[متکلمان]] [[اهلسنت]] نیز -با اینکه به [[نص]] درباره خلافت ابوبکر [[معتقد]] نیستند - این آیات و روایات را بهعنوان معارض با [[نصوص امامت علی]]{{ع}} برشمردهاند. در این فصل، به [[تبیین]] و نقد این نصوص ادعایی خواهیم پرداخت.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۵۹.</ref> | [[امامت امیرالمؤمنین]]، [[علی]]{{ع}} بر پایه [[نصوص]] بسیاری از [[کتاب و سنت]] [[استوار]] است؛ مانند آیاتی چون: [[آیه ولایت]] ([[مائده]] / ۵۵)، [[آیه اکمال دین]] (مائده / ۳)، [[آیه تبلیغ]] (مائده / ۶۷)، [[آیه مباهله]] ([[آل عمران]] / ۶۱)، [[آیه اولی الامر]] ([[نساء]] / ۵۹) و روایاتی مانند: [[حدیث غدیر]]، [[حدیث منزلت]]، [[حدیث الدار]]، [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث]] [[نور]]، حدیث مشابهت با [[پیامبران]]، [[حدیث مدینة العلم]] و [[آیات]] و [[روایات]] بسیار دیگری که در کتابهای [[کلام]] و [[عقاید شیعه]] بیان شده است. در این میان، عدهای از [[اهل حدیث]] و گروهی به نام “بکریه<ref>پیروان بکر بن اخت عبدالواحد، که معاصر واصل بن عطای معتزلی بود و آرای کلامی شاذی داشت، ذهبی، او را بکر بن زید باهلی نامیده و از ابنحبان نقل کرده که دربارهاش گفته است: {{عربی|دجال یضع الحدیث}}؛ “دجال جعلکننده حدیث بود” (میزان الاعتدال، ج۱، ص۳۴۵). همچنین ر.ک: مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۴۲؛ الفَرق بین الفِرَق، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref>“ آیات و روایاتی را بهعنوان نصوص [[خلافت ابوبکر]] مطرح کردهاند و شماری از [[متکلمان]] [[اهلسنت]] نیز -با اینکه به [[نص]] درباره خلافت ابوبکر [[معتقد]] نیستند - این آیات و روایات را بهعنوان معارض با [[نصوص امامت علی]]{{ع}} برشمردهاند. در این فصل، به [[تبیین]] و نقد این نصوص ادعایی خواهیم پرداخت.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۵۹.</ref> | ||
== | ==آیه استخلاف== | ||
{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵. | |||
[[قرآن کریم]] در [[آیه | ==[[آیه استخلاف]]== | ||
[[قرآن کریم]] در [[آیه ۵۵ سوره نور]] میفرماید: “خداوند به [[مؤمنان]] و [[صالحان]] از شما [[وعده]] داده است که آنان را [[جانشینان]] [[زمین]] قرار دهد؛ همانگونه که پیشینیان را جانشینان بر زمین قرار داد، و [[ترس]] آنان را به [[امنیت]] مبدّل ساخت، تا مرا [[عبادت]] کنند و چیزی را [[شریک]] من قرار ندهند و هر کس پس از این، [[کفر]] ورزد، [[فاسق]] خواهد بود”. | |||
عدهای از [[متکلمان]] و [[مفسران اهلسنت]]، آیه یاد شده را [[دلیل]] بر [[خلافت]] خلفای سهگانه یا چهارگانه نخست دانستهاند. مؤلف و [[شارح مواقف]] گفتهاند: “خطاب آیه به [[صحابه]] است و کمترین مرتبه جمع، سه است و [[وعده خداوند]] نیز [[حق]] است؛ پس باید خلافت وعده داده شده در آیه بر تعدادی از صحابه منطبق شود که بهوسیله آنان امنیت محقّق شده و [[دین اسلام]] استقرار یافته است. این ویژگی، جز بر خلفای چهارگانه منطبق نیست پس خلافت آنان، مدلول و [[موعود]] این آیه است”<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref>. | عدهای از [[متکلمان]] و [[مفسران اهلسنت]]، آیه یاد شده را [[دلیل]] بر [[خلافت]] خلفای سهگانه یا چهارگانه نخست دانستهاند. مؤلف و [[شارح مواقف]] گفتهاند: “خطاب آیه به [[صحابه]] است و کمترین مرتبه جمع، سه است و [[وعده خداوند]] نیز [[حق]] است؛ پس باید خلافت وعده داده شده در آیه بر تعدادی از صحابه منطبق شود که بهوسیله آنان امنیت محقّق شده و [[دین اسلام]] استقرار یافته است. این ویژگی، جز بر خلفای چهارگانه منطبق نیست پس خلافت آنان، مدلول و [[موعود]] این آیه است”<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref>. | ||