|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| نام او [[اُبی بن کعب قیس بن عبید بن زید خزرجی]]<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>، است و به کنیههای ابامنذر و أباطفیل مشهور بوده است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۶۶.</ref>. او یکی از فضلا و فقهای [[صحابه]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و استادترین [[مسلمین]] در [[خواندن قرآن]] به حساب میآمد و همچنین [[دبیری]] [[پیامبر]]{{صل}} را نیز عهدهدار بود. او قبل از [[زید بن ثابت]]، کاتب [[وحی]] بود و گاهی [[پیامبر]]{{صل}} او را [[مأمور]] میکرد تا به تازه [[مسلمانان]]، از جمله وفد عامر و وفد [[بنی حنیفه]]، که به [[مدینه]] آمدند، [[احکام اسلام]] و [[قرآن]] بیاموزد<ref>تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، ج۲، ص۵۶.</ref>. | | نام او [[اُبی بن کعب قیس بن عبید بن زید خزرجی]]<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>، است و به کنیههای ابامنذر و أباطفیل مشهور بوده است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۶۶.</ref>. او یکی از فضلا و فقهای [[صحابه]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و استادترین [[مسلمین]] در [[خواندن قرآن]] به حساب میآمد و همچنین [[دبیری]] [[پیامبر]]{{صل}} را نیز عهدهدار بود. او قبل از [[زید بن ثابت]]، کاتب [[وحی]] بود و گاهی [[پیامبر]]{{صل}} او را [[مأمور]] میکرد تا به تازه [[مسلمانان]]، از جمله وفد عامر و وفد [[بنی حنیفه]]، که به [[مدینه]] آمدند، [[احکام اسلام]] و [[قرآن]] بیاموزد<ref>تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، ج۲، ص۵۶.</ref>. |
| | |
| او به عنوان یکی از [[انصار]] با سابقه سالیان زیادی همنشین [[پیامبر]]{{صل}} بود و چنان که در [[روایت]] آمده است تمامی [[قرآن]] را بر آن حضرت عرضه نمود و از همان [[تاریخ]] نیز به [[تعلیم]] [[قرآن]] مشغول شد و بنابر [[حدیثی]] مشهور، یکی از چهار تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفتن [[قرآن]] را از آنان توصیه کرده است. | | او به عنوان یکی از [[انصار]] با سابقه سالیان زیادی همنشین [[پیامبر]]{{صل}} بود و چنان که در [[روایت]] آمده است تمامی [[قرآن]] را بر آن حضرت عرضه نمود و از همان [[تاریخ]] نیز به [[تعلیم]] [[قرآن]] مشغول شد و بنابر [[حدیثی]] مشهور، یکی از چهار تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفتن [[قرآن]] را از آنان توصیه کرده است. |
| در [[حدیثی]] دیگر که [[فضایل]] چند تن از [[صحابه]] بیان شده است، اُبیّ بن کعب، آگاهترین فرد [[امت]] درباره قرائت دانسته شده است: {{متن حدیث|اقْرَأْ أُمَّتي لِكِتابِ اللهِ}}<ref>البته اهل بیت{{عم}} مشمول این حدیث نمیشوند.</ref>. اُبیّ بن کعب پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نیز همواره به [[تعلیم]] [[قرآن]] در [[مدینه]] مشغول بود و جمعی از بزرگان چون [[ابن عباس]]، [[ابوهریره]] و [[عبدالله بن سائل]] از [[صحابه]] و [[عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه]]، [[ابو عبدالرحمن سلمی]] و [[ابوالعالیه]] ریاحی از [[تابعین]]، از وی قرائت آموختند. | | در [[حدیثی]] دیگر که [[فضایل]] چند تن از [[صحابه]] بیان شده است، اُبیّ بن کعب، آگاهترین فرد [[امت]] درباره قرائت دانسته شده است: {{متن حدیث|اقْرَأْ أُمَّتي لِكِتابِ اللهِ}}<ref>البته اهل بیت{{عم}} مشمول این حدیث نمیشوند.</ref>. اُبیّ بن کعب پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نیز همواره به [[تعلیم]] [[قرآن]] در [[مدینه]] مشغول بود و جمعی از بزرگان چون [[ابن عباس]]، [[ابوهریره]] و [[عبدالله بن سائل]] از [[صحابه]] و [[عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه]]، [[ابو عبدالرحمن سلمی]] و [[ابوالعالیه]] ریاحی از [[تابعین]]، از وی قرائت آموختند. |
| | |
| [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[هجرت]]، میان او و [[سعد بن زید بن عمرو بن نفیل]] و به قولی میان او و [[طلحة بن عبیدالله]] [[پیمان برادری]] برقرار کرد و از آن پس او در [[غزوات]] [[بدر]] و [[احد]] و [[خندق]] و دیگر مکانها همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. همچنین او در سریهای که در آغاز هفتمین ماه از [[هجرت]]، به [[فرماندهی]] [[حمزة بن عبدالمطلب]] روی داد، شرکت داشت<ref>المغازی، واقدی، ج۱، ص۹.</ref>. | | [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[هجرت]]، میان او و [[سعد بن زید بن عمرو بن نفیل]] و به قولی میان او و [[طلحة بن عبیدالله]] [[پیمان برادری]] برقرار کرد و از آن پس او در [[غزوات]] [[بدر]] و [[احد]] و [[خندق]] و دیگر مکانها همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. همچنین او در سریهای که در آغاز هفتمین ماه از [[هجرت]]، به [[فرماندهی]] [[حمزة بن عبدالمطلب]] روی داد، شرکت داشت<ref>المغازی، واقدی، ج۱، ص۹.</ref>. |
| | |
| از [[زندگی]] پیش از [[اسلام]] او اطلاع چندانی نداریم، جز این که در [[جاهلیت]]، در زمانی که کمتر کسی در میان [[عرب]] [[نوشتن]] میدانست، او [[نوشتن]] را یاد گرفته بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۱.</ref>. | | از [[زندگی]] پیش از [[اسلام]] او اطلاع چندانی نداریم، جز این که در [[جاهلیت]]، در زمانی که کمتر کسی در میان [[عرب]] [[نوشتن]] میدانست، او [[نوشتن]] را یاد گرفته بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۱.</ref>. |
|
| |
|
| ==[[مصحف]] اُبیّ بن کعب== | | ==[[مصحف]] اُبیّ بن کعب== |
| از برخی [[روایات]] کهن به دست میآید که سابقه رواج قرائت اُبی به دوره پیش از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] باز میگردد و این قرائت در آن دوره یکی از چند قرائت متداول بوده است. و طبق [[نقل]] عسقلانی، [[مردم]] [[شام]] [[قرآن]] را به قرائت أبی ابن کعب میخواندند<ref>فتح الباری، ابن حجر، ج۹، ص۱۴-۱۵.</ref>. اما در [[عهد]] [[عمر]]، بر اساس گزارشهای رسیده، گاهی عموماً با قرائت او [[مخالفت]] میکرده است.
| |
| پس از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] که اُبیّ بن کعب خود نیز در آن [[همکاری]] داشت، از قرائت اُبیّ همچنان استفاده شد و [[نسل]] به [[نسل]] به آیندگان منتقل شد و پایه اصلی قرائاتی قرار گرفت که در سدههای بعد به عنوان قرائاتی معتبر شناخته میشد. از میان [[قرائات]] سبع، قرائتهای حجازی [[نافع]] و [[ابن کثیر]] و قرائت [[بصری]] ابوعمروبن علاء که شبیه قرائت حجازی بود، تا حد زیادی از قرائت اُبیّ ریشه گرفته است، به گونهای که میتوان قرائت اُبیّ بن کعب و پس از او [[زید بن ثابت]] را بنیان اصلی قرائت حجازی تلقی کرد. در [[قرائات]] [[کوفی]] نیز تاثیر اُبیّ بن کعب بر قرائت عاصم و کسائی قابل ملاحظه است؛ شاید از همین روست که ابنجزری، اُبیّ بن کعب را به طور مطلق برجستهترین [[قاری]] این [[امت]] دانسته است. گاهی برخی از منابع [[امامیه]]، قرائت اُبیّ بن کعب را در [[تأیید]] نظرهای [[اعتقادی]] یا [[فقهی]] خود استفاده میکنند و فراتر از آن، در روایتی به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}} تصریح شده که [[اهل بیت]]{{عم}} [[قرائت]] [[ابی بن کعب]] را [[تأیید]] کردهاند. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] میفرماید: “اگر [[ابن مسعود]] بر اساس قرائت ما قرائت نمیکند، [[گمراه]] است”. [[ربیعة]] الرأی میپرسد: آیا او [[گمراه]] است؟ [[امام]] میفرماید: “بله، [[گمراه]] است”.
| |
| البته از اُبیّ بن کعب درباره [[حدیث]] “سبعة احرف” نظری [[نقل]] شده است که جای [[تأمل]] دارد. او “أحرف” را در [[حدیث]] به لغت [[تفسیر]] کرده و از این رو هر یک از الفاظ [[قرآنی]] را که مترادف داشته با میل خود تبدیل میکرد، و به [[مسلمانان]] اجازه داده بود الفاظ [[قرآن]] را با الفاظ مترادف و با الفاظی که [[مخالف]] کلمه اصلی نباشد، جابهجا کنند که در این کار موفق نشد. [[روایت]] شده که او در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ}}<ref>«هرگاه برای آنان روشن شود در آن (روشنایی) راه میافتند» سوره بقره، آیه ۲۰.</ref> عبارت {{متن قرآن|مَشَوْا فِيهِ}} را {{عربی|مرّوا فيه}} یا {{عربی|سَعَوْا فيه}} قرائت میکرده است<ref>الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۴۶.</ref>.
| |
| بر اساس [[منابع روایی]]، اُبیّ بن کعب یکی از چهار تن [[صحابی]] [[انصاری]] [[پیامبر]]{{صل}} بود که در زمان [[حیات]] آن [[حضرت]] به گردآوری [[مصحف]] پرداختند و [[مصحف]] آنان برای قرآنهایی که بعداً نوشته شد، استفاده شد<ref>اعجاز القرآن و البلاغة النبویه، رافعی، ص۳۵.</ref>. [[ابوالعالیه]] [[روایت]] کرده است که [[ابوبکر]] جمعی از کاتبان را گرد آورد و اُبیّ بن کعب [[قرآن]] را بر آنان [[املا]] میکرد و بدین ترتیب مصحفی فراهم شد.
| |
| در زمان [[عثمان]] به هنگام گردآوری و تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]]، اُبیّ بن کعب و [[زید بن ثابت]]، برجستهترین اعضای [[هیئت]] [[دوازده]] نفری تدوین [[قرآن]] بودند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۸۱.</ref>.
| |
| ابنندیم به [[نقل]] از [[فضل بن شاذان]] و او به [[نقل]] از فردی که [[مصحف]] اُبیّ را در دهکدهای به نام قریة الانصار نزد [[محمد بن عبدالملک انصاری]] دیده بود، ترتیب سورههای [[مصحف]] اُبیّ را بیان کرده است که با [[مصحف]] [[عثمانی]] تفاوتهایی دارد؛ از جمله این که دو [[سوره]] خَلْع و حَفْد را در شمار سورههای [[مصحف]] [[ابی بن کعب]] آورده است که سورههای ۹۰ و ۹۲ هستند<ref>الفهرست، شیخ طوسی، ص۲۹-۳۰.</ref>.
| |
| از ویژگیهای [[مصحف]] اُبیّ، مقدم بودن [[سوره یونس]] بر [[انفال]]، و در برداشتن دو [[سوره]] که در واقع [[دعا]] بودند، میباشد. این دو [[سوره]] به این ترتیب بودهاند:
| |
| [[سوره]] خَلع: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْتَعِينُكَ وَ نَسْتَغْفِرُكَ وَ نُثْنِي عَلَيْكَ الْخَيْرَ وَ لَا نَكْفُرُكَ و نَخْلَعُ وَ نَتْرُكُ مَنْ يَفْجُرُكَ}}.
| |
| [[سوره]] حفد: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ لَكَ نُصَلِّي وَ نَسْجُدُ وَ إِلَيْكَ نَسْعَى وَ نَحْفِدُ وَ نَخْشَى عَذَابَكَ وَ نَرْجُو رَحْمَتَكَ إِنَّ عَذَابَكَ بِالْكُفَّارِ مُلْحَقٌ}}
| |
| طبق برخی اقوال، اُبیّ بن کعب این دو [[سوره]] را در [[قنوت]] [[نماز]] خود میخوانده و در [[مصحف]] خود آنها را نوشته بود<ref>إلاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و این به خاطر آن بود که [[پیامبر]] این [[دعاها]] را در [[قنوت]] خود میخوانده است.
| |
| نویسنده [[کتاب]] [[تاریخ قرآن]] میگوید: اُبیّ به خاطر این که این [[دعاها]] را فراموش نکند آنها را در [[مصحف]] خود آورده اما کسانی که پس از او [[مصحف]] او را دیدهاند، [[گمان]] کردهاند که این [[دعاها]] از [[سورههای قرآن]] میباشند و لذا [[مصحف]] اُبیّ را دارای صد و شانزده [[سوره]] میدانستهاند<ref>تأویل مشکل القرآن، ابن قتیبه، ج۱، ص۳۳-۳۴.</ref>. او از جمله [[دوازده]] یا هفتاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref> نفری است که در [[عقبه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] کرد.
| |
| اُبیّ بن کعب میگوید: [[پیامبر]]{{صل}} از من پرسید: کدام [[آیه]] از [[کتاب خدا]] در نظر تو بزرگتر است؟ گفتم: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>، دستی به سینهام زد و فرمود: “یا ابا المنذر! این [[علم]] تو را گوارا باد“، و به این خاطر به این [[کنیه]] معروف گردید. و نیز [[روایت]] شده است که [[رسول اکرم]]{{صل}} او را “سید الانصار” [[لقب]] داد و هنوز زنده بود که [[مسلمانان]] او را سیدالمسلمین خواندند<ref>المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۰۲.</ref>.
| |
| از کتاب کامل [[بهایی]] [[نقل]] شده است که اُبّی گفت: “عصر روز [[سقیفه]] به جمعی از [[انصار]] برخوردم، پرسیدند: از کجا میآیی؟ گفتم: از نزد [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}}، گفتند: در چه حالی بودند؟ گفتم: افرادی که [[خانه]] ایشان محل فرود آمدن [[جبرییل]] و خوابگاه [[پیامبر خدا]] بوده و اکنون [[وحی]] از [[خانه]] ایشان [[قطع]] شده و حقشان از دست رفته است، چگونه میباشند؟”<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>.
| |
| و نیز در همین کتاب [[نقل]] شده است که چون [[سوره]] بیّنه نازل شد، [[جبرییل]] گفت: “یا [[رسول الله]]! [[خدا]] امر فرموده است تا این [[سوره]] را به اُبیّ بیاموزی”. اُبیّ به [[پیامبر]]{{صل}} گفت: “یا [[رسول الله]]! [[خدا]] نام مرا برده است؟”، [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “آری” و سپس اُبیّ گریست.
| |
| به وی گفتند: آیا از شنیدن این خبر خوشحال شدی؟ او گفت: “چرا خوشحال نشوم، با آنکه [[خدا]] فرموده است از [[فضل]] و [[رحمت]] [[پروردگار]] باید خوشحال شد”.
| |
| در [[کتاب کافی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که ما [[خاندان پیامبر]]، [[قرآن]] را آن طور که ابیّ خوانده است، میخوانیم.
| |
| [[قیس بن عباده]] میگوید: “وارد [[مدینه]] شدم و با [[یاران پیامبر]] همراه شدم. اُبیّ بن کعب بیش از همه افراد نزد من [[دوست]] داشتنیتر بود؛ هنگامی که برای [[نقل حدیث]] دور هم مینشستند هیچ یک از آنان را مثل اُبیّ ندیدم که این گونه برای شنیدن سخنانش گردن بکشند”. و ابیّ میگفت: “به [[پروردگار]] [[کعبه]] قسم، امرا هلاک میشوند و من با آنان [[همکاری]] نمیکنم”<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۷.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==اُبیّ بن کعب و [[نقل حدیث]]== | | ==اُبیّ بن کعب و [[نقل حدیث]]== |
| اُبیّ بن کعب از [[رسول اکرم]]{{صل}} احادیثی [[روایت]] کرده است که برخی از آنها را صاحبان [[صحاح ششگانه]] [[اهل سنت]] در آثار خود آوردهاند. بنابر شمارش [[نووی]] [[احادیث معتبر]] منقول از اُبیّ بن کعب، صد و شصت وچهار [[حدیث]] است که از آن میان سه [[حدیث]] از منفردات [[بخاری]] و هفت [[حدیث]] از منفردات [[مسلم]] است. [[احمد بن حنبل]] نیز [[احادیث]] فراوانی را از او به [[نقل]] از [[ابوایوب انصاری]]، [[عبادة بن صامت]]، [[ابوهریره]]، [[رافع بن رفاعه]]، [[جابر بن عبدالله]]، [[سهل بن سعد]]، [[عبدالله بن عمرو بن عاص]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[انس بن مالک]]، [[عبدالرحمان بن ابزی]]، [[سلیمان بن صرد]]، عبدالرحمان بن اسود، [[سوید بن غفله]] [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]]، [[زر بن جیش]]، [[ابوعثمان نهدی]]، [[ابوالعالیه ریاحی]]، طفیل و [[محمد]]، [[پسران]] [[ابی بن کعب]] و برخی دیگر، در [[مسند]] خود آورده است. [[احادیث]] منقول از ابیّ بن کعب از نظر موضوع، مسائلی مربوط به [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[سیره]] و [[زهد]] و [[اخلاق]] را در بر میگیرد<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۸.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==اُبیّ بن کعب و [[ابوبکر]]== | | ==اُبیّ بن کعب و [[ابوبکر]]== |
| از جمله [[دوازده]] نفری که در یک مجلس در پای [[منبر]] [[ابوبکر]] به وی [[اعتراض]] نمودند، اُبیّ بن کعب است. وی پس از [[عمار یاسر]] برخاست و گفت: “ابوبکر! حقی را که [[خداوند]] برای غیر تو قرار داده است [[انکار]] مکن؛ و اول کسی که در [[حق]] [[وصی]] و [[برگزیده]] [[پیامبر]] [[مخالفت]] میکند و از گفته او رو میگرداند مباش؛ [[حق]] را به صاحبش برگردان تا از [[کیفر]] و [[عذاب]] مصون باشی؛ در [[گمراهی]] پافشاری مکن که پشیمان خواهی شد؛ از کرده خود [[توبه]] نما تا گناهانت سبک شود؛ و حقی را که [[خدا]] مخصوص دیگری قرار داده است به خود اختصاص مده تا به [[کیفر]] آن دچار نشوی. [[ابوبکر]]! مواظب باش هر چه به دست آوری از آن جدا شده و به سوی پروردگارت رهسپار خواهی شد، و از آنچه مرتکب شدهای، تو را بازخواست خواهد فرمود”<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۰۲.</ref>.
| |
| اُبیّ بن کعب درباره [[شهادت]] دادن به [[امامت امام علی]]{{ع}} گفته است: {{متن حدیث|أشهد أني سمعت رسول الله{{صل}} يقول: علي بن أبي طالب إمامكم بعدي و هو الناصح لأمتي}}؛ [[شهادت]] میدهم که شنیدم [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[علی بن ابیطالب]] [[امام]] بعد از من است و او [[دلسوز]] برای [[امت]] من میباشد<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۱، ص۳۵۲.</ref>.
| |
| [[علامه مجلسی]] [[خطبه]] مفصلی را درباره [[پشتیبانی]] اُبیّ از [[خلافت]] [[علی بن ابیطالب]] [[نقل]] کرده است که به جهت طولانی بودن از ذکر آن خودداری میشود<ref>بحارالانوار (چاپ قدیم)، ج۸، ص۸۷.</ref>.
| |
| اُبیّ بن کعب در زمان [[عمر]] خواست که کاری بدو سپرده شود، ولی [[عمر]] در پاسخ گفت: “خوش ندارم که [[دین]] تو را [[آلوده]] سازد”<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹.</ref>. او از مخالفین [[عثمان]] نیز بوده است و قبل از [[وفات]]، قصد پرده برداشتن از بعضی حقایق درباره او و بقیه [[خلفا]] را داشته که [[فرصت]] نیافت<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۰، ص۲۹۶-۲۹۷.</ref>.
| |
| [[تاریخ]] [[وفات]] او را از سال ۱۹ تا ۳۶ [[هجری]] به [[اختلاف]] [[نقل]] کردهاند، و جمع بین این اقوال مشکل است؛ عدهای از مورخان در گذشت او را در روزگار [[عمر]] دانستهاند، و عدهای دیگر گفتهاند در زمان [[عثمان]] از [[دنیا]] رفته است. و همچنین درباره محل [[قبر]] او هم [[اختلاف]] است و بعضی آن را در [[مدینه]] و عدهای در [[شام]] میدانند.<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۶۹.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۶.</ref>.
| |
|
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
خط ۵۹: |
خط ۳۸: |
| [[رده:صحابه]] | | [[رده:صحابه]] |
| {{صحابه انصار}} | | {{صحابه انصار}} |
| | {{صحابه}} |