جوامع حدیثی شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مقدمه== به کتب اربعه شیعه جوامع شیعه می‌گویند؛ زیرا اصول و کتاب‌های پر...» ایجاد کرد)
 
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
به [[کتب اربعه]] شیعه [[جوامع]] شیعه می‌گویند؛ زیرا اصول و کتاب‌های پراکنده شیعه را یک جا جمع کرده‌اند. سؤال این است که آیا این کتب اولین جوامع شیعه هستند یا تدوین [[نگارش]] جوامع در شیعه سابقه دارد؟ در پاسخ می‌توان گفت: تدوین جوامع و آثار شیعه در طول [[زمان]] چند مرحله داشته است.
به [[کتب اربعه]] شیعه [[جوامع]] شیعه می‌گویند؛ زیرا اصول و کتاب‌های پراکنده شیعه را یک جا جمع کرده‌اند. سؤال این است که آیا این کتب اولین جوامع شیعه هستند یا تدوین [[نگارش]] جوامع در شیعه سابقه دارد؟ در پاسخ می‌توان گفت: تدوین جوامع و آثار شیعه در طول [[زمان]] چند مرحله داشته است.
==جوامع اولیه شیعه==
جوامع اولیه آثاری هستند که توسط بزرگانی از [[اصحاب]] [[معصومان]] و [[علمای شیعه]] تدوین شده‌اند و نگارش آنها از [[عصر ائمه]] آغاز شده و تا زمان تدوین کتب اربعه ادامه داشته است. سیری در کتاب‌های فهرست آثار شیعه نشان می‌دهد، کتاب‌هایی با عنوان جامع تدوین شده که دارای چند کتاب [[فقهی]] بوده است که به آنها اشاره خواهد شد. تعبیر “جوامع اولیه” در آثار مختلف مرحوم [[آیت الله]] العظمی [[بروجردی]] درباره این آثار بیان شده است<ref>آقاحسین طباطابی بروجردی، البدر الزاهر فی صلاة الجمعة و المسافر، ص۱۸، ۴۳ و ۱۲۵؛ همو، تبیان الصلاة، ج۲، ص۱۲۸.</ref> و کتب اربعه، برابر این نظر، از جوامع ثانویه هستند؛ حتی نظر ایشان این است که برخی کتب بزرگان گرچه عنوان جامع را ندارد، جزو جوامع اولیه شمرده می‌شود؛ مانند آثار [[علی بن حکم]]، [[ابن ابی عمیر]]، [[حسن بن علی بن فضال]]، [[حسن بن محبوب]] و مانند آنان<ref>آقاحسین طباطابی بروجردی، البدر الزاهر فی صلاة الجمعة و المسافر، ص۱۸ و ۴۳.</ref>؛ ولی اثری از جوامع اولیه نیست، مگر گزارش‌هایی که در برخی کتب از آنها شده است که ذکر خواهد شد. یا جامع برقی که عنوان [[محاسن]] دارد<ref>آقاحسین طباطابی بروجردی، نهایة التقریر، ج۱، ص۹۴.</ref>. آنچه موجود است، جوامعی است که با عنوان کتب اربعه شناخته می‌شود.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref>
==اولین کتاب جامع شیعه==
به نظر می‌رسد اولین کتاب با عنوان جامع از [[عبیدالله بن علی حلبی]] از [[یاران امام صادق]]{{ع}} باشد که [[قاضی]] نعمان در موارد متعدد در کتاب ایضاح خود از آن استفاده کرده است و با عنوان “جامع حلبی”<ref>قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۶۸؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، ص۲۴، ۴۰، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۶۷، ۶۹-۷۰، ۷۵ و ۸۱؛ حسین طباطبایی مدرسی، میراث مکتوب شیعه، دفتر اول، ص۴۵۴ و در بیش از ۵۰ مورد از جامع حلبی حدیث نقل کرده است.</ref> یا “کتاب او معروف به جامع”<ref>قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۹۸: {{عربی|كتابه معروف بالجامع}}.</ref> از آن یاد می‌کند. وی از کتاب مسائل [[حلبی]] نیز [[نقل]] فراوان دارد<ref>قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۷۲، ۷۴، ۸۰، ۸۳، ۸۹ و ۹۱؛ همان، تحقیق رحمتی، ص۳۰، ۳۶، ۴۹-۵۰، ۵۲، ۵۴، ۶۸-۶۹، ۷۱، ۷۷، ۷۹، ۱۴۸، ۱۵۱ و ۱۶۴.</ref> و با توجه به اینکه در مواردی از این دو کتاب با نام مستقل، با فاصله اندک و یک جا نقل می‌کند<ref>قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۹۸، ۱۰۰ و ۱۱۴.</ref>، معلوم می‌شود حلبی دارای دو اثر مستقل بوده است. برقی کتاب حلبی را اولین کتابی می‌داند که در [[شیعه]] تدوین شده است<ref>احمد بن محمد برقی، رجال البرقی، ص۲۳، (چ دانشگاه): {{عربی|هو اول كتاب صنّفه الشيعة}}.</ref>. [[نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] نوشته‌اند: این کتاب را بر [[امام صادق]]{{ع}} عرضه کرد و آن [[حضرت]]، کتاب را [[تأیید]] کرد و فرمود: آیا برای [[مخالفان]] مانند آن می‌یابی؟<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۳۱؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۰۶، (چ نجف): {{عربی|أ ترى لهؤلاء مثل هذا؟}}.</ref> برخی تدوین [[جوامع]] را از [[زمان]] [[امام رضا]]{{ع}} به بعد می‌دانند؛ [[شاهد]] آن کتاب جامعِ [[یونس بن عبدالرحمان]] است<ref>جعفر سبحانی؛ تذکرة الأعیان، ص۲۱۵.</ref> که نجاشی کتاب “جوامع الآثار” و “الجامع الکبیر فی الفقه” و آثار دیگر وی را یاد کرده است<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۴۷.</ref>. شیخ کتاب وی را “جامع الآثار” معرفی کرده است و آثار وی را بیش از سی کتاب می‌داند<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۵۱۱.</ref>. [[ابن ندیم]] هم از کتاب جامع الآثار [[یونس]] یاد کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۰۹.</ref>. از [[نقل]] [[کلینی]] در باب [[زکات]] استفاده می‌شود که [[یونس]] به توضیح درباره برخی [[اخبار]] نیز پرداخته است و کتاب وی صرف [[نقل حدیث]] نبوده؛ بلکه همراه با [[اجتهاد]] و اظهار نظر بوده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۰۹. کلینی از یونس نقل می‌کند در روایاتی که از پیامبر{{صل}} نقل شده که زکات در نه چیز است و از غیر آن عفو شده است، منظور این است که در آغاز بعثت چنین بوده و بعد موارد اموال زکوی توسعه یافته است: {{متن حدیث|الزَّكَاةُ وَضَعَهَا وَ سَنَّهَا فِي أَوَّلِ نُبُوَّتِهِ عَلَى تِسْعَةِ أَشْيَاءَ ثُمَّ وَضَعَهَا عَلَى جَمِيعِ الْحُبُوبِ}}. در مورد دیگر گوید: {{متن حدیث|أَنَّهُ كُلُّ مَا عُمِلَ لِلتِّجَارَةِ مِنْ حَيَوَانٍ وَ غَيْرِهِ فَعَلَيْهِ فِيهِ الزَّكَاةُ}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۲۹).</ref>. با توجه به آنچه بیان شد، به نظر می‌رسد آغاز تدوین [[جوامع]] اولیه در [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} بوده است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref>
==دیگر جوامع اولیه==
از آثار مختلفی در [[فقه]] با عنوان جامع از [[علمای شیعه]] یاد شده است که شاید نظر [[شهید ثانی]] در تلخیص کتب اصول<ref>شهید ثانی، الرعایه، ص۶۴.</ref> این آثار بوده است. باید توجه داشت شماری از جوامع با عنوان جامع معرفی نشده‌اند؛ درحالی که ممکن است مجموعه‌ای از اصول و کتب باشند. آثار برخی بزرگان [[شیعه]] به گونه‌ای است که امکان داشتن جامع برای آنان متصور است؛ مانند آثار [[زیاد]] [[فضل بن شاذان]]<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۳۶۱.</ref> و دیگران. [[شیوه]] معرفی آثار اینان این مطلب را نشان می‌دهد که مجموعه‌هایی گسترده داشته‌اند مشتمل بر کتاب‌های مختلف [[احکام]]؛ گرچه با عنوان جامع از آنها یاد نشده است؛ مانند [[کتاب]] [[من لا یحضره الفقیه]] [[صدوق]] که شیخ فقط نام آن را ذکر کرده است<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۴۴۳.</ref> یا کافی کلینی که در هنگام معرفی آن، کتبی را که کافی بر آن مشتمل است نام برده‌اند<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۷۷؛ شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۳۹۳.</ref>، ولی عنوان جامع بر آن دو ننهاده‌اند. اکنون به معرفی کسانی می‌پردازیم که برای آنان کتابی با عنوان جامع نام برده‌اند:
#[[ابراهیم بن محمد ثقفی]]، صاحب [[الغارات]]، کتابی داشته به نام الجامع الکبیر فی الفقه و الجامع الصغیر<ref>ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۵، ش۱.</ref>.
#[[احمد بن محمد ابی نصر بزنطی]] که کتاب جامع داشته است<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۵۰، ش۶۳؛ همو، رجال الطوسی، ص۳۵۱.</ref>. در نسخه‌ای از فهرست [[ابن ندیم]] برای وی دو کتاب الجامع و کتاب المسائل یاد شده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۰۹.</ref>. ابن شهرآشوب از جامع وی یاد می‌کند<ref>ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۰، ش۵۳.</ref>.
#[[بکار بن احمد]]، دارای کتابی با عنوان جامع بوده است<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۹۶، ش۱۲۹.</ref> که ابن شهرآشوب از آن یاد می‌کند<ref>ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۲۸، ش۱۴۶.</ref>.
#[[ابو محمد حسن بن احمد بن محمد بن هیثم عجلی]] دارای کتاب جامع است<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۶۵، ش۱۵۱.</ref>.
#[[حسین بن سعید اهوازی]] که [[شیخ طوسی]] از وی [[نقل]] کرده و سی اثر برای وی برشمرده است<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۱۴۹.</ref>.
#[[حمید بن زیاد]] که در نقل شیخ آمده<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۱۵۵.</ref> و [[کلینی]] از او [[روایت]] می‌کند و [[نجاشی]] از آن کتاب وی با عنوان الجامع فی أنواع الشرائعیاد می‌کند<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۳۲، ش۳۳۹۹.</ref>.
#[[ظریف بن ناصح]] دارای کتاب الجامع فی سائر أبواب الحلال و الحرام<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۰۹، ش۵۵۶.</ref>.
#[[علی بن محمد بن شیره کاشانی]] دارای کتاب الجامع فی الفقه<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۵۵-۲۵۶، ش۶۶۹.</ref>.
#[[ابوعبدالله محمد بن احمد بن عبدالله اسدی]]، [[شیخ الطائفه]]، [[ثقه]]، دارای کتاب الجامع فی الفقه<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۹۳، ش۱۰۵۰.</ref>.
#[[محمد بن ابی یونس حضرمی کوفی]] دارای کتاب جامع بوده است<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۰، ش۸۹۲.</ref>.
#[[محمد بن حسن بن ولید]]<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۸۳.</ref> استاد [[شیخ صدوق]] (م ۳۴۳ق) که در [[من لا یحضره الفقیه]] آن را از منابع خود معرفی می‌کند<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴.</ref> و در کامل الزیارات از آن [[نقل]] کرده است<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۴۱ و ۴۶؛ ابن طاووس، کشف المحجه، ص۸۳.</ref>. [[ابن ندیم]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۱۳.</ref> و ابن شهرآشوب از جامع وی یاد کرده‌اند<ref>ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۱۱، ش۷۶۳.</ref>.
#[[موسی بن قاسم بن معاویة بن وهب ابوعبدالله]] ملقب به مجلی، ثقة [[ثقه]]، دارای جامع بوده است<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۰۵، ش۱۰۷۳.</ref>.
#افزون بر این از هر اثری که دارای کتاب‌های [[فقهی]] متعدد باشد، با عنوان جامع یاد می‌شود؛ مانند جامع برقی از [[احمد بن محمد بن خالد]] که به نظر می‌رسد با توجه به [[جامعیت]] [[محاسن]]، از وی به عنوان نویسنده جامع یاد شده است<ref>آقاحسین طباطبایی بروجردی، نهایة التقریر، ج۱، ص۹۴.</ref>. [[قاضی نعمان مصری]] افزون بر جامع [[حلبی]] از چند جامع دیگر یاد کرده که ذکر می‌شود:
#جامع [[غیاث بن ابراهیم]]<ref>قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۱۲۹؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، مقدمه، ص۱۴، ص۸۱.</ref> که ابن شهرآشوب از آن یاد می‌کند<ref>ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص۸۹، ش۶۲۴: {{عربی|له كتاب يسمّى الجامعة}}.</ref>.
#جامع [[علی بن اسباط]]<ref>قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۱۰۹؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، ص۶۳ و ۱۵۳.</ref> که ابن شهرآشوب آن را بیان می‌کند<ref>ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۶۳، ش۴۳۰.</ref>.
#جامع از کتب [[طاهر بن زکریا بن الحسین]]<ref>قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)؛ ص۷۱، ۷۸-۷۹ و ۸۴؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، ص۳۴، ۳۹، ۵۰، ۵۳، ۵۶، ۷۲، ۷۵، ۷۸، ۸۵، ۸۸، ۱۵۲، ۱۵۵ و ۱۶۱.</ref>. ابن شهرآشوب آن را نام [[برده]] است<ref>ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۶۱، ش۴۱۸: {{عربی|له كتاب الجامع}}.</ref>.
#ابن ندیم کتابی به نام الجامع و نوادر برای [[ابوجعفر محمد بن احمد اشعری]] یاد کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۱۱.</ref>.
#[[محمد بن علی بن محبوب اشعری قمی]] دارای کتابی به نام الجامع بوده که دارای تعدادی کتاب بوده است<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۴۱۱؛ ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۰۳، ش۶۸۷.</ref>.
همچنین آثاری مانند جامع العلم [[حسین]] بن [[مخارق]] که ممکن است [[اخبار]] [[فقهی]] باشد<ref>شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۱۴۸، ش۲۲۸.</ref>. اینها بخشی از آثار [[شیعه]] است که می‌توان از آنها به عنوان [[جوامع]] اولیه یاد کرد و کسانی که آثار متعدد داشته‌اند، ممکن است اثر آنها یک کتاب جامع [[حدیثی]] باشد، گرچه با نام جامع از آن یاد نشده باشد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref>

نسخهٔ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۱۰

مقدمه

به کتب اربعه شیعه جوامع شیعه می‌گویند؛ زیرا اصول و کتاب‌های پراکنده شیعه را یک جا جمع کرده‌اند. سؤال این است که آیا این کتب اولین جوامع شیعه هستند یا تدوین نگارش جوامع در شیعه سابقه دارد؟ در پاسخ می‌توان گفت: تدوین جوامع و آثار شیعه در طول زمان چند مرحله داشته است.

جوامع اولیه شیعه

جوامع اولیه آثاری هستند که توسط بزرگانی از اصحاب معصومان و علمای شیعه تدوین شده‌اند و نگارش آنها از عصر ائمه آغاز شده و تا زمان تدوین کتب اربعه ادامه داشته است. سیری در کتاب‌های فهرست آثار شیعه نشان می‌دهد، کتاب‌هایی با عنوان جامع تدوین شده که دارای چند کتاب فقهی بوده است که به آنها اشاره خواهد شد. تعبیر “جوامع اولیه” در آثار مختلف مرحوم آیت الله العظمی بروجردی درباره این آثار بیان شده است[۱] و کتب اربعه، برابر این نظر، از جوامع ثانویه هستند؛ حتی نظر ایشان این است که برخی کتب بزرگان گرچه عنوان جامع را ندارد، جزو جوامع اولیه شمرده می‌شود؛ مانند آثار علی بن حکم، ابن ابی عمیر، حسن بن علی بن فضال، حسن بن محبوب و مانند آنان[۲]؛ ولی اثری از جوامع اولیه نیست، مگر گزارش‌هایی که در برخی کتب از آنها شده است که ذکر خواهد شد. یا جامع برقی که عنوان محاسن دارد[۳]. آنچه موجود است، جوامعی است که با عنوان کتب اربعه شناخته می‌شود.[۴]

اولین کتاب جامع شیعه

به نظر می‌رسد اولین کتاب با عنوان جامع از عبیدالله بن علی حلبی از یاران امام صادق(ع) باشد که قاضی نعمان در موارد متعدد در کتاب ایضاح خود از آن استفاده کرده است و با عنوان “جامع حلبی”[۵] یا “کتاب او معروف به جامع”[۶] از آن یاد می‌کند. وی از کتاب مسائل حلبی نیز نقل فراوان دارد[۷] و با توجه به اینکه در مواردی از این دو کتاب با نام مستقل، با فاصله اندک و یک جا نقل می‌کند[۸]، معلوم می‌شود حلبی دارای دو اثر مستقل بوده است. برقی کتاب حلبی را اولین کتابی می‌داند که در شیعه تدوین شده است[۹]. نجاشی و شیخ طوسی نوشته‌اند: این کتاب را بر امام صادق(ع) عرضه کرد و آن حضرت، کتاب را تأیید کرد و فرمود: آیا برای مخالفان مانند آن می‌یابی؟[۱۰] برخی تدوین جوامع را از زمان امام رضا(ع) به بعد می‌دانند؛ شاهد آن کتاب جامعِ یونس بن عبدالرحمان است[۱۱] که نجاشی کتاب “جوامع الآثار” و “الجامع الکبیر فی الفقه” و آثار دیگر وی را یاد کرده است[۱۲]. شیخ کتاب وی را “جامع الآثار” معرفی کرده است و آثار وی را بیش از سی کتاب می‌داند[۱۳]. ابن ندیم هم از کتاب جامع الآثار یونس یاد کرده است[۱۴]. از نقل کلینی در باب زکات استفاده می‌شود که یونس به توضیح درباره برخی اخبار نیز پرداخته است و کتاب وی صرف نقل حدیث نبوده؛ بلکه همراه با اجتهاد و اظهار نظر بوده است[۱۵]. با توجه به آنچه بیان شد، به نظر می‌رسد آغاز تدوین جوامع اولیه در زمان امام صادق(ع) بوده است.[۱۶]

دیگر جوامع اولیه

از آثار مختلفی در فقه با عنوان جامع از علمای شیعه یاد شده است که شاید نظر شهید ثانی در تلخیص کتب اصول[۱۷] این آثار بوده است. باید توجه داشت شماری از جوامع با عنوان جامع معرفی نشده‌اند؛ درحالی که ممکن است مجموعه‌ای از اصول و کتب باشند. آثار برخی بزرگان شیعه به گونه‌ای است که امکان داشتن جامع برای آنان متصور است؛ مانند آثار زیاد فضل بن شاذان[۱۸] و دیگران. شیوه معرفی آثار اینان این مطلب را نشان می‌دهد که مجموعه‌هایی گسترده داشته‌اند مشتمل بر کتاب‌های مختلف احکام؛ گرچه با عنوان جامع از آنها یاد نشده است؛ مانند کتاب من لا یحضره الفقیه صدوق که شیخ فقط نام آن را ذکر کرده است[۱۹] یا کافی کلینی که در هنگام معرفی آن، کتبی را که کافی بر آن مشتمل است نام برده‌اند[۲۰]، ولی عنوان جامع بر آن دو ننهاده‌اند. اکنون به معرفی کسانی می‌پردازیم که برای آنان کتابی با عنوان جامع نام برده‌اند:

  1. ابراهیم بن محمد ثقفی، صاحب الغارات، کتابی داشته به نام الجامع الکبیر فی الفقه و الجامع الصغیر[۲۱].
  2. احمد بن محمد ابی نصر بزنطی که کتاب جامع داشته است[۲۲]. در نسخه‌ای از فهرست ابن ندیم برای وی دو کتاب الجامع و کتاب المسائل یاد شده است[۲۳]. ابن شهرآشوب از جامع وی یاد می‌کند[۲۴].
  3. بکار بن احمد، دارای کتابی با عنوان جامع بوده است[۲۵] که ابن شهرآشوب از آن یاد می‌کند[۲۶].
  4. ابو محمد حسن بن احمد بن محمد بن هیثم عجلی دارای کتاب جامع است[۲۷].
  5. حسین بن سعید اهوازی که شیخ طوسی از وی نقل کرده و سی اثر برای وی برشمرده است[۲۸].
  6. حمید بن زیاد که در نقل شیخ آمده[۲۹] و کلینی از او روایت می‌کند و نجاشی از آن کتاب وی با عنوان الجامع فی أنواع الشرائعیاد می‌کند[۳۰].
  7. ظریف بن ناصح دارای کتاب الجامع فی سائر أبواب الحلال و الحرام[۳۱].
  8. علی بن محمد بن شیره کاشانی دارای کتاب الجامع فی الفقه[۳۲].
  9. ابوعبدالله محمد بن احمد بن عبدالله اسدی، شیخ الطائفه، ثقه، دارای کتاب الجامع فی الفقه[۳۳].
  10. محمد بن ابی یونس حضرمی کوفی دارای کتاب جامع بوده است[۳۴].
  11. محمد بن حسن بن ولید[۳۵] استاد شیخ صدوق (م ۳۴۳ق) که در من لا یحضره الفقیه آن را از منابع خود معرفی می‌کند[۳۶] و در کامل الزیارات از آن نقل کرده است[۳۷]. ابن ندیم[۳۸] و ابن شهرآشوب از جامع وی یاد کرده‌اند[۳۹].
  12. موسی بن قاسم بن معاویة بن وهب ابوعبدالله ملقب به مجلی، ثقة ثقه، دارای جامع بوده است[۴۰].
  13. افزون بر این از هر اثری که دارای کتاب‌های فقهی متعدد باشد، با عنوان جامع یاد می‌شود؛ مانند جامع برقی از احمد بن محمد بن خالد که به نظر می‌رسد با توجه به جامعیت محاسن، از وی به عنوان نویسنده جامع یاد شده است[۴۱]. قاضی نعمان مصری افزون بر جامع حلبی از چند جامع دیگر یاد کرده که ذکر می‌شود:
  14. جامع غیاث بن ابراهیم[۴۲] که ابن شهرآشوب از آن یاد می‌کند[۴۳].
  15. جامع علی بن اسباط[۴۴] که ابن شهرآشوب آن را بیان می‌کند[۴۵].
  16. جامع از کتب طاهر بن زکریا بن الحسین[۴۶]. ابن شهرآشوب آن را نام برده است[۴۷].
  17. ابن ندیم کتابی به نام الجامع و نوادر برای ابوجعفر محمد بن احمد اشعری یاد کرده است[۴۸].
  18. محمد بن علی بن محبوب اشعری قمی دارای کتابی به نام الجامع بوده که دارای تعدادی کتاب بوده است[۴۹].

همچنین آثاری مانند جامع العلم حسین بن مخارق که ممکن است اخبار فقهی باشد[۵۰]. اینها بخشی از آثار شیعه است که می‌توان از آنها به عنوان جوامع اولیه یاد کرد و کسانی که آثار متعدد داشته‌اند، ممکن است اثر آنها یک کتاب جامع حدیثی باشد، گرچه با نام جامع از آن یاد نشده باشد.[۵۱]

  1. آقاحسین طباطابی بروجردی، البدر الزاهر فی صلاة الجمعة و المسافر، ص۱۸، ۴۳ و ۱۲۵؛ همو، تبیان الصلاة، ج۲، ص۱۲۸.
  2. آقاحسین طباطابی بروجردی، البدر الزاهر فی صلاة الجمعة و المسافر، ص۱۸ و ۴۳.
  3. آقاحسین طباطابی بروجردی، نهایة التقریر، ج۱، ص۹۴.
  4. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.
  5. قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۶۸؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، ص۲۴، ۴۰، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۶۷، ۶۹-۷۰، ۷۵ و ۸۱؛ حسین طباطبایی مدرسی، میراث مکتوب شیعه، دفتر اول، ص۴۵۴ و در بیش از ۵۰ مورد از جامع حلبی حدیث نقل کرده است.
  6. قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۹۸: كتابه معروف بالجامع.
  7. قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۷۲، ۷۴، ۸۰، ۸۳، ۸۹ و ۹۱؛ همان، تحقیق رحمتی، ص۳۰، ۳۶، ۴۹-۵۰، ۵۲، ۵۴، ۶۸-۶۹، ۷۱، ۷۷، ۷۹، ۱۴۸، ۱۵۱ و ۱۶۴.
  8. قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۹۸، ۱۰۰ و ۱۱۴.
  9. احمد بن محمد برقی، رجال البرقی، ص۲۳، (چ دانشگاه): هو اول كتاب صنّفه الشيعة.
  10. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۳۱؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۰۶، (چ نجف): أ ترى لهؤلاء مثل هذا؟.
  11. جعفر سبحانی؛ تذکرة الأعیان، ص۲۱۵.
  12. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۴۷.
  13. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۵۱۱.
  14. ابن ندیم، الفهرست، ص۳۰۹.
  15. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۰۹. کلینی از یونس نقل می‌کند در روایاتی که از پیامبر(ص) نقل شده که زکات در نه چیز است و از غیر آن عفو شده است، منظور این است که در آغاز بعثت چنین بوده و بعد موارد اموال زکوی توسعه یافته است: «الزَّكَاةُ وَضَعَهَا وَ سَنَّهَا فِي أَوَّلِ نُبُوَّتِهِ عَلَى تِسْعَةِ أَشْيَاءَ ثُمَّ وَضَعَهَا عَلَى جَمِيعِ الْحُبُوبِ». در مورد دیگر گوید: «أَنَّهُ كُلُّ مَا عُمِلَ لِلتِّجَارَةِ مِنْ حَيَوَانٍ وَ غَيْرِهِ فَعَلَيْهِ فِيهِ الزَّكَاةُ» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۲۹).
  16. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.
  17. شهید ثانی، الرعایه، ص۶۴.
  18. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۳۶۱.
  19. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۴۴۳.
  20. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۷۷؛ شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۳۹۳.
  21. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۵، ش۱.
  22. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۵۰، ش۶۳؛ همو، رجال الطوسی، ص۳۵۱.
  23. ابن ندیم، الفهرست، ص۳۰۹.
  24. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۰، ش۵۳.
  25. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۹۶، ش۱۲۹.
  26. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۲۸، ش۱۴۶.
  27. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۶۵، ش۱۵۱.
  28. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۱۴۹.
  29. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۱۵۵.
  30. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۳۲، ش۳۳۹۹.
  31. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۰۹، ش۵۵۶.
  32. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۵۵-۲۵۶، ش۶۶۹.
  33. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۹۳، ش۱۰۵۰.
  34. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۰، ش۸۹۲.
  35. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۸۳.
  36. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴.
  37. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۴۱ و ۴۶؛ ابن طاووس، کشف المحجه، ص۸۳.
  38. ابن ندیم، الفهرست، ص۳۱۳.
  39. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۱۱، ش۷۶۳.
  40. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۰۵، ش۱۰۷۳.
  41. آقاحسین طباطبایی بروجردی، نهایة التقریر، ج۱، ص۹۴.
  42. قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۱۲۹؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، مقدمه، ص۱۴، ص۸۱.
  43. ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص۸۹، ش۶۲۴: له كتاب يسمّى الجامعة.
  44. قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)، ص۱۰۹؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، ص۶۳ و ۱۵۳.
  45. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۶۳، ش۴۳۰.
  46. قاضی نعمان، الإیضاح (میراث حدیث شیعه، ج۱۰)؛ ص۷۱، ۷۸-۷۹ و ۸۴؛ همان، تحقیق کاظم رحمتی، ص۳۴، ۳۹، ۵۰، ۵۳، ۵۶، ۷۲، ۷۵، ۷۸، ۸۵، ۸۸، ۱۵۲، ۱۵۵ و ۱۶۱.
  47. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۶۱، ش۴۱۸: له كتاب الجامع.
  48. ابن ندیم، الفهرست، ص۳۱۱.
  49. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۴۱۱؛ ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۰۳، ش۶۸۷.
  50. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم، ص۱۴۸، ش۲۲۸.
  51. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.