اکثم بن صیفی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
یکی از بزرگان [[عرب جاهلی]]<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.</ref> [[اکثم بن صیفی تمیمی]]، [[حکیم]] و دانشمند [[عرب]] است<ref>المنتظم، ابن جوزی، ج۲، ص۳۷۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۱.</ref> که [[داناترین]]، عاقلترین و [[بردبارترین]] فرد در [[عهد]] خود بود و این [[حکمت]] و [[دانش]] را از بزرگان [[قریش]]، [[حضرت]] [[ابوطالب]]، [[هاشم]]، [[عبدمناف]] و قُصَی کسب کرده بود. اکثم در دوره [[جاهلیت]] از کسانی بود که به [[دلیل]] [[شرافت]]، [[صداقت]] و دیگر [[صفات نیکو]] به کار [[قضاوت]] میپرداخت و از منابع چنین دانسته میشود که وی به [[دلیل]] [[دانایی]] و [[سخنوری]]، نقش [[اجتماعی]] و [[تربیتی]] برجستهای در آن روزگار داشته است؛ چنان که برخی از بزرگان و [[فرمانروایان]] [[عرب]] با وی [[ارتباط]] و مکاتبه داشته و از [[مشورت]] با او سود میبردهاند. گفتهاند که وی یکبار برای [[آزاد]] کردن [[اسیران]] [[بنی تمیم]]، نزد [[نعمان بن منذر]]، فرمانروای [[حیره]] رفت. | یکی از بزرگان [[عرب جاهلی]]<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.</ref> [[اکثم بن صیفی تمیمی]]، [[حکیم]] و دانشمند [[عرب]] است<ref>المنتظم، ابن جوزی، ج۲، ص۳۷۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۱.</ref> که [[داناترین]]، عاقلترین و [[بردبارترین]] فرد در [[عهد]] خود بود و این [[حکمت]] و [[دانش]] را از بزرگان [[قریش]]، [[حضرت]] [[ابوطالب]]، [[هاشم]]، [[عبدمناف]] و قُصَی کسب کرده بود. اکثم در دوره [[جاهلیت]] از کسانی بود که به [[دلیل]] [[شرافت]]، [[صداقت]] و دیگر [[صفات نیکو]] به کار [[قضاوت]] میپرداخت و از منابع چنین دانسته میشود که وی به [[دلیل]] [[دانایی]] و [[سخنوری]]، نقش [[اجتماعی]] و [[تربیتی]] برجستهای در آن روزگار داشته است؛ چنان که برخی از بزرگان و [[فرمانروایان]] [[عرب]] با وی [[ارتباط]] و مکاتبه داشته و از [[مشورت]] با او سود میبردهاند. گفتهاند که وی یکبار برای [[آزاد]] کردن [[اسیران]] [[بنی تمیم]]، نزد [[نعمان بن منذر]]، فرمانروای [[حیره]] رفت. | ||
مهمترین نکته در [[زندگی]] اکثم، [[اسلام آوردن]] او و نیز سخنان حکیمانهای است که از وی [[نقل]] شده است. در [[منابع تاریخی]] و [[روایی]] و ادبی سخنان حکمتآمیز و [[بلیغ]] بسیاری را از اکثم [[نقل]] کردهاند و این سخنان غالباً به صورت مَثَل در میان [[اعراب]] رواج یافته و چنان منزلتی یافته است که در شمار سخنان [[پیشوایان]] و حکیمان نامدار [[اسلام]] قرار گرفته است؛ حتی [[شهرت]] اکثم در [[حکمت]] و [[دانش]]، او را همتای بزرگمهر و [[لقمان حکیم]] قرار داده است. از اکثم فرزندانی بر جای ماند که در [[کوفه]] میزیستند<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.</ref>. او یکی از [[معمرین]] (صاحبان [[عمر طولانی]]) روزگار است<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.</ref> که در حدود “سیصد و سی سال”<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۳.</ref> [[عمر]] کرد. وی به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[ایمان]] آورد اما موفق به [[دیدار]] ایشان نشد<ref>المنتظم، ابن جوزی، ج۲، ص۳۷۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۱.</ref><ref>[[عباس اشراقی|اشراقی، عباس]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۸۴.</ref>. | |||
مهمترین نکته در [[زندگی]] اکثم، [[اسلام آوردن]] او و نیز سخنان حکیمانهای است که از وی [[نقل]] شده است. در [[منابع تاریخی]] و [[روایی]] و ادبی سخنان حکمتآمیز و [[بلیغ]] بسیاری را از اکثم [[نقل]] کردهاند و این سخنان غالباً به صورت مَثَل در میان [[اعراب]] رواج یافته و چنان منزلتی یافته است که در شمار سخنان [[پیشوایان]] و حکیمان نامدار [[اسلام]] قرار گرفته است؛ حتی [[شهرت]] اکثم در [[حکمت]] و [[دانش]]، او را همتای بزرگمهر و [[لقمان حکیم]] قرار داده است. از اکثم فرزندانی بر جای ماند که در [[کوفه]] میزیستند<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.</ref>. او یکی از [[معمرین]] (صاحبان [[عمر طولانی]]) روزگار است<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.</ref> که در حدود “سیصد و سی سال”<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۳.</ref> [[عمر]] کرد. وی به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[ایمان]] آورد اما موفق به [[دیدار]] ایشان نشد <ref>المنتظم، ابن جوزی، ج۲، ص۳۷۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۱.</ref><ref>[[عباس اشراقی|اشراقی، عباس]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۸۴.</ref>. | |||
==[[نامه]] اکثم به [[رسول خدا]]{{صل}}== | ==[[نامه]] اکثم به [[رسول خدا]]{{صل}}== | ||
==اکثم در حضور انوشیروان== | ==اکثم در حضور انوشیروان== | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۳۸: | خط ۲۸: | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:صحابه]] | |||
{{صحابه}} |
نسخهٔ ۲۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۰
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
یکی از بزرگان عرب جاهلی[۱] اکثم بن صیفی تمیمی، حکیم و دانشمند عرب است[۲] که داناترین، عاقلترین و بردبارترین فرد در عهد خود بود و این حکمت و دانش را از بزرگان قریش، حضرت ابوطالب، هاشم، عبدمناف و قُصَی کسب کرده بود. اکثم در دوره جاهلیت از کسانی بود که به دلیل شرافت، صداقت و دیگر صفات نیکو به کار قضاوت میپرداخت و از منابع چنین دانسته میشود که وی به دلیل دانایی و سخنوری، نقش اجتماعی و تربیتی برجستهای در آن روزگار داشته است؛ چنان که برخی از بزرگان و فرمانروایان عرب با وی ارتباط و مکاتبه داشته و از مشورت با او سود میبردهاند. گفتهاند که وی یکبار برای آزاد کردن اسیران بنی تمیم، نزد نعمان بن منذر، فرمانروای حیره رفت.
مهمترین نکته در زندگی اکثم، اسلام آوردن او و نیز سخنان حکیمانهای است که از وی نقل شده است. در منابع تاریخی و روایی و ادبی سخنان حکمتآمیز و بلیغ بسیاری را از اکثم نقل کردهاند و این سخنان غالباً به صورت مَثَل در میان اعراب رواج یافته و چنان منزلتی یافته است که در شمار سخنان پیشوایان و حکیمان نامدار اسلام قرار گرفته است؛ حتی شهرت اکثم در حکمت و دانش، او را همتای بزرگمهر و لقمان حکیم قرار داده است. از اکثم فرزندانی بر جای ماند که در کوفه میزیستند[۳]. او یکی از معمرین (صاحبان عمر طولانی) روزگار است[۴] که در حدود “سیصد و سی سال”[۵] عمر کرد. وی به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورد اما موفق به دیدار ایشان نشد [۶][۷].
نامه اکثم به رسول خدا(ص)
اکثم در حضور انوشیروان
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.
- ↑ المنتظم، ابن جوزی، ج۲، ص۳۷۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۷۲۲.
- ↑ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ المنتظم، ابن جوزی، ج۲، ص۳۷۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ اشراقی، عباس، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ص ۳۸۴.