حسبه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حسبه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حسبه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==معناشناسی حسبه و محتسب== | |||
حسبه، اسم مصدر از مادۀ "احتساب" به معنای مزد، [[پاداش]] و [[اجر]] است<ref>صحاح اللغة، ج۱، ص۱۱۰؛ النهایه، ج۱، ص۳۸۲.</ref>. و در اصطلاح [[فقه سیاسی]]، [[برنامهریزی]] [[دینی]] در جهت [[مصالح عمومی]] و [[نظم اجتماعی]] است که اغلب، در قالب [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[اجرا]] میگردد. | |||
امور حسبی در واقع، شامل اموری لازم و غیر قابل اغماض و [[اهمال]] در [[جامعه اسلامی]] است. از اینرو، این امور در [[فقه]]، به مسؤولیتهای ضروری {{عربی|"مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ"}} مشهورند<ref>کتاب البیع، ج۲، ص۴۹۷؛ وسایل الشیعه باب ۲۹، حدیث ۱، ج۱۸، ص۵۷۷، ابواب بقیة الحدود، حدیث ۱؛ معالم القربه فی احکام الحسبه، ج۷، ص۵۱؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۸۹؛ کنز العمال، ج۴، ص۱۵۹؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳، ص۱۰۱۷؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۱۵؛ کتاب الخمس، ص۳۵۳.</ref>. در همین راستا، [[محتسب]] به کسی گفته میشد که از سوی شخص [[پیامبر]]، [[امام]] یا [[جانشین]] او، برای [[نظارت]] به امور [[مردم]] و [[کشف]] [[مصالح عمومی]] آنان و انجام امر به معروف و [[نهی از منکر]]، [[تعیین]] و [[نصب]] میگردید<ref>راجع به احتساب زمان پیامبر{{صل}}، ر.ک: وسایل الشیعه، ج۱۲، ص۳۱۷، ابواب تجارت، باب ۳۰، حدیث ۱ و باب ۲۹، حدیث ۱ و ج۱۸، ص۵۷۷، ابواب بقیة الحدود، ح۱؛ معالم القربه فی احکام الحسبه، ج۷، ص۵۱؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۸۹؛ کنز العمال، ج۴، ص۱۵۹؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳، ص۱۰۱۷؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۱۵.</ref>. | |||
[[ | معمولاً این [[مقام]] را به یکی از قاضیان میدادند که احتساب و [[قضا]]، بهم پیوسته بود<ref>ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۲۴۰.</ref>. اهمیت حسبه چنان بود که در [[صدر اسلام]]، [[پیشوایان]] و [[رهبران]] [[دینی]]، به منظور کسب [[ثواب]] بیشتر، علاوه بر اشتغال کارهای متعدّد و مهم، شخصاً ادارۀ امور حسبه و رسیدگی به [[مصالح عمومی]] را به عهده میگرفتند<ref>معالم القربه فی احکام الحسبه، ج۷، ص۵۱؛ تراتیب الاداریه، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۱.</ref> | ||
==حسبه | ==حسبه و [[حکومت اسلامی]]== | ||
[[تئوری]] "امور حسبه" به معنای وسیع آن یکی از [[دلایل]] [[وجوب]] [[تشکیل حکومت اسلامی]] و اصل [[ولایت فقیه]] است؛ زیرا [[حفظ]] مبانی [[مذهب]]، [[پاسداری]] از [[حریم]] [[قوانین الهی]]، جلوگیری از [[انحرافها]] و ردّ [[شبهات]]، [[دفاع]] از تهاجم [[فرهنگی]]، خنثیسازی توطئهها و [[مراقبت]] از مرزهای [[کشور]]، که از مصادیق بارز امور حسبی است، بدون استقرار یک [[نظام سیاسی]] مبتنی بر اصول و مبانی [[اسلامی]]، امکانپذیر نیست<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۱.</ref>. | |||
==حسبه و [[امر به معروف و نهی از منکر]]== | |||
بهکارگیری حسبه و [[احتساب]] در مورد [[امر به معروف و نهی از منکر]]، اصطلاح جدیدی است که از زمانهایی که دائره احتساب در [[حکومت اسلامی]] به وجود آمد، این کلمه هم به معنای امر به معروف و نهی از منکر استعمال شد و الا در [[قرآن]] یا [[اخبار]] [[نبوی]]{{صل}} یا [[روایات]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} این کلمه در مورد امر به معروف و نهی از منکر استعمال نشده است. در دورههای بعد که این کلمه در [[اجتماع]] [[اسلامی]] برای خود جا پیدا کرد تدریجاً در اصطلاح [[فقهاء]] و [[علماء]] هم [[راه]] پیدا کرد و بعضی باب امر به معروف و نهی از منکر را “بابُ الحِسَبه” نامیدند<ref>ده گفتار، ص۷۲.</ref>. از [[قرن دوم هجری]]، امر به معروف و نهی از منکر را “حسبه” میگفتهاند<ref>حماسه حسینی، ج۲، ص۱۹۸.</ref>. به هر حال دائره حسبه همان دائره امر به معروف و نهی از منکر بوده و رنگ و [[صبغه]] [[دینی]] داشته است<ref>ده گفتار، ص۷۰.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۶۲.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۸: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{حکومت}} | {{حکومت}} | ||
[[رده:حسبه]] | [[رده:حسبه]] | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] |
نسخهٔ ۱ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۸
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حسبه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
معناشناسی حسبه و محتسب
حسبه، اسم مصدر از مادۀ "احتساب" به معنای مزد، پاداش و اجر است[۱]. و در اصطلاح فقه سیاسی، برنامهریزی دینی در جهت مصالح عمومی و نظم اجتماعی است که اغلب، در قالب امر به معروف و نهی از منکر اجرا میگردد.
امور حسبی در واقع، شامل اموری لازم و غیر قابل اغماض و اهمال در جامعه اسلامی است. از اینرو، این امور در فقه، به مسؤولیتهای ضروری "مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ" مشهورند[۲]. در همین راستا، محتسب به کسی گفته میشد که از سوی شخص پیامبر، امام یا جانشین او، برای نظارت به امور مردم و کشف مصالح عمومی آنان و انجام امر به معروف و نهی از منکر، تعیین و نصب میگردید[۳].
معمولاً این مقام را به یکی از قاضیان میدادند که احتساب و قضا، بهم پیوسته بود[۴]. اهمیت حسبه چنان بود که در صدر اسلام، پیشوایان و رهبران دینی، به منظور کسب ثواب بیشتر، علاوه بر اشتغال کارهای متعدّد و مهم، شخصاً ادارۀ امور حسبه و رسیدگی به مصالح عمومی را به عهده میگرفتند[۵].[۶]
حسبه و حکومت اسلامی
تئوری "امور حسبه" به معنای وسیع آن یکی از دلایل وجوب تشکیل حکومت اسلامی و اصل ولایت فقیه است؛ زیرا حفظ مبانی مذهب، پاسداری از حریم قوانین الهی، جلوگیری از انحرافها و ردّ شبهات، دفاع از تهاجم فرهنگی، خنثیسازی توطئهها و مراقبت از مرزهای کشور، که از مصادیق بارز امور حسبی است، بدون استقرار یک نظام سیاسی مبتنی بر اصول و مبانی اسلامی، امکانپذیر نیست[۷].
حسبه و امر به معروف و نهی از منکر
بهکارگیری حسبه و احتساب در مورد امر به معروف و نهی از منکر، اصطلاح جدیدی است که از زمانهایی که دائره احتساب در حکومت اسلامی به وجود آمد، این کلمه هم به معنای امر به معروف و نهی از منکر استعمال شد و الا در قرآن یا اخبار نبوی(ص) یا روایات ائمه اطهار(ع) این کلمه در مورد امر به معروف و نهی از منکر استعمال نشده است. در دورههای بعد که این کلمه در اجتماع اسلامی برای خود جا پیدا کرد تدریجاً در اصطلاح فقهاء و علماء هم راه پیدا کرد و بعضی باب امر به معروف و نهی از منکر را “بابُ الحِسَبه” نامیدند[۸]. از قرن دوم هجری، امر به معروف و نهی از منکر را “حسبه” میگفتهاند[۹]. به هر حال دائره حسبه همان دائره امر به معروف و نهی از منکر بوده و رنگ و صبغه دینی داشته است[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ صحاح اللغة، ج۱، ص۱۱۰؛ النهایه، ج۱، ص۳۸۲.
- ↑ کتاب البیع، ج۲، ص۴۹۷؛ وسایل الشیعه باب ۲۹، حدیث ۱، ج۱۸، ص۵۷۷، ابواب بقیة الحدود، حدیث ۱؛ معالم القربه فی احکام الحسبه، ج۷، ص۵۱؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۸۹؛ کنز العمال، ج۴، ص۱۵۹؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳، ص۱۰۱۷؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۱۵؛ کتاب الخمس، ص۳۵۳.
- ↑ راجع به احتساب زمان پیامبر(ص)، ر.ک: وسایل الشیعه، ج۱۲، ص۳۱۷، ابواب تجارت، باب ۳۰، حدیث ۱ و باب ۲۹، حدیث ۱ و ج۱۸، ص۵۷۷، ابواب بقیة الحدود، ح۱؛ معالم القربه فی احکام الحسبه، ج۷، ص۵۱؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۸۹؛ کنز العمال، ج۴، ص۱۵۹؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳، ص۱۰۱۷؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۱۵.
- ↑ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۲۴۰.
- ↑ معالم القربه فی احکام الحسبه، ج۷، ص۵۱؛ تراتیب الاداریه، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۸۱.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۸۱.
- ↑ ده گفتار، ص۷۲.
- ↑ حماسه حسینی، ج۲، ص۱۹۸.
- ↑ ده گفتار، ص۷۰.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۳۶۲.