بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==کمال در فرهنگ مطهر== | ==کمال در فرهنگ مطهر== | ||
کمال در مقابل ناقص، معنی دیگری دارد. یک شیء که از نظر اجزاء تمام است و از این نظر نقصی ندارد ولی بالقوّه میتواند چیز دیگری بشود، یعنی میتواند متحوّل بشود از مرتبهای و درجهای به مرتبه و [[درجه]] بالاتری، مادامی که آن مراتب را طی نکرده به آن میگوییم “ناقص”؛ وقتی که مراتب ممکن را طی میکند به آن میگوییم “کامل”. پس “تمام” در مقایسه با اجزاء است و کمال در مقایسه با مراتب و درجات<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۴۹.</ref>. در جایی گفته میشود که یک [[استعداد]] طبیعی در یک شیء وجود داشته باشد و این استعداد، امکان این را که به فعلیّت برسد دارا باشد. این امر بالقوّه وقتی که به صورت طبیعی به حال بالفعل در میآید - یعنی در [[طبیعت]] شیء باشد و به مرحله فعلیت برسد - هر مرحله فعلیّت نسبت به مرحله امکان قبلی کمال است چون همان است که به مرحله وجود و [[واقعیت]] میرسد، یعنی قبل از این به صورت بطون و به طور مضمر و ضمن در شیء وجود دارد. [و در این مرحله به فعلیت میرسد]<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۵۱.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | کمال در مقابل ناقص، معنی دیگری دارد. یک شیء که از نظر اجزاء تمام است و از این نظر نقصی ندارد ولی بالقوّه میتواند چیز دیگری بشود، یعنی میتواند متحوّل بشود از مرتبهای و درجهای به مرتبه و [[درجه]] بالاتری، مادامی که آن مراتب را طی نکرده به آن میگوییم “ناقص”؛ وقتی که مراتب ممکن را طی میکند به آن میگوییم “کامل”. پس “تمام” در مقایسه با اجزاء است و کمال در مقایسه با مراتب و درجات<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۴۹.</ref>. در جایی گفته میشود که یک [[استعداد]] طبیعی در یک شیء وجود داشته باشد و این استعداد، امکان این را که به فعلیّت برسد دارا باشد. این امر بالقوّه وقتی که به صورت طبیعی به حال بالفعل در میآید - یعنی در [[طبیعت]] شیء باشد و به مرحله فعلیت برسد - هر مرحله فعلیّت نسبت به مرحله امکان قبلی کمال است چون همان است که به مرحله وجود و [[واقعیت]] میرسد، یعنی قبل از این به صورت بطون و به طور مضمر و ضمن در شیء وجود دارد. [و در این مرحله به فعلیت میرسد]<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۵۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | ||
===[[کمالات]] اولیه=== | ===[[کمالات]] اولیه=== | ||
کمالات اولیه، همان [[صور]] نوعیه است<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۸۳.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | کمالات اولیه، همان [[صور]] نوعیه است<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۸۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | ||
===کمالات ثانویه=== | ===کمالات ثانویه=== | ||
کمالات ثانویه همان اعراضی است که به دست میآورد، یعنی چیزهایی که بعد از مرحله وجود به دست میآورد<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۸۳.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | کمالات ثانویه همان اعراضی است که به دست میآورد، یعنی چیزهایی که بعد از مرحله وجود به دست میآورد<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۸۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | ||
===[[کمال مطلق]]=== | ===[[کمال مطلق]]=== | ||
یعنی همه چیز به سوی [[خداوند]] در حرکت است<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۳۴۷.</ref>. معنی کمال مطلق و [[علم مطلق]] و [[قدرت]] و [[اراده]] مطلقه این است که محدود و مشروط به چیزی نیست و مستلزم [[بینیازی]] خداوند است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۹۶.</ref><ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | یعنی همه چیز به سوی [[خداوند]] در حرکت است<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۳۴۷.</ref>. معنی کمال مطلق و [[علم مطلق]] و [[قدرت]] و [[اراده]] مطلقه این است که محدود و مشروط به چیزی نیست و مستلزم [[بینیازی]] خداوند است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۹۶.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۷۰.</ref> | ||