بدعت یعنی آن چیزی که جزء [[دین]] نیست. ولی نام دین به خودش گرفته است و [[مردم]] [[خیال]] میکنند [[مال]] دین است<ref>ده گفتار، ص۱۵۰.</ref>. و “بدعت” یعنی کسی در [[دین خدا]] چیزی را وارد کند که از دین نیست، از پیش خود چیزی را [[جعل]] کند که مربوط به دین نیست<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۴۲.</ref>. “بدعت” یعنی [[نوآوری در دین]]<ref>سیری در سیره نبوی، ص۱۲۷.</ref>. امروز “نوآوری” را میگویند، “بدعت”. نو آوری در غیر امر دین عیبی ندارد. یک کسی در [[شعر]] میخواهد نوآور باشد، یک کسی در [[هنر]] میخواهد نوآور باشد، یک کسی در [[فلسفه]] میخواهد نوآور باشد. این مانعی ندارد ولی در دین، [[نوآوری]] معنی ندارد چون آورنده دین ما نیستیم.
یعنی افرادی که در دین چیزهایی جعل میکنند و میآورند که جزء دین نیست. {{عربی|ادخال ما لیس فیالدین فیالدین}} را بدعت میگویند، یعنی کسی بیاید چیزی را که جزء دین نیست به نام دین وارد دین بکند به طوری که مردم خیال کنند، این جزء دین است. عکسش هم هست چیزی را که جزء دین هست کاری بکند که مردم خیال کنند این جزء دین نیست. هر دو صورتش بدعت است<ref>سیری در سیره نبوی، ص۱۲۶.</ref>.
===بدعت در دین===
بدعت در دین یعنی چیزی را که جزء [[سنّت]] نیست جزء سنّت وانمود کردن، چیزهایی را که جزء [[دین]] نیست جزء دین و [[سنت]] قلمداد کردن. این بدعت و [[نوآوری در دین]] [[حرام]] و محکوم است، مثل عمل [[ابو هریره]] که وقتی [[حاکم]] [[مکّه]] بود، مرد بیچارهای پیاز از عکّه آورده بود که در مکّه بفروشد، اما کسی از او نخریده بود و نزدیک بود خراب شود، دست به دامان [[ابوهریره]] شد که چه کار کنم، ورشکست میشوم. ابوهریره [[روز جمعه]] بالای [[منبر]] رفت و گفت: {{عربی|سمعت من حبیبی رسول الله من اکل بصل عکه بمکه وجبت له الجنه}}. هر کس پیاز عکه را در [[مکه]] بخورد [[بهشت]] بر او [[واجب]] میشود! [[مردم]] هم مثل مور و ملخ ریختند و تمام پیازهایش را خریدند. کسی [[حق]] این طور [[نوآوری]] را ندارد<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۴۴۴.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۸۸.</ref>