عاتکه از جمله زنانی است که به سبب ازدواجهای متعدد با صحابیانی که همه به [[شهادت]] رسیدند، مشهور بود؛ چنانکه بین [[مردم مدینه]] شایع بود که "هرکه قصد شهادت دارد با [[عاتکه بنت زید]] ازدواج کند"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۱۲.</ref>. در اینکه به [[درستی]] اولین و آخرین [[همسر]] عاتکه چه کسی بوده، [[اختلاف]]، بسیار است. طبق یک گزارش، اول همسر او [[عبیدة بن حارث بن مطلب]] بوده است<ref>المحبر، این حبیب، ص۴۳۷.</ref>؛ [[عبیده]] از کسانی است که قبل از ورود [[پیامبر]]{{صل}} به دار [[ارقم]]، [[اسلام]] آورد و نزد پیامبر{{صل}} جایگاه والایی داشت و پس از شهادت عبیده در [[جنگ بدر]]، پیامبر{{صل}} همسر او، [[زینب بنت خزیمه]] را به ازدواج خود درآورد. عبیده در جنگ بدر پیرترین رزمندۀ [[مسلمانان]] بود و در ۶۳ سالگی به شهادت رسید<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۵۰.</ref>. اینک اولین همسر [[عاتکه]] [[جوان]]، مردی با این سن باشد و نیز یکی بودن منبع این گزارش [[تاریخی]] باعث میشود که این قول چندان [[قوی]] نباشد.
طبق [[نقل]] مشهور، [[عبدالله بن ابی بکر]] اولین [[همسر]] عاتکه است [[عبدالله]] علاقه بسیاری بدو داشته چنانکه از شرکت در بسیاری از فعالیتهای [[اجتماعی]] مثل نمازهای [[جماعت]] و [[قضات]] و [[نبردها]] دوری میجسته است و از این علاقه و [[محبت]] عبدالله را تا حد دانستهاند که گفته شده، وی در یکی از [[نمازهای جمعه]] شرکت نکرد و بدین سبب، [[ابوبکر]] او را [[مجازات]] و به [[طلاق]] دادن عاتکه وادار کرد<ref>الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۶، ص۳۱۸.</ref>؛ هرچند پس از آنکه [[ناراحتی]] و شعرسرایی عبدالله را دید، او را به بازگشت همسر خود، [[امر]] کرد. محبت و علاقه عاتکه و عبدالله دو طرفه بود زیرا پس از آنکه عبدالله در [[غزوه طائف]]، به [[سال هشتم هجری]]، تیر خورد و چند سال بعد در [[مدینه]] درگذشت، عاتکه که تنها به [[عبادت]] روی آورد و تا سالها [[ازدواج]] نکرد و چنین سرود:[[سوگند]] یاد میکنم که همواره چشمانم بر تو [[اشک]] بریزن و پوس و چهرهام همواره خاکآلود باشد<ref>{{عربی|آلیت لا تنفک حزینه علیک و لا ینفک جلدی اغبرا}}؛الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۶۶.</ref>.
گفته شد، عبدالله نیز شرط کرده بود که [[اموال]] و [[ارث]] او را به شرط ازدواج نکردن عاتکه پس از [[مرگ]] او برای او باقی بماند و از اینرو [[عایشه]] پس از ازدواج عاتکه آنها از او [[طلب]] کرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۶۶.</ref>. پس از [[شهادت]] عبدالله، [[عمر بن خطاب]] بارها از عاتکه خواستگاری کرد تا آنکه وی همسری او را به سال ۱۲ ه.ق پذیرفت<ref>درباره چگونگی رضایت عاتکه به این ازدواج، داستانهای زیادی نقل شده است؛ از جمله اینکه عمر این کار را به زور پیش برد؛ این داستان چون با الفاظی بیان میشود که با شأن مسلمانی سازگار نیست. خدشهپذیر است. در نقد دیگر فردی به نام ربیعة بن امیه پس از خوابی، پیشگویانه این ازدواج و خلافت عمر و بدو گوشزد میکند که این داستان نیز ناسازگاریهای فراوانی دارد؛ زیرا در گذشت ابوبکر در سال ۱۳ ه.ق بوده است و ازدواج عمر و عاتکه در سال ۱۲ ه.ق در مقبولترین گزارش، عمر برای عاتکه پیغام میفرستد که چرا حلال خدا را برای خود حرام کردهای؟ اموال عبدالله را به خاندانش بازگردان و سوگند خود را پس بگیر. (الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۶۶).</ref>. [[نقل]] است که [[امام علی]]{{ع}} [[شب]] [[عروسی]] که [[عمر]]، [[ولیمه]] عروسی میداد، [[سوگند]] [[عاتکه]] (برای همیشه در سوگ [[عبدالله بن ابوبکر]] نشستن) را به او [[یادآوری]] کرد و عاتکه از این یادآوری گریست<ref> الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۷۸. به این ماجرا که در منابع بعدی با جزییات بیشتری نقل میشود نمیتوان اعتماد داشت؛ زیرا از این ماجرا در کتابهای قبل از قرن چهارم، مانند الطبقات که هر یک به تفصیل به زندگینامه عاتکه بنت زید پرداختهاند، نشانی نیست؛ کهنترین منبع موجودی که از این ماجرا خبر میدهد کتاب الموشی، تالیف محمد الوشاء اخباری بغدادی (د۳۲۵ق) است که در فصل "بیوفایی، طینت زنان است". به نقل از استادش آن را نقل میکند (ج۱، ص۳۵) گفتنی است پیش از وی ابن قتیبه دینوری (د ۲۷۶ق) این ماجرا را با نسبت دادن آن به عبدالرحمن بن ابی بکر به جای علی بن ابی طالب{{ع}}، گزارش میکند. (عیون اخبار الرضا{{ع}}، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۰۵).</ref>.
عاتکه تا [[زمان]] کشتن عمر [[همسر]] او بود. پس از کشته شدن عمر، عاتکه اشعاری را در سوگش سرود. به نظر میرسد، این مدت یازده سال که [[عاطفه]] همسر [[خلیفه دوم]] [[مسلمانان]] بود، [[مقام]] [[اجتماعی]] خاص برای وی به همراه داشته است؛ زیرا در احادیثی چند، که در این دوران نقل شده، از عاتکه بنت زیاد میشود و در [[منابع حدیثی]] روایتی درباره عاتکه نقل میشود که گاه اساس دادن [[فتوا]] و [[حکم]] فقیهی قرار میگیرد. در [[حدیثی]] که با نقلهای متفاوت [[نقل]] شده، بوسیدن [[روزهدار]] جایز دانسته شده؛ زیرا [[عاتکه]] روزی سر عمر را که [[روزه]] بود بوسیده است<ref>ابن ابی شبیه این حدیث را ذیل باب {{عربی|من رخص فی القبله للصائم}} نقل میکند؛ المنصف، ج۲، ص۴۷۴.</ref>.
در خبر دیگر آمده، [[عمر]] با آنکه مردی [[غیرتمند]] بود و حضور [[زنان]] را در بیرون از [[خانه]] خوش نمیداشت به عاتکه اجازه شرکت در [[نماز جماعت]] [[مسجد]] را میداد<ref>مالک بن انس این خبر را ذیل باب "ما جاء فی خروج النساء الی المساجد" گزارش میکند؛ الموطأ، ج۱، ص۱۹۸.</ref> و در [[نقلی]] آمده این شرکت در نماز جماعت، شرط عاتکه برای پذیرش [[ازدواج]] با عمر بوده است و گفته شده، به هنگام کشته شدن عمر در مسجد، عاتکه نیز در مسجد بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۶۶؛ در خبر دیگری که بیشتر، منابع بعدی نقل میکنند، گفته شده که زبیر برای آنکه عاتکه را از شرکت در همه نمازها باز دارد؛ ترفندی اندیشید؛ وی به هنگام نماز عشاء مخفیانه بر سر راهش قرار گرفت و او را ترساند و عاتکه از این عادت دیرینه دست برداشت. (الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۷۹).</ref>. در روایتی نقل شده که روزی [[ابوموسی اشعری]] قالیچهای را به عاتکه [[هدیه]] میدهد و عمر از اینکه همسرش هدیه را پذیرفته به [[خشم]] آمده و او را سخت میزند و [[ابوموسی]] را به سبب این کار، بسیار [[سرزنش]] میکند <ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۰۸.</ref>. به نظر میرسد این [[خشونت]] عمر، به سبب [[سختگیری]] و [[احتیاط]] در [[زندگی]] روزمره است؛ هر چند در گزارشهای دیگر نیز به خشونت [[رفتاری]] او با زنان و حتی [[همسران]] خود اشاره شده است. در خبر دیگری که دربارۀ [[شاهد]] [[زهد]] عمر نقل شده، آمده که روزی از [[بحرین]] عطری از مشک و عنبر نزد عمر آوردند و او به زنی که [[عطر]] را خوب، وزن کند احتیاج داشت؛ وقتی عاتکه خواستار انجام این کار شد، [[عمر]] نپذیرفت به این [[دلیل]] که [[بیم]] داشت [[عاتکه]] این کار را باعث [[برتری]] خود نسبت به دیگر [[مسلمانان]] بداند<ref>الزهد، ابن حنبل، ج۲، ص۱۴۹.</ref>.
پس از [[عمر بن خطاب]] [[زبیر بن عوام]] عاتکه را به همسری گرفت. [[زبیر]] در شانزده سالگی [[اسلام]] آورد و در دو [[سفر]] به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد و در همه [[غزوهها]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود. زبیر در سال (۳۷ ه.ق) و حدود شصت و پنج سالگی کشته شد. وی نُه [[همسر]] و [[فرزندان]] پسر و دختر بسیاری داشت. زبیر مردی میانه بالا و گندم گون بود که در [[وصف]] ظاهرش گفتهاند که همیشه [[جوان]] به نظر میرسید و آثار [[پیری]] در چهرهاش نمایان نبود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۰۰-۱۱۳.</ref>. شاید از همین رو عاتکه بعد از عمر، همسری وی را پذیرفت <ref>ابن جوزی در نقلی شگفتآور ماجرای مفصلی درباره مقدمهچینی زبیر و افرادی که از آنها کمک جسته تا عاتکه را به همسری خود راضی کند، نقل میکند. اخبار النساء، ج۱، ص۶۷.</ref>. [[سال]] این [[ازدواج]] مشخص نیست اما با مقایسه سال کشته شدن عمر و زبیر میتوان به احتمال گفت که عاتکه در آستانه پنجاه سالگی زبیر با وی ازدواج کرده و پانزده سال همسر او بوده است. عاتکه در [[سرزنش]] [[قاتل]] زبیر، ابن جرموز نیز اشعاری سروده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۱۲.</ref>.
طبق گزارشی، [[عبدالله بن زبیر]] هشتاد هزار [[درهم]] از [[اموال]] [[میراث]] زبیر را به عاتکه داد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۸۰.</ref>. درباره اینکه آیا عاتکه پس از زبیر ازدواج کرد یا نه، [[اختلاف]] است. در برخی نقلها آمده که [[امام علی]]{{ع}} از وی خواستگاری کرد و عاتکه با این بیان آن را نپذیرفت: "ای پسر عموی [[رسول خدا]]! من بیمناکم تو نیز کشته شوی"<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۸۰؛ هر چند به نظر میرسد این مطلب نیز تنها در منابع پایانی قرن چهارم به بعد آمده است.</ref>. طبق [[نقلی]] [[امام حسین]]{{ع}}<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۸۰. گرچه در گزارش الاستیعاب، حسن بن علی آمده، که احتمالا اشتباه است؛ زیرا ازدواج عاتکه و حسن بن علی در هیچ منبع دیگری نیامده است.</ref> آخرین [[همسر]] [[عاتکه]] است و عاتکه در [[حادثه کربلا]] حاضر بوده و اول کسی است که گونه [[امام]] را بعد [[شهادت]] از [[خاک]] برگرفته و در [[رثای امام حسین]] اشعاری سروده است<ref>الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج۱۸، ص۶۸. این کتاب قدیمیترین منبعی که برای این سخن یافت شد، و پس از وی این سخن تکرار میشود.</ref>. با توجه به سال [[وفات]] عاتکه و [[اختلاف]] [[سنی]] زیاد او با امام{{ع}} چنین امری بعید است<ref> در ناراستی این سخن همین بس که سال وفات عاتکه را سال ۴۰ ق، بسیار پیشتر از حادثه کربلا (سال ۶۱ق) دانستهاند و اگر عاتکه تا آن زمان زنده بوده باشد، باید حدود ۸۰ تا ۹۰ سال داشته باشد و این هم نادرستی این ازدواج را میرساند. گذشته از آن، اشعاری که در این خبر به عاتکه نسبت داده میشود، در نقلهای دیگر به رباب بنت امرئ القیس، همسر امام حسین نسبت داده شده است. (أعیان الشیعه، امین عاملی، ج۱، ص۶۲۲).</ref>. [[همسران]] و خواستگاران دیگری هم برای عاتکه [[نقل]] شده که چندان نقلهای [[درستی]] به نظر نمیرسند<ref>از جمله گفته شده که زید بن خطاب قبل از عمر، همسر عاتکه بوده و یا اینکه عمرو بن عاص و محمد بن ابی بکر از خواستگارانی بودند که وی آنها را رد کرد. (الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۷۸).</ref>.<ref>[[اعظم فرجامی|فرجامی، اعظم]]، [[عاتکه بنت زید (مقاله)|مقاله «عاتکه بنت زید»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۶، ص۱۹-۲۳.</ref>.
در منابع تاریخی از دختران عاتکه خبری نیست و مشخص نیست که وی دختری داشته یا خیر؛ اما از دو پسر وی یاد شده است: عیاض بن عمر و منذر بن زبیر که گفته شده مادر هر دو عاتکه بنت زید است و اشاره شد که پسر دوم، عاتکه دختر سعید را به همسری گرفت[۱۵]. به نظر میرسد این عادتعرب که فرزندان را به پدر منسوب میکردند و به هنگام نسب شماری، یادی از مادران نبود، میتواند سبب پوشیده ماندن نام تعدادی از فرزندان عاتکه شده باشد.[۱۶].
عاتکه و سرودن اشعار
توانمندی عاتکه در شعرسرایی از ویژگیهای مهم او است. نقل شده که وی پس از درگذشت یکایک همسرانش، اشعاری را درباره آنها سرود و این اشعار همگی در منابع تاریخی نقل شدهاند و حتی بعد از درگذشت پیامبر(ص) نیز عاتکه اشعاری را درباره ستایشپیامبر(ص) و حزن این واقعه سرود که منابع تاریخی آنها را نیز گزارش کردهاند[۱۷].
جستجو در منابع ادبی نشان میدهد که بیشتر ادبیان و نحویان به اشعاری که او سروده، استناد کردهاند. و گاه درباره واژهها و نوع قرار گرفتن الفاظ این اشعار سخنهای زیادی گفته شده است و اینها نشانگر مقام بلند این بانو در ادب و شعر لغت عرب است[۱۸].[۱۹].
↑الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸؛ گفتنی است دختر برادر عاتکه نیز نام و نسبی مشابه دارد "عاتکه بنت سعید بن زید بن عمرو بن نفیل بن...". که برای شناخت بین این دو توجه به نام پدر لازم است.
↑راوی نقل میکند: زید بن عمرو را دیدم که منتظر زوال خورشید بود، سپس در حالی که رو به سوی کعبه کرده بود، نمازی یک رکعتی با دو سجده به جا آورد. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۸۰.
↑با این همه گفته شده که زید پنج سال پس از نزول وحی درگذشت و با واسطه به پیامبر(ص) سلام رسانده است. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹ و ۳۸۱.
↑قال رسول الله(ص): «قد رأیته فی الجنه یسحب ذیولا»؛ "او را در بهشت دامنکشان دیدم" و در نقلی دیگر آمده که پیامبر(ص) برای او طلب رحمت کرده است؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹-۳۸۱. در نقلی نیز آمده که نصاری وی را کشتند و پیامبر(ص) درباره او فرمود: "روز قیامت زید همانند یک امت واحد برانگیخته میشود"؛ المعارف، ابن قتیبه، ص۲۴۵.
↑الاصابه، ابن حجر، ج۳، ص۸۷؛ از شواهد تاریخی چنین دانسته میشود که فاطمه بنت بعجه پس از زید، پدر سعید، بار دیگر ازدواج کرده است؛ زیرا "عمارة بن حزم انصاری" را پسر فاطمه دانستهاند که در جنگ بدر حاضر بوده و مادر او و "سعید بن زید" را فاطمه بنت بعجه دانستهاند. المحبر، ابن حبیب، ص۴۰۱.
↑متن حدیث چنین است: «عن سعید بن زید قال: أن النبی خرج و هو محتضن الحسن أو الحسین و قال: اللهم أنی أحبه فأحبه»؛ تاریخ الکبیر، بخاری، ج۳، ص۴۵۲-۴۵۳.
↑عمرو بن نفیل بن عبدالعزی بعد از درگذشت پدرش نفیل، بنا بر رسمی جاهلی، ام الخطاب، همسر پدرش (مادر برادرش خطاب) را به زنی گرفت و از آن زن، زید بن عمرو زاده شد؛ از این رو عمر بن خطاب و فاطمه بنت خطاب با زید بن عمرو بن نفیل عموزاده هستند. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۶۵.
↑بخاری به نقل از عایشه، تاریخ وفات سعید بن زید را سال ۵۸ ه.ق، ذکر میکند. تاریخ الکبیر، بخاری، ج۳، ص۴۵۲.
↑الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۵، ص۱۸۲؛ المعارف، ابن قتیبة، ص۲۴۶.
↑جمهرة اللغه، ابن درید، ج۱، ص۱۸۰؛ شرح ابن عقیل، ابن عقیل، ج۱، ص۳۸۱؛ شرح الرضی علی الکافیه، رضی الدین محمد بن حسن استر آبادی، ج۴، ص۳۶۶؛ مغنی اللبیب، ابن هشام انصاری، ج۱، ص۲۴.