آخرالزمان پیش از ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج'
جز (جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن')
جز (جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج')
خط ۱۲: خط ۱۲:
درباره حوادث، [[مفاسد]] و نشانه‌هایی که [[پیش از ظهور]]، و حوادث آستانه [[ظهور]] که در [[جامعه جهانی]] واقع می‌شود، [[روایات]] زیادی در کتاب‌های [[شیعه]] و [[اهل سنت]] آمده است که جمع‌آوری این [[روایات]] نیاز به کتابی مستقل و مفصل دارد. در این بخش ما به طور خلاصه و فهرست این [[نشانه‌ها]] را جمع نموده‌ایم و احادیثی را نیز در این باره ذکر می‌نماییم. در ابتدا ویژگی‌های این دوره خاص و سپس برخی نشانه‌های قریب به [[ظهور]] را بیان می‌کنیم.
درباره حوادث، [[مفاسد]] و نشانه‌هایی که [[پیش از ظهور]]، و حوادث آستانه [[ظهور]] که در [[جامعه جهانی]] واقع می‌شود، [[روایات]] زیادی در کتاب‌های [[شیعه]] و [[اهل سنت]] آمده است که جمع‌آوری این [[روایات]] نیاز به کتابی مستقل و مفصل دارد. در این بخش ما به طور خلاصه و فهرست این [[نشانه‌ها]] را جمع نموده‌ایم و احادیثی را نیز در این باره ذکر می‌نماییم. در ابتدا ویژگی‌های این دوره خاص و سپس برخی نشانه‌های قریب به [[ظهور]] را بیان می‌کنیم.


زلزله‌های شدید رخ خواهد داد؛ کشتارهایی بی‌نظیر و بی‌سابقه به وقوع می‌پیوندد؛ گیاهان از [[زمین]] رویش نمی‌کنند؛ از [[آسمان]] [[باران]] می‌بارد اما گیاهی سبز نمی‌شود (زیرا [[باران]] [[رحمت]] نیست بلکه [[باران]] [[عذاب]] است، چیزی که ما در دنیای امروز [[شاهد]] آن هستیم)؛ بادهایی سخت وزیدن خواهد گرفت؛ گروهی [[مسخ]] شده و گروهی به [[زمین]] فرو خواهند رفت و گروهی سنگ‌باران می‌شوند؛ [[یمانی]]، [[سید حسنی]]، [[خراسانی]]، [[شعیب بن صالح]]، [[سفیانی]] و [[دجال]] [[قیام]] می‌کنند؛ [[خورشید گرفتگی]] و ماه گرفتگی‌های غیرمعمول رخ خواهد داد؛ [[خورشید]] از سوی [[مغرب]] طلوع خواهد کرد؛ از [[آسمان]] صدایی شنیده خواهد شد؛ [[نفس زکیه]] به [[شهادت]] خواهد رسید؛ برخی از مردگان زنده می‌شوند؛ سر مردی از [[فرزندان]] [[رسول خدا]]{{صل}} را در میان [[رکن و مقام]] در [[مسجد الحرام]] خواهند برید؛ دیوار [[مسجد کوفه]] ویران خواهد شد؛ گروهی با [[پرچم‌های سیاه]] از سوی [[شرق]] و [[خراسان]] [[قیام]] می‌کنند؛ در [[مشرق]] [[زمین]] ستونی از [[آتش]] به مدت هفت روز برافروخته شود؛ [[آتش]] در مکان‌های مختلفی از [[زمین]] برپا شود؛ میان سه گروه به سرکردگی [[أصهب]] و [[أبقع]] و [[سفیانی]] در [[شام]] [[جنگی]] سخت در خواهد گرفت؛ [[سپاهیان]] [[أبقع]] و [[أصهب]] به دست [[سفیانی]] تار و مار می‌شوند؛ [[دوازده نفر]] که به [[دروغ]] ادعای [[امامت]] می‌کنند ظاهر خواهند شد؛ شصت نفر [[ادعای پیامبری]] خواهند کرد؛ [[آسمان]] به رنگ سرخ در خواهد آمد؛ کسانی که هیچ سنخیتی با [[حضرت مهدی]]{{ع}} ندارند و اصلاً [[اعتقادی]] به او ندارند برای آن [[حضرت]] کوشش می‌کنند و [[مردم]] را به سوی او [[دعوت]] می‌نمایند؛ [[مردم]] با [[فتنه‌ها]] و آزمایش‌های مختلف [[امتحان]] می‌شوند و خوب از بد جدا خواهد شد، و بسیاری از [[مردم]] در امتحانات [[آخرالزمان]] سربلند نخواهند شد؛ [[بصره]] ویران می‌شود؛ [[بنی العباس]] به [[جان]] هم می‌افتند؛ [[مسجد]]، [[دمشق]] خراب می‌شود؛ [[لشکر سفیانی]] به [[قرقیسا]] و [[کوفه]] [[هجوم]] می‌برند و در آنجا به کشتاری وسیع دست، خواهند زد؛ در سرزمین "[[بیداء]]" (میان [[مکه]] و [[مدینه]]) لشکری بزرگ از [[سفیانی]] به [[زمین]] فرو خواهد رفت؛ عقل‌های [[مردم]] در آن روزگار مخفی می‌شود و از کار می‌افتد؛ دودی بی‌نظیر عالم را فراگیرد<ref>شاید اشاره به پدیده گلخانه‌ای باشد که امروز جو زمین را فراگرفته است.</ref>؛ [[حضرت عیسی]]{{ع}} همراه گروهی از مردان [[پاک]] و [[ملائکه]] از [[آسمان]] نازل خواهند شد؛ [[دابة الأرض]] به [[دنیا]] [[رجعت]] خواهد کرد؛ [[یأجوج و مأجوج]] [[خروج]] می‌کنند؛ از زمان طلوع [[خورشید]] تا دو سوم از روز [[کسوف]] روی می‌دهد؛ ماه بیست و سه ساعت در [[خسوف]] خواهد ماند؛ [[رود نیل]] خشک شود؛ [[علم]] رخت بربندد و [[جهل]] روی آورد و گسترش یابد؛ [[علما]] و [[فقیهان]] [[حقیقی]] نایاب شوند؛ افراد [[شرور]] از [[ترس]] شرارتشان مورد [[احترام]] قرار خواهند گرفت؛ [[مردم]] به پیشینیان خود [[ناسزا]] می‌گویند؛ مردها و زن‌های آزاد به خاطر مشکلات، خود را [[بنده]] و [[غلام]] [[مشرکین]] می‌گردانند و به استخدام آنان در می‌آیند و از این کار هیچ عار و ننگشان نمی‌آید؛ [[یأس]] بر [[مردم]] چیره می‌شود و راه نجاتی برای خود نمی‌یابند؛ [[بدگمانی]] در میان [[مردم]] می‌افتند؛ مردی [[صاحب]] [[جاه]] از طرفداران بنی‌العباس را در خانقین می‌سوزانند؛ [[مردم]] گروه گروه از [[دین]] خارج می‌شوند؛ دو سوم [[مردم]] [[دنیا]] کشته خواهند شد؛ [[ستاره دنباله‌دار]] ظاهر خواهد شد؛ کشتاری در [[منی]] در [[ذی‌قعده]] آخرین سالِ [[غیبت]] واقع شود که افراد بسیاری در آن کشته شوند، و [[خون]] همه صحرای [[منی]] را فرا گیرد؛ [[مردم]] در آن زمان دچار هوس‌رانی خواهند شد؛ کسانی که [[پول]] و [[ثروت]] دارند مورد [[احترام]] خواهند بود؛ [[مردم]] دایماً در [[اختلاف]] هستند؛ در [[امانت‌ها]] [[خیانت]] می‌کنند؛ به [[عهد]] خود وفا نمی‌کنند؛ زن‌های [[آخرالزمان]] بدنشان پوشیده است اما گویا برهنه هستند؛ روز به روز [[سختی]] فزونی می‌یابد؛ افراد [[بخیل]] در میان [[مردم]] زیاد شوند؛ مردمی [[شرور]] [[دنیا]] را فراخواهند گرفت؛ چنان [[سختی]] بالا گیرد که [[مردم]] تمنای [[مرگ]] کنند؛ قرائت‌کنندگان [[قرآن]] و [[حدیث]] فراوان باشند، اما کمتر کسی در آنها به ژرف‌اندیشی می‌پردازد؛ خواندن [[قرآن]] فقط زبانی باشد و بس؛ [[علم]] از میان رخت می‌بندد، [[هرج و مرج]] و [[آشوب]] فراوان خواهد بود؛ پادشاهانی [[ظالم]] بر [[امت رسول الله]]{{صل}} [[حاکم]] خواهند شد؛ [[مؤمنین]] در روی [[زمین]] پناهی نداشته باشند و [[زمین]] با همه بزرگی، بر ایشان تنگ باشد؛ [[ذلت]] بر [[مردم]] مستولی می‌شود؛ [[دروغگو]] را [[تکریم]] و [[تصدیق]] می‌کنند؛ شخص راستگو مورد [[اتهام]] و [[تکذیب]] قرار می‌گیرد؛ افرادی [[خیانت‌پیشه]] [[امین]] [[مردم]] می‌شوند؛ [[مردم]] امانت‌دار مورد بی‌توجهی و [[خیانت]] قرار می‌گیرند؛ افراد [[پست]] و نالایق برای عموم [[مردم]] تصمیم می‌گیرند؛ فرزندها مایه [[اندوه]] [[پدر]] و [[مادر]] هستند، و اهل و عیال گرفتاری به حساب می‌آید، فرزندها به خاطر بی‌توجهی [[پدر]] و مادرشان به [[تباهی]] کشیده می‌شوند؛ [[مردم]] از علمای خود [[پیروی]] نمی‌کنند و از افراد درستکار [[حیا]] ننموده و علناً [[مرتکب گناه]] می‌شوند؛ [[عالمان]] [[حقیقی]] از [[ترس]]، [[علم]] خود را مخفی می‌کند؛ [[مردم]] نسبت به کسب دانش‌های [[الهی]] چنان [[سستی]] به خرج می‌دهند که رفته رفته [[علوم]] [[الهی]] از میان خواهد رفت؛ [[ظلم و جور]] تمام [[زمین]] را فرا خواهد گرفت؛ پادشاهانی [[کافر]] در [[امت رسول الله]]{{صل}} به [[حکومت]] خواهند رسید؛ [[تجارت]] زیاد خواهد بود، اما سودی از [[تجارت]] نمی‌برند؛ [[ریا]] و ریاکاری فراوان باشد؛ [[زنا]] و هم‌جنس‌گرایی فراوان شود؛ منکر معروف شمرده شود، و معروف منکر به حساب آید؛ [[امر به معروف و نهی از منکر]] فراموش شود، بلکه دقیقاً بر عکس شود، یعنی به منکر امر می‌کنند و از معروف [[نهی]] می‌نمایند؛ قرائت‌کنندگان [[قرآن]] [[فاسق]] شوند و به سوی [[پادشاهان]] [[ظالم]] گرایش پیدا کنند؛ حفظ [[ایمان]] در آن روزگار از نگاه داشتن [[آتش]] گداخته در [[کف دست]] سخت‌تر خواهد بود؛ [[مؤمنین]] [[حقیقی]] منفور [[جامعه]] قرار خواهند گرفت؛ [[علما]] فراوان هستند، اما کسی به [[علم]] عمل نمی‌کند؛ [[دین]] وسیله‌ای برای رسیدن به [[دنیا]] خواهد بود؛ گرگ‌ها [[لباس]] گوسفند می‌پوشند (یعنی افراد دیوسیرت، ظاهری بسیار [[نیک]] خواهند داشت)؛ به [[دروغ]] [[گواهی]] دهند و بدون جهت [[سوگند]] یاد کنند؛ عبادت‌کنندگانی می‌آیند که از [[دانایی]] بی‌بهره‌اند؛ [[پادشاهان]] بر [[مردم]] [[ستم]] روا دارند؛ حاکمانی از میان [[کودکان]] [[انتخاب]] خواهد شد؛ فروشندگان کم‌فروشی کنند؛ به بزرگان خود [[احترام]] نمی‌گذارند، و به [[فرزندان]] کوچک خود رحم نمی‌کنند؛ [[فرزندان]] [[نامشروع]] بسیار شود؛ در میان راه و در ملأ عام [[اعمال]] بی‌عفتی انجام می‌دهند؛ روزها و ساعت‌ها به سرعت می‌گذرد به گونه‌ای که یک سال مانند یک ماه، و یک ماه چون یک هفته، و هفته برابر یک روز، و یک روز به اندازه سوختن قطعه‌ای هیزم طول می‌کشد؛ رباخواری فراوان شود و [[مردم]] آشکارا [[ربا]] می‌گیرند و [[حیا]] نمی‌کنند؛ افراد ثروتمند [[بخیل]] می‌شوند؛ [[علما]] دوست‌دار [[دنیا]] خواهند شد؛ به [[دروغ]] اظهار [[فقر]] می‌کنند؛ پیرمردهایی [[بدکار]] می‌آیند (یعنی [[مرگ]] خود را نزدیک می‌بینند اما [[توبه]] نمی‌کنند و از [[کردار زشت]] خود دست برنمی‌دارند)؛ [[زکات]] نمی‌دهند و دادن [[زکات]] را ضرر می‌دانند؛ سرای فسانی [[دنیا]] را ارج می‌نهند و [[جهان]] ابدی [[آخرت]] را فرو می‌نهند؛ به راحتی و بسیار [[دروغ]] می‌گویند؛ [[غیبت]] کردن شیرینی محافل آنان خواهد بود؛ اگر [[مال]] حرامی به دست آورند آن را [[تصرف]] کرده و [[حق]] خود می‌دانند؛ [[دین]] فقط زبانی خواهد بود و دل‌هایشان از [[ایمان]] تهی است؛ آشکارا شراب می‌نوشند؛ به [[پدر]] و [[مادر]] خود [[احترام]] نمی‌گذارند، و به آنان توهین می‌کنند و [[دشنام]] می‌دهند؛ به [[همسایه]] [[احترام]] نمی‌گذارند؛ [[صله ارحام]] به جای نمی‌آورند، و [[قطع رحم]] می‌نمایند؛ [[کودکان]] پرخاشگر و بی‌حیا زیاد خواهد شد؛ ساختمان‌های بلند خواهند ساخت؛ به زیردستان و خدمت‌گزاران خود [[ستم]] می‌کنند؛ به [[لهو و لعب]] می‌پردازند؛ قضاوت‌های نادرست و ظالمانه می‌کنند، [[حسادت]] رواج می‌یابد؛ [[وفاداری]] کم خواهد بود؛ مردها خود را شبیه به زن‌ها کنند، و زن‌ها خود را مانند مردها می‌آرایند؛ [[مردم]] متکبرانه [[رفتار]] خواهند کرد؛ [[گناهان]] را کوچک می‌شمارند؛ برای لهو و لعب و غنا، مال‌های فراوان خرج می‌کنند؛ [[زهد]] و [[پارسایی]] رخت برمی‌بندد؛ [[طمع]] روزافزون گردد؛ منافق‌ها و چاپلوس‌ها [[عزیز]] داشته شوند؛ مساجد آنها آباد و پر جمعیت است، ولی دل‌هایشان از [[ایمان]] خالی می‌باشد، و با هم همدل و یکرنگ نیستند، و باطناً از همدیگر دور هستند؛ [[قرآن]] [[حقیقی]] نزد آنان بی‌اهمیت خواهد شد؛ در ظاهر چون [[آدمیان]] هستند ولی در [[باطن]] مانند [[شیاطین]] می‌باشند؛ در شیرین‌زبانی مانند عسل هستند، ولی دل‌هایشان مانند زهر تلخ می‌باشند و [[باطنی]] چون مردار خواهند داشت؛ [[مال]] و [[ثروت]] خدای آنها می‌باشد؛ آرزوهای دور و دراز خواهند داشت؛ عمرهایشان کوتاه خواهد بود؛ به [[نماز]] بی‌توجه هستند و [[نماز]] را سبک می‌شمارند؛ زن‌ها [[حاکم]] و [[پادشاه]] شوند؛ به عنوان شوخی و [[تفریح]] [[دروغ]] می‌گویند؛ [[مردم]] از دادن [[خمس]] امتناع می‌کنند؛ آنقدر طمع‌کار شوند که [[زن]] و مرد با هم به [[تجارت]] و [[پول]] درآوردن بپردازند؛ در کارهای [[خداوند]] [[اعتراض]] می‌کنند؛ [[پادشاهان]] کسانی را که به آنان [[اعتراض]] کنند به [[قتل]] می‌رسانند؛ [[حق]] کسانی را که [[اعتراض]] نکنند [[غصب]] می‌کنند و [[حرمت]] آنها را پایمال می‌کنند؛ [[ترس]] [[جوامع]] را فرا می‌گیرد؛ ناسزاگویی فراوان شود؛ زن‌ها بر زین سوار شوند؛ مساجدی آزین بسته چون معابد [[یهود]] و [[نصاری]] می‌سازند؛ مناره‌هایی بلند بر مساجد بنا می‌کنند؛ صف‌های [[نماز]] تنگاتنگ و پر جمعیت است اما دل‌هایشان از [[بغض]] و [[کینه]] آکنده است؛ مردها انگشتر طلا به دست می‌کنند و [[لباس]] فاخر از حریر و دیبا به تن می‌کنند؛ رشوه‌دهی و رشوه‌خواری فراوان شود؛ [[طلاق]] بسیار می‌شود؛ [[حدود الهی]] [[اجرا]] نمی‌شود؛ [[زنان]] آوازه‌خوان بسیار می‌شوند و آلات [[لهو و لعب]] فراگیر می‌شود؛ [[حج]] وسیله‌ای برای [[تفریح]] و جهانگردی [[ثروتمندان]]، [[تجارت]] قشر متوسط و ریاکاری [[فقیران]] خواهد بود؛ [[قرآن]] را با آلات لهو و موسیقی می‌خوانند؛ به [[لباس]] و [[مال]] [[دنیا]] به همدیگر فخرفروشی می‌کنند؛ باران‌های بی‌موقع خواهد بارید؛ [[ثروتمندان]] وقتی فقیری را می‌بینند به [[ترس]] می‌افتند که مبادا به او [[پول]] بدهند و [[فقیر]] هر چه سعی می‌کند، چیزی دستگیر او نمی‌شود؛ [[حق]] پنهان‌ترین چیزها، و [[باطل]] آشکار‌ترین چیزها در آن زمان خواهد بود؛ بسیار به [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} [[دروغ]] نسبت می‌دهند؛ اگر [[کتاب خدا]] به [[حقیقت]] خوانده شود، اصلاً بدان توجه نمی‌شود، ولی اگر به غیر [[حقیقت]] و اصل آن [[تلاوت]] شود مورد استقبال قرار گرفته و [[ترویج]] می‌شود؛ [[گناهان]] بزرگ قبیح شمرده نمی‌شود؛ از [[اسلام]] نزد آنان جز اسمی باقی نمی‌ماند، و از [[قرآن]] جز نوشته‌ای بر جای نمی‌ماند؛ [[آمال]] و [[آرزو]] در میان آنها بسیار شود تا جایی که آنها را هلاک کند؛ مساجد آنها مرکز [[گمراهی]] خواهد شد، و در آن از [[هدایت]] خبری نیست؛ [[بدعت‌گذاری]] رواج یابد؛ نادانیِ خود را از [[علم]] [[برتر]] می‌دانند، و به دنبال کسب [[علم]] نمی‌روند؛ فقیه‌هایی در [[آخرالزمان]] بیایند که شرورترین افراد روی خواهند بود، زیرا آنها خود معدن فتنه‌اند و هر فتنه‌ای زیر سر آنهاست؛ [[پادشاهان]] با [[ستم]] و [[کشتار]] [[مردم]] به [[سلطنت]] می‌رسند؛ [[ثروتمندان]] با [[بخل]] و غصبِ [[اموال]] [[مردم]] به [[توانگری]] دست می‌یابند؛ کسی مورد [[محبت]] قرار می‌گیرد که به [[دین]] خود پایبند نباشد، و [[هوای نفس]] را [[پیروی]] کند؛ کسانی که به [[ایمان]] خود عمل می‌کنند به کم‌خردی متهم می‌شوند؛ کسی که به [[انصاف]] [[رفتار]] کند ضعیف شمرده می‌شود؛ [[عبادت]] برای [[مردم]] خسته‌کننده خواهد بود؛ برای [[دیدار]] همدیگر بر هم منت می‌گذارند؛ اغینیا از گفتن [[اذان]] شرم می‌کنند؛ [[امر به معروف و نهی از منکر]] را فقط زمانی انجام می‌دهند که ضرری به آنها نرسد؛ مساجد برای خوردن [[غذا]] قرار داده می‌شود؛ [[جوانان]] به نواختن موسیقی و نوشیدن شراب روی می‌آوردند؛ در [[تجارت]] و کسب و کارشان [[دروغ]] می‌گویند و در معامله غش می‌نمایند؛ [[سلاطین]] [[شرور]] به وجود خواهند آمد؛ مذهب‌های مختلف پدیدار شود؛ شبانه بر روز [[نماز]] می‌خوانند ولی مقبول واقع نشود زیرا در حال [[نماز]] در [[فکر]] [[حیله]] و [[ستم]] [[مسلمانان]] هستند؛ به خاطر [[کینه]] همدیگر را می‌کشند؛ [[مردم]] کم‌طاقت می‌شوند و [[سست]] می‌گردند؛ کشت و زراعت‌ها با آفت از بین می‌رود؛ [[اعمال]] وحشیانه انجام می‌دهند؛ [[فقها]] به میل و دلخواه خود [[فتوا]] می‌دهند؛ قاضی‌ها نادانسته [[حکم]] صادر می‌کنند؛ [[سخن‌چین]] بزرگ داشته می‌شود؛ مرغ‌های چاق می‌خورند؛ پدرها [[فرزندان]] خود را از کارهای نادرست بازنمی‌دارند؛ زنی که [[اعمال]] ناشایست انجام می‌دهد، از طرف شوهرش مورد [[اعتراض]] قرار نمی‌گیرد، زنی از راه [[نامشروع]] درآمد کسب می‌کند، و شوهر او نیز آن درآمد را خرج می‌کند و اهمیت نمی‌دهد که [[همسر]] او چه کارهای ناشایستی مرتکب می‌شود؛ [[فرزندان]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[سادات]] مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرند؛ [[رزق]] [[حلال]] بسیار نایاب شود؛ [[فقرا]] [[آخرت]] خود را به [[دنیا]] بفروشند؛ آوارگی و بی‌خانمانی زیاد می‌شود؛ [[شهرها]] ویران می‌شود؛ پرده [[حیا]] دریده می‌شود؛ دعای افراد خوب نیز به [[اجابت]] نمی‌رسد؛ شکم‌پرست می‌شوند و زن‌های آنان مانند [[قبله]] نصب‌العین آنها خواهد بود؛ [[اموال]] آنها دینشان می‌شود و [[شرف]] و حیثیت خود را به خاطر [[مال]] [[دنیا]] به [[باد]] می‌دهند؛ [[قحطی]] بر آنان مسلط می‌شود؛ زمستان‌هایی گرم خواهد آمد؛ در مساجد یکسره از [[دنیا]] و [[مال]] [[دنیا]] سخن می‌گویند؛ [[مردم]] از [[عالمان]] [[حقیقی]] و درستکار، مانند گوسفندهایی که از گرگ می‌گریزند، فراری هستند؛ فقط در [[ماه رمضان]] قدری به [[عبادت]] رو می‌آورند و در بقیه سال [[ایمان]] را فراموش می‌کنند؛ رخسار آنها خندان و شاد است، ولی دل‌هایشان گرفته و تاریک است؛ علمایی خواهند آمد که به عرفان و فلسفه‌های نادرست و غیراسلامی گرایش پیدا می‌کنند؛ افراد [[دانا]] فریفته [[پست]] و [[مقام]] خواهند شد؛ با [[دشمنان اهل بیت]]{{ع}} [[دوست]] و رفیق خواهند بود؛ [[مال]] [[یتیمان]] را به ناحق [[تصرف]] می‌کنند؛ روسپی‌گری نوعی شغل محسوب خواهد شد؛ [[رشوه]] را به عنوان هدیه می‌ستانند، و [[حلال]] می‌دانند؛ اول ماه و روز [[عید فطر]] به [[سختی]] مشخص می‌شود؛ مرگ‌هایی ناگهانی رخ خواهد داد، به گونه‌ای که مردی صبح سالم است، ولی شب می‌میرد و [[دفن]] می‌شود و شب سالم است و صبح مرده است؛ [[مردم]] برای کسب روزی، به ناچار [[مرتکب معصیت]] [[الهی]] می‌شوند؛ بازی با شطرنج فراوان می‌شود؛ مرد از طرف اطرافیان به طوری در تنگنا و توقعات بی‌جا قرار می‌گیرد که به [[گناه]] و هلاک دچار می‌شود؛ اگر دنیای آن [[مردم]] سالم بماند، از خرابی [[دین]] خود [[بیم]] ندارند؛ [[مردم]] خوب نیز در ظاهر باید [[لباس]] گرگ بر تن کنند، و اگر نه گرگ صفتان او را نابود می‌کنند؛ [[اسلام]] را مانند پوستینی وارونه بر تن می‌کنند؛ [[دین]] مانند ظرفی است که واژگون شده باشد و از محتویات ظرف جز اندکی در ته آن باقی نمانده باشد؛ کسب یک درهم در آمد [[حلال]] از [[تحمل]] ضربت [[شمشیر]] سخت‌تر خواهد بود؛ فقرای آن زمان محکوم به [[مرگ]] هستند؛ [[مؤمنان]] انیسی نداشته باشند جز کتاب‌هایی که از پیشینیان برایشان به یادگار مانده است؛ تعداد زن‌ها در آن زمان چندین برابر مردها است، تا جایی که [[چهل]] [[زن]] تحت تکفل یک مرد قرار می‌گیرد؛ [[زن]] و مرد [[اعمال]] بی‌عفتی انجام می‌دهند و هر دو از [[کردار]] هم خبر دارند، اما یکدیگر را باز نمی‌دارند بلکه [[تشویق]] هم می‌کنند؛ زن‌ها فتوی صادر می‌کنند؛ [[حیا]] از میان می‌رود و [[مردم]] چون چهارپایان در میان راه آمیزش می‌کنند؛ گروهی بی‌سر و پا و بیابانگرد به [[مقام]] می‌رسند و ساختمان‌هایی [[آسمان]] خراش ساخته و بدان‌ها به هم فخرفروشی می‌کنند؛ [[مؤمنان]] از مشکلات و [[گرسنگی]] و فشارها و [[کشتارها]] دل‌مرده می‌شوند؛ مردی از [[حبشه]] به نام "[[ذوالسویقتین]]" [[کعبه]] را ویران خواهد کرد؛ دل‌های [[مردم]] سخت و بی‌رحم خواهد شد؛ [[قرآن]] را از روی هوی و [[هوس]] [[تأویل]] می‌کنند؛ برای کسانی که کار ناشایست انجام می‌دهند عذر تراشی می‌کنند و کار بد او را توجیه می‌کند؛ [[مؤمنین]] ساکت خواهند بود و اگر هم حرف [[راستی]] بزنند حرف آنها رد می‌شود، اما فاسق‌ها دایم [[دروغ]] می‌گویند ولی کسی حرف [[دروغ]] آنها را رد نمی‌کند؛ اگر به کسی نسبت کاری [[زشت]] را بدهند ناراحت نمی‌شود و علاوه بر آن خنده هم می‌نماید و اعتراضی هم نمی‌کند؛ همسایه‌آزاری شایع خواهد بود؛ [[کفار]] شاد خواهند بود و [[مؤمنین]] گرفتار و ناراحت؛ کسی که [[امر به معروف]] می‌کند [[خوار]] شمرده می‌شود؛ اگر کسی بخواهد خیری برساند، با مشکل روبروست و اگر کسی بخواهد شری برساند، شرایط برای او فراهم خواهد بود؛ [[خانه خدا]] رها می‌شود و [[مردم]] به ترک [[خانه خدا]] [[تشویق]] می‌شوند؛ [[مردم]] سخنانی را که خود عمل نمی‌کنند به این و آن [[دستور]] می‌دهند؛ زن‌ها و مردهایی خواهند آمد که با [[اعمال]] بی‌عفتی امرار معاش می‌کنند؛ [[زنان]] مردهای خود را به سوی کارهای ناشایست سوق می‌دهند؛ [[حلال]] را [[حرام]]، و [[حرام]] را [[حلال]] می‌کنند؛ با نظر شخصی خود [[دین]] را [[تفسیر]] می‌کنند؛ [[مؤمن]] [[قدرت]] [[نهی از منکر]] ندارد و فقط می‌تواند در قلبش از کارهای منکر بیزاری بجوید؛ در اموری که باعث [[خشم خدا]] می‌شود مال‌های بسیار خرج می‌کنند؛ تنها با [[گمان]] به [[جرم]]، افراد کشته می‌شوند؛ آشکارا قماربازی می‌کنند؛ به راحتی به [[اهل بیت]]{{عم}} [[جسارت]] می‌کنند و مورد [[احترام]] هم قرار می‌گیرند؛ [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}} باعث منفور شدن شخص در اجتماع می‌شود و [[گواهی]] چنین شخصی را قبول نمی‌کنند، و او را [[دروغ‌گو]] می‌پندارند؛ [[مردم]] بدزبانی می‌کنند تا دیگران از او حساب ببرند و بترسند؛ قلب‌ها مانند سنگ می‌شود و چشم‌هایشان (از [[ترس]] [[خدا]]) اشکی نمی‌ریزد، و ذکر و [[دعا]] و خواندن [[قرآن]] برای آنها بسیار سخت و گران است؛ در [[حرم امن الهی]] و [[مسجد]] [[رسول الله]]{{صل}} کارهای ناشایستی انجام می‌دهند و کسی آنان را [[نهی از منکر]] نمی‌کند؛ در [[مکه]] و [[مدینه]] (دو [[شهر]] [[مقدس]] [[مسلمانان]]) [[لهو و لعب]] آشکارا نواخته شود؛ در کارهای ناروا از همدیگر [[تقلید]] می‌کنند؛ اگر به محتاجی [[کمک]] کنند او را [[استهزا]] نموده و ریاکارانه کمکش می‌کند؛ از بلاهای آسمانی که نازل می‌شود باکی ندارند؛ [[پدر]] و مادرها در نظر [[فرزندان]] افرادی حقیر و ذلیل هستند، و به مردن آنها خوشحال می‌شوند؛ [[پادشاهان]] [[اموال عمومی]] و ارزاق [[مردم]] را [[احتکار]] می‌کنند و [[خمس]] و [[زکات]] را [[تصرف]] نموده و در راه [[حرام]] [[مصرف]] می‌کنند؛ برای [[خواندن نماز]] و گفتن [[اذان]] اجرت طلب می‌کنند؛ [[پادشاهان]] [[اموال]] را به دست افرادی خاص می‌دهند و با گرفتن درصد به آنان [[اختیار]] تام می‌دهند؛ [[مردم]] فقط دنبال سیر کردن شکم و ارضای [[شهوت]] خود هستند و اصلاً در [[فکر]] این نیستند که چه می‌خورند و با چه کسی آمیزش می‌کنند؛ [[مردم]] بدون اینکه شراب نوشیده باشند، مانند مست‌ها خواهند بود زیرا [[مال]] و [[نعمت]] بسیار دارند (و از [[پول]] زیاد مست گشته‌اند)؛ در فاصله یک شب یا یک روز فرد [[دین]] خود را از دست می‌دهد؛ [[امت]] [[رسول خدا]] به [[جان]] هم می‌افتند و همدیگر را می‌کشند، تا جایی که [[برادری]]، [[برادر]] دیگر را می‌کشد؛ بیشتر [[مردم]] [[گمان]] می‌کنند که بر [[حق]] هستند در حالی که بر [[حق]] نیستند، چنان ساختمان‌های بلند می‌سازند که مساجد در میان آنها مخفی می‌شود؛ آبادی‌ها به ویرانه تبدیل می‌شود؛ ویرانه‌ها آباد می‌شود؛ حاضر هستند [[پول]] داده و [[ذلت]] را بخرند، ولی به [[جنگ]] با [[کفار]] و [[مشرکین]] نروند؛ میان نمازگذارن در مساجد، هیچ کسی دیگری را به [[عدالت]] قبول ندارد که به [[امامت]] [[جماعت]] بایستد؛ [[مردم]] تمام خطاها و [[گناهان]] پیشینیان و امت‌های گذشته را تکرار کنند؛ دخترهای [[فامیل]] را رها می‌کنند و با دختران غریبه و دوردست [[ازدواج]] می‌کنند؛ [[مسلمانان]] به [[روم]] حمله می‌کند و آنجا را [[فتح]] می‌کنند و گنج‌های آنجا را [[تصرف]] نموده و در آن سرزمین صدا به [[اذان]] بلند می‌کنند؛ میان [[مسلمانان]] و بنی‌قنطورا [[جنگ]] رخ می‌دهد؛ عمرها کوتاه می‌شود و زمان سریع می‌گذرد؛ روزگار [[مردم]] را به سرعت پیر می‌کند؛ [[مردم]] فقط به کسانی که آشنا هستند [[سلام]] می‌کنند، و به سایر [[مسلمانان]] [[سلام]] نمی‌کنند...<ref>ملاحم: ۴۶، ۹۴، ۱۳۱ - ۱۳۳، ۱۵۶، ۱۶۰، ۲۱۰ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۷۰، ۲۷۶، ۲۷۹، ۲۸۷، ۲۸۹، ۲۹۲، ۳۱۵، ۴۵۹، ۴۶۵، ۵۱۲. ۵۱۹ و روضه کافی: ح ۲۵، ۷ و نوائب الدهور: ج ۲ ص ۴۷ و ج ۳ ص ۳۰ و کمال الدین: ج ۲ ص ۵۲۵، ۵۲۶، ۶۱۴، ۶۱۵ و غیبت نعمانی: ۱۵۹، ۲۴۸، ۲۶۷، ۲۷۲، ۲۷۸ و تهذیب، ج ۲ ص ۲۸۳ و ارشاد مفید: ص ۳۵۶ و جامع الاخبار: ص ۱۲۹، ۱۳۰ و تحف العقول، ص ۳۷ و کنز العمال: ج ۱۴ ص ۲۰۶، ۲۱۰، ۲۱۴ - ۲۱۶، ۲۲۳، ۲۲۶ - ۲۳۰، ۲۳۲، ۲۳۵، ۲۳۷، ۲۳۸، ۲۴۰، ۲۴۴، ۲۴۶، ۲۴۹، ۲۵۴، ۲۶۰، ۵۹۱، ۶۰۳ و بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۱۹۰، ۲۰۷، ۲۱۳، ۲۲۰، ۲۶۳ و ج ۱۸ ص ۱۴۶ - ۱۴۷ و ج ۶ ص ۳۰۶، ۳۰۷ و ج ۹۶ ص ۳۰۳ و کافی: ج ۲ ص ۹۱، ۱۱۷، ۲۹۶ و ج ۱ ص ۵۲ و الزام الناصب: ج ۲ ص ۱۸۳، ۱۴۸ و نهج البلاغه: خطبه ۱۰۳، ۱۰۸، ۱۸۷، ۲۳۳. ر.ک: آتش، آزمایش مردم قبل از ظهور، اسلام، أصهب، باد، بنی‌قنطورا، بیداء، خراسانی، خسف، خورشید، دابة الأرض، دجال، زن، سفیانی، سلام، سید حسنی، شعیب بن صالح، صدا، عدالت و عدالت‌گستری، فتنه، فرزند، قذف، کشتار، مرگ، مسخ، نفس زکیه، یأجوج و مأجوج، یمانی.</ref>.
زلزله‌های شدید رخ خواهد داد؛ کشتارهایی بی‌نظیر و بی‌سابقه به وقوع می‌پیوندد؛ گیاهان از [[زمین]] رویش نمی‌کنند؛ از [[آسمان]] [[باران]] می‌بارد اما گیاهی سبز نمی‌شود (زیرا [[باران]] [[رحمت]] نیست بلکه [[باران]] [[عذاب]] است، چیزی که ما در دنیای امروز [[شاهد]] آن هستیم)؛ بادهایی سخت وزیدن خواهد گرفت؛ گروهی [[مسخ]] شده و گروهی به [[زمین]] فرو خواهند رفت و گروهی سنگ‌باران می‌شوند؛ [[یمانی]]، [[سید حسنی]]، [[خراسانی]]، [[شعیب بن صالح]]، [[سفیانی]] و [[دجال]] [[قیام]] می‌کنند؛ [[خورشید گرفتگی]] و ماه گرفتگی‌های غیرمعمول رخ خواهد داد؛ [[خورشید]] از سوی [[مغرب]] طلوع خواهد کرد؛ از [[آسمان]] صدایی شنیده خواهد شد؛ [[نفس زکیه]] به [[شهادت]] خواهد رسید؛ برخی از مردگان زنده می‌شوند؛ سر مردی از [[فرزندان]] [[رسول خدا]]{{صل}} را در میان [[رکن و مقام]] در [[مسجد الحرام]] خواهند برید؛ دیوار [[مسجد کوفه]] ویران خواهد شد؛ گروهی با [[پرچم‌های سیاه]] از سوی [[شرق]] و [[خراسان]] [[قیام]] می‌کنند؛ در [[مشرق]] [[زمین]] ستونی از [[آتش]] به مدت هفت روز برافروخته شود؛ [[آتش]] در مکان‌های مختلفی از [[زمین]] برپا شود؛ میان سه گروه به سرکردگی [[أصهب]] و [[أبقع]] و [[سفیانی]] در [[شام]] [[جنگی]] سخت در خواهد گرفت؛ [[سپاهیان]] [[أبقع]] و [[أصهب]] به دست [[سفیانی]] تار و مار می‌شوند؛ [[دوازده نفر]] که به [[دروغ]] ادعای [[امامت]] می‌کنند ظاهر خواهند شد؛ شصت نفر [[ادعای پیامبری]] خواهند کرد؛ [[آسمان]] به رنگ سرخ در خواهد آمد؛ کسانی که هیچ سنخیتی با [[حضرت مهدی]]{{ع}} ندارند و اصلاً [[اعتقادی]] به او ندارند برای آن [[حضرت]] کوشش می‌کنند و [[مردم]] را به سوی او [[دعوت]] می‌نمایند؛ [[مردم]] با [[فتنه‌ها]] و آزمایش‌های مختلف [[امتحان]] می‌شوند و خوب از بد جدا خواهد شد، و بسیاری از [[مردم]] در امتحانات [[آخرالزمان]] سربلند نخواهند شد؛ [[بصره]] ویران می‌شود؛ [[بنی العباس]] به [[جان]] هم می‌افتند؛ [[مسجد]]، [[دمشق]] خراب می‌شود؛ [[لشکر سفیانی]] به [[قرقیسا]] و [[کوفه]] [[هجوم]] می‌برند و در آنجا به کشتاری وسیع دست، خواهند زد؛ در سرزمین "[[بیداء]]" (میان [[مکه]] و [[مدینه]]) لشکری بزرگ از [[سفیانی]] به [[زمین]] فرو خواهد رفت؛ عقل‌های [[مردم]] در آن روزگار مخفی می‌شود و از کار می‌افتد؛ دودی بی‌نظیر عالم را فراگیرد<ref>شاید اشاره به پدیده گلخانه‌ای باشد که امروز جو زمین را فراگرفته است.</ref>؛ [[حضرت عیسی]]{{ع}} همراه گروهی از مردان [[پاک]] و [[ملائکه]] از [[آسمان]] نازل خواهند شد؛ [[دابة الأرض]] به [[دنیا]] [[رجعت]] خواهد کرد؛ [[یأجوج و مأجوج]] خروج می‌کنند؛ از زمان طلوع [[خورشید]] تا دو سوم از روز [[کسوف]] روی می‌دهد؛ ماه بیست و سه ساعت در [[خسوف]] خواهد ماند؛ [[رود نیل]] خشک شود؛ [[علم]] رخت بربندد و [[جهل]] روی آورد و گسترش یابد؛ [[علما]] و [[فقیهان]] [[حقیقی]] نایاب شوند؛ افراد [[شرور]] از [[ترس]] شرارتشان مورد [[احترام]] قرار خواهند گرفت؛ [[مردم]] به پیشینیان خود [[ناسزا]] می‌گویند؛ مردها و زن‌های آزاد به خاطر مشکلات، خود را [[بنده]] و [[غلام]] [[مشرکین]] می‌گردانند و به استخدام آنان در می‌آیند و از این کار هیچ عار و ننگشان نمی‌آید؛ [[یأس]] بر [[مردم]] چیره می‌شود و راه نجاتی برای خود نمی‌یابند؛ [[بدگمانی]] در میان [[مردم]] می‌افتند؛ مردی [[صاحب]] [[جاه]] از طرفداران بنی‌العباس را در خانقین می‌سوزانند؛ [[مردم]] گروه گروه از [[دین]] خارج می‌شوند؛ دو سوم [[مردم]] [[دنیا]] کشته خواهند شد؛ [[ستاره دنباله‌دار]] ظاهر خواهد شد؛ کشتاری در [[منی]] در [[ذی‌قعده]] آخرین سالِ [[غیبت]] واقع شود که افراد بسیاری در آن کشته شوند، و [[خون]] همه صحرای [[منی]] را فرا گیرد؛ [[مردم]] در آن زمان دچار هوس‌رانی خواهند شد؛ کسانی که [[پول]] و [[ثروت]] دارند مورد [[احترام]] خواهند بود؛ [[مردم]] دایماً در [[اختلاف]] هستند؛ در [[امانت‌ها]] [[خیانت]] می‌کنند؛ به [[عهد]] خود وفا نمی‌کنند؛ زن‌های [[آخرالزمان]] بدنشان پوشیده است اما گویا برهنه هستند؛ روز به روز [[سختی]] فزونی می‌یابد؛ افراد [[بخیل]] در میان [[مردم]] زیاد شوند؛ مردمی [[شرور]] [[دنیا]] را فراخواهند گرفت؛ چنان [[سختی]] بالا گیرد که [[مردم]] تمنای [[مرگ]] کنند؛ قرائت‌کنندگان [[قرآن]] و [[حدیث]] فراوان باشند، اما کمتر کسی در آنها به ژرف‌اندیشی می‌پردازد؛ خواندن [[قرآن]] فقط زبانی باشد و بس؛ [[علم]] از میان رخت می‌بندد، [[هرج و مرج]] و [[آشوب]] فراوان خواهد بود؛ پادشاهانی [[ظالم]] بر [[امت رسول الله]]{{صل}} [[حاکم]] خواهند شد؛ [[مؤمنین]] در روی [[زمین]] پناهی نداشته باشند و [[زمین]] با همه بزرگی، بر ایشان تنگ باشد؛ [[ذلت]] بر [[مردم]] مستولی می‌شود؛ [[دروغگو]] را [[تکریم]] و [[تصدیق]] می‌کنند؛ شخص راستگو مورد [[اتهام]] و [[تکذیب]] قرار می‌گیرد؛ افرادی [[خیانت‌پیشه]] [[امین]] [[مردم]] می‌شوند؛ [[مردم]] امانت‌دار مورد بی‌توجهی و [[خیانت]] قرار می‌گیرند؛ افراد [[پست]] و نالایق برای عموم [[مردم]] تصمیم می‌گیرند؛ فرزندها مایه [[اندوه]] [[پدر]] و [[مادر]] هستند، و اهل و عیال گرفتاری به حساب می‌آید، فرزندها به خاطر بی‌توجهی [[پدر]] و مادرشان به [[تباهی]] کشیده می‌شوند؛ [[مردم]] از علمای خود [[پیروی]] نمی‌کنند و از افراد درستکار [[حیا]] ننموده و علناً [[مرتکب گناه]] می‌شوند؛ [[عالمان]] [[حقیقی]] از [[ترس]]، [[علم]] خود را مخفی می‌کند؛ [[مردم]] نسبت به کسب دانش‌های [[الهی]] چنان [[سستی]] به خرج می‌دهند که رفته رفته [[علوم]] [[الهی]] از میان خواهد رفت؛ [[ظلم و جور]] تمام [[زمین]] را فرا خواهد گرفت؛ پادشاهانی [[کافر]] در [[امت رسول الله]]{{صل}} به [[حکومت]] خواهند رسید؛ [[تجارت]] زیاد خواهد بود، اما سودی از [[تجارت]] نمی‌برند؛ [[ریا]] و ریاکاری فراوان باشد؛ [[زنا]] و هم‌جنس‌گرایی فراوان شود؛ منکر معروف شمرده شود، و معروف منکر به حساب آید؛ [[امر به معروف و نهی از منکر]] فراموش شود، بلکه دقیقاً بر عکس شود، یعنی به منکر امر می‌کنند و از معروف [[نهی]] می‌نمایند؛ قرائت‌کنندگان [[قرآن]] [[فاسق]] شوند و به سوی [[پادشاهان]] [[ظالم]] گرایش پیدا کنند؛ حفظ [[ایمان]] در آن روزگار از نگاه داشتن [[آتش]] گداخته در [[کف دست]] سخت‌تر خواهد بود؛ [[مؤمنین]] [[حقیقی]] منفور [[جامعه]] قرار خواهند گرفت؛ [[علما]] فراوان هستند، اما کسی به [[علم]] عمل نمی‌کند؛ [[دین]] وسیله‌ای برای رسیدن به [[دنیا]] خواهد بود؛ گرگ‌ها [[لباس]] گوسفند می‌پوشند (یعنی افراد دیوسیرت، ظاهری بسیار [[نیک]] خواهند داشت)؛ به [[دروغ]] [[گواهی]] دهند و بدون جهت [[سوگند]] یاد کنند؛ عبادت‌کنندگانی می‌آیند که از [[دانایی]] بی‌بهره‌اند؛ [[پادشاهان]] بر [[مردم]] [[ستم]] روا دارند؛ حاکمانی از میان [[کودکان]] [[انتخاب]] خواهد شد؛ فروشندگان کم‌فروشی کنند؛ به بزرگان خود [[احترام]] نمی‌گذارند، و به [[فرزندان]] کوچک خود رحم نمی‌کنند؛ [[فرزندان]] [[نامشروع]] بسیار شود؛ در میان راه و در ملأ عام [[اعمال]] بی‌عفتی انجام می‌دهند؛ روزها و ساعت‌ها به سرعت می‌گذرد به گونه‌ای که یک سال مانند یک ماه، و یک ماه چون یک هفته، و هفته برابر یک روز، و یک روز به اندازه سوختن قطعه‌ای هیزم طول می‌کشد؛ رباخواری فراوان شود و [[مردم]] آشکارا [[ربا]] می‌گیرند و [[حیا]] نمی‌کنند؛ افراد ثروتمند [[بخیل]] می‌شوند؛ [[علما]] دوست‌دار [[دنیا]] خواهند شد؛ به [[دروغ]] اظهار [[فقر]] می‌کنند؛ پیرمردهایی [[بدکار]] می‌آیند (یعنی [[مرگ]] خود را نزدیک می‌بینند اما [[توبه]] نمی‌کنند و از [[کردار زشت]] خود دست برنمی‌دارند)؛ [[زکات]] نمی‌دهند و دادن [[زکات]] را ضرر می‌دانند؛ سرای فسانی [[دنیا]] را ارج می‌نهند و [[جهان]] ابدی [[آخرت]] را فرو می‌نهند؛ به راحتی و بسیار [[دروغ]] می‌گویند؛ [[غیبت]] کردن شیرینی محافل آنان خواهد بود؛ اگر [[مال]] حرامی به دست آورند آن را [[تصرف]] کرده و [[حق]] خود می‌دانند؛ [[دین]] فقط زبانی خواهد بود و دل‌هایشان از [[ایمان]] تهی است؛ آشکارا شراب می‌نوشند؛ به [[پدر]] و [[مادر]] خود [[احترام]] نمی‌گذارند، و به آنان توهین می‌کنند و [[دشنام]] می‌دهند؛ به [[همسایه]] [[احترام]] نمی‌گذارند؛ [[صله ارحام]] به جای نمی‌آورند، و [[قطع رحم]] می‌نمایند؛ [[کودکان]] پرخاشگر و بی‌حیا زیاد خواهد شد؛ ساختمان‌های بلند خواهند ساخت؛ به زیردستان و خدمت‌گزاران خود [[ستم]] می‌کنند؛ به [[لهو و لعب]] می‌پردازند؛ قضاوت‌های نادرست و ظالمانه می‌کنند، [[حسادت]] رواج می‌یابد؛ [[وفاداری]] کم خواهد بود؛ مردها خود را شبیه به زن‌ها کنند، و زن‌ها خود را مانند مردها می‌آرایند؛ [[مردم]] متکبرانه [[رفتار]] خواهند کرد؛ [[گناهان]] را کوچک می‌شمارند؛ برای لهو و لعب و غنا، مال‌های فراوان خرج می‌کنند؛ [[زهد]] و [[پارسایی]] رخت برمی‌بندد؛ [[طمع]] روزافزون گردد؛ منافق‌ها و چاپلوس‌ها [[عزیز]] داشته شوند؛ مساجد آنها آباد و پر جمعیت است، ولی دل‌هایشان از [[ایمان]] خالی می‌باشد، و با هم همدل و یکرنگ نیستند، و باطناً از همدیگر دور هستند؛ [[قرآن]] [[حقیقی]] نزد آنان بی‌اهمیت خواهد شد؛ در ظاهر چون [[آدمیان]] هستند ولی در [[باطن]] مانند [[شیاطین]] می‌باشند؛ در شیرین‌زبانی مانند عسل هستند، ولی دل‌هایشان مانند زهر تلخ می‌باشند و [[باطنی]] چون مردار خواهند داشت؛ [[مال]] و [[ثروت]] خدای آنها می‌باشد؛ آرزوهای دور و دراز خواهند داشت؛ عمرهایشان کوتاه خواهد بود؛ به [[نماز]] بی‌توجه هستند و [[نماز]] را سبک می‌شمارند؛ زن‌ها [[حاکم]] و [[پادشاه]] شوند؛ به عنوان شوخی و [[تفریح]] [[دروغ]] می‌گویند؛ [[مردم]] از دادن [[خمس]] امتناع می‌کنند؛ آنقدر طمع‌کار شوند که [[زن]] و مرد با هم به [[تجارت]] و [[پول]] درآوردن بپردازند؛ در کارهای [[خداوند]] [[اعتراض]] می‌کنند؛ [[پادشاهان]] کسانی را که به آنان [[اعتراض]] کنند به [[قتل]] می‌رسانند؛ [[حق]] کسانی را که [[اعتراض]] نکنند [[غصب]] می‌کنند و [[حرمت]] آنها را پایمال می‌کنند؛ [[ترس]] [[جوامع]] را فرا می‌گیرد؛ ناسزاگویی فراوان شود؛ زن‌ها بر زین سوار شوند؛ مساجدی آزین بسته چون معابد [[یهود]] و [[نصاری]] می‌سازند؛ مناره‌هایی بلند بر مساجد بنا می‌کنند؛ صف‌های [[نماز]] تنگاتنگ و پر جمعیت است اما دل‌هایشان از [[بغض]] و [[کینه]] آکنده است؛ مردها انگشتر طلا به دست می‌کنند و [[لباس]] فاخر از حریر و دیبا به تن می‌کنند؛ رشوه‌دهی و رشوه‌خواری فراوان شود؛ [[طلاق]] بسیار می‌شود؛ [[حدود الهی]] [[اجرا]] نمی‌شود؛ [[زنان]] آوازه‌خوان بسیار می‌شوند و آلات [[لهو و لعب]] فراگیر می‌شود؛ [[حج]] وسیله‌ای برای [[تفریح]] و جهانگردی [[ثروتمندان]]، [[تجارت]] قشر متوسط و ریاکاری [[فقیران]] خواهد بود؛ [[قرآن]] را با آلات لهو و موسیقی می‌خوانند؛ به [[لباس]] و [[مال]] [[دنیا]] به همدیگر فخرفروشی می‌کنند؛ باران‌های بی‌موقع خواهد بارید؛ [[ثروتمندان]] وقتی فقیری را می‌بینند به [[ترس]] می‌افتند که مبادا به او [[پول]] بدهند و [[فقیر]] هر چه سعی می‌کند، چیزی دستگیر او نمی‌شود؛ [[حق]] پنهان‌ترین چیزها، و [[باطل]] آشکار‌ترین چیزها در آن زمان خواهد بود؛ بسیار به [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} [[دروغ]] نسبت می‌دهند؛ اگر [[کتاب خدا]] به [[حقیقت]] خوانده شود، اصلاً بدان توجه نمی‌شود، ولی اگر به غیر [[حقیقت]] و اصل آن [[تلاوت]] شود مورد استقبال قرار گرفته و [[ترویج]] می‌شود؛ [[گناهان]] بزرگ قبیح شمرده نمی‌شود؛ از [[اسلام]] نزد آنان جز اسمی باقی نمی‌ماند، و از [[قرآن]] جز نوشته‌ای بر جای نمی‌ماند؛ [[آمال]] و [[آرزو]] در میان آنها بسیار شود تا جایی که آنها را هلاک کند؛ مساجد آنها مرکز [[گمراهی]] خواهد شد، و در آن از [[هدایت]] خبری نیست؛ [[بدعت‌گذاری]] رواج یابد؛ نادانیِ خود را از [[علم]] [[برتر]] می‌دانند، و به دنبال کسب [[علم]] نمی‌روند؛ فقیه‌هایی در [[آخرالزمان]] بیایند که شرورترین افراد روی خواهند بود، زیرا آنها خود معدن فتنه‌اند و هر فتنه‌ای زیر سر آنهاست؛ [[پادشاهان]] با [[ستم]] و [[کشتار]] [[مردم]] به [[سلطنت]] می‌رسند؛ [[ثروتمندان]] با [[بخل]] و غصبِ [[اموال]] [[مردم]] به [[توانگری]] دست می‌یابند؛ کسی مورد [[محبت]] قرار می‌گیرد که به [[دین]] خود پایبند نباشد، و [[هوای نفس]] را [[پیروی]] کند؛ کسانی که به [[ایمان]] خود عمل می‌کنند به کم‌خردی متهم می‌شوند؛ کسی که به [[انصاف]] [[رفتار]] کند ضعیف شمرده می‌شود؛ [[عبادت]] برای [[مردم]] خسته‌کننده خواهد بود؛ برای [[دیدار]] همدیگر بر هم منت می‌گذارند؛ اغینیا از گفتن [[اذان]] شرم می‌کنند؛ [[امر به معروف و نهی از منکر]] را فقط زمانی انجام می‌دهند که ضرری به آنها نرسد؛ مساجد برای خوردن [[غذا]] قرار داده می‌شود؛ [[جوانان]] به نواختن موسیقی و نوشیدن شراب روی می‌آوردند؛ در [[تجارت]] و کسب و کارشان [[دروغ]] می‌گویند و در معامله غش می‌نمایند؛ [[سلاطین]] [[شرور]] به وجود خواهند آمد؛ مذهب‌های مختلف پدیدار شود؛ شبانه بر روز [[نماز]] می‌خوانند ولی مقبول واقع نشود زیرا در حال [[نماز]] در [[فکر]] [[حیله]] و [[ستم]] [[مسلمانان]] هستند؛ به خاطر [[کینه]] همدیگر را می‌کشند؛ [[مردم]] کم‌طاقت می‌شوند و [[سست]] می‌گردند؛ کشت و زراعت‌ها با آفت از بین می‌رود؛ [[اعمال]] وحشیانه انجام می‌دهند؛ [[فقها]] به میل و دلخواه خود [[فتوا]] می‌دهند؛ قاضی‌ها نادانسته [[حکم]] صادر می‌کنند؛ [[سخن‌چین]] بزرگ داشته می‌شود؛ مرغ‌های چاق می‌خورند؛ پدرها [[فرزندان]] خود را از کارهای نادرست بازنمی‌دارند؛ زنی که [[اعمال]] ناشایست انجام می‌دهد، از طرف شوهرش مورد [[اعتراض]] قرار نمی‌گیرد، زنی از راه [[نامشروع]] درآمد کسب می‌کند، و شوهر او نیز آن درآمد را خرج می‌کند و اهمیت نمی‌دهد که [[همسر]] او چه کارهای ناشایستی مرتکب می‌شود؛ [[فرزندان]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[سادات]] مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرند؛ [[رزق]] [[حلال]] بسیار نایاب شود؛ [[فقرا]] [[آخرت]] خود را به [[دنیا]] بفروشند؛ آوارگی و بی‌خانمانی زیاد می‌شود؛ [[شهرها]] ویران می‌شود؛ پرده [[حیا]] دریده می‌شود؛ دعای افراد خوب نیز به [[اجابت]] نمی‌رسد؛ شکم‌پرست می‌شوند و زن‌های آنان مانند [[قبله]] نصب‌العین آنها خواهد بود؛ [[اموال]] آنها دینشان می‌شود و [[شرف]] و حیثیت خود را به خاطر [[مال]] [[دنیا]] به [[باد]] می‌دهند؛ [[قحطی]] بر آنان مسلط می‌شود؛ زمستان‌هایی گرم خواهد آمد؛ در مساجد یکسره از [[دنیا]] و [[مال]] [[دنیا]] سخن می‌گویند؛ [[مردم]] از [[عالمان]] [[حقیقی]] و درستکار، مانند گوسفندهایی که از گرگ می‌گریزند، فراری هستند؛ فقط در [[ماه رمضان]] قدری به [[عبادت]] رو می‌آورند و در بقیه سال [[ایمان]] را فراموش می‌کنند؛ رخسار آنها خندان و شاد است، ولی دل‌هایشان گرفته و تاریک است؛ علمایی خواهند آمد که به عرفان و فلسفه‌های نادرست و غیراسلامی گرایش پیدا می‌کنند؛ افراد [[دانا]] فریفته [[پست]] و [[مقام]] خواهند شد؛ با [[دشمنان اهل بیت]]{{ع}} [[دوست]] و رفیق خواهند بود؛ [[مال]] [[یتیمان]] را به ناحق [[تصرف]] می‌کنند؛ روسپی‌گری نوعی شغل محسوب خواهد شد؛ [[رشوه]] را به عنوان هدیه می‌ستانند، و [[حلال]] می‌دانند؛ اول ماه و روز [[عید فطر]] به [[سختی]] مشخص می‌شود؛ مرگ‌هایی ناگهانی رخ خواهد داد، به گونه‌ای که مردی صبح سالم است، ولی شب می‌میرد و [[دفن]] می‌شود و شب سالم است و صبح مرده است؛ [[مردم]] برای کسب روزی، به ناچار [[مرتکب معصیت]] [[الهی]] می‌شوند؛ بازی با شطرنج فراوان می‌شود؛ مرد از طرف اطرافیان به طوری در تنگنا و توقعات بی‌جا قرار می‌گیرد که به [[گناه]] و هلاک دچار می‌شود؛ اگر دنیای آن [[مردم]] سالم بماند، از خرابی [[دین]] خود [[بیم]] ندارند؛ [[مردم]] خوب نیز در ظاهر باید [[لباس]] گرگ بر تن کنند، و اگر نه گرگ صفتان او را نابود می‌کنند؛ [[اسلام]] را مانند پوستینی وارونه بر تن می‌کنند؛ [[دین]] مانند ظرفی است که واژگون شده باشد و از محتویات ظرف جز اندکی در ته آن باقی نمانده باشد؛ کسب یک درهم در آمد [[حلال]] از [[تحمل]] ضربت [[شمشیر]] سخت‌تر خواهد بود؛ فقرای آن زمان محکوم به [[مرگ]] هستند؛ [[مؤمنان]] انیسی نداشته باشند جز کتاب‌هایی که از پیشینیان برایشان به یادگار مانده است؛ تعداد زن‌ها در آن زمان چندین برابر مردها است، تا جایی که [[چهل]] [[زن]] تحت تکفل یک مرد قرار می‌گیرد؛ [[زن]] و مرد [[اعمال]] بی‌عفتی انجام می‌دهند و هر دو از [[کردار]] هم خبر دارند، اما یکدیگر را باز نمی‌دارند بلکه [[تشویق]] هم می‌کنند؛ زن‌ها فتوی صادر می‌کنند؛ [[حیا]] از میان می‌رود و [[مردم]] چون چهارپایان در میان راه آمیزش می‌کنند؛ گروهی بی‌سر و پا و بیابانگرد به [[مقام]] می‌رسند و ساختمان‌هایی [[آسمان]] خراش ساخته و بدان‌ها به هم فخرفروشی می‌کنند؛ [[مؤمنان]] از مشکلات و [[گرسنگی]] و فشارها و [[کشتارها]] دل‌مرده می‌شوند؛ مردی از [[حبشه]] به نام "[[ذوالسویقتین]]" [[کعبه]] را ویران خواهد کرد؛ دل‌های [[مردم]] سخت و بی‌رحم خواهد شد؛ [[قرآن]] را از روی هوی و [[هوس]] [[تأویل]] می‌کنند؛ برای کسانی که کار ناشایست انجام می‌دهند عذر تراشی می‌کنند و کار بد او را توجیه می‌کند؛ [[مؤمنین]] ساکت خواهند بود و اگر هم حرف [[راستی]] بزنند حرف آنها رد می‌شود، اما فاسق‌ها دایم [[دروغ]] می‌گویند ولی کسی حرف [[دروغ]] آنها را رد نمی‌کند؛ اگر به کسی نسبت کاری [[زشت]] را بدهند ناراحت نمی‌شود و علاوه بر آن خنده هم می‌نماید و اعتراضی هم نمی‌کند؛ همسایه‌آزاری شایع خواهد بود؛ [[کفار]] شاد خواهند بود و [[مؤمنین]] گرفتار و ناراحت؛ کسی که [[امر به معروف]] می‌کند [[خوار]] شمرده می‌شود؛ اگر کسی بخواهد خیری برساند، با مشکل روبروست و اگر کسی بخواهد شری برساند، شرایط برای او فراهم خواهد بود؛ [[خانه خدا]] رها می‌شود و [[مردم]] به ترک [[خانه خدا]] [[تشویق]] می‌شوند؛ [[مردم]] سخنانی را که خود عمل نمی‌کنند به این و آن [[دستور]] می‌دهند؛ زن‌ها و مردهایی خواهند آمد که با [[اعمال]] بی‌عفتی امرار معاش می‌کنند؛ [[زنان]] مردهای خود را به سوی کارهای ناشایست سوق می‌دهند؛ [[حلال]] را [[حرام]]، و [[حرام]] را [[حلال]] می‌کنند؛ با نظر شخصی خود [[دین]] را [[تفسیر]] می‌کنند؛ [[مؤمن]] [[قدرت]] [[نهی از منکر]] ندارد و فقط می‌تواند در قلبش از کارهای منکر بیزاری بجوید؛ در اموری که باعث [[خشم خدا]] می‌شود مال‌های بسیار خرج می‌کنند؛ تنها با [[گمان]] به [[جرم]]، افراد کشته می‌شوند؛ آشکارا قماربازی می‌کنند؛ به راحتی به [[اهل بیت]]{{عم}} [[جسارت]] می‌کنند و مورد [[احترام]] هم قرار می‌گیرند؛ [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}} باعث منفور شدن شخص در اجتماع می‌شود و [[گواهی]] چنین شخصی را قبول نمی‌کنند، و او را [[دروغ‌گو]] می‌پندارند؛ [[مردم]] بدزبانی می‌کنند تا دیگران از او حساب ببرند و بترسند؛ قلب‌ها مانند سنگ می‌شود و چشم‌هایشان (از [[ترس]] [[خدا]]) اشکی نمی‌ریزد، و ذکر و [[دعا]] و خواندن [[قرآن]] برای آنها بسیار سخت و گران است؛ در [[حرم امن الهی]] و [[مسجد]] [[رسول الله]]{{صل}} کارهای ناشایستی انجام می‌دهند و کسی آنان را [[نهی از منکر]] نمی‌کند؛ در [[مکه]] و [[مدینه]] (دو [[شهر]] [[مقدس]] [[مسلمانان]]) [[لهو و لعب]] آشکارا نواخته شود؛ در کارهای ناروا از همدیگر [[تقلید]] می‌کنند؛ اگر به محتاجی [[کمک]] کنند او را [[استهزا]] نموده و ریاکارانه کمکش می‌کند؛ از بلاهای آسمانی که نازل می‌شود باکی ندارند؛ [[پدر]] و مادرها در نظر [[فرزندان]] افرادی حقیر و ذلیل هستند، و به مردن آنها خوشحال می‌شوند؛ [[پادشاهان]] [[اموال عمومی]] و ارزاق [[مردم]] را [[احتکار]] می‌کنند و [[خمس]] و [[زکات]] را [[تصرف]] نموده و در راه [[حرام]] [[مصرف]] می‌کنند؛ برای [[خواندن نماز]] و گفتن [[اذان]] اجرت طلب می‌کنند؛ [[پادشاهان]] [[اموال]] را به دست افرادی خاص می‌دهند و با گرفتن درصد به آنان [[اختیار]] تام می‌دهند؛ [[مردم]] فقط دنبال سیر کردن شکم و ارضای [[شهوت]] خود هستند و اصلاً در [[فکر]] این نیستند که چه می‌خورند و با چه کسی آمیزش می‌کنند؛ [[مردم]] بدون اینکه شراب نوشیده باشند، مانند مست‌ها خواهند بود زیرا [[مال]] و [[نعمت]] بسیار دارند (و از [[پول]] زیاد مست گشته‌اند)؛ در فاصله یک شب یا یک روز فرد [[دین]] خود را از دست می‌دهد؛ [[امت]] [[رسول خدا]] به [[جان]] هم می‌افتند و همدیگر را می‌کشند، تا جایی که [[برادری]]، [[برادر]] دیگر را می‌کشد؛ بیشتر [[مردم]] [[گمان]] می‌کنند که بر [[حق]] هستند در حالی که بر [[حق]] نیستند، چنان ساختمان‌های بلند می‌سازند که مساجد در میان آنها مخفی می‌شود؛ آبادی‌ها به ویرانه تبدیل می‌شود؛ ویرانه‌ها آباد می‌شود؛ حاضر هستند [[پول]] داده و [[ذلت]] را بخرند، ولی به [[جنگ]] با [[کفار]] و [[مشرکین]] نروند؛ میان نمازگذارن در مساجد، هیچ کسی دیگری را به [[عدالت]] قبول ندارد که به [[امامت]] [[جماعت]] بایستد؛ [[مردم]] تمام خطاها و [[گناهان]] پیشینیان و امت‌های گذشته را تکرار کنند؛ دخترهای [[فامیل]] را رها می‌کنند و با دختران غریبه و دوردست [[ازدواج]] می‌کنند؛ [[مسلمانان]] به [[روم]] حمله می‌کند و آنجا را [[فتح]] می‌کنند و گنج‌های آنجا را [[تصرف]] نموده و در آن سرزمین صدا به [[اذان]] بلند می‌کنند؛ میان [[مسلمانان]] و بنی‌قنطورا [[جنگ]] رخ می‌دهد؛ عمرها کوتاه می‌شود و زمان سریع می‌گذرد؛ روزگار [[مردم]] را به سرعت پیر می‌کند؛ [[مردم]] فقط به کسانی که آشنا هستند [[سلام]] می‌کنند، و به سایر [[مسلمانان]] [[سلام]] نمی‌کنند...<ref>ملاحم: ۴۶، ۹۴، ۱۳۱ - ۱۳۳، ۱۵۶، ۱۶۰، ۲۱۰ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۷۰، ۲۷۶، ۲۷۹، ۲۸۷، ۲۸۹، ۲۹۲، ۳۱۵، ۴۵۹، ۴۶۵، ۵۱۲. ۵۱۹ و روضه کافی: ح ۲۵، ۷ و نوائب الدهور: ج ۲ ص ۴۷ و ج ۳ ص ۳۰ و کمال الدین: ج ۲ ص ۵۲۵، ۵۲۶، ۶۱۴، ۶۱۵ و غیبت نعمانی: ۱۵۹، ۲۴۸، ۲۶۷، ۲۷۲، ۲۷۸ و تهذیب، ج ۲ ص ۲۸۳ و ارشاد مفید: ص ۳۵۶ و جامع الاخبار: ص ۱۲۹، ۱۳۰ و تحف العقول، ص ۳۷ و کنز العمال: ج ۱۴ ص ۲۰۶، ۲۱۰، ۲۱۴ - ۲۱۶، ۲۲۳، ۲۲۶ - ۲۳۰، ۲۳۲، ۲۳۵، ۲۳۷، ۲۳۸، ۲۴۰، ۲۴۴، ۲۴۶، ۲۴۹، ۲۵۴، ۲۶۰، ۵۹۱، ۶۰۳ و بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۱۹۰، ۲۰۷، ۲۱۳، ۲۲۰، ۲۶۳ و ج ۱۸ ص ۱۴۶ - ۱۴۷ و ج ۶ ص ۳۰۶، ۳۰۷ و ج ۹۶ ص ۳۰۳ و کافی: ج ۲ ص ۹۱، ۱۱۷، ۲۹۶ و ج ۱ ص ۵۲ و الزام الناصب: ج ۲ ص ۱۸۳، ۱۴۸ و نهج البلاغه: خطبه ۱۰۳، ۱۰۸، ۱۸۷، ۲۳۳. ر.ک: آتش، آزمایش مردم قبل از ظهور، اسلام، أصهب، باد، بنی‌قنطورا، بیداء، خراسانی، خسف، خورشید، دابة الأرض، دجال، زن، سفیانی، سلام، سید حسنی، شعیب بن صالح، صدا، عدالت و عدالت‌گستری، فتنه، فرزند، قذف، کشتار، مرگ، مسخ، نفس زکیه، یأجوج و مأجوج، یمانی.</ref>.


در [[روایات]]، [[نشانه‌های حتمی ظهور]] را پنج نشانه یاد کرده‌اند، البته با جمع‌بندی [[روایات]] شش مورد خواهد شد و آنها [[قیام سفیانی]] در [[ماه رجب]]، فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] در [[سرزمین بیداء]]، [[کشته شدن نفس زکیه]]، [[صدایی آسمانی]] که در [[ماه رمضان]] شنیده می‌شود و نام [[حضرت]] و نام پدرشان را می‌گوید، [[قیام یمانی]]، نمایان شدن یک [[کف دست]] در [[آسمان]] می‌باشد<ref>غیبت نعمانی: ص ۲۵۲، ۲۵۷، ۲۶۴، ۲۸۹، ۳۰۳، ۳۰۰ و کمال الدین: ص ۶۰۸، ۶۱۰ و غیبت طوسی: ص ۲۶۷، ۲۷۴ و اثبات الهداة: ج ۳ ص ۷۳۵ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۵۷.</ref>. البته در برخی [[روایات]] از [[ظهور]] [[حضرت]] نیز یاد شده است، اما [[ظهور]] [[حضرت]] نمی‌تواند علامتی حتمی برای [[ظهور]] باشد و منظور از ذکر کردن [[ظهور]] در میان [[نشانه‌های حتمی ظهور]]، این است که [[ظهور]] به [[یقین]] واقع خواهد شد.
در [[روایات]]، [[نشانه‌های حتمی ظهور]] را پنج نشانه یاد کرده‌اند، البته با جمع‌بندی [[روایات]] شش مورد خواهد شد و آنها [[قیام سفیانی]] در [[ماه رجب]]، فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] در [[سرزمین بیداء]]، [[کشته شدن نفس زکیه]]، [[صدایی آسمانی]] که در [[ماه رمضان]] شنیده می‌شود و نام [[حضرت]] و نام پدرشان را می‌گوید، [[قیام یمانی]]، نمایان شدن یک [[کف دست]] در [[آسمان]] می‌باشد<ref>غیبت نعمانی: ص ۲۵۲، ۲۵۷، ۲۶۴، ۲۸۹، ۳۰۳، ۳۰۰ و کمال الدین: ص ۶۰۸، ۶۱۰ و غیبت طوسی: ص ۲۶۷، ۲۷۴ و اثبات الهداة: ج ۳ ص ۷۳۵ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۵۷.</ref>. البته در برخی [[روایات]] از [[ظهور]] [[حضرت]] نیز یاد شده است، اما [[ظهور]] [[حضرت]] نمی‌تواند علامتی حتمی برای [[ظهور]] باشد و منظور از ذکر کردن [[ظهور]] در میان [[نشانه‌های حتمی ظهور]]، این است که [[ظهور]] به [[یقین]] واقع خواهد شد.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش