|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
|
| |
|
| ==هند در عصر جاهلی== | | ==هند در عصر جاهلی== |
| [[قبل از ظهور اسلام]]، هند از زنانی بود که بیبند و باری و [[فساد]] وی معروف بود<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۳، ص۲۰۰؛ الغدیر، علامه امینی، ج۱۰، ص۱۷۰؛ احادیث ام المؤمنین عائشه، علامه عسکری، ج۱، ص۲۷۶ و الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۳۴۶.</ref>. شهرت وی در فساد به اندازهای بود که وی را از زنان [[صاحب پرچم]] میدانند<ref>{{عربی|کانت هند... من المعلمات و کان أحب الرجال الیها السودان}} (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۳، ص۱۹۸). {{عربی|کانت أمه (معاویه) هند من المعلمات تحت السودان. کانت هند امه (معاویه) من المعلمات وکانت أحب الرجال الیها السودان}} (الطرائف، سید بن طاووس، ج۲، ص۵۰۱). {{عربی|کانت هند امه (معاویه) من المعلمات...}} (الغارات، ثقفی کوفی، ج۲، ص۹۳۸). {{عربی|فی نسخه العاهرات: و کل محتمل اذ کونها من المعلمات ای صاحبات العلم و الرایة حیث کانت تصنع علما علی دارها کی تقصد بالفاحشة و الزنی}} (الزام النواصب، مفلح بن راشد، ص۱۶۶ (پاورقی).</ref>؛ به طوری که [[پدر]] [[واقعی]] معاویه مشخص نیست<ref>{{عربی|کان معاویه لعماره بن الولید المخزومی و لمسافر بن ابی عمرو و لابی سفیان و لرجل آخر سماه}} (بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۳۳، ص۱۹۸). و ر.ک: احادیث ام المؤمنین عائشه، علامه عسکری، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. وی سه بار [[ازدواج]] کرد و آخرین [[همسر]] وی [[ابوسفیان]] بود<ref>نام دیگر همسران هند: ۱- حفص بن المغیره بن عبدالله بن عمر بن مخزوم؛ ۲- الفاکه بن المغیره و ۳- ابوسفیان. (انساب الاشراف، بلاذری، ج۵، ص۷).</ref>. [[روابط]] [[نامشروع]] وی به گونهای بود که اکثر [[مردم]] معاویه را فرزند [[مسافر بن عمرو بن امیه]]" میدانستند؛ به سبب [[روابط]] بسیاری که بین [[هند]] و مسافر بود<ref>احادیث ام المؤمنین عائشه، علامه عسکری، ج۱، ص۶.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[هند همسر ابوسفیان (مقاله)|مقاله «هند همسر ابوسفیان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۵۱۲-۵۱۳.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[رفتار]] هند با [[رسول خدا]]{{صل}}== | | ==[[رفتار]] هند با [[رسول خدا]]{{صل}}== |
| وی اعتراف میکند که قبل از آنکه [[مسلمانان]] [[مکه]] را [[فتح]] کنند، او دشمنترین افراد نسبت به رسول خدا{{صل}} بوده است<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۹.</ref>. چنانکه در جریان "[[یوم الانذار]]" هنگامی که رسول خدا{{صل}} [[خویشان]] خود را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد و [[ابولهب]] به [[مخالفت]] جدی با رسول خدا{{صل}} پرداخت؛ هند از کسانی بود که ابولهب را [[تشویق]] و [[پشتیبانی]] خود را از او اعلام کرد<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۲۲.</ref>.
| |
|
| |
| در [[زمان]] جنگهای [[مشرکان]] با رسول خدا{{صل}}، نیز وی از کسانی است که آرزوی نابودی اسلام را دارد و در این [[راه]] از هیچ عملی فروگذار نمیکند؛ بیحرمتی به جنازه [[حضرت]] [[حمزه]] در [[جنگ احد]] از زشتترین [[اعمال]] او است که از وی به یادگار مانده است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۷۳؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۱۶۶ و ج۱، ص۱۶۳؛ زبدة البیان، اردبیلی، ص۶۸۱؛ العمده، ابن بطریق، ص۴۵۳.</ref>. بدین ترتیب وی [[لقب]] "آکلة الأکباد" گرفت<ref>التهذیب، نووی، ج۶، ص۶۲؛ خصائص امیر المؤمنین{{ع}}، نسائی، ص۱۴۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۹، ص۵۵۲؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۸۲؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج۹، ص۱۳۰؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۳۲؛ المعیار و الموازنه، اسکافی، ص۱۴۵؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۹۶ (پاورقی)؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۱۶۷؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۱۳، ص۱۱۲.</ref>.
| |
|
| |
| نقل شده، [[امام صادق]]{{ع}} نیز بعد از هر [[نماز]] هشت نفر را [[لعن]] میکرده [[هند دختر عتبه]] و ام الحکم [[خواهر]] [[معاویه]] از آن جمله بودند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۳۴۲.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[هند همسر ابوسفیان (مقاله)|مقاله «هند همسر ابوسفیان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۵۱۳-۵۱۴.</ref>
| |
|
| |
|
| ==اشعار هند== | | ==اشعار هند== |
| وی [[شعر]] نیز میسرود<ref>الاعلام، زرکلی، ج۸، ص۹۸. در جنگ بدر هنگام تحریک پدرش نیز حضور داشت. (الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۴۳۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۷۱).</ref>، و البته بیشتر اشعار وی درباره [[مراثی]] کشتههای [[جنگ بدر]] است<ref>در جنگ بدر، پدرش، عتبه کشته شد. (الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۹۲۳) و برادرش ولید نیز کشته شد انساب الاشراف، بلاذری، ج۹، ص۳۷۶). ابوسفیان هفت همسر داشته است که هند یکی از آنها است؛ در جنگ بدر حنظله از دیگر فرزندان ابوسفیان نیز کشته شد و عمرو بن ابو سفیان نیز اسیر شد. (انساب الاشراف، بلاذری، ج۵، ص۶).</ref> و در [[جنگ احد]] نیز با دیگر [[زنان]] [[اشراف قریش]] حضور داشت که میخواستند با خواندن اشعار مهیج، روحیه دهنده [[سپاه مشرکان]] باشند<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۲۲؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۹۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۳۴. وی همواره آرزوی مرگ رسول خدا با یا علی{{ع}}یا حضرت حمزه را داشت لذا با اشعارش و هم با استخدام وحشی و کشتن حضرت حمزه توانست به اسلام ضربه بزند. (کشف الیقین، علامه حلی، ص۱۲۶؛ کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی، ج۱، ص۱۹۲؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲، ص۸۳).</ref>. وی در [[جنگ خندق]] نیز حضوری فعال داشت <ref>رسائل الشریف المرتضی، شریف مرتضی، ج۴، ص۱۲۱.</ref> و بعد از [[اسلام آوردن]] نیز همراه با [[ابوسفیان]] در [[جنگ یرموک]] شرکت داشت و در آن [[زمان]] نیز اشعاری را سروده است<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[هند همسر ابوسفیان (مقاله)|مقاله «هند همسر ابوسفیان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۵۱۴.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[مسلمان]] شدن [[هند]]== | | ==[[مسلمان]] شدن [[هند]]== |
| بعد از جنگ احد و [[اعمال]] [[زشتی]] که هند انجام داد، [[رسول خدا]]{{صل}} وی را مهدور الدم اعلام کرد و فرمود تا او را هر کجا یافتند، بکشند، اگر چه به [[خانه کعبه]] [[پناه]] برده باشد<ref>الاعلام، زرکلی، ج۸، ص۹۸.</ref>. لذا وی تا آخرین لحظات [[فتح مکه]] قصد [[مقاومت]] در برابر [[سپاه اسلام]] را داشت و با [[تسلیم شدن]] ابوسفیان در مقابل [[لشکر اسلام]] وی را [[سرزنش]] کرد<ref>کتاب الام، شافعی، ج۵، ص۴۷.</ref>. و بدین ترتیب ناگزیر شد [[اسلام]] بیاورد و برای آنکه کسی وی را نشناسد، صورت خود را پوشاند و همراه دیگر زنان مکی به حضور رسول خدا {{صل}} رسید و مسلمان شد<ref>الاعلام، زرکلی، ج۸، ص۹۸.</ref>.
| |
|
| |
| نقل شده، هند زنی زباندار و حاضر جواب بود؛ هنگامی که خواست مسلمان شود، نقاب به صورت افکند و در میان عدهای از [[زنان]] به [[کوه صفا]] آمد تا با [[رسول خدا]]{{صل}} [[بیعت]] کند. [[پیامبر]]{{صل}} هنگام [[بیعت]] با مردان تنها آنها را به [[اسلام]] و [[جهاد دعوت]] میکرد ولی به زنان شرایط این [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref> را نیز یادآور میشد. پس از حضور زنان برای بیعت، پیامبر{{صل}} به آنها فرمود: با شما بیعت میکنم به شرط آنکه برای [[خدا]] [[شریک]] قرار ندهید .
| |
|
| |
| [[هند]] گفت: "درباره ما شرایطی را میگویید که درباره مردان نگفتید!"
| |
|
| |
| پیامبر{{صل}} فرمود: "شرط دوم آنکه دزدی نکنید.
| |
|
| |
| هند گفت: "[[ابوسفیان]] مردی [[بخیل]] است و در گذشته در اموالش [[تصرف]] کردهام؛ نمیدانم مرا [[حلال]] میکند یا نه؟" ابوسفیان گفت: "آنچه در گذشته برداشتهای بر تو حلال کردم".
| |
|
| |
| با این جمله پیامبر{{صل}} او را [[شناخت]] و به او فرمود: "تو هند دختر عتبهای؟"
| |
|
| |
| هند گفت: "آری، یا [[رسول الله]]، از گذشتهام بگذر تا خدا از تو بگذرد"<ref>الام، شافعی، ج۵، ص۱۱۴؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۹۲۳؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳؛ المحلی، ابن حزم، ج۹، ص۳۷۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۳۴۶.</ref>.
| |
|
| |
| پیامبر{{صل}} فرمود: "شرط سوم آنکه [[زنا]] نکنید".
| |
|
| |
| هند گفت: "مگر [[زن]] [[آزاد]] زنا میکند؟!"
| |
|
| |
| [[عمر]] که حاضر بود از این پاسخ هند خندهاش گرفت، چون در ایام [[جاهلیت]] با او [[ارتباط]] داشته بود <ref>مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۷۹.</ref>.
| |
|
| |
| سپس [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "چهارم آنکه [[فرزندان]] خود را نکشید".
| |
|
| |
| [[هند]] گفت: "در [[کودکی]] آنان را پرورش دادیم و چون بزرگ شدند شما ایشان را کشتید!" (چون [[حنظله]] پسر [[ابوسفیان]] در [[جنگ بدر]] به دست [[علی]]{{ع}} کشته شده بود).
| |
|
| |
| پیامبر{{صل}} فرمود: "پنجم آنکه به یکدیگر [[تهمت]] و [[بهتان]] نزنید".
| |
|
| |
| هند گفت: "یا [[رسول الله]]، شما همواره ما را به [[اخلاق پسندیده]] و [[نیکو]] [[دعوت]] میکنید، آری، بهتان [[زشت]] است".
| |
|
| |
| پیامبر{{صل}} فرمود: "ششم آنکه در [[کارهای نیک]] با من [[مخالفت]] نکنید".
| |
|
| |
| هند گفت: "نیامدهایم با تو [[بیعت]] و پس با تو مخالفت کنیم"<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۹، ص۲۷۶؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۹۲۳؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[هند همسر ابوسفیان (مقاله)|مقاله «هند همسر ابوسفیان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۵۱۴-۵۱۶.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[مرگ]] هند== | | ==[[مرگ]] هند== |
| وی سرانجام در [[زمان]] [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] از [[دنیا]] رفت<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۲۳؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۳۴۷. بعضی معتقدند وی در زمان حکومت عثمان از دنیا رفته است (الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۳۴۷).</ref>، در حالی که وی در آن زمان مشغول [[تجارت]] بود<ref>الاعلام، زرکلی، ج۸، ص۹۸.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[هند همسر ابوسفیان (مقاله)|مقاله «هند همسر ابوسفیان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۵۱۷.</ref>
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |