نبوت: تفاوت میان نسخهها
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
==مراتب یا طبقات انبیاء== | ==مراتب یا طبقات انبیاء== | ||
انسان کامل که دارای ولایت مطلقه و خلافت الهیه است به طور کلی دارای چهار مرتبه و حالت است: | |||
۱. ولی: کسی است که بدون واسطۀ ملت یا بشر به صورت کشف و شهود بر ذات و صفات و افعال الهی آگاهی یافته و نسبت به عوالم وجود (ملکوت<ref>. پیش از عالم ناسوت جهان دیگری توسط خداوند به وجود آمدهاست؛ که فلاسفه از آن به عالم مثال یا صورت تعبیر نمودهاند. عالم ملکوت همان عالم مثال است که مرتبه ظهور حقایق مجرد و لطیف با آثار و عوارض مادی نظیر شکل و مقدار است. برخی از آن به عالم ذر و گروهی آن را همان عالم برزخ مینامند در حالی که این دو عالم از امور مادیند و عالم ملکوت مجردست.</ref>، جبروت<ref>. عالَم جَبَروت به عالم عقل بدون تصور اجسام و خصوصیات آن گفته میشود. برخی این عالَم را مکانی برای ذات و صفات خداوند دانستهاند. عالم جبروت بهعنوان یکی از عوالم خلق شده، پایینتر از عالم لاهوت و بالاتر از عالم ملکوت و ناسوت قرار دارد.</ref>، لاهوت<ref>. عالم لاهوت عالم خداوندی است که برهمه عوالم وجود مستولی است.</ref>)، معرفت پیدا کند. | |||
۲. نبی: کسی است که به واسطۀ وحی و الهام الهی بر ذات و اسماء و صفات و افعال و احکام خداوند اطلاع یافته و از حقیقت آنها خبر داشته باشد، چنانکه میفرماید: «أَ كاَنَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلىَ رَجُلٍ مِّنهْمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ»<ref>. سورۀ یونس، آیۀ 2.</ref>. | |||
۳. رسول: رسول به معنای فرستاده شده، کسی است که تمام کمالات نبی را داشته و از جانب خدای تعالی مأموریت و فرمان یافته باشد که احکام الهی و لوازم ترقیات مادی و معنوی را به مردم برساند و در نظم و ترتیب دادن به امور زندگانی و تهذیب اخلاق مردم و ارتباط آنان به مبدا متعال کوشش نماید و بر مردم لازم است که دستورات وی را بپذیرند چنانکه میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>. سورۀ نساء، آیۀ 59.</ref>. | |||
۴. اولواالعزم (صاحبان اراده و دین): رسولانی را گویند که دارای کتاب و شریعت و دین مستقلی باشند که نفس شریف ایشان و سایر مردمان بدان عمل نمایند، چنانکه میفرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ»<ref>. سورۀ حدید، آیۀ 26. </ref>. | |||
هر یک از این چهار مرتبه خود دارای درجات برتری است، چنانکه میفرماید: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَي بَعْضٍ»<ref>. سورۀ بقره، آیۀ 253.</ref>؛ پس بالاتر از هر مقامی مرتبۀ دیگری فرض میشود تا برسد به آن مقامی که نزد خدای تعالی مکان و منزلتی عظیم دارد، چنانکه میفرماید: «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ، ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ»<ref>. سورۀ تکویر، آیات، 19 ـ 20.</ref>. | |||
امام صادق (ع) درباره طبقات انبیاء میفرماید: انبیاء و رسولان به چهار طبقه تقسیم میشوند: | |||
۱. خداوند بعضی از مردم را انتخاب می کند و از ایشان می خواهد که به دستورات وی عمل کنند ولی ایشان مکلف به بیان دستورات الهی به دیگران نیستند. | |||
۲. پیامبری که در خواب صورتهایی را ببیند، یا صدای فرشته را بشنود، ولی در بیداری فرشتهای نبیند و بر کسی مبعوث نباشد و او خود امام و رهبری دارد، چنانکه لوط پیرو ملت ابراهیم بود و مردم را به کیش وی دعوت مینمود. | |||
٣. پیامبری که در خواب صدای فرشته را بشنود و در بیداری نیز رسولان و فرشتگان خداوند را مشاهده نماید و بر گروهی اندک یا بسیار مبعوث گردد، مانند حضرت یونس که تنها بر صد و سی هزار نفر مبعوث بود، چنانکه میفرماید: «وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ»<ref>. سورۀ صافات، آیۀ 147.</ref>. | |||
۴. پیامبری که در خواب و هم در بیداری ببیند و هم صدای غیبی بشنود و خودش امام باشد. مانند حضرت ابراهیم (ع)؛ چنانکه میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»<ref>. سورۀ بقره، آیۀ 124؛ کلینی، محمدبن یعقوب، کافي، ج 1، ص 174.</ref>.<ref>. ر.ک: زاهدی، زین الدین جعفر، مقالۀ نبوت و امامت، ص 86 ـ 89.</ref> | |||
همچنین امام رضا (ع) در مورد فرق رسول و نبی و امام فرمودند: «رسول کسی است که وحی و جبرئیل بر وی نازل گردد و او در بیداری جبرئیل را ببیند و صدایش را بشنود و بسا میشود که در خواب فرشته را ببیند، مانند رؤیای حضرت ابراهیم و نبی کسی است که سخنان فرشته را بشنود و بسا میشود که فرشته را ببیند و صدایش را نشنود، و امام کسی است که صدای فرشتگان را بشنود ولی شخص آنرا نبیند»<ref>. کلینی، محمدبن یعقوب، کافي، ج 1، ص 176.</ref>.<ref>. ر.ک: زاهدی، زین الدین جعفر، مقالۀ نبوت و امامت، ص 86 ـ 89.</ref> | |||
==وضایف، شئون و خصائص انبیاء== | ==وضایف، شئون و خصائص انبیاء== |
نسخهٔ ۱۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۵
رویکرد این نوشتار بررسی کلی و عمومی مفهوم نبوت است. برای مطالعه تخصصی ابعاد این موضوع به نبوت در لغت، نبوت در قرآن، نبوت در نهج البلاغه، نبوت در کلام اسلامی، نبوت در معارف دعا و زیارات، و نبوت در معارف و سیره سجادی مراجعه کنید. |
نبوت به معنای خبررسانی، مقامی الهی است که به بعضی از انسانهای شایسته داده میشود تا پیام خداوند را به مردم ابلاغ کنند. دلایل عقلی مانند نیاز انسانها به قانون الهی و دلایل نقلی، اثبات کننده آن هستند. اعتقاد به نبوت آثار فردی مانند معرفتزایی و آثار اجتماعی مانند عدالت را در پی دارد.
معناشناسی نبوت
نبوت در کتابهای لغت[۱] در چهار معنا استعمال شده است: خبر، ارتفاع، طریق و صوت خفی و در اصطلاح دینی یعنی گرفتن خبر از جانب خداوند به صورت وحی برای هدایت مردم و نبی انسان والامقامی است که حجت و واسطۀ بین خدا و انسانهاست برای هدایت ایشان[۲].
روابط معنایی نبوت با رسالت
آیات: «وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا»[۳]؛ «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ»[۴] و روایاتی که تعداد رسولان را 313 نفر و تعداد پیامبران را 124 هزار نفر دانسته اند[۵]، بیانگر این است که نبوت و رسالت دو مقام الهی هستند با این تفاوت که همۀ پیامبران دارای مقام نبوتاند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد به این معنی که هر دو در دریافت و ابلاغ وحی الهی و ابلاغ آن به مردم شریک اند ولی در نوع شهود فرشتگان و مأموریتشان با یکدیگر متفاوتند[۶].
ضرورت نبوت
اهداف یا فلسفۀ بعثت انبیاء
برخی از اهداف نبوت در قرآن عبارتاند از:
- تعلیم و تربیت: تعلیم و تربیت از اهداف ارسال پیامبران است: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾[۷].
- دعوت به عبادت خدا و اجتناب از طاغوت: اساسیترین هدف پیامبران الهی دعوت به توحید و بندگی خداوند است. همۀ پیامبران، بدون استثنا، دعوت به توحید و دوری از شرک و بتپرستی را، سرلوحۀ برنامۀ خود قرار داده بودند: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ﴾[۸]. امام علی(ع) در این باره میفرماید: «خدا پیامبر را برانگیخت تا بندگان او آنچه از خداشناسی نمیدانند فرا گیرند و به پروردگاری او، پس از انکار و عناد، ایمان بیاورند»[۹].[۱۰]
- اتمام حجت: ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾[۱۱]؛ انسانها با بهرهگیری از ابزار منابع معرفتی و خدادادی، مانند: حس و تجربه و عقل و وجدان نمیتوانند راه سعادت خود را به طور کامل تشخیص دهند و در این صورت به هدایت دست نمییابند و این بشر هدایت نیافته میتواند با استدلال عقلی در برابر حق تعالی احتجاج و استدلال کند که چرا با وجود این نقص معرفتی، منبع معرفتی دیگری را در اختیارم قرار ندادی تا راه سعادت و هدایت را در یابم. خدای سبحان به خاطر اینکه این احتجاج صورت نگیرد، پیامبرانی را برای انسانها فرستاد تا با تبشیر و انذار به هدایت آنها بپردازند[۱۲].
و موارد دیگری مانند: آزادی انسانها از قید و بندهای ناروا؛ تکامل عقول؛ حکومت و داوری به حق میان مردم و مخالفت با هواهای نفسانی؛ ایجاد عدالت اجتماعی توسط مردم و...[۱۳].
دلایل اثبات نبوت
دلایل عقلی
برخی از دلایل عقلی برای اثبات نبوت عبارتاند از:
- رسیدن تکالیف الهی به انسانها: عقل حکم میکند، خداوند انسان را بیهوده خلق نکرده و او را از میان جمیع موجودات برگزیده و تکالیفی را بر او واجب کرده ولی نمیداند چه تکالیفی بر او واجب است بنابراین بر خداوند لازم است آن تکالیف را به مکلّفین اعلام کند و از طرفی محال است خداوند آن تکالیف را بیواسطه به هر یک از افراد مکلّفین اعلام کند، زیرا شکی نیست که مکلفین قابلیت دریافت وحی از خداوند متعال و ابلاغ اوامر و نواهی را ندارند، لذا لازم است خداوند متعال شخصی را که ممتاز بوده و این قابلیت را داراست بر تمام مکلّفین مبعوث کند تا تکالیف را به ایشان برساند، در غیر این صورت در حق بندگان کوتاهی میشود و این محال است.
- قاعدۀ لطف: بر خداوند واجب است به عنوان لطف و رحمت بر بندگانش پیامبرانی را مبعوث کند تا آیات الهی را بر آنان بخوانند و آنها را تزکیه نمایند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزند و آنان را از چیزی که در آن فساد است بترسانند و به چیزی که در آن صلاح و سعادت است نوید دهند[۱۴].
- نیاز به قانون و عجز بشر از قانون گذاری: تقریر این برهان با تبیین چند مطلب روشن میشود:
- انسان از دو عنصر ماده و روح پدید آمده است و به همین جهت هم از ویژگیهای هر دو مانند خواستههای عقلانی و حسی برخوردار است، ولی غرض اصلی از خلقت او باید امری معقول و جاودانه باشد.
- انسان چارهای جز زندگی اجتماعی ندارد؛ زیرا او به تنهایی قادر به رفع سختیها و دشواریهای زندگی نیست و در زندگی جمعی بی عدالتیها، زورگوییها، حق کشیها و... آشکار میشود و لذا انسان به قانون جامع و کامل نیازمند است.
- انسان، دانش وضع قانون فراگیر و همه سویه را ندارد؛ زیرا او نمیتواند ویژگیهای همۀ مناطق جغرافیایی را در جمیع ادوار تاریخ بر همۀ جوامع انسانی در نظر بگیرد و برای آن قانونی شایسته وضع کند و نشانۀ این عجز، اختلاف قوانین در هر عصر و تغییر و تبدیل و ترمیم و تعویض مستمر آن در نسل هاست.
با در نظر گرفتن جوانب مختلف، عقل میپذیرد باید از ماورای طبیعت، قانون جامع و کاملی نازل شود تا نیازهای فکری و عقلانی بشر را سامان دهد و استعدادها را شکوفا کند و سود و زیانهای بشر را به وی بشناساند[۱۵].
دلیل نقلی
امام صادق(ع) در ضمن حدیثی درباره اثبات نبوت به زندیقی که پرسید: پیغمبران و رسولان را از چه راه ثابت میکنی؟ فرمود: «چون ثابت کردیم ما آفریننده و صانعی داریم که از ما و تمام مخلوق برتر و با حکمت و رفعت است و روا نباشد که خلقش او را بینند و لمس کنند و بیواسطه با یکدیگر برخورد و مباحثه کنند، ثابت شد برای او سفیرانی در میان خلقش هست که خواست او را برای مخلوق و بندگانش بیان کنند و ایشان را به مصالح و منافعشان و موجبات تباه و فنایشان رهبری نمایند، پس وجود امر و نهیکنندگان و تقریر نمایندگان از طرف خدای حکیم دانا در میان خلقش ثابت گشت و ایشان همان پیغمبران و برگزیدههای خلق او باشند، حکیمانی هستند که به حکمت تربیت شده و به حکمت مبعوث گشتهاند، با آنکه در خلقت و اندام با مردم شریکند در احوال و اخلاق شریک ایشان نباشند. از جانب خدای حکیم دانا به حکمت مؤید باشند، سپس آمدن پیغمبران در هر عصر و زمانی به سبب دلائل و براهینی که آوردند ثابت شود، تا زمین خدا از حجتی که بر صدق گفتار و جواز عدالتش نشانهای داشته باشد، خالی نماند»[۱۶].[۱۷]
راههای اثبات نبوت
فطرت انسان اقتضا میکند ادعایی را بدون دلیل نپذیرد لذا ادعای نبوت نیز باید همراه با دلیل باشد. متفکران اسلامی، برای اثبات و شناخت نبی حقیقی از پیامبر دروغین، دو راه را معرفی کرده اند:
- راه اعجاز: معجزه عبارت است از کارهای عجیب و خارق عادتی که دیگران از انجام آن ناتوان باشند به شرطی که معجزه با ادعای نبی هماهنگ و همراه با تحدی بوده و معارضی هم نداشته باشد مانند: تبدیل عصای چوبین به اژدها.
- تصدیق پیامبر سابق نسبت به پیامبر لاحق: ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱۸]. براساس این آیه حضرت عیسی(ع) به بنی اسرائیل بشارت میدهد که رسولی بعد از من خواهد آمد که اسمش احمد است[۱۹].
اقسام نبوت
- نبوت تبلیغی: پیامبران تبلیغی از طریق وحی الهی و اظهار معجزه، مردم را به شریعت پیامبر قبلی دعوت میکنند و آموزههای شرعی را تحقق میبخشند.
- نبوت تشریعی: پیامبران تشریعی از جانب خداوند متعال، شریعت، یعنی قوانین، برنامهها و دستورالعملهایی دریافت و آموزههای شرعی و دینی را تحقق میبخشند[۲۰].
مراتب یا طبقات انبیاء
انسان کامل که دارای ولایت مطلقه و خلافت الهیه است به طور کلی دارای چهار مرتبه و حالت است: ۱. ولی: کسی است که بدون واسطۀ ملت یا بشر به صورت کشف و شهود بر ذات و صفات و افعال الهی آگاهی یافته و نسبت به عوالم وجود (ملکوت[۲۱]، جبروت[۲۲]، لاهوت[۲۳])، معرفت پیدا کند. ۲. نبی: کسی است که به واسطۀ وحی و الهام الهی بر ذات و اسماء و صفات و افعال و احکام خداوند اطلاع یافته و از حقیقت آنها خبر داشته باشد، چنانکه میفرماید: «أَ كاَنَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلىَ رَجُلٍ مِّنهْمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ»[۲۴]. ۳. رسول: رسول به معنای فرستاده شده، کسی است که تمام کمالات نبی را داشته و از جانب خدای تعالی مأموریت و فرمان یافته باشد که احکام الهی و لوازم ترقیات مادی و معنوی را به مردم برساند و در نظم و ترتیب دادن به امور زندگانی و تهذیب اخلاق مردم و ارتباط آنان به مبدا متعال کوشش نماید و بر مردم لازم است که دستورات وی را بپذیرند چنانکه میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»[۲۵]. ۴. اولواالعزم (صاحبان اراده و دین): رسولانی را گویند که دارای کتاب و شریعت و دین مستقلی باشند که نفس شریف ایشان و سایر مردمان بدان عمل نمایند، چنانکه میفرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ»[۲۶]. هر یک از این چهار مرتبه خود دارای درجات برتری است، چنانکه میفرماید: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَي بَعْضٍ»[۲۷]؛ پس بالاتر از هر مقامی مرتبۀ دیگری فرض میشود تا برسد به آن مقامی که نزد خدای تعالی مکان و منزلتی عظیم دارد، چنانکه میفرماید: «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ، ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ»[۲۸]. امام صادق (ع) درباره طبقات انبیاء میفرماید: انبیاء و رسولان به چهار طبقه تقسیم میشوند: ۱. خداوند بعضی از مردم را انتخاب می کند و از ایشان می خواهد که به دستورات وی عمل کنند ولی ایشان مکلف به بیان دستورات الهی به دیگران نیستند. ۲. پیامبری که در خواب صورتهایی را ببیند، یا صدای فرشته را بشنود، ولی در بیداری فرشتهای نبیند و بر کسی مبعوث نباشد و او خود امام و رهبری دارد، چنانکه لوط پیرو ملت ابراهیم بود و مردم را به کیش وی دعوت مینمود. ٣. پیامبری که در خواب صدای فرشته را بشنود و در بیداری نیز رسولان و فرشتگان خداوند را مشاهده نماید و بر گروهی اندک یا بسیار مبعوث گردد، مانند حضرت یونس که تنها بر صد و سی هزار نفر مبعوث بود، چنانکه میفرماید: «وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ»[۲۹]. ۴. پیامبری که در خواب و هم در بیداری ببیند و هم صدای غیبی بشنود و خودش امام باشد. مانند حضرت ابراهیم (ع)؛ چنانکه میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»[۳۰].[۳۱] همچنین امام رضا (ع) در مورد فرق رسول و نبی و امام فرمودند: «رسول کسی است که وحی و جبرئیل بر وی نازل گردد و او در بیداری جبرئیل را ببیند و صدایش را بشنود و بسا میشود که در خواب فرشته را ببیند، مانند رؤیای حضرت ابراهیم و نبی کسی است که سخنان فرشته را بشنود و بسا میشود که فرشته را ببیند و صدایش را نشنود، و امام کسی است که صدای فرشتگان را بشنود ولی شخص آنرا نبیند»[۳۲].[۳۳]
وضایف، شئون و خصائص انبیاء
تعداد انبیاء
آثار و کارکردهای نبوت
- آثار فردی:
- معرفت زایی: خداوند یکی از وظایف پیامبران را تعلیم حکمت و دانش میداند که انسان از آن خالی الذهن بود: ﴿وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾[۳۴]
- معنابخشی و پشتیبانی از اصول اخلاقی: در عرصه اخلاق، دین با سه راهکار عقلانیت بخشی، شناسایی بعض اصول اخلاقی و حمایت از اصول اخلاقی و ضمانت اجرایی آن به مدد اخلاق آمده است.
- آثار اجتماعی:
- آزادی اجتماعی: در قرآن کریم آمده است: ﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ﴾[۳۵]، پیامبران با الهام از وحی آسمانی، امّتها را به آزادی از یوغ حاکمان ظالم هر چند از راهکار جنگ، تشویق میکردند و سکوت و بی تفاوتی در این امر را ناروا و مذمت میکردند: ﴿وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها﴾[۳۶].
- عدالت اجتماعی: عدالت اجتماعی آرمان انسانی است که تحقّق آن به آموزههای آسمانی نیاز دارد. وظیفه و مأموریت پیامبران فقط در دعوت به خدا و مقابله با حاکمان جور و براندازی آنان خلاصه نشده است؛ بلکه خداوند و پیامبران به فکر حکومت پس از فروپاشی حکومتهای جور هستند که مشخصه آن، توجه و اهتمام خاص به اصل عدالت اجتماعی است: ﴿قُلْ أَمَرَ رَبىِّ بِالْقِسْطِ﴾[۳۷].
- بسترسازی برای فرهنگ و تمدن: انبیای الهی از راه تشویق به فراگیری علم و دانش و ارج نهادن به کار و توسعه، نقش مهم در رشد فرهنگ و تمدن بشری داشتهاند از جمله: پیامبر اسلام(ص) شخصا مردم را به فراگیری علوم نظری و تجربی تشویق میکرد: «طلب علم و دانش بر هر مسلمانی واجب است»[۳۸].[۳۹]
مدعیان دروغین نبوت
علل ختم نبوت
از مسلمات شریعت اسلام ختم سلسلۀ نبوت و رسالت توسط رسول اکرم(ص) است. خداوند متعال در قرآن کریم به صراحت این حقیقت را اعلام نموده و در آیات متعدد با مضامین گوناگون مورد تاکید قرار داده است، از جمله: ﴿مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا﴾[۴۰]. در این آیه ختم نبوت توسط رسول اکرم(ص) به صراحت اعلام گردیده است و در جای دیگر میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾[۴۱] و بدین وسیله به این حقیقت که دین اسلام، خاتم ادیان و دینی است که از سوی خدا چیرگی و غلبۀ آن بر همۀ ادیان مقرر شده مورد تأکید قرار گرفته است[۴۲].
از آیات قرآن کریم ویژگیهایی برای اسلام یافت که تا حدودی روشنگر علل خاتمیتاند[۴۳]. گرچه این ویژگیها حاکی از تمام حکمتها و عوامل ختم ادیان به اسلام نیست؛ اما این نکته از آنها استفاده میشود که بعد از اسلام عوامل تجدید نبوت وجود ندارد و لذا نیازی پیامبر جدید نیست. برخی از این ویژگیها عبارتاند از:
- سلامت قرآن از تحریف و بقای آن: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾[۴۴].
- تداوم ارتباط با خدا و تبیین شریعت: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ﴾[۴۵]. پیامبر اسلام(ص) در زمان حیات خویش، تفاصیل احکام و معارف را برای امت شرح داد و اصحاب خود را موظف کرد احادیث و سخنانش را برای آیندگان حفظ کنند. افزون بر این در اسلام برای استمرار دعوت و راهبری پیامبر(ص) و پاسخگویی به نیازهای دینی امت اسلام، راهکار وصایت و امامت پیشبینی شده است تا پس از پیامبر(ص)، امامان معصومی در میان مردم باشند که هرچند دارای مقام نبوت نیستند و به آنها وحی (از نوع وحی پیامبران) نمیشود اما با عالم غیب مرتبط هستند و حقایق الهی را از راه الهام دریافت میکنند.
- جاودانگی اسلام: یکی از عواملِ ظهور پیامبران جدید در امتهای پیشین این بود که پیامبران نیز، همانند انسانهای دیگر، عمر محدودی داشتند لذا به پیامبری دیگر نیاز بود تا راه او را ادامه دهد. این مشکل در دین اسلام منتفی است؛ چون براساس آیۀ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا﴾[۴۶]، اسلام محدود به زمان خاصی نیست[۴۷].
منابع
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
- مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی
- اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت
- سبحانی، جعفر، منشور جاوید
- مصباح یزدی، محمد تقی، نبوت پیامبر خاتم امامت و ولایت
- جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن
- خرازی، محسن، بدایة المعارف الالهیة
- قدردان قراملکی، محمد حسن، کارکرد دین در جامعه و اسلام
جستارهای وابسته
- اتصال نبوتها
- اثبات نبوت
- اجتبای نبوت
- احادیث نبوت
- احکام نبوت
- ادعای نبوت
- امامت
- انقطاع نبوت
- اهداف نبوت
- آیات نبوت
- بقای نبوت
- پیامبر (نبی)
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- تکثر نبوت
- حقیقت نبوت
- ختم نبوت
- خصایص نبوت
- درجه نبوت
- رسالت
- شأن پیامبر
- شؤون نبوت
- ضرورت نبوت
- ضروریات نبوت
- فعل پیامبر
- بعثت
- فلسفه بعثت
- وجوب بعثت
- قدم نبوت
- کارکردهای نبوت
- کثرت پیامبر
- کمال نبوت
- مدعی نبوت
- معجزه
- مقام نبوت
- مقامهای پیامبر
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- نبوت تبلیغی
- نبوت تشريعى
- نبوت خاصه
- نبوت زن
- نبوت عامه
- نبوت مشترکه
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوغ عقلی
- وحی
- ولایت
- ويژگی پیامبر
الفاظ مترادف
منبعشناسی جامع نبوت
پانویس
- ↑ معانی القرآن (للفراء)؛ ابن منظور، لسان العرب؛ کسایی، معانی القرآن، جوهری، صحاح اللغه.
- ↑ ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۵۶؛ جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، ص ۴۴؛ سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج ۳، ص ۸۷؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۷ ـ ۲۸.
- ↑ . سورۀ مریم، آیۀ 51،
- ↑ . سورۀ حج، آیۀ 52.
- ↑ . «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَهُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَهٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً قُلْتُ مَنْ کَانَ أَوَّلَ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ آدَمُ قُلْتُ وَ کَانَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ مُرْسَلًا قَالَ نَعَمْ خَلَقَهُ اللَّهُ بِیَدِهِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ أَرْبَعَهٌ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ سُرْیَانِیُّونَ آدَمُ وَ شَیْثٌ وَ أُخْنُوخُ وَ هُوَ إِدْرِیسُ وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ خَطَّ بِالْقَلَمِ وَ نُوحٌ وَ أَرْبَعَهٌ مِنَ الْعَرَبِ هُودٌ وَ صَالِحٌ وَ شُعَیْبٌ وَ نَبِیُّکَ مُحَمَّدٌ ص وَ أَوَّلُ نَبِیٍّ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مُوسَى وَ آخِرُهُمْ عِیسَى وَ سِتُّمِائَهِ نَبِیٍّ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ کِتَابٍ قَالَ مِائَهَ کِتَابٍ وَ أَرْبَعَهَ کُتُبٍ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى شَیْثٍ ع خَمْسِینَ صَحِیفَهً وَ عَلَى إِدْرِیسَ ثَلَاثِینَ صَحِیفَهً وَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ عِشْرِینَ صَحِیفَهً وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ الْخَبَرَ»؛ بحارالانوار، ج 11، باب 1، ص 32.
- ↑ . ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص 31.
- ↑ «بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه 164.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه 36.
- ↑ «لیعقل العباد من ربهم ما جهلوه، فیعرفوه بربوبیته بعد ما انکروا و یوحده بالالوهیه بعد ما عندوا»؛ بحارالانوار، ج۴ ص ۲۸۷.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶.
- ↑ «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد» سوره نساء، آیه 165.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۵۴.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰؛ مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.
- ↑ فوجب أن یبعث الله تعالی فی الناس رحمة لهم ولطفاً بهم ﴿ْرَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ و ینذرهم عمّا فیه فسادهم و یبشّرهم بما فیه صلاحهم وسعادتهم؛ خرازی، محسن، بدایة المعارف الالهیة، ج۱، ص ۲۲۸.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، ص ۲۰ ـ ۲۲.
- ↑ «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ اَلْکُلَیْنِیُّ مُصَنِّفُ هَذَا اَلْکِتَابِ رَحِمَهُ اَللَّهُ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عُمَرَ اَلْفُقَیْمِیِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: أَنَّهُ قَالَ لِلزِّنْدِیقِ اَلَّذِی سَأَلَهُ مِنْ أَیْنَ أَثْبَتَّ اَلْأَنْبِیَاءَ وَ اَلرُّسُلَ قَالَ إِنَّا لَمَّا أَثْبَتْنَا أَنَّ لَنَا خَالِقاً صَانِعاً مُتَعَالِیاً عَنَّا وَ عَنْ جَمِیعِ مَا خَلَقَ وَ کَانَ ذَلِکَ اَلصَّانِعُ حَکِیماً مُتَعَالِیاً لَمْ یَجُزْ أَنْ یُشَاهِدَهُ خَلْقُهُ وَ لاَ یُلاَمِسُوهُ فَیُبَاشِرَهُمْ وَ یُبَاشِرُوهُ وَ یُحَاجَّهُمْ وَ یُحَاجُّوهُ ثَبَتَ أَنَّ لَهُ سُفَرَاءَ فِی خَلْقِهِ یُعَبِّرُونَ عَنْهُ إِلَی خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ وَ یَدُلُّونَهُمْ عَلَی مَصَالِحِهِمْ وَ مَنَافِعِهِمْ وَ مَا بِهِ بَقَاؤُهُمْ وَ فِی تَرْکِهِ فَنَاؤُهُمْ فَثَبَتَ اَلْآمِرُونَ وَ اَلنَّاهُونَ عَنِ اَلْحَکِیمِ اَلْعَلِیمِ فِی خَلْقِهِ وَ اَلْمُعَبِّرُونَ عَنْهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ هُمُ اَلْأَنْبِیَاءُ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ وَ صَفْوَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ حُکَمَاءَ مُؤَدَّبِینَ بِالْحِکْمَةِ مَبْعُوثِینَ بِهَا غَیْرَ مُشَارِکِینَ لِلنَّاسِ عَلَی مُشَارَکَتِهِمْ لَهُمْ فِی اَلْخَلْقِ وَ اَلتَّرْکِیبِ فِی شَیْءٍ مِنْ أَحْوَالِهِمْ مُؤَیَّدِینَ مِنْ عِنْدِ اَلْحَکِیمِ اَلْعَلِیمِ بِالْحِکْمَةِ ثُمَّ ثَبَتَ ذَلِکَ فِی کُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ مِمَّا أَتَتْ بِهِ اَلرُّسُلُ وَ اَلْأَنْبِیَاءُ مِنَ اَلدَّلاَئِلِ وَ اَلْبَرَاهِینِ لِکَیْلاَ تَخْلُوَ أَرْضُ اَللَّهِ مِنْ حُجَّةٍ یَکُونُ مَعَهُ عِلْمٌ یَدُلُّ عَلَی صِدْقِ مَقَالَتِهِ وَ جَوَازِ عَدَالَتِهِ»؛ کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، کتاب الحجّة، ج ۱، ص ۲۳۶.
- ↑ ر.ک: نراقی، مهدی، انیس الموحدین، ص ۹۲.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست میشمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهانها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۱۰۳ ـ ۱۰۹.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۳۳.
- ↑ . پیش از عالم ناسوت جهان دیگری توسط خداوند به وجود آمدهاست؛ که فلاسفه از آن به عالم مثال یا صورت تعبیر نمودهاند. عالم ملکوت همان عالم مثال است که مرتبه ظهور حقایق مجرد و لطیف با آثار و عوارض مادی نظیر شکل و مقدار است. برخی از آن به عالم ذر و گروهی آن را همان عالم برزخ مینامند در حالی که این دو عالم از امور مادیند و عالم ملکوت مجردست.
- ↑ . عالَم جَبَروت به عالم عقل بدون تصور اجسام و خصوصیات آن گفته میشود. برخی این عالَم را مکانی برای ذات و صفات خداوند دانستهاند. عالم جبروت بهعنوان یکی از عوالم خلق شده، پایینتر از عالم لاهوت و بالاتر از عالم ملکوت و ناسوت قرار دارد.
- ↑ . عالم لاهوت عالم خداوندی است که برهمه عوالم وجود مستولی است.
- ↑ . سورۀ یونس، آیۀ 2.
- ↑ . سورۀ نساء، آیۀ 59.
- ↑ . سورۀ حدید، آیۀ 26.
- ↑ . سورۀ بقره، آیۀ 253.
- ↑ . سورۀ تکویر، آیات، 19 ـ 20.
- ↑ . سورۀ صافات، آیۀ 147.
- ↑ . سورۀ بقره، آیۀ 124؛ کلینی، محمدبن یعقوب، کافي، ج 1، ص 174.
- ↑ . ر.ک: زاهدی، زین الدین جعفر، مقالۀ نبوت و امامت، ص 86 ـ 89.
- ↑ . کلینی، محمدبن یعقوب، کافي، ج 1، ص 176.
- ↑ . ر.ک: زاهدی، زین الدین جعفر، مقالۀ نبوت و امامت، ص 86 ـ 89.
- ↑ «و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سورۀ بقره،آیات ۱۲۹، ۱۵۱؛ سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۶۴؛ سورۀ جمعه، آیۀ ۲.
- ↑ «و به راستى ما، در ميان هر امّتى پيامبرى برانگيختيم (تا بگويد) كه خداوند را بپرستيد و از طاغوت دورى گزينيد»؛ سورۀ نحل، آیۀ ۳۶.
- ↑ «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمىكنيد و (نيز) در راه (رهايى) مستضعفان از مردان و زنان و كودكانى كه مىگويند: پروردگارا! ما را از اين شهر كه مردمش ستمگرند رهايى بخش»؛ سورۀ نساء؛ آیۀ ٧٥.
- ↑ «بگو: پروردگارم به دادگرى فرمان داده است»؛ سورۀ اعراف، آیۀ ۲۹.
- ↑ «طلب العلم فریضة علی کل مسلم»؛ آداب المتعلمین، ص ۱۱۱؛ کتاب الوافی، ج ۱، ص ۱۲۶؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۰۱.
- ↑ ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، کارکرد دین در جامعه و انسان، سایت پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه 40.
- ↑ «اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه 33.
- ↑ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۵۲ ـ ۵۶.
- ↑ ر.ک: محمد اقبال لاهوری، احیای فکر دینی در اسلام، ترجمة احمد آرام، ص۱۴۵ـ۱۴۷؛ نقد نظرات اقبال: ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، راهنماشناسی، ص۳۸۱ـ۳۸۳؛ مطهری، مرتضی، مجموعهآثار، ج۲، وحی و نبوت، ص۱۸۶ـ۱۹۴.
- ↑ «بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه 9.
- ↑ «(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه 44.
- ↑ «بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیمدهنده باشد» سوره فرقان، آیه 1.
- ↑ ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، اصول عقاید؛ راهنماشناسی، ص۲۸۳ـ۲۸۶.
- مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات
- مقالههای بینیاز از عکس
- مقالههای بدون رعایت شیوهنامه ارجاع
- مقالههای بدون کپیکاری
- مقالههای با استناد ناقص
- مقالههای ارزیابی اولیه شده
- مقالههای تازه
- مقالههای نوشته شده توسط کاربر پورانزاب
- مقالههای در انتظار اصلاح
- مقالههای رسا
- مقالههای غیرجامع
- مقالههای خلاصهسازی شده
- اصطلاحات کلامی
- اصول دین اسلام
- رده:باورهای مشترک ادیان آسمانی