جز
جایگزینی متن - 'تمام' به 'تمام'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{خرد}} +)) |
جز (جایگزینی متن - 'تمام' به 'تمام') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*با تتبّع در [[آیات]] و [[سنّت]] و [[سیره نبوی]]، چهار [[شأن]] برای [[حضرت ختمی مرتبت]]{{صل}}، [[استنباط]] میشود که سه [[شأن]] مربوط به صلاحیت [[علمی]] یا [[اجتماعی]] ایشان و [[شأن]] چهارم نوعی [[اقتدار]] و [[تسلط فوق العاده تکوینی]] است: | *با تتبّع در [[آیات]] و [[سنّت]] و [[سیره نبوی]]، چهار [[شأن]] برای [[حضرت ختمی مرتبت]]{{صل}}، [[استنباط]] میشود که سه [[شأن]] مربوط به صلاحیت [[علمی]] یا [[اجتماعی]] ایشان و [[شأن]] چهارم نوعی [[اقتدار]] و [[تسلط فوق العاده تکوینی]] است: | ||
#ایشان [[مقام امامت]] داشت؛ یعنی [[پیشوا]] و [[مرجع]] [[دینی]] [[مسلمانان]] و [[گفتار]] و کردارشان برای همگان [[حجت]] بود. [[علامه طباطبائی]] با استناد به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref> [[مقام امامت]] را در همه جوانب برای [[حضرت]] [[اثبات]] نموده و میفرماید: "امر در این جمله با صرف نظر از سیاقی که دارد، | #ایشان [[مقام امامت]] داشت؛ یعنی [[پیشوا]] و [[مرجع]] [[دینی]] [[مسلمانان]] و [[گفتار]] و کردارشان برای همگان [[حجت]] بود. [[علامه طباطبائی]] با استناد به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref> [[مقام امامت]] را در همه جوانب برای [[حضرت]] [[اثبات]] نموده و میفرماید: "امر در این جمله با صرف نظر از سیاقی که دارد، تمام [[اوامر و نواهی]] [[رسول خدا]]{{صل}} را شامل میشود و تنها منحصر به دادن و ندادن سهمی از [[فیء]] آنچه از [[اموال]] [[کفار]]، پس از فرو نشستن [[آتش]] [[جنگ]] بگیرند نیست، بلکه شامل همه [[اوامر]] و نواهیای که صادر میفرماید هست"<ref>محمدحسین طباطبائی، المیزان، ج۱۹، ص۲۰۴.</ref>. | ||
#ایشان دارای [[مقام]] [[قضا]] بود و حکمشان در [[اختلافات]] [[حقوقی]] و مخاصمات داخلی نافذ بود. در [[شرع]] [[مقدس]] [[اسلام]]، [[قضا]] شأنی [[الهی]] است و همانگونه که [[خداوند]] [[عادل]] است، [[قاضی]] نیز کسی است که در مخاصمات و [[اختلافات]] باید به [[عدل]] [[حکم]] کند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۷.</ref>. این مَنصب به [[نصّ]] [[قرآن]]: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[تفویض]] شده است. از نظرگاه [[علامه]] معنای این [[آیه]] عام است، زیرا هم شامل [[احکام]] [[تشریعی]] [[خدا]] و [[رسول]] و هم [[احکام]] [[تکوینی]] [[خدای تعالی]] - هر دو - میشود، بلکه از این هم عمومیتر است و شامل قضای [[رسول خدا]]{{صل}} یعنی [[داوری]] آنجناب و حتی همه روشهایی که آن [[حضرت]] در [[زندگی]] پرخیر و [[برکت]] خویش [[سیره]] قرار داده نیز میشود و [[مسلمانان]] باید [[اعمال]] آن جناب را [[سیره]] خود قرار دهند، هر چند خوشآیندشان نباشد<ref>المیزان، ج۴، ص۴۰۶.</ref>. | #ایشان دارای [[مقام]] [[قضا]] بود و حکمشان در [[اختلافات]] [[حقوقی]] و مخاصمات داخلی نافذ بود. در [[شرع]] [[مقدس]] [[اسلام]]، [[قضا]] شأنی [[الهی]] است و همانگونه که [[خداوند]] [[عادل]] است، [[قاضی]] نیز کسی است که در مخاصمات و [[اختلافات]] باید به [[عدل]] [[حکم]] کند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۷.</ref>. این مَنصب به [[نصّ]] [[قرآن]]: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[تفویض]] شده است. از نظرگاه [[علامه]] معنای این [[آیه]] عام است، زیرا هم شامل [[احکام]] [[تشریعی]] [[خدا]] و [[رسول]] و هم [[احکام]] [[تکوینی]] [[خدای تعالی]] - هر دو - میشود، بلکه از این هم عمومیتر است و شامل قضای [[رسول خدا]]{{صل}} یعنی [[داوری]] آنجناب و حتی همه روشهایی که آن [[حضرت]] در [[زندگی]] پرخیر و [[برکت]] خویش [[سیره]] قرار داده نیز میشود و [[مسلمانان]] باید [[اعمال]] آن جناب را [[سیره]] خود قرار دهند، هر چند خوشآیندشان نباشد<ref>المیزان، ج۴، ص۴۰۶.</ref>. | ||
#ایشان دارای [[ولایت سیاسی]] و [[اجتماعی]] بود؛ یعنی علاوه بر اینکه [[مبیّن]] و [[مبلّغ احکام]] و [[قاضی]] [[مسلمین]] بود، [[رئیس]] و مدیر [[اجتماع]] آنان بوده و از جانب [[خداوند]]، [[ولیّ امر مسلمین]] و اختیاردار [[اجتماع]] [[مسلمین]] بود<ref>مرتضی مطهری، ولاءها و ولایتها، ص۷۰.</ref>. لذا با چنین مقامی که [[خداوند]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واگذار کرده است<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۹.</ref> اگر ایشان فرمانی بدهد، غیر از فرمانی است که در آن [[وحی]] [[خدا]] را [[ابلاغ]] میکند و بر همه [[واجب]] است [[پیروی]] کنند. [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> ناظر به این قسمت است. [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} رسماً بر [[مردم]] [[حکومت]] و [[سیاست]] [[اجتماع]] [[مسلمین]] را [[رهبری]] مینمود؛ به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> از [[مردم]] [[مالیات]] میگرفت، و [[شئون]] [[مالی]] و [[اقتصادی]] [[اجتماع]] [[اسلامی]] را [[اداره]] میکرد. | #ایشان دارای [[ولایت سیاسی]] و [[اجتماعی]] بود؛ یعنی علاوه بر اینکه [[مبیّن]] و [[مبلّغ احکام]] و [[قاضی]] [[مسلمین]] بود، [[رئیس]] و مدیر [[اجتماع]] آنان بوده و از جانب [[خداوند]]، [[ولیّ امر مسلمین]] و اختیاردار [[اجتماع]] [[مسلمین]] بود<ref>مرتضی مطهری، ولاءها و ولایتها، ص۷۰.</ref>. لذا با چنین مقامی که [[خداوند]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واگذار کرده است<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۹.</ref> اگر ایشان فرمانی بدهد، غیر از فرمانی است که در آن [[وحی]] [[خدا]] را [[ابلاغ]] میکند و بر همه [[واجب]] است [[پیروی]] کنند. [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> ناظر به این قسمت است. [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} رسماً بر [[مردم]] [[حکومت]] و [[سیاست]] [[اجتماع]] [[مسلمین]] را [[رهبری]] مینمود؛ به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> از [[مردم]] [[مالیات]] میگرفت، و [[شئون]] [[مالی]] و [[اقتصادی]] [[اجتماع]] [[اسلامی]] را [[اداره]] میکرد. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
#[[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[دلالت]] دارد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در اواخر [[عمر]] و بعد از سالها [[نبوت]]، به [[مقام امامت]] نائل آمد، پس رسیدن به [[مقام امامت]] یک سری شرایط [[باطنی]] و معنویای را میطلبد که در [[مقام نبوت]] [[ضرورت]] نیست<ref>محمد محمدیری شهری، رهبری در اسلام، ص۶۶.</ref>. | #[[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[دلالت]] دارد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در اواخر [[عمر]] و بعد از سالها [[نبوت]]، به [[مقام امامت]] نائل آمد، پس رسیدن به [[مقام امامت]] یک سری شرایط [[باطنی]] و معنویای را میطلبد که در [[مقام نبوت]] [[ضرورت]] نیست<ref>محمد محمدیری شهری، رهبری در اسلام، ص۶۶.</ref>. | ||
#اگر به دلیلهای [[نبیّ]] و [[رسول]] خوانده شدنِ ایشان توجه کنیم، پی میبریم که [[رسالت]] و [[نبوت]]، در مقامِ قول و [[گفتار]]، محقق است اما [[مقام امامت]]، فقط نشان دادن راه (ارائه الطّریق) نیست، بلکه رساندن به مقصد ([[ایصال الی المطلوب]]) است و در واقع، [[وظیفه]] [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[مردم]] بر عهده [[امام]] نهاده شده است، به همین [[دلیل]] [[امام]]، [[قطب]] عالَمِ امکان است [[جهان]] هیچگاه از وجودِ مقدسِ [[امام]]، خالی نیست<ref>برای اطلاع بیشتر، ر.ک: محمدحسین طباطبائی، شیعه در اسلام، ص۱۲۱.</ref>. | #اگر به دلیلهای [[نبیّ]] و [[رسول]] خوانده شدنِ ایشان توجه کنیم، پی میبریم که [[رسالت]] و [[نبوت]]، در مقامِ قول و [[گفتار]]، محقق است اما [[مقام امامت]]، فقط نشان دادن راه (ارائه الطّریق) نیست، بلکه رساندن به مقصد ([[ایصال الی المطلوب]]) است و در واقع، [[وظیفه]] [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[مردم]] بر عهده [[امام]] نهاده شده است، به همین [[دلیل]] [[امام]]، [[قطب]] عالَمِ امکان است [[جهان]] هیچگاه از وجودِ مقدسِ [[امام]]، خالی نیست<ref>برای اطلاع بیشتر، ر.ک: محمدحسین طباطبائی، شیعه در اسلام، ص۱۲۱.</ref>. | ||
*[[مقام]] و [[منصب]] چهارم که در واقع [[برترین]] و عالیترین مرتبه وجودی [[حضرت]] محسوب میشود، همان [[مقام]] "[[ولایت]]" است که به [[حکم]] [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، [[پیامبر]] مکرّم [[اسلام]]{{صل}} نسبت به [[مؤمنان]] اَولی به [[تصرف]] (صاحب اختیارتر از خودشان) است؛ همانطور که [[پدران]] در امور مربوط به [[فرزندان]] خود - در صورت صغیر یا [[نادان]] و [[نابینا]] بودنشان - دارای [[ولایت]] و [[اولویت]] ([[برتری]]) هستند، [[پیغمبر]] گرامی [[اسلام]]{{صل}} نیز بر [[اهل]] [[ایمان]] [[ولایت]] و [[اولویت]] [[تصرف]] دارد و به منزله پدرشان است و [[صلاح]] [[امور دنیا]] و [[دین]] آنان در قبضه [[اقتدار]] و [[اختیار]] اوست. به مقتضای همین [[منصب]]، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من و [[علی]] دو [[پدر]] این [[امت]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ}}. تفسیر صافی، ج۴، ص۱۶؛ به نقل از: علل الشّرائع صدوق.</ref>. بیان این [[کلام]] به سبب همان اولویتی است که [[خداوند متعال]] برای آن بزرگوار قرار داده و ایشان را ولی و صاحب [[اختیار]] | *[[مقام]] و [[منصب]] چهارم که در واقع [[برترین]] و عالیترین مرتبه وجودی [[حضرت]] محسوب میشود، همان [[مقام]] "[[ولایت]]" است که به [[حکم]] [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، [[پیامبر]] مکرّم [[اسلام]]{{صل}} نسبت به [[مؤمنان]] اَولی به [[تصرف]] (صاحب اختیارتر از خودشان) است؛ همانطور که [[پدران]] در امور مربوط به [[فرزندان]] خود - در صورت صغیر یا [[نادان]] و [[نابینا]] بودنشان - دارای [[ولایت]] و [[اولویت]] ([[برتری]]) هستند، [[پیغمبر]] گرامی [[اسلام]]{{صل}} نیز بر [[اهل]] [[ایمان]] [[ولایت]] و [[اولویت]] [[تصرف]] دارد و به منزله پدرشان است و [[صلاح]] [[امور دنیا]] و [[دین]] آنان در قبضه [[اقتدار]] و [[اختیار]] اوست. به مقتضای همین [[منصب]]، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من و [[علی]] دو [[پدر]] این [[امت]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ}}. تفسیر صافی، ج۴، ص۱۶؛ به نقل از: علل الشّرائع صدوق.</ref>. بیان این [[کلام]] به سبب همان اولویتی است که [[خداوند متعال]] برای آن بزرگوار قرار داده و ایشان را ولی و صاحب [[اختیار]] تمام [[امت]] نموده؛ به طوری که [[حکم]] آن بزرگوار برای [[مردم]]، از خواست خودشان نافذتر است<ref>برای آگاهی بیشتر، ر.ک: سیدحسین میرجهانی اصفهانی، امامت و ولایت [[خاتمالانبیاء]]، ماهنامه موعود، ۱۵ اسفند ۱۳۸۵، شماره ۶۶.</ref>. | ||
*از آنجایی که بیشترِ خطابهای قرآنیِ متعلق به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با دو لفظ "نبی" و "رسول" است، میتوان به لازم و ملزوم بودنِ دو مقامِ [[رسالت]] و [[نبوت]] با [[امامت]] و [[ولایت]]، پی برد. به عبارت دقیقتر، وقتی [[خدای متعال]] آن [[حضرت]] را به [[مقام رسالت]] و [[نبوت]] [[مبعوث]] فرمود، [[رسالت]] و [[نبوت]] با [[امامت]] و [[ولایت]] توأم بود و این دو [[مقام]] ظاهری هیچگاه خالی از آن دو [[مقام]] [[باطنی]] نبوده است. از طرفی، چون [[مقام نبوت]] و [[رسالت]]، مخصوص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است، لذا [[قرآن کریم]]، ایشان را فقط با این دو لفظ خطاب کردهاند، برخلاف [[امامت]] و [[ولایت]] که از مراتب اختصاصی آن [[حضرت]] نیست، بلکه پس از [[رحلت]] ایشان، این دو [[مرتبت]] به [[جانشینان]] برحق و اوصیای آن [[حضرت]]، یکی پس از دیگری انتقال یافته است <ref>برای اطلاع بیشتر از رابطه نبوت و ولایت، ر.ک: محمدحسین طباطبائی، ظهور شیعه به ضمیمه مصاحبه پرفسور هانری کربن، ص۱۳۴ به بعد.</ref><ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۲۱-۲۶.</ref>. | *از آنجایی که بیشترِ خطابهای قرآنیِ متعلق به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با دو لفظ "نبی" و "رسول" است، میتوان به لازم و ملزوم بودنِ دو مقامِ [[رسالت]] و [[نبوت]] با [[امامت]] و [[ولایت]]، پی برد. به عبارت دقیقتر، وقتی [[خدای متعال]] آن [[حضرت]] را به [[مقام رسالت]] و [[نبوت]] [[مبعوث]] فرمود، [[رسالت]] و [[نبوت]] با [[امامت]] و [[ولایت]] توأم بود و این دو [[مقام]] ظاهری هیچگاه خالی از آن دو [[مقام]] [[باطنی]] نبوده است. از طرفی، چون [[مقام نبوت]] و [[رسالت]]، مخصوص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است، لذا [[قرآن کریم]]، ایشان را فقط با این دو لفظ خطاب کردهاند، برخلاف [[امامت]] و [[ولایت]] که از مراتب اختصاصی آن [[حضرت]] نیست، بلکه پس از [[رحلت]] ایشان، این دو [[مرتبت]] به [[جانشینان]] برحق و اوصیای آن [[حضرت]]، یکی پس از دیگری انتقال یافته است <ref>برای اطلاع بیشتر از رابطه نبوت و ولایت، ر.ک: محمدحسین طباطبائی، ظهور شیعه به ضمیمه مصاحبه پرفسور هانری کربن، ص۱۳۴ به بعد.</ref><ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۲۱-۲۶.</ref>. | ||