استضعاف: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[استضعاف در قرآن]] | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[استضعاف در قرآن]] - [[استضعاف در حدیث]] - [[استضعاف در نهج البلاغه]]| [[استضعاف در معارف مهدویت]]| [[استضعاف در فقه سیاسی]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''استضعاف''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''استضعاف''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> |
نسخهٔ ۲۹ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۹
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل استضعاف قابل دسترسی خواهند بود.
چیستی استضعاف
- استضعاف به معنای "ضعیف شمردن" و "به ضعف کشاندن" است[۱] و مستضعف کسی است که ضعیف و حقیر شمرده شده یا در شناخت حق یا عمل به آن ناتوان شده است[۲]. لذا در فرهنگ دینی، مستضعف دو گروه هستند:
- مستضعف فکری و عقیدتی: افرادی که از نظر فکری، بدنی یا اقتصادی آنچنان ضعیف باشند که قادر به شناسایی حق از باطل نشوند.
- مستضعف عملی و سیاسی: افراد ستمدیده و محرومی که خفقان محیط، اجازۀ عمل و اقدام را از آنان سلب کرده است[۳].
- در بسیاری از آیات، واژه استضعاف در برابر "استکبار" آمده است. لذا جوامع انسانی به دو طبقه "مستضعَف" و "مستکبِر" تقسیم میشوند[۴].
استضعاف در قرآن
- واژه استضعاف در قرآن نیامده است؛ اما مشتقات آن در قالب واژههای ذیل به کار رفته است:
- "اسْتُضْعِفُوا": ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۵]؛
- "اسْتَضْعَفُونِي": ﴿قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي﴾[۶]؛
- "يُسْتَضْعَفُونَ": ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا﴾[۷]؛
- "يَسْتَضْعِفُ": ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ﴾[۸]؛
- "مُسْتَضْعَفِينَ": ﴿قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ﴾[۹]؛
- "مُسْتَضْعَفُونَ": ﴿وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ﴾[۱۰].[۱۱]
شرایط تحقق استضعاف
- شرایط تحقق استضعاف در شناخت دین و عمل به آن است، استضعاف در شناخت دین از ناتوانی در ادراک یا دسترسی نداشتن به عالمان یا متون دینی به وجود میآید[۱۲]، امّا استضعاف در عمل به وظایف دینی، به سبب ناتوانی انسان در عمل به فرایض دینی واقع میشود و مستضعف هیچ نقشی در استضعاف خود ندارد، بلکه این عوامل ناخواستۀ درونی و بیرونی او را از راهیابی به زندگی کاملاً مؤمنانه ناتوان ساخته است[۱۳].
عوامل اجتماعی استضعاف
- برخی از عوامل اجتماعی نیز در ایجاد استضعاف نقش دارند که برخی از آنها عبارتاند از:
- خالی شدن مناسبات اجتماعی از عدالت: ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ﴾[۱۴]؛
- برتریطلبی در رابطه حاکمان یا مردم: ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ...﴾[۱۵]؛
- به ضعف کشاندن حاکمان برحقّ و نافرمانی از آنان: ﴿إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي﴾[۱۶]؛
- فسادگرایی و محرومیت افراد زیر سلطه از حقوق انسانی: ﴿يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱۷]. بر اساس این آیه، انباشت ثروت و اشرافیت در بخشی از جامعه به همراه کمی نفرات و تفرقه در طبقات دیگر اجتماع، زمینۀ زبونی و استضعاف فرودستان را به وسیله مستکبران فراهم میآورد[۱۸].
وظیفه مستضعفین
- قرآن به مستضعفین توصیه میکند صابرانه در راه حق بایستند و تسلیم تبلیغات مستکبران نگردند و اگر مستکبران امکان زندگی مؤمنانه را از آنان گرفتند در صورت توانایی، مهاجرت کنند و همۀ مسلمانان نیز وظیفه دارند در راه نجات مستضعفان تلاش کنند: ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ﴾[۱۹].[۲۰]
استضعاف در معارف مهدویت
- در برخی روایات[۲۱]، از ائمۀ اطهار (ع) با عنوان مستضعفین یاد شده که ظالمان حق آنان را غصب کرده اندف اما ارادۀ خداوند بر امامت و وارث شدن مستضعفان در زمین است: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۲۲] که روشن ترین نمونه برای تحقق این وعدۀ الهی، ظهور امام زمان(ع) و حکومت حق و عدالت در تمام کرۀ زمین است که در تفسیر این آیه به آن اشاره شده است. امام علی(ع) در این باره فرمودند: «این گروه، آل محمد هستند خداوند سبحانه و تعالی مهدی آنان را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد میشود، برمیانگیزد و به آنها عزّت میدهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار میکند»[۲۳]. امام صادق و امام باقر(ع) نیز تحقق وعده الهی را به زمان ظهور حضرت مهدی(ع) تعبیر کردهاند[۲۴].[۲۵]
جستارهای وابسته
پرسش مستقیم
- آیات دال بر ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- آیه وعد چگونه بر ظهور موعود جهانی دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه ارسال رسول چگونه بر ظهور امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه وراثت چگونه بر ظهور امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه استضعاف چگونه بر ظهور امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه ارتداد چگونه بر ظهور امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه قتال چگونه بر ظهور امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیا در قرآن کریم نامی از امام مهدی برده شده است؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ص۵۰۷؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۹؛ التحقیق، ج۷، ص۳۱، «ضعف».
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۰۹؛ غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۹۷؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۸۱.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۷؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۰۹؛
- ↑ ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «(برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.
- ↑ «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده میشدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
- ↑ «بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.
- ↑ «میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم.» سوره نساء، آیه ۹۷.
- ↑ «و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید ناتوان به شمار آمده» سوره انفال، آیه ۲۶.
- ↑ ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ بحارالانوار، ج۶۹، ص۹۵-۱۰۳؛ نورالثقلین، ج۱، ص۵۳۶-۵۳۹؛ کنزالدقائق، ج۳، ص۵۱۳-۵۱۹؛ المیزان، ج۵، ص۵۱.
- ↑ ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید» سوره قصص، آیه ۴.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمدهاند ...» سوره اعراف، آیه ۷۵.
- ↑ «این قوم مرا ناتوان شمردند» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.
- ↑ «بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد» سوره قصص، آیه ۴.
- ↑ ر.ک: غفاری ساروی، حسین و قدمی، غلام رضا، استضعاف، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۱؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۰۹.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۵؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۶۷-۱۶۸.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُ عَدُوَّهُمْ»، کتاب الغیبة، ص ۱۸۴؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۱؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۰۹.