بنیسهم: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
جز (جایگزینی متن - ']] |' به ' - [[') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بنیسهم در قرآن]] | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بنیسهم در قرآن]] - [[بنیسهم در تاریخ اسلامی]] </div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
نسخهٔ ۳ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۰
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
بنی سهم جزء ده تیره مشهور قریش بودند و در اداره امور مکه نقش داشتند. بنابر گزارشهای تاریخی آنها در ایجاد دو پیمان، حلف الاحلاف و حلف الفضول نقش داشتهاند.
بعد از دعوت عمومی پیامبر اسلام(ص) برخی از بنی سهم به آن حضرت ایمان آوردند، اما بیشتر آنها مخالفت کرده و مسلمانان را مورد استهزاء و اذیت قرار میدادند، تا جایی که سوره کوثر بهسبب ابتر خواندن پیامبر توسط یکی از سهمیها نازل شد. همچنین در جنگهای بدر، احد و خندق مشرکان را همراهی کردند.
سهمیان در پی فتح مکه مانند قریش ایمان آوردند و مسلمان شدند و در در غزوههای حنین و طائف پیامبر(ص) را همراهی کردند. آنها بعد از رسول خدا(ص) نیز مسلمانان را در فتوحات کمک، و در عصر خلفا نیز برخی از آنها از کارگزاران خلفا بودند.
از شخصیتهای برجسته بنی سهم در تاریخ میتوان از عبدالله بن حذافه سهمی حامل نامه پیامبر برای خسرو پرویز و عمرو عاص نام برد. برخی از سهمیان نیز در اداره امور حرمین شریفین نقش داشتند مانند محمد بن عبدالله سهمی که قاضی مکه بود.[۱]
بنی سهم در دوره پیامبر
بنی سهم پس از پیامبر
شخصیتهای دوران پیامبر
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مرادینسب، حسین، مقاله «بنی سهم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۳۸۱.