بیعت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
جز (جایگزینی متن - 'پنهانی' به 'پنهانی')
خط ۳۷: خط ۳۷:
===[[بیعت]] با [[علی]]{{ع}}===
===[[بیعت]] با [[علی]]{{ع}}===
*پس از [[قتل عثمان]] [[اجتماع]] عظیمی در [[مسجد پیامبر]]{{صل}} تشکیل شد، [[عمار یاسر]] با [[سخنرانی]] آتشین، [[مردم]] را به [[بیعت]] با [[علی]] فرا خواند. همه [[مردم]]، یک صدا گفتند: ما به [[ولایت]] و [[خلافت]] او [[راضی]] هستیم. آنگاه همه از جا برخاسته و به [[خانه علی]] روانه شدند<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸.</ref>.
*پس از [[قتل عثمان]] [[اجتماع]] عظیمی در [[مسجد پیامبر]]{{صل}} تشکیل شد، [[عمار یاسر]] با [[سخنرانی]] آتشین، [[مردم]] را به [[بیعت]] با [[علی]] فرا خواند. همه [[مردم]]، یک صدا گفتند: ما به [[ولایت]] و [[خلافت]] او [[راضی]] هستیم. آنگاه همه از جا برخاسته و به [[خانه علی]] روانه شدند<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸.</ref>.
*[[امیرمؤمنان]]، ازدحام [[عظیم]] [[مردم]] را چنین توصیف می‌کند: همانند شتران [[تشنه]] که ساربان، بند آنها را گشوده و رهایشان ساخته باشد، بر من [[هجوم]] آوردند و من [[گمان]] کردم که میخواهند مرا بکشند یا برخی از آنان، برخی دیگر را در حضور من بکشند و درخواست [[بیعت]] کردند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۳.</ref>. [[علی]]{{ع}} نخست از [[پذیرش بیعت]] آنان [[امتناع]] ورزید، ولی با [[اصرار]] [[مردم]]، [[بیعت]] آنان را پذیرفت، اما فرمود: باید مراسم [[بیعت]] در [[مسجد]] باشد، زیرا [[بیعت]] با من نمی‌تواند [[پنهانی]] و بدون [[رضایت]] عموم [[مسلمانان]] باشد. آنگاه [[امام]] در پیشاپیش جمعیت به سوی [[مسجد]] حرکت کرد و [[مهاجران]] و [[انصار]]، با او [[بیعت]] کردند. سپس گروه‌های دیگر به آنان پیوستند و جز چند نفر انگشت شمار، چون [[محمد بن مسلمه]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[اسامة بن زید]]، [[سعد ابن ابی وقاص]]، [[کعب بن مالک]] و [[عبدالله بن سلام]]، کسی [[تخلف]] نکرد <ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸-۹؛ تاریخ طبری ج۴، ص۴۲۹-۴۳۰.</ref>.
*[[امیرمؤمنان]]، ازدحام [[عظیم]] [[مردم]] را چنین توصیف می‌کند: همانند شتران [[تشنه]] که ساربان، بند آنها را گشوده و رهایشان ساخته باشد، بر من [[هجوم]] آوردند و من [[گمان]] کردم که میخواهند مرا بکشند یا برخی از آنان، برخی دیگر را در حضور من بکشند و درخواست [[بیعت]] کردند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۳.</ref>. [[علی]]{{ع}} نخست از [[پذیرش بیعت]] آنان [[امتناع]] ورزید، ولی با [[اصرار]] [[مردم]]، [[بیعت]] آنان را پذیرفت، اما فرمود: باید مراسم [[بیعت]] در [[مسجد]] باشد، زیرا [[بیعت]] با من نمی‌تواند پنهانی و بدون [[رضایت]] عموم [[مسلمانان]] باشد. آنگاه [[امام]] در پیشاپیش جمعیت به سوی [[مسجد]] حرکت کرد و [[مهاجران]] و [[انصار]]، با او [[بیعت]] کردند. سپس گروه‌های دیگر به آنان پیوستند و جز چند نفر انگشت شمار، چون [[محمد بن مسلمه]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[اسامة بن زید]]، [[سعد ابن ابی وقاص]]، [[کعب بن مالک]] و [[عبدالله بن سلام]]، کسی [[تخلف]] نکرد <ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸-۹؛ تاریخ طبری ج۴، ص۴۲۹-۴۳۰.</ref>.
===[[بیعت با امام]] [[حسن]]{{ع}}===
===[[بیعت با امام]] [[حسن]]{{ع}}===
*پس از [[شهادت امیرمؤمنان]]{{ع}} [[فرزند]] گرامی او خطبه‌ای خوانده و ضمن آن فرمود: من [[فرزند]] [[بشیر]] و نذیرم و [[فرزند]] کسی هستم که شما را با [[اذن خدا]] به سوی او [[دعوت]] کرد. من [[فرزند]] چراغ روشن هستم و [[فرزند]] کسی که [[خدا]] هرگونه [[پلیدی]] را از آنان دور کرده است. سپس [[عبدالله بن عباس]] برخاست و گفت: ای [[مردم]]! این [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] و [[وصی]] اوست، برخیزید و با او [[بیعت]] کنید. همگان برخاسته و به عنوان [[خلیفه مسلمین]] با او [[بیعت]] کردند<ref>ارشاد مفید، ج۲، ص۷؛ کشف الغمه، ج۱، ص۵۳۲؛ مقاتل الطالبیین، ص۵۱؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۳۰.</ref>، هر چند بسیاری از آنان به [[بیعت]] خود [[وفادار]] نماندند.  
*پس از [[شهادت امیرمؤمنان]]{{ع}} [[فرزند]] گرامی او خطبه‌ای خوانده و ضمن آن فرمود: من [[فرزند]] [[بشیر]] و نذیرم و [[فرزند]] کسی هستم که شما را با [[اذن خدا]] به سوی او [[دعوت]] کرد. من [[فرزند]] چراغ روشن هستم و [[فرزند]] کسی که [[خدا]] هرگونه [[پلیدی]] را از آنان دور کرده است. سپس [[عبدالله بن عباس]] برخاست و گفت: ای [[مردم]]! این [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] و [[وصی]] اوست، برخیزید و با او [[بیعت]] کنید. همگان برخاسته و به عنوان [[خلیفه مسلمین]] با او [[بیعت]] کردند<ref>ارشاد مفید، ج۲، ص۷؛ کشف الغمه، ج۱، ص۵۳۲؛ مقاتل الطالبیین، ص۵۱؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۳۰.</ref>، هر چند بسیاری از آنان به [[بیعت]] خود [[وفادار]] نماندند.  

نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۵۵


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث بیعت است. "بیعت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بیعت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

بیعت‌های رسول خدا(ص)

  • در طول ۲۳ سال رسالت پیامبر(ص)، بیعت‌های متعددی با ایشان صورت گرفت:
  1. بیعت اسلام: برخی نخستین بیعت پیامبر(ص) را "بیعت عشیره"، در سال سوم بعثت دانسته‌اند که در آن امام علی(ع) دعوت پیامبر اسلام(ص) را پذیرفته و با ایشان بیعت کرد [۱۵]؛ اما طبق برخی روایات اولین بیعت بعد از بعثت پیامبر اسلام(ص)بیعت امام علی(ع) و حضرت خدیجه(س) با پیامبر(ص) به عنوان اولین مرد و زن مسلمان بوده است که بعد از شهادت به خداوند و رسالت پیامبر(ص) و التزام به احکام اسلامی، به نشان بیعت دست خویش را در دست پیامبر(ص) گذاشتند[۱۶].
  2. بیعت نخست عقبه: ملاقات شش نفر از خزرجیان با پیامبر(ص) در موسم حج، و شنیدن آیاتی از قرآن کریم منجر به اسلام آوردن ایشان شد. آنها به مدینه بازگشته، و در موسم حج سال بعد، نمایندگانی در قالب ۱۲ تن اعزام کردند که در تاریکی شب در عقبه منی با رسول خدا(ص)بیعت کردند. مضمون بیعت آنان: پرهیز از شرک، دزدی، نکشتن فرزندان، پرهیز از تهمت به یکدیگر و ترک کار زشت بود[۱۷]. به این پیمان بیعة النسوان می‌گویند، چون پیامبر(ص) در فتح مکه، از زنان این چنین بیعت گرفت[۱۸].
  3. بیعت دوم عقبه: بازگشت این ۱۲ تن، شور و هیجانی در مسلمانان مدینه پدید آورد و سال بعد نیز ۷۳ تن که دو نفر از آنان زن بودند، در موسم حج شرکت کرده، و در همان محل بیعت پیشین (عقبه منی) با پیامبر گرامی(ص) بیعت کردند، آن حضرت، آیاتی از قرآن را برای آنان خوانده و فرمود با شما بیعت می‌کنم که از من دفاع کنید، همان‌طور که از فرزندان خود دفاع می‌کنید. مضمون این بیعت، غیر از بیعت نخستین بود، زیرا دفاع از پیامبر را برعهده گرفتند[۱۹].
  4. بیعت رضوان: در سال ششم هجرت، رسول گرامی، برای انجام عمره، عازم مکه شد ولی هنگامی که به حدیبیه رسید با ممانعت قریش و محاصره اطراف، روبه‌رو شد. برای شکستن محاصره، مذاکراتی میان نمایندگان قریش و رسول گرامی(ص) انجام شد، آن‌گاه که نماینده پیامبر(ص) به سوی مکیان رفته بود، کمی تأخیر کرد، مسلمانان، به جوش و خروش افتاده و آماده نبرد شدند. پیامبر(ص) برای تحکیم اراده و تحریک احساسات آنان تصمیم گرفت که پیمان خود را با مسلمانان تجدید کند. از این‌رو برای تجدید پیمان زیر سایه درختی نشست و تمام یاران او دستشان را به عنوان بیعت و پیمان وفاداری فشرده و سوگند یاد کردند که تا آخرین نفس، از حریم آیین پاک اسلام، دفاع کنند[۲۰]. این رویداد همان پیمان رضوان است که در قرآن چنین وارد شده است: ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا[۲۱].
  5. بیعت با زنان در فتح مکه: پیامبر اکرم(ص) هنگام فتح مکه برای اولین بار به طور رسمی، از زنان بیعت گرفت که: برای خدا شریک قرار ندهند، خیانت نکنند، گرد فحشا نگردند، فرزندان خود را نکشند، فرزندانی که مربوط به دیگران است به شوهران خود نسبت ندهند و در کارهای خیر و نیک با پیامبر مخالفت نکنند﴿يَا أَيهَا النبِي إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُن وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِن وَأَرْجُلِهِن وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُن وَاسْتَغْفِرْ لَهُن اللهَ إِن اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۲].
  6. بیعت در غدیر: آخرین بیعتی که در زمان رسول خدا(ص) صورت گرفت، بیعت گرفتن از مردم برای جانشینی امام علی(ع) است که در غدیر خم واقع شد. پس از آنکه پیامبر اکرم(ص)، علی(ع) را به عنوان جانشین خود معرفی کرد، از حاضران خواست تا با علی(ع)بیعت کنند. عده‌ای از مشاهیر صحابه منصوب شدن علی به امامت و جانشینی رسول خدا(ص) را به او تبریک گفتند: چنانچه عمر خطاب گفت: ای فرزند ابی‌طالب (این جانشینی) بر تو مبارک باد (از امروز) مولای من و مولای هر زن و مرد مؤمنی شدی[۲۳][۲۴].

بیعت‌های رسول خدا(ص) به لحاظ محتوا

  • بیعت‌های پیامبر(ص) را به لحاظ محتوایی می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
  1. بیعت فرمان‌برداری: گاهی بیعت به منظور التزام عملی و فرمانبرداری در اصل حاکمیت بوده است؛ همان‌طور که جنادة بن ابی امیه می‌گوید: هنگام عیادت از عبادة بن صامت، به او گفتیم: حدیثی از رسول خدا که خود شنیده باشی برای ما نقل کن؛ او گفت: پیامبر(ص) ما را خواست و با او بیعت کردیم و از چیزهایی که در بیعت از ما خواست این بود که ما در حال خوشی و ناخوشی، در سختی و آسانی و در حال تسلط دیگران بر ما، گوش به فرمان بوده و اطاعت کنیم مگر کفر آشکاری ببینیم که در آن صورت، حجت خدا بر ما تمام باشد[۲۵].
  2. بیعت اخلاقی: گاهی بیعت به منظور رعایت یک سری اصول اخلاقی شکل می‌گیرد، مانند روایت ابوداود در سنن خود که از عوف بن مالک نقل می‌کند: ما هفت، هشت یا نه نفر با پیامبر به تازگی بیعت کرده بودیم، رسول خدا(ص) به ما چنین فرمود: آیا با پیامبر خدا بیعت نمی‌کنید؟ در پاسخ گفتیم: ما با تو بیعت کرده‌ایم. پیامبر جمله پیش را تا سه بار تکرار کرد. ما به ناچار دست‌های خود را دراز کردیم تا با او بیعت کنیم. یکی از ما گفت: ای رسول خدا، ما با تو بیعت کرده‌ایم، اکنون بر سر چه چیز با تو بیعت کنیم؟ فرمود: خدا را بپرستید، و برای او شریک نیندیشید و نمازهای پنج‌گانه را بخوانید و سخنان مرا بشنوید و اطاعت کنید، سپس جمله‌ای را به صورت آهسته فرمود: از مردم چیزی نخواهید. عوف بن مالک میگوید: برخی از این افراد، وقتی تازیانه از دستش میافتاد به خاطر همان بیعت، به کسی نمی‌گفت که آن را به من بده[۲۶][۲۷].

بیعت‌های پس از پیامبر(ص)

بیعت با ابوبکر

بیعت با علی(ع)

بیعت با امام حسن(ع)

بیعت صوری با یزید

بیعت با تطمیع و تهدید

جایگاه بیعت از دیدگاه تشیع

بیعت از دیدگاه اهل تسنن

شرایط تحقق بیعت

تاریخچه بیعت در اسلام

بیعت با امامان شیعه(ع)

ماهیت بیعت

جایگاه بیعت

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. کتاب العین‌، ۲/ ۲۶۵؛ المصباح المنیر، ۱/ ۸۷ و ۸۸.
  2. فرهنگ شیعه، ص۱۶۴.
  3. النهایة، ج۱، ص۱۷۴؛ لسان العرب، ج۸، ص۲۶؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰.
  4. مقدمه ابن خلدون، ص۱۷۴.
  5. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  6. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
  7. مجمع البیان، ج۵ ص۲۷۶؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۴.
  8. طبقات، ج۸، ص۵.
  9. تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۶۲.
  10. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  11. مقدمه ابن خلدون‌، ۲۰۹.
  12. فرهنگ شیعه، ص ۱۶۴.
  13. لسان العرب‌؛ النهایة، ذیل واژه "بیع"؛ الالهیات‌، ۴/ ۶۳، تفسیر نمونه‌، ۱/ ۵۱۷؛ نظام الحکم فی الشریعة، ۱/ ۲۷۳؛ اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ۲۹.
  14. فرهنگ شیعه، ص۱۶۵.
  15. مناقب آل ابی‌طالب، ج۲، ص۲۴.
  16. بحار الانوار، ج۶۵، ص۳۹۴.
  17. تاریخ طبری، ج۲، ص۸۶.
  18. صحیح بخاری، ج۸، ص۱۲۵.
  19. السیرة النبویة، ج۱، ص۴۳۸.
  20. السیرة النبویة، ج۱، ص۳۱۵.
  21. «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.
  22. «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲؛ ر.ک: مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۰۶.
  23. التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۴۰۱: غرائب القرآن، ج۲، ص۶۱۶.
  24. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  25. بخاری، کتاب الفتن، باب سترون ما تنکرونه، ح۷۰۵۶.
  26. سنن ابو داود، کتاب زکاة، باب کراهیة المسألة، ح۱۶۴۲.
  27. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  28. سیره ابن هشام، ج۲، ص۶۵۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۰۲؛ تاریخ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۲۲.
  29. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸.
  30. نهج البلاغه، خطبه ۵۳.
  31. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸-۹؛ تاریخ طبری ج۴، ص۴۲۹-۴۳۰.
  32. ارشاد مفید، ج۲، ص۷؛ کشف الغمه، ج۱، ص۵۳۲؛ مقاتل الطالبیین، ص۵۱؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۳۰.
  33. الامامة والسیاسة، ج۱، ص۱۸۴.
  34. الامامة والسیاسة، ج۱، ص۱۸۴.
  35. سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۲۹-۲۳۰؛ حلیة الأولیاء، ج۲، ص۱۷۱.
  36. تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵۰-۵۶۰.
  37. نظام الحکم، ج۱، ص۲۸۶.
  38. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  39. صحیح بخاری، کتاب ایمان، ص۲۴.
  40. مسند احمد، ج۴، ص۱۵.
  41. مسند احمد، ج۳، ص۲۹۲.
  42. الالهیات، ج۴، ص۶۳.
  43. نهج البلاغه، نامه ۶.
  44. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ابن میثم، ج۴. ص۳۵۳.
  45. صحیح مسلم، کتاب الأماره، ح۴۶۸۶.
  46. بحارالانوار، ج۲، ص۲۶۶.
  47. اصول کافی، ج۱، ص۴۰۵.
  48. نهج البلاغه، خطبه ۳.
  49. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  50. دلائل الصدق‌، ۲/ ۲۵/ ۳۲؛ الالهیات‌، ۴/ ۲۶.
  51. فرهنگ شیعه، ص 167.
  52. سوره مائده/ ۱.
  53. اساس الحکومة الاسلامیة، ۱۶۴؛ حاکمیت در اسلام‌، ۵۸۰؛ الالهیات‌، ۲۶۲؛ تفسیر نمونه‌، ۱/ ۷۳.
  54. فرهنگ شیعه، ص 167.
  55. الالهیات‌، ۴/ ۶۳؛ تفسیر نمونه‌، ۱/ ۵۸۱؛ الشافی فی الامة، ۲/ ۱۵۰؛ دراسات فی ولایة الفقیه‌، ۱/ ۵۲۶؛ ولایة الامر فی عصر الغیبة، ۲۰۰.
  56. نهج البلاغه‌، فیض الاسلام، ۳۱۷، ۴۳۷، ۸۹۳.
  57. فرهنگ شیعه، ص 167.
  58. الأحکام السلطانیة، فراء، ص۲۸؛ الأحکام السلطانیه، ماوردی، ص۶.
  59. المواقف، ص۳۹۹.
  60. شرح المقاصد، ج۵ ص۲۵۲.
  61. الاحکام السلطانیه، ماوردی، ص۲۷.
  62. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  63. تذکره علامه، ج۹، ص۳۹۸.
  64. روضة الطالبین، ج۱۰، ص۴۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۳۹۸.
  65. الاحکام السلطانیة، ماوردی، ص۲۳- ۲۴.
  66. روضة الطالبین، ج۱۰، ص۴۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۹۸.
  67. الاحکام السلطانیة، ص۱۵-۱۶.
  68. المواقف، ص۳۹۹.
  69. تذکره، ج۹، ص۳۲.
  70. سبحانی، جعفر، بیعت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.