ابر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۴: خط ۴۴:
#نقش باد در انتشار و پراکندن ابرها: پهن شدن و انتشار ابرها در [[آسمان]] نیزبه وسیله بادانجام می‌گیرد: "اللّهُ الّذی یُرسِلُ الرّیـحَ... فیَبسُطُه فی‌السّماءِکَیف یَشاءُ" ([[روم]] / ۳۰، ۴۸) و در آیه‌ای دیگر به بادهایی که ابرها را می‌پراکنند، [[سوگند]] یاد کرده است: "والنّـشرت نشرا". (مرسلات / ۷۷، ۳).<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ابر (مقاله)|مقاله "ابر"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
#نقش باد در انتشار و پراکندن ابرها: پهن شدن و انتشار ابرها در [[آسمان]] نیزبه وسیله بادانجام می‌گیرد: "اللّهُ الّذی یُرسِلُ الرّیـحَ... فیَبسُطُه فی‌السّماءِکَیف یَشاءُ" ([[روم]] / ۳۰، ۴۸) و در آیه‌ای دیگر به بادهایی که ابرها را می‌پراکنند، [[سوگند]] یاد کرده است: "والنّـشرت نشرا". (مرسلات / ۷۷، ۳).<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ابر (مقاله)|مقاله "ابر"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
==سوگند [[قرآن]] به ابر==
==سوگند [[قرآن]] به ابر==
[[خداوند]] برای [[اثبات معاد]] و [[صدق]] [[وعده]] خویش به ابر سوگند خورده، می‌گوید: "فَالحـمِلـتِ وِقراً... إنّما تُوعَدونَ لَصادِقٌ = پس [سوگند *] به ابرهای گران‌بار... که آن چه وعده داده شده‌اید، واقعیّت دارد". (ذاریات / ۵۱، ۲ و ۵) در آیه ۳ نازعات / ۷۹ نیز قرآن به "سـبحـت" (شناوران) سوگند یاد کرده که [[مفسّران]] یکی از مصادیق آن را ابرها دانسته‌اند. <ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۸۰.</ref> برخی گفته‌اند: سوگند خداوند به ابر، برای [[عظمت]] و فوایدی است که برای [[انسان‌ها]] دارد. <ref> البصائر، ج ۴۱، ص ۸۸. </ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ابر (مقاله)|مقاله "ابر"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[خداوند]] برای [[اثبات معاد]] و [[صدق]] [[وعده]] خویش به ابر سوگند خورده، می‌گوید: {{متن قرآن|فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا}}<ref>«که (ابرهای) گرانبار را برمی‌دارند،» سوره ذاریات، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ}}<ref>«که بی‌گمان آنچه به شما نوید می‌دهند، راستین است» سوره ذاریات، آیه ۵.</ref> در آیه {{متن قرآن|فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا}}<ref>«و سبک روانه می‌شوند» سوره ذاریات، آیه ۳.</ref> نیز قرآن به "سـبحـت" (شناوران) سوگند یاد کرده که [[مفسّران]] یکی از مصادیق آن را ابرها دانسته‌اند. <ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۸۰.</ref> برخی گفته‌اند: سوگند خداوند به ابر، برای [[عظمت]] و فوایدی است که برای [[انسان‌ها]] دارد<ref> البصائر، ج ۴۱، ص ۸۸. </ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ابر (مقاله)|مقاله "ابر"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۴

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ابر است. "ابر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

ابر در قرآن

قرآن واژه‌های گوناگونی در مورد ابر به کار برده که هر یک به نوعی خاص از ابر یا به یکی از ویژگی‌های آن اشاره دارد.

  1. سحاب: از "سحب" به معنای کشیدن است. به ابر، سحاب گفته‌اند؛ زیرا در آسمان با باد، کشیده می‌شود یا به این جهت که آب را همراه خود می‌کشاند. سحاب، اسم برای مطلق ابر، اعمّ از ابرهای باران‌زا و بی‌باران است. [۱] این واژه نُه بار در این آیات آمده است: إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ[۲]، وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۳]، هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ[۴]، أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ[۵]، وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ[۶]، اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ[۷]، وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ[۸]، وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ[۹].
  2. غمام: از "غم" به معنای پوشاندن چیزی است. وجه نام‌گذاری ابر به غمام این است که نور خورشید، یا صفحه آسمان را می‌پوشاند. [۱۰] به گفته برخی، غمام ابری است که فقط پوشاننده و سایه‌افکن باشد، نه باران‌زا [۱۱] و این معنا از بیش‌تر موارد کاربرد آن در قرآن به‌خوبی بر می‌آید. این واژه، چهار بار در قرآن آمده است: وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۱۲]، هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۱۳]، وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۱۴]، وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنْزِيلًا[۱۵].
  3. عارض: از "عرض"، به معنای آشکار کردن است و از آن جهت به ابر، عارض گفته‌اند که در معرض دید انسان قرار دارد. [۱۶] این واژه دوبار در آیه فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۷] آمده است.
  4. ظلة: از "ظلّ" به معنای سایه و ابر سایه‌افکن آمده [۱۸] و در قرآن، بیش‌تر درباره ابرهای عذاب آور به کار رفته است. این واژه دو بار به صورت مفرد در آیات وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۹]، فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۲۰] و یک‌ بار به صورت جمع در آیه هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۲۱] آمده است.
  5. حاملات: از "حمل" است وابررا حاملات گویند؛ چون آب را با خود حمل می‌کند. [۲۲] این واژه یک‌ بار در آیه فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا[۲۳] ذکر شده است.
  6. معصرات: از "عصر" به معنای فشردن [۲۴] و مقصود، ابرهای باران‌زا است. وجه نام‌گذاری ابرها به معصرات آن است که باد، هنگام نزول باران، آنها را می‌فشرد. [۲۵] به عقیده برخی، مُعصِر از اِعصار به معنای طوفان است و به ابرهایی گفته می‌شود که به همراه طوفان آورده شده [۲۶] و دارای رگباری تند و قطرات بزرگ آبند، و مؤیّد آن، صفت ثَجَّاجًا[۲۷] (فراوان و پی در پی) است که قرآن برای باران‌هایی که از این نوع ابرها فرو می‌ریزد، آورده است. [۲۸] این واژه یک بار در آیه وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا[۲۹] آمده است.
  7. مزن: از "مزن" به معنای درخشندگی و بر ابر نورانی [۳۰] و آب‌دار اطلاق شده است. [۳۱] این واژه یک بار در آیه أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ[۳۲] ذکر شده است.
  8. صیب: از "صَوْب" به معنای فرو ریختن است که افزون بر ابر، بر باران نیز اطلاق شده است. [۳۳] برخی آن را ابر باران‌زا دانسته‌اند. [۳۴] این واژه یک بار در آیه أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ[۳۵] به کار رفته است.
  9. سما: از "سموّ" به معنای رفعت و بلندی است و بر هر چیزی، از جمله ابر که بر انسان سایه افکند، اطلاق می‌شود. [۳۶] برخی اطلاق آن را بر ابر، مجازی و برخی دیگر، حقیقی دانسته‌اند. [۳۷] به گفته برخی، مقصود از "سماء" در جمله وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً [۳۸] که در قرآن چندین بار به کار رفته، همان ابر است. [۳۹].[۴۰]

تسخیر ابر، از آیات الهی

خداوند، آفرینش آسمان و زمین و ابر تسخیر شده در بین زمین و آسمان را برای صاحبان اندیشه، نشانه توحید دانسته است: إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ[۴۱] فخر رازی می‌گوید: معلّق بودن ابر در آسمان با وجود سنگینی و بدون هیچ‌گونه ستون یا آویزه‌ای، پیدا شدن ابر در مواقع لزوم و پراکنده شدن آن هنگام رفع نیاز، راندن ابرها با باد به سوی سرزمین‌های خشک، همه برخلاف طبیعت و نشانه مقهور بودن ابر تحت نیرویی قاهر است. وی هم‌چنین می‌گوید: وجود ابر بر وجود صانع، استحکام ابر بر علم صانع، و پدیداری آن هنگام نیاز، بر اراده صانع، و نظم آن بر وحدانیّت او دلالت می‌کند. [۴۲] به گفته برخی، مسخّر بودن ابر به این است که با وجود سنگینی و لطافت، نه سقوط می‌کند، نه بالا می‌رود و نه از هم می‌پاشد؛ در حالی‌که جسم سنگین باید سقوط کند و جسم لطیف باید بالا رود یا پراکنده شود. [۴۳]

خداوند سبحان، ایجاد ابرهای سنگین هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ[۴۴]، فرستادن باد پیشاپیش ابر وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا[۴۵]، حمل کردن ابر به سوی سرزمین‌های مرده و زنده کردن آنها وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۴۶]، وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ[۴۷]، فرستادن باد برای برانگیختن ابر و گستراندن آن اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ[۴۸]، راندن ابرها، ترکیب و متراکم کردن آنها و نزول باران أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِيهَا مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ[۴۹]، بارور کردن ابرها به وسیله باد وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ[۵۰] و سایه‌بانی ابر بر سر بنی‌اسرائیل وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۵۱]، وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۵۲] را به خود نسبت می‌دهد که صاحبان اندیشه و خرد باید با تفکّر در این امور، به قدرت مطلق خداوند پی برده، نعمت‌های او را شکرگزارند..[۵۳]

مراحل تشکیل ابر و نزول باران

ابر به مرور زمان و طی گذشت مراحل گوناگون پدیدار می‌شود: "هُو الَّذی... یُنشئُالسَّحابَ الثِّقالَ". (رعد / ۱۳، ۱۲) "یُنشِئُ" از ماده "نشأ" و به معنای رشد و پیدایش تدریجی است. [۵۴] مراحل تکوین ابر بدین قرار است:

  1. تبخیر آب: مرحله نخست شکل‌گیری ابرها، تبخیر آب‌های سطحی کره زمین به وسیله خورشید است: "و جَعَلنا سِراجا وهّاجا * و أَنزلنا مِن المُعصِرتِ ماءً ثَجّاجا = و چراغی فروزان گذاشتیم و از ابرها، آبی فراوان فرود آوردیم". (نبأ / ۷۸، ۱۳ و ۱۴) نزول باران در این آیه، به دنبال ذکر خورشیدِ حرارت بخش، به علّیت حرارت خورشید در تبخیر آب‌ها و نزول باران اشاره دارد. [۵۵]
  2. ارسال باد: پس از تبخیر آب، خداوند بادها را برای برانگیختن و تشکیل ابر می‌فرستد: "اللّهُ الَّذی یُرسِلُ الرّیـحَ فتُثیرُ سَحابا". (روم / ۳۰، ۴۸) برانگیختن ابر به وسیله باد، بدین صورت است که ذرّات آب معلّق در هوا را جمع و آن را به صورت ابر ظاهر می‌کند. [۵۶] قرآن در آیات ۴۸ فرقان/ ۲۵ و ۶۳ نمل / ۲۷ نیز به مسأله ارسال باد اشاره کرده است؛ افزون بر این، حمل و بالا بردن ابرها نیز به وسیله باد انجام می‌گیرد: "و هُوَ الَّذی یُرسِلُ الرّیـحَ... حتّی إذا أقَلَّت سَحابا ثِقالاً". (اعراف / ۷، ۵۷) اقلال به معنای برداشتن و بالابردن است [۵۷] که پس از تبخیر آب‌های سطحی کره زمین، بادها مأمور بالابردن ابرها به سوی آسمان هستند. [۵۸] قرآن در آیه‌ای دیگر می‌گوید: خداوند به آن‌چه از آسمان فرود می‌آید و آن‌چه بالا می‌رود، علم دارد: "یَعلَمُ... ما یَنزلُ مِن‌السَّماءِ و ما یَعرُجُ". (سبأ / ۳۴، ۲) یکی از مصادیق آیه پیشین، رفتن ابرها است [۵۹] که به وسیله باد انجام می‌گیرد. [۶۰] قرآن در آیه ۱ ذاریات / ۵۱ به بادهایی که ابرها را برانگیخته، آن را به آسمان بالا می‌برد، سوگند یاد کرده است: "وَالذّ ریـتِ ذَروًا".
  3. پیوند ابرهای پراکنده: پس از بالا رفتن ابر، خداوند آنها را با باد به‌آرامی به‌یک‌دیگر نزدیک ساخته، پیوند می‌دهد: "ألم‌تَرَ أنّ اللّهَ یُزجِی سَحاباً ثمّ یُؤلِّفُ بینَه". (نور / ۲۴، ۴۳) "تألیف" به معنای پیوند دادن پاره‌های پراکنده است که پس از رانده شدن ابرها به سوی یک‌دیگر، فشار باد و برودت هوای جو، باعث پیوند آنها می‌شود. [۶۱]
  4. تراکم ابرها: سپس خداوند ابرها را به وسیله باد بر روی هم متراکم می‌کند: "ثُمَّ یَجعلُه رُکاماً" (نور / ۲۴، ۴۳) چنان‌که در آیه دیگر، به تراکم ابرها به وسیله باد اشاره کرده است: "اللّهُ الَّذی یُرسلُ الرِّیحَ فتُثیرُ سَحاباً... و یَجعَلُه کِسَفاً". (روم / ۳۰، ۴۸) "کِسَفاً" جمع "کِسْفة" به معنای قطعه است و در اینجا اشاره به قطعه‌هایی از ابر است که بر روی یک‌دیگر متراکم می‌شوند. [۶۲]
  5. باروری ابرها: پیش از نزول باران، باد، ابرها را بارور می‌کند: "و أَرسَلنا الرِّیحَ لَوقحَ فأنزَلنا مِن‌السَّماءِ ماءً". (حجر / ۱۵، ۲۲) برخی در تفسیر آیه گفته‌اند: مقصود بارور کردن گل‌ها و درختان است؛ امّا از آنجا که نزول باران، نتیجه تلقیح * ذکر شده، به دست می‌آید که منظور، بارور کردن ابرها است. [۶۳] در چگونگی تلقیح گفته‌اند: تلقیح ابر با ذرّات نمکی که باد از دریاها، صحراها و آتشفشان‌ها بالا برده و بر ابرها می‌پاشد، یا غبارهایی که از آسمان فرو می‌ریزد، صورت می‌گیرد؛[۶۴] هم‌چنین گفته‌اند: در هر سانتی‌متر مکعب باد، پنج هزار ذرّه کوچک غبار، دود و نمک وجود دارد که ذرّات ریز آب را به دور خود جمع کرده، قطرات باران را تشکیل می‌دهند. [۶۵] رأی دیگر این است که تلقیح ابر با برگه‌های متبلور برف که از ارتفاعات بالا بر ابرها پاشیده می‌شود، انجام می‌گیرد [۶۶] و برخی گفته‌اند: این کار، از ترکیب ابرهایی که دارای بار الکتریکی مثبت و منفی هستند [۶۷] یا از ترکیب ذرّات ریز آب که هر یک دارای بار مثبت و منفی‌اند، صورت می‌گیرد. [۶۸]
  6. نزول باران: "... فَتَری الوَدْقَ یَخرُجُ مِنْ خِلـلِه = پس دانه‌های باران را می‌بینی که از لابه‌لای آن بیرون می‌آید". (نور / ۲۴، ۴۳) خروج باران از لابه‌لای ابرها نیز به نیروی باد انجام می‌گیرد. چنان‌که روایت شده است، بادها چند دسته‌اند: برخی ابر را برمی‌انگیزانند. برخی آن را میان آسمان و زمین نگه می‌دارند و برخی ابرها را می‌فشارند تا باران با اجازه خدا از میان آن بیرون ریزد. [۶۹] در روایتی از ابن‌عبّاس "مُعصِرات" در آیه ۱۴ نبأ / ۷۸ به بادها تفسیر شده است؛ بنابراین، معنای آیه این است که به وسیله فشاردهنده‌ها]= بادها [آبی فراوان فرو فرستادیم. [۷۰].[۷۱]

نقش ابر

  1. نزولات: قرآن، نزولات ابر را گاهی باران ذکر می‌کند: "فَترَی الوَدقَ یَخرُجُ مِن خِلـلِه". (نور / ۲۴، ۴۳) گاهی نیز برف یا تگرگ را از نزولات ابر نام می‌برد: "و یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِن جبالٍ فیها من بَرَدٍ". (نور / ۲۴، ۴۳)
  2. سایه گستری: قرآن، سایه‌بانی ابر را از نعمت‌ها و معجزه‌های ارائه شده به قوم موسی بیان کرده، می‌گوید: "وَ ظَلَّلنا عَلَیکُمُ الغَمام" (بقره / ۲، ۵۷) و نیز اعراف / ۷، ۱۶۰. روایت شده: در مدّت چهل‌سالی‌که بنی‌اسرائیل در بیابان سرگردان بودند، با پناه بردن به زیر سایه ابرها از گرمای سوزان خورشید، خود را محافظت می‌کردند [۷۲]
  3. رعد و برق زایی: منشأ ایجاد رعد * و برق، ابرها هستند. قرآن می‌گوید: "یَکادُ سَنابَرقِهِ یَذهَبُ بِالأبصـرِ = نزدیک است درخشندگی برق ابرها، بینایی چشم‌های انسان را ببرد". (نور / ۲۴، ۴۳) نیز بقره / ۲، ۱۹. برخی در چگونگی ایجاد آن گفته‌اند: این پدیده از برخورد قطره‌های باران که دارای بار مثبت هستند، با بادهای بالا رونده که بار منفی دارند، پدید می‌آید. [۷۳] برخی گفته‌اند: رعد و برق از برخورد ابرهایی که از نظر نیروی الکتریسیته باهم متفاوتند، به وجود می‌آید. [۷۴] از آیه پیش گفته که رعد و برق در آن به‌دنبال ذکر ابرهای رکامی و سنگین آمده و نیز آیه ۱۲ رعد / ۱۳ که می‌گوید: "هُو الَّذِی یُریکُم البَرقَ خوفاً و طَمَعاً و یُنشئُ السَّحابَ الثِقال = او کسی است که برق را برای بیم و امید به شما می‌نمایاند و ابرهای گران‌بار را پدیدار می‌کند"، شاید بتوان دریافت که منشأ رعد و برق، برخورد ابرهای سنگین است.
  4. ابزار نزول عذاب الهی: پس از آنکه قوم شعیب او را تکذیب کردند، خداوند آنان را به وسیله ابر آتش‌بار عذاب فرمود: "فَکَذَّبُوهُ فأَخَذَهُم عَذابُ یَومِ الظُّلَّةِ إنَّهُ کانَ عَذابَ یومٍ عَظِیم". (شعراء / ۲۶، ۱۸۹) دراین ماجرا به نقلی، هفت روز گرمای سوزان، سرزمین قوم * شعیب را فرا گرفت؛ سپس ابری در آسمان ظاهر شد و آنان برای رهایی خود از گرمای سوزان، به سوی سایه ابر هجوم بردند و چون همه جمع شدند، ناگاه آتش از ابر باریدن گرفت و همه آنها را نابود ساخت. [۷۵] به نظر برخی مفسّران، آیه "هَل یَنظُرونَ إلاّ أن یَأتِیَهُمُ اللّهُ فِی ظُلَلٍ مِن‌الغَمامِ وَ المَلـلـءِکةُ = آیا انتظار دارند که خداوند و فرشتگان در سایه‌های ابرها به سوی آنان بیایند" (بقره / ۲، ۲۱۰) تهدیدی برای کافران و گناه‌کاران است که اگردست از لجاجت و دشمنی و پیروی از شیطان برندارند، عذاب خداوند در سایه‌های ابر می‌آید و آنان را نابود می‌کند. [۷۶]
  5. شکافتن آسمان: آیات متعدّدی تصریح دارند که در آستانه قیامت، آسمان شکافته می‌شود و در یک‌جا، عاملِ شکافته‌شدن آسمان را ابر دانسته، می‌گوید: "وَ یَومَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالغَمـمِ = و] به خاطر آور [روزی را که آسمان با ابرها شکافته شود". (فرقان/ ۲۵، ۲۵) در این که مقصود از شکافته شدن آسمان با ابر چیست، مفسّران بر یک رأی نیستند: برخی گفته‌اند: گازها و ابرهای نابود کننده است که در آن روز، آسمان به وسیله آن از بین می‌رود و در آیه ۱۰ دخان / ۴۴ نیز بدان اشاره شده است: "فارْتقِب یومَ تأتِی‌السَّماءُ بِدُخانٍ مُبینٍ".[۷۷] برخی دیگر آیه را تأویل برده و گفته‌اند: در آن روز، آسمان از ابر شکافته و جدا خواهد شد یا در آن روز، آسمانِ ابری، شکافته خواهد شد. [۷۸] زمخشری می‌گوید: چون هنگام انفجار آسمان‌ها از میان آن دود و ابر خارج می‌شود، گویا آسمان با ابر شکافته می‌شود. [۷۹].[۸۰]

ارتباط ابر با کوه‌های مرتفع

برخی با استناد به آیه "و جَعَلنا فیها روسِیَ شـمِخـتٍ و أسقَینکم ماءً فُراتاً = و کوه‌های بلند در آن] =زمین [نهادیم و به شما آبی گوارا نوشانیدیم" (مرسلات / ۷۷، ۲۷) گفته‌اند: تقارن جمله "و أسقَینکم ماءً فُراتا" به‌دنبال کوه‌های مرتفع در این آیه، به تأثیر این کوه‌ها در تشکیل ابر و نزول باران اشاره دارد؛ زیرا برخورد بادهای افقی با این کوه‌ها، باعث تغییر مسیر بادها به طرف آسمان می‌شود؛ سپس برودت طبقه‌های فوقانی جو، بخار آب موجود در این بادها را به ابر تبدیل می‌کند؛ هم‌چنین گذر ابرهای پراکنده از قله‌های پوشیده از برف سبب می‌شود که برودت هوای موجود در قلّه‌ها در این ابرها تأثیر گذاشته، موجب متراکم شدن ابرها و در نتیجه نزول باران شود. [۸۱].[۸۲]

ارتباط ابر و باد

  1. نقش باد در تشکیل ابر و نزول باران: (] مراحل تشکیل ابر و نزول باران، همین مقاله)
  2. نقش باد در حرکت ابر: باد عامل انتقال ابر به سوی سرزمین‌های خشک و مرده است: "و اللّهُ الَّذی أرسَلَ الرِّیـحَ... فسُقنـه إلی بلدٍ میّتٍ" (فاطر / ۳۵، ۹) و رانده شدن ابر به وسیله باد، به نرمی و با لطافت صورت می‌گیرد، نه با شدّت و سرعت: "ألم تَرَ أنّ اللّهَ یُزجِی سَحابا". (نور / ۲۴، ۴۳) در آیه ۵۷ اعراف / ۷ نیز به حرکت ابر به وسیله باد اشاره کرده، می‌گوید: "هوالّذی یُرسلُ الرّیـحَ... حتّی إذا أَقلَّتْ سَحابا ثِقالاً سُقنـه لِبلدٍ میّت". برخی در تفسیر این آیه گفته‌اند: کاربرد واژه "اقلال" که از قلّ به معنای کم بودن است، چنین معنا می‌دهد که حمل ابرهای سنگین به وسیله باد، به لحاظ قدرتی که در باد نهفته، بسیار آسان و ناچیز است. [۸۳]
  3. نقش باد در انتشار و پراکندن ابرها: پهن شدن و انتشار ابرها در آسمان نیزبه وسیله بادانجام می‌گیرد: "اللّهُ الّذی یُرسِلُ الرّیـحَ... فیَبسُطُه فی‌السّماءِکَیف یَشاءُ" (روم / ۳۰، ۴۸) و در آیه‌ای دیگر به بادهایی که ابرها را می‌پراکنند، سوگند یاد کرده است: "والنّـشرت نشرا". (مرسلات / ۷۷، ۳).[۸۴]

سوگند قرآن به ابر

خداوند برای اثبات معاد و صدق وعده خویش به ابر سوگند خورده، می‌گوید: فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا[۸۵]، إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ[۸۶] در آیه فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا[۸۷] نیز قرآن به "سـبحـت" (شناوران) سوگند یاد کرده که مفسّران یکی از مصادیق آن را ابرها دانسته‌اند. [۸۸] برخی گفته‌اند: سوگند خداوند به ابر، برای عظمت و فوایدی است که برای انسان‌ها دارد[۸۹].[۹۰]

جستارهای وابسته

منابع

  1. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱


پانویس

  1. مفردات، ص ۳۹۹، "سَحَب".
  2. «بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.
  3. «و اوست که بادها را پیشاهنگ رحمت خویش (باران)، نویددهنده می‌فرستد تا چون ابری بارور را برداشت آن را به سرزمینی بایر برانیم و از آن، آب فرو فشانیم و با آن از هر گونه میوه برآوریم؛ به همین گونه مردگان را بر می‌انگیزیم باشد که پند گیرید» سوره اعراف، آیه ۵۷.
  4. «اوست که برق را که هم بیم‌آور و هم امیدبخش است به شما می‌نمایاند و ابرهای بارور را پدید می‌آورد» سوره رعد، آیه ۱۲.
  5. «یا چون تاریکی‌هایی است در دریایی ژرف که موجی فرا موجی، فراز آن ابری آن را فرو می‌پوشد، تاریکی‌هایی است پشت بر پشت که اگر کسی دست خویش را بر آورد دشوار آن را ببیند، و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.
  6. «و کوه‌ها را می‌نگری، آنها را ایستا می‌پنداری با آنکه چون گذار ابر در گذرند؛ آفرینش خداوند را (بنگر) که هر چیز را استوار آفریده است؛ بی‌گمان او از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نمل، آیه ۸۸.
  7. «خداوند است که بادها را می‌فرستد که ابرها را برمی‌انگیزد و آن را در آسمان هر گونه خواهد می‌گسترد و آن را پاره‌پاره می‌گرداند و آنگاه باران پیاپی را می‌نگری که از لابه‌لای آن بیرون می‌زند و چون (خداوند) آن را به کسانی از بندگانش که بخواهد برساند ناگهان شاد می‌شوند» سوره روم، آیه ۴۸.
  8. «و خداوند است که بادها را می‌فرستد و (بادها) ابری را بر می‌انگیزد و ما آن را به سرزمینی مرده می‌رانیم و آن زمین را بدان (آب) پس از مردن آن زنده می‌گردانیم؛ رستخیز نیز همین‌گونه است» سوره فاطر، آیه ۹.
  9. «و چون پاره‌ای از آسمان را ببینند که فرو می‌افتد می‌گویند ابری انباشته است» سوره طور، آیه ۴۴.
  10. مفردات، ص ۶۱۳، "غمّ".
  11. الفرقان، ج ۱ و ۲، ص ۲۶۴.
  12. «و ابر را سایه‌بان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.
  13. «آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایه‌بان‌هایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده می‌شود» سوره بقره، آیه ۲۱۰.
  14. «و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  15. «و (از) روزی (یاد کن) که آسمان با ابر بشکافد و فرشتگان با فرو فرستادنی ویژه، فرو فرستاده شوند» سوره فرقان، آیه ۲۵.
  16. التحقیق، ج ۸، ص ۹۲، "عرض".
  17. «آنگاه، چون آن (عذاب) را مانند ابری سایه‌گستر دیدند که رو به درّه‌های آنان دارد گفتند: این ابری است که برای ما باران‌زاست؛ (نه)، بلکه همان است که آن را به شتاب می‌خواستید، (تند) بادی است که در آن عذابی دردناک است» سوره احقاف، آیه ۲۴.
  18. مفردات، ص ۵۳۶، "ظلّ".
  19. «و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم و چون سایبانی بر فراز آنان برافراختیم و پنداشتند که بر سرشان فرود می‌آید؛ (و فرمودیم:) آنچه به شما داده‌ایم با توانمندی دریافت دارید و از آنچه در آن است یاد کنید باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره اعراف، آیه ۱۷۱.
  20. «پس، او را دروغگو شمردند آنگاه عذاب «روز ابر آتشبار» آنان را فرو گرفت؛ که آن، بی‌گمان عذاب روزی سترگ بود» سوره شعراء، آیه ۱۸۹.
  21. «آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایه‌بان‌هایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده می‌شود» سوره بقره، آیه ۲۱۰.
  22. مفردات، ص ۲۵۷، "حمل".
  23. «که (ابرهای) گرانبار را برمی‌دارند،» سوره ذاریات، آیه ۲.
  24. التحقیق، ج ۸، ص ۱۴۶، "عصر".
  25. باد و باران، ص ۱۲۸ و ۱۲۹.
  26. مفردات، ص ۵۶۹، "عصر".
  27. سوره نبأ، آیه ۱۴.
  28. آیات طبیعیه فی القرآن، ص ۴۰.
  29. «و از ابرهای فشرده آبی ریزان فرو فرستادیم» سوره نبأ، آیه ۱۴.
  30. مفردات، ص ۷۶۶، "مزن".
  31. القاموس‌المحیط، ج ۲، ص ۱۶۲۱، "مزن".
  32. «آیا شما آن را از ابر فرو فرستاده‌اید یا فرو فرستنده ماییم؟» سوره واقعه، آیه ۶۹.
  33. مقاییس، ج ۳، ص ۳۱۷، "صوب".
  34. مقاییس، ج ۳، ص ۳۱۷، "صوب".
  35. «یا چون (گرفتارانند زیر) رگبار بارانی از آسمان که در آن، تاریکی‌ها و تندر و برقی است؛ از (نهیب) آذرخش‌ها، به پرهیز از مرگ، سرانگشتان در گوش‌ها می‌نهند- و خداوند، فراگیر کافران است-» سوره بقره، آیه ۱۹.
  36. الصحاح، ج ۶، ص ۲۳۸۲، "سمو".
  37. مقاییس، ج ۳، ص ۹۸، "سمو".
  38. « و از آسمان، آبی فرو فرستاد » سوره بقره، آیه ۲۲.
  39. المنار، ج ۸، ص ۴۶۸.
  40. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.
  41. «بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.
  42. التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۲۲۸.
  43. قاسمی، ج ۳، ص ۱۶.
  44. «اوست که برق را که هم بیم‌آور و هم امیدبخش است به شما می‌نمایاند و ابرهای بارور را پدید می‌آورد» سوره رعد، آیه ۱۲.
  45. «و اوست که بادها را نویدبخشی پیشاپیش رحمت خویش فرستاد و از آسمان، آبی پاک فرو فرستادیم» سوره فرقان، آیه ۴۸.
  46. «و اوست که بادها را پیشاهنگ رحمت خویش (باران)، نویددهنده می‌فرستد تا چون ابری بارور را برداشت آن را به سرزمینی بایر برانیم و از آن، آب فرو فشانیم و با آن از هر گونه میوه برآوریم؛ به همین گونه مردگان را بر می‌انگیزیم باشد که پند گیرید» سوره اعراف، آیه ۵۷.
  47. «و خداوند است که بادها را می‌فرستد و (بادها) ابری را بر می‌انگیزد و ما آن را به سرزمینی مرده می‌رانیم و آن زمین را بدان (آب) پس از مردن آن زنده می‌گردانیم؛ رستخیز نیز همین‌گونه است» سوره فاطر، آیه ۹.
  48. «خداوند است که بادها را می‌فرستد که ابرها را برمی‌انگیزد و آن را در آسمان هر گونه خواهد می‌گسترد و آن را پاره‌پاره می‌گرداند و آنگاه باران پیاپی را می‌نگری که از لابه‌لای آن بیرون می‌زند و چون (خداوند) آن را به کسانی از بندگانش که بخواهد برساند ناگهان شاد می‌شوند» سوره روم، آیه ۴۸.
  49. «آیا در نیافته‌ای که خداوند ابری را (پیش) می‌راند سپس میان آن را به هم می‌پیوندد سپس آن را بر هم می‌نشاند آنگاه دانه‌های باران را می‌نگری که از میان آن بیرون می‌آید و از ابرهایی کوه پیکر که در آسمان است تگرگ فرو می‌فرستد که آن را به هر که خواهد می‌زند» سوره نور، آیه ۴۳.
  50. «و بادها را بارورکننده فرستادیم آنگاه از آسمان آبی فرو فشاندیم و شما را از آن سیراب کردیم و شما گنجور آن نیستید» سوره حجر، آیه ۲۲.
  51. «و ابر را سایه‌بان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.
  52. «و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  53. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.
  54. مفردات، ص ۸۰۷، "نشأ".
  55. الرکام المزنی، ص ۳۷.
  56. التفسیر العلمی للایات، ص ۳۶۶؛ الاشارات العلمیه فی الآیات، ص ۶۶.
  57. المعجم‌الوسیط، ص ۷۵۶، "قلّ".
  58. باد و باران، ص ۱۲۴.
  59. نمونه، ج ۱۸، ص ۱۰.
  60. باد و باران، ص ۱۲۴.
  61. الفرقان، ج ۱۸ و ۱۹، ص ۱۹۱.
  62. نمونه، ج ۱۶، ص ۴۶۸؛ آیات طبیعیه فی القرآن، ص۳۹.
  63. باد و باران، ص ۱۲۶.
  64. الجغرافیة القرآنیه، ص ۲۱۶.
  65. من علوم الأرض القرآنیه، ص ۸۶.
  66. باد و باران، ص ۶۱.
  67. المعجزة القرآنیه، ص ۲۱۰؛ آیات طبیعیه فی القرآن، ص ۴۵.
  68. القرآن و الاحوال المناخیه، ص ۱۰۷.
  69. البرهان، ج ۳، ص ۳۳۸.
  70. مجمع‌البحرین، ج ۳، ص ۱۹۱، "عصر".
  71. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.
  72. قرطبی، ج ۱، ص ۲۷۶.
  73. پدیده‌های جوّی، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۶.
  74. الفرقان، ج ۱۲و۱۳، ص ۲۸۲ و ۲۸۳.
  75. روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۳۵۲.
  76. الکشّاف، ج ۱، ص ۲۵۳؛ مواهب الرحمن، ج ۳، ص ۲۱۹.
  77. الفرقان، ج ۱۸و۱۹، ص ۲۹۱.
  78. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۲ و ۲۶۳.
  79. الکشّاف، ج ۳، ص ۲۷۵.
  80. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.
  81. التفسیر العلمی للآیات، ص ۳۸۰.
  82. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.
  83. التحقیق، ج ۹، ص ۳۰۹، "قلّ".
  84. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.
  85. «که (ابرهای) گرانبار را برمی‌دارند،» سوره ذاریات، آیه ۲.
  86. «که بی‌گمان آنچه به شما نوید می‌دهند، راستین است» سوره ذاریات، آیه ۵.
  87. «و سبک روانه می‌شوند» سوره ذاریات، آیه ۳.
  88. المیزان، ج ۲۰، ص ۱۸۰.
  89. البصائر، ج ۴۱، ص ۸۸.
  90. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله "ابر"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.