نجوا در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
خط ۱: خط ۱:


{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[نجوا]]''' است. "'''[[نجوا]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[نجوا]]''' است. "'''[[نجوا]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نجوا در قرآن]] - [[نجوا در جامعه‌شناسی اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نجوا در قرآن]] - [[نجوا در جامعه‌شناسی اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">



نسخهٔ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۵۲


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث نجوا است. "نجوا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

درگوشی سخن گفتن از جهتی رفتاری غیر اخلاقی است، زیرا در جمع سخنی گفتن که دیگران را به شک و بدبینی بیاندازد، بر ضد اخلاق اجتماعی است و از جهتی بُعد فرهنگی دارد. یعنی به صورت پنهانی به یکدیگر تبلیغ خلاف می‌کنند: مثل آن‌چه در آیات اشاره شده و یا در تاریخ نقل شده که در بیخ گوش‌ها به یکدیگر می‌گویند، شما مسلمانان جز مردی جادو شده را پیروی نمی‌کنید.

  1. ﴿وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا * نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا[۱].
  2. ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ[۲].
  3. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ * إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[۳].
  4. ﴿مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ * لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ[۴].
  5. ﴿أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ * قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ[۵].

نکات: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. تهدید کافران از سوی خداوند، با افشای انگیزه‌های آنان در نجوا کردن با یکدیگر و درباره پیامبر: ﴿وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا * نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا؛
  2. تهدید شدن نجواکنندگان بر نافرمانی از پیامبر به عذاب دوزخ: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ؛
  3. نجوای آلوده به گناه، تعدی به دیگران و نافرمانی از پیامبر اکرم و نشأت گرفته از القائات شیطان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ * إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛
  4. نسبت ناروای سحر به قرآن و جادوگری به پیامبر مورد نجوای سرّی مشرکان: ﴿مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ * لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ؛
  5. آگاهی خداوند به نجوای مخفیانه مشرکان مکه، علیه پیامبر ﴿أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ * قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ[۶].

آیه نجوا در دانشنامه معاصر قرآن کریم

واژه نجوا یازده بار در قرآن کریم به کار رفته که پنج مورد آن در سوره مجادله به چشم می‌خورد که یک مورد آن در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۷] در رابطه با رسول خدا(ص) است. در این آیه از مؤمنان خواسته شده تا پیش از نجوای با رسول صدقه بدهند، لذا آن را "آیه نجوا" خوانده‌اند.

به گزارش صاحب تفسیر کشف الاسرار، امام علی(ع) و عبدالله بن عمر نیز، این آیه را آیه مناجات نجوا خوانده‌اند[۸]. نجوا از ریشه نَجَو/ نجا، اسمی است که در جایگاه مصدر قرار گرفته و در باب مفاعله (مناجات) به معنی سخن گفتن رازگونه یا آهسته با درگوشی با کسی سخن گفتن است که نفر سوم آن را نشنود. نیز مناجی و نجیّ به یک معناست و مانند نجوا برای مفرد و جمع، یکسان به کار می‌رود: "هو نجوى و هم نجوى"؛ "و قرّبناه نجياً؛ خلَصوا نجيّا"[۹].

در سبب نزول این آیه گفته‌اند: برخی از ثروتمندان صحابه، نزد پیامبر رفته و در مجلس او، به مدت طولانی می‌نشستند و در نجوا / مناجات (یا سخن درگوشی گفتن) با آن حضرت افراط می‌نمودند و این کار باعث رنجش خاطر رسول خدا(ص) و ناراحتی مستمندان می‌شد؛ به این جهت، آیه مزبور نازل شد و دستور داد که پیش از نجوای با پیامبر باید به فقرا صدقه بدهند. ثروتمندان چون این‌گونه دیدند، دیگر به نجوای با پیامبر نمی‌آمدند؛ در نتیجه آیه بعد نازل شد و آنها را سرزنش نموده و حکم آیه پیشین را فسخ کرد و به همگان اجازه نجوا با رسول خدا(ص) را داد[۱۰].

به نظر طبرسی، آیه می‌گوید: ای مؤمنان، هرگاه سخنی سرّی با رسول داشتید، پیش از گفتن سخن سرّی، صدقه بدهید. قصد خداوند در این بیان، بزرگداشت مقام پیامبر و نیز واداشتن مؤمنان به دادن صدقه و کسب ثواب است. پس چون از نجوا نهی شدند مگر آن‌که صدقه بدهند، خسّت به خرج داده و از نجوا کردن خودداری نمودند و هیچ کس جز علی بن ابی طالب با وی نجوا ننمود[۱۱].

در اغلب تفاسیر شیعه و اهل سنت چنین گزارش کرده‌اند که اولین کسی که به این آیه عمل کرد، امیر مؤمنان علی(ع) بود که خود حضرت می‌فرماید: "در کتاب خدا آیه‌ای وجود دارد که پیش از من کسی به آن عمل ننموده و پس از من نیز کسی به آن عمل نخواهد کرد و آن، آیه مناجات است. من یک دینار داشتم و آن را به ده درهم تبدیل کردم و هرگاه می‌خواستم با رسول خدا نجوا کنم، یک درهم صدقه می‌دادم تا آن‌که این حکم منسوخ گشت". آورده‌اند که عبدالله بن عمر میگفت: علی بن ابی طالب سه چیز داشت که اگر هریک از آنها را من داشتم از شتران سرخ‌موی نزد من محبوب‌تر بود: ازدواج با فاطمه(س)، دادن پرچم سپاه به او در روز جنگ خیبر و عمل کردن به آیه نجوا.

گزارش کرده‌اند که رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود: ای علی، به نظر تو هر فردی پیش از نجوا چه مقدار صدقه دهد؟ یک دینار؟ علی گفت: ایشان توانایی پرداخت آن را ندارند؛ رسول خدا(ص) فرمود: نیم دینار؟ گفت: نمی‌توانند؛ پس فرمود: به نظر تو چه قدر بدهند؟ گفت: یک حبّه یا یک دانه جو؛ پیامبر فرمود: به راستی که تو مردی بسیار زاهد / کم‌بضاعت هستی! سپس علی(ع) فرمود: خداوند به خاطر من به این امت تخفیف داد.

روایت شده است که دستور پرداخت صدقه پیش از نجوا با پیامبر خدا، ساعتی از روز یا ده شب بیشتر دوام نداشت و سپس با نزول آیه بعدی و دستور پرداخت زکات، نسخ شد[۱۲]. ﴿ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ، یعنی پرداخت این صدقه برای شما بهتر از بُخل و خسّت است و مایه پاکی درون شما و دوری از گناهان می‌گردد. ﴿فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ، یعنی اگر چیزی نداشتید که صدقه بدهید، خداوند آن را بر شما میبخشد، چون خداوند بی‌بضاعتی و نیت خیر و پاک شما را می‌داند و با مهربانی به شما وسعت می‌دهد[۱۳].

علامه طباطبایی می‌گوید: عبارت ﴿ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ برای تعلیل تشریع حکم است، مانند: ﴿وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ[۱۴] به این معنا که می‌فرماید: این کار برای نفوس ایشان بهتر و برای قلوبشان پاک‌تر است. علت این بیان، آن است که ثروتمندان به علت کثرت مناجات با رسول خدا(ص)، اظهار نوعی تقرب و خصوصیت با حضرت می‌نمودند و در نتیجه باعث غم و اندوه فقرا و دل شکستن آنان می‌شدند؛ لذا به ایشان دستور داده شد تا پیش از نجوایشان به فقرا صدقه بدهند. خداوند با این دستور، زمینه ارتباط نفوس و برانگیختن رحمت و شفقت و دوستی و نزدیکی دل‌ها و از میان رفتن کینه و نفرت را فراهم آورد[۱۵].[۱۶]

منابع

پانویس

  1. «و چون قرآن بخوانی میان تو و آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند پرده‌ای فراپوشیده می‌نهیم * هنگامی که به (سخن) تو گوش می‌سپارند ما به آنچه آنان بدان گوش می‌دهند داناتریم و (نیز) هنگامی که با هم رازگویی می‌کنند، آنگاه که ستمگران می‌گویند: شما جز از مردی جادو شده پیروی نمی‌کنید» سوره اسراء، آیه ۴۵ و ۴۷.
  2. «آیا در نیافته‌ای که خداوند آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است می‌داند؛ هیچ رازگویی میان سه نفر رخ نمی‌دهد مگر که او چهارمین آنهاست و نه میان پنج تن مگر که او ششمین آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر از آن مگر که او هر جا باشند با آنهاست سپس آنان را از آنچه انجام داده‌اند در روز رستخیز آگاه می‌گرداند، بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست * آیا به کسانی ننگریسته‌ای که آنان را از رازگویی باز می‌دارند سپس به آنچه از آن بازداشته شده‌اند، باز می‌گردند و به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر، با هم رازگویی می‌کنند و چون نزد تو می‌آیند به گونه‌ای تو را درود می‌گویند که خداوند آن گونه تو را درود نگفته است و با خویش می‌گویند: چرا خداوند برای آنچه می‌گوییم ما را عذاب نمی‌کند؟ دوزخ، آنان را بس، که به آن در می‌آیند و این پایانه، بد است» سوره مجادله، آیه ۷-۸.
  3. «ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید * رازگویی، تنها کار شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند اما هیچ زیانی به آنان نمی‌رساند مگر به اذن خداوند و مؤمنان باید بر خداوند توکّل کنند» سوره مجادله، آیه ۹-۱۰.
  4. «هیچ یادکرد تازه‌ای از سوی پروردگارشان به آنان نمی‌رسد مگر که آن را شنیده‌اند و سرگرم بازی‌اند * در حالی که دلبستگان سرگرمی‌اند و ستمکاران (مشرک) در نهان رازگویی کردند که: آیا این (پیامبر) جز بشری مانند شماست؟ آیا با آنکه (به چشم خود) می‌بینید به جادو روی می‌آورید؟» سوره انبیاء، آیه ۲-۳.
  5. «آیا گمان می‌دارند که ما راز و رازگویی آنان را نمی‌شنویم؟ چرا، (می‌شنویم) و فرستادگان ما نزد آنان (آنها را) می‌نویسند * بگو: اگر برای (خداوند) بخشنده فرزندی باشد من نخستین پرستنده (ی اوی) ام» سوره زخرف، آیه ۸۰-۸۱.
  6. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۸۷۱.
  7. «ای مؤمنان! چون می‌خواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگویی‌تان صدقه‌ای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است ولی اگر (چیزی) نیابید بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.
  8. کشف الاسرار.
  9. مفردات، ص۷۹۳.
  10. مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۲.
  11. مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۳.
  12. جامع البیان، ج۲۸، ص۲۱؛ تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۷؛ الدر المنثور، ج۶، ص۱۸۵؛ الکشاف، ج۲، ص۴۴۳؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۳.
  13. مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۳.
  14. «و اگر بدانید روزه داشتن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.
  15. المیزان، ج۱۹، ص۲۱۷.
  16. سرمدی، محمود، مقاله «آیه نجوی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم