جاهلیت: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
===بعد سوم: [[سیاست جاهلی]]=== | ===بعد سوم: [[سیاست جاهلی]]=== | ||
===بعد چهارم: [[اقتصاد جاهلی]]=== | ===بعد چهارم: [[اقتصاد جاهلی]]=== |
نسخهٔ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۴
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جاهلیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
جاهلیت یعنی داشتن خلق و خوی جاهلی که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح عقل در امور زندگی است که خیرهسری و تعصب، تفاخر، شرارت و... از مصادیق آن هستند و در فرهنگ عربی به دوران پیش از اسلام گفته میشود که در آن شرک و کفر و سنتهای زشتِ بسیاری رواج داشت، البته خداپرستی و سنتهای پسندیده نیز وجود داشت.
مفهوم جاهلیت
جاهلیت همچون انسانیت و حیوانیت، مصدر جعلی از ریشۀ جهل است و جهل در فرهنگ دینی مقابل عقل است نه مقابل علم، چنانکه بعضی پنداشتهاند، لذا امام علی(ع) فرمودند: «چه بسا عالمی را که جهلش از پای درآورد و حال آنکه، علمش با او بود و سودش نکرد»[۱]؛ در نتیجه جهل با علم قابل جمع است و فرد میتواند در عین عالم بودن جاهل باشد[۲] و همچنین آیات فراوانی، برای بیان مفهوم نادانی، ندانستن و بیاطلاعی استفاده شده است؛ مانند: بِغَيْرِ عِلْمٍ[۳]، لَا عِلْمَ لَنَا[۴]، مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ[۵] و...[۶]، از این رو ضرورتی برای کاربرد جهل به معنای نادانی وجود نخواهد داشت، مگر آنکه معنایی متفاوت را برساند[۷].
جاهلیت در حوزۀ ادب و فرهنگ عربی به دوران قبل از اسلام اطلاق میشود و برای اینکه حال مردم عصر جاهلیت با همه جنبههای شرکآمیز و اخلاق مبتنی بر عصبیت و انتقامجویی و خونخواری و تبه کاری[۸] با حال مردم بعد از بعثت پیامبر(ص) جدا شود این اصطلاح رایج شد[۹].
در بعضی از موارد جاهلیت به زمان فترت (عصر بین دو پیامبر)، دوران کفر، زمان پیش از فتح مکه و عصر بین ولادت و بعثت پیامبر اسلام(ص) نیز اطلاق میشود[۱۰] و این تسمیه از این باب است که در همه این دورانها مردم به علت دوری از تعلیمات انبیاء بر اساس هوی و هوس خویش زندگی میکردند نه بر مدار حق. در نتیجه جاهلیت در همه جا به یک معنا بیشتر نیست و آن هم داشتن خلق و خوی جاهلی است و خلق و خوی جاهلی، نتیجه عدم کاربست صحیح عقل در امور زندگی است که خیره سری و تعصب تفاخر، شرارت و... از مصادیق آن هستند[۱۱].
مراد از عصر جاهلی دورۀ زمانی نیست که عدهای در مورد طول و عرض آن مناقشه کردهاند؛ بلکه مراد فرهنگ و تمدنی با ویژگیهایی است که اسلام در مقابل آن قیام کرد و فرهنگ اسلام را جایگزین آن نمود.
در وجه تسمیه جاهلیت آمده است: «مقصود از جاهلیت، نادانی نیست؛ بلکه بر اساس شواهد "جهالت" در برابر "حلم" است.... مقصود از جاهلیت در قرآن عصری است که با تمام موازین و ارزشهای اخلاقی و دینی و فرهنگی کاملاً در مقابل اسلام بوده است»[۱۲].[۱۳]
جاهلیت در قرآن
واژۀ جاهلیت در چهار آیه از آیات مدنی مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارتاند از:
- جاهلیت در افکار و سوء اعتقاد: ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۴].
- جاهلیت در رفتار: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى[۱۵].
- جاهلیت در حکم و تشریع: أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۱۶].
- جاهلیت در حمیّت و ارتباط و انتساب: إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۷].
خصوصیات عصر جاهلیت
بعد اول: فرهنگ جاهلی
بعد دوم: خانواده جاهلی
بعد سوم: سیاست جاهلی
بعد چهارم: اقتصاد جاهلی
درآمد بسیاری از ساکنان شبه جزیره از راه کشاورزی و دامپروری و تجارت بود و تجار، بازارهای بزرگی در سرتاسر عربستان برپا کرده بودند و در آن به تجارت میپرداختند؛ ولی با این حال بیشتر مردم عرب به ویژه بدویان را افراد نیازمند و فقیر تشکیل میدادند که بسیاری از آنان برای گذراندن معیشت خود، چارهای جز راهزنی نمیدیدند[۲۰].[۲۱] استمرار یکنواختی و خشکی صحرا، افزون بر پیامدهای سخت معیشتی سبب قانونگریزی و دوست داشتن آزادی شده بود و تنها دو چیز آنان را محدود میکرد: (۱): قید و بندهای کیش بتپرستی، مراسم و شعائر آن؛ (۲): سنتها، آداب و رسوم قبیلگی و وظایف آنان در برابر قبیله[۲۲].
مرگ جاهلی
در روایتی رسول خدا(ص) فرمودند: «هرکس بمیرد در حالی که امام خودش را نمیشناسد به مرگ جاهلی مرده است»[۲۳]. مرگ جاهلی، یعنی مردن بدون شناخت خدا و رسول و کسی که امام زمان خود را نشناسد در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و پیغمبر(ص) را نمیشناختند، خارج نشده است.
شخصی از امام صادق(ع) پرسید: «منظور از جاهلیت، جهل مطلق و دربارۀ همه چیز است یا نشناختن امام؟ حضرت فرمودند: «جاهلیت، کفر و نفاق و گمراهی است»[۲۴]. پس نتیجه عدم شناخت امام زمان(ع)، نیز کفر و نفاق و گمراهی است و نشناختن امام، اگر در اثر عدم معرفی امام از سوی خدا "بدون کوتاهی خود شخص" باشد، این حالت ضلال نامیده میشود و مرادف با استضعاف است و در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دینداری محروم شده است و حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته است؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز میدارد که کفر نامیده میشود یا آن را مخفی میکند که نفاق است. در هر سه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از امامان(ع)، نه از باب تعبّد بلکه به حکم عقل است؛ زیرا انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند قرار داده است و جز از این راه، نمیتواند از رضا و خشم الهی آگاه شود و مراجعۀ مردم به ائمه اطهار(ع) از باب مراجعۀ نادان به داناست و این حکم عقلی است؛ زیرا همچنان که عاقل در امور مادی و دنیایی خود به دانا و متخصص آن مراجعه میکند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همینگونه حکم میکند[۲۵].[۲۶]
جستارهای وابسته
منابع
- دینپرور، سیدجمالالدین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱
- میرزایی، عباس و سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جنگهای اعراب جاهلی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
- اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹
- نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
پانویس
- ↑ «وَ قَالَ(ع): «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ یَنْفَعْهُ] لَا یَنْفَعُهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸ـ ۲۳۹.
- ↑ سوره انعام، آیه ۱۰۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۲.
- ↑ سوره هود، آیه ۴۶.
- ↑ المعجم المفهرس، «علم».
- ↑ ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.
- ↑ ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگنامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶.
- ↑ ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸.
- ↑ ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، "جاهلیت"، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص ۸۳۱ ـ۸۳۳.
- ↑ ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
- ↑ « پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق میبردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را میجویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
- ↑ « آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.
- ↑ مانند: سوره اعراف، آیه ۱۹۹؛ سوره فرقان، آیه ۶۳؛ سوره بقره، آیه ۲۷۳ و سوره نساء، آیه ۱۷.
- ↑ ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۹۰.
- ↑ ر.ک: پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶ ـ۸۷.
- ↑ ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جنگهای اعراب جاهلی، فرهنگنامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۶۷ـ ۲۶۸.
- ↑ «مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
- ↑ «جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ و نِفَاقٍ و ضَلَال»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.
- ↑ بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر(ع)، ص ۱۱۱.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص ۳۹۱ ـ ۳۹۳.