امانت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
امانت از ریشه «ا م ن»، به معنای زوال [[خوف]] و [[احساس]] [[آرامش]] در امری است<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱.</ref>. [[امانت]] به معنای مصدری، به معنای آرامش یافتن است. کاربرد اسمی این واژه، ناظر بر امری است که [[مالکیّت]] اصلی آن متعلّق به دیگری است و به طور موقت، در [[اختیار]] امینی قرارگرفته و از بودن امانت نزد آن [[امین]] احساس آرامش حاصل می‌شود و [[ترس]] از دست رفتن یا ورود صدمه به امانت وجود ندارد<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۲۴.</ref>.
*امانت از ریشه «ا م ن»، به معنای زوال [[خوف]] و [[احساس]] [[آرامش]] در امری است<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱.</ref>. [[امانت]] به معنای مصدری، به معنای آرامش یافتن است. کاربرد اسمی این واژه، ناظر بر امری است که [[مالکیّت]] اصلی آن متعلّق به دیگری است و به طور موقت، در [[اختیار]] امینی قرارگرفته و از بودن امانت نزد آن [[امین]] احساس آرامش حاصل می‌شود و [[ترس]] از دست رفتن یا ورود صدمه به امانت وجود ندارد<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۲۴.</ref>. بنابراین، در امانت چند اصل مورد توجه قرار می‌گیرد: امانت، امر با ارزشی در نظر [[مالک]] آن است؛ که خوف از دست رفتن و ضایع شدن در آن وجود دارد. امینِ بر امانت، می‌باید [[استعداد]] [[حفظ]] آن را داشته باشد و از [[ارزش]] آن [[آگاه]] باشد. امانت نزد امین موقت است و در نهایت باید به صاحب اصلی آن به صورت اولیه‌اش و بدون تصرّف در آن بازگردد. رابطه امین و امانت، رابطه ظرف و مظروف است و لذا هر مقدار که امانت با ارزش‌تر باشد، ظرف شریف‌تری را می‌طلبد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۱۰۲.</ref>


بنابراین، در امانت چند اصل مورد توجه قرار می‌گیرد: امانت، امر با ارزشی در نظر [[مالک]] آن است؛ که خوف از دست رفتن و ضایع شدن در آن وجود دارد.
*«[[امانت]]» به معنای آن چیزی است که به [[ودیعه]] نهاده می‌شود. این واژه از ماده «[[أمن]]» گرفته شده که به معنای سکون [[قلب]] و رفع [[خوف]] و [[اضطراب]] است<ref>المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی) (مؤسسه دار الهجرة، ۱۴۱۴ ه.ق)، ج۲، ص۲۴.</ref>. چنان که درکلام [[حضرت یعقوب]]{{ع}} خطاب به فرزندانش، این معنا به خوبی دیده می‌شود: {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref> براین اساس، اگر امانت را به صورت مصدری معنا کنیم، [[ضد]] [[خیانت]] و به معنای [[آرامش]] یافتن و سکون قلب و [[طمأنینه]] است<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن (ط. ناصر خسرو، ۱۳۷۲ ه.ش.)، ج۴، ص۶۹۷.</ref> و اگر به صورت اسمی معنا کنیم، به معنای چیزی است که بر محور آن به دیگری [[اعتماد]] می‌شود<ref>المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ه.ق.)، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref>. به عبارت دیگر، امانت ودیعه‌ای است که از طرف صاحب امانت موقتاً در [[اختیار]] کسی قرار می‌گیرد که مورد اعتماد ودیعه‌گذار است و اگر [[امین]] در نگهداری امانت کوتاهی کند، [[خائن]] نامیده می‌شود.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۴۲۴.</ref>


امینِ بر امانت، می‌باید [[استعداد]] [[حفظ]] آن را داشته باشد و از [[ارزش]] آن [[آگاه]] باشد.
==نکاتی پیرامون واژه «امانت»==
#با توجه به معنای امانت، روشن می‌شود که امانت اصالتاً از آنِ دیگری است و موقتاً در اختیار [[امانت‌دار]] است. همچنین معنای [[صداقت]] یا خیانت در امانت، به چگونگی [[حفظ]] [[حریم]] مالِ غیر در دورانی که امانت‌دار [[ولایت]] بر آن دارد، باز می‌گردد.
#در واژه امانت، معانی [[اطمینان]]، آرامش، [[تصدیق]] دیگری و [[ثقه]] و اعتماد به او وجود دارد<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. چون این امور از اوصاف [[قلبی]] است، شدت و [[ضعف]] آنها به [[میزان]] [[ارزش]] امانت باز می‌گردد. هر مقدار که امانت نزد صاحبش عزیزتر و گرانبهاتر باشد، بیانگر اعتماد بیشتر به [[امانت‌دار]] است. متقابلاً، هر مقدار که [[امانت]] ارزشمندتر باشد، [[خیانت]] در آن [[عقاب]] و بازخواست شدیدتری را به دنبال دارد؛ چنان‌که [[آیه]] مورد [[استدلال]] به خوبی بیانگر این معنا است.


امانت نزد امین موقت است و در نهایت باید به صاحب اصلی آن به صورت اولیه‌اش و بدون تصرّف در آن بازگردد.
[[مقام]] و مرتبه [[امین]] و امانت به یکدیگر گره خورده است. به این ترتیب که هر مقدار امانت ارزشمندتر باشد، از یک طرف بیانگر [[میزان]] [[اعتماد]] صاحب امانت به امین است و از سوی دیگر، بیانگر [[قدرت]] امین و مقام و مرتبه او در [[حفظ امانت]] می‌باشد؛ چنان‌که [[حضرت یعقوب]]{{ع}} درشماتت [[فرزندان]] خود هنگام سپردن [[بنیامین]] به برادرانش فرمود: {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ}}<ref>«گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref>.


رابطه امین و امانت، رابطه ظرف و مظروف است و لذا هر مقدار که امانت با ارزش‌تر باشد، ظرف شریف‌تری را می‌طلبد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۱۰۲.</ref>
یعنی «در امانت گران‌قدری چون [[یوسف]]{{ع}} برای شما [[ارزش]] قائل شدم و اعتماد کردم و شما با خیانت در امانت، اولاً، اعتماد مرا از بین بردید و ثانیاً، ارزش و مقام خود را در نزد [[پدر]] ضایع کردید». و لذا در پایان می‌فرماید:
{{متن قرآن|فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۴۲۴.</ref>


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==

نسخهٔ ‏۱۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۷

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث امانت است. "امانت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

  • امانت از ریشه «ا م ن»، به معنای زوال خوف و احساس آرامش در امری است[۱]. امانت به معنای مصدری، به معنای آرامش یافتن است. کاربرد اسمی این واژه، ناظر بر امری است که مالکیّت اصلی آن متعلّق به دیگری است و به طور موقت، در اختیار امینی قرارگرفته و از بودن امانت نزد آن امین احساس آرامش حاصل می‌شود و ترس از دست رفتن یا ورود صدمه به امانت وجود ندارد[۲]. بنابراین، در امانت چند اصل مورد توجه قرار می‌گیرد: امانت، امر با ارزشی در نظر مالک آن است؛ که خوف از دست رفتن و ضایع شدن در آن وجود دارد. امینِ بر امانت، می‌باید استعداد حفظ آن را داشته باشد و از ارزش آن آگاه باشد. امانت نزد امین موقت است و در نهایت باید به صاحب اصلی آن به صورت اولیه‌اش و بدون تصرّف در آن بازگردد. رابطه امین و امانت، رابطه ظرف و مظروف است و لذا هر مقدار که امانت با ارزش‌تر باشد، ظرف شریف‌تری را می‌طلبد.[۳]
  • «امانت» به معنای آن چیزی است که به ودیعه نهاده می‌شود. این واژه از ماده «أمن» گرفته شده که به معنای سکون قلب و رفع خوف و اضطراب است[۴]. چنان که درکلام حضرت یعقوب(ع) خطاب به فرزندانش، این معنا به خوبی دیده می‌شود: ﴿قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۵] براین اساس، اگر امانت را به صورت مصدری معنا کنیم، ضد خیانت و به معنای آرامش یافتن و سکون قلب و طمأنینه است[۶] و اگر به صورت اسمی معنا کنیم، به معنای چیزی است که بر محور آن به دیگری اعتماد می‌شود[۷]. به عبارت دیگر، امانت ودیعه‌ای است که از طرف صاحب امانت موقتاً در اختیار کسی قرار می‌گیرد که مورد اعتماد ودیعه‌گذار است و اگر امین در نگهداری امانت کوتاهی کند، خائن نامیده می‌شود.[۸]

نکاتی پیرامون واژه «امانت»

  1. با توجه به معنای امانت، روشن می‌شود که امانت اصالتاً از آنِ دیگری است و موقتاً در اختیار امانت‌دار است. همچنین معنای صداقت یا خیانت در امانت، به چگونگی حفظ حریم مالِ غیر در دورانی که امانت‌دار ولایت بر آن دارد، باز می‌گردد.
  2. در واژه امانت، معانی اطمینان، آرامش، تصدیق دیگری و ثقه و اعتماد به او وجود دارد[۹]. چون این امور از اوصاف قلبی است، شدت و ضعف آنها به میزان ارزش امانت باز می‌گردد. هر مقدار که امانت نزد صاحبش عزیزتر و گرانبهاتر باشد، بیانگر اعتماد بیشتر به امانت‌دار است. متقابلاً، هر مقدار که امانت ارزشمندتر باشد، خیانت در آن عقاب و بازخواست شدیدتری را به دنبال دارد؛ چنان‌که آیه مورد استدلال به خوبی بیانگر این معنا است.

مقام و مرتبه امین و امانت به یکدیگر گره خورده است. به این ترتیب که هر مقدار امانت ارزشمندتر باشد، از یک طرف بیانگر میزان اعتماد صاحب امانت به امین است و از سوی دیگر، بیانگر قدرت امین و مقام و مرتبه او در حفظ امانت می‌باشد؛ چنان‌که حضرت یعقوب(ع) درشماتت فرزندان خود هنگام سپردن بنیامین به برادرانش فرمود: ﴿قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ[۱۰].

یعنی «در امانت گران‌قدری چون یوسف(ع) برای شما ارزش قائل شدم و اعتماد کردم و شما با خیانت در امانت، اولاً، اعتماد مرا از بین بردید و ثانیاً، ارزش و مقام خود را در نزد پدر ضایع کردید». و لذا در پایان می‌فرماید: ﴿فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۱۱].[۱۲]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱.
  2. المصباح المنیر، ج۲، ص۲۴.
  3. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۲ ص ۱۰۲.
  4. المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی) (مؤسسه دار الهجرة، ۱۴۱۴ ه.ق)، ج۲، ص۲۴.
  5. «گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.
  6. مجمع البیان فی تفسیر القرآن (ط. ناصر خسرو، ۱۳۷۲ ه.ش.)، ج۴، ص۶۹۷.
  7. المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ه.ق.)، ج۱۶، ص۳۴۸.
  8. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۴۲۴.
  9. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۵۰.
  10. «گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.
  11. «پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.
  12. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۴۲۴.