علم دینی معصوم: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
با توجه به تعریف دین و علوم دینی تردیدی نیست که علوم دینی، دستآورد پیامبران است. مهمترین و گستردهترین بخش علوم وحیانی، معارف و آموزههای دینی است. البته چنان که در ادامه خواهیم گفت، بخشی از این علوم وحیانی، علوم بشری و علم به غیب است. علوم دینی مباحث گوناگونی را در حوزههای عقاید، احکام و اخلاق شامل میشود. در آیات متعدد قرآن از تعلیم کتاب (آسمانی) به پیامبران خبر داده شده است که بیشتر معارف این کتابهای آسمانی در بخش علوم دینی جای میگیرند. بیشتر آیات قرآن کریم به مباحث مربوط به عقاید اختصاص دارد. آیات متعددی به معرفی خداوند و صفات او، پیامبران و رسالت آنان و معاد و چگونگی آن اختصاص دارد. گفته شده است که حدود پانصد آیه در قرآن به مباحث احکام (فقه) اختصاص دارد. گزارههای اخلاقی نیز در آیات قرآن کریم به وضوح قابل مشاهده است. | با توجه به تعریف دین و علوم دینی تردیدی نیست که علوم دینی، دستآورد پیامبران است. مهمترین و گستردهترین بخش علوم وحیانی، معارف و آموزههای دینی است. البته چنان که در ادامه خواهیم گفت، بخشی از این علوم وحیانی، علوم بشری و علم به غیب است. علوم دینی مباحث گوناگونی را در حوزههای عقاید، احکام و اخلاق شامل میشود. در آیات متعدد قرآن از تعلیم کتاب (آسمانی) به پیامبران خبر داده شده است که بیشتر معارف این کتابهای آسمانی در بخش علوم دینی جای میگیرند. بیشتر آیات قرآن کریم به مباحث مربوط به عقاید اختصاص دارد. آیات متعددی به معرفی خداوند و صفات او، پیامبران و رسالت آنان و معاد و چگونگی آن اختصاص دارد. گفته شده است که حدود پانصد آیه در قرآن به مباحث احکام (فقه) اختصاص دارد. گزارههای اخلاقی نیز در آیات قرآن کریم به وضوح قابل مشاهده است. | ||
به یک معنا میتوان ادعا کرد که پیامبران به تمام علوم دینی آگاهی دارند؛ زیرا تنها علومی که از سوی آنان به مردم میرسد، علوم دینی نامیده میشود؛ در نتیجه بحث از کامل یا ناقص بودن علوم دینی آنان چندان موجه نیست؛ اما به یک معنا میتوان بحث درباره این موضوع را موجه دانست؛ زیرا میتوان حداقل تصور کرد که فردی مسألهای درباره حلال و حرام، تفسیر قرآن و... را از پیامبر زمان خود بپرسد؛ اما آن پیامبر نسبت به آن علم نداشته باشد. در این صورت نیز پیامبر، آن سؤال را از خداوند پرسیده و جواب آن را با وحی دریافت و ابلاغ میکند. بنابراین کامل بودن علم پیامبران در حوزه علوم دینی به این معنا قابل تردید نیست که آنان قادرند در صورت نیاز از طریق وحی پاسخ هر نیاز و پرسش دینی را بیان کنند. در برخی آیات تصریح شده است که وظیفه پیامبر آن است که حکم هر چیزی را که مردم در آن اختلاف دارند، بیان کند: | به یک معنا میتوان ادعا کرد که پیامبران به تمام علوم دینی آگاهی دارند؛ زیرا تنها علومی که از سوی آنان به مردم میرسد، علوم دینی نامیده میشود؛ در نتیجه بحث از کامل یا ناقص بودن علوم دینی آنان چندان موجه نیست؛ اما به یک معنا میتوان بحث درباره این موضوع را موجه دانست؛ زیرا میتوان حداقل تصور کرد که فردی مسألهای درباره حلال و حرام، تفسیر قرآن و... را از پیامبر زمان خود بپرسد؛ اما آن پیامبر نسبت به آن علم نداشته باشد. در این صورت نیز پیامبر، آن سؤال را از خداوند پرسیده و جواب آن را با وحی دریافت و ابلاغ میکند. بنابراین کامل بودن علم پیامبران در حوزه علوم دینی به این معنا قابل تردید نیست که آنان قادرند در صورت نیاز از طریق وحی پاسخ هر نیاز و پرسش دینی را بیان کنند. در برخی آیات تصریح شده است که وظیفه پیامبر آن است که حکم هر چیزی را که مردم در آن اختلاف دارند، بیان کند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ}}﴾}}<ref>«تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی»؛ سوره نحل، آیه۶۴.</ref> مسائل اعتقادی باشد یا فروع دین و اخلاق. برداشت مسلمانان زمان [[پیامبر اعظم]]{{صل}} نیز از مقام پیامبران این بوده است که آنان به وسیله وحی تأیید میشوند و هر مسألهای پیش آید، حکم آن از راه وحی در اختیار آنان قرار میگیرد. به همین دلیل هر سؤالی که در ذهن داشتند، از پیامبر میپرسیدند و توقع داشتند که ایشان پاسخ صحیح آن را بداند. حتی مشرکان برای اثبات باطل بودن ادعای نبوت از آن حضرت سؤالاتی را مطرح میکردند، تا ایشان نتواند پاسخ آنها را بدهد و بدین وسیله پیامبری ایشان مورد تردید قرار گیرد. این گونه آیات و گزارشها نشان میدهد که علم پیامبران از جمله [[پیامبر خاتم|پیامبر اكرم]]{{صل}} در حوزه علوم دینی کامل بوده است؛ بدین معنا که هر سؤالی که از ایشان میشد، از طریق وحی جواب آن را دریافت کرده و به مردم بیان میکردند؛ هر چند گاهی ایشان منتظر نزول وحی میماندند و پس از آمدن وحی پاسخ آن را بیان میکردند. | ||
شواهد قرآنی دیگری نیز کامل بودن علوم دینی پیامبران را تأیید میکند. خداوند به پیامبران افزون بر کتاب، حکمت عطا کرده است. حکمت علمی صحیح و مطابق با واقع است که عمل به مقتضای آن انسان را از خطا و لغزش باز میدارد. برداشت و فهم دقیق از کتاب آسمانی و حقایق جهان از مصادیق حکمت است. همچنین خداوند به برگزیدگانش فرقان (بصیرتی که حق را از باطل تشخیص دهد) و فصل الخطاب (دلیلی که بر استدلالهای مخالفان غلبه میکند) عطا کرده است و به همین جهت نه تنها خود گرفتار خطا نمیشوند، بلکه مغلوب استدلالهای نادرست دیگران نیز نمیشوند. این گونه آیات نیز به کامل بودن علوم دینی پیامبران اشاره دارند. | شواهد قرآنی دیگری نیز کامل بودن علوم دینی پیامبران را تأیید میکند. خداوند به پیامبران افزون بر کتاب، حکمت عطا کرده است. حکمت علمی صحیح و مطابق با واقع است که عمل به مقتضای آن انسان را از خطا و لغزش باز میدارد. برداشت و فهم دقیق از کتاب آسمانی و حقایق جهان از مصادیق حکمت است. همچنین خداوند به برگزیدگانش فرقان (بصیرتی که حق را از باطل تشخیص دهد) و فصل الخطاب (دلیلی که بر استدلالهای مخالفان غلبه میکند) عطا کرده است و به همین جهت نه تنها خود گرفتار خطا نمیشوند، بلکه مغلوب استدلالهای نادرست دیگران نیز نمیشوند. این گونه آیات نیز به کامل بودن علوم دینی پیامبران اشاره دارند. | ||
==علوم دینی غیر پیامبران== | ==علوم دینی غیر پیامبران== |
نسخهٔ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۲
علم دینی به معنای: دانشی است که عهده دار معرفی هرگونه از ابعاد دین الهی باشد؛ از جمله: در زمینه های اعتقادی یا رفتاری انسان.
در این باره، تعدادی از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم دینی معصوم (پرسش) قابل دسترسی هستند.
علم دینی چیست؟
برای علم دینی تعریفهای مختلفی بیان شده است. مراد از دین در اینجا، ادیان الهی است که توسط پیامبران ارائه شده است. مقصود از علوم دینی علومی است که افزون بر معرفی عقاید صحیح، در مورد رفتار انسان به طور ارزشی یا تجویزی سخن میگوید و هدف خود را رساندن انسان به سعادت معرفی میکند. این علوم به شیوههایی چون وحی (ویژه پیامبران)، دریافت از روح القدس، الهام، تحدیث و... در اختیار پیامبر یا امام قرار میگیرد. علوم دینی در قلمرو دین مقدس اسلام، به آیات قرآن و روایات معصومان(ع) محدود نبوده و علومی را که برای تبیین و توضیح آیات و روایات یاد شده ایجاد شدهاند، نیز شامل میشود. بنابراین علومی مانند تفسیر، کلام، اخلاق، رجال، فقه الحدیث، و... نیز از مصادیق علوم دینی به شمار میآیند.
علوم دینی پیامبران
با توجه به تعریف دین و علوم دینی تردیدی نیست که علوم دینی، دستآورد پیامبران است. مهمترین و گستردهترین بخش علوم وحیانی، معارف و آموزههای دینی است. البته چنان که در ادامه خواهیم گفت، بخشی از این علوم وحیانی، علوم بشری و علم به غیب است. علوم دینی مباحث گوناگونی را در حوزههای عقاید، احکام و اخلاق شامل میشود. در آیات متعدد قرآن از تعلیم کتاب (آسمانی) به پیامبران خبر داده شده است که بیشتر معارف این کتابهای آسمانی در بخش علوم دینی جای میگیرند. بیشتر آیات قرآن کریم به مباحث مربوط به عقاید اختصاص دارد. آیات متعددی به معرفی خداوند و صفات او، پیامبران و رسالت آنان و معاد و چگونگی آن اختصاص دارد. گفته شده است که حدود پانصد آیه در قرآن به مباحث احکام (فقه) اختصاص دارد. گزارههای اخلاقی نیز در آیات قرآن کریم به وضوح قابل مشاهده است.
به یک معنا میتوان ادعا کرد که پیامبران به تمام علوم دینی آگاهی دارند؛ زیرا تنها علومی که از سوی آنان به مردم میرسد، علوم دینی نامیده میشود؛ در نتیجه بحث از کامل یا ناقص بودن علوم دینی آنان چندان موجه نیست؛ اما به یک معنا میتوان بحث درباره این موضوع را موجه دانست؛ زیرا میتوان حداقل تصور کرد که فردی مسألهای درباره حلال و حرام، تفسیر قرآن و... را از پیامبر زمان خود بپرسد؛ اما آن پیامبر نسبت به آن علم نداشته باشد. در این صورت نیز پیامبر، آن سؤال را از خداوند پرسیده و جواب آن را با وحی دریافت و ابلاغ میکند. بنابراین کامل بودن علم پیامبران در حوزه علوم دینی به این معنا قابل تردید نیست که آنان قادرند در صورت نیاز از طریق وحی پاسخ هر نیاز و پرسش دینی را بیان کنند. در برخی آیات تصریح شده است که وظیفه پیامبر آن است که حکم هر چیزی را که مردم در آن اختلاف دارند، بیان کند: ﴿﴿لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ﴾﴾[۱] مسائل اعتقادی باشد یا فروع دین و اخلاق. برداشت مسلمانان زمان پیامبر اعظم(ص) نیز از مقام پیامبران این بوده است که آنان به وسیله وحی تأیید میشوند و هر مسألهای پیش آید، حکم آن از راه وحی در اختیار آنان قرار میگیرد. به همین دلیل هر سؤالی که در ذهن داشتند، از پیامبر میپرسیدند و توقع داشتند که ایشان پاسخ صحیح آن را بداند. حتی مشرکان برای اثبات باطل بودن ادعای نبوت از آن حضرت سؤالاتی را مطرح میکردند، تا ایشان نتواند پاسخ آنها را بدهد و بدین وسیله پیامبری ایشان مورد تردید قرار گیرد. این گونه آیات و گزارشها نشان میدهد که علم پیامبران از جمله پیامبر اكرم(ص) در حوزه علوم دینی کامل بوده است؛ بدین معنا که هر سؤالی که از ایشان میشد، از طریق وحی جواب آن را دریافت کرده و به مردم بیان میکردند؛ هر چند گاهی ایشان منتظر نزول وحی میماندند و پس از آمدن وحی پاسخ آن را بیان میکردند.
شواهد قرآنی دیگری نیز کامل بودن علوم دینی پیامبران را تأیید میکند. خداوند به پیامبران افزون بر کتاب، حکمت عطا کرده است. حکمت علمی صحیح و مطابق با واقع است که عمل به مقتضای آن انسان را از خطا و لغزش باز میدارد. برداشت و فهم دقیق از کتاب آسمانی و حقایق جهان از مصادیق حکمت است. همچنین خداوند به برگزیدگانش فرقان (بصیرتی که حق را از باطل تشخیص دهد) و فصل الخطاب (دلیلی که بر استدلالهای مخالفان غلبه میکند) عطا کرده است و به همین جهت نه تنها خود گرفتار خطا نمیشوند، بلکه مغلوب استدلالهای نادرست دیگران نیز نمیشوند. این گونه آیات نیز به کامل بودن علوم دینی پیامبران اشاره دارند.
علوم دینی غیر پیامبران
طبیعی است که سرچشمه علوم دینی انسانهایی که خود پیامبر نبودهاند، به تعالیم پیامبران باز میگردد. پیامبران به طور مستقیم با خداوند در ارتباط بوده و دیگران بر خوان علوم آنان نشستهاند. البته غیر پیامبران میتوانند با شیوههای عادی مانند تدبر و بررسی یا غیر عادی مانند الهام دانشهای دینی خود را گسترش داده و عمیق سازند. شاهدی قرآنی بر کامل بودن علوم دینی برگزیدگانی مانند جناب طالوت، لقمان، ذوالقرنین، مریم و... نداریم. در آیهای به جناب آصف، وصی حضرت سلیمان(ع)، علمی از کتاب «عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ» نسبت داده شده است. تفسیرهای متفاوتی از «کتاب» و علم به آن در این آیه بیان شده است. اگر مقصود از «الکتاب»، کتاب آسمانی آن زمان باشد، این آیه نشان میدهد که جناب آصف به بخشی از دانش آن دست یافته بوده است نه تمام آن.
جستارهای وابسته
جستارهای مصداقی
- علم دینی امام؛
- علم دینی پیامبر؛
- علم دینی پیامبر خاتم؛
- علم دینی ولی؛
- علم دینی وصی؛
- علم دینی اهل بیت (ع)؛
- علم دینی فاطمه زهرا (ع).
منابع
پانویس
- ↑ «تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی»؛ سوره نحل، آیه۶۴.