علم‌الکتاب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
داستان هدهد، ملکه سبا و ایمان آوردن او به خداوند متعال و پیامبرش [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، بخش‌هایی از داستان حضرت سلیمان{{ع}} است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. در این داستان آمده است که سلیمان نبی{{ع}} در جمع بزرگان دربار خود فرمود: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او (بلقیس، ملکه سرزمین سبا) را براى من مى‏آورد پیش از آنکه به حال تسلیم نزد من آیند؟».  یکی از قدرتمندترین جنّیان گفت: «من آن را نزد تو مى‏آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم». در این هنگام فردی که «دانشی از کتاب» نزد او بود گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد» و حضرت سلیمان{{ع}} در همان لحظه آن تخت را مقابل خود مشاهده کرد.  
داستان هدهد، ملکه سبا و ایمان آوردن او به خداوند متعال و پیامبرش [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، بخش‌هایی از داستان حضرت سلیمان{{ع}} است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. در این داستان آمده است که سلیمان نبی{{ع}} در جمع بزرگان دربار خود فرمود: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او (بلقیس، ملکه سرزمین سبا) را براى من مى‏آورد پیش از آنکه به حال تسلیم نزد من آیند؟».  یکی از قدرتمندترین جنّیان گفت: «من آن را نزد تو مى‏آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم». در این هنگام فردی که «دانشی از کتاب» نزد او بود گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد» و حضرت سلیمان{{ع}} در همان لحظه آن تخت را مقابل خود مشاهده کرد.  


بی‌تردید آن فرد از قدرت و توانی شگرفی برخوردار بوده که توانسته است تخت بزرگ بلقیس را از سرزمین سبا در چشم بر هم زدنی جابجا کرده و نزد آن حضرت حاضر کند. روشن است که این قدرت و توان، جسمانی نبوده است؛ زیرا ایشان برای این کار حرکت نکرد و تخت را خود به‌ آن جا حمل نکرد؛ علاوه بر آن که حمل چنان تختی کار یک نفر و یک لحظه نبود؛ بلکه به تعدادی افراد قوی، وسایل و زمانی طولانی نیاز داشت. قرآن کریم انجام دهنده این کار را صاحب دانشی از کتاب معرفی می‌کند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}}. این توصیف قرآن از ایشان و به دنبال آن نقل توانایی او در جابجایی تخت بلقیس نشان دهنده آن است که این دانش، علت توانمندی او بر این کار بوده است.  پس توانایی خارق العاده او منسوب به دانشی است که خداوند از آن به عنوان «علمٌ من الکتاب» یاد کرده است.  
بی‌تردید آن فرد از قدرت و توانی شگرفی برخوردار بوده که توانسته است تخت بزرگ بلقیس را از سرزمین سبا در چشم بر هم زدنی جابجا کرده و نزد آن حضرت حاضر کند. روشن است که این قدرت و توان، جسمانی نبوده است؛ زیرا ایشان برای این کار حرکت نکرد و تخت را خود به‌ آن جا حمل نکرد؛ علاوه بر آن که حمل چنان تختی کار یک نفر و یک لحظه نبود؛ بلکه به تعدادی افراد قوی، وسایل و زمانی طولانی نیاز داشت. قرآن کریم انجام دهنده این کار را صاحب دانشی از کتاب معرفی می‌کند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}}. این توصیف قرآن از ایشان و به دنبال آن نقل توانایی او در جابجایی تخت بلقیس نشان دهنده آن است که این دانش، علت توانمندی او بر این کار بوده است.  پس توانایی خارق‌العاده او منسوب به دانشی است که خداوند از آن به عنوان {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}} یاد کرده است.  


==صاحب {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}}==
==صاحب {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}}==
خط ۲۲: خط ۲۲:
* بعضی دانش او را آگاهی از اسم اعظم الهی دانسته‌اند و حتی مصادیقی برای اسم اعظم بیان کرده‌اند.  در برخی روایات نیز بیان شده است که اسم اعظم هفتاد و سه حرف دارد. آصف تنها یک حرف از این ۷۳ حرف را می‌دانست و به وسیله آن توانست که تخت بلقیس را در یک چشم برهم زدن جابجا کند.   
* بعضی دانش او را آگاهی از اسم اعظم الهی دانسته‌اند و حتی مصادیقی برای اسم اعظم بیان کرده‌اند.  در برخی روایات نیز بیان شده است که اسم اعظم هفتاد و سه حرف دارد. آصف تنها یک حرف از این ۷۳ حرف را می‌دانست و به وسیله آن توانست که تخت بلقیس را در یک چشم برهم زدن جابجا کند.   
* برخی دیگر از مفسران، کتاب را در آیه یاد شده، به کتاب‌های پیامبران الهی تفسیر کرده و علم الکتاب را آگاهی از کتاب‌های پیامبران دانسته‌اند.   
* برخی دیگر از مفسران، کتاب را در آیه یاد شده، به کتاب‌های پیامبران الهی تفسیر کرده و علم الکتاب را آگاهی از کتاب‌های پیامبران دانسته‌اند.   
* احتمال دیگر آن است که مراد از علم الکتاب، علم به لوح محفوظ یا همان کتاب مبین باشد. در قرآن کریم بر این نکته تأکید شده است که هیچ امری در عالم وجود ندارد و محقق نمی‌شود، مگر آن که در «[[کتاب مبین]]» ثبت شده است. در مواردی نیز قرآن از «[[کتاب مکنون]]»،  «[[أم الکتاب]]»،  «[[لوح محفوظ]]»  و «إمام مبین» سخن گفته که به نظر می‌رسد نام‌های متعدد برای همان «کتاب مبین» است.  این کتاب از دسترس انسان‌های عادی خارج است و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود می‌توانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌‌اند.  بنابر این تفسیر، مقصود آیه یاد شده از این که جناب آصف را دارای علم به بخشی از «الکتاب» معرفی کرده، آن است که او به بخشی از دانش «کتاب مبین» دست یافته بود.  
* احتمال دیگر آن است که مراد از علم الکتاب، علم به لوح محفوظ یا همان کتاب مبین باشد. در قرآن کریم بر این نکته تأکید شده است که هیچ امری در عالم وجود ندارد و محقق نمی‌شود، مگر آن که در «[[کتاب مبین]]» ثبت شده است. در مواردی نیز قرآن از «[[کتاب مکنون]]»،  «[[أم الکتاب]]»،  «[[لوح محفوظ]]»  و «[[امام مبین]]» سخن گفته که به نظر می‌رسد نام‌های متعدد برای همان «[[کتاب مبین]]» است.  این کتاب از دسترس انسان‌های عادی خارج است و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود می‌توانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌‌اند.  بنابر این تفسیر، مقصود آیه یاد شده از این که جناب آصف را دارای علم به بخشی از «الکتاب» معرفی کرده، آن است که او به بخشی از دانش «کتاب مبین» دست یافته بود.  


==علم الکتاب در آیه ۴۳ سوره رعد==
==علم الکتاب در آیه ۴۳ سوره رعد==
قرآن کریم در آیه‌ای دیگر از کسی یاد کرده که نزد او علم الکتاب است: «وَ یقُولُ الَّذینَ کفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً بَینی‏ وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتاب». در این آیه کریمه خداوند متعال در مقابل سخنان کفار که نبوت پیامبر گرامی{{صل}} را انکار می‌کردند، به پیامبرش می‌فرماید: «به آنان بگو: کافى است که خداوند و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند». بنابراین در این آیه «علم الکتاب» با شهادت بر نبوت پیامبر خدا{{صل}} گره خورده است.  
قرآن کریم در آیه‌ای دیگر از کسی یاد کرده که نزد او علم الکتاب است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}. در این آیه کریمه خداوند متعال در مقابل سخنان کفار که نبوت پیامبر گرامی{{صل}} را انکار می‌کردند، به پیامبرش می‌فرماید: «به آنان بگو: کافى است که خداوند و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند». بنابراین در این آیه «علم الکتاب» با شهادت بر نبوت پیامبر خدا{{صل}} گره خورده است.  


مطابق این آیه، فردی صاحب «علم الکتاب» معرفی شده است. وقتی این تعبیر را با تعبیر آیه سابق «علم من الکتاب»‌ مقایسه می‌کنیم، افزون بر شباهت موجود میان این دو آیه، متوجه این تفاوت می‌شویم که در آیه پیشین، جناب آصف به بخشی از «الکتاب» دست یافته بود؛ اما مطابق این آیه فردی به تمام کتاب «علم الکتاب» دست یافته است؛ زیرا اطلاق علم الکتاب، برخلاف مورد قبلی دلالت بر آن دارد که علم تمام کتاب نزد این فرد بوده است.   
مطابق این آیه، فردی صاحب «[[علم الکتاب]]» معرفی شده است. وقتی این تعبیر را با تعبیر آیه سابق {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}} مقایسه می‌کنیم، افزون بر شباهت موجود میان این دو آیه، متوجه این تفاوت می‌شویم که در آیه پیشین، جناب آصف به بخشی از «الکتاب» دست یافته بود؛ اما مطابق این آیه فردی به تمام کتاب «علم الکتاب» دست یافته است؛ زیرا اطلاق علم الکتاب، برخلاف مورد قبلی دلالت بر آن دارد که علم تمام کتاب نزد این فرد بوده است.   


در تفسیر این آیه نیز همانند آیه پیشین، اختلاف است:  
در تفسیر این آیه نیز همانند آیه پیشین، اختلاف است:  

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۰

علم الکتاب به معنای: دانشی است که عهده دار معرفی هرگونه از ابعاد دین الهی باشد؛ از جمله: در زمینه های اعتقادی یا رفتاری انسان.

در این باره، تعدادی از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم الکتاب معصوم (پرسش) قابل دسترسی هستند.

علم الکتاب چیست؟

علم الکتاب یکی دیگر از علومی است که احتمال دارد به دانشی کامل و جامع برای برگزیدگان خداوند اشاره داشته باشد. مهم‌ترین آیات مرتبط با این موضوع عبارتند از آیه ۴۰ سوره نمل و ۴۳ سوره رعد.

علم الکتاب در آیه ۴۰ سوره نمل

داستان هدهد، ملکه سبا و ایمان آوردن او به خداوند متعال و پیامبرش حضرت سلیمان(ع)، بخش‌هایی از داستان حضرت سلیمان(ع) است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. در این داستان آمده است که سلیمان نبی(ع) در جمع بزرگان دربار خود فرمود: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او (بلقیس، ملکه سرزمین سبا) را براى من مى‏آورد پیش از آنکه به حال تسلیم نزد من آیند؟». یکی از قدرتمندترین جنّیان گفت: «من آن را نزد تو مى‏آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم». در این هنگام فردی که «دانشی از کتاب» نزد او بود گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد» و حضرت سلیمان(ع) در همان لحظه آن تخت را مقابل خود مشاهده کرد.

بی‌تردید آن فرد از قدرت و توانی شگرفی برخوردار بوده که توانسته است تخت بزرگ بلقیس را از سرزمین سبا در چشم بر هم زدنی جابجا کرده و نزد آن حضرت حاضر کند. روشن است که این قدرت و توان، جسمانی نبوده است؛ زیرا ایشان برای این کار حرکت نکرد و تخت را خود به‌ آن جا حمل نکرد؛ علاوه بر آن که حمل چنان تختی کار یک نفر و یک لحظه نبود؛ بلکه به تعدادی افراد قوی، وسایل و زمانی طولانی نیاز داشت. قرآن کریم انجام دهنده این کار را صاحب دانشی از کتاب معرفی می‌کند: ﴿﴿الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ. این توصیف قرآن از ایشان و به دنبال آن نقل توانایی او در جابجایی تخت بلقیس نشان دهنده آن است که این دانش، علت توانمندی او بر این کار بوده است. پس توانایی خارق‌العاده او منسوب به دانشی است که خداوند از آن به عنوان ﴿﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ یاد کرده است.

صاحب ﴿﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ

در این که آن فرد چه کسی بوده است، سخنان مختلفی نقل شده است. برخی او را از جنیان دانسته؛ برخی او را خود حضرت سلیمان(ع) و برخی حضرت خضر دانسته‌اند و...؛ اما مشهور آن است که آن فرد، جناب آصف بن برخیا، وصی و جانشین حضرت سلیمان(ع) بوده است. روایات ائمه اهل بیت(ع) نیز این قول را تأیید می‌کنند. اینک جای این پرسش است که علم الکتاب چه دانشی است که دانستن بخشی از آن: «عِلْمٌ مِنَ الْکتاب» چنین توانایی شگرفی را به جناب آصف داده بود؟

مراد از «الکتاب» در آیه ۴۰ سوره نمل

دیدگاه‌های متعددی از سوی مفسران درباره دانش جناب آصف ابراز شده است:

  • بعضی دانش او را آگاهی از اسم اعظم الهی دانسته‌اند و حتی مصادیقی برای اسم اعظم بیان کرده‌اند. در برخی روایات نیز بیان شده است که اسم اعظم هفتاد و سه حرف دارد. آصف تنها یک حرف از این ۷۳ حرف را می‌دانست و به وسیله آن توانست که تخت بلقیس را در یک چشم برهم زدن جابجا کند.
  • برخی دیگر از مفسران، کتاب را در آیه یاد شده، به کتاب‌های پیامبران الهی تفسیر کرده و علم الکتاب را آگاهی از کتاب‌های پیامبران دانسته‌اند.
  • احتمال دیگر آن است که مراد از علم الکتاب، علم به لوح محفوظ یا همان کتاب مبین باشد. در قرآن کریم بر این نکته تأکید شده است که هیچ امری در عالم وجود ندارد و محقق نمی‌شود، مگر آن که در «کتاب مبین» ثبت شده است. در مواردی نیز قرآن از «کتاب مکنون»، «أم الکتاب»، «لوح محفوظ» و «امام مبین» سخن گفته که به نظر می‌رسد نام‌های متعدد برای همان «کتاب مبین» است. این کتاب از دسترس انسان‌های عادی خارج است و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود می‌توانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌‌اند. بنابر این تفسیر، مقصود آیه یاد شده از این که جناب آصف را دارای علم به بخشی از «الکتاب» معرفی کرده، آن است که او به بخشی از دانش «کتاب مبین» دست یافته بود.

علم الکتاب در آیه ۴۳ سوره رعد

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر از کسی یاد کرده که نزد او علم الکتاب است: ﴿﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ. در این آیه کریمه خداوند متعال در مقابل سخنان کفار که نبوت پیامبر گرامی(ص) را انکار می‌کردند، به پیامبرش می‌فرماید: «به آنان بگو: کافى است که خداوند و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند». بنابراین در این آیه «علم الکتاب» با شهادت بر نبوت پیامبر خدا(ص) گره خورده است.

مطابق این آیه، فردی صاحب «علم الکتاب» معرفی شده است. وقتی این تعبیر را با تعبیر آیه سابق ﴿﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ مقایسه می‌کنیم، افزون بر شباهت موجود میان این دو آیه، متوجه این تفاوت می‌شویم که در آیه پیشین، جناب آصف به بخشی از «الکتاب» دست یافته بود؛ اما مطابق این آیه فردی به تمام کتاب «علم الکتاب» دست یافته است؛ زیرا اطلاق علم الکتاب، برخلاف مورد قبلی دلالت بر آن دارد که علم تمام کتاب نزد این فرد بوده است.

در تفسیر این آیه نیز همانند آیه پیشین، اختلاف است:

  • برخی مقصود از «الکتاب» را در این آیه، تورات، انجیل یا دیگر کتاب‌های آسمانی دانسته‌اند. بنابر این تفسیر، علم الکتاب یعنی علم به کتاب‌های آسمانی گذشته. مطابق این تفسیر، شهادت علمای اهل کتاب (علمای یهود و نصاری) بر نبوت پیامبر اکرم(ص)، از شواهد راستی ادعای آن حضرت شمرده شده است؛ زیرا در کتاب‌های آسمانی مانند تورات و انجیل از آمدن پیامبر خاتم(ص) و ویژگی‌های ایشان خبر داده شده بود؛ بنابراین تصدیق و تأیید علمای یهود و نصاری از دلایل درستی نبوت پیامبر اکرم(ص) شمرده می‌شود.
  • برخی گفته‌اند، مراد از الکتاب، همان قرآن کریم است. بنابراین علم به «الکتاب» یعنی علم به حقایق و معارف قرآن. از آن جا که قرآن معجزه جاوید رسول خدا(ص) است؛ کسی که به حقایق آن آگاه باشد، شاهد و گواه بر درستی ادعای نبوت پیامبر اعظم(ص) خواهد بود.
  • برخی نیز آیه یاد شده را این گونه تفسیر کرده‌اند که مراد از الکتاب، همان لوح محفوظ یا کتاب مبین است. بنابر یکی از این تفسیرها، شهادت کسی که دارای علم الکتاب است، در کنار شهادت خداوند، در واقع تذکر و هشداری به کفار و اتمام حجت بر آنان است که متوجه باشند که اگر چه در این دنیا، بر اساس امور دنیوی و ظاهری می‌توانند معجزات و دلایل روشن پیامبر اعظم(ص) را نپذیرند؛ اما بدانند که خداوند و فرد یا افرادی که بر لوح محفوظ و حقایق جهان، آگاهند، گواه راستی نبوت ایشان بوده و در قیامت علیه آنان شهادت خواهند داد. این گونه شهادت‌ها، افزون بر هشدار به کفار، تأییدی برای پیامبر(ص) است تا از انکارهای آنان، ملول نشده و با دلی آرام به رسالت خود ادامه دهند.

با توجه به شباهت این آیه و آیه ۴۰ سوره مبارکه نمل، این احتمال تقویت می‌شود که مراد از «الکتاب» در دو آیه یاد شده، یک چیز باشد. در روایاتی نیز این دو آیه در سیاق واحدی تفسیر شده‌اند. در این روایات، ضمن آن که شأن نزول آیه دوم، امیرالمؤمنین، علی(ع) معرفی شده، علم ایشان، یعنی «علم الکتاب» با علم جناب آصف، یعنی «علم من الکتاب» مقایسه شده است. صرف نظر از داوری در مورد دیدگاه‌های مطرح شده در مورد این دو آیه، می‌توان چنین گفت که اگر مقصود از «علم الکتاب»‌، علم به لوح محفوظ باشد، با توجه به مقایسه دو آیه بین «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، علم الکتاب، علم به تمام لوح محفوظ خواهد بود که از آن می‌توان جامعیت علوم صاحب آن را استنباط کرد.

منابع

پانویس

منبع‌شناسی جامع علم‌الکتاب

جستارهای وابسته