تفاخر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==جستارهای وابسته== +== جستارهای وابسته ==))
خط ۲۴: خط ۲۴:
*در [[جامعه]] [[عرب]] آن روز، بزرگ‌ترین افتخار یک نفر این بود که شاخه‌ای از یک [[قبیله]] سرشناس مانند [[قریش]] باشد؛ ولی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای برانداختن این اصل موهوم و به منظور درهم کوبیدن افتخارات بی‌اساس و [[جاهلی]] [[عرب]]، در روز [[فتح مکه]] به [[مردم]] آن جا چنین فرمود: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] با [[اسلام]]، [[نخوت]] [[جاهلیت]] و [[نازیدن]] به [[پدران]] و خاندان‌های [[جاهلی]] را از شما زدود. ای [[مردم]]! شما از [[آدم]] {{ع}} هستید و او نیز از گل آفریده شده است؛ بدانید که امروز، [[بهترین]] شما نزد [[خداوند]] و گرامی‌ترین شما در پیشگاه او پرهیزگارترین و فرمانبردارترین شما از اوست"<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ نَخْوَةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ تَفَاخُرَهَا بِآبَائِهَا أَلَا إِنَّكُمْ مِنْ آدَمَ {{ع}} وَ آدَمُ مِنْ طِينٍ أَلَا إِنَّ خَيْرَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَكْرَمَكُمْ عَلَيْهِ الْيَوْمَ أَتْقَاكُمْ }}؛</ref>. سپس ایشان برای اینکه به جهانیان بیاموزد که ملاک شخصیت و [[برتری]] تنها [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] است<ref>علم الهدی خراسانی، نهج الخطابه، ج ۱، ص ۲۵ - ۲۶.</ref>، در فرازی دیگر از سخنان خود چنین فرمود: "[[مردم]] در پیشگاه [[خداوند]]، دو دسته اند: دسته‌ای [[پرهیزگار]] که در پیشگاه [[خداوند]]، گرامی و گروهی متجاوز و [[گناهکار]] که نزد [[خداوند]] ذلیل و خواراند"<ref>{{متن حدیث| يا أَيُّهَا النَّاسُ ، إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ : رَجُلُ مُؤْمِنُ تَقِيُّ كَرِيمُ عَلَى اللَّهِ ، وَ فَاجِرٍ شَقِيُّ هَيِّنُ عَلَى اللَّهِ}}؛ صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۵، ص ۲۴۲ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۳۸۸.</ref>؛ آن‌گاه [[رسول خدا]] {{صل}} برای برانداختن [[نخوت]] [[عرب]] که [[عرب]] بودن و انتساب به این نژاد را از [[مفاخر]] بزرگ خود می‌شمرد، در ادامه سخنان خویش، خطاب به [[مردم]] [[مکه]] چنین فرمود: {{متن حدیث|أَلَا إِنَّ الْعَرَبِيَّةَ لَيْسَتْ بِأَبٍ وَالِدٍ وَ لَكِنَّهَا لِسَانٌ نَاطِقٌ فَمَنْ قَصَرَ عَمَلُهُ لَمْ يُبْلِغْ بِهِ حَسَبُهُ }}<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۹۴ و نهج الخطابه، ج ۱، ص۲۶.</ref>؛ ای [[مردم]]! بدانید که عربیت، به پدری نیست که عامل [[دنیا]] آمدن شما بوده، بلکه آن، تنها زبانی است که با آن سخن گفته می‌شود. پس هر کس در عمل، کوتاهی کند، [[شرافت]] [[خانوادگی]] اش او را به [[خشنودی]] [[خداوند]] نمی‌رساند. سپس [[حضرت]] برای تحکیم [[مساوات]] بین [[انسان‌ها]] فرمود: همه [[مردم]]، از روزگار گذشته تا حال، مانند دانه‌های شانه برابر اند و [[عرب]] بر [[عجم]] و سرخ بر سیاه [[برتری]] ندارد<ref>{{متن حدیث|إِنَ النَّاسَ مِنْ عَهْدِ آدَمَ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ الْمُشْطِ لَا فَضْلَ لِلْعَرَبِيِّ عَلَى الْعَجَمِيِّ وَ لَا لِلْأَحْمَرِ عَلَى الْأَسْوَدِ إِلَّا بِالتَّقْوَى}}؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۳۴۱ و میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۸۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۱۴-۲۱۵.</ref>.
*در [[جامعه]] [[عرب]] آن روز، بزرگ‌ترین افتخار یک نفر این بود که شاخه‌ای از یک [[قبیله]] سرشناس مانند [[قریش]] باشد؛ ولی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای برانداختن این اصل موهوم و به منظور درهم کوبیدن افتخارات بی‌اساس و [[جاهلی]] [[عرب]]، در روز [[فتح مکه]] به [[مردم]] آن جا چنین فرمود: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] با [[اسلام]]، [[نخوت]] [[جاهلیت]] و [[نازیدن]] به [[پدران]] و خاندان‌های [[جاهلی]] را از شما زدود. ای [[مردم]]! شما از [[آدم]] {{ع}} هستید و او نیز از گل آفریده شده است؛ بدانید که امروز، [[بهترین]] شما نزد [[خداوند]] و گرامی‌ترین شما در پیشگاه او پرهیزگارترین و فرمانبردارترین شما از اوست"<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ نَخْوَةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ تَفَاخُرَهَا بِآبَائِهَا أَلَا إِنَّكُمْ مِنْ آدَمَ {{ع}} وَ آدَمُ مِنْ طِينٍ أَلَا إِنَّ خَيْرَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَكْرَمَكُمْ عَلَيْهِ الْيَوْمَ أَتْقَاكُمْ }}؛</ref>. سپس ایشان برای اینکه به جهانیان بیاموزد که ملاک شخصیت و [[برتری]] تنها [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] است<ref>علم الهدی خراسانی، نهج الخطابه، ج ۱، ص ۲۵ - ۲۶.</ref>، در فرازی دیگر از سخنان خود چنین فرمود: "[[مردم]] در پیشگاه [[خداوند]]، دو دسته اند: دسته‌ای [[پرهیزگار]] که در پیشگاه [[خداوند]]، گرامی و گروهی متجاوز و [[گناهکار]] که نزد [[خداوند]] ذلیل و خواراند"<ref>{{متن حدیث| يا أَيُّهَا النَّاسُ ، إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ : رَجُلُ مُؤْمِنُ تَقِيُّ كَرِيمُ عَلَى اللَّهِ ، وَ فَاجِرٍ شَقِيُّ هَيِّنُ عَلَى اللَّهِ}}؛ صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۵، ص ۲۴۲ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۳۸۸.</ref>؛ آن‌گاه [[رسول خدا]] {{صل}} برای برانداختن [[نخوت]] [[عرب]] که [[عرب]] بودن و انتساب به این نژاد را از [[مفاخر]] بزرگ خود می‌شمرد، در ادامه سخنان خویش، خطاب به [[مردم]] [[مکه]] چنین فرمود: {{متن حدیث|أَلَا إِنَّ الْعَرَبِيَّةَ لَيْسَتْ بِأَبٍ وَالِدٍ وَ لَكِنَّهَا لِسَانٌ نَاطِقٌ فَمَنْ قَصَرَ عَمَلُهُ لَمْ يُبْلِغْ بِهِ حَسَبُهُ }}<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۹۴ و نهج الخطابه، ج ۱، ص۲۶.</ref>؛ ای [[مردم]]! بدانید که عربیت، به پدری نیست که عامل [[دنیا]] آمدن شما بوده، بلکه آن، تنها زبانی است که با آن سخن گفته می‌شود. پس هر کس در عمل، کوتاهی کند، [[شرافت]] [[خانوادگی]] اش او را به [[خشنودی]] [[خداوند]] نمی‌رساند. سپس [[حضرت]] برای تحکیم [[مساوات]] بین [[انسان‌ها]] فرمود: همه [[مردم]]، از روزگار گذشته تا حال، مانند دانه‌های شانه برابر اند و [[عرب]] بر [[عجم]] و سرخ بر سیاه [[برتری]] ندارد<ref>{{متن حدیث|إِنَ النَّاسَ مِنْ عَهْدِ آدَمَ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ الْمُشْطِ لَا فَضْلَ لِلْعَرَبِيِّ عَلَى الْعَجَمِيِّ وَ لَا لِلْأَحْمَرِ عَلَى الْأَسْوَدِ إِلَّا بِالتَّقْوَى}}؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۳۴۱ و میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۸۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۱۴-۲۱۵.</ref>.


==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==
* [[افتخار]]
* [[افتخار]]
==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۵

مدخل‌های وابسته به این بحث:

مقدمه

  • از اوصاف زشت و ناپسندی که در سیره و قول نبی اکرم (ص) از آن به زشتی یاد شده، فخرفروشی و افتخار به حسب و نسب خویش است. این صفت نکوهیده از عوامل بسیار مخرب در روابط ایمانی شمرده شده و رسول خدا (ص) نیز آن را آفت بزرگیِ خاندان دانسته است[۱][۲].

نگاهی کوتاه بر پیشینه تفاخر در عصر جاهلی

فخرفروشی و برتری جویی در سیره نبوی (ص)

خطبه رسول خدا (ص) در روز فتح مکه

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۷ و احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۷.
  2. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۱.
  3. این بخش از کتب مختلف ایام العرب، الکامل، عقد الفرید و... برگرفته شده است.
  4. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۱.
  5. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۵۹ - ۶۰؛ محمد بن حبیب البغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص ۱۲۷ - ۱۲۹ و ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۲۰۲ - ۲۰۳.
  6. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۲.
  7. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۱۱؛ جاراللّه زمخشری، الکشاف، ج ۴، ص ۷۹۱؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج ۳۲، ص ۲۷۰ و حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج ۵، ص ۲۹۸.
  8. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۲.
  9. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۲.
  10. السیرة النبویه، ص ۵۵۵ - ۵۵۶.
  11. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۲-۲۱۳.
  12. حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۲، ص ۴۰۷ و احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۲۱۱.
  13. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۳.
  14. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۵۰۳ و محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۹۳۱.
  15. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۳.
  16. سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۱، ص ۱۴۱، الکافی، ج ۲، ص ۳۲۹، مسند احمد، ج ۴، ص ۱۳۴ و محمد بن محمد کوفی بن اشعث، الجعفریات، ص ۱۶۴.
  17. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۳-۲۱۴.
  18. الطبقات الکبری، ج۸، ص ۱۰۰، احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۴۴ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۷۴.
  19. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج ۲، ص ۳۲۱ - ۳۲۲ و مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۰۴.
  20. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۴.
  21. «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ نَخْوَةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ تَفَاخُرَهَا بِآبَائِهَا أَلَا إِنَّكُمْ مِنْ آدَمَ (ع) وَ آدَمُ مِنْ طِينٍ أَلَا إِنَّ خَيْرَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَكْرَمَكُمْ عَلَيْهِ الْيَوْمَ أَتْقَاكُمْ »؛
  22. علم الهدی خراسانی، نهج الخطابه، ج ۱، ص ۲۵ - ۲۶.
  23. « يا أَيُّهَا النَّاسُ ، إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ : رَجُلُ مُؤْمِنُ تَقِيُّ كَرِيمُ عَلَى اللَّهِ ، وَ فَاجِرٍ شَقِيُّ هَيِّنُ عَلَى اللَّهِ»؛ صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۵، ص ۲۴۲ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۳۸۸.
  24. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۹۴ و نهج الخطابه، ج ۱، ص۲۶.
  25. «إِنَ النَّاسَ مِنْ عَهْدِ آدَمَ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ الْمُشْطِ لَا فَضْلَ لِلْعَرَبِيِّ عَلَى الْعَجَمِيِّ وَ لَا لِلْأَحْمَرِ عَلَى الْأَسْوَدِ إِلَّا بِالتَّقْوَى»؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۳۴۱ و میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۸۹.
  26. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۴-۲۱۵.