آیه کنز در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = آیه کنز | |||
| عنوان مدخل = [[آیه کنز]] | |||
| مداخل مرتبط = [[آیه کنز در قرآن]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۱
مقدمه
در آیات متعددی از قرآن کریم واژه کنز استعمال شده که در اغلب آنها به معنی گنج است، اما از آنجا که در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱]، ساختار فعلی آن به کار رفته و کسانی را که به انباشتن طلا و نقره میپردازند و آن را در راه خدا انفاق نمیکنند، تهدید به عذاب دردناک نموده است، آن را آیه کنز نامیدهاند.
﴿يَصُدُّونَ﴾ از ریشه صدد معمولاً در قرآن با حرف جر "عَن" به کار رفته و معنی آن منصرف کردن یا مانع شدن از چیزی است. ﴿يَكْنِزُونَ﴾ از ریشه کنَزَ و اسم آن کنز و در اصل به معنی مال بسیار زیاد و نیز روی هم انباشتن مال و نگهداری آن میباشد به گونهای که از جریان داد و ستد در جامعه خارج و در جایی ذخیره گردد و سود آن به عموم مردم نرسد.
طبرسی از قول نفطویه نحوی میگوید: ذَهَب / طلا را از آن جهت، ذهب گفتهاند که میرود و باقی نمیماند و فِضَّه را از آن جهت، فِضّه نامیدهاند که پراکنده شده و از بین میرود. "بَشِّر / تبشیر" از ریشه "ب شر" در باب تفعیل و در اصل لغت به معنی بشارت و خبر خوش دادن به کسی است؛ اما به قول راغب، ﴿فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾ در اینجا و چند جای دیگر قرآن ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۲]؛ ﴿بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾ [۳]؛ ﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ﴾[۴]؛ ﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ﴾[۵]؛ ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّى مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾ [۶]؛ ﴿يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۷]؛ ﴿فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۸] کاربرد استعاری آن مورد نظر بوده و به این معناست که ایشان خوشترین خبری که میشنوند، گرفتار شدن به عذاب دردناک و رو به رو شدن با بد اقبالی است[۹].
به گزارش ابن کثیر، عالمان یهود را احبار و عابدان مسیحی را رهبان گویند. مقصود آیه، برحذر داشتن مؤمنان از علمای سوء و عابدان گمراه است، چنان که در حدیث صحیح آمده است: "شما حتماً سنتهای پیشینیان را گام به گام آنها دنبال میکنید"، پس آیه مذکور با به میان کشیدن بدکنشی برخی عالمان یهود و نصارا، در حقیقت علمای اسلام و مؤمنان را از تشبه به ایشان در گفتار و کردار نهی میکند.
زمخشری میگوید: أکل اموال مردم، دو معنی دارد:
- أخذ / گرفتن اموال؛
- خوردن چیزی که با آن خریداری میشود.
نیز مقصود از خوردن اموال مردم به باطل، چند چیز است: رباخواری ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا﴾، رشوه گرفتن برای تغییر حکم یا تخفیف آن در محاکم، یا آسانگیری و سهلانگاری در قانون شرع ﴿وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ﴾. شبیه این معنی را در آیه ﴿لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ﴾[۱۰] میبینیم. در مورد عالمان / راهبان مسیحی نیز فروختن برگههای مغفرت به مردم مورد نظر است؛ خلاصه به دست آوردن مال از هر راهی که حرام باشد. به عبارت دیگر، أحبار و رُهبان با انتساب خود به گوهر دین و با تکیه بر مناصب و ریاستشان در میان مردم، دنیا و اموال آن را میخوردند.
نقل است که علمای یهود در نزد مردم دوره جاهلیت، جلوهای از شرافت و بزرگی داشتند و به این سبب، مردم به جز هزینه زندگی، انواع هدایا و تحفهها را به ایشان پیشکش میکردند. همین مسائل باعث شد که پس از بعثت رسول خدا(ص) و ظهور اسلام، همچنان به کفر و گمراهی و دشمنیشان ادامه دهند و به این وسیله، آن بزرگی و ریاست را حفظ نمایند؛ در نتیجه به منظور جلوگیری مردم از تبعیت راه خدا و رسولش: ﴿وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾، حق را با باطل میآمیختند. خداوند به دنبال یادآوری کارهای ناشایسته احبار و رهبان، مؤمنان را از دنیاپرستی، مالدوستی و اندوختن مال فراوان - مانند علمای اهل کتاب - برحذر داشته و تهدید میکند که در صورت انباشتن زر و سیم و عدم انفاق به مساکین و فقراء عذابی سخت و دردناک خواهند چشید. برخی میگویند منظور از انفاق، دادن زکات اموال است، زیرا در گزارشی اجماعی از رسول خدا(ص) نقل است که فرمود: هر مالی که زکات آن داده نشود، کنز به شمار میآید، اگرچه آشکار باشد و هر مالی که زکات آن داده شده باشد، کنز نیست اگرچه در زمین دفن شده باشد. از امام علی(ع) نیز روایت شده است که مازاد بر چهار هزار دینار / درهم کنز است، چه زکاتش را داده باشند چه نداده باشند. به گزارش علی بن ابراهیم، امام باقر(ع) فرمود: خداوند اندوختن زر و سیم را حرام نموده و به انفاق آن فرمان داده است. بدون تردید، این انفاق، همان زکات واجب است که عدم پرداختش موجب مؤاخذه و عذاب اخروی است.
گفتهاند علت اینکه در آیه، فقط طلا و نقره را ذکر نموده، آن است که این دو در میان اموال از برجستگی، اهمیت و ارزش بیشتری نسبت به اموال دیگر برخوردار است. نیز برای آگاهی از چیستی عذاب الیم پایان آیه، ابتدای آیه بعد، راهگشاست که میفرماید: روزی که این زر و سیمها در آتش جهنم گداخته گردد و پیشانیها، پهلوها و پشتها را به آن داغ بگذارند و گویند: بچش! که این است نتیجه آن مالاندوزیها.
علامه طباطبایی مینویسد: این آیه در ردیف آیات اهل کتاب است، اما نمیتوان گفت که درباره اهل کتاب نازل شده و مسلمانان میتوانند هرگونه که بخواهند در اموال خود تصرف کنند. از جمله ﴿وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾ و توسعه مفهوم ﴿فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾ برمیآید که هرکس با وجود نیاز جامعه، سرمایه و نقدینگی خود را انباشته و احتکار کند، او نیز از جمله زراندوزانی است که در راه خدا انفاق نکرده و باید منتظر عذابی دردناک باشد، زیرا خود را بر خدایش مقدم داشته و نیاز احتمالی آینده خود و فرزندانش را بر نیاز قطعی و فوری اجتماع دینی ترجیح داده است[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «آنان را که به آیات خداوند کفر میورزند و پیامبران را ناحقّ میکشند و دادفرمایان از مردم را به قتل میرسانند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره آل عمران، آیه ۲۱.
- ↑ «به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۸؛ ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾ «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳
- ↑ «و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد» سوره نحل، آیه ۵۸
- ↑ «و چون یکی از ایشان را به آنچه برای (خداوند) بخشنده مثل میزند نوید بخشند، (و گویند دختردار شدهای) چهرهاش سیاه میگردد و اندوهگین میشود» سوره زخرف، آیه ۱۷
- ↑ «و چون آیات ما بر او خوانده شود با گردنفرازی روی میگرداند گویی آن را نشنیده است، گویی گوشهایش سنگین است، او را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره لقمان، آیه ۷
- ↑ «که آیات خداوند را که بر او خوانده میشود میشنود سپس با گردنکشی (بر انکار خود) پا میفشارد گویی آن را نشنیده است پس او را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره جاثیه، آیه ۸
- ↑ «به عذابی دردناک نوید ده!» سوره آل عمران، آیه ۲۱.
- ↑ مفردات، ص۱۲۶؛ مجمع البیان، ج۵، ص۲۵؛ المیزان، ج۹، ص۲۶۰.
- ↑ «و داراییهای همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
- ↑ المیزان، ج۹، ص۲۶۱؛ الکشاف، ج۱، ص۵۵۱؛ مجمع البیان، ج۵، ص۲۶؛ تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر، ج۲، ص۳۵۰؛ تفسیر القمی، ص۲۶۵؛ المنار، ج۱۰، ص۴۶۲.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه کنز»، دانشنامه معاصر قرآن کریم