هدف از ازدواج: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
خط ۴۸: خط ۴۸:
# [[پرونده: 1100685.jpg|22px]] [[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]
# [[پرونده: 1100685.jpg|22px]] [[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:هدف از ازدواج]]
[[رده:هدف از ازدواج]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۲۹

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سیره خانوادگی معصومان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

هدف از تشکیل خانواده

خانواده محمل سیر دادن آدمی به سوی کمالات است و هیچ پایگاهی همچون خانواده نمی‌تواند چنین نقش بسترسازی داشته باشد. انسان برای رشد و تعالی نیاز به آرامش روحی، جسمی و عاطفی دارد، و این آرامش - آن‌گونه که باید - در خانواده تأمین می‌شود. ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا[۱].

خدای رحمان از سر لطف و رحمت خویش بهترین زمینه رشد و کمال آدمیان را فراهم کرده است. خداوند هدف ازدواج و تشکیل خانواده را سکونت و آرامش معرفی می‌کند، و این از بزرگ‌ترین آیات خدا و مواهب الهی است. قرآن کریم به صراحت بیان می‌کند که تشکیل خانواده مایه سکونت و آرامش است.

“سُکون” آرام گرفتن چیزی پس از حرکت آن است، و “سَکَن” آرامش یافتن است، و نیز به هر چیزی که موجب آرامش است “سَکَن” گویند. همچنین آتشی که به وسیله آن گرم می‌شوند و در اطرافش استراحت می‌کنند و بدان آرامش می‌یابند “سَکَن” نامیده شده است. سُکان السفینة نیز وسیله‌ای است که کشتی را آرام می‌کند[۲]. همسر نیز مایه آرامش و وسیله گرمی زندگی است. این آرامش و گرمی از آنجاست که زن و مرد در نظام خانواده، مکمل هم، و مایه نشاط و شکوفایی و کمال یکدیگرند. آرامش یافتن و گرمی و نشاطی که در خانواده شکل می‌گیرد، بهترین وسیله رشد آدمیان، و موهبتی والا از جانب خدای رحمان است. ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَ[۳].

خانواده سالم که زمینه‌ساز شکوفایی استعدادهای کمالی آدمی است، خانواده‌ای است که سکونت یعنی آرامش و گرمی در آن جاری باشد؛ و قرآن کریم در آیه ۱۸۹ سوره اعراف و آیه ۲۱ سوره روم ضمن آنکه حقیقت زن و مرد را یک گوهر دانسته، اصالت را در ایجاد این سکونت به زن داده و او را در این امر اصیل روانی، اصل دانسته و مرد را مجذوب مهر زن معرفی کرده است[۴]؛ و از رهنمودهای پیامبر اکرم(ص) چنین برمی‌آید که این سکونت پس از اصل دین و تسلیم به خدا و اسلام بیشترین نقش را در رشد و کمال انسان دارد. امام صادق(ع) از پدران گرامی‌اش روایت کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: «مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ‏ مِنْ‏ زَوْجَةٍ مُسْلِمَةٍ تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَيْهَا»[۵].

آن‌چه مایه اصلاح زندگی این جهانی و زندگی آن جهانی است، سکونتی است که در سایه روابط درست خانوادگی فراهم می‌شود، و هرچه این روابط لطیف‌تر و مستحکم‌تر و لذت‌بخش‌تر باشد، بهره‌وری اعضای خانواده در وجوه مختلف روحی و جسمی و عاطفی بیش‌تر خواهد بود. از امام باقر(ع) روایت شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏ إِذَا أَرَدْتُ‏ أَنْ‏ أَجْمَعَ‏ لِلْمُسْلِمِ‏ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ جَعَلْتُ لَهُ قَلْباً خَاشِعاً وَ لِسَاناً ذَاكِراً وَ جَسَداً عَلَى الْبَلَاءِ صَابِراً وَ زَوْجَةً مُؤْمِنَةً تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَيْهَا»[۶].

بهترین پشتوانه انسان در وجوه مختلف زندگی، همسری مناسب و خانواده‌ای صالح است. از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود: «أَ لَا أُخْبِرُكُمْ‏ بِخَيْرِ مَا يُكْنَزُ- المَرْأَةُ الصَّالِحَةُ إِذَا نَظَرَ إِلَيْهَا تَسُرُّهُ»[۷].

تشکیل خانواده، ایجاد کانونی است گرمابخش و آرامش‌دهنده که در آن زن و مرد مایه شادمانی و تحرک مادی و معنوی یکدیگرند و به نظر می‌رسد هیچ‌چیز نمی‌تواند نقشی مانند این کانون در یاری کردن انسان برای زندگی نیکوی این جهانی و آن جهانی داشته باشد. خانواده صالح چنان در زندگی انسان تأثیر مثبت و سازنده می‌گذارد که در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «أُوحِيَ إِلَى مُوسَى(ع) إِنِّي‏ أَعْطَيْتُ‏ فُلَاناً خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ هِيَ امْرَأَةٌ صَالِحَةٌ»[۸].

خانواده صالح، عین خیر دنیا و آخرت است و هیچ‌چیز مانند همسر صالح یار و یاور انسان در کسب سعادت این جهانی و آن جهانی نیست[۹]؛ و این همان چیزی است که مقصد تشکیل خانواده است؛ آرامش و زندگی رو به کمال و بقای نوع و زندگی نیکوی این جهانی و آن جهانی. ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ[۱۰]. برای اینکه آدمیان به سوی این مقصد حرکت کنند و بدان دست یابند، انگیزه‌هایی درونی و بیرونی آنان را بدین سوی می‌خواند و محرک ایشان است.[۱۱]

انگیزه‌های تشکیل خانواده

خدای رحمان انگیزه تشکیل خانواده را در نهاد آدمی قرار داده است و این همان جاذبه‌ای است که در ذات دو جنس مخالف نسبت به هم فراهم کرده است، و این جاذبه از هر جاذبه دیگری قوی‌تر است. این گرایش طبیعی با ازدواج تعالی می‌یابد. خدای لطیف، عاطفه‌ای شدید میان زن و مرد قرار داده است. این عاطفه به واسطه ازدواج زن و مرد را به هم پیوند می‌دهد، پیوندی که محبوب خداست، و از انسان‌هایی جدا، مجموعه‌ای بانشاط فراهم می‌آورد و نیاز انسان به در کنار هم بودن و همکاری در اداره زندگی و تعاون در تولید نسل را تأمین می‌کند، و نقصی را که زن و مرد مجرد در خود احساس می‌کنند، به کمال تبدیل می‌سازد. ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ[۱۲].

زن و مرد با در کنار هم قرار گرفتن چون لباسی یکدیگر را می‌پوشانند و از نادرستی و گناه حفظ می‌کنند و از آسیب هوس‌ها حراست می‌نمایند. آنان برای یکدیگر چون لباسی هستند که در سرما و گرما مایه نگهداری آدمی است؛ و این در کنار هم قرار گرفتن این‌گونه در گرم و سرد زندگی زن و مرد را پاس می‌دارد و به زندگی آنان گرما و نشاط می‌بخشد. چنان‌که لباس مایه زینت و بیانگر شخصیت انسان است، زن و مرد مایه زینت و کامل کردن شخصیت یکدیگرند. و همان‌طور که لباس نزدیک‌ترین پوشش به آدمی است، زن و مرد نزدیک‌ترین پوشش برای یکدیگرند؛ نزدیک و تنگاتنگ و همدم و همراز همند و باید این‌گونه همدیگر را پوشش دهند و نقص یکدیگر را جبران کنند. مرد نقص خود را با زن، و زن نقص خود را با مرد، و هر دو با خانواده کامل می‌کنند. مرد در وجود خود به کمالی نیاز دارد که با زن تأمین می‌شود، و زن در وجود خود به کمالی نیاز دارد که با مرد تأمین می‌شود، و هر دو به مجموعه‌ای نیاز دارند که فقط با خانواده تأمین می‌شود؛ و در این مجموعه است که زن و مرد به نیازهای عاطفی، جسمی و روحی یکدیگر پاسخ می‌دهند و بهترین زمینه را برای رشد و کمال یکدیگر فراهم می‌سازند و این مجموعه را به سمت خانواده صالح ابدی سیر می‌دهند.

﴿وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ[۱۳]. زن و شوهر بهترین نعمت برای یکدیگرند، و عدم توجه به این امر کفرانی بزرگ نسبت به رحمت شگفت خدا در آفرینش زن و مرد برای یکدیگر و قرار دادن جاذبه‌ای لطیف میان آن دو برای استکمال دوجانبه ایشان است.

هر یک از زن و مرد در حد خود و فی‌نفسه ناقص و محتاج طرف دیگر است، و از مجموع آن دو واحدی تام و تمام - در عین حفظ استقلال و شخصیت فردی - درست می‌شود. محرک آنان در میل به یکدیگر، همین نقص و احتیاج است که هریک را به سوی دیگری می‌کشاند، و چون بدان برسد به آرامش می‌رسد، زیرا هر ناقصی مشتاق کمال است، و هر محتاجی نیازمند رفع حاجت و فقر خویش است، و این همان چیزی است که در زن و مرد به عنوان یک موهبت به ودیعت نهاده شده است. مرد نیازمند به زن، و زن نیازمند به مرد است، و هر دو نیازمند به خانواده‌اند[۱۴]. جاذبه‌ای که در ذات انسان برای ایجاد خانواده نهاده شده است، جاذبه‌ای بسیار قوی و نیرومند است، و در درون آن پیوند عاطفی و روحی زن و مرد قرار دارد که حقیقتی بالاتر و والاتر از جاذبه جنسی است. خانواده به بیان قرآن کریم، آیه‌ای از آیات الهی و اسمی از اسماء الله است تا بستری مناسب برای گرمی و نشاط، و آرامش و امنیت در زندگی انسانی باشد. البته خانواده زمانی می‌تواند نقش بسترساز خود را در کمال‌بخشی اعضای خود به درستی ایفا کند که بر مبنای آدابی صحیح و ماندگار تشکیل شود و براساس اصولی درست و استوار اداره گردد[۱۵]

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

  1. هدف از تشکیل خانواده چیست؟ (پرسش)

منابع

  1. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی ج۴

پانویس

  1. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید» سوره روم، آیه ۲۱.
  2. أبو الحسن احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، بتحقیق و ضبط عبد السلام محمد هارون، الطبعة الثانیة، شرکة مکتبة و مطبعة الحلبی، مصر، ۱۳۸۹ ق. ج۳، ص۸۸؛ أبو القاسم الحسین بن محمد الراغب الاصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق و ضبط محمد سید کیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ص۲۳۶-۲۳۷؛ جمال الدین محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، نسقه و علق علیه و وضع فهارسه علی شیری، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ج۶، ص۳۱۱-۳۱۲.
  3. «اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.
  4. عبد الله جوادی آملی، زن در آئینه جلال و جمال، چاپ سوم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۲ ش. ص۳۸.
  5. «هیچ مسلمانی، پس از اسلام، از هیچ‌چیز همانند همسری مسلمان که چون بدو نگرد مسرور گردد [و آرامش یابد]بهره‌مند نشود.» الکافی، ج۵، ص۳۲۷؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۹؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۲۴۰؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۳.
  6. «خدای عز و جل فرموده است: هرگاه بخواهم خیر دنیا و آخرت را برای مسلمانی گرد آورم، برایش قلبی خاشع و زبانی ذاکر و تنی صابر بر بلا قرار دهم و همسری که چون او را بنگرد شادمان شود.» الکافی، ج۵، ص۳۲۷؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۳.
  7. «آیا شما را از بهترین چیزی که اندوخته کنید آگاه نکنم؟ [بهترین اندوخته]همسری صالح است که چون [شویش]بدو بنگرد شادمان شود.» عوالی اللآلی، ج۱، ص۱۸۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۷۱.
  8. «خداوند به موسی(ع) وحی کرد که من به فلان‌کس خیر دنیا و آخرت را بخشیده‌ام و آن همسری صالح است.» مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۶۹.
  9. از امام صادق(ع) روایت شده است: «ثَلَاثَةٌ لِلْمُؤْمِنِ‏ فِيهَا رَاحَةٌ... وَ امْرَأَةٌ صَالِحَةٌ تُعِينُهُ عَلَى أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ». (سه چیز مایه راحت و آسایش مؤمن است... و از آن سه همسری است صالح که یاور مؤمن در امر دنیا و آخرت است). الخصال، ج۱، ص۱۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۴؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۱۸.
  10. «همسرانتان کشتگاه شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.
  11. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص ۳۲.
  12. «آنها جامه شما و شما جامه آنهایید» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
  13. «و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.
  14. تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۶۶.
  15. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص ۳۵.