←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
==[[بدعتهای اهل کتاب]]== | ==[[بدعتهای اهل کتاب]]== | ||
== اهل کتاب در دانشنامه معاصر قرآن کریم == | |||
واژه «کتب» به معنای ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است که اصطلاحاً به ضمیمه کردن برخی کلمات به برخی دیگر و تالیف آنها، «کتاب» گفته میشود<ref>مفردات، ص۶۹۹.</ref>. از این رو، [[اهل کتاب]] «وابستگان به کتاب» معنا میدهد و به کسانی گفته میشود که با کتاب و نوشته سروکار داشته باشند و چون مقصود از «کتاب» در اصطلاح مورد بحث، [[کتاب آسمانی]] است [[اهل کتاب]] به معنای صاحبان [[کتابهای آسمانی]] و [[پیروان ادیان الهی]] است. | |||
اهل کتاب، اصطلاحی است [[قرآنی]] که به [[پیروان]] ادیانی گفته میشود که [[پیامبر]] آنان، دارای کتاب نازل شده از سوی [[خداوند]] بوده است. این اصطلاح در [[قرآن]] برای اشاره به [[یهودیان]]، [[مسیحیان]] و پیروان برخی [[ادیان آسمانی]] دیگر است، البته در قرآن واژههای دیگری نیز به کار رفته است که به همین معنا میباشد؛ مانند: {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ}}<ref>«کسانی که بدانها کتاب (آسمانی) دادهایم» سوره بقره، آیه ۱۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ}}<ref>«آیا به کسانی ننگریستهای که بهرهای از کتابهای (آسمانی) دارند» سوره آل عمران، آیه ۲۳.</ref> و امثال آن آمده است. | |||
در [[زمان]] [[ظهور اسلام]]، ساکنان شبه [[جزیره عربستان]] به دو گروه عمده تقسیم شده بودند، اکثریتی که از [[خواندن و نوشتن]] بیبهره بودند که به آنها «اُمّیین» (بی سوادان) گفته میشد و اقلیتی پراکنده که بر [[دین یهود]] و [[مسیحیت]] بوده و با کتب [[دینی]] بهویژه [[تورات]] و [[انجیل]] آشنایی داشتند که به آنان، اهل کتاب (آشنا با کتاب و یا با سواد) گفته میشد. این تعبیرها که حاکی از [[تقابل]] [[فرهنگی]] بین دو گروه میباشد، مربوط به مدتها [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] بوده است<ref>دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.</ref>. | |||
== یهودیان == | |||
یهودیان به پیروان [[موسی]]{{ع}} گفته میشود که از اهل کتاب به شمار میآیند و کتابی که از جانب خداوند بر [[حضرت موسی]]{{ع}} و پیروان او نازل شد «تورات» نام دارد. یهودیان از همان زمان حضرت موسی{{ع}}، فراز و فرودهای [[اعتقادی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و نظامی بسیاری داشتهاند. | |||
قرآن در [[آیات]] متعددی از [[موسی]]{{ع}} و کتاب او و [[یهودیان]] [[سخن]] به میان آورده است. آن گونه که از [[آیات قرآن]] به دست میآید [[تورات]] توسط یهودیان[[تحریف]] شده است و آنچه که امروزه به نام تورات در دسترس میباشد تنها بخشی از تورات [[واقعی]] است که از دیدگاه [[قرآن]]، آنچه که به [[امیال]] [[یهود]] سازگار نبوده، بعدها حذف یا [[تحریف]] گردیده است {{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا امید دارید که (آن یهودیان) به (خاطر دعوت) شما ایمان بیاورند با آنکه دستهای از آنان سخن خداوند را میشنیدند و آن را پس از آنکه در مییافتند آگاهانه دگرگون میکردند؟» سوره بقره، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین میگویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر میگفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر میبود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد» سوره نساء، آیه ۴۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref>. با این که قرآن، یهودیان ([[بنی اسرائیل]]) را در زمره [[اهل کتاب]] طبقهبندی میکند ولی درباره آنان آیاتی دارد که حاکی از آن است که: آنان مکرراً [[میثاق]] خود را نقض کردند، [[تورات]] را تحریف نمودند، با [[رسولان]] و [[پیامبران خدا]] به [[مخالفت]] پرداختند، برخی از آنها را کشتند و برخی دیگر را نیز، تلاش کردند تا به [[قتل]] برسانند. | |||
== [[مسیحیان]] ([[نصارا]]) == | |||
مسیحیان [[پیروان]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} هستند که از جانب [[خداوند]] «[[انجیل]]» بر او نازل شد، ولی آنچه پس از آن [[حضرت]] به عنوان «انجیل» تنظیم شده، چهار انجیل است که در [[حقیقت]] نمیتوان همه آنها را نازل شده از جانب خداوند یا [[کتاب آسمانی]] دانست. قرآن در آیات متعددی از [[عیسی مسیح]] و [[مادر]] او [[مریم]]، دختر [[عمران]] به [[نیکی]] یاد کرده و این ستایشها تا حدی است که قرآن از آن حضرت به عنوان [[روح الله]] یاد کرده {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«ای مردم! این پیامبر حقیقت را از سوی پروردگارتان برای شما آورده است پس ایمان بیاورید که برایتان بهتر است و اگر انکار کنید (بدانید که) بیگمان آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷۰.</ref> و یکی از [[سورههای قرآن]] را به نام مادر او (مریم) قرار داده است. | |||
قرآن، هنگام مقایسه بین یهودیان و مسیحیان از پیروان [[عیسی]]{{ع}} به نیکی یاد نموده و آنان را به خاطر برخی [[صفات نیک]] [[نفسانی]] [[ستایش]] کرده است {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«بیگمان یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم به مؤمنان مییابی و نزدیکترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را مییابی که میگویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمیکنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref>؛ البته قرآن انتقادهایی هم به مسیحیان دارد {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح پسر مریم و مادرش و همه آنان را که روی زمینند هلاک گرداند کسی در برابر او چه اختیاری دارد؟ و فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است؛ هر چه را بخواهد میآفریند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۷.</ref>. | |||
== [[صابئین]] == | |||
در این که ریشه لغوی [[صابئه]] چیست و منظور از «صابئین» دقیقاً چه کسانی هستند، دیدگاه یکسانی وجود ندارد. برخی ریشه آن را [[عربی]]، آرامی یا [[سریانی]] دانستهاند. گفته شده که آنان دارای کتابی به نام «[[مصحف]] [[آدم]]» یا «کنز [[ربّ]]» میباشند که [[عقیده]] دارند [[حضرت یحیی]]{{ع}} آن را به [[روایات]] [[پیامبران]] گذشته ([[آدم]]، [[شیث]] و نوح) [[روایت]] کرده و نزدیک به دوهزار سال پیش به صورت مدوّن، به آنان [[تبلیغ]] کرده است. [[قرآن]] در سه [[آیه]]، آنان را در ردیف [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] آورده است {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بیگمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آوردهاند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته میکنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بیگمان (از) مؤمنان و یهودیان و صابئان و مسیحیان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورند و کار شایسته کنند، نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره مائده، آیه ۶۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>. از این رو گروهی از [[اندیشمندان]] و فقهای [[مسلمان]] آنان را در زمره [[اهل کتاب]] به شمار آوردهاند. | |||
== [[مجوس]] (زردشتیان) == | |||
قرآن، نام آنان را در ردیف [[یهود]]، [[نصارا]] و [[صابئه]] آورده است {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>؛ ولی در [[قرآن]] از کتاب [[مجوسیان]] سخنی گفته نشده است. با استناد به همین آیه و نیز برخی روایات [[امامان معصوم]]{{عم}}، [[فقهای شیعه]]، بیشتر با آنان [[معامله]] اهل کتاب میکنند. از جمله در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] (اصل ۱۳) که برخی فقهای شیعه بر تدوین و تصویب آن [[نظارت]] داشتهاند چنین آمده است: «[[ایرانیان]] [[زردشتی]]، کلیمی ([[یهودی]]) و [[مسیحی]]، تنها [[اقلیتهای دینی]] شناخته میشوند که در حدود [[قانون]] در انجام [[مراسم دینی]] خود آزادند و در احوال شخصیه و [[تعلیمات دینی]]، به [[آیین]] خود عمل میکنند». | |||
در [[قرآن کریم]]، مجموعاً واژه اهل کتاب ([[اهل الکتاب]]) ۳۱ بار در ۲۱ آیه از ۹ [[سوره]] قرآن و بیش از همه در [[سوره آل عمران]] (۱۲ بار) آمده است. برخی از این [[آیات]] در [[تجلیل]] و یا [[تأیید]] یهود و [[نصاری]] و دیگر اهل کتاب است و برخی دیگر نیز در [[انتقاد]] از آنان میباشد و در آیاتی هم، یهودیان را با نصارا مقایسه کرده و مسیحیان را بیتکبر، [[خاضع]] و امانتدارتر از یهود دانسته است. | |||
آیه {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> با تأکید بر [[مشترکات]] [[دینی]] [[ادیان الهی]] از اهل کتاب میخواهد بر محور [[عقاید]] مشترک با [[مسلمانان]] گرد آیند. از اینرو، آنان را [[دعوت به توحید]] و اصل اساسی مورد قبول [[ادیان توحیدی]] میکند و در آیه {{متن قرآن|وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و دستهای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref> نیز، از [[مکر]] و [[حیله]] برخی اهل کتاب[[سخن]] میگوید. | |||
آیه {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، [[اهل کتاب]] را به دو گروه تقسیم کرده و میفرماید: «آنان یکسان و همسان نیستند؛ از [[اهل کتاب]] گروهی درست کردارند که [[آیات الهی]] را در [[دل]] شب میخوانند و سر به [[سجده]] مینهند». [[قرآن]] در برابر [[ستایش]] [[اقلیت]]، [[اکثریت]] اهل کتاب را [[نکوهش]] کرده است که برخی از آنها عام و برخی، ویژه [[یهود]] است. سبب این نکوهشها، وجود پارهای از صفات [[زشت]] در آنان است <ref>دائرةالمعارف قرآن کریم.</ref>. اهل کتاب، مدعی [[فضائل]] و درجاتی برای خود بودند که ریشه در [[برتریجویی]] آنان داشت. قرآن چنین ادعاهایی را، صرفاً آرزوهایی بیپایه دانسته است: {{متن قرآن|تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ}}<ref>«این آرزوی آنهاست» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. | |||
[[احکام فقهی]] [[فقها]] در زمینه اهل کتاب چند قسم است: | |||
#اهل کتاب از [[کافران]] [[ذمّی]] محسوب میشوند. به این معنا که [[فقه اسلامی]] به آنان اجازه داده است تا در [[پناه]] [[حکومت اسلامی]] بر [[دین]] خود باقی مانده و [[جزیه]] پرداخت کنند که البته این پرداخت جزیه در مقابل پرداخت [[خمس]] و [[زکات]] ([[مالیات]]) است که [[مسلمانان]] میپردازند؛ یا [[اسلام]] را بپذیرند. در صورت اول، در [[ذمه]] یا در پناه [[اهل]] اسلام و حکومت اسلامی قرار میگیرند و [[جان]] و [[مال]] آنها در [[امان]] است. البته به شرطی که [[فتنه]] نکنند، [[منکرات]] اسلام را آشکارا انجام ندهند، اسلام را سبک و یا مسخره نمایند به [[مخالفین]] اسلام [[یاری]] نرسانند و امثال آن. | |||
#[[طهارت]] و [[نجاست]] اهل کتاب: در طهارت ذاتی اهل کتاب بین فقها [[اختلاف]] نظر وجود دارد. بیشتر [[فقهای اهل سنت]] «اهل کتاب» را [[پاک]] میدانند. برعکس، بیشتر [[فقهای شیعه]] آنان را [[نجس]] دانستهاند. البته [[شیخ طوسی]]، [[شیخ مفید]]، [[مقدس اردبیلی]]، [[فیض کاشانی]]، [[آخوند خراسانی]] و بهویژه برخی فقهای متأخر [[شیعه]]، [[معتقد]] به پاک بودن اهل کتاب هستند. | |||
#ذبیحه اهل کتاب: در مورد ذییحه اهل کتاب (حیوانات [[حلال]] گوشتی که به دست اهل کتاب [[ذبح]] شده باشد) نیز، [[اختلاف]] نظر وجود دارد. برخی چون [[سید مرتضی]] و [[طوسی]] قائل به [[حرمت]] آن میباشند و برخی هم مانند [[ابن عقیل]] و [[ابن جنید]] هم، آن را [[حلال]] میشمارند. | |||
#[[ازدواج]] با [[اهل کتاب]]: [[فقهای اسلام]] ازدواج [[زن]] [[مسلمان]] با مردان اهل کتاب را جایز نمیدانند ولی در [[ازدواج]] [[مرد]] مسلمان با [[زنان]] اهل کتاب چند نظر وجود دارد: برخی آن را مطلقاً [[حرام]] و برخی مطلقاً جایز میدانند و دسته سوم نیز، میگویند تنها [[ازدواج موقت]] با زنان اهل کتاب جواز [[شرعی]] دارد<ref>دانشنامه دانش گستر، ص۳.</ref>.<ref>[[حسن علی نوریها|نوریها، حسن علی]]، [[اهل کتاب - نوریها (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000056.jpg|22px]] [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']] | #[[پرونده:000056.jpg|22px]] [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']] | ||
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[حسن علی نوریها|نوریها، حسن علی]]، [[اهل کتاب - نوریها (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||