جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[هدف]] از [[انتظار فرج]]، رها شدن از تنگناهای روحی و روانی و [[امید]] به آیندهای بهتر است که بخشی از [[آسایش]] و [[آرامش]] روحی و روانی را نیز تأمین میکند. از این رو، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] شمرده میشود و حتی عنوان "مِن أعظم الفرج (از بزرگترین فَرَجها)" را به دست میآورَد. | ::::::«[[هدف]] از [[انتظار فرج]]، رها شدن از تنگناهای روحی و روانی و [[امید]] به آیندهای بهتر است که بخشی از [[آسایش]] و [[آرامش]] روحی و روانی را نیز تأمین میکند. از این رو، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] شمرده میشود و حتی عنوان "مِن أعظم الفرج (از بزرگترین فَرَجها)" را به دست میآورَد. | ||
[[انتظار فرج]] مسئولانه، بخشی از [[هدف]] و [[آرمان]] [[انتظار]] را تأمین میکند. [[هدف]] از [[انتظار فرج]]، آن است که زمینه لازم برای رشد و تعالی فرد و [[جامعه]] پدید آید و آنان به [[کمال وجودی]] خود و [[سعادت اخروی]]، دست یابند. [[هدف]] نهایی ظهور- که ساختن جامعهای [[مهدوی]] است-، تنها پس از [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} اتفاق میافتد؛ ولی اهداف جزئیتر ظهور- که تعالی و فوز اخروی افراد است-، با حالت [[انتظار فرج]] مسئولانه، قابل دستیابیاند، بدین معنا که [[انسانیت]] [[انسان]]، مطابق با معیارهای الهی شکوفا میشود و [[انسان]]، با تکیه بر گوهر فطری خویش و با [[استمداد]] از [[عقل]] و [[نقل]]، انسانی در خور [[عصر مهدوی]] [[تربیت]] میشود که به درجهای از [[معنویت]] رسیده و [[شایستگی]] سربازی [[امام عصر]] {{ع}} و [[شهادت]] در رکاب ایشان را یافته است. | |||
اگر [[انتظار فرج]] مسئولانه، با این ویژگیها تحقق یابد، عنصر [[تکامل]] فردی شخص [[منتظر]]، به فعلیت رسیده است. این [[انتظار]]، [[هدف]] [[فرج]] را محقق میکند و حتی بالاتر از [[فرج]] محسوب میشود؛ زیرا شخص [[منتظر]]، با تکیه بر معارفِ در دسترس خود و بدون حضور [[معصوم]] {{ع}} به این درجه از رشد و تعالی دست یافته است که نشان دهنده [[تلاش]] فراوان اوست. این معنا، در حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} نمایان است، آن جا که در جواب [[ابو بصیر]] از "زمان فَرَج" فرمود: {{عربی|" يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ"}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۶، ح ۹۲۶.</ref>؛ ای [[ابو بصیر]]! آیا تو هم از دنیاخواهان هستی؟! هر کس این امر ([[قیام]]) را بشناسد، به خاطر [[انتظار]] کشیدنش، [[گشایش]] [[سختی]] او میشود. | |||
ملا [[صالح]] مازندرانی در [[تبیین]] این [[حدیث]] مینویسد: [[امام]] در پاسخ او فرمود که و [[دنیا]] و زینت آن را میجویی و به دنبال [[فرج]] در [[دنیا]] هستی، و این، امری آسان و کوچک است. [[فرج]] اصلی، همان [[گشایش]] اخروی است که با خلاصی از [[عذاب]] ابدی حاصل میشود و این [[فرج]]، اکنون برای تو حاصل است؛ چرا که تو این [[حقیقت]] را یافتهای و کسی که این را بشناسد، [[خدا]] برایش [[گشایش]] حاصل نموده، او در تنگی سینه و وسوسههای نفسانی و [[عذاب]] [[آخرت]] میرهاند، و همه اینها به خاطر [[منتظر فرج]] بودن اوست؛ چون این کار از [[برترین]] [[عبادات]] است و موجب [[گشایش]] حقیقی- که [[گشایش]] اخروی است-، میگردد<ref>شرح اصول الکافی، ملا صالح مازندرانی، ج ۶، ص ۳۲۴.</ref>. | |||
مفهوم عبارت "[[فرج]] اخروی" در این [[حدیث]]، در سخنان [[فیض کاشانی]] و [[علامه مجلسی]] هم آمده است<ref>الوافی، ج ۲، ص ۴۳۷، مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۸۸.</ref>»<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص۳۱۲-۳۱۴.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۹: | خط ۶۳: | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] [[نصرتالله آیتی]] نویسنده کتاب ''«[[دلیل روشن (کتاب)|دلیل روشن]]»'' در اين باره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] [[نصرتالله آیتی]] نویسنده کتاب ''«[[دلیل روشن (کتاب)|دلیل روشن]]»'' در اين باره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار فرج]] به دو صورت میتواند باشد [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر [[امام]] و [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر خود توضیح این که: یکی از حقایق غیر قابل کتمانی که از گذشتههای دور تا به امروز وجود دارد این است که [[انتظار]] بسیاری از [[منتظران ظهور]] ریشه در مشکلات و سختیهای [[زندگی]] و عقدههای فروخورده از [[ظلم]] گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از [[منتظران]] اگر چشم بهراه [[مهدی موعود]] دوختهاند برای آن است که از این ظلمهای متراکم و تنگیهای معیشت و نابسامانی اوضاع [[نجات]] پیدا کنند و از نمد [[دولت مهدوی]] برای خود کلاهی دست و پا کنند و از قِبل آن به نان و نوایی برسند و چنین انتظاری بیش از آنکه برای [[مهدی]] باشد و مسئولیتآفرین و همتساز باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است که توقعها را بالا میبرد و موجبات سکون و رکود را فراهم میکند و این افت بزرگی است که از چشم تیز بین [[پیشوایان معصوم]] مخفی نمانده و در [[روایات]] ازان سخن گفته شده است. | ::::::«[[انتظار فرج]] به دو صورت میتواند باشد [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر [[امام]] و [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر خود توضیح این که: یکی از حقایق غیر قابل کتمانی که از گذشتههای دور تا به امروز وجود دارد این است که [[انتظار]] بسیاری از [[منتظران ظهور]] ریشه در مشکلات و سختیهای [[زندگی]] و عقدههای فروخورده از [[ظلم]] گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از [[منتظران]] اگر چشم بهراه [[مهدی موعود]] دوختهاند برای آن است که از این ظلمهای متراکم و تنگیهای معیشت و نابسامانی اوضاع [[نجات]] پیدا کنند و از نمد [[دولت مهدوی]] برای خود کلاهی دست و پا کنند و از قِبل آن به نان و نوایی برسند و چنین انتظاری بیش از آنکه برای [[مهدی]] باشد و مسئولیتآفرین و همتساز باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است که توقعها را بالا میبرد و موجبات سکون و رکود را فراهم میکند و این افت بزرگی است که از چشم تیز بین [[پیشوایان معصوم]] مخفی نمانده و در [[روایات]] ازان سخن گفته شده است. | ||
[[ابو بصير]] میگوید به [[حضرت صادق]]{{ع}}عرض کردم فدایتان شوم [[فرج]] کی خواهد بود؟ [[حضرت]] فرمودند: {{متن حدیث|يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا اَلْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لاِنْتِظَارِ}}<ref> الکلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص۳۷۱.</ref>؛ ای [[ابا بصیر]]! تو هم از جمله دنیاخواهانی؟ كسی كه این امر را بشناسد، برای او بهواسطه انتظارش [[فرج]] حاصل شده است. از [[عتاب]] [[حضرت صادق]] به [[ابوبصیر]] و این که تو نباید از کسانی باشی که [[فرج]] را برای [[دنیا]] میخواهند چنین برداشت میشود که [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] در [[امور دنیوی]] [[شایسته]] [[مؤمن]] نیست و [[پیشوایان معصوم]] از این که چشم براهی [[منتظران]] به [[هدف]] رسیدن به چنین غایتی باشد ناخرسند بودهاند. | |||
[[روایات]] دیگری که سطح بالاتری از [[غایت]] [[انتظار]] را توضیح میدهد این [[روایت]] است: [[عمار ساباطی]] گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: کدامیک از این دو بهتر است؟: [[عبادت]] پنهانی با [[امام]] پنهان از شما [[خانواده]] در زمان [[دولت]] [[باطل]] یا [[عبادت]] در [[زمان ظهور]] و [[دولت حق]] با [[امام]] [[آشکار]] از شما؟ فرمود: ای [[عمار]]! بخدا که [[صدقه]] دادن پنهانی از [[صدقه]] دادن آشکارا بهتر است، و همچنین بخدا [[عبادت]] شما در پنهانی با [[امام]] پنهانتان در زمان [[دولت]] [[باطل]] و [[ترس]] شما از [[دشمن]] و در حال [[صلح]] با [[دشمن]] (و [[تقیه]] از او مانند دوران [[ائمه]] بعد از [[امام حسین]]) بهتر است از کسی که [[عبادت]] کند خدای- عز و جل ذکره- را در [[زمان ظهور]] [[حق]] با [[امام]] بر [[حق]] [[آشکار]] و در زمان [[دولت حق]]. [[عبادت]] با [[ترس]] و در زمان [[دولت]] [[باطل]] مانند [[عبادت]] در زمان [[امنیت]] و [[دولت حق]] نیست (مانند زمان [[پیغمبر]] و زمان [[ظهور امام عصر]] زیرا [[عبادت]] پنهانی علاوه بر [[مشقت]] و صعوبتش از [[ریا]] و سمعه دورتر و باخلاص و [[تقرب]] نزدیکتر است). و بدانید هر کس از شما که در این زمان [[نماز]] واجبش را در وقتش به جماعت گزارد و از دشمنش پنهان کند و آن را تمام و کامل بجا آورد، [[خدا]] برای او [[ثواب]] پنجاه [[نماز واجب]] به جماعت گزارده بنویسد و کسی که از شما [[نماز]] واجبش را فرادی و در وقتش بخواند و درست و کامل بجا آورد، و از دشمنش پنهان کند، خدای عز و جل [[ثواب]] بیست و پنج [[نماز واجب]] فرادی برایش بنویسد، و هر کس از شما که یک [[نماز]] نافله را در وقتش بخواند و کامل ادا کند، [[خدا]] برای او [[ثواب]] ده [[نماز]] نافله نویسد. و آنکه از شما کار [[نیکی]] انجام دهد، خدای عز و جل برای او بجای آن بیست حسنه نویسد و [[حسنات]] [[مؤمن]] از شما را خدای عز و جل چند برابر کند، اگر [[حسن]] عمل داشته باشد و نسبت بدین و [[امام]] و [[جان]] خود بi تقیه [[معتقد]] باشد و زبان خود را نگه دارد، همانا خدای عز و جل [[کریم]] است. من عرض کردم قربانت گردم، بخدا که شما مرا بعمل [[تشویق]] فرمودی و برانگیختی، ولی من [[دوست]] دارم بدانم دلیلش چیست که [[اعمال]] ما از [[اعمال]] [[اصحاب]] امامی که [[آشکار]] باشد، در زمان [[دولت]] [[حی]] بهتر است، با وجود اینکه همه یک [[دین]] داریم؟ فرمود: زیرا شما در وارد شدن بدین خدای عز و جل و انجام دادن [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و هر [[کار خیر]] و دانشی برایشان [[سبقت]] دارید، و نیز نسبت بعبادت خدای- عز ذکره- در پنهانی از [[دشمن]] با [[امام]] پنهان [[سبقت]] دارید، در حالی که [[مطیع]] او هستید و مثل او [[صبر]] میکنید، و در [[انتظار]] [[دولت حق]] میباشید، و در باره [[امام]] و [[جان]] خود از [[سلاطین]] [[ستمگر]] [[ترس]] دارید، [[حق امام]] (چون [[منصب امامت]] و [[خمس]]) و [[حقوق]] خود را (مانند [[زکات]] و [[خراج]]) در دست [[ستمگران]] میبینید که از شما باز میگیرند و شما را بکسب و زراعت در [[دنیا]] و طلب روزی ناچار میکنند، علاوه بر موضوع [[صبر]] شما نسبت بدین و عبادتتان و [[اطاعت از امام]] و [[ترس]] از دشمنتان، بدین جهات است که خدای عز و جل [[ثواب]] [[اعمال]] شما را چند برابر فرموده است، گوارا [[باد]] بر شما. عرض کردم: قربانت گردم، پس در صورتی که ما در زمان [[امامت]] شما و [[فرمانبرداری]] از شما نیکوکارتر و با [[ثواب]] بیشتر از [[اصحاب]] [[دولت حق]] و [[عدالت]] باشیم، شما [[عقیده]] ندارید [[آرزو]] نکنیم که ما از [[اصحاب حضرت قائم]] باشیم و [[حق]] ظاهر شود؟ فرمود: سبحان اللَّه!! شما [[دوست]] ندارید که خدای- تبارک و تعالی- [[حق]] و [[عدالت]] را در بلاد ظاهر کند؟ و [[وحدت]] کلمه پدید آورد؟ و میان دلهای پراکنده الفت دهد؟ و [[مردم]] [[خدا]] را در روی زمینش [[نافرمانی]] نکنند؟ و حدود [[خدا]] در میان خلقش [[اجرا]] شود و [[خدا]] [[حق]] را به اهلش برگرداند تا [[حق]] [[آشکار]] شود و از [[ترس]] هیچ یک از [[مردم]] [[حق]] پوشیده نگردد، (اینها نتایجی است بسیار بزرگ و سودمند برای همگان که از [[ظهور امام زمان]] و برقراری [[دولت حق]] بهدست میآید و چگونه میشود که [[مسلمان]] این [[آرزو]] را نداشته باشد) هان بخدا، ای [[عمار]]! هر کدام از شما ([[شیعیان]]) بر این حالی که اکنون دارید ([[عبادت]] با [[خوف]] و [[تقیه]]) بمیرد از بسیاری از [[شهداء]] [[بدر]] و [[احد]] بهتر و [[برتر]] است، پس مژده [[باد]] شما را (از بسیاری از [[شهدا]] فرمود تا مانند [[حمزه]] [[سید الشهدا]] را خارج کند)<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ فَقَالَ يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَانِيَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلَادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لَا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا- إِلَّا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا}}. الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1 - ص 333 - 335.</ref>. | |||
::::::از این [[حدیث]] چنین میتوان برداشت کرد که [[هدف]] و [[غایت]] انتظار [[فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] آشکار شود و جداییها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل ان که [[پیشوایان]] معصومیناند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام اشکارو [[اجرا]] شود.همچنانکه ملاحظه میشود محورهایی که در این [[روایت]] مورد تاکید قرار گرفتهاند اجرای [[حق]] و [[عدل]] و فرامین [[الهی]] و [[حاکمیت]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است و [[امام صادق]]{{ع}} به [[عمار ساباطی]] این نکته مهم را گوشزد فرمودهاند که چنین غایاتی آرمانهای مطلوبی هستند که سزاوار است یک [[مؤمن]] به آن توجه داشته باشد و تحقق آن را [[آرزو]] نماید. | ::::::از این [[حدیث]] چنین میتوان برداشت کرد که [[هدف]] و [[غایت]] انتظار [[فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] آشکار شود و جداییها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل ان که [[پیشوایان]] معصومیناند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام اشکارو [[اجرا]] شود.همچنانکه ملاحظه میشود محورهایی که در این [[روایت]] مورد تاکید قرار گرفتهاند اجرای [[حق]] و [[عدل]] و فرامین [[الهی]] و [[حاکمیت]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است و [[امام صادق]]{{ع}} به [[عمار ساباطی]] این نکته مهم را گوشزد فرمودهاند که چنین غایاتی آرمانهای مطلوبی هستند که سزاوار است یک [[مؤمن]] به آن توجه داشته باشد و تحقق آن را [[آرزو]] نماید. | ||
این [[روایت]] به روشنی نشان میدهد انتظارهای خودمحوری که به [[نیت]] بهرهمندی از لذتهای مادی و [[نجات]] یافتن از سختیهای [[زندگی]] است و به تعبیر دیگر به جای آنکه [[انتظار]] و آماده باش برای [[مهدی]] باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است ابتر و ناقص است. آنچه درباره [[غایت]] مطلوب [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{ع}} گذشت را میتوان با دو دسته از [[روایات]] تاکید کرد نخست روایاتی که بر [[انتظار]] امر [[ائمه]] تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق [[انتظار]] را امر [[امامان]] معرفی کرده نظیر {{متن حدیث|اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ}}؛ <ref>منتظر امر ما مانند كسی است كه در راه خدا به خون خود درغلطد. کمالالدین، ص۶۴۵. </ref> این [[روایات]] به ضمیمه روایاتی نظیر {{متن حدیث|إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ}}<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۴۷</ref>.؛ امر ما مشكل و بس دشوار است. نشان میدهد متعلق [[انتظار]] مورد نظر [[پیشوایان معصوم]] [[گشایش]] در معیشت [[دنیوی]] نیست؛ چراکه اولا [[گشایش]] [[زندگی]] من برای من است و نه برای [[امام]] در حالی که [[روایات]] بر [[انتظار]] امر [[امام]] تاکید کردهاند و ثانیا [[گشایش]] [[دنیوی]] چیزی نیست که صعب و مستصعب باشد و جز [[ملک]] وقرب و [[نبی]] مرسل و [[مؤمن]] ممتحن نتواند آن را [[تحمل]] نماید. و دسته دوم [[روایات]] [[فضیلت انتظار]] است که برای [[انتظار]] [[فضایل]] بسیاری برشمرده است و روشن است که این حجم انبوه از [[فضیلت]] نمیتواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفرههاست»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۲: | خط ۷۹: | ||
:::::*[[انتظار]]، امری فطری است و برای همگان در هر [[قوم]] و آیینی که باشند وجود دارد؛ اما انتظارهای معمولی که در جریان زندگی افراد و حّتی جامعهها وجود دارد، هر اندازه بزرگ و با اهمیت باشد، در مقایسه با [[انتظار]] [[موعود جهانی]]، کوچک و بیمقدار است؛ زیرا [[انتظار]] [[ظهور]] او، ویژگیهای خاص خود را دارد: [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} انتظاری است که از ابتدای عالم، آغاز شده است؛ یعنی از زمانهای بسیار دور، [[انبیا]] و [[اولیا]] نوید [[ظهور]] او را دادهاند و در زمانهای نزدیکتر، همۀ [[امامان]] ما، آرزوی روزگار [[دولت]] او را داشتهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "اگر او را [[درک]] میکردم، تمام [[عمر]] به او خدمت میکردم"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، باب ۱۳، ح ۴۶، ص ۲۵۲.</ref> | :::::*[[انتظار]]، امری فطری است و برای همگان در هر [[قوم]] و آیینی که باشند وجود دارد؛ اما انتظارهای معمولی که در جریان زندگی افراد و حّتی جامعهها وجود دارد، هر اندازه بزرگ و با اهمیت باشد، در مقایسه با [[انتظار]] [[موعود جهانی]]، کوچک و بیمقدار است؛ زیرا [[انتظار]] [[ظهور]] او، ویژگیهای خاص خود را دارد: [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} انتظاری است که از ابتدای عالم، آغاز شده است؛ یعنی از زمانهای بسیار دور، [[انبیا]] و [[اولیا]] نوید [[ظهور]] او را دادهاند و در زمانهای نزدیکتر، همۀ [[امامان]] ما، آرزوی روزگار [[دولت]] او را داشتهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "اگر او را [[درک]] میکردم، تمام [[عمر]] به او خدمت میکردم"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، باب ۱۳، ح ۴۶، ص ۲۵۲.</ref> | ||
:::::*[[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، [[انتظار]] [[مصلح جهانی]] است. [[انتظار]] [[حکومت]] [[عدل جهانی]] است و [[انتظار]] تحقق همه خوبیها است. در این [[انتظار]]، [[بشریت]] چشم به راه است تا آنچه را بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی، در آرزوی آن بوده و هیچ گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است، ببیند. [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} همان است که [[عدالت]] و [[معنویت]]، [[برادری]] و [[برابری]]، [[عمران]] و آبادی [[زمین]] و امنیّت و [[صلح]] و عصر [[شکوفایی]] [[عقل]] و [[دانش]] بشری را برای [[انسانها]] به ارمغان میآورد و برچیدن بساط [[استعمار]] و [[بردگی]] [[انسانها]] و نفی هرگونه [[ستم]] و [[ستمگری]] و رهایی اجتماع از انواع فسادهای [[اخلاقی]]، ره آورد [[حاکمیت]] اوست. | :::::*[[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، [[انتظار]] [[مصلح جهانی]] است. [[انتظار]] [[حکومت]] [[عدل جهانی]] است و [[انتظار]] تحقق همه خوبیها است. در این [[انتظار]]، [[بشریت]] چشم به راه است تا آنچه را بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی، در آرزوی آن بوده و هیچ گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است، ببیند. [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} همان است که [[عدالت]] و [[معنویت]]، [[برادری]] و [[برابری]]، [[عمران]] و آبادی [[زمین]] و امنیّت و [[صلح]] و عصر [[شکوفایی]] [[عقل]] و [[دانش]] بشری را برای [[انسانها]] به ارمغان میآورد و برچیدن بساط [[استعمار]] و [[بردگی]] [[انسانها]] و نفی هرگونه [[ستم]] و [[ستمگری]] و رهایی اجتماع از انواع فسادهای [[اخلاقی]]، ره آورد [[حاکمیت]] اوست. | ||
[[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} انتظاری است که تنها با فراهم شدن زمینههای [[شکوفایی]] آن، خواهد شکفت و آن زمانی است که همه [[انسانها]] در طلب [[منجی]] و [[مصلح]] [[آخر الزمان]] باشند. او میآید تا با همکاری و [[همیاری]] یارانش بر ضد بدیها [[قیام]] کند، نه اینکه تنها با [[معجزه]] کار [[جهان]] را سامان دهد. [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در منتظرانش [[شوق]] [[یاری]] و [[همراهی]] او را ایجاد میکند و به [[انسان]]، هویت و حیات میبخشد و او را از پوچی و بیهدفی [[نجات]] میدهد. آنچه گفته شد، بخشی از ویژگیهای آن انتظاری است که به وسعت همه [[تاریخ]] و ریشه در [[جان]] همه [[انسانها]] دارد و هیچ [[انتظار]] دیگری همسان این [[انتظار]] سترگ نیست. بنابراین جا دارد که ابعاد و آثار فراوانِ [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را بشناسیم و درباره [[وظایف منتظران]] [[ظهور]] او و [[پاداش]] بینظیر آنها سخن بگوییم»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||