آیا همه پیامبران علم غیب داشته‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:1368242.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین امینی|امینی]]]]
[[پرونده:1368242.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین امینی|امینی]]]]
::::::'''[[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]''' در کتاب ''«[http://ghadeer.valiasr-aj.com/include/VIEW3.php?bankname=LIST&code=2030&RADIF=28 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::'''[[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]''' در کتاب ''«[http://ghadeer.valiasr-aj.com/include/VIEW3.php?bankname=LIST&code=2030&RADIF=28 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«پس چرا از [[غیب]] نباشد نقل داستان [[فرزند حضرت نوح|نوح]] و اخبار [[قوم هود]] و [[عاد]] و [[ثمود]] و [[قوم حضرت ابراهیم]] و [[لوط]] و [[ذوالقرنین]] و خبر [[انبیا]] و [[رسولان]] گذشته؟ و [[ آیا آیه ۳ سوره تحریم علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|چرا از غیب نباشد آنچه را که پیامبر به طور سری به برخی از همسرانش گفته بود]] و او آن را برای پدرش افشا کرده و هنگامی که جریان را به همسرش خبر داد او به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] گفت: کی این خبر را به شما داده است؟ فرمود: خدای علیم و خبیر این خبر را بمن داده است؟ و [[آیا حضرت خضر علم غیب دارد؟ (پرسش)|چرا از غیب نباشد آنچه را که همراه موسی به او در تأویل چیزی را که تحمل آن را نداشت خبر داد]] و چرا از غیب نباشد [[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|چیزی را که عیسی به امتش گفت: و خبرتان می‌دهم به چیزی که می‌خورید و در خانه‌هایتان ذخیره می‌کنید؟]] و چرا از غیب نباشد گفته عیسی برای بنی اسرائیل: ای بنی اسرائیل من رسول خدا به سوی شمایم توراتی که پیشرویم قرار دارد تصدیق می‌کنم و به آمدن پیامبری که بعد از من می‌آید و نامش احمد است بشارت می‌دهم؟ و چرا از غیب نباشد آنچه را که خدا به یوسف وحی فرموده: تا آنان را به این امرشان که از آن غافلند، آگاهشان نمائی؟ و چرا از غیب نباشد آنچه را که آدم به فرشتگان در مورد حقائق آفزینش به فرمان خدا خبر داد؟ و چرا از غیب نباشد این بشارت فراوان که از تورات و انجیل و زبور و کتاب‌های گذشتگان درباره [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} و شمائل و تاریخ زندگانی و امتش آمده است؟ چرا از غیب نباشد این همه خبرهای صحیح که از کاهنان و رهبانان و قسیسان درباره پیامبر اسلام پیش از ولادتش روایت شده است؟»<ref>[http://ghadeer.valiasr-aj.com/include/VIEW3.php?bankname=LIST&code=2030&RADIF=28 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۱۲].</ref>.
 
«پس چرا از [[غیب]] نباشد نقل داستان [[فرزند حضرت نوح|نوح]] و اخبار [[قوم هود]] و [[عاد]] و [[ثمود]] و [[قوم حضرت ابراهیم]] و [[لوط]] و [[ذوالقرنین]] و خبر [[انبیا]] و [[رسولان]] گذشته؟ و [[ آیا آیه ۳ سوره تحریم علم غیب پیامبر خاتم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|چرا از غیب نباشد آنچه را که پیامبر به طور سری به برخی از همسرانش گفته بود]] و او آن را برای پدرش افشا کرده و هنگامی که جریان را به همسرش خبر داد او به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] گفت: کی این خبر را به شما داده است؟ فرمود: خدای علیم و خبیر این خبر را بمن داده است؟ و [[آیا حضرت خضر علم غیب دارد؟ (پرسش)|چرا از غیب نباشد آنچه را که همراه موسی به او در تأویل چیزی را که تحمل آن را نداشت خبر داد]] و چرا از غیب نباشد [[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|چیزی را که عیسی به امتش گفت: و خبرتان می‌دهم به چیزی که می‌خورید و در خانه‌هایتان ذخیره می‌کنید؟]] و چرا از غیب نباشد گفته عیسی برای بنی اسرائیل: ای بنی اسرائیل من رسول خدا به سوی شمایم توراتی که پیشرویم قرار دارد تصدیق می‌کنم و به آمدن پیامبری که بعد از من می‌آید و نامش احمد است بشارت می‌دهم؟ و چرا از غیب نباشد آنچه را که خدا به یوسف وحی فرموده: تا آنان را به این امرشان که از آن غافلند، آگاهشان نمائی؟ و چرا از غیب نباشد آنچه را که آدم به فرشتگان در مورد حقائق آفزینش به فرمان خدا خبر داد؟ و چرا از غیب نباشد این بشارت فراوان که از تورات و انجیل و زبور و کتاب‌های گذشتگان درباره [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} و شمائل و تاریخ زندگانی و امتش آمده است؟ چرا از غیب نباشد این همه خبرهای صحیح که از کاهنان و رهبانان و قسیسان درباره پیامبر اسلام پیش از ولادتش روایت شده است؟»<ref>[http://ghadeer.valiasr-aj.com/include/VIEW3.php?bankname=LIST&code=2030&RADIF=28 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۱۲].</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۲۶: خط ۲۷:
| پاسخ‌دهنده = سید محمد حسین حسینی طهرانی
| پاسخ‌دهنده = سید محمد حسین حسینی طهرانی
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]''' در کتاب ''«[[امام‌شناسی ج۱۲ (کتاب)|امام‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]''' در کتاب ''«[[امام‌شناسی ج۱۲ (کتاب)|امام‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|همۀ علوم‌ و از جمله‌ علم‌ غیب‌ مختصّ به‌ خداست‌]] و هیچکس‌ و هیچ‌ موجودی را در آن‌ راه‌ نیست‌‌، ولکن‌ بالاستقلال‌ و بالاصالة‌‌، و تمام‌ علومی که‌ از جانب‌ خدا به‌ غیر عنایت‌ شده‌ است‌ افاضه‌ از ناحیۀ او بوده‌ و تمام‌ موجودات‌ هر یک‌ در حدّ خود و به‌ نوبۀ خود دارای علم‌ هستند ولکن‌ تَبعاً و به‌ افاضۀ خدا و به‌ اعطاء او‌. و در این‌ صورت‌ بین‌ آیاتی که‌ [[علم‌ غیب‌]] را منحصر به‌ خدا می‌داند‌، و بین‌ آیۀ کریمه‌ که‌ رسولان‌ را عالم‌ به‌ غیب‌ می‌داند و بر غیب‌ راه‌ می‌دهد هیچگونه‌ تنافی و تضادّی نیست‌‌. و نظیر این‌ استقلال‌ و تبعیّت‌‌، یا ذاتی و عرضی‌، و یا اصلی و ظِلّی‌، در عبارات‌ قرآن‌ کریم‌ بسیار آمده‌ است‌‌. همچون‌ آیۀ: {{متن قرآن|اللَّهُ يَتَوَفَّى الأَنفُسَ}}،<ref>«خداوند است‌ که‌ جان‌‌ها را می‌گیرد»؛ سوره زمر، آیه ۴۲</ref> که‌ دلالت‌ بر حصر دارد‌؛ با آیه: {{متن قرآن|حَتَّىَ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا}}، <ref>«و تا زمانی که‌ چون‌ مرگ‌ به‌ نزدیکی از شما بیاید رسولان‌ و فرستادگان‌ ما او را قبض‌ روح‌ می‌کنند»‌. سوره انعام، آیه ۶۱.</ref> و همچون‌ آیۀ: {{متن قرآن|فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا}}،<ref>«و از برای خداست‌ عزّت‌ و از برای رسول‌ او و از برای مؤمنین‌‌، ولکن‌ منافقین‌ نمی‌دانند»‌؛ سوره نساء، آیه ۱۳۹.</ref> که‌ در این‌ آیه‌ علاوه‌ بر خدا‌، عزّت‌ را برای رسول‌ خدا و برای مؤمنین‌ معیّن‌ نموده‌ است‌ و بنابراین‌ [[علم‌ غیب‌]] برای رسولان‌ خداوند أمری ضروری و حتمی است‌ و منافات‌ با اختصاص‌ آن‌ به‌ خدا ندارد‌»<ref>[http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/imamshenasi/imam12/imam12.1.htm امام‌شناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.]</ref>.
 
«[[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|همۀ علوم‌ و از جمله‌ علم‌ غیب‌ مختصّ به‌ خداست‌]] و هیچکس‌ و هیچ‌ موجودی را در آن‌ راه‌ نیست‌‌، ولکن‌ بالاستقلال‌ و بالاصالة‌‌، و تمام‌ علومی که‌ از جانب‌ خدا به‌ غیر عنایت‌ شده‌ است‌ افاضه‌ از ناحیۀ او بوده‌ و تمام‌ موجودات‌ هر یک‌ در حدّ خود و به‌ نوبۀ خود دارای علم‌ هستند ولکن‌ تَبعاً و به‌ افاضۀ خدا و به‌ اعطاء او‌. و در این‌ صورت‌ بین‌ آیاتی که‌ [[علم‌ غیب‌]] را منحصر به‌ خدا می‌داند‌، و بین‌ آیۀ کریمه‌ که‌ رسولان‌ را عالم‌ به‌ غیب‌ می‌داند و بر غیب‌ راه‌ می‌دهد هیچگونه‌ تنافی و تضادّی نیست‌‌. و نظیر این‌ استقلال‌ و تبعیّت‌‌، یا ذاتی و عرضی‌، و یا اصلی و ظِلّی‌، در عبارات‌ قرآن‌ کریم‌ بسیار آمده‌ است‌‌. همچون‌ آیۀ: {{متن قرآن|اللَّهُ يَتَوَفَّى الأَنفُسَ}}،<ref>«خداوند است‌ که‌ جان‌‌ها را می‌گیرد»؛ سوره زمر، آیه ۴۲</ref> که‌ دلالت‌ بر حصر دارد‌؛ با آیه: {{متن قرآن|حَتَّىَ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا}}، <ref>«و تا زمانی که‌ چون‌ مرگ‌ به‌ نزدیکی از شما بیاید رسولان‌ و فرستادگان‌ ما او را قبض‌ روح‌ می‌کنند»‌. سوره انعام، آیه ۶۱.</ref> و همچون‌ آیۀ: {{متن قرآن|فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا}}،<ref>«و از برای خداست‌ عزّت‌ و از برای رسول‌ او و از برای مؤمنین‌‌، ولکن‌ منافقین‌ نمی‌دانند»‌؛ سوره نساء، آیه ۱۳۹.</ref> که‌ در این‌ آیه‌ علاوه‌ بر خدا‌، عزّت‌ را برای رسول‌ خدا و برای مؤمنین‌ معیّن‌ نموده‌ است‌ و بنابراین‌ [[علم‌ غیب‌]] برای رسولان‌ خداوند أمری ضروری و حتمی است‌ و منافات‌ با اختصاص‌ آن‌ به‌ خدا ندارد‌»<ref>[http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/imamshenasi/imam12/imam12.1.htm امام‌شناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۳: خط ۳۵:
| پاسخ‌دهنده = سید علی اکبر قرشی
| پاسخ‌دهنده = سید علی اکبر قرشی
| پاسخ = آیت الله '''[[سید علی اکبر قرشی|قرشی]]''' در تفسیر ''«[[احسن الحدیث (کتاب)|احسن الحدیث]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت الله '''[[سید علی اکبر قرشی|قرشی]]''' در تفسیر ''«[[احسن الحدیث (کتاب)|احسن الحدیث]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[علم غیب]] مخصوص خداست [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} نیز با تعلیم خدا می‌دانند و این مخالف مخصوص بودن به خدا نیست، خداوند بسیاری از غیب را به رسول خودش آموخت، آن حضرت نیز به اوصیاء خودش تعلیم فرمود: هر وقت از آنها سؤال می‌شد که آیا [[علم غیب]] می‌دانید؟ جواب می‌دادند: نه، این علمی است که خدا به رسولش و او به ما تعلیم فرموده است»<ref>احسن الحدیث، ‏ج ۱،  ص ۱۴۴.</ref>.
 
«[[علم غیب]] مخصوص خداست [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} نیز با تعلیم خدا می‌دانند و این مخالف مخصوص بودن به خدا نیست، خداوند بسیاری از غیب را به رسول خودش آموخت، آن حضرت نیز به اوصیاء خودش تعلیم فرمود: هر وقت از آنها سؤال می‌شد که آیا [[علم غیب]] می‌دانید؟ جواب می‌دادند: نه، این علمی است که خدا به رسولش و او به ما تعلیم فرموده است»<ref>احسن الحدیث، ‏ج ۱،  ص ۱۴۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۰: خط ۴۳:
| پاسخ‌دهنده = جعفر سبحانی
| پاسخ‌دهنده = جعفر سبحانی
| پاسخ = آیت الله '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]''' در کتاب ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است:
| پاسخ = آیت الله '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]''' در کتاب ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است:
::::::«در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی [[پیامبران]]{{عم}} و برخی از بندگان خاص خدا را از امور پنهان از حس، تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد. این آیات بر دو گروهند:
 
«در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی [[پیامبران]]{{عم}} و برخی از بندگان خاص خدا را از امور پنهان از حس، تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد. این آیات بر دو گروهند:
:::::# آیاتی که به طور کلی آگاهی [[پیامبران]]{{عم}} را از غیب، تصدیق می‌کند و می‌فرماید: خداوند [[پیامبران]]{{عم}} خویش را از امور پنهان، آگاه می‌سازد.
:::::# آیاتی که به طور کلی آگاهی [[پیامبران]]{{عم}} را از غیب، تصدیق می‌کند و می‌فرماید: خداوند [[پیامبران]]{{عم}} خویش را از امور پنهان، آگاه می‌سازد.
:::::# آیاتی است که به روشنی گواهی می‌دهد [[پیامبران]]{{عم}} در موارد مخصوصی، از غیب خبر داده‌اند و یا برخی از بندگان خدا که [[پیامبر]] هم نبوده‌اند مانند مادر [[موسی ]]{{ع}} با جهان غیب ارتباط پیدا کرده و از امور پنهانی آگاه شده‌اند، و در حقیقت، آن نویدی که در آیات گروه اوّل داده شده که خداوند برخی از بندگان خود را از غیب آگاه می‌سازد در آیات گروه دوم جامه تحقق پوشیده و در پاره‌ای از موارد از غیب خبر داده‌اند و یا از غیب آگاه شده‌اند.
:::::# آیاتی است که به روشنی گواهی می‌دهد [[پیامبران]]{{عم}} در موارد مخصوصی، از غیب خبر داده‌اند و یا برخی از بندگان خدا که [[پیامبر]] هم نبوده‌اند مانند مادر [[موسی ]]{{ع}} با جهان غیب ارتباط پیدا کرده و از امور پنهانی آگاه شده‌اند، و در حقیقت، آن نویدی که در آیات گروه اوّل داده شده که خداوند برخی از بندگان خود را از غیب آگاه می‌سازد در آیات گروه دوم جامه تحقق پوشیده و در پاره‌ای از موارد از غیب خبر داده‌اند و یا از غیب آگاه شده‌اند.
خط ۷۳: خط ۷۷:
| پاسخ‌دهنده = ناصر مکارم شیرازی
| پاسخ‌دهنده = ناصر مکارم شیرازی
| پاسخ = آیت‌الله [[ناصر مکارم شیرازی|'''مکارم شیرازی''']] در کتاب ''«[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61859&lid=0&mid=17264 پیام قرآن]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آیت‌الله [[ناصر مکارم شیرازی|'''مکارم شیرازی''']] در کتاب ''«[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61859&lid=0&mid=17264 پیام قرآن]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«بدون شک پیامبران الهی رابطه‌ای با [[علم غیب]] و جهان ماورای طبیعت، و به تعبیر دیگر رابطه ویژه‌ای با خداوند متعال داشته‌اند؛ و از آن طریق تعلیمات مخصوص و احکام و قوانین و فرمان‌های الهی را دریافت کرده، و به امّت‌ها می‌رسانیده‌اند. اما این رابطه چگونه بوده است؟ مسأله‌ای است بسیار پیچیده که آگاهی اجمالی بر آن آسان، ولی علم تفصیلی به آن بسیار مشکل است؛ چرا که افراد محروم از این رابطه هرگز نمی‌توانند آن را دقیقاً در یابند؛ همان گونه که نابینایان مادرزاد اجمالا احساس می‌کنند که افراد بینا دارای حس دیگری هستند که به وسیله آن از تمام موجودات اطراف خود تا شعاع وسیعی آگاه می‌شوند؛ و رنگ‌های گوناگون، و انوار مختلف را درک می‌کنند؛ ولی این حس چگونه است و حقیقت رنگ و نور چیست؟ هرگز برای آنان مفهوم نخواهد شد»<ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61859&lid=0&mid=17264پیام قرآن ج۷، ص۳۰۴]</ref>.
 
«بدون شک پیامبران الهی رابطه‌ای با [[علم غیب]] و جهان ماورای طبیعت، و به تعبیر دیگر رابطه ویژه‌ای با خداوند متعال داشته‌اند؛ و از آن طریق تعلیمات مخصوص و احکام و قوانین و فرمان‌های الهی را دریافت کرده، و به امّت‌ها می‌رسانیده‌اند. اما این رابطه چگونه بوده است؟ مسأله‌ای است بسیار پیچیده که آگاهی اجمالی بر آن آسان، ولی علم تفصیلی به آن بسیار مشکل است؛ چرا که افراد محروم از این رابطه هرگز نمی‌توانند آن را دقیقاً در یابند؛ همان گونه که نابینایان مادرزاد اجمالا احساس می‌کنند که افراد بینا دارای حس دیگری هستند که به وسیله آن از تمام موجودات اطراف خود تا شعاع وسیعی آگاه می‌شوند؛ و رنگ‌های گوناگون، و انوار مختلف را درک می‌کنند؛ ولی این حس چگونه است و حقیقت رنگ و نور چیست؟ هرگز برای آنان مفهوم نخواهد شد»<ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61859&lid=0&mid=17264پیام قرآن ج۷، ص۳۰۴]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۰: خط ۸۵:
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/10194/1/400/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 معارف قرآن]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/10194/1/400/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 معارف قرآن]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«پیام‌آور و رسولی که خدا می‌فرستد خواه پیامبر باشد یا فرشته؛ عالم به غیب است منتها خدا او را عالم کرده است؛ و اگر نمی‌کرد، خودشان علم به غیب نمی‌داشتند و این همان نفیِ [[علم غیب]] ذاتی از غیر خداست. امّا اینکه دایره مغیبات، چقدر گسترده است، باید گفت بی‌گمان همه پیامبران یکسان نبوده‌اند ممکن است بعضی از [[انبیا]]{{عم}} و یا بعضی از [[اولیا]] خدا، علم‌هایی داشته باشند که دیگر انبیاء هم، نداشته باشند؛ دلیلی نداریم که هر کس که پیامبر شد به اندازه همه پیامبران و یکسان با همه، بر مغیبات آگاهی دارد؛ بلکه می‌توان گفت برخلاف این معنا، دلیل داریم. حال این سؤال مطرح است که  آیا ممکن است یک نبی یا غیر نبی، عالم به مغیبات باشد؟ عقلاً محال نیست؛ از آیات هم چیزی که این موضوع را نفی کند، بر نمی‌آید؛ زیرا هنگامی که دانستیم علم غیبی که مخصوص خداست [[علم غیب]] ذاتی‌است حال، اگر خودش بخواهد که بنده‌ای از بندگان شایسته‌اش علم به مغیبات پیدا کند، چه کسی یارایی دارد که جلوی آن را بگیرد؟ اینکه در برخی از روایات آمده است که بعضی از اولیاء خدا، جمیع ماکان و مایکون را می‌دانسته‌اند؛ به چه معناست؟ در برخی روایات به چنین مطالبی، اشاره شده است که آنها را [[ائمه|ائمه اطهار]]؛ به خواصّ و نزدیکان خود می‌فرموده‌اند و سفارش می‌کرده‌اند که به دیگران از آن جهت که ظرفیّت آن را نداشته‌اند، نگویند زیرا ممکن می‌بود آنان توهّم کنند که چنین کسانی که چنان مقامی دارند؛ خدا هستند. از جمله روایتی می‌گوید: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به امام [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} اشاره کرده و فرموده‌اند اگر ترس ازاین مطلب وجود نداشت که درباره او همان چیزی را بگویید که نصاری در باره [[حضرت مسیح]]{{ع}}، گفته‌اند؛ مقامات او را برایتان شرح می‌دادم. چنانکه برخی، سرانجام قائل به خدایی امام شدند. همگان ظرفیّت درک همه مطالب را ندارند تنها برخی که خدا دل‌هایشان را برای ایمان آزموده است، صلاحیّت آن را یافتند که ائمه، معانی دقیق را به آنها القاء فرمایند. برخی از اینگونه روایات که درز کرده و به برخی از خواصّ منتقل و سپس در کتاب‌ها نگاشته شده است، اشاراتی دارد که چیزهایی از آنها بر می‌آید؛ گرچه همان‌ها نیز، در حدّ فهم ما نیست امّا در مورد آنها می‌توانیم بیاناتی در حدّ تقریب داشته باشیم تا هنگام برخورد با آنها استیحاش نکنیم و گمان نورزیم که مخالف کتاب و سنّت است و باید آنها را طرد کرد»<ref>[http://lib.eshia.ir/10194/1/400/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 معارف قرآن ج۱،ص ۴۰۰و۴۰۲]</ref>.
 
«پیام‌آور و رسولی که خدا می‌فرستد خواه پیامبر باشد یا فرشته؛ عالم به غیب است منتها خدا او را عالم کرده است؛ و اگر نمی‌کرد، خودشان علم به غیب نمی‌داشتند و این همان نفیِ [[علم غیب]] ذاتی از غیر خداست. امّا اینکه دایره مغیبات، چقدر گسترده است، باید گفت بی‌گمان همه پیامبران یکسان نبوده‌اند ممکن است بعضی از [[انبیا]]{{عم}} و یا بعضی از [[اولیا]] خدا، علم‌هایی داشته باشند که دیگر انبیاء هم، نداشته باشند؛ دلیلی نداریم که هر کس که پیامبر شد به اندازه همه پیامبران و یکسان با همه، بر مغیبات آگاهی دارد؛ بلکه می‌توان گفت برخلاف این معنا، دلیل داریم. حال این سؤال مطرح است که  آیا ممکن است یک نبی یا غیر نبی، عالم به مغیبات باشد؟ عقلاً محال نیست؛ از آیات هم چیزی که این موضوع را نفی کند، بر نمی‌آید؛ زیرا هنگامی که دانستیم علم غیبی که مخصوص خداست [[علم غیب]] ذاتی‌است حال، اگر خودش بخواهد که بنده‌ای از بندگان شایسته‌اش علم به مغیبات پیدا کند، چه کسی یارایی دارد که جلوی آن را بگیرد؟ اینکه در برخی از روایات آمده است که بعضی از اولیاء خدا، جمیع ماکان و مایکون را می‌دانسته‌اند؛ به چه معناست؟ در برخی روایات به چنین مطالبی، اشاره شده است که آنها را [[ائمه|ائمه اطهار]]؛ به خواصّ و نزدیکان خود می‌فرموده‌اند و سفارش می‌کرده‌اند که به دیگران از آن جهت که ظرفیّت آن را نداشته‌اند، نگویند زیرا ممکن می‌بود آنان توهّم کنند که چنین کسانی که چنان مقامی دارند؛ خدا هستند. از جمله روایتی می‌گوید: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به امام [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} اشاره کرده و فرموده‌اند اگر ترس ازاین مطلب وجود نداشت که درباره او همان چیزی را بگویید که نصاری در باره [[حضرت مسیح]]{{ع}}، گفته‌اند؛ مقامات او را برایتان شرح می‌دادم. چنانکه برخی، سرانجام قائل به خدایی امام شدند. همگان ظرفیّت درک همه مطالب را ندارند تنها برخی که خدا دل‌هایشان را برای ایمان آزموده است، صلاحیّت آن را یافتند که ائمه، معانی دقیق را به آنها القاء فرمایند. برخی از اینگونه روایات که درز کرده و به برخی از خواصّ منتقل و سپس در کتاب‌ها نگاشته شده است، اشاراتی دارد که چیزهایی از آنها بر می‌آید؛ گرچه همان‌ها نیز، در حدّ فهم ما نیست امّا در مورد آنها می‌توانیم بیاناتی در حدّ تقریب داشته باشیم تا هنگام برخورد با آنها استیحاش نکنیم و گمان نورزیم که مخالف کتاب و سنّت است و باید آنها را طرد کرد»<ref>[http://lib.eshia.ir/10194/1/400/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 معارف قرآن ج۱،ص ۴۰۰و۴۰۲]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۷: خط ۹۳:
| پاسخ‌دهنده = سید احمد خاتمی
| پاسخ‌دهنده = سید احمد خاتمی
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید احمد خاتمی]]'''، در مقاله ''«[[امامان گنجینه‌داران علوم الهی (مقاله)|امامان گنجینه‌داران علوم الهی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید احمد خاتمی]]'''، در مقاله ''«[[امامان گنجینه‌داران علوم الهی (مقاله)|امامان گنجینه‌داران علوم الهی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«نمونه عینی این [[علم غیب]]، آگاهی‌های [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} از غیب است به عنوان نمونه:
 
::::::الف - [[آیا نوح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|پیشگویی حضرت نوح از این که امتش دیگر هدایت نشده و اگر بمانند فاجر و کافر می‌پرورند]]<ref> «إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا  رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَبَارًا؛ که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه می‌کنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمی‌آورند.  پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر که را به خانه من با ایمان درآید و مردان و زنان مؤمن را بیامرز و ستمگران را جز تباهی میفزای؛ سوره نوح، آیه ۲۷ - ۲۸».</ref>
«نمونه عینی این [[علم غیب]]، آگاهی‌های [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} از غیب است به عنوان نمونه:
 
الف - [[آیا نوح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|پیشگویی حضرت نوح از این که امتش دیگر هدایت نشده و اگر بمانند فاجر و کافر می‌پرورند]]<ref> «إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا  رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَبَارًا؛ که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه می‌کنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمی‌آورند.  پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر که را به خانه من با ایمان درآید و مردان و زنان مؤمن را بیامرز و ستمگران را جز تباهی میفزای؛ سوره نوح، آیه ۲۷ - ۲۸».</ref>
::::::ب - [[آیا ابراهیم پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|آگاهی حضرت ابراهیم از ملکوت آسمان‌ها و زمین]]<ref>«وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ؛ و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه  ۷۵».</ref>
::::::ب - [[آیا ابراهیم پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|آگاهی حضرت ابراهیم از ملکوت آسمان‌ها و زمین]]<ref>«وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ؛ و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه  ۷۵».</ref>
::::::ج - [[آیا یعقوب پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|اطلاع حضرت یعقوب از آینده یوسف]]<ref>«قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ یاد کن آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من در خواب یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است  و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از دانش خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه  ۴ - ۶».</ref>
::::::ج - [[آیا یعقوب پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|اطلاع حضرت یعقوب از آینده یوسف]]<ref>«قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ یاد کن آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من در خواب یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است  و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از دانش خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه  ۴ - ۶».</ref>
خط ۹۶: خط ۱۰۴:
::::::ز - [[آیا یعقوب پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|اطلاع حضرت عیسی از آنچه خورده‌اند و در خانه ذخیره نموده‌اند]]<ref>«وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ؛ و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز بهره‌ای بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است. و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و آنگاه همه آنان را به‌هم‌پیوستند.  تا آنکه به درّه موران رسیدند، موری گفت: ای موران! به خانه‌های خود درآیید تا سلیمان و سپاهش شما را ناآگاهانه فرو نکوبند. سلیمان از گفتار آن مور خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور؛ سوره نمل، آیه  ۱۶ - ۱۹».</ref>
::::::ز - [[آیا یعقوب پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|اطلاع حضرت عیسی از آنچه خورده‌اند و در خانه ذخیره نموده‌اند]]<ref>«وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ؛ و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز بهره‌ای بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است. و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و آنگاه همه آنان را به‌هم‌پیوستند.  تا آنکه به درّه موران رسیدند، موری گفت: ای موران! به خانه‌های خود درآیید تا سلیمان و سپاهش شما را ناآگاهانه فرو نکوبند. سلیمان از گفتار آن مور خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور؛ سوره نمل، آیه  ۱۶ - ۱۹».</ref>
::::::ح - [[آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|خبرهای غیبی و پیشگویی‌های آینده که به زبان پیامبر اکرم بیان شده است]]<ref>«وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ؛ و به پیامبری  به سوی بنی اسرائیل می‌فرستد، تا بگوید که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹ »</ref>، مانند:
::::::ح - [[آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|خبرهای غیبی و پیشگویی‌های آینده که به زبان پیامبر اکرم بیان شده است]]<ref>«وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ؛ و به پیامبری  به سوی بنی اسرائیل می‌فرستد، تا بگوید که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹ »</ref>، مانند:
::::::#انسان‌ها قادر نیستند تا همانند قرآن بیاورند
 
#انسان‌ها قادر نیستند تا همانند قرآن بیاورند
::::::#غلبه رومیان بر ایران باستانی<ref>«وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستاده‌ایم تردیدی دارید، چنانچه راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید.  و اگر چنین نکردید- که هرگز نمی‌توانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ برای کافران آماده شده است؛ سوره بقره، آیه  ۲۳- ۲۴ ».</ref>
::::::#غلبه رومیان بر ایران باستانی<ref>«وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستاده‌ایم تردیدی دارید، چنانچه راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید.  و اگر چنین نکردید- که هرگز نمی‌توانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ برای کافران آماده شده است؛ سوره بقره، آیه  ۲۳- ۲۴ ».</ref>
::::::#خداوند پیامبرش را حفظ خواهد کرد<ref>«الم غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛ الف، لام، میم  رومیان شکست خوردند  در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند  در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند  به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری می‌رساند و او پیروزمند بخشاینده است؛ سوره روم، آیه  ۱ - ۶ ».</ref>
::::::#خداوند پیامبرش را حفظ خواهد کرد<ref>«الم غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛ الف، لام، میم  رومیان شکست خوردند  در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند  در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند  به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری می‌رساند و او پیروزمند بخشاینده است؛ سوره روم، آیه  ۱ - ۶ ».</ref>
خط ۱۰۹: خط ۱۱۸:
| پاسخ‌دهنده = محمد علی رضایی اصفهانی
| پاسخ‌دهنده = محمد علی رضایی اصفهانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)|تفسیر قرآن مهر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)|تفسیر قرآن مهر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::پیامبران الهی دارای [[علم غیب]] بودند؛ یعنی اگر می‌خواستند، خدا به آنان قدرتی می‌داد که حتی از جزئیات زندگی مردم آگاه شوند»<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D9%85%D9%87%D8%B1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=5433&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=281&lang=fa تفسیر قرآن مهر؛ ج۳، ص۱۱۳.]</ref>.
 
پیامبران الهی دارای [[علم غیب]] بودند؛ یعنی اگر می‌خواستند، خدا به آنان قدرتی می‌داد که حتی از جزئیات زندگی مردم آگاه شوند»<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D9%85%D9%87%D8%B1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=5433&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=281&lang=fa تفسیر قرآن مهر؛ ج۳، ص۱۱۳.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۶: خط ۱۲۶:
| پاسخ‌دهنده = عبدالرحیم موسوی
| پاسخ‌دهنده = عبدالرحیم موسوی
| پاسخ = آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«قرآن کریم به این پدیده در زندگی [[انبیا|پیامبران]] و صالحان تصریح و تأکید کرده است. آنها به اذن خداوند [[علم غیب]] داشته‌اند و از آن در راستای رسالت خویش استفاده کرده‌اند که به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:
 
::::::۱. حضرت یوسف به برادرانش فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹۳ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا]]}}<ref>«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود»؛ سوره یوسف، آیه ۹۳</ref> و خداوند از آنچه پس از آن اتفاق افتاد خبر می‌دهد: {{متن قرآن|فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا}}<ref>«چون مژده‌رسان آمد، آن (پیراهن) را بر رخسار وی افکند و او بینا گشت»؛ سوره یوسف، آیه ۹۶</ref> ظاهر آیه بیانگر این است که حضرت یعقوب در اثر [[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|قدرت غیبی‌ای که حضرت یوسف داشت]] و به کار برد، دوباره بینایی خود را به طول کامل به دست آورد. روشن است که باز گرداندن بینایی [[حضرت یعقوب]] مستقیماً توسط خداوند انجام نگرفت. بلکه به اذن او و توسط [[حضرت یوسف]] تحقق یافت. آنکه سبب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید حضرت یوسف بود وگرنه به برادرانش دستور نمی‌داد که پیراهن او را ببرند و بر صورت پدرش بیفکنند، بلکه تنها کافی بود که دعا کند و از خدا این امر را بخواهد. این یک اقدام غیبی است که از یکی از اولیای خدا یعنی حضرت یوسف سر زده است. او به اذن خداوند جریان طبعیت را تغییر داد و هیچ کس توان این کار را ندارد مگر این‌که خداوند به او سلطه و قدرت غیبی بخشیده باشد.
«قرآن کریم به این پدیده در زندگی [[انبیا|پیامبران]] و صالحان تصریح و تأکید کرده است. آنها به اذن خداوند [[علم غیب]] داشته‌اند و از آن در راستای رسالت خویش استفاده کرده‌اند که به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:
 
۱. حضرت یوسف به برادرانش فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹۳ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا]]}}<ref>«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود»؛ سوره یوسف، آیه ۹۳</ref> و خداوند از آنچه پس از آن اتفاق افتاد خبر می‌دهد: {{متن قرآن|فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا}}<ref>«چون مژده‌رسان آمد، آن (پیراهن) را بر رخسار وی افکند و او بینا گشت»؛ سوره یوسف، آیه ۹۶</ref> ظاهر آیه بیانگر این است که حضرت یعقوب در اثر [[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|قدرت غیبی‌ای که حضرت یوسف داشت]] و به کار برد، دوباره بینایی خود را به طول کامل به دست آورد. روشن است که باز گرداندن بینایی [[حضرت یعقوب]] مستقیماً توسط خداوند انجام نگرفت. بلکه به اذن او و توسط [[حضرت یوسف]] تحقق یافت. آنکه سبب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید حضرت یوسف بود وگرنه به برادرانش دستور نمی‌داد که پیراهن او را ببرند و بر صورت پدرش بیفکنند، بلکه تنها کافی بود که دعا کند و از خدا این امر را بخواهد. این یک اقدام غیبی است که از یکی از اولیای خدا یعنی حضرت یوسف سر زده است. او به اذن خداوند جریان طبعیت را تغییر داد و هیچ کس توان این کار را ندارد مگر این‌که خداوند به او سلطه و قدرت غیبی بخشیده باشد.


۲. [[آیا موسی پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|حضرت موسی با عصای خود بر سنگی زد و از آن دوازده چشمه جوشید]]: {{متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا}}<ref>«گفتیم: با چوبدست خود به سنگ فرو کوب آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید»؛ سوره بقره، آیه ۶۰.</ref> حضرت موسی در جای دیگر نیز قدرت غیبی خود را به کار گرفته است: هنگامی که با عصای خود به دریا زد و دریا شکافته شد و دوازده مسیر خشک در کف دریا برای بنی اسراییل به وجود آمد تا از دریا عبور کنند. {{متن قرآن|فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ}}<ref>«آنگاه به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به دریا بزن! و دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه سترگ بود»؛ سوره شعرا، آیه ۶۳.</ref> در این دو مورد حضرت موسی از قدرت غیبی خدادادی خود که به اذن و اراده خدا تحقق می‌یابد استفاده کرده است.  
۲. [[آیا موسی پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|حضرت موسی با عصای خود بر سنگی زد و از آن دوازده چشمه جوشید]]: {{متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا}}<ref>«گفتیم: با چوبدست خود به سنگ فرو کوب آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید»؛ سوره بقره، آیه ۶۰.</ref> حضرت موسی در جای دیگر نیز قدرت غیبی خود را به کار گرفته است: هنگامی که با عصای خود به دریا زد و دریا شکافته شد و دوازده مسیر خشک در کف دریا برای بنی اسراییل به وجود آمد تا از دریا عبور کنند. {{متن قرآن|فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ}}<ref>«آنگاه به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به دریا بزن! و دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه سترگ بود»؛ سوره شعرا، آیه ۶۳.</ref> در این دو مورد حضرت موسی از قدرت غیبی خدادادی خود که به اذن و اراده خدا تحقق می‌یابد استفاده کرده است.  
خط ۱۲۷: خط ۱۳۹:
| پاسخ‌دهنده = سیده رابیل
| پاسخ‌دهنده = سیده رابیل
| پاسخ = خانم [[سیده رابیل]] در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = خانم [[سیده رابیل]] در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
::::::«مطابق آیات قرآن کریم، خداوند متعال، پیامبران الهی را از علم غیب آگاه کرده است. آیات پیش گفته دلالتی روشن بر این مدعا دارند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد»؛ سوره جن آیه ۲۶و۲۷.</ref>
 
«مطابق آیات قرآن کریم، خداوند متعال، پیامبران الهی را از علم غیب آگاه کرده است. آیات پیش گفته دلالتی روشن بر این مدعا دارند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد»؛ سوره جن آیه ۲۶و۲۷.</ref>
::::::مفسران شیعه و سنی نوعا قسمت اول آیه کریمه،‌ را دلیل بر بهره‌مندی پیامبر از علم غیب دانسته‌اند و حتی برخی از مفسران بزرگ اهل سنت،‌ نیز با تقسیم کردن رسول،‌ به رسول ملکی و بشری، این آیه را دلیل بر داشتن علم غیب ملائکه نیز دانسته‌اند. در این آیه خداوند ابتدا خود را دانای به غیب معرفی کرده است و از آنجا که ذات احدیت علم مطلق را داراست، علم او علم لدنی است که قابل تعلیم و تعلم نیست. در قسمت بعدی آیه،‌ خداوند حکیم خداوند از این حقیقت خبر داده است که وی چنین علمی را به  کسانی که خداوند از آنها راضی باشد،‌ عطا خواهد کرد. در قسمت سوم آیه، حتی مصداق آن افراد نیز روشن شده است، خداوند متعال مصداق آن افراد را رسولان خود معرفی کرده است. راجع به این آیه برخی از مفسران معاصر بر این باور هستند که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} اولین صادر و مخلوق خداوند است،‌ بنابراین او پیش از تمام خزائن غیب آفریده شده و درجه وجودی او مقدم بر همه اشیاء بوده و قهرا عالم به تمام آنها بوده است. حال چگونه ممکن است وی از غیب بی خبر باشد. به نظر می‌رسد این بیان،‌ با صریح آیات قرآن کریم منافات دارد، چرا که خداوند پس از بیان برخی داستان‌های اقوام پیشین خطاب به [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref>«آن از اخبار غیبی بود که ما آن را به تو وحی کردیم و تو و قومت پیش از این، آن را نمی‌‌دانستید»؛ سوره هود آیه ۴۹.</ref>
::::::مفسران شیعه و سنی نوعا قسمت اول آیه کریمه،‌ را دلیل بر بهره‌مندی پیامبر از علم غیب دانسته‌اند و حتی برخی از مفسران بزرگ اهل سنت،‌ نیز با تقسیم کردن رسول،‌ به رسول ملکی و بشری، این آیه را دلیل بر داشتن علم غیب ملائکه نیز دانسته‌اند. در این آیه خداوند ابتدا خود را دانای به غیب معرفی کرده است و از آنجا که ذات احدیت علم مطلق را داراست، علم او علم لدنی است که قابل تعلیم و تعلم نیست. در قسمت بعدی آیه،‌ خداوند حکیم خداوند از این حقیقت خبر داده است که وی چنین علمی را به  کسانی که خداوند از آنها راضی باشد،‌ عطا خواهد کرد. در قسمت سوم آیه، حتی مصداق آن افراد نیز روشن شده است، خداوند متعال مصداق آن افراد را رسولان خود معرفی کرده است. راجع به این آیه برخی از مفسران معاصر بر این باور هستند که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} اولین صادر و مخلوق خداوند است،‌ بنابراین او پیش از تمام خزائن غیب آفریده شده و درجه وجودی او مقدم بر همه اشیاء بوده و قهرا عالم به تمام آنها بوده است. حال چگونه ممکن است وی از غیب بی خبر باشد. به نظر می‌رسد این بیان،‌ با صریح آیات قرآن کریم منافات دارد، چرا که خداوند پس از بیان برخی داستان‌های اقوام پیشین خطاب به [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref>«آن از اخبار غیبی بود که ما آن را به تو وحی کردیم و تو و قومت پیش از این، آن را نمی‌‌دانستید»؛ سوره هود آیه ۴۹.</ref>
::::::از دیگر آیاتی که برای اثبات علم  غیب پیامبران به آن استناد کرد، دو آیه زیر است:
::::::از دیگر آیاتی که برای اثبات علم  غیب پیامبران به آن استناد کرد، دو آیه زیر است:
خط ۱۳۸: خط ۱۵۱:
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = '''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=127958 وبگاه پرسمان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
| پاسخ = '''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=127958 وبگاه پرسمان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«در مورد [[علم غیب]] که می‌گویید [[امامان]]{{عم}} یا [[پیامبر]]{{صل}} بر آن مطلع بودند، در مورد این آیات چه می‌گویید:  
 
«در مورد [[علم غیب]] که می‌گویید [[امامان]]{{عم}} یا [[پیامبر]]{{صل}} بر آن مطلع بودند، در مورد این آیات چه می‌گویید:  
::::::آیات مورد سؤال:  
::::::آیات مورد سؤال:  
::::#{{متن قرآن|وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>« و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود می‌کشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!»؛ سوره اعراف، آیه۱۵۰.</ref>
::::#{{متن قرآن|وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>« و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود می‌کشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!»؛ سوره اعراف، آیه۱۵۰.</ref>
خط ۱۵۳: خط ۱۶۷:
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = '''پژوهشگران [http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9890/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
| پاسخ = '''پژوهشگران [http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9890/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«قرآن کریم در سوره مبارکه جن آیات ۲۶ و ۲۸ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]] فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا* لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا}} تصریح دارد که خداوند دانای به غیب است و احدی بر غیب او آگاه نخواهد شد، مگر پیامبری مرضی و پسندیده که خداوند از جلو و دنبال او فرشتگان را فوج فوج می‌فرستد و... پیامبران الهی با وحی که از مظاهر و مصادیق تام غیب مطلق است در ارتباط هستند و آنان به مرحله‌ای از کمال رسیده‌اند که قهراً به بخشی از علم غیب با اذن الهی واقف هستند و در مورد [[ائمه]] {{ع}} همانگونه که در خطبه ۱۲۸ نهج البلاغه و روایات دیگر آمده است آنان هم از طریق [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و تعلیمی که از او داشتند با عالم غیب در ارتباط بوده و هستند و پیشگویی‌های [[امام علی]] {{ع}} در مورد میثم تمار و حجر بن عدی و قنبر غلام آن حضرت و دیگران مشهور و معروف است و در تاریخ ضبط شده است»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9890/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]</ref>.
 
«قرآن کریم در سوره مبارکه جن آیات ۲۶ و ۲۸ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]] فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا* لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا}} تصریح دارد که خداوند دانای به غیب است و احدی بر غیب او آگاه نخواهد شد، مگر پیامبری مرضی و پسندیده که خداوند از جلو و دنبال او فرشتگان را فوج فوج می‌فرستد و... پیامبران الهی با وحی که از مظاهر و مصادیق تام غیب مطلق است در ارتباط هستند و آنان به مرحله‌ای از کمال رسیده‌اند که قهراً به بخشی از علم غیب با اذن الهی واقف هستند و در مورد [[ائمه]] {{ع}} همانگونه که در خطبه ۱۲۸ نهج البلاغه و روایات دیگر آمده است آنان هم از طریق [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و تعلیمی که از او داشتند با عالم غیب در ارتباط بوده و هستند و پیشگویی‌های [[امام علی]] {{ع}} در مورد میثم تمار و حجر بن عدی و قنبر غلام آن حضرت و دیگران مشهور و معروف است و در تاریخ ضبط شده است»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9890/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش