ابوالیمان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ':1100558.jpg' به ':IM009657.jpg') |
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> ==مقدمه==' به '</div> ==مقدمه==') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوالیمان در تراجم و رجال]] - [[ابوالیمان در تاریخ اسلامی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوالیمان در تراجم و رجال]] - [[ابوالیمان در تاریخ اسلامی]]</div> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== |
نسخهٔ ۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۱
مقدمه
نام وی را به اختلاف بشر[۱] یا بشیر بن عقربه - یا عقرب[۲] - گفتهاند[۳]. کنیهاش را نیز ابوالیمان و برخی ابوولید گفتهاند[۴]، اما به ابوالیمان مشهور است[۵]. او را به اعتبار قبیلهاش، جهنی[۶] یا به اعتبار محل سکونتش، فلسطینی[۷] نامیدهاند. ابن اثیر[۸] و ابن حجر[۹]، دو یا سه مدخل با اسامی بشر و بشیر، و در کنیه ابوالیمان[۱۰] آوردهاند.
وی به همراه پدرش عقربه نزد رسول خدا(ص) آمد. آن حضرت از پدرش درباره وی پرسید، پدرش گفت: فرزندم بُحیر (بَحیر) است. حضرت دستی بر سر من (بحیر) کشید. موهای دست کشیده تا وقت مرگم سیاه بوده و نامم را بشیر گذاشت و لکنت زبانم برطرف شد[۱۱]. پدرش عقربه در جنگ احد به شهادت رسید[۱۲]. رسول خدا(ص)، ابوالیمان را به سبب شهادت پدرش گریان دید و فرمود: آیا راضی میشوی من پدر تو، و عایشه مادرت باشد؟![۱۳] پس از رحلت رسول خدا(ص)، ابوالیمان به شام[۱۴] یا فلسطین[۱۵] رفت و آنجا ساکن شد. او از رسول خدا(ص) حدیثی درباره ریا و سمعه نقل کرده است[۱۶]. وی این حدیث را برای عبدالملک بن مروان روایت کرد[۱۷].
فرزندش عبدالله[۱۸] و نیز عبدالله بن عوف[۱۹] و شریح بن عبید[۲۰] از او روایت کردهاند. وی پس از سال ۸۵[۲۱] در روستای خسیه از نواحی فلسطین درگذشت[۲۲].[۲۳]
منابع
پانویس
- ↑ ابن حبان، مشاهیر، ص۸۸؛ بخاری، ج۲، ص۷۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸.
- ↑ ابن حمزه، ص۴۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۸۱.
- ↑ ابن سعد، ج۷، ص۲۹۹؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ طبرانی، ج۲، ص۴۲؛ مسلم، المتفردات، ص۷۸؛ ابن ابی حاتم، ج۵، ص۸۴۰؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹.
- ↑ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱.
- ↑ ابن ابی عاصم، ج۵، ص۸۴۰؛ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۷۶؛ طوسی، ص۲۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۸۱.
- ↑ ابن ابی عاصم، ج۵، ص۸۴۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱.
- ↑ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۷۶؛ سیمانی، ج۴، ص۳۹۸.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸ و ۴۰۱.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۳۳ و ۴۴۳.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۳۸۱.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۳۴.
- ↑ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۴۳۷.
- ↑ ابن حبان، مشاهیر، ص۸۸؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ طوسی، ص۲۸.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن حمزه، ص۴۸.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۳۴.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹.
- ↑ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۷۶.
- ↑ ابن عساکر، ج۱۰، ص۲۹۸.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱.
- ↑ مرادینسب، حسین، مقاله «ابوالیمان»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۷۰-۵۷۱.