برخورد با فرهنگ جاهلی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
*[[سیره فرهنگی معصومان در برخورد با فرهنگ جاهلی چه بوده است؟ (پرسش)]] | *[[سیره فرهنگی معصومان در برخورد با فرهنگ جاهلی چه بوده است؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۴۵
مقدمه
یکی از تلاشهای معصومان، به ویژه پیامبر اعظم(ص)، مبارزه با فرهنگ و آداب منحط دوران جاهلیت قبل از اسلام بود. تحول در یک جامعه با ازبین رفتن رسوبات منحط فرهنگی آن میسر است. بدون نابودی فرهنگ فاسد، امکان تحول در جامعه و پیمودن مسیر رشد و ترقی وجود ندارد؛ چراکه بسیاری از آداب و رسوم فرهنگی مانع تعالی جامعه میگردد. تحول و انقلاب فرهنگی زمینه ساز تحول اجتماعی و تکامل و ترقی جامعه است.
اسلام با عقاید نادرست و خرافی دوران جاهلی که بت پرستی بود، مبارزه کرد و با تغییر باورها و نگرش مردم و توجه به خداوندی که ارزشها را ارج مینهد و انسانها را از هر نژاد و قومی برابر میداند، تحولی عظیم در میان توده مردم ایجاد کرد و حصار چرخه محدود حاکمیت اشراف قریش را در هم شکست. برای مردم مطرح کرد که برتری تنها با تقواست، نه قوم و قبیله و نژاد؛ تا جایی که مؤذنش یک مرد سیاه چهره آفریقائی به نام بلال شد[۱] و در برابر طرد انسانهای فقیر که گرد پیامبرش جمع میشدند و اشراف از حضور خود در کنار آنان در ردیف پیامبر(ص) ناراحت بودند[۲]، وحی نازل شد[۳].
اسلام بخشهایی از آداب و رسوم فرهنگی جامعه را که بر خلاف عقل و عدالت بود، تغییر داد. در خبری محمد بن مسلم از امام باقر(ع) درباره سیره قائم(ع) میپرسد؛ حضرت سیرۀ ایشان را همانند سیره پیامبر(ص) میداند که باعث موفقیت اسلام شد و درباره سیره پیامبر(ص) میفرماید: آنچه در جاهلیت بود، باطل کرد و با مردم به عدالت رفتار نمود و همین روش را قائم تعقیب خواهد کرد[۴]. طبق این سخن، ملاک برخورد با فرهنگ جاهلی عدالت است. ارزشهایی باقی میماند که عادلانه باشد و جز آن باید نابود گردد؛ ازاین رو اسلام مواردی را که فرهنگ مردم همراه با ارزشهای انسانی بود، پذیرفت و برخی از امور را تعدیل و اصلاح کرد؛ موارد زیادی از قوانین حقوقی و آداب فرهنگی و اجتماعی مردم را تغییر داد و برای موارد زیادی از نیازهای مردم قانون جدید وضع کرد. مجموعه فعالیتهای اسلام را درباره فرهنگ و باورهای جاهلی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
دسته اول: مواردی که از گذشته در اسلام پذیرفته شده است. رسول خدا(ص) در زمان رسالت از پیمان حلف الفضول که برای حمایت از مردم مظلوم و ستمدیده بسته شده بود، به نیکی یاد کرد[۵]؛ چراکه برای عدالت و گرفتن حق ستمدیده طراحی شده بود. اسلام دیه انسان را طبق دوران جاهلیت که عبدالمطلب بنیان نهاده بود[۶]، پذیرفت[۷] و به ماههای حرام[۸] مانند گذشته که مرتبط با مراسم حج و عمره بود، احترام گذاشت[۹].
دسته دوم: موارد اصلاح شده؛ برای مثال قبل از اسلام عرب دوران جاهلی به دو گروه حُل و حُمس تقسیم میشدند. کسانی که در حرم بودند، حمس نامیده میشدند؛ بنابراین قبیلۀ قریش حمس بود و بقیه عربها حل. وقتی عربها برای طواف به مکه میآمدند، باید با مردی قرشی هم پیمان میبودند و حرمی میداشتند و در هنگام طواف از لباس وی استفاده میکردند و چنانچه افرادی حرمی نداشتند یا با پرداخت پول هم امکان داشتن آن را نمییافتند، برهنه و عریان طواف میکردند. رسول خدا(ص) قبل از اسلام حرمی برای مردی به نام عیاض بن حمار مجاشعی بود[۱۰]. امیرالمؤمنین در هنگام ابلاغ آیات سوره برائت طبق دستور پیامبر(ص) اعلام کرد: کسی حق ندارد برهنه به طواف خانه خدا برود[۱۱]. با ابلاغ این حکم، این امتیاز از قریش که وسیلهای برای کسب درآمد آنان بود، سلب شد و سنت جاهلی از بین رفت. نمونه دیگر اینکه در دوران جاهلیت وقتی برای بچه عقیقه میکردند، خون عقیقه را به سر بچه میمالیدند. پیامبر(ص) برای حسن و حسین(ع) عقیقه کرد، ولی از مالیدن خون به سر آنان اجتناب کرد و به تعبیر امام صادق(ع) سنت جاهلی را دگرگون ساخت[۱۲].
دسته سوم: مواردی که دگرگون شده است. نمونههایی از این تغییرات بیان میشود: در دوران جاهلیت برای اشراف احترام خاصی قایل بودند و به عموم مردم بها نمیدادند. اسلام ملاک برتری را تقوا قرار داد. رسول خدا(ص) در هنگام فتح مکه این نکته را برای مردم مکه بیان کرد و در سخنرانی خود فرمود: ای مردم، خداوند غرور جاهلیت و تفاخر به پدران را با آمدن اسلام از بین برد. آگاه باشید که همه شما از نسل آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است و بهترین بندگان خدا بندهای است که تقوای او را داشته باشد[۱۳].[۱۴]
جستارهای وابسته
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۷.
- ↑ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۰۲.
- ↑ ﴿وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ﴾ «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران» سوره انعام، آیه ۵۲.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۴: «وَ مَا كَانَتْ سِيرَةُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)؟ قَالَ: أَبْطَلَ مَا كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ اسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ».
- ↑ ابن اثیر جزری (عزالدین)، الکامل، ج۲، ص۴۱.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۸۰.
- ↑ ﴿مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ﴾ «از آنها چهار ماه، حرام است» سوره توبه، آیه ۳۶.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۶۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۴۲.
- ↑ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۸۲؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۴۶: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ نَخْوَةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ تَفَاخُرَهَا بِآبَائِهَا أَلَا إِنَّكُمْ مِنْ آدَمَ(ع) وَ آدَمُ مِنْ طِينٍ أَلَا إِنَّ خَيْرَ عِبَادِ اللَّهِ عَبْدٌ اتَّقَاهُ».
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۵۱.